شأن و منزلت مجلس

شأن و منزلت مجلس 

 (مصاحبه با حجت الاسلام محمد رجایی نماینده مجلس شورای اسلامی)

‏ ‏

اشاره-‏  حجت الاسلام محمد رجایی متولد سال 1337 در شهرستان گناباد استان خراسان رضوی است. وی در ابتدا وارد حوزه علمیه شهرستان محل سکونت خود یعنی گناباد (شهر بیدخت) می شود و برای کسب درجات بالاتر در سال 1353 راهی حوزه علمیه مشهد می شود. آشنایی با رهبر معظم انقلاب در مشهد باعث می شود که این طلبه جوان با امام و اندیشه های امام خمینی نیز آشنا شود. وی پس از تحولات انقلاب اسلامی برای اخذ مدرک دکترای خود راهی انگلستان شده و در رشته اقتصاد فارغ التحصیل می شود. در ایامی که در انگلیس مشغول تحصیل است مسئولیت مرکز اسلامی در شهرهای منچستر و نیوکاسل را می پذیرد و به امر تبلیغ اسلام و انقلاب اسلامی مبادرت می ورزد. رجایی در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه گناباد و بجستان راهی ساختمان مجلس می شود. وی اکنون در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی حضور دارد. در ادامه گفتگوی اختصاصی خبرنگار نشریه حضور را با ایشان می خوانید.‏

 

 برای آشنایی بیشتر خوانندگان حضور، در ابتدا مختصری از سوابق و فعالیت های خودتان را بیان بفرمایید. ‏

حجت الاسلام محمد رجایی:‏ در سال 1353 برای ادامه دادن علوم حوزوی راهی شهر مشهد شدم. البته قبل از حضور در شهر مشهد در حوزه علمیه شهرستان گناباد (شهر بیدخت)یک سال از محضر استاد بزررگوار و وارسته حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عفیفی(ره) کسب فیض کردم. یکی از توفیقات من در شهر مشهد که در آن زمان یک طلبه جوان بودم این بود که به واسطه برخی از طلاب گنابادی که از بنده بزرگ تر بودند با حضرت آیت الله خامنه ای آشنا شدم و در جلسات ایشان شرکت می کردم. ‏

حضورج. 94صفحه 126

‏آن جلسات راه جدیدی بر من گشود و باعث آشنایی با امام خمینی(ره) شد. در آن دوران با راه‏ ‎‎‏امام آشنا شدم و تا آن اندازه که خداوند توفیق داد توانستم در آن مسیر حرکت کنم. در روزی که روزنامه اطلاعات به امام اهانت کرده بود در شهر مقدس مشهد در مسجد حاج ملاحیدر حدود 40 الی 50 نفر از طلاب و دانشجویان به حالت اعتراض جمع شده بودند و بعد از نماز ظهر و عصر از مسجد تا چهار راه خسروی راه پیمایی کردند و برای اولین بار در سال‏‎‎‎‏های اخیر شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه را سردادند. در چهارراه خسروی مأمورین ساواک رسیدند و به تظاهرکنندگان حمله کرده و 13 نفر ـ2 دانشجو و 11 طلبه ـ را دستگیر کردند. بنده هم در آن جمع حضور داشتم و در آن روز دستگیر شدم. چند روز در ساواک و شهربانی بودم تا اینکه به دلیل عدم اعتراف در ساواک و در دادگاه نظامی و با فشار علماء مشهد و اتفاقات قم آزاد شدم. بعد از وقوع انقلاب اسلامی هم سعی کردم فعالیت خودم را ادامه دهم. در کمیته انقلاب اسلامی مشهد در قسمت کمک به محرومین فعالیت کردم. بعد از مدتی به عنوان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان گناباد انتخاب شدم. از سال 1361 به این طرف از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استعفا دادم و برای ادامه تحصیلات به قم(مدرسه فیضیه) مهاجرت نمودم. در قم به طور همزمان در دروس دانشگاهی و حوزوی تحصیل می‎کردم. چند سال پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد و تدریس دروس اقتصادی در قم، برای گرفتن مدرک دکترا عازم انگلستان شدم. از دانشگاه دورهام پذیرش گرفتم. البته قبلاً پذیرش مشروط گرفته بودم. مدتی مسئول مرکز اسلامی شهر منچستر بودم و برای تحصیل بین منچستر و دورهام تردد داشتم و سپس مسئولیت مرکز اسلامی و امامت جمعه شهر نیوکاسل را که خیلی نزدیک شهر دورهام بود به عهده گرفتم. به حمدالله خدا توفیق داد که بعد از پنج سال تلاش توانستم از ‏‏رساله دکترای خود دفاع و مدرک آن را از این دانشگاه دریافت نمایم. بعد از اینکه از انگلستان به ایران برگشتم این برگشتن با انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره نهم مصادف شد. هنگامی که در انگلیس مشغول تحصیل و کار بودم تعداد زیادی از دوستان به من پیشنهاد دادند که برای نمایندگی مجلس کاندیدا شوم. خدا لطف کرد و پس از حضور در انتخابات مجلس به افتخار نمایندگی مردم شریف و نجیب شهرستان‏‎‎‎‏های گناباد و بجستان نائل گردیدم.‏


