دکتر حسن روحانی

خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی

‏ ‏

□ درباره ابعاد شخصیت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، از ایشان تمنا داریم با توجه به قدمتی که در دوران نهضت اسلامی ایران داشتند در ابتدا نحوۀ آشنایی خود را با بیت شریف حضرت امام و مرحوم حاج احمد آقا بیان فرمایند و نقش ایشان را در مبارزات سیاسی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد تشریح کنند؟

‏ ‏

‏با تشکر از مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام-رضوان الله تعالی علیه-بخاطر این‏‎ ‎‏فرصتی که برای بنده گذاشتند تا نکاتی را پیرامون مرحوم حجت الاسلام والمسلمین‏‎ ‎‏جناب آقای سید احمد آقای خمینی به عرض برسانم. ‏

‏نکته ای که فرمودید آشنائی بنده با بیت شریف حضرت امام- رضوان الله تعالی علیه-‏‎ ‎‏از اولین روزهایی که به حوزۀ علمیۀ قم مشرف شدم که در اوایل سال 1340 بود در همان‏‎ ‎‏اوایل بخاطر اینکه از طریق بعضی از فضلا و بزرگان و علما به مقامات علمی و عرفانی و‏‎ ‎‏فلسفی حضرت امام از قبل آشنا شده بودم خیلی مشتاق بودم به اینکه حضرت امام را‏‎ ‎‏زیارت کنم و در همان اوایلی که به قم شرفیاب شدم مقارن شده بود با یکی از اعیاد‏‎ ‎‏مذهبی و من به منزل حضرت امام رفتم و خدمت ایشان شرفیاب شدم و جذبه ملکوتی‏‎ ‎‏ایشان و چهرۀ نورانی ایشان مرا جذب کرد به اضافۀ آن تعاریفی که من از شاگردان ایشان و‏‎ ‎‏از فضلا و بزرگان شنیده بودم. ‏

‏البته بعد سال 41 وارد شد و مبارزات شروع شد و اعلامیه ها، بیانیه های حضرت امام‏‎ ‎‏-رضوان الله تعالی علیه- باعث می شد که مرتب همۀ طلاب به منزل ایشان بروند من هم در‏‎ ‎‏جمع آنها به محضر ایشان شرفیاب می شدیم در مناسبتهای مختلف. ‏


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 317
‏در واقع می توانم بگویم که آغاز این آشنایی از سال 40 بود با این بیت شریف و بعد‏‎ ‎‏هم در دوران نهضت چه نهضت سال 41 و چه سال 42 که اوج نهضت بود. حوادث‏‎ ‎‏مدرسۀ فیضیه و محرم سال 42 که هر روز ما بیت حضرت امام می رفتیم در آن دهۀ ماه‏‎ ‎‏محرم و حتی سخنرانی مشهور ایشان در دهۀ ماه محرم و حتی سخنرانی معروف ایشان‏‎ ‎‏در روز عاشورا در مدرسۀ فیضیه و دستگیری ایشان و نهضت 15 خرداد و حرکتی که در‏‎ ‎‏قم آغاز شد و در آن حرکت یکی از دوستان صمیمی و یکی از طلاب بسیار نزدیک و هم‏‎ ‎‏ مباحثۀ من هم در کنار من آن روز به شهادت رسید. این آغازی بود از آشنایی و نزدیکی با‏‎ ‎‏این بیت شریف. ‏

‏مرحوم آقای حاج سید احمد آقا، من یادم هست که برای اولین باری که ایشان را‏‎ ‎‏زیارت کردم و سلام و علیکی با ایشان داشتم که علی الظاهر ایشان در آن موقع دبیرستان‏‎ ‎‏می رفت و بعد هم وارد سلک درسهای حوزۀ علمیه قم شدند و جزو طلاب و فضلای قم‏‎ ‎‏شدند و در قم به محضر ایشان شرفیاب می شدیم و گاهی در مدرسۀ فیضیه و گاهی در‏‎ ‎‏نقاط دیگری که با دوستان دیگر بودیم از محضر ایشان استفاده می کردیم. ‏

‏اولین نکته ای که باید عرض کنم - که از ویژگیهای روحی و اخلاقی ایشان است-واقعاً‏‎ ‎‏از آن روزی که ایشان طلبه جوانی بود در حوزۀ علمیه قم، و درس طلبگی را آغاز کرده بود‏‎ ‎‏و تازه در قم معمم شده بود و آن روزی که بین نجف و ایران رفت و آمد داشت، آن روزی‏‎ ‎‏که در نجف در محضر امام بود، آن روزی که در پاریس خدمت ایشان بودیم و ایشان در‏‎ ‎‏محضر امام بودند، انقلاب، پیروز شد و مراحل مختلف هیچگاه ندیدیم که از فراز و‏‎ ‎‏نشیبهای مختلف در اخلاق و رفتار ایشان و برخورد ایشان تفاوتی ایجاد بشود. یعنی همان‏‎ ‎‏روحیه طلبگی روز اول را در اوج قدرت رهبری حضرت امام- رضوان الله تعالی علیه-‏‎ ‎‏حفظ کردند و تفاوتی در اخلاق ایشان در رفتار ایشان مشاهده نمی کردیم واقعاً در جمع‏‎ ‎‏دوستان وقتی ایشان می نشست، کان فیها احدنا عین همه بود هیچگونه امتیازی برای‏‎ ‎‏خودش قائل نبود. واقعاً توی جمع وقتی نشسته بود اگر کسی نمی شناخت ایشان را از قبل‏‎ ‎‏و بهش می گفتند که فرزند امام کدام یکی از این جمع است امکان نداشت که تشخیص‏‎ ‎‏بدهد از رفتار ایشان، از اخلاق ایشان، از برخورد ایشان واقعاً یک دنیا تواضع بود خوب‏‎ ‎‏هم به خاطر ویژگیها و روحیات اخلاقی خود ایشان و هم اینکه به هر حال ایشان در بیت‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 318
‏امام پرورش یافته بود و در محضر امام پرورش یافته بود و آن ویژگیهای حضرت امام که‏‎ ‎‏بی نظیر است در دنیای شیعه بعد از معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) واقعاً ما‏‎ ‎‏شخصیتی نظیر ایشان نداریم. بهر حال ایشان تحت تأثیر آن شخصیت بزرگ قرار گرفته‏‎ ‎‏بود و واقعاً هیچگونه امتیازی ما در برخوردها، در ملاقاتها احساس نمی کردیم که خودش‏‎ ‎‏برای خودش امتیازی قائل بشود، هیچگونه تکلفی نداشت اینکه مثلاً آدم بخواهد‏‎ ‎‏خدمت ایشان برسد و یا اینکه ایشان لطف می کرد و تشریف می آوردند. هیچگونه تکلفی‏‎ ‎‏واقعاً ایشان نداشت و زندگی ایشان توأم بود با یک سادگی خاصی که تا کسی با ایشان از‏‎ ‎‏نزدیک رفاقت و آشنایی و صمیمیت نداشته باشد نمی تواند این واقعیت را لمس کند که‏‎ ‎‏ایشان تا چه حد افتاده، خاکی و در واقع با یک دنیا تواضع و فروتنی زندگی می کرد. ‏

