حقوق شهروندی از منظر امام خمینی
دکتر سید محمدرضا بهشتی
درباره دیدگاههای امام خمینی در خصوص حقوق شهروندی چه نظری دارید؟
امام خمینی (ره) در زمینة آنچه میتوان ذیل حقوق شهروندی طبقه بندی کرد، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ضمن طرح برخی مسائل فقهی و بهویژه، آندسته از مسائلی که پسزمینههای کلامی هم دارند، با نگاهی به آینده و افقی هرچند در آن ایام دور از دسترس، توجهاتی به موضوعاتی کردهاند که نشان میدهد فقیهی با دغدغههای اجتماعی بودهاند. ایشان هم در ضمن نقد وضعیت موجود جامعه در آن ایام، بهنحو سلبی و هم در پارهای از موارد بهنحو ایجابی به نکات قابل توجهی رسیدهاند. در پی شکلگیری نهضت دینی در ایران و اقتضائات این نهضت، طبیعی است که این عطف توجه بیشتر شده است. در سالهای پس از پیروزی انقلاب تا درگذشت ایشان، انبوه موضوعاتی که شرایط اجتماعی پیش میآورد، موجب طرح مباحث یا صدور احکام و فرامینی از جانب ایشان شد که بعضاً به مباحث پایة حقوق شهروندی مربوط میشد. بهعلاوه، حوزه دیگری که جا دارد با تمامی ابعادش به لحاظ نسبتی که با حقوق
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 151
شهروندی دارد، مورد بررسی قرار گیرد، سیره عملی ایشان در این سالهاست که گاهی مجال میدهد پرتوی بر آراء و اندیشههای ایشان در این زمینه افکنده شود.
با توجه به اینکه افقهای بزرگ دیگری نیز پیش و در زمان حیات ایشان در حوزههای علوم اسلامی بودند، توجه ایشان به این مباحث را ناشی از چه میدانید؟
بخشی از این توجه به احساس مسئولیت امام نسبت به مسائل اجتماعی در دهههای قبل از انقلاب و حضور نظارهگرانه و هوشمندانة ایشان به حوادث کشور برمیگردد که از اینحیث، تفاوتهای چشمگیری با برخی دیگر از فقها داشتهاند که صرفاً در حیطة حوزههای علمیه و درس و بحث و مرجعیت و تقلید محصور بودهاند. بخشی دیگر به پسزمینههایی نظیر توجه و علاقهمندی ایشان به نگرشهای کلامی فلسفی و بهویژه، آشنایی خوب ایشان با آموزههایی از سنت عرفانی بوده که به ایشان وسعت دیدی بسیار فراختر از فقه میداده و آثارش در نوع نگرش فقهی ایشان هم بهچشم میخورد. ایشان گاهی توجهاتی به مباحث مربوط به انسان و رابطة میان انسان و خدا و جهان داشتهاند که از افق دید یک فقیه فراتر است.
آیا میشود با این اوصاف در اندیشههای امام از یک نظریه در باب حقوق مردم و بهخصوص حقوق شهروندی سخن بهمیان آورد؟
مفهوم نظریه بهمعنای دقیق کلمه، استلزاماتی دارد که نمیدانم آیا اطلاق آن بر اندیشه ها به جا باشد یا نه. اما از مجموع اندیشههای فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی امام بهنظر میرسد. میتوان منظومه را شکل داد که دستکم اقتضاء بحث منسجمی را دربارة آراء ایشان در خصوص حقوق مردم و حقوق شهروندی ممکن میسازد.
بهنظر میرسد در طی دهههای عمر امام در اندیشهها و آراء ایشان تحولاتی روی داده باشد و اندیشههای متأخر ایشان، بیشتر به توجه به مباحث مربوط به حقوق مردم نزدیکتر شده باشد.
طبیعی است که با افزودهشدن تجربیات اجتماعی و بهخصوص پس از انقلاب با
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 152
عهدهدارشدن مسئولیتهایی در عرصة حکمرانی بسیاری از مباحث مربوط به حقوق مردم که در دایرة بحث نظری پیشتر مطرح بوده، یکباره بهصورت انبوه و ملموس متوجه نظرورزان در عرصة اندیشة دینی و سیاسی شده است و قرارگرفتن در معرض پرسشهایی که بهطرز انضمامی با زندگی مردم گره خورده است، پیدرپی زوایای دیدهنشده یا کمتردیدهشده را پیش چشم این نظرورزان، از جمله مرحوم امام خمینی قرار داده است و کوشیدهاند نسبت به این پرسشها در حد استطاعتشان پاسخهای قانعکننده و عملی ارائه دهند. نکتة جالبی که شاید در اینجا بتوان گفت، این است که تا پیش از انقلاب، بیشتر نگاه بهسمت حفظ حقوق فردی و دایرة شخصی افراد است، ولی با نزدیکشدن به پیروزی و بهخصوص پس از پیروزی انقلاب، حقوق و تکالیف اجتماعی و بهویژه، حقوق مربوط به حاکمیت به خصوص حاکمیت دینی و نسبتاش با مردم پررنگتر میشود. از پدیدههای جالب دیگر، این است که در سالهای پایانی عمر ایشان، دغدغههای متعددی نسبت به حقوق مردم و شهروندان تحت حاکمیت دینی در ایشان پیدا میشود که در کلام و احکام ایشان (از جمله در فرمان هشتمادهای و نظایر آن) بازتاب پیدا میکند و از اینجهت، با فرازها و فرودها روبهرو هستیم.
