کرامت انسانی در قرآن کریم و اندیشه امام خمینی
دکتر بهروز رشیدی
قرآن کریم به کرامت انسانی تاکید فراوان دارد. نمونههایی از آیات قرآن که در مورد شأن و کرامت انسانی آمده به شرح زیر است:
«وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»(بقره، آیه 30)
و پروردگارت به ملائکه گفت به درستی که انسان را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادم.
«فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»(ص، آیه72)
پرتوی از روح خود را در او دمیدم.
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا»(بقره،آیه 31)
و خدای عالم همه اسما را به آدم تعلیم فرمود.
بر اساس آیه 30 سوره مبارکه بقره، خداوند انسان را به عنوان نماینده خود« خلیفهالله» در زمین برگزیده است و شایستگیهای لازم را برای این نمایندگی به او عطا کرده است، امام خمینی با همین بینش به انسانشناسی میپردازد. انسان والای مورد نظر
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 209
امام خمینی، انسانی است که در جنود عقل قرار گرفته و لذا از اوهام جهل و نادانی و تاریکی و ظلمت رهیده باشد. قرار گرفتن در جنود عقل و روشن شدن به واسطه آن ممکن و میسر نیست، مگر از طریق تهذیب و تزکیه نفس و رهیدن از حجاب اکبر.
حضرت امام در مورد تفاوت انسان با دیگر موجودات آغشته به ماده بر دو نکته تاکید میکند. اول اینکه انسان دارای حیثیات و مراتب است. متعدد است. بنابراین با خوشبختی و سعادت یک قوه نمیتواند سعادتمند شود برای سعادت او باید جمیع قوا و مراتب در نظر گرفته شوند وسعادت همه برآورده شود و نکته دوم این که انسان مانند دیگر موجودات غیر مجرد فانی و محدود به این عالم نیست، از این رو برای سعادت باید تمام زندگی او را در نظر گرفت.
بنابراین بر اساس این بینش قرآنی وظیفه انسان به عنوان جانشین خداوند در دو مقوله قابل جمع است، یکی خداگونه شدن و آموختن اسماء الهی و دیگر جانشینی خداوند و خلیفه او شدن برای تحقق جامعه توحیدی و مشارکت و مدیریت آن.
حضرت امام خمینی مطابق با تعالیم قرآن و ائمه علیهمالسلام، انسان را موجودی فطرتاً پاک و نورانی میداند، لکن در این دنیا به انسان اختیار عطا شده است و بنا بر همین اختیار، انسان قادر است خود را تحت تصرف هر یک از جنود روحانی یا شیطانی در آورد. به عبارت دیگر کلید سعادت و شقاوت انسان در این عالم به واسطه اختیار به او اعطا شده است به دست خود اوست.
در اندیشه اخلاقی امام هیچ یک از قوا و مراتب انسانی مذموم نیست به شرط آن که عدالت در این قوا محقق شود و انسان بر قوای خویش مستولی شود و آن را تحت انقیاد حق در آورد، حتی قوایی مانند قوه شهوت و غضب که مربوط به مرتبه حیوانی انسان است، میتوانند و باید به عنوان مرکبی راهوار در سیر به سوی حق درآیند.
در بینش قرآنی انسان کامل انسانی است که مشمول«عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا» بشود. یعنی به مرحله حکمت و دانایی برسد. رسیدن به این مرحله ممکن نیست مگر از طریق
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 210
تهذیب نفس، از نظر امام خمینی نیز راه نیل به سعادت، تعدیل و تقویت عقل نظری و عقل عملی است.
بر اساس بینش قرآن هدفمندی در خلقت انسان با عنایت به مقام و منزلت او و به تبع آن مسئولیت، وظیفه و رسالت الهیاش قابل پیشبینی و تفسیر است. از این منظر انسان مقامی دارد که خداوند تعلیم دهنده اوست. به خاطر همین مقام و منزلت است که خدا انسان را در بهترین صورت آفریده است، صفات او را شبیه خود قرار داده و از روح خود در او دمیده است، چناچه میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ»(تین، آیات 8 ـ 4): انسان را به نیکو ترین گونه آفریدیم، سپس او را به پست ترین [مراتب] پستی بازگردانیدیم مگر کسانی را که گرویده و کارهای شایسته کرده اند که پاداشی بی منت خواهند داشت.
نکته مهمی که از بحث خلافت انسان در قرآن استنباط میشود این است که غرض اصلی از آفرینش انسان، تحقق خلافت و حکومت الهی در روی زمین بوده است. بنابراین به واسطه این خلافت بحث کرامت انسانی مطرح میگردد. لذا گفتهاند انسان برترین آفریدگان است و دست کم تا جایی که دانش بشری بدان رسیده است موجودی کاملتر از انسان وجود ندارد.
با توجه به نکات یاد شده روشن میشود که جهت و دلیل توجه امام خمینی(ره) به انسان و سعادت او چیست و نیز روشن میشود که نحوه ورود امام(ره) به کرامت و منزلت انسان را در چه سیاقی باید فهم کرد. از توضیحات بالا به روشنی فهم میشود که دلیل توجه امام به منزلت انسان تحقق کلمه «لا اله الا الله» به واسطه خالی کردن نفس از غیر حق است.
حاصل این سیاق همان انسانی است که با الهام از روح قرآنی علاوه بر ائمه، بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان اسلامی مانند ابن عربی، مولانا جلالالدین، ملاصدرا و
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 211
دیگران به ذکر اوصاف و مقام و منزلت و جایگاه او پرداختهاند.
از آن جا که معرفت شناسی و جهان بینی امام خمینی ملهم از قرآن کریم است انسان شناسی آن حضرت نیز در منظومه فکری کلام خداوند میگنجد. امام خمینی بر اساس این معرفت به انسانی میپردازد که از طریق جهاد اکبر که همان مبارزه با نفس و تزکیه است و به تعبیر قرآن کریم «مطهرون» به درجه «راسخون فی العلم» میرسد و از این منظر منور شدن به نور عقلانیت و آموختن «اسماءِ الهی» از طریق تطهیر و تزکیه نفس و حصول ایمان میسر است و از سوی دیگر در دیدگاه امام خمینی این تزکیه نفس و تطهیر و رسیدن به درجه ایمان میسر نیست مگر با رهیدن از اوهام جهل و روشنایی به واسطه داخل شدن در جنود عقل. بنابراین در بینش امام خمینی که در واقع همان نگاه قرآنی به انسان است، چنین انسانی، انسان کامل و برگزیده و خداگونه و جانشین خداوند در روی زمین است که به واسطه کسب این کمالات و فضائل از ملائکه برتر و اشرف مخلوقات است.
حقالناس در قرآن کریم و سنت پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار موضوعی نیست که نیاز به یادآوری داشته باشد. حقی که خداوند هم خود را مجاز به بخشش و اغماض در مورد آن نمیداند. هر چند که حقالله را به راحتی میبخشد، توصیههای اسلام در مورد رعایت حق و حقوق مردم در ابعاد فردی، اجتماعی و حکومتی به وفور در کلام خداوند و حدیث و سیره پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار یافت میشود.
در این میان حق و حقوق مردم نسبت به حاکم از جایگاه ویژه و موکدی برخوردار است، از دیدگاه اسلام حاکم نگهبانی است که موظف است از شهروندان به سان فرزندان خود مواظبت نماید و در قبال «امت» که همان شهروندان باشند مسئولیت کامل و تام دارد. مسئولیت اجتماعی و فردی در ابعاد مختلف معنوی، دنیوی، اقتصادی، اخلاقی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی و....
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 212