دیدگاه روحانیت نسبت به دکتر شریعتی
در واقع روحانیت را از این منظر می توان به سه دسته تقسیم کرد: یک دسته کسانی بودند که بدون ارتباط مستقیم با دکتر و آشنایی با افکار و اندیشه هایش صرفاً براساس مطالب نادرستی که از این و آن شنیده بودند فکر می کردند که دکتر شریعتی درصدد انحراف جوانان و سست کردن اعتقاد آنها به مذهب تشیع و بدبین کردنشان نسبت به روحانیت است؛ به همین دلیل به مخالفت با دکتر برخاسته و در مجالس و محافل علیه او سخنرانی می کردند. علت اصلی مخالفت صریح این عده با دکتر شریعتی این بود که ایشان وارد حوزه تبلیغات دینی شده بود و با ارائه تحلیلهای جذابی از تاریخ اسلام توانسته بود جمع زیادی از جوانان و دانشجویان را به سمت خود بکشاند و اینها می پنداشتند که تبلیغات در حوزه دین ویژه روحانیون است و یک غیرروحانی نباید در این قسمت مداخله کند از این رو این عده از مخالفین دکتر که متأسفانه تعدادشان هم زیاد بود با نقل مطالب دکتر که به طور ناقص از این و آن شنیده بودند، مردم را تحریک می کردند. یک دسته دیگر از روحانیت کسانی بودند که مخالفتشان با دکتر آگاهانه و از روی مطالعه آثار ایشان و پی بردن به بعضی از مطالب نادرست در میان آن آثار بود. اینها چون ارتباط نزدیکی با خود دکتر نداشتند و نمی توانستند این مسائل را با خود دکتر در میان بگذارند و مورد بحث قرار بدهند به این باور رسیده بودند که ایشان قصد دارد اعتقادات جوانان را متزلزل کند، به همین جهت مخالفتشان را با دکتر در سخنرانیها و مقالاتی که می نوشتند و منتشر می کردند ابراز می داشتند و این به نضج گرفتن به یک نوع دشمنی و عداوت بین این عده و دکتر می انجامید. دسته سوم از روحانیون را می توان موافقین آگاه و منتقد دکتر شریعتی نامید. این عده با علم به افکار و اندیشه های دکتر و اشکالاتی که بر ایشان وارد بود به خوبی به خدمات بسیار ارزشمند دکتر و نقشی که در گرایش جوانان به طرف مذهب ایفا می کرد واقف بودند و اشتباهات دکتر را در کنار آن خدمات، بسیار ناچیز
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 346
می دیدند و نقد می کردند. بنابراین تضعیف موقعیت ایشان را در آن مقطع به خاطر این اشکالات صلاح نمی دانستند. به نظر من حضرت آیت الله خامنه ای و شهید هاشمی نژاد در مشهد و جمعی از علمای بزرگ و انقلابی قم مثل آیت الله مشکینی، آیت الله منتظری و آیت الله نوری همدانی جزء این دسته بودند. اینها با مطالعه اکثر کتابهای دکتر و طرح عالمانه اشکالات ایشان، جوانها را از شرکت در سخنرانیهای دکتر منع نمی کردند و توصیه می کردند که کتابهای دکتر را با توجه به اشکالاتی که دارد و با اشراف کامل مورد مطالعه قرار دهند و از مطالب سودمندش استفاده ببرند.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 347