آقای حبیب الله عسکر اولادی

آقای حبیب الله عسکراولادی از خاطرات بیست و پنج ساله خود با یادگار حضرت امام(ره) می گوید: 

‏ ‏

□ آقای عسکر اولادی سابقۀ آشنایی شما با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی به چه زمانی برمی گردد؟

‏ ‏

‏در سال 1348 آیت الله انواری، شهید بزرگوار مهدی عراقی و بنده از زندان قصر به‏‎ ‎‏برازجان تبعید شدیم. در روزهای اولی که به آنجا رسیدیم شرایط برای ما ناشناخته و‏‎ ‎‏مهم بود. در همان روزها آقای حاج سید احمد خمینی مقداری سوهان از قم برای ما‏‎ ‎‏فرستاد که این سوغات، پیام لطف و مقاومت و استقامت را برای ما به همراه داشت و این‏‎ ‎‏نقطه آغاز آشنایی بنده با یادگار گرامی امام امت بود. ‏

‏ ‏

□ گوشه ای از ویژگی های اخلاقی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی را بیان فرمایید. 

‏ ‏

‏ ‏

‏ایشان علاوه بر اینکه فرزند حضرت امام(ره) بودند از سجایای اخلاقی دیگری نیز‏‎ ‎‏برخوردار بودند. یک برجستگی وی این بود که واقعاً به ولایت فقیه ایمان داشت و‏‎ ‎‏معتقدانه در آنچه که امام می فرمود موضع می گرفت و حقیقتاً درصدد جلب رضایت امام‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 385
‏بود و این اعتقاد به امام، نه به خاطر این بود که امام پدرش بود بلکه ایمان قلبی به این‏‎ ‎‏مسأله داشت. ‏

‏یک بعد از شخصیت ایشان تقوای بسیار بالا و مراقبت از خود بود. برخی افراد در‏‎ ‎‏زمان حضرت امام تصور می کردند بعضی موضع گیریهای ایشان مربوط به شخص وی‏‎ ‎‏می باشد اما بنده در مواردی شاهد بودم وقتی خدمت امام مطلبی عرض می شد، امام‏‎ ‎‏می فرمود من به احمد گفتم که اینطور بگوید و یا من گفتم فلان کار را انجام بدهد. بعد از‏‎ ‎‏رحلت حضرت امام دین باوری و تقوای این مرحوم به خوبی مشخص شد و این اعتقاد‏‎ ‎‏عمیق در شرایط مختلف به خصوص نسبت به ولایت و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای‏‎ ‎‏کاملاً مشهود بود و پس از رحلت امام این مرحوم در این باره امتحان والایی را داد. یادگار‏‎ ‎‏گرامی امام پس از فقدان پدر بزرگوارش نقش بسیار معتدلی را بین جناحهای مختلف ایفا ‏‎ ‎‏کرد. بنده به عنوان خدمتگزاری که افتخار خدمت در بیت رهبری را در گذشته و حال دارم‏‎ ‎‏عرض می کنم که ایشان نگهبان اعتدال نسبت به جناحها بود و با اینکه فشارهای گوناگونی‏‎ ‎‏فرض می شد که بر ایشان باشد اما اعتدال را در همه حال رعایت و استمرار می بخشید.‏‎ ‎‏یکی دیگر از خصوصیات ایشان این بود که در گفتگوها بسیار صریح بود. وقتی ما به‏‎ ‎‏عنوان کمیته امداد خدمت ایشان می رسیدیم و گزارش کارها را می دادیم، می گفتند من‏‎ ‎‏نسبت به گروهها و نهادها علاقه دارم ولی علاقه ام به شما و امدادی ها به دو علت است:‏‎ ‎‏اول اینکه از روزهای اولی که امام حرکت و نهضت را آغاز کردند آنچه که امام می فرمودند‏‎ ‎‏شما همان بودید و همان که امام می خواست انجام می دادید و دوم اینکه شما همان‏‎ ‎‏خدمت و سرویسی را پذیرفتید و انجام می دهید که امام می خواست. در آخرین ملاقات با‏‎ ‎‏مرحوم حاج سید احمد خمینی که روز چهارده اسفند سال جاری و یک هفته قبل از‏‎ ‎‏حادثه بود ایشان می گفت در زمان امام که شما خدمت امام می رسیدید تازه پس از اینکه از‏‎ ‎‏خدمت امام می رفتید امام شروع به صحبت و کارهای خوب شما می کرد و در جلسۀ آخر‏‎ ‎‏ملاقات می گفت: من مخلص شما هستم چون شما مخلص امام بودید و در خدمت‏‎ ‎‏محرومترین اقشار جامعه هستید. من را هم جزء خودتان بدانید و یک کارت هم برای من‏‎ ‎‏بنویسید و من جزو شما هستم و خود را از شما می دانم. ‏

