فصل نهم بازار و بخش خصوصی

‏               ‏فصل نهم

‏ ‏ ‏

‏ ‏

بازار و بخش خصوصی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

 نقش و اهمیت بازار و بخش خصوصی در اقتصاد

‏ آفات بازار ‏

‏ برخی احکام جدید بازار  ‏


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 425

کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 426

1ـ9 نقش و اهمیت بازار و بخش خصوصی در اقتصاد

1-1‏-‏9 لزوم مشارکت دادن بخش خصوصی در فعالیتهای اقتصادی

‏ ‏

بدون پشتیبانی مردم نمی شود کار کرد

‏در هر صورت ما باید دنبال این معنا باشیم که مردم را نگه داریم، و‏‎ ‎‏همین طوری که آقایان می گویند؛ بدون پشتیبانی مردم نمی شود‏‎ ‎‏کارکرد. و پشتیبانی هم به این نیست که مردم الله اکبر بگویند این‏‎ ‎‏پشتیبانی نیست. پشتیبانی این است که همکاری کنند، همکاری‏‎ ‎‏این است که در تجارت همکاری کنند، شما مجال به آنها بدهید‏‎ ‎‏همکاری کنند. وقتی این مجال را شما دادید، مردم کمک شما‏‎ ‎‏هستند. و این طور نیست که بازار، مثلاً، سرتاته اش را ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ یک اشخاص فاسد، در یک بازار ـ البته پیدا می شود ـ‏‎ ‎‏یک عده ای فاسد و یک عده ای سودجو هم پیدا می شود، معلوم‏‎ ‎‏است این. اما مردم صحیح و مردم متدین و مردم کاردان زیاد‏‎ ‎‏هست در بازار. عامّه بازار هم آن طور نیست که خلافکار باشد.‏‎ ‎‏البته یک عده هم هستند. در چه جمعیتی است که نیست اینچنین؟‏‎ ‎‏همۀ جمعیتها این طور. مثلاً یک عده فاسد هم درشان هست.‏‎ ‎‏بنابراین باید ما مجال بدهیم به همۀ اینها. همان طوری که در‏‎ ‎‏کشاورزی شما عمل می کنید، که پشتیبانی می کنید و کشاورزی را‏‎ ‎‏آنها می کنند، شما پشتیبانی را می کنید، در این طور امور هم‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 427

‏چیزهایی را که مردم از شان کار بر می آید، معنی پشتیبانی این‏‎ ‎‏است که خود آنها عمل بکنند. اگر این طور عمل بشود، هم‏‎ ‎‏سرمایه هایی که ممکن است نیاورده باشند، وارد می شود در بازار‏‎ ‎‏و هم در بانکها و هم مردم کمککار می شوند و مطمئن می شوند، و‏‎ ‎‏هم اشخاصی که خیال می کنند که جمهوری اسلامی نمی خواهد‏‎ ‎‏برای مردم کار کند، می فهمند که کار می کند و کمک می کند.(535)‏

4 / 6 / 63

*  *  *

‏ ‏

بازار را کنار نگذارید (دولت فقط باید نظارت کند)

‏یک دولت محدود نمی تواند کار بکند، باید چهل میلیون جمعیت‏‎ ‎‏را در صحنه نگه دارد. و نگهداری به این است که شما بازار را‏‎ ‎‏می خواهید نگه دارید، بازار را شریک کنید در کارها، بازار را کنار‏‎ ‎‏نگذارید. یعنی، کارهایی که از بازار نمی آید و معلوم است که‏‎ ‎‏نمی تواند بازار انجام بدهد، آن کارها را دولت انجام بدهد.‏‎ ‎‏کارهایی که از بازار می آید، جلویش را نگیرید، یعنی، مشروع هم‏‎ ‎‏نیست. آزادی مردم نباید سلب بشود، دولت باید نظارت بکند.‏‎ ‎‏مثلاً، در کالاهایی که می خواهند از خارج بیاورند مردم را آزاد‏‎ ‎‏بگذارند، آن قدری را که می توانند؛ هم خود دولت بیاورد، هم‏‎ ‎‏مردم. لکن دولت نظارت کند در اینکه یک کالاهایی که برخلاف‏‎ ‎‏مصلحت جمهوری اسلامی است، برخلاف شرع است، آنها را‏‎ ‎‏نیاورند. این نظارت است. همچو نیست که آزادشان کنید که فردا‏‎ ‎‏بازارها پر بشود از آن لوکسها و از آن بساطی که در سابق بود. اما‏‎ ‎‏راجع به تجارت، راجع به صنعت، راجع به اینها اگر مردم را‏‎ ‎‏شریک خودتان نکنید، موفق نخواهید شد. یعنی نمی شود یک‏‎ ‎‏جمعیت کثیری را بدون شرکت خود جمعیت، بدون شرکت، مثل‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 428

