لزوم رعایت چند اصل در نظام جمهوری اسلامی
(نگاهی به دیدگاه های امام خمینی)
آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی
حق رای تعیین سرنوشت و حق انتخاب در سیره و اندیشه امام خمینی چگونه قابل تبیین است؟
حضرت امام قدس الله نفسهالزکیه، هر کاری را که میخواست انجام بدهد به رای ملت میگذاشت. اولا که سیستم نظام چه باشد. حکومت جمهوری اسلامی یا جمهوری دموکراتیک اسلامی یا غیره. چون اقسام میگفتند. امام نظرش این بود که جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. این را به رای ملت گذاشتنند و تقریبا، 98 درصد از مردم به این رای دادند که سیستم و نظام حکومتی ما این طور باشد: حکومت جمهوری اسلامی. پس اولین قدم امام که میخواست تشکیل حکومت بدهد به رای ملت گذاشت. چون ایشان همیشه این را میگفت: اساس رای مردم است. چون حکومت وقتی میتواند مشروعیت و اقتدار داشته باشد که منتخب ملت باشد و در بین مردم مقبولیت داشته باشد. امام قدسالله نفسه الزکیه هم بر این عقیده بود که وقتی یک حاکم اسلامی میتواند، حاکم باشد، که ملت او را به عنوان حاکم قبول داشته باشند بعد
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 67
هم حکومتی که میخواهد تشکیل بدهد و هر سیستم که در نظرش است باید به رای ملت بگذارد وملت بعد از آنی که پذیرفت همان میشود سیستم حکومتی. ولذا ما میبینیم که امام از ابتدای نهضت در سال 42، همیشه نظرشان بر حکومت اسلامی بود. خب حکومت اسلامی در چه چارچوبی؟ پادشاهی، جمهوریت، حکومت فردی، یا...؟ امام آمد چارچوب را معین کرد. وقتی که در نوفل لوشاتو با ایشان مصاحبه کردند گفتند: ما میخواهیم قانون اساسی داشته باشیم بعد هم آن را به رای ملت میگذاریم. سر آخر سیستم حکومتمان را هم به رای ملت میگذاریم. لذا اساس رای مردم است. نظر خود امام چه بود؟ نظر ایشان جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کمتر بود. چون بعضیها در آن زمان میگفتند جمهوری دموکراتیک باید برقرار شود. امام با این مخالف بود و میگفتند فقط و فقط باید جمهوری اسلامی باشد. لهذا میبینیم اولین قدمی که امام گذاشت این بود که سیستم حکومت را به رای ملت گذاشت. نه تنها در این مورد بلکه امام در هر شرایطی هر کاری را که میخواستند انجام بدهند به رفراندوم میگذاشتند. بعد از آنی که مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل شد، قانون اساسی را به رای ملت گذاشتند. ملت هم پای صندوقهای رای آمدند و به تمام مفاد قانون اساسی رای دادند و امام هم آن را امضا کرد. میگفتند شما برای انتصاب رئیس جمهور چه کسی را مد نظر دارید، گفتند باید این هم به رای مردم گذاشته شود و خودشان رئیس جمهور را انتخاب کنند. عدهای کاندیدا شدند، بعد این نامزذها را به رای ملت گذاشتند و ملت به هر یک که دلخواهشان بود رای دادند. البته چون آن کسی که انتخاب شد، از روش و خط امام و نظام جمهوری اسلامی فاصله گرفت، مجلس طی یک فرایند قانونی رای به عدم کفایت او داد و امام هم او را عزل کرد. مجددا برای انتخاب رئیس جمهور جدید، انتخابات برگزار شد تا شخص بعدی که باز هم باید منتخب ملت باشد از بین آرای مردم انتخاب شود. بنابراین خود قانون اساسی، رئیس جمهور و حتی رهبر انقلاب هم با رای مردم انتخاب میشوند. در همان زمان امام
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 68
