انحصارطلبی باند سیدمهدی هاشمی
گروه سیدمهدی هاشمی می خواست در تمام ارکان نظام نفوذ کند و در مناصب حساس کشور افراد وابسته به خود را بگمارد و واقعیت این است که توانستند تا حدودی به این هدف برسند و عناصر زیادی از طیف خودشان را در مسئولیتهای مهم کشور قرار بدهند و مسئولینی که در خط اینها نبودند برکنار کنند و چه بسا افرادی که توسط اینها بزرگ شدند و اسم و رسمی پیدا کردند و بعداً جزو مخالفین اینها شدند. اعضای این باند اگرچه مدعی بودند که این عزل و نصبها براساس رأی و نظر آقای منتظری انجام می گیرد ولی واقع امر طبق تحقیقی که در بعضی از موارد خود من کردم خلاف این را ثابت می کرد و اینها بدون توجه به نظر امام و آقای منتظری سعی می کردند کسانی را که همفکر خود می پنداشتند به مقام و منصبی برسانند و از طریق آنها اعمال نفوذ کنند. البته من به جهت شناختی که از آقای منتظری دارم می دانم که ایشان برخلاف اینان، دید وسیعی دارد و معتقد است که باید از همه نیروها با گرایشهای مختلف سود برد و من نیز بر این باورم و معتقدم که انحصارطلبی از آفات بزرگ انقلاب می باشد و متأسفانه این آفت خطرناک در مقاطع گوناگونی گریبان انقلاب را گرفته است. در یک مقطع از طریق حزب جمهوری اسلامی وارد عرصه انقلاب شد که هنوز هم پیامدهایش موجود است و در زمانی هم اعضای این باند در آن مسیر قدم برداشتند ولی نتوانستند به طور کامل به آن دست پیدا کنند. البته من این حرف مرحوم حاج احمد آقا را نمی توانم بپذیرم که سید مهدی می خواست بعد از اینکه آقای منتظری رهبر شد با در اختیار گرفتن ریاست جمهوری، قدرت را به طور کلی قبضه کند چون امثال سیدمهدی نه موقعیت آنچنانی داشتند و نه در
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 306
حدی بودند که بتوانند رئیس جمهور بشوند اینها حتی به نمایندگی مجلس و مسئولیتهای پایین تر هم دست نیافتند اگرچه ظاهراً داعیه این امور را هم نداشتند و به زعم خودشان در پی وزیر و رئیس جمهور ساختن بودند نه اینکه خودشان آن پست و مقام را دارا بشوند. ولی این را قبول دارم که اگر قدرت به دست اینها می افتاد سعی می کردند که بسیاری از مسئولین را تحت نفوذ خودشان بگیرند.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 307