ابتکار جالب امام برای خلع شاه از سلطنت
قبل از فرار شاه در بیست و ششم دی ماه سال 57 حضرت امام برای خلع وی از سلطنت و نامشروع بودن حکومت پهلوی، در یک اقدام جالب و ابتکاری از همه علمای سرشناس و معروف کشور که در شهرهای مختلف حضور داشتند خواست که شاه را از سلطنت برکنار کنند. اصل پیام ظاهراً در اواخر آذرماه بود که از طریق دفتر حضرت امام به طور خصوصی در ایران دریافت شد و به برادر بزرگوار ایشان مرحوم آقای پسندیده رسید و اتفاقاً یک شب که من خدمت ایشان بودم، فرمود که من چنین پیامی را از امام دریافت کرده ام و این کار می تواند نقش مهم و مؤثری در روند مبارزه و تضعیف رژیم داشته باشد منتها من در تحقق چنین امری مقداری شک و تردید دارم. به هر حال قرار شد که برای اجرای فرمان حضرت امام، جامعه مدرسین وارد عمل شود و عده ای از روحانیون و فضلا را برای گفتگو با علما و ابلاغ پیام حضرت امام اعزام کند که خود من در راستای همین برنامه به استان آذربایجان شرقی و استان خوزستان رفتم. البته در خوزستان در کنار همان مسأله رسیدگی به وضع کارگران اعتصابی شرکت نفت به همراه آقایان ربانی املشی و شرعی این موضوع را نیز با علمای آن منطقه در میان گذاشتیم. ناگفته نماند که گاهی جداگانه خدمت علما و روحانیون می رفتیم و گاهی هر سه با هم می رفتیم که ملاقات با مرحوم آیت الله شبیر خاقانی یکی از علمای برجسته خرمشهر از این موارد بود. درخواست ما از روحانیون بزرگوار شهرها این بود که اطلاعیه ای که بدین منظور تهیه شده بود با امضای خودشان تأیید کنند که البته بعضی از امضا نمودن خودداری می کردند و هنگامی که اطلاعیه مزبور را با امضای جمعی از بزرگان و علمای انقلابی مثل مرحوم شهید صدوقی و شهید مدنی و اعضای جامعه مدرسین که آن موقع امضاها در حدود پنجاه نفر شده بود، به مرحوم آقای خاقانی نشان دادیم با آن لهجه غلیظ عربی اش فرمود: من خیلی بزرگتر از این آقایان هستم و درست نیست که امضای
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 477
من در کنار امضای آنها باشد. من خودم مستقلاً اطلاعیه می دهم و شاه را از طرف خودم از سلطنت خلع می کنم که همین کار را هم کرد.
به این ترتیب با تلاشی که صورت گرفت امضای بالای صد نفر از علمای برجسته و سرشناس شهرستانها جمع آوری گردید و مقرر شد که این اطلاعیه که امضای اکثر علمای بلاد را در پای خود داشت در یک اجتماع بزرگ مردمی قرائت و سپس چاپ و پخش شود تا همگان از مفاد آن مطلع گردند و از آنجا که روز 19 دی سال 57 اولین سالگرد شهدای فاجعه نوزدهم دی قم در پیش بود، بنا شد که این اعلامیه در آن روز خوانده شود. روز نوزدهم دی راهپیمایی عظیمی با حضور گسترده مردم اعم از پیر و جوان، زن و مرد و بچه از حرم مطهر حضرت معصومه (س) به طرف قبرستان بقیع مزار شهدای قیام 19 دی آغاز شد و بحمدالله به جهت حضور یکپارچه مردم در راهپیمایی مأمورین کوچکترین دخالتی نکردند و مردم بدون برخورد با نیروهای امنیتی به مقصد راهپیمایی رسیدند و طبق برنامه پیش بینی شده من پشت تریبون رفتم و ضمن تشکر از مردم برای حضورشان در راهپیمایی چند دقیقه درباره تأثیر خون شهدا در بیداری مردم و پیشرفتی که انقلاب در طی این یک سال از 19 دی 56 تا آن زمان داشته و لزوم تعظیم و احترام به شهیدان سخنرانی کردم سپس آن اطلاعیه را خواندم و بعد مراسم با قرائت قطعنامه و تأیید آن از سوی مردم پایان گرفت. این اطلاعیه انعکاس وسیعی در رسانه های خارجی داشت و من به خاطر دارم که همان شب رادیو بی.بی.سی هم صدور این اطلاعیه و خلع شاه را از سلطنت از سوی اکثر علمای ایران خبر داد. در آن روز آقای خلج نیز سخنرانی کرد.
تردیدی نیست که اطلاعیه مزبور در روحیه شخص شاه تأثیر زیادی بر جای گذاشت و اگرچه قبل از صدور این اطلاعیه نیز مردم با حضور میلیونی خود در راهپیمایی عظیم روز عاشورا به خلع شاه از سلطنت رأی داده بودند، ولی این اطلاعیه که اسامی و امضاهای قاطبه علمای کشور را در خود داشت، تأثیر روانی بخصوصی بر شاه گذاشت و
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 478
او را به طور کلی از ادامه حاکمیتش مأیوس ساخت و شاید بیش از چند روز از این قضیه نگذشته بود که شاه از ایران فرار کرد.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 479