نظری به چند مولفه مهم در باب رعایت حقوق مردم
(بررسی دیدگاه های امام خمینی)
حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی
حق و تکلیف در فلسفه امام و امامت چیست؟ دیدگاههای امام در این زمینه چگونه بوده است؟
آنچه من به یاد دارم و غالبا میفرمود حقوق مردم بود که همان حقوقی جامعی است که در روایات اهل بیت(ع) غالبا آمده. ایشان بیشتر میفرمود مردم باید به یکدیگر توجه کنند و حقی که نسبت به یکدیگر به معنای این که بار همدیگر را بردارند و به همدیگر یاری برسانند در عبارات ایشان بسیار دیده میشد. تکلیف و وظایف را از حق جدا میکرد. میفرمود حق آن چیزی است که ممکن است نتوانند آن را ادا کنند. گاهی به کسی میفرمودند تکلیف شما این است اما حق شما این نیست و خیلی بالاتر از اینها شما حق دارید. اما فعلا تکلیفی که دارید این است و باید این کار را انجام دهید. لذا ایشان خیلی مقید بود که در زمینه تکلیف که وظیفه امروزشان هست و میتوانند و غالبا به یکدیگر ارجاع ندادن منظورشان بود. لذا از بوروکراسی و کاغذ بازی این جور کارها ناراحت میشدند. حتی یادم نمیرود یک روزی یک طومار پارچهای بزرگی
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 101
خدمت امام آوردند. ایشان گفتند آن کسی که این طومار به این بزرگی را نوشته است چه چیزی میخواهد؟ امام خودشان گوشه ای از این طومار را کنار زدند که دیدند زیر یکی از امضاهایی که پای این طومار خورده بود تعریف و تمجیدهای مرسوم زمان شاه را در وصف امام نوشته بودند. ایشان از این تعریف و تمجیدها اصلا خوششان نیامد. فرمودند بالاخره اینها چه میخواهند؟ گفته بودند اموری که در صلاحیت ما نیست بهتر است به مجلس ارجاع داده شود و یا به دولت ذیربطشان ارجاع داده شود(نگفتند به وزیر ذیربط). ایشان تفهیم میکنند که این کار باید در مجرای خودش جریان پیدا کند و انجام بشود. این نشان میدهد آقا حق را قائل بودهاند. گاهی میفرمود که اینها حق بزرگی بر شما دارند. حق امیری بر شما دارند. یعنی آنها سروران و امیران شما هستند. امام از این عبارات زیاد داشتند. امّا در بحث تکلیف میگفتند هر مقدار که میتوانید انجام دهید. اصرارشان این بود که در پاسخ گویی وجوابگویی عملی به مردم سستی نکنید. ایشان جملهای دارند که ظاهرا در پیامهایشان به مجلس باشد که آقای هاشمی خواندهاند، ایشان قریب به چنین مضمونی میفرمایند: تا میتوانید به مردم برسید، به اینهایی که درخواست دارند در حدی که معقول است و شما میتوانید کوتاهی و سستی نکنید. این بیان نشان میداد که ایشان بسیار مصر هستند به راه اندازی کار مردم و پاسخ دادن با ملایمت به مردم. حتی امام میخواسته بگوید، اگر نمیتوانید لااقل جواب نرمی به مردم بدهید و مردم را از خودتان خشمگین نکنید.
حقوق مردم در حکومت دینی و به ویژه حکومت اسلامی چه جایگاهی دارد؟ عموما شاید حق و تکلیف تعارضی بینشان رخ میدهد. شاید بر اساس تکلیف، حق مردم ضایع شود و یا حقوق در جایی دیگر جای تکلیف را بگیرد.