آیا این تحولات، نشانة ناهمخوانی در اندیشهها و آراء یک فرد نیست؟
من فکر میکنم بیش از همه نشانة آن است که اولاً یک اندیشة نظرورز دچار جمود و انحطاط و جزماندیشی نشده و میتواند بهتناسب تحولات ایام نسبت نزدیک خود با صورت مسائل را حفظ کند و دچار تصلب و تعصب یا پافشاری بیجا بر آنچه پیشتر به آنها دست یافته نشود و ثانیاً اینکه فرد جسارت و شهامت مواجهه های نو به نو با مسائل را از دست نداده و بهخصوص در عرصه و فضای دینی دچار مصلحتاندیشیهای نابهجا نشده و دغدغة اینکه مورد اعتراض و تهاجم مخالفان و فرصتطلبان قرار بگیرد، او را به محافظهکاری و خنثیشدن در جاهایی نکشانده که پافشاری بر حقوق مردم حتی بهظاهر با اقتدار و اعتبار و وجهة اجتماعی او صدمه
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 153
میزند. حریت مرحوم امام در پذیرش اشتباه و نقد، بسیار درخور توجه است و نشانة اولاً صداقت در عمل و ثانیاً احساس بینیازی از حفظ شأن و احترامهای کاذب است و مرحوم امام بهدلیل خودسازیهای فردی درازمدت توانسته بود از بسیاری از خصلتهایی که مانع حرکت چهرهها در مسیر حقطلبی میشود، رها شود و در کورانهای اجتماعی و سیاسی در پی تحقق آن چیزهایی باشد که برای خود وظیفه میدانسته است. آمادگی برای پذیرش نقد و برعهدهگرفتن مسئولیت بهخصوص در مواردی که ممکن است مورد سؤال و تردید و ملامت باشد، انصافاً کار دشواری است و بهنظر میرسد امام در مقام نظر و در مقام عمل تلاشی جدی و صادقانه در این مسیر داشتهاند.
فکر میکنید همایشی که در پیش است، توانسته است ابعاد مختلف مسائل مربوط به حقوق مردم نزد امام را روشن کند؟
بهرغم تلاشهایی که از جانب دستاندرکاران این همایش در طی دو سه سال شده است، بهنظر میرسد در آغاز یک مسیر قرار داریم، بدینمعنا که در بسیاری از زمینهها، طلیعة بحثهایی خوب و جدی در این زمینه نمایان شده و بیش از آنکه این همایش حاصل جمعبندی موضوعات باشد، به طرح بهتر پرسشهای جدی منجر شده است.
نظرتان دربارة نقدهایی که ممکن است متوجه آراء و اندیشههای امام در زمینة حقوق مردم شود، چیست؟
بهنظرم اولاً نفس وجود نقد، نشانة اهمیت یک اندیشه است، بهطوری که افرادی را برانگیخته تا پیرامون آراء یک فرد و در اینجا، آراء مرحوم امام (ره) بیاندیشند و به ارزیابی آن بپردازند. ثانیاً نحوة برخورد خود مرحوم امام در حیطة مباحث نظری و در مشی عملی نشان میدهد که نقد دقیق و عالمانة اندیشههای ایشان نهتنها صدمهای به منزلت علمی و اجتماعی ایشان نمیزند، بلکه نقاط قوت فکری ایشان را بیشتر آشکار میکند و با معلومشدن نقاطی که بیشتر مورد تأمل و مداقه وبحث قرار گیرد، زمینة رشد
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 154
و تصحیح و تقویت این اندیشه بیشتر فراهم میشود. حیات یک اندیشه به این است که مورد وارسی و شرح و نقد قرار گیرد، وگرنه اندیشهها در چارچوب افق زمانی و شرایط خاص تاریخی اجتماعی خود محصور میمانند و امیدوارم که چنین اتفاقی در خصوص آراء امام که در برهة مهمی از تاریخ جامعة ما نقشی تأثیرگذار داشته است، نیافتد، چراکه بروز و دستاورد قابل توجهی از سنت فکری جامعة ما بهشمار میرود. تأمل و تلاش برای دریافت درست اندیشههای ایشان بهنحو عادلانه و نقد و پیشروی در این مسیر ضروری است، همچنانکه خود ایشان بهعنوان یک عالم متعهد ریشهدار در سنت فکری اسلامی، آنهم در چند حوزة دانشهای دینی اهتمام خود را بر همین کار نهاده بود و موجب شد تا بسیاری از مسائلی که اندیشة دینی معاصر با آنها ناآشنا بود، در افق فکری زمانة ما مطرح و نقطة عزمیت برای تحقیق و بحث شود.
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 155
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 156