شرک عبادی و اقسام آن
حقیقت شرک در عبادت
تعریف جامع شرک در عبادت، که تمام مراتب آن را شامل گردد، ادخال رضای غیر حق است در آن، چه رضای خود باشد یا غیر خود؛ الا آنکه اگر رضای غیر خود از سایر مردم باشد، شرک ظاهر
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1186
و ریای فقهی است؛ و اگر رضای خود باشد، آن شرک خفی باطنی است؛ و در نظر اهل معارف باطل و ناچیز است و مقبول درگاه حق نیست. مثلاً کسی که نماز شب بخواند برای وسعت روزی، یا صدقه دهد برای رفع بلیّات، یا زکات دهد برای تنمیۀ مال، یعنی اینها را برای حق تعالی بکند و از عنایت او این امور را بخواهد، این عبادات گرچه صحیح و مجزی و با اتیان به اجزا و شرایط شرعیه این آثار نیز بر او مترتب شود، لکن این عبادت حق تعالی نیست، و دارای نیت صادقه و ارادۀ خالصانه نخواهد بود؛ بلکه این عبادت برای تعمیر دنیا و رسیدن به مطلوبات نفسانیۀ دنیویه است؛ پس عمل او مصاب نیست. چنانچه اگر عبادات برای ترس از جهنم و شوق بهشت باشد، نیز خالص برای حق نیست و نیت صادقانه در آن ندارد. بلکه توان گفت که این عبادات خالص برای شیطان و نفس است؛ و انسانِ دارای این نحو عبادات، رضای حق را به هیچ وجه داخل در آنها نکرده تا تشریک باشد؛ بلکه فقط بت بزرگ را پرستیده ـ «مادر بتها بت نفس شماست».
این گونه از عبادات را حق تعالی به واسطۀ ضعف ما و رحمت واسعۀ خود به یک مرتبه قبول فرموده؛ یعنی، آثاری بر آنها مترتب فرموده و عنایاتی در مقابل آنها قرار داده که اگر انسان به شرایط ظاهریه و اقبال قلب و حضور آن و شرایط قبول آنها قیام کند، تمام آن آثار بر آنها مترتب شود و تمام وعده ها انجاز گردد.(642)
* * *
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1187
تصرف شیطان در قلب
مادامی که اعضا و قلب در تصرّف شیطان یا نفس است، معبد حقّ و جنود الهیّه مغصوب است و عبادت حقّ تعالی در آنها صورت نگیرد و جمیع عبادات برای شیطان یا نفس واقع شود؛ و به هر اندازه که از تصرّف جنود شیطان خارج شد، مورد تصرّف جنود رحمانی شود.(643)
* * *
توجه قلب به غیر معبود حقیقی
مشرک چون قلبش در عبادت و خضوع متوجه به غیر معبود حقیقی است و به غیر کمال مطلق است، پس قلب او دارای دو خاصیت و خصوصیت است: یکی خضوع صادقانه؛ و دیگر آنکه این خضوع چون به نقایص و مخلوقات می باشد، اسباب نقص و کدورت قلوب آنهاست؛ پس قلب آنها منکوس است.(644)
* * *
اعتماد و تکیه بر غیر حق
از شرک خفی است اعتماد بر اسباب و رکون بر غیر حق. حتی در روایت وارد است که تحویل انگشتری برای یاد ماندن مطلبی در خاطر از شرک خفی است. و راه داشتن غیر حق در دل از شرک خفی به شمار می رود. و اخلاص نیتْ اخراج غیر حق است از منزلگاه آن ذات مقدس. چنانچه برای شکّ نیز مراتبی است که بعض از آن را شک جلی و بعضی را شک خفی باید دانست که از
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1188
ضعف یقین و نقصان ایمان حاصل شود. مطلق اعتماد بر غیر حق و توجه به مخلوق از ضعف یقین و سستی ایمان است؛ چنانچه تزلزل در امور نیز از آن است. و مرتبۀ اخفای شک، حالت تلوین و عدم تمکین در توحید است. پس، توحید حقیقی اسقاط اضافات و تعینات و کثرات است، حتی کثرات اسمائی و صفاتی؛ و تمکین در آن خلوص از شک است. و «قلب سلیم» قلب خالی از مطلق شرک و شک است.(645)
* * *
حب دنیا و حب نفس