تصمیم بر تشکیل مجلس بود. ایشان باز هم گفتند باید با رای ملت نماینده های مردم انتخاب بشوند و مجلس تشکیل شود. یعنی امام نظری که در بعد ولایت فقیه که داشت، میگفت فقیه ولایت دارد، البته باید رای مردم را هم بگیرد. چون در نظام اسلامی، امام آن سیستمی را قبول داشت که در عین حال باید صد در صد اسلامی باشد، باید بر اساس رای ملت هم باشد. اگر کلمات امام را جستجو کنید، جز پرکاربردترین کلمات ایشان یکی ملت و یکی هم اسلام است. سخن امام در هر بعدی که وارد میشد مساله رای ملت و خواسته ملت، مطرح بود. از طرف دیگر هم همیشه همه چیز از جمله خواسته مردم را با اسلام و کتاب و سنت مطابقت میداد. تمام اندیشه امام در عین حالی که نظرش این بود که باید حکومت اسلامی باشد اما نه حکومت فردی و استبدادی بلکه بر اساس رای ملت باید نظام جمهوری اسلامی تشکیل بشود. بعد هم در مجلس قانونی وضع شد که رئیس جمهور تا چند سال میتواند در پستش بماند بعد ار آن مجددا باید انتخابات صورت بگیرد. بیشتر از دو دوره متوالی هم نمیتواند رئیس جمهور باشد. در کل امام عقیده داشتند آن چیزهای اساسی را باید مردم انتخاب کنند. خود امام را که مردم از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب شعارشان این بود که حزب فقط حزبالله، رهبر فقط روحالله. بعد از رحلت ایشان، مقام معظم رهبری را مجلس خبرگان رهبری که منتخب مردم بودند، انتخاب کردند. چون اعضای مجلس خبرگان انتصابی نیستند. لذا مجلس خبرگان منتخب مردم هم آقای خامنهای را به عنوان رهبر انقلاب بعد از امام خمینی انتخاب کردند. یعنی رهبری بعد از امام هم باز به رای ملت موکول میشود. میخواهم عرض کنم که مساله رای ملت که امروزه اساس دموکراسی در دنیاست، به عقیده من نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی که در آن دموکراسی وجود داشته باشد و در آن همه چیز بر اساس رای و انتخاب ملت باشد من نظیرش را در نظر ندارم. ولهذا همین نظام وقتی رئیس جمهوری که ملت به او رای داده است، اگر دیدند فردا منحرف شد، مجلس که منتخب
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 69
ملت است رای به عدم کفایت میدهد و او را از کار میاندازد. کما اینکه دیدیم برای آقای بنی صدر این اتفاق افتاد. علی کلٍ چه در انتصاب و چه در انعزال اساس رای ملت است. پس واقعا اگر بگوییم نظامی در دنیا مانند نظام جمهوری اسلامی که امام خمینی آن را تشکیل داد که تمام ارکانش بر اساس رای ملت است، البته با آن شرایطی که امام گذاشته بود: اسلام داشته باشد، متعهد باشد، دلسوز ملت باشد و ویژگیهایی از این دست را باید دارا باشد. اما در نهایت اساس انتخاب با مردم بود. هیچ اجباری نبود کسی مردم را به رای دادن به شخص خاصی سوق بدهد. ما عملا دیدیم چه در حیات امام چه بعد از فوت امام، نظام جمهوری اسلامی، تمام ارکانش بر اساس رای ملت است.
حفظ و رعایت حریم خصوصی شهروندان، در حکومت اسلامی چه جایگاهی دارد، و دیدگاه ویژه حضرت امام در این زمینه چگونه بوده است؟
اگر حقوق شهروندی که امام تدوین و مطرح کرده است ملاحظه شود، در آنجا بسیار زیبا این حقوق را ذکر کرده اند. امام در این بخش به زیباترین وجه حقوق شهروندی آحاد ملت را تدوین کرده است. من وقتی آقای روحانی میخواست حقوق شهروندی را تدوین و اعلام کند به عنوان مشاور حقوقی به ایشان کمک میکردم. من را در جلساتی که به همین منظور تشکیل میشد به همراه چند نفر از حقوقدانان دعوت کردند. ما عمدتا همان حقوق شهروندی که امام تدوین کرده است را ارائه دادیم. آقای روحانی هم بعد از مدتی در تلویزیون بیشتر همان مطالبی که بنده از امام نقل کرده بودم جز سند حقوق شهروندی آورده بودند.
یعنی در این دسته بیانات امام بحثهای مهمی، مثل آزادی، شخصیتهای مردم و حریم خصوصی مردم و... به طور کامل در آنجا بحث شده و از مرّ اسلام استفاده کرده و محترم شمرده و در نهایت لوایحی را تحت عنوان حقوق شهروندی تدوین کردهاند.
