مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین موسوی تبریزی
□ از چه تاریخی با مرحوم حاج احمد آقا آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از آنکه حرکت امام در سال 42 علیه شاه شروع شد، رفت و آمد ما به منزل ایشان زیاد شد و در آنجا بود که حاج احمد آقا را دیدم و با ایشان آشنا شدم. بعدها که امام تبعید شدند به نجف، نامه ای نوشتند که در آن تأکید کرده بودند، حاج احمد آقا به کسوت روحانیت درآیند و از آن زمان ایشان در کلاس درس مرحوم حاج آقا مصطفی حائری شرکت می کردند. ما در همان کلاس همدیگر را می دیدیم و همین امر سبب شد تا پایه های دوستی میان بنده و آن مرحوم محکمتر شود.
□در آن زمان رابطۀ امام با آن مرحوم به چه صورت بود؟
مرحوم حاج احمد آقا رابط بسیار مطمئن بین حضرت امام و روحانیت و مدرسین مبارز طرفدار امام در قم بودند. لذا سؤالات و شبهاتی که پیش می آمد، یا مطالبی که از طرف امام برای علماء و مردم صادر می شد از طریق حاج احمد آقا به صورت سری به طرف مقابل می رسید. تا سالهای 53 و 52 که ایشان به نجف رفتند.
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 515
□ از ویژگیهای اخلاقی ایشان بگویید.
با توجه به موقعیت حساسی که ایشان داشتند یعنی بودن در کنار حضرت امام در قبل و بعد انقلاب، چند نکته را که برای شخص بنده آموزنده بود و در کنار دیگران کمتر این خصوصیات را دیدم ذکر می کنم.
نکتۀ اول برخورد آن مرحوم با دوستان و مراجعین بود-باتوجه به موقعیتی که مرحوم حاج احمد آقا در آن قرار داشت و این قدرت بزرگی بود که می توانست ایشان را وسوسه کند تا از آن استفاه کند-اما در شیوه اخلاقی ایشان در برخورد با دوستان هیچ تغییری حس نشد. ایشان در سکوت محض به سخنان مراجعه کننده گوش می داد و آرامش از رفتار و اخلاق ایشان هیچگاه دور نمی شد. حتی اگر نظر مخالفی با مخاطب داشت آن نظر را با خنده و گاهی با شوخی عنوان می کرد به نحوی که به مراجعه کننده آرامش می داد. یادم می آید، وقتی، عده ای از دوستداران که فکر می کردند، حاج احمد آقا به نفع گروه دیگری حرکت می کند، با ناراحتی به دفتر امام رفتند، بعد از ملاقات با ایشان در مراجعت گفتند: ما استغفار می کنیم، ما فکر می کردیم ایشان یک بعدی برخورد می کنند و ما را خوب تحویل نمی گیرند.
بنده کسانی را می شناختم که حاج احمد آقا از نظر فکری با آنها موافق نبود، اما همیشه با آنها برخورد اسلامی داشت چرا که ایشان یک تزی داشت که می گفت: امام مال همه است و متعلق به حزب و شخص خاصی نیست و همه باید احساس کنند از امام می توانند به صورت مساوی بهره ببرند. در قاموس حاج احمد آقا تکبر، خشونت و رفتار بی ادبانه نبود.
ویژگی دیگری که می توانم به آن اشاره بکنم این بود که نظر خودش را در مقام رابط امام و امت و امام و مسؤولین هیچ دخالت نمی داد. و این از دو جهت نمود خوبی داشت: یکی اینکه ایشان در ملاقات دادن به مسؤولین و امت، علی رغم شایعاتی که از دوستان و دشمنان وجود داشت هیچ فرقی قائل نمی شد و تا حد امکان تمام مسؤولین را-از هر گروه و حزبی که بودند-در تماس با امام قرار می داد حتی اگر افراد و گروههای مخالف هم از امام ملاقات می خواستند در صورت عدم وجود مشکل امنیتی به آنها کمک می کرد که
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 516
با امام دیدار کنند.
ویژگی دیگری که باید به آن اشاره بکنم این است که در ملاقتهایی که مسؤولین و مردم با امام داشتند ایشان امام را با افراد تنها می گذاشت، در حالی که بارها و دربارۀ مراجع بزرگ تقلید و همچنین مسؤولین ردۀ بالای نظام این امر اتفاق نیفتاده است. نکته دیگری که در این ملاقاتها جلب نظر می کرد. این بود که مرحوم حاج احمد آقا آنچه را که فرمایش امام بود-حتی اگر خودشان با توجه به اینکه متفکر بزرگی بودند و بر روی بعضی از مسائل نظر خاصی داشتند و در درون با آن موافقت نداشتند، نظر خودشان را اعمال نمی کردند. حتی در مراکز حساسی مثل شورای امنیت ملی که احتمال هرگونه برداشت غلط برای افراد دیگری پیش می آمد-عین کلمات امام را می خواندند.
□ اگر خاطره ای از آن مرحوم دارید، نقل کنید.
ایشان مایل بود در سفرها، شناخته نشود. لذا هنگام سفر تأکید می کردند که مخارج از حد قناعت بالاتر نرود. در وقت سفر علاقمند بود با افراد مسن و قدیمی و کشاورز و کارگر نشست و برخاست کند. یادم می آید در سفری که به بندرعباس و جزیرۀ ابوموسی داشتیم، در قهوه خانه های بین راه توقف و چنان گرم و صمیمی با آنها برخورد می کرد که افراد جذب اخلاق حسنۀ ایشان می شدند.
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 517