جلوگیری از اختلاف انگیزی فرصت طلبان
بعد از اینکه مرحوم آقای نجفی در جایش مستقر شد، من دیدم که آقای کلانتر یکی از روحانیونی که از نظر سیاسی وضعیتش برای ما قابل قبول نبود در کنار منبر نشسته و قصد دارد بعد از اتمام تلاوت قرآن توسط قاری، به منبر برود و باز دیدم که در یک گوشه ای هم آیت الله آقاسیدصادق روحانی نشسته است. من با توجه به مسائلی که در مورد این آقایان وجود داشت و بعداً به آنها اشاره خواهم کرد صلاح ندیدم که آنها نقشی در این قضایا داشته باشند لذا توسط دو نفر از دوستان به آقای کلانتر پیغام دادم که بهتر است شما امروز در این مجلس سخنرانی نکنید و به آقای روحانی هم که قصد داشت بماند و نماز جماعت بخواند گفتم: بهتر است حضرتعالی از خواندن نماز جماعت در مدرسه فیضیه صرفنظر کنید. بعد از صحبت با ایشان از آقای شیخ محسن قرائتی که در مجلس حضور داشت خواستم که به منبر برود و سخنرانی کند؛ ولی او گفت: همان طور که می دانید من منبری نیستم و غالباً برنامه هایم را پای تخته سیاه اجرا می کنم. من گفتم: به هر حال ما برای سخنرانی کسی را دعوت نکرده ایم و شما باید هرجور که شده امروز در این مجلس سخنرانی بکنی که بالاخره قبول کرد و اتفاقاً تا آنجا که یادم هست سخنرانی خوبی هم ارائه داد و با تجلیل از امام و آقای نجفی درخصوص مسائل انقلاب و جریانات سیاسی روز مطالبی بیان کرد که برای ما قانع کننده بود. بعد از سخنرانی ایشان و به هنگام نماز مغرب و عشا از آیت الله حاج آقا موسی زنجانی خواستیم که برای اقامه نماز جماعت تشریف بیاورد. گفتنی است که قبل از بسته شدن در فیضیه، ایشان نماز ظهر و عصر را در آنجا می خواند و نماز مغرب و عشا را در حرم مطهر و مرحوم آیت الله اراکی نماز مغرب و عشا را در فیضیه اقامه می کرد منتها چون حال ایشان در آن ایام مساعد نبود از آیت الله حاج آقا موسی زنجانی دعوت به عمل آوردیم.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 425
به هر حال مراسم آن روز با همیاری دوستانی چون مرحوم آقای موحدی قمی و جناب آقای فلسفی که در تهران هستند و آقایان عبدوست، حسن زاده، شاکری و عده زیادی از دوستان که فعلاً نامشان در نظرم نیست به خوبی پایان گرفت و به این ترتیب بازگشایی مدرسه فیضیه رسمیت یافت.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 426