فصل سوم: اصول رهبری

می دانستم که اینها اغفال شده اند

می دانستم که اینها اغفال شده اند

‏در این دو سال اخیر بود و من در پاریس بودم، اخیراً این مسائل را پیش می آوردند که اول‏‎ ‎‏راجع به اینکه شاه حالا باشد و او سلطنت بکند و دیگر حکومتی برای او نباشد؛ مطابق‏‎ ‎‏قانون عمل بکند. خوب، من می دانستم که اینها اغفال شده اند. یکی از همین محترمین‏‎ ‎‏اینها که آمد و این را طرح کرد، من گفتم: شما این مطلب را می گویید که شاه باید سلطنت‏‎ ‎‏کند و حکومت ‏‏[‏‏نکند‏‏]‏‏، و ما هم بیاییم این را قبول کنیم، خوب، شما این اطمینان را دارید‏‎ ‎‏که شاه زیر بار این مسئله می رود؟ یا اینکه اگر شما یک کلمه این مطلب را بگویید، من‏‎ ‎‏هم مثل شما باورم بیاید و بیایم مصالحه کنیم با ایشان، ‏‏[‏‏بعداً‏‏]‏‏ تمام شماها را از بین‏‎ ‎‏خواهد برد؟ این دفعه در ماند! نتوانست جواب بدهد. واقعاً هم نمی شد جواب بدهد.‏‎ ‎‏اینها این طوری پرورش پیدا کردند.‏‎[1]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 193

  • )) صحیفه امام؛ ج 14، ص 436.