‏از طرف دیگر مرحوم حاج احمد آقا یک شخصیتی بود که در بیان حقیقت، نظری که‏‎ ‎‏ایشان داشت بسیار رک و صریح و بدون تعارف بود. مخصوصاً در مسائل اجتماعی، در‏‎ ‎‏مسائل انقلابی، در مسائل مربوط به نهضت هیچگونه تعارفی نمی کرد و نظرش را با‏‎ ‎‏شهامت بیان می کرد، تبیین می کرد. رک گویی ایشان و صراحت لهجه ایشان برای آنهایی‏‎ ‎‏که به ایشان نزدیک بودند همواره حائز اهمیت و قابل توجه بود. ‏

‏نکته دیگری که در ویژگیهای اخلاقی ایشان می توانیم ذکر کنیم و نکته بسیار مهمی‏‎ ‎‏است، این است که خوب شخصیتی که در دوران عظمت رهبری حضرت امام نزدیکترین‏‎ ‎‏فرد به امام بود خوب کسی که این همه به امام نزدیک است و فرزند امام است و دارای آن‏‎ ‎‏ویژگیهای خوب و دارای قدرت بسیار زیادی بود و هیچگاه دیده نشد که ایشان از این‏‎ ‎‏قدرتش و وضعیت خاصی که واقعاً در بیت داشت و در جایگاهی که در محضر حضرت‏‎ ‎‏امام داشت کوچکترین سوءاستفاده ای بکند واقعاً کم پیش می آید که یک فردی، یک‏‎ ‎‏شخصیتی دارای این همه نفوذ باشد، این همه قدرت باشد، در واقع خیلی کارها دستش ‏‎ ‎‏بود. بسادگی با یک تلفن، با یک اشاره، با یک سخن، اما هیچگاه نه برای خودش و نه‏‎ ‎‏برای دوستان خودش ما ندیدیم که از این قدرتش، از این توانش سوءاستفاده بکند و این‏‎ ‎‏نشانگر پاکی و مهذب بودن ایشان است. ‏

‏با کسی که در این مقام و قدرت بود هیچگونه استفاده ای از اموال و از بیت المال نکند،‏‎ ‎‏درواقع امکانات کشور می توانست در اختیار ایشان باشد. یک جا برای خودش، برای‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 319
‏فرزندانش، برای نزدیکانش از اموال عمومی، از اموال دولتی، از بیت المال سوءاستفاده‏‎ ‎‏نکرد. چون حضرت امام خیلی دقیق بودند در مسئله بیت المال و این اثر گذاشته بود. خدا‏‎ ‎‏رحمت کند شهید حاج آقا مصطفی خمینی را ایشان هم این جور بود و اینها تحت تأثیر‏‎ ‎‏مستقیم حضرت امام-رحمةالله تعالی علیه بودند. ‏