حضورج. 94صفحه 127

 

امام خمینی مجلس را در راس امور می دانستند. نظر شما در خصوص جایگاه و نقش مجلس در شرایط کنونی چیست؟ ‏

رجایی:‏ حضرت امام فرمودند که مجلس در راس امور است و ادامه هم دادند که اگر خوب باشد امور اصلاح می‎شود اما اگر مجلس بد باشد و به وظیفه اش عمل نکند در کشور مشکلات به وجود می آید (قریب به این مضامین). این یک واقعیت است که مجلس خوب و قوی می تواند نقش بی‏‎‎‎‏بدیلی در توسعه کشور داشته و نیز نماینده واقعی مردم و افکار عمومی جامعه باشد. نمایندگان مجلس افرادی هستند که مردم با شناخت دقیق و مناسب خود (در غیرکلان شهرها و شهرهای خیلی بزرگ) دست به انتخاب آنها می‎زنند. انتخابات مجلس از این نظر با انتخابات ریاست‎جمهوری فرق می‏‎‎‎‏کند. در انتخابات ریاست جمهوری معمولاً مردم شناخت مستقیم و کافی از کاندیداها ندارند. بر اساس اطلاعاتی که در هر دوره از انتخابات به مردم داده می‎شود و شعارهائی که کاندیداها برای مردم طرح می کنند رئیس جمهور را انتخاب می نمایند. از آنجا که معمولاً نمایندگان مجلس از حوزه انتخابیه هستند و در گذشته مردم با آنها آشنایی دارند با شناخت مناسب خود به کاندیداهای مجلس رأی می دهند. نمایندگان مجلس می توانند خواسته های مردم را بیشتر منعکس کنند و به خاطر این مسائل امام فرمودند که مجلـس در رأس امور است. نمایندگان مجلس به عنوان وکیل مردم در مجلس حضور دارند و به عنوان وکیل مردم بر اوضاع کشور نظارت دارند و باید مسائل مملکت را کنترل و رصد کنند. اینکه در چند سال اخیر مقداری شان و منزلت مجلس کاهش پیدا کرده به عملکرد برخی از دولت ها وخود مجلس برمی گردد. متأسفانه برخی اوقات وقتی فردی رأی بالایی می آورد تصور می کند می تواند به هر صورتی که خودش علاقه داشته باشد کار کند و وزرا را هم صرفاً بر اساس ‏


‎‎‏تمایلات خودش انتخاب نماید. باید به این نکته توجه داشته باشیم که مردمی که به رئیس‏‎‎‎‏جمهور رأی می دهند با عنایت به این موضوع رأی می دهند که مجلسی هم وجود دارد و از همه بالاتر ولی فقیهی وجود دارد و دولت باید در چهارچوب قانون اساسی حرکت کند. هر کاندیدایی اگر به مردم اعلام کند که من پس از رأی آوردن صرفاً طبق نظر خودم عمل خواهم کرد قطعاً مردم به وی رأی نخواهند داد. طبق قانون اساسی یکی از ارکان کشور مجلس است و دولت ها باید در چارچوب سیاست هایی که مجـلس تبییـن می کند حرکـت کنند. بعضی وقت ها کاهش نقش مجلس به دولت هایی برمی گردد که فکر می کنند چون رأی مردم را پشت سر خود دارند نباید خیلی به مجلس توجه کنند.‏


