اسم مستأثر

اسم مستأثر

‏ ‏

‏ ‏

حقیقت اسم مستأثر 

تأثیر اسم مستأثر در عالم عین 

‏«ثّم اسْماء الذّات قسمان احَدهما ما تعیّن حکمه وَاثرهُ فی العالم‏‎ ‎‏فیعْرف مِنْ خلْف حجاب الأثرکما قلْنا وَ ذلِکَ للعارفین الأبرار اوْ‏‎ ‎‏کشفاً و شهوُداً وَ هُوَ وَصْف الْکمَّل وَ ثانیهما مالم یتَعیّن له اثر وَ هُوَ‏‎ ‎‏المشار الیْهِ بقوْلهِ اَو اسْتَاثرت بهِ فی علْم الغیْب عِندکَ.» ‏

‏     ‏‏قوله: «ما لم یتعیّن له اثر الخ»، قال شیخنَا العارفُ الکامِل ـ دامَ‏‎ ‎‏ظلّه ـ انّ الأمَ المسْتأثر هُوَ الذّات الأحَدیَّة المطلقة فَانّ الذّات‏‎ ‎‏بما هی متعیّنة منْشأ لِلظّهوُر دوُنَ الذّات المطْلقة ایْ بلا تعیّن وَ‏‎ ‎‏اطلاق الأْم عَلیْهِ بنحْو منَ المُسامحة وَ الظّاهرُ منْ کَلام الشّیْخ و‏‎ ‎‏تقسیمه الأسْماء الذّاتیَّة الی ما تعیّن حکمُه و مالم یتَعیَّن انَّهُ مِنَ‏‎ ‎‏الأسْماءِ الذّاتیَّة الّتی لامظهر لها فی الْعین. وَ عنْدی انَّ‏‎ ‎‏الأمَ المسْتأثر ایْضاً له اثر فی العیْن الاّ انَّ اثرهُ ایْضاً مُستَأثر فانَّ‏‎ ‎‏لِلأحدیَّة الذّاتیَّة وجْهَة خاصَّة مع کلّ شی ءٍ هُوَ سِرّه الوُجودی‏‎ ‎‏لایعْرفها احَد الاّالله کما قالَ تعالی ما منْ دابَّةٍ الاّ هُو آخِذ بناصیتها‏‎[1]‎‎ ‎‏وَ لکلّ وجهة هوَ مَولّیها‏‎[2]‎‏ فالوجْهة الغیْبیَّة لها اثر مستأثر غیبی تدبّر‏‎ ‎‏تعرف.‏‎[3]‎‏(264)‏


کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 1)صفحه 635

ارتباط حضرت احدیت با سرّ وجودی اشیاء

مستأثر بودن مظاهر اسم مستأثر

‏«وَ ان کانَ یَصل الفیض الی کلّ ماله وُجُود مِنَ الوَجْه الخاصّ الّذی لَهُ‏‎ ‎‏مَعَ الحَقّ بِلاواسِطَة».‏

‏     ‏‏قوله: مِنَ الوَجْهِ الخاصّ، وَ هُوَ الوجْهة الغیْبیَّة الأحدیّة الّتی‏‎ ‎‏للأَشیاءِ و قَدْ یُعبّر عَنها بالِسّرِّ الوُجُودی وَ هذا ارتباط خاصّ بیْن‏‎ ‎‏الحَضرة الأَحدیّة و بَیْن الأشیاءِ بسرّهَا الُوجُودی ما منْ دابّة الاّ هو‏‎ ‎‏آخِذٌ بناصِیَتها‏‎[4]‎‏ و لا یعْلم اَحَد کیفیَّة هذا الأتباط الغیْبی الأحدی‏‎ ‎‏بل هُوَ الرّابطَة بیْن الأسماء المُسْتأثرة مَع المظاهِر المسْتأثرة فَانّ‏‎ ‎‏الأسْماء المُسْتأثرة عنْدنا لهَا المظاهِر المسْتَأثرة وَ لایکونُ اسْم بِلا‏‎ ‎‏مظهر اصْلاً بل مظهرهُ مُسْتأثِر فی عِلْمِ غیْبهِ فَالعالم لَه حَظّ منَ‏‎ ‎‏الواحدیَّة وَلَه حَظّ مِنَ الأحَدیّة وَ حَظّ الواحِدیّة معْروُف لِلْکُمَّل وَ‏‎ ‎‏الحَظّ الأَحدی سِرّ مُسْتأثر عنْدالله وَ لکلّ وجْهَةٌ هوَ مُوَلّیها.‏‎[5]‎‎[6]‎‏(265)‏


کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 1)صفحه 636

مرجع اسم مستأثر

‏«...و هوَ الإطلاق الصّرْف عَن القیْد وَ الأْلاق وَالحَصْر فی امْر‏‎ ‎‏ثبُوتی او سَلبی وَ هُوَ المکنّی عَنْهُ بِالکنْزِ المخْفی لکونِه ابْطن البُطوُن‏‎ ‎‏وَ مشتملاً علی نفائس جَواهِر الأسْماءِ الّتی مِنها ما یسْتَأثر فی‏‎ ‎‏مَکنوُنِ الغیْب فَلا یَعْلمها اِلاّ هو».‏

