فصل یازدهم: انقلاب در آستانه پیروزی

دیدار با امام بعد از بازگشت از فرانسه

دیدار با امام بعد از بازگشت از فرانسه

‏همان طوری که عرض کردم اولین دیدار من با حضرت امام بعد از بازگشت ایشان از‏‎ ‎‏پاریس در مقابل دانشگاه تهران صورت گرفت؛ یعنی موقعی که ماشین حامل حضرت‏‎ ‎‏امام برای پاسخگویی ایشان به ابراز احساسات مردم لحظاتی توقف کرد و من خدمت‏‎ ‎‏ایشان رسیدم و چهره نورانی اش را بعد از سالیان سال دیدم و از همان بیرون ماشین‏‎ ‎‏خدمتش عرض سلام و ارادت کردم. آنگاه خداوند را سپاس گفتم که بالاخره بعد از‏‎ ‎‏سالها زیارت حضرت امام که برایم به صورت یک عقده و یک آرزوی دست نیافتنی‏‎ ‎‏درآمده بود خواسته ام را اجابت فرمود و ما وجود مبارک حضرت امام را در میان خودمان‏‎ ‎‏احساس کردیم. یادآوری می کنم که من در مورد آن سالها بویژه در سالهای پایانی مبارزه‏‎ ‎‏و اوج انقلاب هرچند وقت یک بار در خواب می دیدم که حضرت امام تشریف آورده اند‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 499
‏و من در کنار ایشان هستم و بعد موقعی که از خواب بیدار می شدم از اینکه ایشان را تنها‏‎ ‎‏در خواب می بینم بشدت ناراحت می شدم و با خودم می گفتم که چقدر ما کم سعادتیم که‏‎ ‎‏نه در زمان پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) بودیم تا توفیق زیارتشان نصیب ما شود و نه‏‎ ‎‏شایستگی دیدن تنها ذخیره اهل بیت عصمت (ع) را داریم و بلکه از ملاقات نایب آن‏‎ ‎‏حضرت، مرجع تقلید و رهبرمان نیز محروم شده ایم.‏

‏     به هر حال بعد از اولین دیدار من با حضرت امام که خیلی کوتاه بود، من به همراه‏‎ ‎‏برادر کوچکترم آقای سیدحسن موسوی که در مقابل دانشگاه به من کمک می کرد بعد از‏‎ ‎‏اینکه در منزل یکی از آشنایان ناهار خوردیم، در حدود ساعت پنج به طرف مدرسه رفاه‏‎ ‎‏حرکت کردیم و موقعی که به مدرسه رفاه رسیدیم با اولین کسی که برخورد و سلام و‏‎ ‎‏احوالپرسی کردیم آقای صباغیان بود. من آقای صباغیان را اگرچه قبلاً در قم و در منزل‏‎ ‎‏آقای پسندیده دیده بودم و می شناختم ولی آن موقع با ایشان صحبت و گفتگو نکرده‏‎ ‎‏بودم. بعد به داخل مدرسه رفتیم که دیدیم فعلاً کسی نیامده و خبری نیست و بعد وقتی‏‎ ‎‏از مدرسه بیرون آمدیم با مرحوم شهید بهشتی مواجه شدیم که داشت با خبرنگاران‏‎ ‎‏داخلی و خارجی که دورش را گرفته بودند مصاحبه می کرد و به تناسب، جوابشان را در‏‎ ‎‏کمال طمأنینه و متانت به زبانهای فارسی و آلمانی می داد و موقعی که شب شد و نمازمان‏‎ ‎‏را خواندیم اعلام کردند که حضرت امام تشریف می آورند. بعد از مدتی حضرت امام در‏‎ ‎‏حالی که جمع زیادی از مردم و علما در کنار ایشان بودند به مدرسه رفاه آمد و به طرف‏‎ ‎‏یکی از اتاقها که برای ایشان در نظر گرفته شده بود، رفت و من آن موقع نتوانستم که‏‎ ‎‏ایشان را زیارت کنم و الآن دقیقاً یادم هست که حدود ساعت نُه شب بود که ظاهراً آقای‏‎ ‎‏شیخ حسن صانعی آمد و به من گفت نمی خواهی حضرت امام را ببینی؟ و من در حالی‏‎ ‎‏که سر از پا نمی شناختم به همراه ایشان به اتاق حضرت امام رفتم. در آن اتاق در حدود‏‎ ‎‏چهل نفر از علما و بزرگان و سیاستمداران مانند شهید بهشتی، آقای مهدوی کنی، آقای‏‎ ‎‏انواری، مرحوم شهید محلاتی،‏‎[1]‎‏ مهندس بازرگان، دکتر یزدی و صباغیان حضور داشتند‏‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 500
‏و از آنجا که حضرت امام خسته بود و نیاز به استراحت داشت هر یک از افراد به طور‏‎ ‎‏مختصر با ایشان سلام و احوالپرسی کردند و دستشان را بوسیدند و این ملاقات هم به‏‎ ‎‏این ترتیب پایان یافت و من همان شب برای انجام کارهای عقب افتاده ام که خیلی هم زیاد‏‎ ‎‏بود عازم قم شدم.‏

‎ ‎

کتابخاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)صفحه 501

  • . شهید حجت الاسلام والمسلمین فضل الله محلاتی در سال 1309 هـ .ش. در شهر محلات در خانواده ای کاسب و کشاورز متولد شد. در سال 1324 با وساطت آیت الله سید محمدتقی خوانساری عازم قم شد. چندی پس از ورود به قم از طریق ایشان با فداییان اسلام ارتباط یافت و در سال 1327 به جرگه آنان پیوست. اولین برنامه مبارزه وی، همگام با فداییان اسلام، مخالف با آوردن جنازۀ رضاخان به ایران بود. از سوی آیت الله کاشانی به عنوان تبلیغ به نقاط مختلف کشور اعزام شد. در تبریز مورد سوءقصد قرار گرفت و علیه رخنۀ توده ایها در قم، فعالیت جدی به عمل آورد. پس از کودتای 28 مرداد 32 بارها دستگیر شد. ایشان حدود ده سال در محضر حضرت امام (س) نیز بود و در سال 1340 از قم به تهران عزیمت کرد. پس از هجرت به تهران اقدام به تکثیر اعلامیه های حضرت امام کرد و در ماجرای رفراندوم 1341 دستگیر و بازداشت شد. پس از ماجرای 15 خرداد 42 بارها دستگیر، تحت تعقیب، ممنوع المنبر و ممنوع الخروج گردید. ایشان به همراه شهید مطهری با نظر حضرت امام (س) به مبارزان فلسطینی کمک می کردند و به وضع آنان اهتمام داشتند و در جریان برگزاری جشنهای 2500 ساله به کمک قحطی زدگان سیستان شتافت. به دنبال شهادت آیت الله سیدمصطفی خمینی با همکاری شهیدان مفتح، مطهری و بهشتی به عنوان مسئول ستاد اولین راهپیمایی انقلاب برگزیده شد، و از اعضای مؤثر کمیته استقبال از امام بود. پس از انقلاب مسئولیتهایی چون معاونت کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، نمایندگی امام در سازمان حج و زیارت، راه اندازی صندوق تعاون صنفی به حکم رهبر، نماینده مردم دلیجان و محلات در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و درنهایت نمایندگی امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت. شهید محلاتی در تاریخ 1364 در یک حادثه هوایی به همراه جمعی از فرماندهان سپاه و ارتش به درجه رفیع شهادت نایل شد.