‏تا پایان عمر ما شاهد همان تواضع و فروتنی دوران طلبگی ایشان بودیم. و در مسائل‏‎ ‎‏نهضتی و مبارزاتی خوب ایشان از آغازی که در واقع وارد صحنۀ مبارزه شد من فکر‏‎ ‎‏می کنم باید از سال مثلاً 45 و 44 ورود ایشان را در مبارزه و نهضت بدانیم. البته در قبل هم‏‎ ‎‏کم و بیش بود ولی خوب از آن سالها ایشان بیشتر وارد صحنۀ مبارزه شد. خوب سالهای‏‎ ‎‏بسیار عجیبی بود یعنی ما در نهضت اسلامیمان یک مقطعی داشتیم، مقطع سال 41 و‏‎ ‎‏سال 42 و تا دستگیری حضرت امام، قضایای 15 خرداد و بعد آزادی حضرت امام در‏‎ ‎‏فروردین سال 43 و تا حوادث آبان ماه 43 که مبارزات حضرت امام در واقع قبلش‏‎ ‎‏مبارزات امام عمدتاً علیه شاه و استبداد بود از آن به بعد در کنار مبارزه با استبداد، مبارزه‏‎ ‎‏با استعمار را هم ایشان صریحاً آغاز کرد و تنها مبارزه با شاه نبود و مبارزه با امریکا را‏‎ ‎‏ایشان شروع کرد و مسئله کاپیتولاسیون پیش آمد و نهضتی که بپا شد در قم. خوب این‏‎ ‎‏یک دوره بود تا وقتی که حضرت امام در آبانماه سال 43 دستگیر شدند و تبعید شدند به‏‎ ‎‏ترکیه، قم حکومت نظامی شد در آن روز و تا هفته ها وضع غیرعادی بود در قم، تهران‏‎ ‎‏حکومت نظامی شد و بعدش مبارزه شکل گیری پیدا کرد شاید یک نوع سکونت، یک نوع‏‎ ‎‏سردی، رهبری نهضت در میان جامعه نبود و دسترسی به امام آسان نبود. ایشان در‏‎ ‎‏بورسای ترکیه بودند البته یک مدتی مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی خمینی-‏‎ ‎‏رضوان الله تعالی علیه-رفتند در بورسا و آنجا در محضر حضرت امام بودند درواقع بعد‏‎ ‎‏از اینکه امام در سال 45 منتقل شدند از ترکیه به عراق و نجف یک گشایشی در نهضت‏‎ ‎‏ایجاد شد و یک مقدار رابطه با حضرت امام آسانتر شد اما در عین حال باز هم دوران‏‎ ‎‏خاصی بود آن ایام. یک مقداری ادامۀ نهضت و نحوۀ مبارزه با رژیم فراز و نشیبهای‏‎ ‎‏فراوانی آن ایام پیدا کرد. خوب در آن ایام دو چیز مهم بود یکی اینکه مبارزین شاگردان ‏‎ ‎‏امام، طلاب مبارز، فضلای مبارز، اندیشمندان مبارز، در هر مقطعی نظر حضرت امام را‏‎ ‎‏بدانند. آگاه باشند که نظر امام چیست بعد مثلاً در سال 47 و 48 گروههای مسلحی پیدا‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 320
‏شدند حالا چه گروههای مسلح چپ چه گروههای مسلحی که ابتدا مسلمان بودند، فراز و‏‎ ‎‏نشیبی که در این گروههای مسلح پیش آمد خوب اینکه بدانیم و بدانند آنهایی که در‏‎ ‎‏نهضت بودند که نظر حضرت امام چی است و چه باید بشود بهر حال و از چه طریقی، چه‏‎ ‎‏تاکتیکی باید استفاده بشود آن کسی که می توانست بهترین رابط باشد و پیامها را به امام‏‎ ‎‏برساند، پیامها را به طرق مختلف از حضرت امام بگیرد منتقل کند به مبارزین مرحوم حاج‏‎ ‎‏سید احمد آقای خمینی بود و ایشان نقش بسیار مهمی را در این مقطع به عنوان رابط‏‎ ‎‏مطمئن و امین بین حضرت امام-رضوان الله تعالی علیه-که رهبری نهضت را به عهده‏‎ ‎‏داشتند و بین مبارزین و آنهایی که در نهضت فعال بودند. ایشان ایفا می کرد بعلاوه اینکه‏‎ ‎‏ایشان فردی بود از لحاظ هوش فوق العاده. فوق العاده هوشمند بود با ذهن خلاق و خوب‏‎ ‎‏در نهضت و در مبارزه، ایشان با دلسوزی این نهضت را دنبال می کرد و کمک می کرد‏‎ ‎‏بخاطر اینکه خوب هم فرزند امام بود و هم می دانست که این نهضت با چه خون دلی شروع‏‎ ‎‏شده و با چه مشکلاتی دارد ادامه پیدا می کند نظرات ایشان، افکار ایشان همواره کمک بود‏‎ ‎‏و یار بود برای همه گروههای مبارز، خوب ایشان کمک می کرد و یاری می کرد گاهی‏‎ ‎‏هدایت می کرد در بخشهایی از نهضت تا وقتی که در ایران بودند یا اوقاتی که می رفتند به‏‎ ‎‏نجف و برمی گشتند و تا زمانی که ایشان بعد از شهادت حضرت آیت الله حاج آقا مصطفی‏‎ ‎‏خمینی-رضوان الله تعالی علیه-باید بگوییم که نزدیکترین فرد به حضرت امام در نجف‏‎ ‎‏بودند و همه شاگردان، همه فضلا، همه بزرگان و یا آنهایی که می خواستند‏‎ ‎‏از ایران با امام در تماس باشند از طریق ایشان به راحتی می توانستند با حضرت امام در‏‎ ‎‏تماس باشند تا اینکه شرایطی پیش آمد که امام آمدند به پاریس که خوب آنجا وضعیت‏‎ ‎‏خاصی بود افراد مختلف می آمدند، از ایران می آمدند، از اروپا می آمدند، از امریکا‏‎ ‎‏می آمدند. آنهایی که مدعی مبارزه بودند، آنهایی که مبارزه واقعی بودند خوب تمیز اینها،‏‎ ‎‏تشخیص اینها نحوۀ معرفی اینها، نحوۀ ملاقات اینها با حضرت امام، بیانیه های حضرت امام،‏‎ ‎‏سخنرانیهای حضرت امام در واقع یک مسؤولیت سنگین آن روز به دوش مرحوم‏‎ ‎‏حاج سید احمد آقای خمینی قرار گرفته بود. ‏

‏بزرگانی که از ایران می آمدند به پاریس، شخصیتهای بزرگ مثل شهید بهشتی‏‎ ‎‏-رضوان الله تعالی علیه-مثل شهید مطهری و دیگران، شخصیتهای عالی مقامی که بهر‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 321
‏حال در تماس بودند بعضی از اینها آمدند در پاریس و مدتی ماندند در خدمت حضرت ‏‎ ‎‏امام، بحثهایی که بود در واقع بنیانهای حکومت اسلامی و پایه های حکومت اسلامی و‏‎ ‎‏شکل حکومت اسلامی در آن جلسات در محضر حضرت امام در پاریس مشورت شد و‏‎ ‎‏طراحی شد و ایشان نقش بسیار ارزنده ای داشت برای تشکیل این جلسات، برای تنظیم‏‎ ‎‏این جلسات، برای پیشبرد این کارها و کل حوادث نهضت تا آمادگی حضرت امام از‏‎ ‎‏پاریس برای مدن به ایران، تأخیر سفر و بالاخره ورود حضرت امام به میهن عزیز‏‎ ‎‏اسلامی و بعد هم ادامۀ آن روزها تا پیروزی انقلاب و حضور امام به عنوان رهبر اسلامی و‏‎ ‎‏دولت موقت و حتی انتقال حضرت امام به شهر مقدس قم و بازگشت امام به تهران در همۀ‏‎ ‎‏این مراحل می بینیم ایشان نقش بسیار فوق العاده ای داشتند برای سازماندهی این نهضت‏‎ ‎‏و برای اینکه نظرات رهبری را به نهضت منتقل بکنند و برای اینکه واقعیتهای نهضت و‏‎ ‎‏انقلاب را بخوبی به حضرت امام منتقل کنند. ‏

