پیام حضرت امام بعد از رحلت حاج آقا مصطفی
همان طوری که گفته شد مراسم و مجالس ختم و یادبود زیادی در سراسر ایران به مناسبت رحلت فرزند برومند امام برگزار شد که در شتاب بخشیدن به روند انقلاب و مبارزه و شکوفایی روحیه انقلابی مردم نقش بسزایی داشت. پس از برپایی این مجالس و مجالس چهلم ایشان در قم، حضرت امام طی اطلاعیه ای ضمن قدردانی و تشکر از حضور مردم در مجالس ختم فرزندش، از مردم و گروهها و احزاب انقلابی و مبارز خواست که با اتحاد و همبستگی و استفاده از فرصت به دست آمده از فضای باز سیاسی کشور متشکل تر و منسجم تر به مبارزه علیه رژیم ادامه بدهند. البته بعضی از گروهها و تشکلها مثل نهضت آزادی و جبهه ملی و یا گروههای دیگری که وجهه اسلامی چندانی نداشتند در استفاده از فضای بازی که رژیم ایجاد کرده بود پیشقدم شده بودند و جمعیت دفاع از حقوق بشر در ایران محصول تلاش این گروهها در آن زمان بود. اما در میان روحانیت حرکت منسجم و سازمان یافته ای آغاز نشده بود که آن پیام امام در ادامه تأثیرگذاری رحلت حاج آقا مصطفی، موجب شد که روحانیت نیز با قدرت و انسجام بیشتری وارد صحنه شود. طلاب و روحانیون در محرم آن سال با روحیه ای شاداب و انقلابی به تبلیغ رفتند و پیام امام و انقلاب را به مردم رساندند. آن روزها در میان مردم نیز حال و هوای خاصی حاکم بود و دیگر ترسی از رژیم به خود راه نمی دادند و بی محابا از روحانیون درباره اخبار و مسائل سیاسی روز سؤال می کردند. مبلغین هم اگرچه به صراحت از شاه اسم نمی بردند ولی از دولت و حکومت بشدت انتقاد می نمودند و بعد از سالها بدون بیم و هراس نام امام را به مناسبتهای مختلف ذکر می کردند. خود من در آن سالها در ماه محرم و صفر به دو منطقه مختلف کشورمان سفر کردم. در دهه اول محرم به آبادان رفتم و در حسینیه اصفهانیهای آبادان که یک حسینیه بزرگ و معروف و
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 386
پررونق مثل حسینیه ارشاد بود، برای افرادی که غالباً دانشجو و روشنفکر و مبارز بودند سخنرانی کردم. در دهه دوم محرم به برازجان، و دهه آخر صفر به بندرعباس رفتم و در نقاط مختلف شهر به منبر می رفتم و از نزدیک شاهد تغییر روحیه مردم و اشتیاقشان به مسائل سیاسی و انقلابی بودم. مردم در آن ایام مشتاقانه منتظر شنیدن نام امام بودند و ما هم به بهانه های گوناگون مثل نقل یک مسأله شرعی برطبق فتوای امام، نام ایشان را ذکر می کردیم و مردم با سه صلوات، علاقه و ارادتشان را به حضرت امام اظهار می کردند. من با اینکه در سالهای قبل هم به این مناطق سفر کرده بودم ولی حتی در بین افراد انقلابی هم شاهد چنین شور و شوقی نبودم و به نظر من این تغییر روحیه مردم نیز از آثار رحلت مرحوم حاج آقا مصطفی و مجالس ختمی که برای آن مرحوم در سراسر کشور گرفته می شد بود. بعد از بازگشت از سفر تبلیغی، من به همراه جمعی از دوستان فاضل و انقلابی که شاهد اشتیاق زائدالوصف مردم در شهرهای مختلف بودیم تصمیم گرفتیم که جلسه ای ترتیب بدهیم تا با هماهنگی و انسجام بیشتر از این موقعیت مناسب و زمینه ای که در میان مردم فراهم شده بود، استفاده کنیم. بعضی از دوستانی که در آن جلسه شرکت می کردند عبارت بودند از آقایان ری شهری، مرحوم شیخ عباس شیرازی، عبایی، جعفری گیلانی، عبدوست و مرحوم موحدی قمی. هدف ما از این جلسات، ایجاد یک نوع هماهنگی در انتخاب و بیان موضوعات و مسائل سیاسی در تبلیغات و سخنرانیها بود و در ضمن می خواستیم با دوستان و فضلا دائماً در ارتباط بوده و به آنها دسترسی داشته باشیم تا در موقع لزوم و درخواست از شهرستانها بتوانیم افرادی را سریعاً اعزام بکنیم که مسئولیت این بخش از کار در رابطه با بعضی استانهابه عهده من بود و جلسات هم به صورت سیّار در منازل اعضا و گاهی در منزل ما برگزار می گردید.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 387