حضورج. 94صفحه 128

‏برخی از این کاهش نقش و جایگاه در کشور هم به خود مجلس برمی‎گردد. در شرایط کنونی نمایندگان مجلس به شدت درگیر کارهای مختلف هستند. امر قانون گذاری به خودی خود وقت زیادی را از مجلس می‎گیرد. در کنـار این وظیفـه نماینـدگان باید به امر نظـارت بر حسـن ‏اجرای قانون هم بپردازند. نظارت بر حسن اجرای قانون است که شان و منزلت مجلس را تثبیت‏ ‏می‎کند. اما یک کار دیگر هم نمایندگان مجلس با اینکه جزء وظایف ذاتی آنها نیست باید انجام دهند و آن پیگیری مسائل حوزه انتخابیه است. سیستم اداری در کشور ما به گونه ای سازماندهی شده که تا نماینده یک شهرستان به دنبال کارهای شهرستان خود نرود کارها می خوابد و رو به جلو حرکت نمی‎کند. از طرفی مردم هم انتظار دارند کارهای شهرستان توسط نماینده پیگیری شود. نماینده هم اگر بخواهد مسائل شهرستان و حوزه انتخابیه اش به سمت جلو پیش برود باید وقت بگذارد و پیگیری کند. این مسائل باعث می شود که یک نماینده دیگر زمان کافی برای یکی از ابعاد و وظایف مهم خود که نظارت صحیح بر حسن اجرای قوانین است نداشته باشد و نتواند برای این موضوع وقت مناسب اختصاص دهد. اگر نظارت کافی از سوی مجلس نباشد دولت هم بعضی وقت ها خودش را مقید به اینکه قوانین مصوب مجلس را اجرا کند نمی‎بیند. در چنین شرایطی قوانین مصوب مجلس به طور کامل اجرا نمی شود و مجلس هم پیگیر نمی‎شود که چرا قوانین درست اجرا نشد. به دلیل اینکه نمایندگان به شدت درگیر کارهای مختلفی هستند که به صورت خواسته یا ناخواسته گرفتار آن شده اند کمتر فرصت پیدا می کنند به امور نظارتی در کشور بپردازند. ‏


حضورج. 94صفحه 129

‏یکی دیگر از نقاط ضعفی که مجلس می تواند گرفتار آن شود سیاسی کاری است که از دو جهت می تواند به نقشش در انجام رسالتی که قانون اساسی بر عهده‏‎‎‎‏اش گذاشته و درنتیجه جایگاهش اثر منفی بگذارد. اول از این جهت که صرفاً بخاطر مسائل سیاسی و جناحی همکاری لازم را با دولت نداشته باشد و یا برعکس به خاطر تعصبات جناحـی و گروهی اشتباهـات دولت‏ ‏را نادیده گرفته و کورکورانه از عملکرد دولت حمایت نماید و در نتیجه از یک طرف منافع ملی آسیب ببیند و از طرف دیگر دولت هم متقابلاً با انگیزه های سیاسی سعی در تضعیف مجلس داشته باشد که هر دو مطلب موجب تضعیف جایگاه مجلس می‏‎‎‎‏شود. البته دولت‏‎‎‎‏ها هم گاهی صرفاً بخاطر مسائل سیاسی و جناحی سعی در تضعیف مجلس دارند. دوم از این جهت که در تقسیم مسئولیت‏‎‎‎‏ها در داخل مجلس رعایت انتخاب اصلح نمی‏‎‎‎‏شود و احیاناً افراد ضعیف تر صرفاً به دلایل سیاسی یا قومی بر دیگران ترجیح داده می‏‎‎‎‏شوند. این مطلب از طریق تأثیر بر عملکرد مجلس می‏‎‎‎‏تواند باعث تضعیف آن گردد. ‏


‎‎‏این مطلب هم باید اضافه شود که به دلیل اشتغالات زیاد نمایندگان و وجود طرح‏‎‎‎‏های متعدد گاهی وقتها احساس می شود که مجلس تبدیل به کارخانه تولید قانون شده است. برخی قوانین از استحکام لازم برخوردار نیستند. متأسفانه گاهی رئیس جلسه هم عجله دارد که طرح‏‎‎‎‏ها زود به تصویب برسد لذا از موافق و مخالف می خواهد که صحبت نکنند. این مساله باعث می شود که گاهی رای‏‎‎‎‏گیری قبل از روشن شدن جوانب امر برای نمایندگان صورت بگیرد و طبیعتاً از روی آگاهی نباشد. من شخصاً نمی‏‎‎‎‏توانم بفهمم چرا برخی اصرار در تصویب سریع طرح‏‎‎‎‏ها و لوایح دارند، با وجودی که می‏‎‎‎‏بینیم این گونه قوانین از استحکام لازم برخوردار نیستند. اخیراً تلفن‏‎‎‎‏های همراه هم مزید بر علت شده و تعداد زیادی از نمایندگان در صحن علنی مجلس مجبور به پاسخگویی به موکلان شان هستند و در نتیجه حواس شان به طور کامل به مباحث مطرح در صحن مجلس نخواهد بود.‏