طریق تخلیص اعمال از جمیع مراتب شرک و ریا و غیر آن، منحصر به اصلاح نفس و ملکات آن است، که آن سرچشمۀ تمام اصلاحات و منشأ جمیع مدارج و کمالات است. چنانچه اگر انسان حبّ دنیا را به ریاضات علمی و عملی از قلب خارج کند، غایت مقصد او دنیا نخواهد بود؛ و اعمال او از شرک اعظم، که جلب انظار اهل دنیا و حصول موقعیت در نظر آنهاست، خالص شود و جلوت و خلوت و سرّ و علن او مساوی شود. و اگر با ریاضات نفسانیه بتواند حبّ نفس را از دل بیرون کند، به هر مقداری که دل از خودخواهی خالی شد خداخواه شود و اعمال او از شرک خفی نیز خالص شود. و مادامی که حب نفس در دل است و انسان در بیت مظلم نفس است، مسافر الی الله نیست؛ بلکه از مخلّدین الی الارض است.(646)
* * *
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1189
توجه به غیر و غیریت
بی شائبۀ توجه به غیر و غیریت که شرک است در مذهب عشق و محبت.(647)
* * *
قسمی دقیق و خفی از شرک خفی
... بنا به گفتۀ اینها، اختصاص محامد به حق تعالی نیز وجهی ندارد، زیرا که برای دیگر موجودات ـ بنابراین مسلک ـ تصرّفات و اختیارات و جمال و کمالی است که لایق مدح و حمدند؛ بلکه احیاء و اماته و رزق و خلقْ دیگر امور مشترک بین حقّ و خلق است. و این امور در نظر اهل الله شرک، و در روایات از این امور به شرک خفی تعبیر شده؛ چنانچه ادارۀ انگشتری برای یادماندن چیزی، از شرک خفی محسوب شده است.
بالجمله، اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین از متفرّعات الحمدلله است، که اشاره به توحید حقیقی است. و کسی که حقیقت توحید در قلب او جلوه ننموده و قلب را از مطلق شرک پاک ننموده، ایّاک نَعْبد او حقیقت ندارد، و حصر عبادت و استعانت را به حق نتواند نمود، و خدا بین و خدا خواه نخواهد بود.(648)
* * *
مشاهده حق در کثرت فعلی و در آینۀ مخلوقات
اصحاب ایمان از خواص اهل معرفت و شیفتگان مقام ربوبیّت و عاشقان جمال جمیل باشد که با چشم قلب و معرفت باطن همۀ موجودات را جلوۀ حق می بینند و نورِالله را در همه مرائی مشاهده می کنند و کریمۀ اَلله ُ نُورُ السَّمواتِ وَ الأَرْضِ را به مشاهدۀ معنوی و
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1190
سیر قلبی دریافته اند ـ رَزَقَنا الله وَ إیّاکُم.
به این احتمال، امر به تقوا به این طایفه از عشّاق و خواصّ، فرقها با دیگران دارد و ممکن است تقوا از رؤیت کثرت باشد و شهود مرائی و رائی، تقوا از توجه به غیر باشد هر چند به صورت توجه به حق از خلق، تقوا از ما رَأَیْتُ شَیْئاً إلاّ وَ رَأَیْتُ الله قَبْلَهُ وَ مَعَهُ و بَعْدَهُ. باشد که خود مقام عادی خُلَّص اولیا است که پای «شی ء» در کار است، تقوا از مشاهدۀ الله نُور السَّموات والأَرض باشد، تقوا از مشاهدۀ هُوَ مَعَکُمْ و ـ وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَالْأَرْض، تقوا از جلوۀ جمال حق در شجره باشد و از این قبیل آنچه مربوط به رؤیت حق در خلق است. و به این منوال، امر به نظر آنچه تقدیم برای فردا کردیم، همان حالات مشاهدۀ حق در خلق و وحدت در کثرت که صورت مناسب به خود را در عوالم دیگر دارد.
... خُلّص اولیا باشد که از مرحلۀ رؤیت حق در خلق و جمال حضرت وحدت در کثرتِ فعلی گذشته اند و از غبار خلق در آینۀ مشاهداتشان اثری نیست و از شرک خفیّ در این مرحله تخلّص یافته اند، لکن دل به تجلّیات اسماء حق داده و عشّاق دلباختۀ حضرت اسماء هستند و تجلّیات اسمائی آنان را از غیرْ فانی، و جز جلوات اسماء چیزی مشاهده نمی نمایند. در این احتمال امر به تقوا، اتّقا از رؤیت کثرات اسمائی و جلوات رحمانی و رحیمی و دیگر اسماءالله است، گویی بانگ به آنان می زند که از ازل تا ابد یک جلوه بیش نیست، و سایر فقرات به مناسبت همین امر تعبیر می شوند، و از اینکه گذشتند، شاهد و مشاهده و شهودی در کار
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1191
نیست و فنا در «هو» مطلق است و لا هُوَ إلاّ هُو است.(649)
* * *
کتابتوحید از دیدگاه امام خمینی (س) (ج. 2)صفحه 1192