بعضی از حرکتهای مسلحانه گروههای مذهبی در پیش از انقلاب
ظاهراً اولین حرکت مسلحانه ای که علیه رژیم پهلوی از سوی گروههای مسلمان انجام شد، حرکت فداییان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی بود که اعدام افراد خائنی چون
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 480
هژیر، رزم آرا و کسروی از جمله اقدامات این گروه مذهبی به شمار می آید. البته در مورد ترور رزم آرا توسط فداییان اسلام تردیدهایی وجود دارد و بعضی معتقدند که خود رژیم قصد معدوم کردن وی را داشت و همین کار را هم کرد منتها چون از نقشه فداییان اسلام نیز خبر داشت این قتل را به گردن آنها انداخت.
گروه مذهبی دیگری که فعالیت مسلحانه اش را در راستای اهداف فداییان اسلام آغاز کرد، جمعیت هیأتهای مؤتلفه بود. مهمترین اقدام این گروه که بعد از قیام حضرت امام و در سال 43 صورت گرفت، ترور حسنعلی منصور بود. در اینکه این گروه انقلابی با حضرت امام در ارتباط بود و بعضی از افراد شاخص این جمعیت مثل شهید عراقی دائماً خدمت ایشان می رسیدند و مسائلشان را با حضرت امام در میان می گذاشتند هیچ تردیدی وجود ندارد و من خودم در همان سالها شاهد رفت و آمد شهید عراقی و بعضی دیگر از اعضای این جمعیت به منزل حضرت امام بودم منتها همان طوری که قبلاً عرض کردم حضرت امام طبق نقل آیت الله آقای محی الدین انواری ضمن مخالفت با ترور منصور از صدور مجوز شرعی قتل وی خودداری می کند و اینها از طریق دیگر آقایان مجوز شرعی ترور را می گیرند.
درباره ادامه فعالیت این گروه باید گفت که بعد از ترور منصور اکثر اعضا و افراد مرتبط با این قضیه دستگیر و زندانی و یا اعدام شدند و تعدادی از روحانیونی که با این گروه همکاری می کردند مثل آقایان انواری، محمدجواد حجتی و هاشمی رفسنجانی هم دستگیر و زندانی شدند و من شنیده ام که تصور رژیم این بود که آقای
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 481
هاشمی واسطه کسب اجازه از حضرت امام بوده است و لذا ایشان را تحت فشار زیادی قرار داد ولی وقتی فهمیدند که ایشان در آن مورد نقشی نداشته است آزادش کردند.
گروه دیگری که در سالهای پایانی دهه چهل به قصد کارهای مسلحانه فعالیتش را آغاز کرد سازمان موسوم به مجاهدین خلق بود که به چگونگی شکل گیری و بعضی از فعالیتها و همچنین اعضای اولیه و اصلی این گروه، کیفیت نفوذ منحرفین در این سازمان و در نتیجه انحراف این گروه از اهداف اولیه اش قبلاً اشاره کردم. با انحراف سازمان مجاهدین جمعی از بچه های مسلمان و متدین که به خاطر شعارهای دینی و اسلامی جذب این گروه شده بودند، از آن جدا شدند و گروه جدیدی به نام مهدویون را بنیاد نهادند. اکثر اعضای اصلی این گروه از بچه های پاک و مؤمن و انقلابی شهر اصفهان و گاهاً غیراصفهانی بودند. در تبریز هم اینها هوادارانی داشتند که تعدادی از آنها توسط ساواک شناسایی و به هنگام درگیری به شهادت رسیدند و یا دستگیر و زندانی شده و مورد شکنجه های فراوان قرار گرفتند که خود من بعد از انقلاب تعدادی از ساواکیهایی که در این قضیه دست داشتند را محاکمه کردم.
گروه دیگری که فعالیت مسلحانه اش را در استان خوزستان آغاز کرد موحدین نام داشت که شنیده ام آقای محسن رضایی هم یکی از اعضایش بود. از اقدامات قابل ذکر این گروه انفجار بعضی از لوله های نفت در آبادان و ترور یکی از عوامل انگلیسی شرکت نفت بود که گرماگرم انقلاب صورت گرفت. در قم نیز در همان سالها دو گروه منصورون و قیام شروع به فعالیت کردند که در گروه منصورون آقای موحدی برادر کوچکتر دوست عزیز و مرحوم من حجت الاسلام موحدی که یکی ـ دو سال پیش بر اثر سکته رحلت کرد، عضویت داشت. مهمترین اقدام این گروه که برادر آقای موحدی هم در آن نقش داشت انفجار سینمای قم بود. البته در بعضی از شهرهای دیگر هم گروههایی از این دست تأسیس شده بود که من چندان در جریان جزئیات فعالیت آنها نبودم.
کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 482