حضورج. 94صفحه 130

 

 به عنوان یکی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تا چه اندازه عملکرد مجلس نهم را مثبت می‎دانید؟‏

رجایی:‏ نمایندگان زحمات زیادی می‏‎‎‎‏کشند. اگر بخواهیم ساعت کاری نمایندگان را در نظر بگیریم ساعت کاری مفید بسیاری از آنها بیش از 13 الی 14 ساعت در شبانه روز است. یک نماینده در روزهای کاری مجلس و روزهای سرکشی از حوزه انتخابیه از صبح که برای نماز بیدار می شود کارش شروع می شود و معمولا تا ساعت 1 و 2 نیمه شب ادامه پیدا می کند. ساعت استراحت یک نماینده در شبانه روز بسیار اندک است. اکثریت نمایندگان مجلس در دوره نهم افراد دلسوزی هستند و از طرح ها و لوایحی که برای اقشار آسیب‎پذیر و به طور کلی جامعه در دستور قرار می گیرد به شدت حمایت می کنند. این موضوعات به این معنا نیست که ‏همه خروجی های مجلس خوب باشد. دلیل آن این است که وقت کافی برای یک نماینده باقی نمی ماند و آنها درگیر کارهای بسیار متعدد و متفاوتی می شوند. علی رغم اینکه نمایندگان مجلس وقت زیادی می گذارند و تلاش زیادی می‎کنند نمی توانیم ادعا کنیم که بهترین قوانین در آنجا به تصویب می‎رسد و دیگر نیازی به اصلاح ندارد. به اعتقاد من مجلس به شدت از لحاظ بعد نظارتی ضعیف است. به خاطر اینکه وقت نمایندگان پر هست و فرصتی برای نظارت ندارند و من فکر می کنم مجلس از این نظر نمره قابل قبولی نمی‎گیرد. 


حضورج. 94صفحه 131

 

 با توجه به تحولات اخیر ـ خصوصاً تصویب برجام در مجلس ـ ارزیابی شما از رابطه ایران و آمریکا چیست؟ آیا بر اساس دیدگاه حضرت امام خمینی این رابطه می تواند در گذر زمان بهبود پیدا کند؟‏

رجایی:‏ حضرت امام فرمودند که رابطه آمریکا با ایران مانند رابطه گرگ و میش است. طبیعتاً تا زمانی که این نوع رابطه وجود داشته باشد به نفع ما نخواهد بود. این بدین معنا نیست که خط قرمزی وجود داشته باشد و ما هیچ وقت نتوانیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم. ممکن است زمانی برسد و ما به اندازه کافی قدرتمند شویم و یا آمریکا از گرگ بودن خود فاصله بگیرد در آن صورت ارتباط اشکالی نخواهد داشت. ‏

‏طبیعی است که در شرایط کنونی خیلی امیدی به آمریکا نیست. نگرانی حضرت امام این بود که آمریکا به نظام ما آسیب برساند یا اینکه فرهنگ اسلامی ما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر از نظر انسجام داخلی قوی باشیم و فرهنگ دینی خودمان را تقویت کنیم و از نظر تکنولوژی نیز پیشرفت نمائیم دیگر نگرانی از بابت این خطرها نخواهیم داشت. در دنیا فقط یک کشور هست که ما آن را به رسمیت نمی شناسیم و آن هم رژیم اشغالگر قدس است که هیچ وقت نمی توانیم با آن رابطه برقرار کنیم چرا که آن را را به رسمیت نمی شناسیم اما آمریکا کشوری است که ما آن را به رسمیت شناخته ایم. در نهایت باید گفت زمانی باید به سمت رابطه با آمریکا حرکت کنیم که یک رابطه با احترام متقابل و به دور از توطئه و سلطه گری وجود داشته باشد و یک ضمانتی وجود داشته باشد که این رابطه ضرری برای انقلاب اسلامی ما نخواهد داشت. طبیعی است که زمان آن را مقام معظم رهبری تعیین می‏‎‎‎‏کنند و همه ما باید به نظر ایشان پایبند بوده و از ‏‏آن پیروی کنیم. ‏

