فصل دهم:عوامل شتابزای انقلاب اسلامی

وضعیت بعضی از تبعیدشدگان

وضعیت بعضی از تبعیدشدگان

‏همان طوری که عرض کردم من بعد از سخنرانی در مجلس ختم شهید اوسطی برای فرار‏‎ ‎‏از دست ساواک و همچنین ملاقات با بعضی از بزرگان و فضلای تبعیدشده، روز هفدهم‏‎ ‎‏شهریور به کردستان رفتم. جمعی از بزرگان و فضلا از سوی رژیم به شهرهای مختلف‏‎ ‎‏این استان تبعید شده بودند. تعدادی از آنها مثل آیت الله نوری همدانی، آقایان شیخ علی‏‎ ‎‏تهرانی، فهیم کرمانی، سیدعلی محمد دستغیب، طاهری گرگانی و برادرم سید محسن‏‎ ‎‏موسوی در سقز بودند و آقای خلخالی در بانه و مرحوم شهید آیت الله مدنی در مهاباد به‏‎ ‎‏سر می برد. فعالیتهای این عزیزان در تبعید عبارت بود از دیدار و گفتگو با کسانی که از‏‎ ‎‏شهرهای دور و نزدیک برای ملاقات می آمدند که در روحیه دادن به آنها و تشویقشان‏‎ ‎‏برای ادامه مبارزه مؤثر بود. اینها ضمناً اعلامیه هایی را که علما و مدرسین حوزه علمیه‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 443
‏قم صادر کرده بودند، امضا و تأیید می کردند و گاهی خودشان مستقلاً اعلامیه می دادند.‏‎ ‎‏یکی دیگر از کارهای این بزرگان اقامه نماز جماعت بود که هر شب یکی از آقایان‏‎ ‎‏عهده دار آن می شد و آقایان دیگر و جمعی از برادران انقلابی اهل تسنن هم شرکت‏‎ ‎‏می کردند و باید یادآوری کنم که اقامه نماز جماعت را آقای منتظری که خود قبلاً در آنجا‏‎ ‎‏تبعید بود، پی ریزی کرده بود همچنان که ایشان باب دوستی و هم نشینی با اهل تسنن را‏‎ ‎‏باز نموده بود. در مجموع این آقایان یک زندگی ساده و بی آلایش همراه با همدلی و‏‎ ‎‏اتحاد داشتند. من در مدت سه ـ چهار روزی که در کردستان بودم توفیق ملاقات و‏‎ ‎‏آشنایی با وضع زندگی این عزیزان را از نزدیک پیدا کردم.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 444