‏یک نمونه دیگر از اخلاص و صراحت ایشان را خدمت مردم عرض می کنم. چون‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 386
‏بنده عضو هیأت امنای روزنامه رسالت هستم یک بار مرحوم حاج سید احمد خمینی در‏‎ ‎‏مورد یک مقاله ای از آیت الله آذری قمی اعتراض داشتند. موضوع مقاله در مورد نصب از‏‎ ‎‏روی صلاحیت و نصب از روی مصلحت بود. در آن مقاله آیت الله آذری قمی نوشته‏‎ ‎‏بودند که نصب و موافقت امام با ریاست جمهوری بنی صدر و نخست وزیری دولت‏‎ ‎‏موقت را نباید از روی صلاحیت دانست بلکه از روی مصلحت بود و حضرت‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین هم بعضی نصبها را از روی مصلحت و برخی را از روی صلاحیت انجام‏‎ ‎‏می دادند. وقتی این مقاله در روزنامۀ رسالت منتشر شد مرحوم حاج سید احمد خمینی با‏‎ ‎‏بنده تلفنی صحبت کردند و تعبیرشان این بود که این سخن با سلیقۀ خوبی ادا نشده است.‏‎ ‎‏شاید برای امام این حرف درست نباشد. چند روز بعد من از اعضای هیأت امنای روزنامۀ‏‎ ‎‏رسالت دعوت کردم که در کمیته امداد جلسه ای با هم داشته باشیم و از مرحوم حجت‏‎ ‎‏ الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی که چند بار به مناسبتهای گوناگون و طرح‏‎ ‎‏مسائل در خدمت امام در جلسات هیأت امنای روزنامه شرکت می کردند هم، خواهش‏‎ ‎‏کردم تشریف بیاورند. وقتی این جلسه با حضور ایشان و آیت الله آذری قمی تشکیل شد‏‎ ‎‏من در آغاز جلسه گفتم که علت تشکیل جلسه برای روشن شدن موضوع گلۀ فرزند‏‎ ‎‏حضرت امام از آیت الله آذری قمی است. بلافاصله حجت الاسلام والمسلمین حاج سید‏‎ ‎‏احمد خمینی صحبت مرا قطع کردند و گفتند این مسأله حل شده است چون روز بعد از‏‎ ‎‏تماس با شما (آقای عسکر اولادی) خدمت امام رسیدم و به امام گفتم که چنین مطلبی از‏‎ ‎‏آیت الله آذری قمی در روزنامه رسالت چاپ شده و به نظر من اشکال دارد. امام فرمودند:‏‎ ‎‏این حرف ایشان کاملاً درست و صحیح است. چون اگر نصبها همه از روی صلاحیت‏‎ ‎‏باشد باید مسؤولیت این کارهایی را که افراد انجام می دهند من بپذیرم. امام فرمود: این‏‎ ‎‏حرفی که آیت الله آذری قمی نوشته اند، قابل قبول است و هیچ شک نداشته باشید. ‏

‏روز اول که ایشان با من تماس گرفتند خیلی ناراحت بودند اما به جهت تقوا و ایمان‏‎ ‎‏قوی ای که داشتند پس از شنیدن نظر امام ناراحتی ایشان برطرف شد و گفتند من اشکالی‏‎ ‎‏به این سخن ندارم. ‏


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 387
□ مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی(ره) سالهای طولانی در کنار امام یار و یاور ایشان بودند. نقش ایشان و نظر امام را در این مورد چگونه دیدید؟

‏ ‏

‏از حیث افکار و اعتقادات و عمل و اخلاق به نحوی در خدمت پدر بزرگوارشان بودند‏‎ ‎‏که من تعبیری از مجموعۀ رؤسای قوا در زمان حضرت امام شنیدم که امام در مورد ایشان‏‎ ‎‏فرموده بودند که «احمد عزیزترین نفوس در نزد من است.» واقعاً برای امام راحل که اهل‏‎ ‎‏مبالغه و اغراق نیست و از روی هواهای نفسانی و شخصی سخنی را نمی گوید این جمله‏‎ ‎‏بالاترین لقب برای این یادگار گرامی امام بود. از خداوند می خواهیم که به جهت تلاشهای‏‎ ‎‏مخلصانۀ او برای اسلام و انقلاب و مقام ولایت جزای خیر و شایسته به آن عزیز عنایت‏‎ ‎‏بفرماید. ‏