حضورج. 94صفحه 132

 شما چقدر به برقراری یک رابطه سازنده با آمریکا و نتایج آن رابطه خوشبین هستید؟‏

رجایی:‏ اگر آن شرط برقرار باشد، از درون محکم شویم، اقتصاد مقاومتی را هم مدنظر داشته باشیم و توانمندیهای لازم را به دست بیاوریم می توان به این رابطه فکر کرد. طبیعی است که رابطه با هر کشوری می تواند منافع متقابل داشته باشد. شرط اصلی این است که ما از نظر داخلی قوی و منسجم باشیم و رابطه دو کشور به صورت احترام متقابل باشد نه اینکه رابطه ایران و آمریکا بخواهد مانند رابطه یک ارباب با نوکر خود باشد،آنگونه که قبل از انقلاب اسلامی بود. ‏

 

 نمایندگان مجلس در تصمیم گیری های خود به ویژه تصویب طرح ها و لوایح تا چه اندازه به اندیشه ها و محورهای فکری امام توجه می کنند؟‏

رجایی:‏ خوشبختانه در مجلس نهم اکثریت قاطع نمایندگان در مواردی که اطمینان پیدا می‎کنند که نظر حضرت امام در خصوص یک موضوع چه بوده یا اینکه رهبر معظم انقلاب در این مورد چه نظری دارند به صورت بسیار جدی از آن حمایت می‎کنند و در رأی گیری‎هایشان آنها را لحاظ می‎نمایند. اگر گاهی اوقات هم اختلاف نظرهایی پیش می ‎آید به خاطر این است که برداشت ها متفاوت می باشد. گاهی اوقات که برای همه نمایندگان مجلس نظر حضرت امام یا رهبر معظم انقلاب شفاف نیست اختلاف نظرهایی پیش می آید اما اگر بر همه نمایندگان مجلس این دیدگاه ها و نظرات واضح و روشن باشد خودشان را متعهد می بینند که نسبت به این نظرات پایبند باشند. ‏

 

 اگر حضرت امام خمینی در شرایط کنونی زنده بودند به کدام یک از مشکلات موجود در جهان اسلام توجه بیشتری می کردند؟‏

حضورج. 94صفحه 133


‎‎رجایی:‏ به نظر من در حال حاضر جهان اسلام با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‎کند. استکبار جهانی با شیطنت های خود و با استفاده از مهره های خود در منطقه، مسلمانان را به جان هم انداخته و درگیری های زیادی ایجاد کرده است. بحث داعش و ناامنی های آن بزرگ ترین مصیبتی است که اگر حضرت امام زنده بودند آن بزرگوار بر روی آن تمرکز و برای آن دلسوزی می کردند. حضرت امام وحدت را بسیار مهم می دانستند و معتقد بودند که اگر هر کدام از مسلمانان جهان یک سطل آب بر روی اسرائیل بریزند اسرائیل را آب می برد. حضرت امام به کرّات بر روی وحدت جامعه اسلامی تاکید داشتند. به همان میزانی که وحدت امت اسلامی برای مسلمانان سودآور است به همان میزان برای دشمنان امت اسلامی خطرناک است. از همان زمان در دانشگاه های دنیا بحث شیعه شناسی و اسلام شناسی را شروع کردند. اگر به دانشگاه های دنیا مراجعه کنید متوجه می شوید تعداد زیادی از دانشگا ه های دنیا یک دپارتمانی به نام شیعه شناسی دارند. ‏

‏هدف آنها لزوماً این نیست که شیعه را بشناسند و اگر شیعه حق است از آن تبعیت کنند بلکه هدف آنها این است که می خواهند ببینند شیعه چه فرهنگ و آدابی دارد و چگونه شد که تشیع توانست انقلاب بزرگ اسلامی را در ایران شکل دهد و چه راه هایی وجود دارد که شیعه را منحرف کنند یا آن را در صورت لزوم تحت فشار قرار دهند. متأسفانه آنها بعد از چندین سال مطالعه به این نتیجه رسیدند که یک روزنه ها و تفکراتی وجود دارد که می توان بین مسلمانان اختلاف ایجاد کرد. از یک طرف به سراغ وهابیت رفتند چرا که می دانستند گروهی در بین مسلمانان وجود دارد که شیعه را قبول ندارد و تکفیر می کند. لذا وهابیت را در کشورهای مختلف از جمله در عربستان که مرکز وهابیت است پرورش و توسعه دادند. در این راستا وهابیت را در سایر کشورها از جمله پاکستان و افغانستان نیز گسترش دادند. در کشورهای غربی وهابیت بسیاری از مساجد را تحت کنترل خود درآورد و دولت های غربی هم عمدتاً با آنها همکاری کرده یا چشم خود را بر فعالیت‏‎‎‎‏های آنان بستند. موضوع بسیار مهم دیگر این بود که بین شیعیان هم تعصبات فرقه ای را دامن زدند به گونه ای که عـده ای از شیعـیان هـم متاسـفانه تحت تاثیر تبلیغات کشورهای خارجی یا عوامل متعصب ناآگاه داخـلی وارد عرصـه شـدند و به‏ ‏ایجاد اختلاف دامن زدند. این دسته از شیعیان در مجالس عزاداری و یا بعضی مناسبت ها با توهین کردن به شخصیت هایی که برای اهل سنت قابل احترام هستند باعث شدند که تنش ها بین شیعه و اهل سنت تشدید شود و شرایط این گونه شود که از نظر من برای جامعه اسلامی یک فاجعه است. در شرایط کنونی دنیای ضد اسلام صفا می کند چرا که مشاهده می کند مسلمانان به جان همدیگر افتاده اند و خون همدیگر را می ریزند. ‏ 

