فصل هشتم: حسینیه ارشاد و برنامه های آن

مرگ مظلومانه دکتر شریعتی در غربت

مرگ مظلومانه دکتر شریعتی در غربت

‏اگرچه علت مرگ دکتر شریعتی نیز همانند رحلت مرحوم حاج آقا مصطفی دقیقاً روشن‏‎ ‎‏نشد منتها نشانه هایی در این ماجرا وجود داشت که طبیعی بودن مرگ دکتر را مورد‏‎ ‎‏تردید قرار می داد.‏‎[1]‎‏ از جمله آن نشانه ها این بود که دکتر مخفیانه از ایران خارج شد و یک‏‎ ‎‏وصیتنامه مفصلی که بیشتر صبغه سیاسی ـ اجتماعی داشت از خود بر جای گذاشت و‏‎ ‎‏در هجرت هم دست از مبارزه بر ضد رژیم شاه و همکاری با سایر انقلابیون و مبارزین‏‎ ‎‏برنداشت؛ ضمن اینکه دکتر از نظر سن چندان بالا نبود و هیچ مشکل خاص جسمی هم‏‎ ‎‏نداشت تا مرگ نابهنگام وی را توجیه کند. مجموعه این علائم خصوصاً با توجه به‏‎ ‎‏محبوبیت فوق العاده دکتر در بین جوانان موجب شد که رحلت ایشان یک حادثه‏‎ ‎‏غیرمنتظره باشد که احتمال زیاد می دادند عوامل رژیم در آن مؤثر بوده اند و همین مسأله‏‎ ‎‏باعث پدید آمدن موج جدیدی علیه رژیم شد. دانشجویان و دانشگاهیان با برگزاری‏‎ ‎‏مراسم متعددی یاد و نام دکتر را در خاطره ها استمرار بخشیدند و از این طریق تحرکات و‏‎ ‎‏تبلیغات تازه ای را علیه رژیم آغاز کردند. در یکی از مراسم ختم دکتر شریعتی، مرحوم‏‎ ‎‏مهندس بازرگان با اشاره به مرگ مشکوک دکتر گفت: مرحوم دکتر شریعتی هم خودش‏‎ ‎‏عجیب بود و هم کارش و هم مرگش. غیر از تهران در بعضی از شهرستانها نیز مثل شهر‏‎ ‎‏مقدس مشهد مراسم بزرگداشتی برای ایشان برگزار شد.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 358

  • . برخی از دوستان دکتر شریعتی از قبیل دکتر سروش معتقدند که ایشان عارضه قلبی داشته است و به احتمال زیاد بر اثر سکته قلبی از دنیا رفته است و به وسیله عوامل ساواک به قتل نرسیده است.