حکومت دینی و حقوق مربوط به آن، در قانون اساسی هم آورده شد، یعنی همان چیزی که به سمع و نظر آقا هم چند بار رسید. یعنی در مورد قانون اساسی و اختصاصا حقوق شهروندان چند بار رای و نظر امام پرسیده شد. منتها متاسفانه شدنی نبود. حق
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 102
مردم مثل آموزش و پرورش مجانی، بهداشت مجانی، آب مجانی و به طور کلی ضروریات زیست و زندگی مجانی برای مردم در قانون پیش بینی شده بود. در حکومت دینی هم همین حقوق هست. حتی میگویند کسانی که دارند و ندارند «وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ»؛ طبق این آیه لازم نیست که خمس و زکات مالش را به سائل و محروم بدهد. بلکه از زیادی مالش حقی برای دیگران معلوم کنید. یعنی به کسی که سائل و محروم است باید کمک کرد. این حتی مساله دارو و درمان را هم دربر میگیرد. در اوایل انقلاب کارهایی در این زمینه شد. ولی موفق نشدند. والا قصد داشتند آب و برق و سایر امکانات اولیه زندگی را مجانی عرضه کنند. الان اگر این مسائل دوباره مطرح بشود شاید خیلی از مردم عصبانی بشوند که چرا آن روز این حرفها زده شد و حالا قیمت همان خدمات و کالاها تا این اندازه گران شده است. پس حقوق مردم در حکومت دینی رفاه معیشتی مردم نیست، بلکه شامل ضروریات زندگی مردم میشود.
در بعد سیاسی اجتماعی چه طور؟ حقوق سیاسی ـ اجتماعی مردم که در عرصه هایی مثل انتخابات و احزاب مطرح میشود چه جایگاهی دارند؟
حقوق(سیاسی ـ اجتماعی) در ذیل این کلمه(حقوق مردم در حکومت دینی) نمیگنجد. این بحث ذیل پرسش جا نمیگیرد. در انتخاب حکومت دینی مردم خودشان به وظیفههایشان عمل میکنند و قانون با دینشان است. به ویژه اینکه شما میگویید حقوق مردم در حکومت اسلامی چیست؟ در حکومت اسلامی که این حرفها وجود ندارد. کلمه رای در بحث دموکراسی مطرح است و از این جهت که به اسلام نزدیک است کنار هم مطرح میشوند. ولی در حکومت اسلامی هر کسی وظیفه خودش را میداند. کسی که از حال مسلمان دیگری خبر نگیرد، مسلمان نیست یا در مرتبهای
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 103
بالاتر بشنود و دنبال نکند. امام هم اول نظر داشت و دائما کلمه همه را در سخنرانیهایشان به کار میبردند و اموری را بر همه تکلیف میکردند. زیاد میفرمود: باهم باشید، ید الله مع الجماعه یا بر همه لازم است، مسئولین هم با هم باشند، همراه هم باشند که همکار هم بشوند از جمله عباراتی است که در کلام امام بسیار دیده میشود و نشاندهنده اهمیت حقوق مردم در حکومت دینی به ویژه در حکومت اسلامی که جایگاه و اصالت با ابقاء این محبت و دوستی در نظر امام بوده است. حتی ذیل این آیه مبارکه میفرماید: « قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ الله أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»؛ کافران میگویند ما برای چه باید به فلانی غذا بدهیم. اگر خدا میخواهد خودش غذا بدهد. قرآن میفرماید خدا میتواند خودش به به او غذا بدهد، اما خدا به تو میدهد تا تو به او غذا بدهی که از این راه ارتباطاتتان محکم شود واجتماعیاتتان پیوند بخورد. همین حرف را امام اینجور میگفتند: شما باید به زیر دستان طوری برسید که آنها همانند اقربای شما باشند. یعنی مثل بچههای خودتان به مردم رسیدگی کنید.
تفاوت حقوق مردم در حکومت اسلامی و لیبرال دموکراسی در چه مواردی است؟ نگاه امام خمینی به این مقوله چگونه بوده است؟
در اوائل کار امام اصلا به لیبرال دموکراسی نظر ندارد و سخت هم با آن مخالف بود. ولی در قبال جامعه امروز نمیتوان با این توقعات جدید پاسخ داد. لذا ناچارا ایشان تن دادند به مجلس و اجتماع و این چیزهایی که در اندیشه لیبرال دموکراسی مطرح است. این را باید نگاه خیلی ظریف و ضروری از طرف امام دانست. اصلا نظر اول امام خمینی این بود که فتوا که میدادند باید جنبه قانونی پیدا میکرد و به آن عمل میشد. ولی امام دیدند چنین چیزی را جامعه نمیپذیرند. از ویژگیهای امام این بود که حضور
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 104
در جامعه را برای خودشان خیلی ضروری میدانستند. نمیدانم چه طور از اوضاع و احوال هم خیلی زود با خبر میشدند. با اینکه بعضیها میگویند مثلا علما غالبا کنار هستند و مخصوصا اینهایی که از دهات آمدهاند و در حوزه درس خواندهاند اینها غالبا از شهر وشهرستان بی خبر هستند. از قدیم الایام هم همین طور بوده است.
