فصل دوم: امام و مردم

هدیه ای برای خدا

هدیه ای برای خدا

‏من ایشان را حدود بیست سال است که می شناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به‏‎ ‎‏تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود.‏‎ ‎‏شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان می کند آن است که در‏‎ ‎‏راه خدا بود. شهادت او بر همۀ مسلمین مبارک باشد. او می بایست شهید می شد؛ برای او‏‎ ‎‏مردن در رختخواب کوچک بود.‏

‏[‏‏برادر شهید: ما خوشبختیم که هدیه ای به پیشگاه حضرت ولیّ عصر و نایب آن‏‎ ‎‏حضرت، امام خمینی، تقدیم داشتیم.‏‏]‏

‎     ‎‏این هدیه ای است برای خدا.‏

‏[‏‏فرزند کوچک شهید عراقی: پدر من در مقابل دو شخصیت سر تعظیم فرود آورد: اول‏‎ ‎‏مرحوم نوّاب صفوی و دوم امام خمینی. و من خوشحالم که اگر دو نفر را از دست دادیم،‏‎ ‎‏قلب میلیونها انسان را متوجه به خود دیده و دل آنان را در دست داریم.‏‏]‏

‎     ‎‏شما خدا را دارید که فوق هر نیرویی است.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 137

  • )) همان؛ ج 9، ص 350.