فصل سوم: اصول رهبری

یک ملت را نمی توانید مهار کنید

یک ملت را نمی توانید مهار کنید

‏سفیر شوروی آمد پیش من، گفت که دولت افغانستان از ما خواسته است که برویم آنجا و‏‎ ‎‏چه بکنیم. من متوجه نبودم که اینها کار را کرده اند. حالا آمده اند دارند می گویند. دولتی‏‎ ‎‏هم در کار نبوده ـ دولت هم بعد خودشان درست کرده اند ـ لکن به او گفتم که این اشتباه‏‎ ‎‏است از شما. ممکن است برای شما که قدرتمند هستید، یک کشوری را بگیرید. این‏‎ ‎‏آسان است برای شما. قوای زیاد دارید، می گیرید. اما یک ملت را نمی توانید مهار کنید.‏‎ ‎‏شما وقتی وارد شدید در آنجا، نمی توانید پیش ببرید و مزاحمت برای شما همچو ایجاد‏‎ ‎‏می شود که فَشَل‏‎[1]‎‏ می شوید، لکن کاری کرده بودند و بنا هم داشتند بکنند. نه این بود که‏‎ ‎‏می خواستند حالا استمزاج‏‎[2]‎‏ کنند؛ از من اجازه بگیرد شوروی که مملکت اسلامی را‏‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 200
‏برویم بگیریم.‏‎[3]‎

*  *  *

‎ ‎

کتابامام به روایت امامصفحه 201

  • سست، ترسو.
  • حال کسی را بدست آوردن.
  • )) صحیفه امام؛ ج 13، ص 106.