آقای خمینی، با اینکه خمین شهر خیلی کوچکی بوده است، به این موارد بسیار آگاهی داشتند. حتی به گفته خودشان ایشان جزء تماشاچیان مجلس زمان آقای مدرس بودهاند. پس میشود دید که ایشان خودشان را به نوعی در بین مردم انداختهاند و از این راه ضرورتش را درک میکردند. آقای خمینی دو کار کرد که من خیلی از آنها لذت میبرم. یکی مربوط به اول نهضت میشود. ایشان کل حرفش این بود که چرا زنها را به سربازی میبرند و حرف دومشان این بود که چرا اموال مردم را میبرند؟ شاه برای اینکه کشور یک مقدار حالت کمونیستی پیدا نکند، و بچه های مارکسیستی و سوسیالیستی را آرام کند چند کار کرد: یکی این که لوایح شش گانه را آورد که یکی از مفاد آن اصلاحات ارضی و دیگری بحث تقسیم سهام کارخانهها بین کارگران بود. آن جا آقای خمینی با آن کارها مخالفت کرد. وقتی هم که قصد حمله میکردند، شال سفید به سرشان میبستند و به عنوان دهاتی برای مبارزه جلو میآمدند. علیه آقای خمینی وقتی به مدرسه فیضیه آمدند، به عنوان کشاورز خود را نشان دادند. اما بعدا آقای خمینی خیلی ظریف موضعش را تغییر داد و به نوعی از این طرح حمایت کرد. چون اصل نظر آقا اسلامیت بود. این کلمات هم در آن روزها اسلامی بود. منتها آن چیزی که در آن روز مطرح بود امروز جا ندارد که در مورد آن صحبت شود. چون صحنه عوض شده است. و لذا بعد از آن هم شما میبینید که امام هر چه آن روز بود شبیه به آن را بعدا انجام داد. یکی دیگر هم این قضیه بود میگفت که زنهای شما را به سربازخانه میبرند. آن روزی که این حرف را زد شاه به قم آمد و گفته بود زنهایی که میخواهند بیایند در نظام کار کنند باید سربازی هم رفته باشند. نخواستند هم میتوانند نروند. این
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 105
جمله در آن روز که آقا قائل به حکومت مردمی شد حتما با نظام شاهنشاهی فرق میکند و لذا بسیج زنان درست کرد.
پس در حقیقت زمان و مکان تغییر پیدا کرد؟
حقوق مردم در حکومت اسلامی معنایش این است که میشود این کار را کرد. اما او در حکومت طاغوتی میگوید نمیشود. همین مطلب در مورد موسیقی هم گفته میشد. این نباید تناقض به نظر بیاید. تفاوت حقوق مردم در حکومت اسلامی چیست؟ این به قانونگذاری(مثل مجلس) کشیده میشود. تفاوت در اینجا مشخص میشود: تفاوت آن است که آن روز این کارها نامشروع است، این کارها حالا در دموکراسی اسلامی مشروع است. حتی موسیقی هم همینطور بوده است. یک نوع موسیقی در همان زمان در تلویزیون حرام بود، امروز هم همان حکم را دارد.
حقوق مردم بر حکمران در حکومت اسلامی چیست و توصیههای امام در این زمینه چه بوده است؟
همه حکمرانها میگفتند ولی نعمت هستند. ولی فرق بود بین کسی که میگفت من رئیس و آمر هستم. اما آقای خمینی نظرش کلا چیز دیگری بود. او میگفت باید حکمران بگوید من نوکر تو هستم.حتی این جمله را زمان شاه هم میگفت: شما حقوق از ملت میگیرید. لذا اینها اربابهای شما هستند. پس ای نوکرها! ارباب های خودتان را نزنید! ما همین را در زمان جمهوری اسلامی هم شاهد بودیم و داشتیم. که شما بالاخره از زور اینها از زندان آزاد شدید. اینها بودند که به خیابانها ریختند و کشته دادند و باعث آزادی شما شدند. اینها بودند که شما را از زندان در آوردند. پس اینها امیران شما هستند. پس با دید زیر دست به آنها نگاه نکنید. و مثل کسی که وظیفه دارید کارتان را انجام دهید و منتی نداشته باشید. این عبارات و تفسیرها را مرحوم بهشتی در عبارتی خلاصه کرده بود و میگفت: «ما تشنگان خدمیتم، نه شیفتگان قدرت». ما میخواهیم خدمت کنیم. نمیخواهیم بیاییم و قدرت را به دست بگیریم.