page 134]]‎]]

 

 نظر شما در خصوص ریشه های شکل گیری گروه تکفیری داعش چیست؟‏

رجایی:‏ ریشه اصلی این گروه ها توطئه استکبار جهانی علیه اسلام و مسلمانان است که از تفاوت‏‎‎‎‏های مذهبی سوء استفاده کرده وموجب تحریک افراد ناآگاه را فراهم می‏‎‎‎‏نمایند. برخی از جوانان داعشی که آن جنایات را انجام می دهند افراد متدین متعصب هستند اما در یک مکتب انحرافی تربیت شده اند و رشد پیدا کرده اند و آن کارها را برای رضای خدا انجام می دهند. البته باید بر این نکته تاکید شود که برخی از این جوانان داعشی مزدور هستند و در این طیف قرار نمی گیرند. ‏

‏برخی از این داعشی ها معتقد هستند به محض اینکه کشته شوند با پیامبر بزرگ اسلام بر سر یک سفره حاضر می‎شوند. برخی از این داعشی ها آنقدر ناآگاه هستند که همیشه با خودشان قاشق و چنگال حمل می کنند تا وقتی کشته شدند با پیامبر بزرگ اسلام بر سر یک سفره بنشینند. این ناآگاهی ها و تلاش‎ هایی که استکبار جهانی کرده با همکاری دولت های دست نشانده مانند عربستان و با ناآگاهی برخی جوانان شیعه و متأسفانه تعصب برخی از علمای شیعه باعث شده که ‏‏دورنمای خوبی نتوانیم از جهان اسلام تصور کنیم مگر اینکه بزرگان شیعه و سنی با هم بنشینند و اختلافات را برطرف کنند. فتوای مقام معظم رهبری که فرمودند اهانت به شخصیت‎های مورد احترام اهل سنت حرام است یک گام مهمی در راستای خط امام بود که وحدت را ترویج می‎کند و باعث می شود اختلافات کنار گذاشه شود. همه ما وظیفه داریم که این جوانان شیعه را که از روی ناآگاهی و تعصب کاری می کنند که باعث ریخته شدن خون مسلمانان می شود آگاه کنیم و برای غیر شیعه ها هم روشنگری کنیم تا اسلام ناب محمدی که حضرت امام مطرح کردند در جامعه تحقق و رواج پیدا کند و اختلافات هم از بین برود. ‏


حضورج. 94صفحه 135

 

آیا تاکنون در زمینه افکار و اندیشه های امام خمینی کار پژوهشی انجام داده اید؟‏

رجایی:‏ موضوع پایان نامه من در مقطع کارشناسی ارشد بانکداری اسلامی در ایران بود که مبانی فقهی آن را عمدتاً از کتاب‎های حضرت امام به ویژه کتاب بیع و تحریرالوسیله استفاده کردم. با توجه به اینکه رشته تحصیلی من اقتصاد بود بیشتر مبانی فکری و فقهی را از دیدگاه های امام کمک گرفتم. ‏

 

 اگر خاطره ای از امام دارید بیان کنید.‏

رجایی:‏ از زمان نوجوانی با امام آشنا شدم. کاری که آن زمان انجام می دادیم تبلیغ اندیشه ها و تفکرات حضرت امام بود. به یاد دارم که در سال دوم طلبگی به تبلیغ رفتم. دلیل آن هم این بود که احساس می کردم افکار امام را باید نشر و توسعه داد. در آن زمان اعلامیه حضرت امام را توزیع می کردیم. یکی از آرزوهایم زیارت حضرت امام(ره) بود. فقط یک بار این توفیق نصیبم شد که با حضرت امام ملاقات داشته باشم. وقتی امام در قم تشریف داشتند به حضور ایشان شرف‎یاب شدم و آن روز برای من یک روز تاریخی و به یاد ماندنی بود. از سال دوم طلبگی با اندیشه امام همراه بودم، با اندیشه حضرت امام زندگی خودم را شکل دادم و مقلد ایشان بودم. در حد خودم و تا آنجا که توان دارم سعی می کنم در راه ایشان قدم بردارم و پیرو ایشان باشم. ‏