‏بعد از اینکه انقلاب پیروز شد خوب نقش ایشان نقش بسیار حساسی بود حالا چه در‏‎ ‎‏جلسات رسمی که برگزار می شد و چه در جلسات غیررسمی. مثلاً آن آغاز مسئله‏‎ ‎‏شورای انقلاب بود و اینکه ایشان به هر حال حضور پیدا می کرد و مطلع بود از اوضاع‏‎ ‎‏شورای انقلاب خبر می داد به امام، نظرات حضرت امام را به شورای انقلاب منتقل‏‎ ‎‏می کردند، حوادثی که آن روزها پیش می آمد، حوادثی که به هر حال مردم ما یادشان ‏‎ ‎‏نرفته، مطلع هستند. مستحضر هستند در همان آغاز سال 58، حوادث کردستان ما‏‎ ‎‏داشتیم، و مسائلی که بعد در درون کشور رخ داد، این انتخاباتی که باید برگزار بشود،‏‎ ‎‏مجلس خبرگان برای تشکیل قانون اساسی تشکیل شد، نظرات امام بایستی به مجلس‏‎ ‎‏خبرگان منتقل می شد و بسیاری از نظرات مجلس خبرگان می بایست به محضر امام‏‎ ‎‏عرضه بشود البته آن ایام مجلس خبرگان، حضرت امام-رحمةالله علیه-در قم بود در‏‎ ‎‏آغاز مجلس خبرگان و خوب ایشان می توانست بهترین رابط باشد برای این نهادهایی که‏‎ ‎‏در واقع بنیانگذار سیستم نظام اسلامی و حکوت اسلامی بودند و لازم بود با نظرات‏‎ ‎‏حضرت امام تلفیق بشود و از رهنمودها و راهنماییهای ایشان بهره برداری بشود و استفاده‏‎ ‎‏بشود و تا مراحل بعدی که به هر حال جلسۀ سران قوا بعداً تشکیل شد و مرحوم‏‎ ‎‏حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقا شرکت می کرد در آن جلسات و حضور‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 322
‏داشت. مجموعاً در چهار و پنج جلسه سران قوا به مناسبتهای مختلف از من دعوت شده‏‎ ‎‏بود که خدمت بزرگان و عزیزان شرفیاب شده بودم در همان جلسات خدمت حاج احمد‏‎ ‎‏آقا رسیدم و نقش ایشان را آنجا ملاحظه کردم و حضور فعال ایشان، مشورت دادن ایشان‏‎ ‎‏در آن جلسات خیلی مهم بود به هر حال یک کسی لازم بود که این نقطه نظرات را خیلی‏‎ ‎‏سریع به امام منتقل کند صحبت ایشان راهگشا بود. مثلاً می گفت این موضوعی که شما‏‎ ‎‏دارید بحث می کنید سه روز پیش محضر امام مطرح شد امام این را فرمود. خوب همین که‏‎ ‎‏ایشان بیان حضرت امام را نقل می کرد، نظر حضرت امام را نقل می کرد راهگشا بود،‏‎ ‎‏مسأله را حل می کرد یا می گفت بله من دیروز خدمت حضرت امام بودم این مسئله را‏‎ ‎‏مطرح کردند و ایشان اینطوری فرمود خیلی جاها از اطاله بحث جلوگیری می شد به دلیل‏‎ ‎‏اینکه ایشان به امام خیلی نزدیک بود، نظرات حضرت امام را بخوبی می دانست و‏‎ ‎‏می توانست راهگشای بحث بشود و آنجاهایی که باید بحث منتقل بشود به امام سریعاً‏‎ ‎‏بحث را منتقل می کرد. من خودم از سال 62 در همۀ جلسات شورای عالی دفاع شرکت‏‎ ‎‏داشتم تا پایان جنگ ایشان هم در جلسات مهم شرکت می کرد یعنی دستور جلسه را‏‎ ‎‏می دید و جلسه ای که مهم بود ایشان شرکت می کرد خوب خیلی مهم بود نظرات ایشان‏‎ ‎‏انتقال بحثهای جلسات شورای عالی دفاع مخصوصاً زمان جنگ بود منتقل می کرد به‏‎ ‎‏حضرت امام. گاهی ایشان مثلاً بحث را در چند دقیقه حل می کرد. من یادم هست یکبار‏‎ ‎‏شورای عالی دفاع ظاهراً در سال 63 بود در بیت تشکیل شد این جلسه شب بود در بیت‏‎ ‎‏حضرت امام تشکیل شد و آنجا ضمن بحثهایی که مطرح بود یک موردی بود که لازم بود‏‎ ‎‏که جلسه نظر حضرت امام را بداند ایشان در عرض چند دقیقه رفتند اندرون و به حضرت‏‎ ‎‏امام مسئله را مطرح کردند نظر حضرت امام را گرفتند و برگشتند آمدند جلسه و مسئله‏‎ ‎‏تمام شد. ‏

