تحلیل این واقعه و تأثیر آن در جامعه
اگرچه اقدام طلبه ها به آن صورتی که انجام شد از ابتدا برنامه ریزی نشده بود بلکه برنامه ریزی آنان این بود که مراسم سالگرد قیام 15 خرداد را آن سال بهتر و باشکوهتر از سالیان پیش برگزار کنند و رنگ و بوی سیاسی بیشتری به مراسم بدهند؛ به همین جهت می خواستند که تظاهرات داخل فیضیه را به خارج از آن و داخل صحن و حرم مطهر هم بکشانند اما وقتی با ممانعت مأموران روبه رو شدند بتدریج این فکر در ذهنشان شکل گرفت که داخل فیضیه بمانند و درب آنجا را ببندند و برای اطلاع خارج از مدرسه پرچم
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 324
سرخی را به عنوان علامت حرکتشان به اهتزاز درآورند. لازم به ذکر است که این حرکت طلاب انقلابی آثار زیادی برجای گذاشت: اولاً یاد امام و انقلاب و قیام 15 خرداد و اصل مبارزه با رژیم را در خاطره ها تجدید کرد اگرچه اینها خودشان در محاصره بودند و روزنامه های آن زمان هیچ خبری از حرکت آنها منتشر نکردند و جوّ عمومی قم هم علیه آنها بود ولی بسیاری از طلبه هایی که از بیرون شاهد ماجرا بودند مثل طلاب مدرسه حجتیه و غیر آن که جمعی از دوستانشان در این واقعه دستگیر شده بودند می دانستند که آنها نه تنها کمونیست نیستند بلکه از طلاب متدین و موجه حوزه به شمار می روند. عده ای از طلاب فیضیه که در متن جریانات بودند و دستگیر نشده بودند در بیرون با مردم گفتگو می کردند و می گفتند که اینها از طلبه های مؤمن و خوب حوزه بودند و به این صورت هم آن ذهنیت غلط را از اذهان مردم پاک می کردند و هم آتش نهضت را شعله ورتر می کردند. اعلامیه امام هم در این میان جان تازه ای به طلاب بخشید و موجب تحرکات جدید آنها شد.
و مهمتر از آن اینکه شایع شده بود که قم دیگر حرکتی در رابطه با مبارزه ندارد و واقعاً هم تحرک خاصی نبود، در حالی که فجایع و بیدادگری روزافزون رژیم و حبس و تبعید و جرح و قتل مبارزان، می بایست به نوعی در جامعه بازتاب داشته باشد ولی نداشت و گویا همه پذیرفته بودند که باید با این فجایع ساخت؛ لذا من خودم یک بار به یکی از اساتید بزرگ خودم عرض کردم که مگر جز این است که بزرگانی مثل آقای فاضل، مشکینی، منتظری و...، ثمرۀ چهل سال صرف وقت و زحمات حوزه اند؟ آیا دستگیری و تبعید این افراد باعث محرومیت جامعه و حوزه از برکات وجودی آنها نمی شود و آیا نباید در برابر آن موضع گرفت و دست کم اعلامیه ای داد؟ برخی از این حضرات بزرگ از تهدیدهای ساواک، شکوه و گلایه داشتند که ساواک ما را تهدید کرده است که اگر بخواهید اقدامی بکنید، زنها را وادار می کنیم که شما را با کفش بزنند؟
در این میان حرکت 17 خرداد 54 ثابت کرد که هنوز قم، آتشهای زیر خاکستر دارد و اینطور نیست که جامعه منحصر در یک مشت زبون و ضعیف النفس باشد؛ لذا بعد از این حرکت، دانشجوها نسبت به طلاب نظر دیگری پیدا کردند و در محافل دانشگاهی
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 325
روابطی با طلبه ها برقرار شد که این نقطه عطفی در شروع رابطه بین طلبه و دانشجو بود.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 326