فصل سوم: اصول رهبری

خلاف شرع را نمی توانم بگویم

خلاف شرع را نمی توانم بگویم

‏گاهی وقتها یک کلمه ای ـ فرض کنید که ـ من می گویم، یک چیزی من می گویم، به نظر‏‎ ‎‏شما هم خوب می آید مثلاً، آن وقت می بینی که در جاهایی، از این یک برداشتهایی‏‎ ‎‏کرده اند که مشغول معصیت شده اند. به من اطلاع داده اند ـ من که بیرون نیستم، اما‏‎ ‎‏اشخاصی به من اطلاع داده اند ـ که بعضی نوارهای بسیار مفتضح در بعضی از جاها‏‎ ‎‏هست به عذر اینکه فلانی گفته است که کسی حق ندارد به کسی؛ من همچو چیزی‏‎ ‎‏می گویم که کسی حق ندارد نهی از منکر کند؟! من اگر بفهمم که واقعاً این صحت دارد،‏‎ ‎‏اذن می دهم به آن کسی که می خواهد اینها را، از اطراف خیابانها بیرون کند، این دکانهایی‏‎ ‎‏که این کارها را می کنند دکانشان را برچیند. خودشان توجه کنند که این مسائل، یک‏‎ ‎‏مسائلی است که آبروی اسلام در خطر است برایش. در جمهوری اسلامی علناً یک‏‎ ‎‏همچو مسائلی در خیابانش بشود، این را نمی شود تحمل بکنند، مردم تحمل نمی کنند. و‏‎ ‎‏به من نسبت می دهید، دروغ نسبت می دهید، من همچو کاری نمی توانم بکنم که یک‏‎ ‎‏مسئله خلاف شرع را من بگویم، نخیر، باید بشود. ما چیزهایی که برخلاف است‏‎ ‎‏می گوییم نباید باشد، نه ‏‏[‏‏اینکه‏‏]‏‏ چیزهایی که برخلاف است باید باشد.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 170

  • )) همان؛ ج 17، ص 252.