فصل دهم:عوامل شتابزای انقلاب اسلامی

بازگشایی مدرسه فیضیه در سال 57

بازگشایی مدرسه فیضیه در سال 57

‏رژیم پهلوی بعد از واقعه 17 خرداد سال 54، درِ مدرسه فیضیه را بست و طلاب ساکن‏‎ ‎‏فیضیه را مجبور به نقل مکان به مدارس دیگر نمود. در آن مقطع مدرسه فیضیه تحت‏‎ ‎‏نظارت حضرات آیات گلپایگانی و شریعتمداری قرار داشت و این دو بزرگوار جناب‏‎ ‎‏آقای حاج شیخ مجتبی عراقی یکی از روحانیون متقی و فاضل حوزه علمیه قم را به‏‎ ‎‏عنوان مدیر مدرسه فیضیه برگزیده بودند. با بسته شدن فیضیه به نظر من وظیفه این‏‎ ‎‏مراجع بود که بعد از گذشت مدت کوتاهی از آن واقعه، اقدام به بازگشایی مدرسه فیضیه‏‎ ‎‏بکنند ولی متأسفانه این بزرگواران آن کار را نکردند و شاید چون تصور می نمودند که‏‎ ‎‏برای بازکردن فیضیه باید از ساواک اجازه بگیرند و این را در شأن خود نمی دیدند و در‏‎ ‎‏واقع هم شایسته نبود که مراجع دست به دامان ساواک بشوند. به همین خاطر از این کار‏‎ ‎‏صرفنظر کردند. به هر حال مدرسه فیضیه و مجموعه وابسته به آن یعنی مدرسه‏‎ ‎‏دارالشفاء و کتابخانه فیضیه از آن تاریخ تا سال 57 بسته ماند. تا اینکه در اوایل سال 57‏‎ ‎‏مرحوم آیت الله آقای شیخ ابوالفضل زاهدی‏‎[1]‎‏ یکی از علمای بزرگوار و محبوب حوزه‏‎ ‎‏علمیه قم رحلت کرد. بعد از رحلت ایشان تعدادی از دوستان همفکر تصمیم گرفتیم که‏‎ ‎‏از مراسم تشییع جنازه آن مرحوم برای بازکردن در مدرسه فیضیه استفاده بکنیم؛ بنابراین‏‎ ‎‏برنامه هایی را نیز برای رسیدن به این هدف در نظر گرفتیم مثلاً قرار شد که در مراسم،‏‎ ‎‏شعارهای انقلابی داده شود و مراجع بزرگ حتماً شرکت کنند.‏‎[2]‎‏ و در نهایت تشییع جنازه‏‎ ‎‏به سوی فیضیه کشانده شود. روز بعد، مراسم تشییع جنازه از مسجد امام و با حضور‏‎ ‎‏مراجع یعنی حضرات آیات گلپایگانی، نجفی و شریعتمداری آغاز شد؛ منتها این آقایان‏‎ ‎‏ظاهراً چون به هدف ما از طریق ساواک یا بعضی از دوستان خود ما پی برده بودند خیلی‏‎ ‎‏زود مراسم را ترک کردند و برگشتند؛ البته در خود مراسم نیز حرکاتی از سوی تعدادی از‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 422
‏جوانهای تندرو نسبت به مرحوم آقای گلپایگانی صورت گرفت که باعث رنجش خاطر‏‎ ‎‏ایشان گردید. این عده به هنگام حضور مرحوم آقای گلپایگانی به زعم اینکه ایشان‏‎ ‎‏چندان در مسیر انقلاب نیست و با امام مخالف است شعار «درود بر خمینی» را سر‏‎ ‎‏دادند. علت رنجیدن آن مرحوم علاوه بر اهانتی که بر ایشان روا داشته می شد، القای این‏‎ ‎‏ذهنیت بود که ایشان مخالف امام است در حالی که چنین نبود و اصلاً دامن زدن به‏‎ ‎‏اختلافات و جداکردن مراجع از امام و از همدیگر نه مورد تأیید امام بود و نه سایر‏‎ ‎‏فضلای انقلابی بلکه تأکید امام و سایر انقلابیون حوزه علی رغم میل ساواک و رژیم،‏‎ ‎‏همواره بر اتحاد و همدلی مراجع با هم بود منتها گاهی بعضی از جوانهای انقلابی تندرو‏‎ ‎‏بدون توجه به اهداف بالاتر، دست به کارهایی می زدند که مطابق میل و خواست دشمن‏‎ ‎‏بود. در هر صورت بعد از رفتن این مراجع، مراسم ادامه یافت و ما برای اینکه عده‏‎ ‎‏بیشتری از مردم در تشییع جنازه شرکت کنند به جای اینکه جنازه را از مسجد امام‏‎ ‎‏مستقیماً به طرف حرم مطهر ببریم مسیر مراسم را عوض کردیم و به طرف سه راه بازار‏‎ ‎‏رفتیم و از خیابان ارم به طرف میدان آستانه و حرم آمدیم و هنگامی که به میدان آستانه‏‎ ‎‏رسیدیم به عده ای از جوانها گفتیم که پیشاپیش جمعیت حرکت کنند و با سردادن‏‎ ‎‏شعارهای انقلابی به طرف مدرسه فیضیه بروند و در فیضیه را باز کنند تا ادامه مراسم‏‎ ‎‏تشییع جنازه در آنجا انجام شود. اینها رفتند و هرچه فشار آوردند نتوانستند در فیضیه را‏‎ ‎‏از بیرون باز کنند؛ به همین خاطر جمعی از این جوانان از دیوار بالا رفتند و از طریق‏‎ ‎‏پشت بام به مدرسه راه یافتند و بالاخره در را باز کردند و همه این کارها در برابر چشمان‏‎ ‎‏عده زیادی از مأموران مسلح و آمادۀ رژیم که با دو تا از ماشینهای بزرگ ارتشی مقابل‏‎ ‎‏فیضیه مستقر شده بودند انجام گرفت ولی اینها به خاطر حضور علما و مردم و یا‏‎ ‎‏دستوری که از بالا داشتند هیچ عکس العملی نشان ندادند و ما هم بعد از بازشدن در‏‎ ‎‏فیضیه، جنازه را داخل مدرسه بردیم و بعد از اینکه مقداری در آنجا دور زدیم و شعار‏‎ ‎‏دادیم، جنازه را به طرف حرم بردیم ولی عده زیادی از طلاب جوان در حدود چهارصد‏‎ ‎‏نفر در فیضیه باقی ماندند و نماز ظهر را نیز ظاهراً به امامت آقای سیدصادق روحانی که‏‎ ‎‏در مراسم شرکت کرده بود و به فیضیه آمده بود، اقامه کردند.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 423

  • . ایشان از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری بود و در حد مرجعیت قرار داشت منتها به عنوان مرجع معروف نشد. مرحوم آقای زاهدی در مسجد امام حسن (ع) نماز می خواند و مورد علاقه خاص مردم و علمای قم بود.
  • . مشروح حوادث و وقایع تشییع جنازه مرحوم زاهدی و بازگشایی فیضیه را در کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ کتاب چهارم، ص 164 ـ 166 بخوانید.