‏بنابراین می بینیم که ایشان چقدر مؤثر بود در آن مقطع و در آن جلسات حساس و مهم.‏‎ ‎‏در جلسات قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا در زمان جنگ، البته در جلسات خیلی مهم‏‎ ‎‏ایشان شرکت می کرد. من یادم هست که ایشان در عملیات فاو که در واقع اصل عملیات ما‏‎ ‎‏در اردیبهشت ماه 64 به تصویب رسیده بود برای اجرایش، خوب جلساتی بود البته‏‎ ‎‏محدود و در میان فرماندهان بالا و اعضای ستاد خاتم الانبیاء این بحث مطرح بود و ایشان‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 323
‏در دو جلسه یادم هست شرکت کردند یکی در تابستان بود و یکی در اواخر پائیز یا در‏‎ ‎‏اوایل زمستان بود و طرح عملیات تصرف فاو را ایشان از آن جلسات مطلع شد و این‏‎ ‎‏مطالب را خدمت امام منتقل کرد خوب قبل از عملیات فاو همۀ فرماندهان ردۀ بالا و‏‎ ‎‏اعضای ستاد خدمت حضرت امام شرفیاب شدند در بیت حضرت امام. البته امام‏‎ ‎‏رهنمودهای کلی را بیان فرمودند در آن جلسه. ‏

‏منظورم این است ایشان در جلسات مهم ستاد خاتم الانبیا هم گاهی شرکت می فرمود‏‎ ‎‏و مذاکرات ایشان در جلسات نشان می داد ذهن تیز و حساسیت ایشان را نسبت به مسائل.‏‎ ‎‏در مجمع تشخیص مصلحت نظام خوب ایشان حضور فعال داشت چه در زمان‏‎ ‎‏حضرت امام-رضوان الله تعالی علیه-و چه بعد از رحلت حضرت امام-رضوان الله تعالی‏‎ ‎‏علیه-ایشان در جلسات شرکت می کرد، خیلی مؤثر بود ایشان در جلسات مجمع، در‏‎ ‎‏بسیاری از مباحث لازم بود که در مقاطعی فتوای حضرت امام، نظر حضرت امام بیان ‏‎ ‎‏بشود. ایشان خیلی جاها ذهنش آماده بود و می دانست که امام فلان روز چه فرموده بود‏‎ ‎‏در رابطه با این مسئله. خوب خیلی کمک بود. ‏

‏یادم هست در واگذاری زمینهای کشاورزی به کشاورزان که در مجمع مطرح بود ایشان‏‎ ‎‏نظراتی را، از حضرت امام نقل کرد. قانون طلاق مطرح بود که پس از ایراد شورای نگهبان‏‎ ‎‏به مجمع آمده بود ایشان نظراتی از حضرت امام در آنجا مطرح کردند. ‏

‏بحث وکالت در دادگاهها که در مجمع مطرح بود ایشان نکات ارزنده ای را از حضرت‏‎ ‎‏امام راجع به دادگاه نیروهای مسلح و همچنین نسبت به دادگاه ویژه روحانیت مطرح‏‎ ‎‏کردند. در جلسات آخری که خدمت ایشان بودیم در بحث مسئله قیمت گذاری بود.‏‎ ‎‏مجمع تشکیل شده بود برای قیمت گذاری شاید آخرین جلسه ای بود که ایشان در آن‏‎ ‎‏مجمع شرکت داشت یا اواخر جلسات بود که ایشان شرکت داشت خوب بیاناتی که‏‎ ‎‏ایشان داشت نسبت به این مسئله و اینکه ضروری است که مسئله قیمت گذاری را و برخی‏‎ ‎‏از اختیارات را ما واگذار کنیم به دولت، خوب نظرات ایشان بسیار مفید و مؤثر بود. ‏

‏در جمع دیگری که ایشان حضور فعال داشت شورای عالی امنیت ملّی بود. ‏

‏ایشان از جلسات اولیه شورای عالی امنیت ملّی به عنوان عضو در این جلسات شرکت‏‎ ‎‏داشتند و ایشان یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خامنه ای-مدظله العالی-مقام معظم‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 324
‏رهبری در شورای عالی امنیت ملی بودند و در جلسات شرکت می کردند. یکی از‏‎ ‎‏ویژگیهای ایشان هم نظم ایشان و حضور سر وقت ایشان بود تقریباً کم اتفاق می افتاد که‏‎ ‎‏ایشان در همان ساعت اولیه جلسه حضور نداشته باشند. در شورای عالی امنیت ملی‏‎ ‎‏همیشه اینجور بود. ایشان خیلی منظم در جلسات شرکت می کرد. در بحثها حضور فعال‏‎ ‎‏داشت و نظرات حضرت امام را در بعضی از مناسبتها بیان می کرد و هم نقطه نظرات‏‎ ‎‏سیاسی که خود ایشان داشت، بهر حال ایشان در مسائل سیاسی، در مسائل اقتصادی، در‏‎ ‎‏مسائل فرهنگی اهل نظر بود و نظرات خودش را بیان می کرد، تبیین می کرد و در بسیاری‏‎ ‎‏از موارد سخن ایشان گره گشا بود. ‏

‏یکی از ویژگیهای ایشان این بود که شهامت اظهارنظر را داشت، شاید مثلاً آن نکته ای‏‎ ‎‏که در ذهن ایشان بود و حل می کرد معضل را، تو ذهن بعضی دیگر هم خطور می کرد‏‎ ‎‏خوب می دیدند آن نظر نظری نیست که بتواند به این راحتی بگوید یک مقداری احتیاط‏‎ ‎‏می کردند، ایشان خیلی رک و صریح بدون رودربایستی و با صراحت لهجه مسئله را بیان‏‎ ‎‏می کرد و معضل حل می شد، گاهی ایشان نظراتی داشت که با نظر اکثریت هم موافق نبود‏‎ ‎‏ایشان نظرش را بیان می کرد که من فکر می کنم که در آینده بشود صورتجلسه شورای‏‎ ‎‏امنیت ملی را منتشر کرد- البته حالا به این زودی ها نمی شود-آنوقت می شود نظرات‏‎ ‎‏ایشان هم منتشر بشود و مردم ببینند که ایشان در مسائل مختلف سیاسی، بین المللی اهل‏‎ ‎‏نظر بودند و اهل فکر بودند و خوب با نظراتشان کمک کردند در بسیاری از تصمیمات‏‎ ‎‏مهمی که در کشورمان انجام شد بخصوص بعد از حضرت امام-رضوان الله تعالی علیه-‏‎ ‎‏در دوران رهبری حضرت آیت الله خامنه ای. ‏