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 70
با توجه به اینکه ما میگوییم نظام سیاسی شیعه بر محور عدالت استوار است، رابطه عدالت با حقوق مردم چیست؟ و آیا بدون اجرای عدالت حکومت مشروعیت دینی دارد؟ نظر امام در این مورد چه بوده است؟
همان طور که عرض شد اساس عدالت است. اگر در کلمات امیر المومنین و سایر ائمه اطهار (سلام الله علیهم) دقت شود دیده میشود که میگویند اساسا حاکم باید خودش عادل باشد و عملکردی عادلانه هم بر مبنای عدالت اجتماعی داشته باشد. امام خمینی هم همین اعتقاد را داشت. طبق نظر ایشان کسی که متصدی امری میشود باید عادل باشد. عدالت ملکه ای است که در انسان پدید میآید که بعد از پدید آمدنش احکام خاصی دارد. فرد میتواند امام جماعت، حاکم، شاهد طلاق باشد. خلاصه ما در اسلام احکامی برای فرد عادل قائل هستیم. پس عادل چه کسی است؟ عادل آن کسی است که دارای ملکه عدالت است. ما در اسلام میدانیم که شاهد باید عادل باشد، حاکم هم باید عادل باشد، همچین امام جماعت باید عادل باشد. یعنی در موارد زیادی اسلام یک سری مناصب را منوط به داشتن عدالت کرده است. اگر کسی بخواهد همسرش را طلاق بدهد باید در حضور دو فرد عادل این کار را انجام دهد و الا طلاقش صحت ندارد. اسلام تا این اندازه برای عدالت ظرافت به خرج داده است. امام خمینی هم دنباله رو اسلام بود و به مرّ اسلام عمل میکرد لذا او هم همین اعتقاد را داشت. یعنی همانطور که اسلام در بعضی جاها عدالت را شرط میداند و از جمله حقوق شهروندی را عدالت اجتماعی میداند، امام هم همین طور بودند. ما میبینیم امیرالمومنین در زمان خلافتشان کاملا مرّ عدالت را اجرا میکردند. لهذا امیرالمومنین کشته عدالت است. چون یکسری مفت خور، غیر متعهد که اسلام ظاهری داشتند متصدی امور مسلمین شده بودند. اینها بیت المال مسلمین را چپاول و ظلم میکردند. امیرالمومنین که بعد از قتل عثمان حکومت را به دست گرفت گفتند: کسانی که از بیت المال مهریه زنانشان کردهاند من از آنها میگیرم. برای این که ما نمیتوانیم اموال عمومی را تصرف کنیم.
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 71
اموال عمومی برای کل ملت و برای کل مسلمانان است. لذا در زمان خلافت با عظمت امیرالمومنین خلافی از ایشان سر نزده است. کل شمال افریقا، کل شبه جزیره عرب، ایران، عراق و سوریه و... جز اسلام بودند. اما با این حال وضعیت ایشان را ببینید که میگوید: من به قدری به کفشهایم وصله زدهام که از آن کسی که وصله میزد خجالت میکشیدم. همین وضعیت در مورد لباس و خانه و زندگی حضرت صدق میکند. وقتی که حضرت ضربت میخورند مهمان دخترشان ام کلثوم بودند. ایشان برای پدرشان در طبقی یک نان جو آورد، یک ظرف نمک و یک ظرف دیگر شیر آوردند. ایشان به دخترشان فرمودند تو چه وقتی دیدهای که پدرت دو نوع خورش بخورد؟ فرمود شیر را بردار و با نان و نمک افطار کردند. اگر واقعا بخواهیم اسلام را بشناسیم باید تمام عملکردها و سیره امام علی بن ابی طالب را ببینیم. اگر کسی علی را بررسی کند عین اسلام را بررسی کرده است. واقعا مولا امیرالمومنین اسلام مجسم است. صحیح است که بگوییم «قُتِلَ علی ِلشدت عدلِه»؛ این جمله را جرج جرداق کاتولیک مسیحی درباره امام علی میگوید. در واقع میگوید مولا علی کشته عدل است. چون ایشان در این راه رفیق سرش نمیشد، قوم و خویش سرش نمیشد، و وقتی میخواست تقسیم کند به همه یکسان میداد. البته اگر کسی اولاد بیشتری دارد باید به او بیشتر کمک کرد. اما اگر کسی بیاید بگوید من فلان هستم و چنینم و چنانم حضرت زیر بار نمیرفتند، که اندکی تبعیض قائل نمیشدند. لهذا آنهایی که دنبال مال و منال بودند با علی خیلی خوب نبودند. میرفتند طرف معاویه را میگرفتند. میرفتند طرف افرادی که مفت خورها را دور خود جمع میکردند. اما مفت خور نمیتوانست با مولا امیرالمومنین کنار بیاید. چون او فرق نمیگذاشت. حتی برادر حضرت به نام عقیل، که 20 سال از خودش بزرگتر بود، از حضرت خواست که از سهمش چیزی بیشتر به او بدهد. حضرت دستش را برد نزدیک چیزی که دمای زیادی داشت. حضرت با اشاره به آن تکه آتش گفت این آتشی است که من خودم آن را درست کرده ام، در حالی که من از آن بیم دارم. اما تو
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 72
میخواهی من را به سمت آتش جهنمی که خدا درست کرده است بکشانی؟ لذا امام بین هیچ کس فرق نمیگذاشت و به مقدار نیازش به او از بیت المال تقسیم میکرد. همان طور که در تاریخ آمده دیده شد آنهایی که مفت خور بودند با مولا نتوانستند بسازند. در عوض با چه کسی کنار میآمدند؟ با معاویه. چون او اهل این کارها بود.
