فصل دوم: امام و مردم

آنقدر که پابرهنه ها به رادیو تلویزیون حق دارند ما نداریم

آنقدر که پابرهنه ها به رادیو تلویزیون حق دارند ما نداریم

‏من نظری به دیگران ندارم، راجع به خودم می گویم از این وضع رادیو ـ تلویزیون خوشم‏‎ ‎‏نمی آید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنه ها به رادیو ـ تلویزیون حق دارند، ما نداریم.‏‎ ‎‏این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کرده اند‏‎ ‎‏و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزیها را به دست آوردند؛‏‎ ‎‏از قشر بالا کسی در این مسئله حقی ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شرکت داشته ایم،‏‎ ‎‏اما حق با آنهاست. من مدتهاست که وقتی می بینم رادیو ـ تلویزیون را هر وقتی بازش‏‎ ‎‏می کنم از من اسم می برد، خوشم نمی آید. ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال دهیم و‏‎ ‎‏خودمان کنار بایستیم و روی خیر و شرّ کارها نظارت کنیم. ولی اینکه تمام کارها دست ما‏‎ ‎‏باشد، رادیو ـ تلویزیون دست ماها باشد، اما آن بیچاره ها که کار می کنند هیچ چیز‏‎ ‎‏دستشان نباشد، ولی ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست.‏‎ ‎‏من گفته ام که آن چیزهایی که مربوط به من است گفته نشود، من با آقایان کاری ندارم.‏‎ ‎‏البته در بعضی مواردی که لازم می شود چیزی گفته شود ـ که آن هم با تشخیص خود من‏‎ ‎‏است ـ در رادیو گفته و یا در تلویزیون ‏‏[‏‏نشان داده‏‏]‏‏ شود مضایقه ندارم، مثلاً عید فطر،‏‎ ‎‏عید قربان، تنفیذ رئیس جمهور، اینها مسائلی است، اما مابقی، مثل ملاقات امروز من با‏‎ ‎‏شما که با هم صحبت می کنیم، این دیگر در رادیو ـ تلویزیون گفتن ندارد که رادیو بگوید،‏‎ ‎‏تلویزیون بگوید، رادیو چند دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته می کند‏‎ ‎‏هیچ محتوا هم ندارد. من و شما صحبت می کنیم و همین طور دیگران؛ یعنی دیگران با‏‎ ‎‏من صحبت می کنند، آنها را من قطع می کنم. و همین طور آن چیزهایی که الآن در‏

کتابامام به روایت امامصفحه 112
‏تلویزیون موجود است؛ مثلاً اول خبر که می خواهد شروع کند عکس مرا می گذارند، آن‏‎ ‎‏را بردارید، و اگر کسی از شما سؤال کرد بگویید فلانی گفته است.‏

‏     ‏‏[‏‏آقای محمد هاشمی، مدیر عامل رادیو ـ تلویزیون اظهار داشت: شما در قلب مردم‏‎ ‎‏جا دارید. و امام فرمودند:‏‏]‏‏ ‏

‏     قلب مردم در غیر از اینهاست. مسئله اینها نیست، ما سابقاً با مردم تماس داشتیم و به‏‎ ‎‏آنها ارادت داشتیم و مردم به ما لطف داشتند، ولی این طور نبود که ما رادیو ـ تلویزیون‏‎ ‎‏داشته باشیم، آن باب دیگری است. در هر صورت بعضی مواردی که لازم است مانعی‏‎ ‎‏ندارد، در غیر آن موارد، من میل ندارم، دیگران خودشان می دانند.‏‎[1]‎

*  *  *


کتابامام به روایت امامصفحه 113

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 114

  • )) همان؛ ج 19، ص 346ـ347.