 

 به نظر شما مهمترین ویژگی های امام خمینی چه بود که باعث شد مردم کشور و حتی‏ ‏جامعه مسلمانان را با خود همراه کند؟‏


حضورج. 94صفحه 136

رجایی:‏ در شخصیت امام چند ویژگی وجود داشت که یکی از آنها جامعیت ایشان بود. علمایی داشتیم که فقط در زمینه فقه کار کرده بودند و در زمینه سیاسی خیلی اطلاعاتی نداشتند و یا در زمینه فلسفه شناخت کافی نداشتند. حضرت امام در زمینه های فقه، فلسفه، عرفان و سیاست یک شخصیت سرآمد و صاحب نظر بودند. در کنار همه این خصوصیات حضرت امام اخلاص بالایی داشتند. امام هیچ چیز را برای خودشان نمی خواستند و همه چیزها را در راستای هدفشان تعریف می کردند. و آنگاه که احساس می‏‎‎‎‏کردند که به وظیفه‏‎‎‎‏شان عمل کرده‏‎‎‎‏اند از هیچ چیز نمی‏‎‎‎‏ترسیدند و به مشکلات سر راه اهمیت نمی‏‎‎‎‏دادند. حتماً به یاد دارید یا شنیده اید زمانی که حضرت امام در هواپیما حضور داشتند و از پاریس عازم ایران بودند از ایشان سئوال شد که چه احساسی دارید. حضرت امام در پاسخ گفتند که هیچ احساسی ندارم. این جمله خیلی مفهوم دارد. امام آن حرکت به آن بزرگی را رهبری کردند و هنگامی که عازم ایران بودند معلوم نبود چه اتفاقاتی برای ایشان بیفتد. ایشان خیلی خونسرد در هواپیما می خوابند و می گویند که احساس خاصی ندارم. احتمالا مقصود ایشان این بوده که یک وظیفه دینی بر عهده داشته و آن را انجام داده‏‎‎‎‏اند وکار خارق‏‎‎‎‏العاده‏‎‎‎‏ای نکرده‏‎‎‎‏اند و هر چه هم بشود اهمیت ندارد. همچنین امام می‏‎‎‎‏فرمودند نگویید من بلکه بگویید مکتب من. متأسفانه امروز منیت ها افزایش پیدا کرده که آفت بزرگی برای انفلاب اسلامی شده است.‏

‏ویژگی مهم دیگر حضرت امام مردم دار بودن ایشان بود. حضرت امام اعتقاد زیادی به قدرت مردم داشتند. امام معتقد بودند هرجا مردم حضور داشته باشند کارها به خوبی پیش می‎رود و مشکلات حل می‏‎‎‎‏شود. حضرت امام واقعا مردم و به ویژه اقشار کم درآمد را ولی نعمت می دانستند. ‏

‏قبل از انقلاب یکی از افرادی را می شناسم که در مشهد ساکن بود و معتقد بود حضرت امام ‏مانند ناخدایی است که کشتی را غرق می‎کند چرا که با این راههای معمولی و تظاهرات مردم اتفاقی رخ نمی دهد و کاری از دست مردم ساخته نیست. وی تنها راه را جنگ مسلحانه می دانست. ‏


[[page 137‎]]

‏حضرت امام با اعتقاد کامل فرمودند که مردم کارها را پیش می برند و ارتش را هم بخشی از مردم می دانستند و در نهایت همین طور هم شد. ‏

