خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمد هاشمی
بسمه تعالی
به نظر من حاج احمد آقا نقش مهمی در پیشبرد اهداف نهضت و پیروزی انقلاب داشت. با توجه به اینکه در همان سالیان اول انقلاب حضرت امام از ایران تبعید شده بودند و پس از مدت کوتاهی فرزند فرزانه و گرانقدرشان مرحوم حاج آقا مصطفی نیز دستگیر شدند، طبیعتاً تنها کسی که می توانست به عنوان پل ارتباطی بین انقلابیون و حضرت امام باشد مرحوم حاج احمد آقا بودند. در آن زمان ساواک سعی داشت هرگونه آثاری را از حضرت امام محو نماید و لذا حضور فرزند گرانقدرشان در قم می توانست بالاترین امید برای انقلابیون و طلاب حوزه باشد، هرگونه اطلاعیه و یا پیام که در خارج از کشور به مناسبت های خاصی از حضرت امام صادر می شد، در تکثیر و توزیع بین نیروهای انقلابی، نقش فرزند گرانقدرشان تعیین کننده بود. به یاد دارم در آن زمان خانه محقری را در یکی از محله های دورافتاده قم تهیه کرده بودند و با امکانات بسیار کم به تکثیر و توزیع بیانیه های حضرت امام اقدام می نمودند. طبیعتاً در آن شرایط با توجه به حساسیت ساواک و شاه این کار بسیار خطرناک بود، ولی در عین حال بدون هیچ گونه ترس و واهمه ای، شخص ایشان مسؤولیت این وظیفه را به دوش داشتند.
در این مقطع حساس گهگاهی ایشان با مسافرت به صورت قاچاق و با انواع خطراتی که می توانست متوجه ایشان باشد از ایران خارج می شدند و با ارتباط با حضرت امام مسائل عمده انقلاب را به ایشان منتقل می کردند و دستورالعمل های لازم را برای
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 549
انقلابیون از حضرت امام می گرفتند با اوج گیری شورش مردم پس از شهادت مرحوم آیت الله حاج سید مصطفی خمینی که در این مقطع ایشان در عراق به سر می بردند و طبیعتاً جامعه بیش از پیش تشنه رهنمودهای حضرت امام بود، ایشان از کانالهای مختلف، نامه ها و اطلاعیه های حضرت امام را از طریق تلفن های افراد مختلف گمنام به ایران منتقل می کردند تا از طریق تکثیر آن به استانها و شهرهای مختلف کشور فرستاده شود تا اینکه همان گونه که حضرت امام فرمودند با توجه به تنگناهایی که دولت عراق برای حضرت امام به وجود آورده بود و عملاً اقامت ایشان در عراق دچار مشکل شده بود، با مشورت شخص ایشان عراق را به مقصد کویت ترک گفتند، ولی به دلیل عدم تحمل دولت کویت از وجود شخصیتی چون امام از آنجا عازم پاریس شدند که در این مقطع مسؤولیت فرزند گرانقدر حضرت امام، آقای حاج احمد آقا در رابطه با انقلاب و مسائل کلیدی آن مضاعف بود. در این مقطع تنها پل ارتباطی بین مردم و حضرت امام شخص ایشان بود و پس از ورود حضرت امام به ایران، ضمن مواظبت کامل و خالصانه ایشان از شخص حضرت امام، عمده ترین مسائل انقلاب نیز از حضور ایشان در صحنه های مختلف بی بهره نبود و طبیعتاً حلاّل مشکلات و تکیه گاه امام و امت، شخص ایشان بودند و با امانتداری خاص خودشان هرگونه مسأله ای را بدون دخالت دادن نظریات شخصی خود به امام منتقل می کردند و نظرات امام را نیز با همان امانت به مردم منتقل می نمودند که بارها حضرت امام اظهار خرسندی و خشنودی خود را از نقش مخلصانه ایشان در مسائل گوناگون انقلاب، مخصوصاً مسائل جنگ اظهار فرمودند.
از جمله خصلت های ایشان مردمی بودن و روحیه تواضع و برخوردهای صادقانه با دوستان و مردم مستضعف بود. ایشان کراراً بدون اطلاع قبلی، گاهی به خانه افراد مستضعف سر می زدند و در آن حال تمام همراهان خود را بیرون می فرستادند و مخفیانه به حل مشکلات زندگانی اینگونه افراد می پرداختند. چندی قبل با ایشان به منزل یکی از افراد رفتیم. مدتی که نشستیم ایشان گفتند که من از منزل بیرون بروم و خودشان چند لحظه می مانند و بعد بیرون می آیند. پس از رحلت ایشان بود که آن دوست ما به من گفتند، در آن روز که ایشان به منزل ما آمدند، در آنجا پولی را در اختیار همسر من گذاشتند و افزودند این پول را فقط برای تهیه جهیزیه برای دخترتان صرف کنید، و اگر باز نیازی بود
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 550
به من اطلاع دهید. از این قبیل کارها به کرات من از ایشان سراغ داشتم. زندگی شخصی ایشان بسیار زندگی ساده ای بود. حتی بعضی از مواقع، عبا با لباس ارزشمندی را که به عنوان هدیه به ایشان می دادند بلافاصله آن را به دیگری می دادند.
آخرین ملاقات من روز چهارشنبه قبل از فوت ایشان بود. در اتاق استفتائات و مسائل شرعی بیت امام بود، که ایشان در ماههای اخیر مخصوصاً ماه مبارک رمضان بخشی از وقت شان را به جواب دادن به تلفنهای مسائل شرعی صرف می کردند و می گفتند، این کار برایشان لذت آور و آرامش بخش می باشد و با بیانی لبریز از صمیمیت، مشکلات شرعی را جواب می دادند. آن روز نیز طبق معمول تا ساعت یک بعد از ظهر جواب مسأله دادند و سپس تشریف بردند که از آن پس من دیگر با ایشان ملاقاتی نداشتم.
مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد آقا از همان روزهای نخست شروع به تحصیلات دینی، ذکاوت و هوش سرشار ایشان مورد توجه بود و به دلیل اینکه وابستگی به حضرت امام داشتند، یک موقعیت استثنایی در جهت فراگیری علوم اسلامی برای ایشان آماده شده بود از جمله اساتیدی که ایشان داشتند، اساتید معمولی نبودند، حتی درسهای ابتدایی حوزه ای را در محضر اساتید بزرگی که خودشان درسهای سطوح عالی را تدریس می کردند می آموختند. به یاد دارم ایشان می گفتند که فلان کتاب ادبی را که در «جامع المقدمات» است، پیش حضرت آیت الله آقای ابطحی کاشانی آموخته اند. طبیعتاً این موقعیت تنها برای ایشان به دلیل وابستگی شان به حضرت امام مهیا بود:
پس از پایان سطوح عالی، سالیانی را در خدمت اساتید بزرگ درس خارج گذراندند. از جمله مرحوم آیت الله العظمی حائری که در آن زمان بحث خمس داشتند و دوران نسبتاً زیادی را در درس حضرت آیت الله آقای شبیری زنجانی که در آن مقطع کتاب حج تدریس می نمودند، شرکت کردند. مسائل فلسفی و معقول را نیز به طور مشروح و با دقت کامل در محضر اساتید حوزه علمیه قم گذراندند. با توجه به تصدی شغلهایی پس از رحلت حضرت امام که شرط آن اجتهاد بود می توان گفت، ایشان فردی صاحب نظر در حد اجتهاد بودند.
کتابگنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 551