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 106
توصیه امام هم این بود که شما به زیردستانتان به عنوان امیر نگاه کنید نه به عنوان یک مامور. اگر در اداره هستید اگر رئیستان وارد شود از جایت بلند میشوید. خب در مورد مراجعه کننده هم اگر بلند نمیشوید لااقل احترام و تکریمش کنید. او را باید ولی نعمت خودت بدانی.
در دادگاه چنین چیزی نمیشود. من خودم در دادگاه بودم و وقتی این کار را میکردم به من خرده میگرفتند. به هر حال در دادگاه نمیشد اینطوری کاری کرد. ولی در عوض هر جای دیگری که بودم در مواجهه با ارباب رجوع از جایم بلند میشدم. چون وظیفه خودم میدانستم. همین الان هم همینطورم.
حقوق مردم نسبت به عالمان دین چیست؟ سفارش و توصیه امام راجع به این مساله را بیان بفرمایید.
متاسفانه هیچ کدام از آن توصیه ها اجرا نمی شود. به هر حال از جمله حقوق مردم نسبت به عالمان احترام است، پذیرفتن حق مجتهد و عالم است و اطاعت کردن از آنها است. اما وظیفه عالمان دینی چیست؟ تواضع، ساده زیستی، جوابگویی و مهربانی با مردم است. متاسفانه تقریبا همهشان جمع شده است. اگر همین الان کل منطقه شهر ری را تا تقریبا شمیرانات را بگردید یک درخانه باز نیست. البته دفاتر باز هستند، اما دفاتر چه کار میکنند. به محض اینکه داخل شوی فکر میکنند پول برایشان آوردهای. خب این بد و زشت است. درست است به اسم دفاتر پاسخگویی به سوالات شرعی باز هستند اما وظیفههای دیگری هم دارند. الان دوره بدی شده است. من دیگر زورم به کسی نمیرسد که حرفی در این رابطه بزنم. اما بین خودم و خدا دلم میسوزد و ابراز ناراحتی میکنم. من چون خودم الان مریض هستم و ریه هایم مشکل پیدا کرده سعی میکنم کمتر وارد اجتماع شوم تا مردم از من بدشان نیاید. ولی با این حال جماعت را رها نکردهام و با این که به من توصیه شده است باید به جای خوش و آب و هوا بروم اما میان مردم و شلوغی و دود و دم را به دل خوشی مردم و همین حضور نصفه و
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 107
نیمهام در بین مردم و شنیدن ناراحتیهای آنها را به زندگی در جایی خوش آب و هوا ترجیح میدهم. امام هم نظرش همین بود که در حکومت اسلامی عالمان دیدنی باید با مردم حشر و نشر داشته باشند، به فکر مردم باشند و به آنها مراجعه کنند. من نخواستم از خودم تعریف کنم. اما میخواستم بگویم طبق فرمایش آقا وظیفه ما این است که گفتم: که در دسترس مردم باشند، به فکر آنها باشند، جوابگوی مردن باشند و برای آنها احترام قائل باشند.
حقوق اقلیت های دینی در حکومت اسلامی چه جایگاهی دارد؟ دیدگاه امام خمینی در این زمینه چیست؟
آن چه که مربوط به دیدگاه حضرت امام بود، من زیاد کلمات مربوط به آن را مطرح نمیکنم، بیشتر همان بود که در قانون اساسی آمد. و در آن در بخش حقوق شهروندی حق همه مردم محفوظ است و همه آنها بهرهمند هستند. مادامی که دسیسهای صورت نگیرد حقوق مردم بنا به آنچه که در قانون اساسی آمده است محفوظ است. تا آنجا که یادم هست آقا هم چیزی مازاد بر آن نگفته است. چون همین حرفهایی که من گفتم همین حرفها در قانون هم آمده بود.