‏از ابعاد دیگر زندگی حاج احمد آقا رابطه نزدیک ایشان با حضرت امام-رضوان الله‏‎ ‎‏تعالی علیه بود که نقش ایشان نقش بسیار ارزنده ای بود به خاطر ذهن خلاقی که داشت‏‎ ‎‏اطلاعاتی که از جامعه داشت، رابطه ای که با همه گروههای سیاسی، تقریباً گروههای‏‎ ‎‏سیاسی که در خط نظام و در خط ولایت بودند با همۀ اینها در تماس بودند با همه اینها‏‎ ‎‏صحبت می کرد با همه رؤسای اینها، در بعضی از جلسات اینها شرکت می کرد. ‏

‏من یادم هست یک جلسه ای بود به عنوان جلسۀ مشترک بین جامعۀ روحانیت مبارز‏‎ ‎‏تهران و مجمع روحانیون مبارز که آقای حاج احمد آقای خمینی در آن جلسه شرکت کرد‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 325
‏و خوب بحث این بود که یک نوع ائتلافی و یک نوع تلفیقی که هماهنگی بیشتری بین این‏‎ ‎‏دو نوع جمع بوجود بیاید. مطالب را خدمت امام منتقل کرده بود و بعد هم ایشان گفته بود‏‎ ‎‏خیلی خوشحال شدند از اینکه همه دور هم جمع شدند و نزدیکی و الفتی بین اینها‏‎ ‎‏حاصل شده خوشحال بودند. بنابراین ایشان در خیلی از جلسات، شرکت داشتند، مثلاً‏‎ ‎‏در حزب جمهوری مدتی ایشان در شورای مرکزی شرکت می کردند مقصودم این است‏‎ ‎‏که با همۀ این گروههای اصلی و گروههای مهم ایشان در تماس بودند. و همۀ نظرات را‏‎ ‎‏ایشان جمع بندی می کرد و منتقل می نمود. من آن زمانی که در شورای سرپرستی صدا و‏‎ ‎‏سیما بودم در سال 59 و در سال 60 و 61 و 62 خوب سالهای حساسی هم بود خصوصاً‏‎ ‎‏همان سال اول که از زمستان سال 59 من در شورای سرپرستی بودم بخاطر حساسیت‏‎ ‎‏صدا و سیما و لزوم اینکه در بسیار از مواقع ما لازم بود که نظر حضرت امام را بدانیم، با‏‎ ‎‏حاج احمد آقا خیلی در تماس بودیم گاهی تلفنی و گاهی هم حضوری خدمت ایشان‏‎ ‎‏می رسیدیم خوب من احساس می کردم که ایشان چقدر به امام نزدیک است من در دو‏‎ ‎‏مناسبت که حالا مناسبتهای آن را نمی توانم بگویم خدمت حضرت امام شرفیاب شدم‏‎ ‎‏یکی مربوط به سال 60 هست و یکی مربوط به سال 61 و 62 است در دو تا بحث، بحث‏‎ ‎‏حاج سید احمد آقا مطرح شد و من در آنجا کاملاً دیدم که حضرت امام چقدر اعتماد دارد‏‎ ‎‏به حاج سید احمد آقا و کاملاً برای ما ملموس و محسوس شد که امام واقعاً علاقه دارد نه‏‎ ‎‏تنها به عنوان اینکه فرزند است بلکه به عنوان یک امین، یک کسیکه می تواند همۀ حرفها‏‎ ‎‏را منتقل کند و همه حرفها را خدمت ایشان مطرح کند. ‏