‏ ‏

□ حضرت امام بارها به فرزند گرامی خود ابراز اعتماد کردند، در این مورد خاطره ای دارید؟

‏ ‏

‏وقتی در پاریس خدمت امام رسیدم، در آنجا حضرت امام بیانی که در مورد حاج‏‎ ‎‏احمد آقا کردند برای من بسیار مهم بود با اینکه آن موقع ایشان در سن جوانی بودند و با‏‎ ‎‏مرحوم شهید حاج مصطفی خمینی فاصله سنی زیادی داشتند اما امام فرمودند: همان طور که ‏‎ ‎‏قبلاً دربارۀ مصطفی با شما صحبت کردم به همان صورت در مورد احمد نگاه کنید. هر‏‎ ‎‏چه را که خواستید بدون کم و زیاد به من برسد به احمد برسانید. پس از پیروزی انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی که حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد روزی با اعضای جمعیت مؤتلفۀ‏‎ ‎‏اسلامی خدمت امام بودیم، به ایشان عرض شد که ما براساس وظیفه به حزب ملحق‏‎ ‎‏شده ایم اما می خواهیم به عنوان مجموعۀ مؤتلفۀ اسلامی رابطه با شما داشته باشیم. امام‏‎ ‎‏در جواب فرمودند: از حالا به بعد سعی کنید جلساتی را با احمد داشته باشید. و این‏‎ ‎‏جلسۀ طولانی مدت تا سال گذشته با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد‏‎ ‎‏خمینی ادامه داشت. ‏

‏در شرایط بحرانی سال شصت و شش و شصت و هفت یک بار خدمت حضرت امام‏‎ ‎


کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 388
‏رسیدم و عرض کردم، ما نمی خواهیم به طور حضوری برای شما زحمت ایجاد کنیم.‏‎ ‎‏وقتی می خواهیم مطالبی را به طور شفاهی به شما برسانیم چگونه عمل کنیم که تکلیف‏‎ ‎‏از ما ساقط شود؟امام در جواب گفتند: اگر می خواهید پیامی شفاهی به من برسانید به‏‎ ‎‏احمد بگویید چون او هم حرف شما را خوب می فهمد و هم مطالب را خوب و سالم‏‎ ‎‏می رساند. هر حرفی را به احمد زدید، بدانید که به من گفته اید. اگر نامه داشتید و‏‎ ‎‏خواستید همان روز به من برسد فقط به احمد بدهید، اگر خواستید روز بعد به من برسد‏‎ ‎‏به هر کدام از اعضای دفتر بدهید به من می رسانند. باز در اینجا تکیه کلام امام روی فرزند‏‎ ‎‏گرامی خود بود. ‏

‏ ‏

□ مهمترین خدمت فرزند گرامی حضرت امام را در دوران فقدان آن بزرگوار چه می دانید؟

‏ ‏

‏امسال در سالروز تأسیس کمیته امداد که خدمت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین‏‎ ‎‏حاج سید احمد خمینی رسیدیم وقتی می خواستم خدمت ایشان گزارش بدهم عمدۀ‏‎ ‎‏مسائل را از حضرت امام به عنوان نمونه گفتم و دو نمونه را از سخنان مقام معظم رهبری‏‎ ‎‏ذکر کردم. ایشان وقتی شروع به صحبت کرد فرمود ما هر چه داریم از ولایت فقیه داریم.‏‎ ‎‏امروز ولی فقیه برای ما همه چیز است. امروز باید توجه داشته باشیم که آن آهنگی که‏‎ ‎‏مقام ولایت نشان می دهد خود را با آن هماهنگ کنیم و اگر کسی نتواند خود را با آهنگ‏‎ ‎‏ولایت هماهنگ کند هر چقدر که خود را منصوب به امام بداند نمی تواند سالم بگذرد و‏‎ ‎‏یکی از خصوصیات این انقلاب این است، هر کس که نسبت به ولایت پاک و صاف باشد‏‎ ‎‏می تواند سالم بماند و هرکس که نسبت به ولایت پاک نباشد نمی تواند. این جمله آخرین‏‎ ‎‏چیزی است که من از ایشان به یاد دارم. ‏

‎ ‎

کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 389