فصل اول: ابعاد شخصیت امام

گفتم نه همین جا هستم

گفتم نه همین جا هستم 

‏آن شبی که می خواستند اینها کودتا بکنند، ما تهران بودیم. و یک شب بنا بود کودتا‏

کتابامام به روایت امامصفحه 5
‏بکنند. به ما هم اطلاع دادند. حتی آمدند اصرار هم بعضی کردند که شما از این خانه‏‎ ‎‏بیایید بیرون. گفتم نه، من همین جا هستم. آن شبی که اینها می خواستند کودتا بکنند ...‏‎ ‎‏بعدها ما فهمیدیم که بنای آنها بر این بوده است که هر کس احتمال بدهند که ‏‏[‏‏مؤثر‏‏]‏‎ ‎‏باشد بکشند او را. از بین ببرند. و اعلام کردند حکومت نظامی روز را؛ که روز هم نباید‏‎ ‎‏بیرون بیایید. خدا خواست که شکسته شد این. من هیچ فکر نمی کردم که این روی‏‎ ‎‏چیست. بعد به من گفتند کودتاست. فکر نمی کردم که این حکومت نظامی را برای چه‏‎ ‎‏دارند تأسیس می کنند. ما برای اینکه یک مقابله ای با آنها کرده باشیم گفتیم به این اعتنا‏‎ ‎‏نکنید. ... بعد معلوم شد که این را خدا خود پیش آورده.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 6

  • )) همان؛ ج 11، ص 275ـ276.          عصر بیست و یکم بهمن ساعت 4 بعدازظهر با اعلام حکومت نظامی از طرف دولت، بختیار درصدد بود با کشاندن نیروهای ارتش و استقرار تانکها در خیابانها و یورش به منازل رهبر و سران انقلاب اسلامی و دستگیری آنان و تعداد زیادی از مردم انقلابی، انقلاب اسلامی را به خاک و خون کشیده و از بین ببرد. امام در این روز تاریخی در قسمتی از یک پیام کوتاه چنین مرقوم فرمودند:          «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند.» مردم با شنیدن دستور امام به خیابانها ریختند و به اخطارهای دولت دست نشانده و خائن بختیار اعتنایی نکردند و تمام عصر و شب را در خیابانها ماندند و به این صورت نقشه امریکایی کودتا را با شکست مواجه ساختند.