فصل نهم: جرقه انقلاب

فعالیت حاج آقا مصطفی در ترکیه و نجف

فعالیت حاج آقا مصطفی در ترکیه و نجف

‏فعالیت حاج آقا مصطفی در ترکیه محدود می شد به نوشتن جواب نامه هایی که برای‏‎ ‎‏حضرت امام می رسید و همنشین و همدم خوبی برای حضرت امام بود ولی دامنه‏‎ ‎‏فعالیتهایش در نجف وسیعتر شد. یکی از کارهای حاج آقا مصطفی در نجف رسیدگی به‏‎ ‎‏وضعیت گروهی از روحانیون مبارز و انقلابی بود که از دست رژیم ایران فرار کرده بودند‏‎ ‎‏و تحت تعقیب ساواک قرار داشتند و یا اینکه به جهت عشق و علاقه به امام جهت ادامه‏‎ ‎‏تحصیل به نجف اشرف رفته بودند. افرادی مانند شهید محمد منتظری، آقای دعائی،‏‎ ‎‏آقای محتشمی و آقای روحانی، که حاج آقا مصطفی علاوه بر سازماندهی این افراد و‏‎ ‎‏برنامه ریزی برای فعالیتهایشان حلقه ارتباط اینها با حضرت امام نیز بود. کار مهم دیگر آن‏‎ ‎‏مرحوم ترویج افکار و نظریات حضرت امام و تبلیغ برای ایشان بود که این کار را اولاً‏‎ ‎‏با حضور در کلاس درس امام و ثانیاً با تدریس برای طلاب و فضلای حوزه نجف انجام‏‎ ‎‏می داد همچنان که در همین راستا با علمای زیادی در نجف ارتباط برقرار می کرد؛‏‎ ‎‏علمایی که خود حضرت امام فرصت تماس و دیدار با آنها را نداشت. به عنوان نمونه،‏‎ ‎‏آیت الله آمیرزا جواد تبریزی تنها یک بار به خدمت امام آمد ولی حاج آقا مصطفی کاملاً با‏‎ ‎‏ایشان در ارتباط بود. همان طوری که شنیده ام با شهید صدر نیز ارتباط زیادی داشت.‏‎ ‎‏گاهی نیز این روابط به خاطر رفع کدورتها و سوء تفاهمها بود مثل دیدار و گفتگو با علما و‏‎ ‎‏روحانیونی که در کنار حضرات آیات آقای خویی و آقای حکیم بودند که در جای‏‎ ‎‏خودش مفید و مؤثر بود. از ویژگیهای عالی آن مرحوم این بود که رابطه اش را حتی با‏‎ ‎‏علما و روحانیونی که مخالف امام هم بودند قطع نمی کرد و حتی با بعضی از آنها خیلی‏‎ ‎‏صمیمی بود و شوخی هم می کرد منتها این رفاقت باعث نمی شد که حرف دلش را نزد‏‎ ‎‏آنها کتمان کند بلکه در مواقع لزوم در مقابل آنها می ایستاد و بحث و گفتگو می کرد و‏‎ ‎


کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 366
‏جوابشان را به طور مستدل و منطقی می داد، که همین نحوه برخورد در گرایش آنها به‏‎ ‎‏سوی امام مؤثر بود چون با توجه به قدرت استدلال و قوّت بیان مرحوم حاج آقا مصطفی‏‎ ‎‏که شاگرد امام بود آنها به مقام و منزلت علمی خود امام نیز بیشتر پی می بردند. حاج آقا‏‎ ‎‏مصطفی گاهی در مواجهه با مخالفین حضرت امام و حرفهایی که علیه ایشان می زدند‏‎ ‎‏روشی را اتخاذ می کرد که طرف را مجبور به عقب نشینی و اظهار پشیمانی می نمود. به‏‎ ‎‏عنوان مثال یکی از علمای نجف و اطرافیان آقای خویی مطالب بی اساسی را به حضرت‏‎ ‎‏امام نسبت داده بود، حاج آقا مصطفی به یکی از دوستان آن شخص گفته بود: چرا آن آقا‏‎ ‎‏چنین نسبتهای نادرستی را به امام داده است؟ او در جواب گفته بود: این مطالب در بین‏‎ ‎‏مردم شایع است و او بر این اساس آن حرفها را زده است. حاج آقا مصطفی می گوید: اگر‏‎ ‎‏براساس شایعات می توان چیزی را به کسی نسبت داد پس برو به او بگو مصطفی خمینی‏‎ ‎‏می گوید: در میان مردم شایع است که تو فلان عمل نامشروع را انجام دادی و من‏‎ ‎‏می خواهم این خبر را به گوش همه برسانم و همین تهدید و شیوه برخورد ایشان باعث‏‎ ‎‏می شود که آن شخص هراسان شده و از مطالب ناروایی که علیه امام طرح کرده بود توبه‏‎ ‎‏کند.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 367