‏یکی از نکات مهم این بود که خوب حالا برای مردم ما شاید مثلاً روشن نبود گاهی‏‎ ‎‏حاج سید احمد آقا بخاطر امام بعضی چیزها را خودش بعهده می گرفت این یک فداکاری‏‎ ‎‏می خواست. نظر امام بود ولی خوب مصلحت نبود که گفته بشود این نظر امام است،‏‎ ‎‏ایشان به عهده می گرفت به عنوان نظر خودش، به عنوان حرفی که لازم است گفته می شد‏‎ ‎‏و گاهی هم مورد حمله قرار می گرفت که چرا ایشان در فلان مورد این را گفت، چرا در‏‎ ‎‏فلان مورد ایشان مداخله کرد، ایشان هم نمی خواست بگوید که این نظر، نظر امام است.‏‎ ‎‏بنابراین بسیاری از فشارها را تحمل می کرد بخاطر اما به خاطر حیثیت مقام معظم ‏‎ ‎‏رهبری، مقام ولایت. البته ایشان یک احترام ویژه و خاصی قائل بودند، که یک بخشش‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 326
‏بخاطر این بود که خوب پدر بود به این پدر عشق می ورزید و به این استاد که مرجع‏‎ ‎‏تقلیدش بود یک بخش آن هم بخاطر اعتقاد زیادی بود که ایشان به ولایت داشت. ما‏‎ ‎‏خوب بعد از رحلت حضرت امام این مسئله را درک کردیم یعنی دیدیم ایشان به همان‏‎ ‎‏جوری که مطیع حضرت امام بود بعد از رحلت حضرت امام-رضوان الله تعالی علیه-به‏‎ ‎‏همانجور مطیع مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای شد یعنی همانجور یک‏‎ ‎‏سرباز فداکار بود همانجوری مطیع بود خوب ما می دیدیم مصاحبه های ایشان،‏‎ ‎‏موضع گیری ایشان اصلاً در آغاز نکاتی را از حضرت امام بیان می کردند تبیین می کردند‏‎ ‎‏بسیار مهم بود برای اینکه مسئله رهبری، مسئله ولایت، مسیر مستقیم خودش را پیدا‏‎ ‎‏می کرد خوب بیاناتی که ایشان از امام نقل می کردند بیان می کردند بعضی چیزها را‏‎ ‎‏دیگران هم شنیده بودند گفتن ایشان تأکید بود. بعضی چیزها را ایشان شنیده بود و آمد‏‎ ‎‏بیان کرد و توضیح داد، خوب این نشان می دهد که واقعاً ما می دیدیم بصورت یک فرد‏‎ ‎‏مطیع همانطوری که خودش می گفت یک سرباز مطیع بود برای مقام معظم رهبری. در‏‎ ‎‏آغاز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ایشان یک جلسۀ کوچک مشورتی درست کرده بودند‏‎ ‎‏که مرحوم حاج سید احمد آقا عضو آن جلسه بودند تعداد معدودی افراد بودند‏‎ ‎‏خدمتشان شرفیاب می شدیم. در واقع بصورت یک جلسه مشورتی بود که مدتی این‏‎ ‎‏جلسه ادامه داشت خوب توی آن جلسه آدم احساس می کرد- و آغاز رهبری آیت الله‏‎ ‎‏خامنه ای بود- عشق ایشان را، این نشان می دهد که اطاعتی که از امام داشت یک بخشش‏‎ ‎‏به عنوان وظیفۀ دینی بود که احساس می کرد، مربوط به آن حالت دینی و مذهبی بود که‏‎ ‎‏واقعاً احساس می کرد. خوب در واقع ایشان یک رابط بین امام و جامعه و مسؤولین بود و‏‎ ‎‏از طرف دیگر نقطه نظرات امام را برای آنها بیان می کرد البته وظایف دیگری هم ایشان‏‎ ‎‏نسبت به امام بعهده داشت. خوب بیت و ادارۀ بیت کار آسانی نبود و آن بیتی که به هر حال‏‎ ‎‏مسؤولین رفت و آمد دارند، علما رفت و آمد دارند، مراجع رفت و آمد دارند، بزرگان‏‎ ‎‏شهرهای مختلف بسیاری از شخصیتهای علمی و مذهبی و سیاسی دنیا می خواهند‏‎ ‎‏خدمت حضرت امام برسند ایشان سامان بدهد و تنظیم بکند همه برنامه ها را اینکار کار‏‎ ‎‏آسانی نبود، در واقع این کار بسیار بزرگ و سنگین را هدایتش را یک تنه به عهده گرفته‏‎ ‎‏بود. البته بودند یاران و دوستانی که کمکش می کردند ولی به هر حال مسؤولیت این بیت‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 327
‏به عهده ایشان بود و این کار، کار آسانی نبود در کنار این دو کار مهم کار دیگری که بعهدۀ‏‎ ‎‏ایشان بود در واقع حفاظت از حضرت امام بود. ‏

‏خوب شرایط سختی در کشور پیش آمد انفجار حزب پیش آمد، انفجار نخست وزیری‏‎ ‎‏پیش آمد، شهدای بزرگی ما تقدیم انقلاب کردیم و خوب هدف اصلی جان حضرت امام‏‎ ‎‏بود تمام استکبار جهانی، منافقین، گروهکها هدف اول همه جان امام بود و حفظ حضرت‏‎ ‎‏امام کار آسانی نبود. البته برای حفظ جان حضرت امام خیلیها فداکاری کردند، سپاه‏‎ ‎‏ایثارگری کردند و فداکاری کردند، دیگران فداکاری کردند. اما باز حفاظت هم آن کسی که‏‎ ‎‏خوب دقیق بود و حواسش جمع بود، هدایت می کرد و رهبری می کرد و نظارت می کرد‏‎ ‎‏حتی تنظیم می کرد خیلی از امور را شخص ایشان بود و این مهم بود که یعنی در کنار اینکه‏‎ ‎‏مسؤولیت بیت را بعهده دارد مسؤولیت حفاظت بیت هم درواقع آن مسؤولیت سنگین‏‎ ‎‏هم به دوش ایشان بود. ‏