پس جا دارد بگوییم علی بن ابی طالب به مرّ اسلام عمل میکرد و حتی ذرهای از اسلام تخطی نکردند. در تمام حکومتش همه مردم اعم از دشمن و دوست همه معترف هستند که مولا علی قدر سر سوزن از عدالت و خواسته خدا عدول نکرد. این را همه قبول دارند. نویسندگان مسیحی که تاریخ اسلام را نوشته اند وقتی به تاریخ زندگانی حضرت علی رسیدند میگویند علی کشته عدالت است. نمونه حاکم اسلامی به تمام معنا حضرت علی است. ایشان در این 5 سال حکومتش بزرگترین سلطه اسلامی را داشتند. اما کفش و لباس و غذایش از عادی ترین افراد هم پایینتر بود. خب ایشان باید قطعا به عنوان الگویی برای اسلام قرار بگیرد. هر کسی که سیره ایشان را بررسی کند، بهترین آیینه اسلام را دیده است. لذا ما باید همگی به ایشان اقتدا کنیم. امام خمینی هم دنباله رو سیره امام علی بود. البته من نمیتوانم این را به قطعیت بگویم. چون خود حضرت میفرماید همانا شما نمیتوانید به پای من برسید. با این حال امام خمینی تمام سعی و تلاشش را میکرد که در همه جنبهها و جهات دنبالهرو امام علی باشد.
از فرمایشات امام به صورت مصداقی در این زمینه چیزی در خاطرتان هست؟ یا در سیره عملی و نظری ایشان چیزی به صورت مصداقی یادتان هست که بازگو کنید؟
همان طور که مستحضرید ما حدود 14 سال با ایشان زندگی کردیم. هم در جلسه درسشان شرکت میکردیم و هم از نزدیکان ایشان بودیم. با فرزند ایشان، آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی دوست صمیمی بودیم. در حقیقت من از نزدیک زندگانی اینها را میدیدم و با آنها آشنا بودم. باید بگویم واقعا از یک طلبه عادی سطح زندگیشان پایینتر بود. خانهای که در نجف داشتند یک خانه 60 متری بود، زندگانی بسیار سادهای
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 73
داشت و اصلا اهل تجمل نبودند. مرحوم حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا هم همینطور بودند. یعنی اینهایی که با امام محشور بودند و به نوعی نانخور ایشان بودند از یک طلبه عادی هم عادی تر زندگی میکردند. کسی از بین طلبهها داشتیم که زندگیهایشان از زندگی امام بهتر بود. در واقع میخواهم بگویم من در حدود 14 سال کاملا زندگی ایشان را میدیدم. در پاریس هم مدتی خدمتی ایشان بودم و در آنجا هم همین وضع بود. بعد از انقلاب هم چه در قم و چه بعد از اینکه به تهران تشریف آوردند من باز هم با ایشان از نزدیک رفت و آمد داشتم و تمام زندگانیشان را میدیدم. نذر ایشان زیاد میکردند. سر ماه که میشد امام طلاها و نذوراتی که برایشان میآوردند در یک بقچه جمع میکردند و تحویل آقای ایمانی اصفهانی میدادند. او هم آنها را میفروخت. امام به مقداری که نیاز داشت برمی داشت و بقیه را به مردم فقیر میداد. البته باید تاکید کنم که ایشان هیچ گونه دخل و تصرفی در سهم امام و خمس و زکاتی که برایشان میآوردند نداشتند و فقط گاهی از هدایا و نذوراتی که برایشان میفرستادند استفاده میکردند. ایشان به مقدار مخارج خودشان و حاج احمد آقا برمیداشتند و بقیه را به حساب 100 خانه سازی منتقل میکردند. ابن کار هر ماهه امام بود. حتی در زندگانی شخصیشان با آن کسی که برایشان خرید میکرد بعضا بحث میکرد. مثلا میگفت من شنیدم قیمت فلان چیز 1 تومن است. چرا شما به قیمت 3تومن خریدی؟ یعنی سر دو قران هم در زندگانی شخصیشان بحث داشتند و حساب و کتاب میکردند که مبادا حتی 2 قران بیش از نیازشان پول خرج کنند. در حالی که از سهم امام استفاده نمیکردند و از هدایا و نذوراتی که کاملا برای خودشان بود استفاده میکردند. اما ایشان قصد داشتند سطح زندگیشان را طوری نگه دارند که با پایینترین فرد جامعه مساوی باشد. من این چیزها را در 10 سالی که بعد از انقلاب حیات داشتند از نزدیک شاهد بودم و میدیدم. الان این ارث را نوه ایشان، حاج سید حسن آقا خمینی به وجودشان دارند. ایشان داماد بنده هستند و من از زندگانی داخلیشان کاملا با خبر هستم. یک
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 74
زندگانی بسیار ساده و در حد طلبگی دارند. الحمدلله این شجره طیبه دنباله رو سیره حضرت امیرالمومنین علی(ع) هستند.
