واقعه 17 شهریور 57
به عنوان پیش زمینه واقعه 17 شهریور باید عرض کنم که راهپیمایی عظیم روز عیدفطر علاوه بر آنکه رژیم را غافلگیر کرد، بسیاری از انقلابیون را نیز شگفت زده و متعجب نمود. رژیم هرگز تصور نمی کرد که با یک جمعیت میلیونی در راهپیمایی روز عید فطر مواجه شود و به این خاطر آمادگی مقابله با مردم را نداشت و دلیل دوم عدم برخورد رژیم در آن روز، تدابیری بود که جامعه روحانیت مبارز تهران از قبل اندیشیده بود و از مردم خواسته بود تا راهپیمایی را از جای تعیین شده آغاز کنند و در موضع از پیش اعلام شده پایان دهند و به هنگام راهپیمایی نیز از شعارهای تند و درگیری با مأموران بپرهیزند و مردم نیز با پیروی از خواسته روحانیت ضمن حفظ آرامش و بدون درگیری با شعارهای آرام و مسالمت آمیز مثل «ارتش برادر ماست» که در همان روز ابداع شد، راهپیمایی را پایان دادند. راهپیمایی روز عید از این جهت برای رژیم سنگین بود که نتوانسته بود هیچ واکنشی در مقابل آن نشان دهد و ارتش هیچ گونه حرکتی در آن روز از خود نشان نداد که هم راهپیمایی عظیم روز عید فطر مردم و هم برخورد مسالمت آمیز ارتش در آن روز طی اطلاعیه ای مورد تقدیر امام قرار گرفت. از آن طرف جمعی از انقلابیون اعم از روحانی و غیر روحانی هم وقتی این حضور عظیم مردمی را دیدند با خود گفتند که ما می توانیم دوباره مردم را به صحنه بیاوریم و این بار خیلی بهتر و کوبنده تر با رژیم مقابله کنیم؛ به همین جهت در همان راهپیمایی که روز عید فطر انجام
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 439
شد، اعلام می کنند که روز هفدهم شهریور راهپیمایی دیگری از میدان ژاله (شهدا) آغاز می شود و از مردم می خواهند که به طور گسترده شرکت کنند. یکی از ترتیب دهندگان مهم این راهپیمایی آقای هادی غفاری بود. ایشان از روحانیون انقلابی و بسیار فعال دوران مبارزه به شمار می آمد که با سخنرانیهای تند و انقلابی در مساجد مختلف تهران و بعضی از شهرها مردم را به مبارزه علیه شاه دعوت می کرد. آقای غفاری واقعاً تندرو بود و این تندروی در حدی قرار داشت که گاهی ما نیز مجبور به واکنش در برابر ایشان می شدیم. به عنوان نمونه یک بار که وی در سال 57 در ایام ماه مبارک رمضان به قم آمده بود در یک مراسمی که مردم شعار «مرگ بر شاه» را سر داده بودند، گفت: به جای «مرگ بر شاه» بگویید: «شاه سگ زنجیری امریکاست» که ما به ایشان گفتیم: هر شعاری را در هرجا نمی توان مطرح کرد. اوضاع و شرایط شهر و مردم قم با تهران و جایی که شما هستید فرق می کند. در اینجا مردم به خاطر ادب و متانت حوزه علمیه قم از شعارهای متعادل تر علیه رژیم استفاده می کنند. به هر جهت ایشان به همراه عده ای از دوستان هم فکرش بدون هماهنگی با علما و بزرگان تهران و جامعه روحانیت مبارز از مردم برای شرکت در راهپیمایی روز 17 شهریور دعوت کرده بودند. قبلاً باید تذکر بدهم که در میدان ژاله و میدان امام حسین (ع) و خیابانهای اطراف این منطقه جمع بیشماری از قشرهای طبقه متوسط و مستضعف و مذهبی جامعه حضور داشته و دارند؛ به همین جهت نسبت مساجد و هیأتها و دسته جات مذهبی و عزاداری و سخنرانیها و اجتماعات مهم و انقلابی خیلی بیشتر از مناطق شمالی تهران بوده و هست؛ به همین دلیل مردم از آمادگی بیشتری برخوردارند و در مواقع نیاز در صحنه حاضر می شوند. در روز 17 شهریور نیز علی رغم همه ارعابها و تهدیدهای رژیم این مردم بزرگوار به صورت یکپارچه و گسترده در راهپیمایی شرکت نمودند؛ اما این بار رژیم در برابر راهپیمایی مردم ساکت ننشست و از زمین و هوا به وسیله تانک و نیروهای تا دندان مسلح و هلی کوپتر به مقابله با مردم برخاست و جمع زیادی از آنها را به خاک و خون کشید و مشهور شد که هزاران نفر کشته و مجروح به جای گذاشت.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 440