حقوق اهل سنت در نظام شیعی چه جایگاهی دارد؟ و به طور کلی اهل سنت چه حقوقی در نظام جمهوری اسلامی دارند؟ نظر امام در این زمینه چه بوده است؟
در این زمینه امام معتقد بودند همه یکسان هستند، ولی اهل تسنن در عمل به احکامشان میتوانند طبق رویههای خودشان عمل کنند. در امر طلاق میتوانند احکام مربوط به خود را داشته باشند. در موسم حج هم، ولو اینکه کاروان حج ما میرود میبایست وظایف مربوط به آنها را هم انجام بدهد. مثلا یکی از وظایف آنها این است که در شب عرفه به منا میروند. بعد در روز عرفه از منا به صحرای عرفات میآیند. از ایشان{امام} سوال کردند که کاروانی که میخواهد برود ایرانی و شیعه است تکلیف ما چیست؟ ایشان گفتند مانعی ندارد. او هم با شیعه ها برود. و طبق تکیلف عمل
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 108
کنند. یعنی به طور کلی علمای شیعه موظفند که نسبت به علمای سنی در اجرای احکام دینیشان، و معاملاتشان و ازدواج و نکاحشان دخالت نکنند و به کار خودشان مشغول باشند.
حقوق زنان در حکومت اسلامی در چه مرتبه ای است؟
امام برای زنان بیشتر جایگاه مادری قائل بودند. ایشان حضور زنان در اجتماع را میخواستند مثل اینکه تاکید داشتند زنان باید رای بدهند و در انتخاب مسئولین و نمایندهها مشارکت کنند. حتی ایشان قائل بودند که باید بسیاری از دروس پزشکی مربوط به زنان را خود زنان بخوانند. ایشان در سیره علمی و عملی شان نشان دادند و بیان کردند زنان در کارهای اجتماعی نیازی به مراجعه به مردها نداشته باشند و نیازهای زنان توسط خود زنان بر طرف شود. نه اینکه دور خودشان را خط بکشند. بلکه معقتد بودند باید زنان نیرومند و فعال بشوند تا بتوانند در کارها و امور مختلف حضور موثر پیدا کنند. ایشان در باب تولد فاطمه زهرا(س) و به مناسبت این عید فرخنده فرمودند که: برای زنان مسلمان بهتر است که آنها جدای از مادر بودن جایگاه مادری داشته باشند.»در آن جا ایشان تفسیر زیادی از نقش مادری کردند.
جایگاه حقوق اقتصادی و معیشتی مردم در نظام حکومت اسلامی چیست؟
در مورد حقوق اقتصادی امام یکدست صحبت نکرده اند. یک طور صحبتهایی از کشت و کار کردهاند. مثل اول انقلاب. یک جا طوری دیگری صحبت کرده اند و از ورود کالا و اجناس صحبت کردهاند. در یک مجال دیگری از تولید و تکثیر داخلی صحبت هایی کردهاند. ایشان از ورود خارجی ها آنچان منعی هم نداشتند. حتی اظهار هم نمیکردند. ولی بیشتر نظرشان به این بود که منحصر نکنند به گروهی. زیاد تلاش میکردند که گروهی دخالت و گروهی دیگر دخالت نکند. امام بیشتر نظرشان این بود که امور هر چه بیشتر دست مردم باشد بهتراست. اما متاسفانه چیزی که رخ داد این بود که در حال فریب با امام رفتار میکردند. لذا افراد رندی که در جامعه بودند
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 109
