فصل هفتم: سرنوشت نهضت بعد از تبعید امام

تحلیل این واقعه و تأثیر آن در جامعه

تحلیل این واقعه و تأثیر آن در جامعه

‏اگرچه اقدام طلبه ها به آن صورتی که انجام شد از ابتدا برنامه ریزی نشده بود بلکه‏‎ ‎‏برنامه ریزی آنان این بود که مراسم سالگرد قیام 15 خرداد را آن سال بهتر و باشکوهتر از‏‎ ‎‏سالیان پیش برگزار کنند و رنگ و بوی سیاسی بیشتری به مراسم بدهند؛ به همین جهت‏‎ ‎‏می خواستند که تظاهرات داخل فیضیه را به خارج از آن و داخل صحن و حرم مطهر هم‏‎ ‎‏بکشانند اما وقتی با ممانعت مأموران روبه رو شدند بتدریج این فکر در ذهنشان شکل‏‎ ‎‏گرفت که داخل فیضیه بمانند و درب آنجا را ببندند و برای اطلاع خارج از مدرسه پرچم‏‎ ‎


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 324
‏سرخی را به عنوان علامت حرکتشان به اهتزاز درآورند. لازم به ذکر است که این حرکت‏‎ ‎‏طلاب انقلابی آثار زیادی برجای گذاشت: اولاً یاد امام و انقلاب و قیام 15 خرداد و اصل‏‎ ‎‏مبارزه با رژیم را در خاطره ها تجدید کرد اگرچه اینها خودشان در محاصره بودند و‏‎ ‎‏روزنامه های آن زمان هیچ خبری از حرکت آنها منتشر نکردند و جوّ عمومی قم هم علیه‏‎ ‎‏آنها بود ولی بسیاری از طلبه هایی که از بیرون شاهد ماجرا بودند مثل طلاب مدرسه‏‎ ‎‏حجتیه و غیر آن که جمعی از دوستانشان در این واقعه دستگیر شده بودند می دانستند که‏‎ ‎‏آنها نه تنها کمونیست نیستند بلکه از طلاب متدین و موجه حوزه به شمار می روند.‏‎ ‎‏عده ای از طلاب فیضیه که در متن جریانات بودند و دستگیر نشده بودند در بیرون با‏‎ ‎‏مردم گفتگو می کردند و می گفتند که اینها از طلبه های مؤمن و خوب حوزه بودند و به این‏‎ ‎‏صورت هم آن ذهنیت غلط را از اذهان مردم پاک می کردند و هم آتش نهضت را‏‎ ‎‏شعله ورتر می کردند. اعلامیه امام هم در این میان جان تازه ای به طلاب بخشید و موجب‏‎ ‎‏تحرکات جدید آنها شد.‏

‏     و مهمتر از آن اینکه شایع شده بود که قم دیگر حرکتی در رابطه با مبارزه ندارد و‏‎ ‎‏واقعاً هم تحرک خاصی نبود، در حالی که فجایع و بیدادگری روزافزون رژیم و حبس و‏‎ ‎‏تبعید و جرح و قتل مبارزان، می بایست به نوعی در جامعه بازتاب داشته باشد ولی‏‎ ‎‏نداشت و گویا همه پذیرفته بودند که باید با این فجایع ساخت؛ لذا من خودم یک بار به‏‎ ‎‏یکی از اساتید بزرگ خودم عرض کردم که مگر جز این است که بزرگانی مثل آقای‏‎ ‎‏فاضل، مشکینی، منتظری و...، ثمرۀ چهل سال صرف وقت و زحمات حوزه اند؟ آیا‏‎ ‎‏دستگیری و تبعید این افراد باعث محرومیت جامعه و حوزه از برکات وجودی آنها‏‎ ‎‏نمی شود و آیا نباید در برابر آن موضع گرفت و دست کم اعلامیه ای داد؟ برخی از این‏‎ ‎‏حضرات بزرگ از تهدیدهای ساواک، شکوه و گلایه داشتند که ساواک ما را تهدید کرده‏‎ ‎‏است که اگر بخواهید اقدامی بکنید، زنها را وادار می کنیم که شما را با کفش بزنند؟‏

‏     در این میان حرکت 17 خرداد 54 ثابت کرد که هنوز قم، آتشهای زیر خاکستر دارد و‏‎ ‎‏اینطور نیست که جامعه منحصر در یک مشت زبون و ضعیف النفس باشد؛ لذا بعد از این‏‎ ‎‏حرکت، دانشجوها نسبت به طلاب نظر دیگری پیدا کردند و در محافل دانشگاهی‏‎ ‎


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 325
‏روابطی با طلبه ها برقرار شد که این نقطه عطفی در شروع رابطه بین طلبه و دانشجو بود.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 326