کیفیت برخورد امام با مردم فرانسه
من اگرچه به دلیل ممنوع الخروج بودن، توفیق همراهی با حضرت امام را در فرانسه نداشتم ولی نکاتی را از کیفیت رفتار و برخورد امام در بین راه از اطرافیان و نزدیکان ایشان در آن وقت شنیده ام که بسیار جالب و آموزنده و قابل تأمل است. از جمله اینکه نقل می کردند ایشان به راحتی از وسایل و ظروفی که در هتل و رستوران بود استفاده می کرد. به عنوان نمونه از حوله ای که در حمام قرار داده شده بود استفاده می کرد و یا از لیوان روی میز رستوران آب می خورد و هنگامی که یکی از همراهان از علت این کار با توجه به نظر امام درخصوص نجاست کفار پرسیده بود ایشان فرموده بود: این لیوان با آب جاری یا کر شسته شده است و ما یقین نداریم که دست یکی از آنها به داخل لیوان رسیده باشد.
حضرت امام با مردم نیز خیلی راحت و بی دغدغه برخورد می کرد و اگر مردان آنان می خواستند با امام دست بدهند یا دست ایشان را بگیرند ایشان امتناع نمی کرد و همین طور با خانمهای خبرنگار و غیرخبرنگار که بدون حجاب کامل و با روسری خدمت ایشان می رسیدند طوری برخورد می نمودند که احساس نکنند حضرت امام از آنها اجتناب دارد و این نوع برخورد امام به عنوان یک رهبر مسلمین و یک مرجع تقلید در آنها تأثیر بسزایی داشت.
در نوفل لوشاتو زندگی ساده و بی آلایش امام و اطرافیان ایشان و برخورد محبت آمیز ایشان با مردم مورد توجه اهالی آن شهر قرار گرفت و تصور مزاحمت امام و همراهان ایشان برای مردم نوفل لوشاتو را که از بدو ورود ایشان پدید آمده بود، از ذهنها زدود و برعکس باعث علاقه آنان به ایشان گردید و به طوری که نقل می کنند هر روز عصر به هنگامی که حضرت امام با همراهانش در حیاط منزل گرد هم می آمدند مردم نوفل لوشاتو اعم از زن و مرد دسته دسته می آمدند و از دور با حالت خاصی به حضرت امام می نگریستند و ادای احترام می کردند و قطعاً منشأ این نگرش مردم به حضرت امام رفتار اسلامی ـ انسانی خود امام بود که به دور از افراط و تفریط و بعضی از سخت گیریهای نابجا صورت می گرفت. بعضی از دوستان نقل کردند که حضرت امام به
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 453
جهت همان نگرش اسلامی ـ انسانی به همه انسانها و احترام به عقایدشان در عید کریسمس آن سال برای همسایگانشان هدایایی را به همراه گل فرستادند و به هنگام مراجعت به ایران از همه اهالی نوفل لوشاتو به خاطر مزاحمتهای احتمالی که به وجود آمده بود، عذرخواهی نمودند و از آنان تشکر کردند.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 454