نمیخواستند نظرات امام به تمام اجرا شود. لذا قانون اساسی که نوشته شد، همین افراد خیلی درگیر شدند. این افراد بیشتر شامل انقلابیونی میشد که بیشتر میخواستند امور دست خودشان باشد. در واقع میخواستند کارها را دولتی نگه دارند. لازم میدانم که نکته ظریفی را در اینجا اشاره کنم. ما یک دسته تحصیل کرده داریم که اینها کار را دست گرفتند. این تحصیل کردهها یک مقداری بیش از اندازه روشن فکر بودند. یک مقدار برای اینکه مخالفینشان را از جامعه طرد کنند، قضیه حجتیه را وسط کشیدند و آنها را کوبیدند. در حالی که واقع قضیه این نبود. حجتیهایها اعتقاداتشان خیلی قرصتر بود و پایبندی به اعتقاداتشان بسیار بیشتر بود. این روشنفکر ها با آنها درگیر میشدند و از این طریق توانسستند آنها را از اقتصاد بیرون کنند. در عوض حجتیهای ها خیلی مایل بودند اقتصاد دست مردم باشد ولی در مقابل روشنفکرها معتقد به دولتی بودن اقتصاد بودند. چون اکثرشان هم دولتی بودند. حجتیهای ها هم اکثرشان از قبل ملی بودند و به خواسته ملی بودن اقتصاد بیشتر دامن میزدند. دولتی ها میخواستند موقعیتشان را از دست ندهند ولی حجتیهای ها چون دانشجو بودند میخواستند قدرتی به دست بیاورند. بالاخره نمیدانم چه اتفاقی بین دو دسته اتفاق افتاد که امام چنین فرمودند. من در اینجا نه پرده بر میدارم و نه از کسی و جریانی دفاع میکنم. شما یکی از حجتیهایها را پیدا کنید که این گفته باشد تا گناه نکنید و زمین را از جور و فساد پر نکنید امام زمان(عج) ظهور نخواهند کرد. واقعا چنین چیزی نگفتند. خب حلبی زنده بود. میگفت من کی همچون حرفی زدهام؟ من همچون حرفی نگفتهام اما به زور به دهن من انداختند که تو چنین حرفی زدهای. از این طرف فروزش یک نمونه است. او صد در صد حجتیه ای بود و صدر در صد شیعی که در خدمت آقا بود.
شاید چند دسته بودند.
من همه اینها را میشناسم. من همه را دسته بندی نمیکنم. من از طرح این مساله منظورم این بود که چرا در زمان امام چنین دیدگاهی در اقتصاد مطرح شد. یعنی جایگاه
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 110
حقوق اقتصادی در نظام جمهوری اسلامی این است که تمام امور دست مردم باشد و دولت فقط نظارت کند. و حق هیچ دخالتی ندارد و فقط ناظر است. اینها میگفتند نه، باید اقتصاد دولتی باشد. چقدر توانستند به دولت و احزاب فشار بیاورند که خواستهشان را به کرسی بنشانند. چون پول هم داشتند موفق شدند. من میتوانم بیشتر از 50 نفر از آنها را بشمارم. کسانی که پول داشتند و میخواستند اقتصاد دست خودشان باشد، اما حجتیهای ها پول نداشتند و نتوانستند کاری از پیش ببرند. التبه مساله جنگ را هیچ کس نمیتواند منکر بشود. شما باور کنید که نصف مهم جنگ را پولدارها اداره کردند. البته باید پرسید که اینها پولشان را از کجا آورده بودند. البته منکر زحمتشان نمیشویم. اینها همانهایی بودند که وانت های پر از بارشان را خالی کردند و به میدان جنگ فرستادند. پس اصلا جا ندارد که ما توی دهن بازار بزنیم و نقش مهم آنها را در اداره جنگ نادیده بگیریم. والا همان روزها که به شدت نیازمند پول بودیم یکی از همین دانشجوها پول نداشتند. حتی پدرانشان هم پول نداشتند که بتوانند به جبههها کمک کنند. با همه این تفاسیر من حرفم این است، با اینکه حرف امام اقتصاد بر پایه مردم و مردم محور بود اما آنطور نشد و غیر از آن اتفاق افتاد.