با عنایت به ارتباط نزدیک جناب عالی با حضرت امام در نجف و بعد از آن در رابطه با رفتار امام با مردم، اگر مطلبی یا خاطره ای دارید بفرمایید.
با یک جستجو در بیانات و کلام امام خواهید دید که جز بیشترین و پرکاربردترین کلماتی که امام استفاده کردهاند، دو چیز است: یکی خدا و دیگری مردم. من تحقیق انجام دادم و دیدم بیشترین واژهای که امام در 10 سال بعد از پیروزی انقلاب به کار بردهاند یکی خدا و دیگری مردم است. این مساله مردم و حقوق مردم و مراعات حقوق مردم را امام حساسیت خاصی داشتند. من خودم شاهد خاطرهای بودم که کاملا بیانگر شیوه نگرش ایشان نسبت به تعامل و برخورد با مردم و حفظ حریم خصوصی مردم است. ظاهرا گزارش آمد که در اطراف جماران ممکن است بمب گذاری شده باشد. تیمی برای جست و جو رفته بودند. در حین جست و جو ظاهرا مقداری تریاک از خانه یکی از افراد پیدا میکنند. امام وقتی از این ماجرا با خبر شد به شدت عصبانی شد و گفتند شما برای تحقیق و یافتن مواد منفجره رفتید. چه کار به چیزهای دیگر دارید؟ بروید و آن را به صاحبانشان برگردانید و از آنها عذر خواهی کنید. امام به شدت به حقوق مردم، حقوق شخصی آنها خیلی اهمیت میدادند تا آبروی کسی ریخته نشود و حیثیت مردم حفظ شود. ما وقتی در سیره مولا علی (ع) هم نگاه کنیم میبینیم که ایشان هم دقیقا همین طور بودهاند. لذا میشود دریافت کرد امام دنبالهرو جدش حضرت علی(ع) بودند. همان طور که عرض کردم نمیشود گفت امام صد در صد دنباله رو حضرت علی(ع) بودند، اما تمام جد و جهدشان را روی یک نقطه متمرکز کرده بودند. ایشان سعی داشت که همان رفتار مولا امیرالمومنین را کاملا برداشت کند. البته که به عقیده من و بنا به گفته خود حضرت کسی نمیتواند به سطحی هم پایه حضرت علی برسد. لذا من اعتقاد دارم اگر میخواهیم اسلام را مجسم کنیم باید به علی بن ابی طالب
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 75
نگاه کرد و او را الگو قرار داد. این خیلی مهم است که کسی حاکم بشود و قدرت به دستش برسد و در این زمان هم بیشتر از قبل به دنبالهروی از سیره علوی اصرار و اتکا داشته باشد. علی کلٍ امام خمینی یک شخصیت استثنایی بودند. ما امیدواریم که بتوانیم ایشان را الگوی خودمان قرار بدهیم و سیره امام را همیشه زنده نگه داریم. هم چنین انشاالله در حفظ جمهوری اسلامی که واقعا کلمه مقدسی است کوشا باشیم. لذا همه مردم وظیفه دارند که در مقام عمل، طوری باشند که هر کسی عمل آنها را ببیند بفهمد که این فرد به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارد. همین جاست که حضرت میفرماید برای دعوت به اسلام از رفتار و کردارتان کمک بگیرید. من اگر امروز بخواهم به اسلام دعوت کنم با عمل باید مردم را دعوت کنم. ممکن است بتوانم خیلی خوب صحبت کنم، اما باید رفتارم را با اسلام منطبق کنم. همان طور که در قرآن از رسول خدا به عنوان اسوه حسنه، یاد میکند.
کتابویژه نامه همایش بین المللی حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام خمینی (س): مصاحبه های علمیصفحه 76