‏کار دیگری که ایشان به عهده گرفته بود سلامت حضرت امام بود. خوب حضرت امام‏‎ ‎‏بعد از مسئله مشکل قلب ایشان در سال 58 در قم و انتقال ایشان به تهران، خوب احتیاج‏‎ ‎‏به مراقبت خاص و ویژه داشتند دیگر شرایط سخت مزاجی امام مثل قبل از آن بیماری‏‎ ‎‏نبود، احتیاج به سرپرستی و مراقبت خاص داشتند و خوب ایشان چقدر زحمت کشید،‏‎ ‎‏هر چند پزشکان زیادی بودند که در اینجا فداکاری می کردند، ایثارگری می کردند اما در واقع‏‎ ‎‏هدایت این امر هم به عهده ایشان بود. مراقبت خاص ایشان بود. یعنی در واقع‏‎ ‎‏مسؤولیتهای بسیار سنگینی ایشان بر دوش گرفته بود در این مقطع خاص. که خوب خیلیها‏‎ ‎‏شاید آگاه نبودند نمی دانستند که چکاری دارد صورت می گیرد می دیدند امام سالم‏‎ ‎‏است، می دیدند اما دارد حفظ می شود می دیدند امام از همه چیز مطلع است؛ می دیدند‏‎ ‎‏آن چیزی که ارادۀ امام است تبیین می شود به یک شکلی. منتها نقش ایشان مخفی بود. البته‏‎ ‎‏نزدیکان حضرت امام می دانستند، بزرگان کشور می دانستند که نقش ایشان چقدر‏‎ ‎‏مهم است منتها برای مردم عادی خیلی آشکار و واضح نبود و نکته آخری که باید اینجا‏‎ ‎‏اشاره بکنم نقش مشورتی ایشان با همۀ مسؤولین و مقامات کشور بود. ایشان یک مشاور‏‎ ‎‏و در بسیاری از موارد یک کمک کنندۀ بسیار قوی بود چه در زمان حضرت امام و چه بعد از‏‎ ‎‏حضرت امام. و عجیب این بود که ایشان یک چیزی را تشخیص می داد که الآن لازم‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 328
‏است به یک کسی برساند معطل این نمی شد که او ازش بپرسد زنگ می زد و راه می افتاد.‏‎ ‎‏ما در دوره ای که در شورای عالی امنیت ملی خدمت ایشان بودیم ایشان یکی دوبار‏‎ ‎‏نکته ای را احساس می کرد به من زنگ می زد و می گفت ما مثلاً می خواهیم فلان مطلب را‏‎ ‎‏صحبت کنیم. اصلاً یکی دوبار ایشان مهلت نداد که من بگویم که من کی خدمت شما‏‎ ‎‏برسم می گفت که من می خواهم بیایم، من آمدم. یعنی اصلاً نمی گذاشت تلفن تمام بشود‏‎ ‎‏می گفت من الآن آمدم. بعد از نیم ساعت و سه ربع ایشان یکی دوبار تشریف آوردند در‏‎ ‎‏محل دبیرخانه شورای امنیت ملی برای اینکه یک موضوعی بود که ایشان احساس کرد‏‎ ‎‏لازم است فوری گفته بشود، بیان بشود. خوب یک نکته ای لازم بود که ایشان به رئیس‏‎ ‎‏جمهور بگویند، نکته ای لازم بود که ایشان به مقام معظم رهبری عرضه بدارند خوب همه هم‏‎ ‎‏نسبت به ایشان یک عنایت خاصی داشتند. مقام معظم رهبری همواره به ایشان‏‎ ‎‏عنایت خاصی داشت، بین ایشان و مقام معظم ریاست جمهوری یک صمیمیت خاصی‏‎ ‎‏بود که آدم واقعاً احساس می کرد که یک برادری هست. ‏

‏من در بسیاری از جلسات خصوصی از ایشان شنیدم واقعاً تجلیلها و تعریفهایی که از‏‎ ‎‏حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی انجام می داد، وجود ارزندۀ‏‎ ‎‏ایشان، علاقه امام به ایشان، آخرین بار من خدمت ایشان رسیدم در بیت نکات بسیار‏‎ ‎‏مهمی را ایشان راجع به مقام ریاست جمهوری بیان کردند. خوب عشقی که به مقام معظم‏‎ ‎‏رهبری داشتند این باعث می شد که در مسائل حساس و مهم چه مسائل اجتماعی و چه‏‎ ‎‏مسائل سیاسی و چه مسائل بین المللی هر کجا که نیاز بود ایشان را می خواستند یا هر کجا‏‎ ‎‏که خودش احساس می کرد بلافاصله و بلادرنگ بلند می شد می آمد می نشست خوب‏‎ ‎‏تکلفی هم که نداشت برای ایشان خیلی عادی بود که ایشان برود پیش کسی و کسی بیاید‏‎ ‎‏پیش ایشان، البته اینها برایش مطرح نبود و در زندگی ایشان این چیزها اصلاً مطرح نبود.‏‎ ‎‏خوب کمک ایشان کمک بسیار ارزنده ای بود و واقعاً نعمت بزرگی بود، ایشان هم در‏‎ ‎‏دوران نهضت و هم در دوران پیروزی انقلاب و هم استقرار این نظام مقدس جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی و هم دوران حیات امام-رضوان الله تعالی علیه- و هم بعدش ایشان همواره یک ‏‎ ‎‏بار، یک معاون و یک کمک کار برای مقام معظم رهبری و برای مقام ولایت چه برای‏‎ ‎‏حضرت امام و چه بعد در دوران حضرت آیت الله خامنه ای بودند و همواره ایشان یک یار‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 329
‏بزرگ برای نظام بودند، نظرات ایشان، سخنان ایشان، مصاحبه های ایشان، حرفهایی که‏‎ ‎‏ایشان می زدند همواره هدایتگر بود، راهنما بود و همۀ مردم از وجود ایشان استفاده‏‎ ‎‏کردند، خداوند روحش را متعالی کند و با اجداد طاهرین او محشور بکند و یکی از‏‎ ‎‏یادگارهای ایشان هم همین مؤسسه نشر آثار امام رحمةالله علیه است که از یادگارهای‏‎ ‎‏حضرت امام است که ایشان این کار را در زمان حیات امام آغاز کردند و بعد هم توسعه‏‎ ‎‏دادند، بعد از رحلت حضرت امام و یکی از یادگارهای ایشان مرقد مطهر حضرت امام‏‎ ‎‏است- رضوان الله تعالی علیه- که ایشان خیلی زحمت کشیدند و نقش داشتند که واقعاً یک‏‎ ‎‏مرکز روحی و معنوی برای همۀ مردم است. که واقعاً این حرم مأمن مردم است و خوب‏‎ ‎‏روزهای تاریخی در اینجا رفت و آمد می شود و شخصیتهای سیاسی دنیا اینجا رفت و‏‎ ‎‏آمد دارند، جای بسیار مهمی است آثار بسیار گرانبهایی دارد و ایشان نقش بسیار‏‎ ‎‏ارزنده ای داشتند. خداوند روح ایشان را متعالی بکند ان شاءالله. ‏

‏عاش سعیدأ و مات سعیدأ‏

‏ «والسلام» ‏

‎ ‎

کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 330