رابطه عدالت با حقوق مردم چیست؟ آیا بدون اجرای عدالت حکومت مشروعیت دینی دارد؟ نظر امام در این رابطه چیست؟
امام از اول میگفت اگر عدالت نباشد مشروعیت هم وجود ندارد حتی اگر طرف نماز شب خوان هم باشد باید کار فرد عادلانه باشد. منتهی عدالت نکته ظریفی است که در همانجا بعضی اوقات و بعضی مردم دچار اشتباه میشوند. آن جایی است که مردم تساوی را با عدالت یکسان میبینند. در حالی که این گونه نیست. اتفاقا در عدالت تساوی ظلم است. مثلا ماشینی که حجمش 10 تن است نباید به آن 20 تن بار بزنیم. نباید گفت به او چرا 8 تن دادید و به من 20 تن دادید. خوب طبیعی است که ماشین من به اندازه 20 تن ظرفیت دارد. مثلا گفته شود چرا به او به جای اینکه 2 میلیون بدهی
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 111
100 میلیون دادهای؟ خب حتما او صلاحیت دریافت این مبلغ را داشته است. به اندازه ای که در حکومت اسلامی اموال ضایع کردند، خیانت اینقدر اثر نگذاشت. خیانت خیلی کم بود. اما ضایعات بیش از خیانت ها بود. البته ضایعات طبق روایات از خیانت کردن بد تر است. چون در خیانت مال از بین نمیرود. اگر یک ماشین را دزدیدند من دیگر ماشین ندارم اما آن کسی که ماشین را دزدیده است حالا صاحب ماشین است. اگر قالی دزدیده شد دیگر زیر پای من نیست. ولی زیر پای فرد دیگر که هست. اما اگر قالی ضایع شد دیگر نه من آن را دارم، نه دیگری. بلکه آن آتش گرفته و از بین رفته است. این موضوع از آن موقع تا الان باب بوده است. امام هم به ضرورت این مساله واقف بودند و دنبال راه چاره میگشتند. وقتی حرف از ساده زیستی میزدند نگاهی هم به این مقوله داشتند.
حقوق فطری و طبیعی تا چه میزان با حقوق اسلامی سازگاری دارد؟ آیا امام در این زمینه مطلبی داشتهاند؟
از جمله حقوق فطری مسکن، شغل و امثال آن است. طبیعی است که یک کس میتواند درس بخواند، کس دیگر نه. یک کس میتواند سواد پیدا کند ولی کس دیگر نه. امام خیلی معتقد بودند که این استعدادها شناسایی بشوند و نهفته نمانند. اما متاسفانه این حقوق در کشور بسیار ضایع شد. اما اینکه تا چه میزان حقوق فطری و طبیعی با حقوق اسلامی سازگاری دارد باید گفت همهشان با همدیگر مطابقت دارند. جدا از اینکه دین اسلام بر مبنای فطرت بنا شده است در این زمینه امام غالبا میگفتند سعی کنید کار را به دست کسی بدهید که از پس آن بر بیاید. مثلا در قضیه آقای رجایی و بنی صدر گفتند که تعهد رجایی بالاتر از تخصص بنی صدر است. در واقع با این تعبیر ایشان این مطلب را رساندند که آیا اقتصاد مهم تر است یا دین؟ در واقع ایشان به اهلیت افراد در سپردن کارها به آنها تاکید فراوان داشتند. در واقع امام در این مثال واضح به همه نشان دادند که تعهد به مراتب از تخصص مهم تر است. و در ادامه تعهد
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 112
بدون تخصص جایی ندارد. مثلا کسی دکتر هست، اما تعهد دینی ندارد. اما بهتر است که هر دو توامان با همدیگر باشد.
نهاد های مردمی و نهاد های غیر حکومتی به لحاظ حقوقی چه جایگاهی در نظام اسلامی دارند؟
امام خیلی مقید بودند که حکومتهای هیاتی مقدم هستند. خیلی تلاش شد که روضهها را جمع کنند تا این حرکت های خودجوش مردمی به صورت تشکیلاتی اداره بشود. چند بار افرادی پیش امام رفتند تا از طریق رایزنی بتوانند هیات ها را جمع کنند اما باز هم موفق نشدند که رای امام را در این مورد تغییر بدهند. حتی زمانی رسید که پیش آقای خمینی رفتند تا ایشان به اصطلاح دسته بندیهای تجاری را جمع کنند و بساطش را برچینند. این برای من خیلی دردناک بود. اما امام مخالفت کردند و گفتند باید این حرکت ها حضور داشته باشند و جاهای مختلف دسترسی داشته باشند. اما عدهای مخالف حضور این گروه ها بودند. با وجود این مخالفتها امام در مقابل خواست این گروهها ایستادگی کرد و به حیات این مجالس ضمانت داد. در واقع امام به این گروهبندیهای تجاری و اقتصادی و صنفی کوچک و خرد خیلی معتقد بود، به آنها احترام میگذاشت. امام تا زمانی که زنده بودند نتوانستند این نهاد های مردم ساز را دولتی کنند. اما بعد از ایشان دست به این کار زدند.
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 113
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 114