ارتباط دکتر شریعتی با مرحوم آیت الله میلانی
ابتدا باید درباره شخصیت مرحوم آیت الله میلانی عرض کنم که ایشان یکی از روشنفکرترین و مبارزترین مراجع ما بود و از نظر علمی نیز از فقهای برجسته و تراز اول کشور بود و از شاگردان زبردست مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی معروف به کمپانی به شمار می آمد و دارای قدرت و توان فقهی بالایی بود و در این جهت هم ردیف حضرت امام محسوب می شد؛ اما از نظر تقوا و خلوص قلب ذکر همین نکته کافی است که من از عده ای از تبریزی ها شنیدم که وقتی به منزل ایشان رفته و تقاضای رساله کرده بودند آقای میلانی با اینکه خود از مراجع صاحب نام و صاحب رساله بودند به آقازاده اش دستور
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 342
می دهد که رساله حضرت امام را به اینها بدهد و شاید چنین کاری در طول تاریخ مرجعیت شیعه از کمتر مرجعی صادر شده باشد و این نشان دهنده عظمت روحی آن مرد بزرگ بود. از نظر سیاسی نیز ایشان از همان سال 42 پا به پای حضرت امام حرکت کرد و اعلامیه هایی که می داد به اندازه اعلامیه های امام سیاسی و کوبنده بود. آیت الله میلانی تنها مرجعی بود که بعد از دستگیری حضرت امام اطلاعیه ای داد و ضمن آن اظهار کرد که حضرت امام آیت الله العظمی خمینی زبان گویای ما بود و حرف او حرف همه ماست. مرحوم آقای میلانی به جهت همان خلوصی که داشت در یک مقطعی بعد از تبعید امام، رهبری نهضت را به دست گرفت و به هدایت مردم در جهت مبارزه با رژیم پهلوی مشغول شد. ایشان با دیگر گروههای مبارز مثل جبهه ملی و نهضت آزادی نیز ارتباط خوب و منسجمی داشت. علاوه بر اینکه او تنها مرجعی بود که با انجمنهای اسلامی خارج از کشور مثل امریکا، انگلیس، کانادا و هند در ارتباط بود و پیوسته نامه هایی را رد و بدل می کردند و من یادم می آید که غالباً نامه ها و اعلامیه های مفصل ده ـ بیست صفحه ای برای آنها می فرستاد. بیت مرحوم آقای میلانی هم مرکز تجمع علما و روحانیون و افراد روشنفکر و انقلابی و طرفدار امام بود و حتی عده ای از روحانیون انقلابی که به بیوت مراجع قم نمی رفتند وقتی به مشهد مشرف می شدند مشتاقانه به ملاقات آقای میلانی می شتافتند و در خدمت ایشان بودند. به خاطر همین روحیه بالای انقلابی بود که جمعی از فضلای انقلابی مشهد در درس خارج ایشان فعالانه شرکت می کردند. یکی از آن افراد خود حضرت آیت الله خامنه ای بود که من خودم بارها به هنگام تشرف به مشهد مقدس شاهد حضور ایشان در درس آیت الله میلانی و اشکالاتی که گهگاهی مطرح می کردند بودم. یکی دیگر از کسانی که قبل از تبعید امام از شاگردان ویژه ایشان بود و بعد از تبعید حضرت امام به مشهد رفت و در دروس خارج مرحوم آقای میلانی و حتی در جلسات جواب به استفتائات ایشان شرکت می کرد، آقای شیخ علی تهرانی بود. در این مقطع ارتباط مرحوم آقای میلانی با دکتر شریعتی بسیار خوب بود و پدر دکتر یعنی جناب مرحوم محمدتقی شریعتی نیز به ایشان ارادت داشت و متقابلاً مرحوم آقای میلانی هم به ایشان علاقه مند بود و ارتباط نزدیک و دوستانه ای با
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 343
هم داشتند منتها بعد از مدتی که دکتر شریعتی مواضع تندی اتخاذ کرد و مرتکب اشتباهات آشکاری که به طور مستدل و منطقی قابل رد بود، شد نظر مرحوم آقای میلانی هم نسبت به وی تغییر کرد و من معتقدم (اگرچه دلیل و مدرک قاطعی ندارم) در تیره شدن روابط دکتر و مرحوم آقای میلانی ساواک نقش مهمی داشت؛ به این صورت که افرادی را به طور غیرمستقیم وادار می کرد که پیش آقای میلانی بروند و با بیان مطالبی علیه دکتر شریعتی نظر ایشان را نسبت به دکتر عوض کنند. افرادی که مخالف شریعتی بودند و با مرحوم آیت الله میلانی ارتباط داشتند یکی مرحوم شیخ حسین لنکرانی بود که در آن زمان رفت و آمد زیادی به منزل آقای میلانی می کرد. مرحوم آقای شیخ عباسعلی اسلامی نیز که از مخالفان سرسخت و درجه یک دکتر بود و اشکالات بی پایه و اساسی را متوجه دکتر می ساخت در این زمینه نقش مؤثری داشت. یکی دیگر از کسانی که از روحانیون مبارز و انقلابی به شمار می آمد و در همان زمان به مخالفت علنی با بعضی از اعمال رژیم مثل برپایی جشنهای 2500 ساله و جشنهای پرخرج دیگر برمی خاست، آقای شیخ قاسم اسلامی بود که سخنران خوبی بود و نسبتاً محبوبیت زیادی در بین مردم داشت ولی متأسفانه به صحنه مخالفت با دکتر کشیده شد. مرحوم آقای کافی نیز از جمله مخالفان دکتر شریعتی در سطح تهران بود. بعضی از نسبتهای نادرستی که این عده یا افراد دیگری به دکتر وارد می کردند مثل اینکه دکتر شریعتی سنی شده است و درصدد سنی کردن جوانان ماست و یا طرفداران دکتر در حسینیه ارشاد با دستهای بسته مثل اهل تسنن نماز می خوانند و یا اشاعه این مطلب که آرم حسینیه ارشاد که بر روی کتابهای مرحوم دکتر شریعتی نیز چاپ می شد و در واقع طرح گرافیکی کلمه لااله الاالله بود، اسامی خلفای ثلاثه است، در تندتر شدن حملات دکتر علیه روحانیت و در مقابل
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 344
موضعگیری شدیدتر روحانیت و مراجع در برابر ایشان، تأثیر زیادی داشت. البته از تأثیرگذاری فرزندان مرحوم آقای میلانی نباید غافل شد. با وصف حال این نکته را نیز باید گفت که اگرچه به خاطر این مسائل برخوردهایی بین دکتر و بیت مرحوم آقای میلانی پیش آمد که به بدگمانی دکتر به بیت ایشان انجامید ولی از خود مرحوم آقای میلانی هیچ گونه مخالفتی به صورت علنی در قالب سخنرانی یا اعلامیه علیه دکتر شریعتی من سراغ ندارم.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 345