‏     ‏‏قوله: «وَ هُوَ المُکنّی عَنْهُ بالکنز المخْفی» الکنز المخفی هُوَ‏‎ ‎‏مَقامُ الواحدیَّة وَالأسماء وَالصّفات وَ مقام جَمع الکنُوز وَالکثرات‏‎ ‎‏وَالعِلم الذّاتی بالأسْماءِ وَالصّفات وَ مقام الجمْعیَّة وَ امّا مقام‏‎ ‎‏الأَطلاق الصّرف عَنْ جَمیع القیُود وَالحَصْر فی امْر ثبوتی او سَلْبی‏‎ ‎‏فهو غیْر ذلِک، بَل غیرُ مقام الأحَدیَّة ایْضاً بَل هو کینونَة مُطلقة عَنِ‏‎ ‎‏الأَختفاءِ وَ الکنزیّة و غیر ذلِکَ منَ النّعوتِ الجَلالیَّة الرّاجعَة اِلی‏‎ ‎‏الخفاء وَ الجمالیّة الرّاجعَة اِلَی الکنزیّة ولا یتصّف بالبطوُن و لا اَبطن‏‎ ‎‏البُطوُن و لا یشار الیْه بانّه مشتملٌ عَلی نفائس جواهِر الأسْماء‏‎ ‎‏لاَالأسماءِ الذّاتیّة فی مقامِ الأحدّیة و لاَالأسماء الصّفتیّة فی مقامِ‏‎ ‎‏الواحدیّة وَالأسْم المُستأثر راجع الی غیْب الهُویّة واعلی مقامِ‏‎ ‎‏الأحدیّة.‏‎[7]‎‏(266)‏


کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 1)صفحه 637

ظهور و مظهر نداشتن اسم مستأثر

‏... فجمیع الأَسْماءِ الأهیَّة ذاتیّة کانت اوْ غیرها ظاهِرة فیِ المظهر‏‎ ‎‏الأتمّ و الأْم المسْتَأثر فی الحقیقةِ لیسَ مِنَ الأسْماءِ فَلا ظهوُر لَه و‏‎ ‎‏لا مظهر.‏‎[8]‎‏(267)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لیلة القدر، مظهر اسم اعظم 

اطلاع پیامبر(ص) از اسم مستأثر

‏احتمال دیگری به نظر نویسند آمده. و آن آن است که «لیلة القدر»‏‎ ‎‏اشاره باشد به مظهر اسم اعظم؛ یعنی، مرآت تامّ محمّدی ـ صلّی‏‎ ‎‏الله علیه و آله ـ و «هزار شهر» عبارت باشد از مظهر اسماء دیگر. و‏‎ ‎‏چون از برای حق تعالی هزار ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ یک اسم است، و یک اسم‏‎ ‎‏«مستأثر» در علم غیب است، از این جهت «لیلة القدر» نیز مستأثر‏‎ ‎‏است، و لیلۀ قدرِ بنیۀ محمّدی نیز اسم مستأثر است. از این جهت،‏‎ ‎‏بر اسم مستأثر کسی جز ذات مقدّس رسول ختمی ـ صلّی الله علیه‏‎ ‎‏و آله ـ اطلاع پیدا نکند.(268)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تجلی اسم مستأثر در قرآن و مظهریت اهل بیت برای آن 

‏الحمدُلله و سُبحانَکَ؛ اللهمَّ صلِّ علی محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِک و‏‎ ‎‏جلالِک و خزائنِ اسرارِ کتابِکَ الذی تجلّی فیه الأَحدیّةُ بِجمیعِ‏‎ ‎‏أسمائکَ حتّی المُسْتَأْثَرِ منها الّذی لایَعْلَمُهُ غَیرُک؛ و اللَّعنُ علی‏‎ ‎


کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 1)صفحه 638
‏ظالِمیهم اصلِ الشَجَرةِ الخَبیثةِ.‏‎[9]‎‏(269)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 1)صفحه 639

کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 1)صفحه 640

  • . هود / 56.
  • . بقره / 148.
  • «اما اسمای ذات بر دو قسمند: یک قسم اسمی که حکم و اثرش در عالم، متعیّن شده است و [این اسم] چنانکه گفتیم از پس پردۀ اثر شناخته می شود و عارفین ابرار آن را می شناسند، و یا از طریق کشف و شهود شناخته می شود و این [چنین شناختی] صفت کمّل است؛ و قسم دوم، اسمی که اثری برایش معین نشده و این همان است که در این سخن به آن اشاره شده: «یا آن را در علم غیب به خود اختصاص دادی.» درباره اینکه گفته: «اسمی که اثری برایش معیّن نشده است». شیخ عارف کامل ما ـ که خداوند سایه اش را مستدام بدارد ـ می فرمود که اسم مستأثر عبارت است از ذات مطلق احدی، چرا که ذات تنها از آن حیث که متعیّن است منشأ ظهور است نه ذات مطلق، یعنی بدون تعیّن؛ و اطلاق اسم بر آن با نوعی مسامحه همراه است؛ و آنچه از کلام شیخ و تقسیم کردن اسمای ذاتی به اسمی که حکمش متعیّن شده و اسمی که تعیّن نیافته ظاهر است، اینکه اسم مستأثر از اسمای ذاتیه ای است که در عالم عین هیچ مَظهری ندارد، ولی به نظر من [حضرت امام(س)] اسم مستأثر در عالم عین هم دارای اثر است، منتها اثرش نیز مستأثر است؛ زیرا احدیت ذاتی وجهه خاصی به هر شی ء دارد که سرّ وجودی آن شی ء است و هیچ کس جز خدا آن را نمی داند؛ چنانچه حق تعالی فرمود: «هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه او زمامش را به دست دارد» و «هر یک وجهه ای دارند که بدان سوی رو می آورند» بنابراین وجهۀ غیبی، اثری مستأثر و غیبی دارد. نیکو تدبر کن که خواهی فهمید.
  • . هود / 56.
  • . بقره / 148.
  • «اگر چه فیض به هر چیزی که دارای وجود است، از سوی وجه خاصی که آن موجود بلاواسطه با حق دارد می رسد.» درباره اینکه گفته: «از سوی وجه خاص»، و آن وجهۀ غیبی احدی اشیاء است که گاه از آن به «سرّ وجودی» تعبیر می کنند؛ و این [ارتباط]، ارتباط خاصّی است میان حضرت احدیّت با اشیاء به وسیله سرّ وجودی اشیاء: «هیچ جنبنده ای نیست جز اینکه زمامش به دست اوست»، و کسی از کیفیت این ارتباط غیبی احدی آگاه نیست، بلکه این رابطه ای است بین اسمای مستأثر با مظاهر مستأثر، زیرا از نظر ما اسمای مستأثر دارای مظاهر مستأثرند و هیچ اسمی نیست که به طور مطلق مظهری نداشته باشد، بلکه مظهر اسم مستأثر، در علم غیب خداوندی مستأثر و نهان است. پس، عالم بهره ای از واحدیت و نصیبی از احدیت دارد و بهره اش از واحدیت نزد کمّل شناخته شده است و نصیب احدی [عالم] سری است که مختص به خداوند و مستأثر نزد اوست و «برای هر کس قبله ای است که روی خود را به آن [سو] می گرداند».
  • «... و آن، اطلاقِ صرفِ [مبرا] از قید و اطلاق و [مبرا از] محصور شدن در امری ثبوتی یا سلبی است و همان است که از آن به کنز مخفی تعبیر می شود؛ زیرا که نهانی ترین نهانهاست و شامل نفیسترین گوهرهای اسماست که از جملۀ آنها اسمی است که به مکنون غیب خداوند اختصاص یافته، و جز او ـ جل و علا ـ هیچ کس آن را نمی داند.» درباره اینکه گفته: «و همان است که از آن به [کنز مخفی] تعبیر می شود» کنز مخفی همان مقام واحدیت و اسما و صفات و مقام جمع کنزها و کثرتها و علم ذاتی به اسما و صفات و مقام جمعی است؛ و امّا مقام اطلاق صرف از همۀ قیود و حصر در امری ثبوتی یا سلبی، غیر از مقام واحدیت [و کنز مخفی] است، بلکه غیر از مقام احدیت نیز هست، بلکه بودی است که از [قید] اختفا و کنزیت و دیگر اوصاف جلالیه که به خفا برمی گردند و اوصاف جمالیه که به کنزیت برمی گردند رهاست و به بطون یا ابطن بطون متّصف نمی شود و نمی توان به آن [با این توصیف ]اشاره کرد که شامل نفیسترین گوهرهای اسماست، نه اسمای ذاتی در مقام احدیت و نه اسمای صفتی واحدیت؛ و اسم مستأثر به مقام غیب هویت و عالیترین مقام احدیت باز می گردد.
  • ... همه اسمای الهی چه ذاتی چه غیر آن، در مظهر اتمّ ظاهر هستند؛ امّا اسم مستأثر در حقیقت از اسما نیست پس، ظهور و مظهری ندارد.
  • تمامی حمدها مختص خداست، و منزه و پیراسته ای، خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست، همانا که مظاهر جمال و جلال تواند و نهانگاههای اسرار کتابت، همان کتابی که در آن احدیت به جمیع اسمایت، حتی اسم مستأثر که جز تو، هیچ کس دیگر از آن آگاه نیست تجلی نموده است، و لعنت خداوند بر کسانی که به آن بزرگواران ظلم کردند، که اصل شجره خبیثه همینها هستند.