‏به طور خلاصه باید گفت که جامعیت حضرت امام خیلی مهم است ایشان هم سیاستمدار بود هم اخلاص داشت و هم مردمی بود. حدود سال 1360 بود که من در رشته الهیات تحصیل می کردم ـ قبل از آنکه رشته اقتصاد را شروع کنم ـ درسی به نام علوم سیاسی داشتیم. استاد آن درس که یکی از اساتید برجسته علوم سیاسی دانشگاه بود می گفت این بیان حضرت امام که آمریکا را شیطان بزرگ معرفی کرد بهترین تعبیری بود که می توانست تمام خصوصیات رژیم آمریکا را نشان دهد. حضرت امام در دانشگاه درس نخوانده بود و دکترای علوم سیاسی هم نداشت اما از نظر بینش و درک سیاسی و بینش اجتماعی در سطح بسیار بالایی قرار داشت. این مسائل باعث شد که امام در دل و قلوب مردم و جوانان جا باز کند. کار بزرگی که حضرت امام انجام دادند این بود که یک تئوری بزرگ برای مردم دنیا عرضه کردند و آن مردم سالاری دینی بود. در گذشته افراد به دو گروه تقسیم می‎شدند. افراد یا شرق‎ گرا بودند یا غرب گرا. افراد یا انقلابی بودند و به سمت کمونیست تمایل داشتند یا اینکه خیلی انقلابی نبودند و به سمت غرب می‎رفتند. این گونه تصور شده بود که فقط دو راه وجود دارد یا شرق یا غرب. شرقی ها می گفتند دین افیون ملت هاست. آنها می گفتند هر کسی دین داشته باشد این دین داری باعث می شود که وی خموده شود. امام آمدند این تصور را باطل کردند. با این انقلابی که رهبری کردند و به نتیجه رساندند نشان دادند که دین نه تنها افیون ملت ها نیست بلکه اگر درست درک و فهم شود می تواند عامل جهش شود. اگر ادعا کنیم یکی از عوامل سقوط کمونیسم در شوروی سابق همین انقلاب اسلامی ایران بود حرف گزافی نگفته ایم. آنها همه ایدئولوژی خودشان را بر این پایه بنا کرده بودند که دین به معنی خمودگی، بی حالی و پذیرش ظلم است اما امام آمد و این تفکر را باطل کرد. از طرفی این دیدگاه وجود داشت که اگر ما بخواهیم ‏‏پیشرفت کنیم باید به سمت غرب برویم. تا همین چند سال پیش در کشور خودمان روشنفکران و صاحبنظرانی بودند که می گفتند اگر ما می خواهیم به توسعه برسیم باید فرهنگ توسعه را هم بپذیریم. فرهنگ توسعه هم از نظر آنها همان فرهنگ غرب بود. بر اساس دیدگاه آنها چون حکومت دینی با آن فرهنگ سازگاری ندارد راه به جایی نمی برد و باعث عقب ماندگی جامعه می شود. خوشبختانه با ادامه رهبری انقلاب از سوی حضرت آیت الله خامنه ای این تفکر هم باطل شد. شما در حال حاضر وضعیت کشور خودمان را با کشورهایی که به سمت غرب رفتند مقایسه کنید. شما تکنولوژی، قدرت نظامی و قدرت ملی ما را با کشورهایی که حتی ارتباط بسیار صمیمی با غرب برقرار کردند مقایسه کنید ببینیدآنها کجا هستند و ما در چه جایگاهی قرار داریم. علیرغم دشمنی و کارشکنی و حتی تحریم‏‎‎‎‏های ناجوانمردانه غرب علیه ما برخی از فاصله های علمی خودمان با دنیا را بسیار کاهش دادیم. در علومی مانند نانو و انرژی هسته ای و سلول‎های بنیادی در مرز دانش روز دنیا در حال حرکت هستیم. علی رغم اینکه از نظر اقتصادی مشکلاتی هم داریم در حال حاضر هفدهمین اقتصاد دنیا هستیم. این موضوعات نشان داد آن تفکری که می گفت اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید فرهنگ غرب را بپذیریم و با نظام دینی نمی شود پیشرفت کرد اشتباه بوده است. در واقع کار بزرگ امام همین بود که این دو تفکر را تضعیف و باطل کند و یک تفکر جدید را به نام مردم سالاری دینی بیاورد. تفکری که باعث روحیه خود اتکائی و تحقق شعار ما می‏‎‎‎‏توانیم برای کشورمان و حتی دیگر مسلمانان پیرو حضرت امام شد. امروزه دنیای استکبار حتی از یک ایران با سلاح هسته ای نمی ترسد بلکه از آن تفکر ایران وحشت دارد. از این وحشت دارد که دنیا به این سمت و سو برود که ایده مردم سالاری دینی که در ایران موفقیت آمیز بوده را عملی کند و خود را از یوغ بردگی آنها نجات دهد. آنها می‎خواهند کاری کنند که این تفکر موفق نباشد. ‏


حضورج. 94صفحه 138

‎ ‎

حضورج. 94صفحه 139