فصل هفتم: سرنوشت نهضت بعد از تبعید امام

در مورد شهادت مرحوم آقای غفاری در زندان

در مورد شهادت مرحوم آقای غفاری در زندان

‏من مرحوم شهید غفاری را دورادور می شناختم و آشنایی زیادی با ایشان نداشتم و گاهی‏‎ ‎‏فرزندش آقای شیخ هادی غفاری را در جلساتی که در قم برگزار می شد دیده بودم و‏‎ ‎‏می شناختم. مرحوم آقای غفاری یکی از دوستداران و علاقه مندان حضرت امام بود که‏‎ ‎‏به بهانه ای ساواک او را دستگیر کرد و به خاطر مقاومت و ایستادگی اش در مقابل آنها‏‎ ‎‏مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار گرفت که بر اثر همین شکنجه ها ایشان مریض شد و در‏‎ ‎‏زندان به شهادت رسید و هنگامی که خبر شهادت ایشان توسط پسرش آقای هادی‏‎ ‎‏غفاری به آقای شریعتمداری‏‎[1]‎‏ اطلاع داده شد، آن مرحوم از مردم برای شرکت در‏‎ ‎‏مراسم تشییع جنازه و ختم شهید غفاری دعوت به عمل آورد و جمع زیادی از علما و‏‎ ‎‏طلاب انقلابی در مراسم تشییع جنازه شرکت کردند و شعارهایی علیه شاه و ظلم و‏‎ ‎‏ستمی که بر آن شهید مظلوم روا داشته شده بود، سر دادند که مأمورین امنیتی به آنها‏‎ ‎‏حمله ور شدند و عده ای را دستگیر نمودند و بقیه شعاردهندگان را پراکنده کردند و‏‎ ‎‏مراسم در سکوت ادامه یافت.‏‎[2]‎

‏    ‏‏در مورد خصوصیات مرحوم غفاری من شنیده ام که او یک روحانی فاضل و باسواد و‏‎ ‎‏متدین بود که بخصوص در زمینه احادیث و روایات مطالعات زیادی داشت و از‏‎ ‎‏منبریهای خوب محسوب می شد. ایشان اگرچه در سال 42 در مبارزه شرکت داشت و‏‎ ‎


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 307
‏فعالیت می کرد اما بعد از سال 42 و تا سال 52 ـ 53 و سخنرانی در مسجد خودشان،‏‎ ‎‏حرکت خاصی در مورد مبارزه علیه نظام شاه نکرد و در این سال به خاطر درد دین و آن‏‎ ‎‏غیرت دینی که در وجودش بود ظاهراً به اعمال فضاحت بار رژیم که تحت نام هنر در‏‎ ‎‏جشن شیراز تجسم پیدا کرده بود اعتراض می کند و همین اعتراض موجب دستگیری و‏‎ ‎‏سپس شهادتش می شود.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 308

  • . آقای غفاری علاوه بر اینکه تبریزی و همشهری آقای شریعتمداری محسوب می شد با ایشان دوستی و رفاقت نزدیکی هم داشت.
  • . دراین خصوص جهت آگاهی بیشتر ر.ک. به: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی؛ خاطرات حجت الاسلام هادی غفاری.