فصل سوم: اصول رهبری

آقا! حرفهای مردم پیش من است.

آقا! حرفهای مردم پیش من است.

‏من از کسانی که با من ملاقات دارند، می بینند من را، و هر روز دارند می آیند می بینند،‏‎ ‎‏خواهش می کنم که اینها را بگویند به مردم که ما درِ خانه مان باز است. من از بس که‏‎ ‎‏ملاقات می کنند خسته می شوم. خوب، من یک پیرمرد هشتاد ساله هستم، ضعف دارم؛‏‎ ‎‏مع ذلک خوب، وقت دارم برای مردم، و مردم با من ملاقات می کنند، اخبار مردم به من‏‎ ‎‏می رسد. احتیاجات مردم به من می رسد. لکن البته مشکلاتشان زیاد است. مشکلات‏‎ ‎‏همه زیاد است. و برای رفع اشکالات یک اشخاصی هستند که آنها مشغول اند و‏‎ ‎‏قشرهایی هستند که مشغول رفع اشکالات هستند، و دولت هم مشغول است، لکن کار‏‎ ‎‏زیاد است، اشکالات زیاد است. و خوب است که آقایانی که یک قدری توجه دارند،‏‎ ‎‏گویندگان و آنهایی که حرفشان در رادیوها پخش می شود، یک قدری ملاحظه کنند؛‏‎ ‎‏خلاف واقع نگویند؛ یا باور نکنند خلاف واقعها را که فلانی یک کانال دارد. «ای امام،‏‎ ‎‏حرفهای مردم را گوش بکن»! آقا، حرفهای مردم پیش من است. شما هر حرفی را که‏‎ ‎‏می خواهید بپرسید که من از مملکت اطلاع دارم، همۀ جهات را. گزارشهای کردستان هر‏‎ ‎‏روز برای من می آید.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 150

  • )) همان؛ ج 10، ص 304ـ305.