‏این است که ما بخواهیم کشاورزی را ما، خود دولت بکند، خوب!‏‎ ‎‏دولت که نمی تواند کشاورزی بکند. کشاورزی را دولت باید تأیید‏‎ ‎‏بکند تا کشاورزها کشاورزی کنند. تجارت هم همین جور است.‏‎ ‎‏صنعت هم همین جور است. صنایعی که مردم ازشان نمی آید،‏‎ ‎‏البته باید دولت بکند. کارهایی را که مردم نمی توانند انجام بدهند،‏‎ ‎‏دولت باید انجام بدهد. کارهایی که هم دولت می تواند انجام بدهد‏‎ ‎‏و هم مردم می توانند انجام بدهند، مردم را آزاد بگذارید که آنها‏‎ ‎‏بکنند، خودتان هم بکنید، جلوی مردم را نگیرید. فقط یک نظارتی‏‎ ‎‏بکنید که مبادا انحراف پیدا بشود، مبادا یک وقتی کالاهایی بیاورند‏‎ ‎‏که مخالف با اسلام است، مخالف با صلاح جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی است. این یک مسئله ای است که بسیار مهم است در نظر‏‎ ‎‏من. من کراراً هم گفتم، آقایان هم وعده دادند ولی نمی دانم چقدر‏‎ ‎‏عمل شده! در هر صورت این هم از مسائلی است که بسیار اهمیت‏‎ ‎‏دارد و ما باید توجه بکنیم.(536)‏

4 / 6 / 63

*  *  *

‏ ‏

بازاری ها را در کار شریک کنید

‏عمده این است که برای این مستضعفینی که به شما خدمت کردند،‏‎ ‎‏خدمت بکنید و خدمت هم به این است که آنها را ـ بازاریها را ـ در‏‎ ‎‏کار وادار کنید، شریک کنید. کسانی که می توانند صنعتهای کوچک‏‎ ‎‏درست کنند، صنعتهایشان را حفظ بکنید و سایر کارها، آنهایی که‏‎ ‎‏البته دولت نمی تواند. آن که دولت می تواند و دیگران نمی توانند،‏‎ ‎‏آنها باید بکنند.(537)‏

4 / 6 / 63

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 429

شکست دولت بدون مشارکت ملت و بخش خصوصی 

‏دولت چنانچه کراراً تذکر داده ام بی شرکت ملت و توسعۀ بخشهای‏‎ ‎‏خصوصی جوشیده از طبقات محرومِ مردم و همکاری با طبقات‏‎ ‎‏مختلف مردم با شکست مواجه خواهد شد. کشاندن امور به سوی‏‎ ‎‏مالکیت دولت و کنار گذاشتن ملت، بیماری مهلکی است که باید‏‎ ‎‏از آن احتراز شود و در این موضوع گزارشهای مختلفی می رسد و‏‎ ‎‏هیأت دولت موظف است این امر را به طور همگانی گزارش دهد‏‎ ‎‏و کیفیت عمل را در اختیار عموم گذارد و این امر را جدی تلقی‏‎ ‎‏کند. و تذکر این نکته مهم است که دخالت دادن کسانی که در امور‏‎ ‎‏تجارت واردند،از بازاریان محرومیت کشیده و درد اسلام و‏‎ ‎‏انقلاب چشیده تا متخصصان وارد و مسلمان و متعهد از امور‏‎ ‎‏ضروری است. دولت و این دوستان باید دقیقاً توجه کنند که آزادیِ‏‎ ‎‏بخش خصوصی به صورتی باشد تا هرچه بهتر بشود به نفع مردم‏‎ ‎‏محروم و مستضعف کارکرد؛ نه چون گذشته تعدادی از خدا‏‎ ‎‏بی خبر در تمام امور تجاری و مالی مردم سلطه پیدا کنند.(538)‏

22 / 11 / 63

*  *  *

‏ ‏

دنبال این نباشید که هر چیزی را دولتی کنید

‏وقتی مردم دیدند که شما در صدد خدمت به آنها هستید، طبیعی‏‎ ‎‏است که آنها هم کمک به شما می کنند، و این به این است که همۀ‏‎ ‎‏وزارتخانه ها، هرکسی که متصدی یک وزارتخانه است، وزارتخانۀ‏‎ ‎‏خودش را بنابر این بگذارد که اصلاح کند به نفع مردم، به جوری‏‎ ‎‏که مردم وقتی که در آن وزارتخانه وارد می شوند با رضایت خاطر،‏‎ ‎‏با اطمینان خاطر بیرون بیایند. اگر اینطور بشود، بلااشکال مردم‏‎ ‎‏حاضرند. مردم، مردم خوبی هستند. ما از مردم تشکر باید بکنیم،‏‎ ‎‏ما همه مرهون آنها هستیم. عمده این است که ما هم بتوانیم‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 430
‏خدمت متقابل بکنیم.‏

‏     ‏‏و باید ما از مرحله لفظ و شعار بیرون برویم و به مرحلۀ عمل‏‎ ‎‏برسیم؛ یعنی هر وزیری در وزارتخانۀ خودش واقعاً بین خودش و‏‎ ‎‏خدا، خودش را موظف بداند به اینکه آن پرسنل آنجا را، هرکس در‏‎ ‎‏تحت نظر او هست، آنها را بسیج کند به اینکه با مردم رفتار خوب‏‎ ‎‏بکنند و با مردم رفتار سالم داشته باشند. وهمین طور شرکت دادن‏‎ ‎‏مردم را در امور، این را کراراً گفتم، شما هم خودتان گفتید که یک‏‎ ‎‏کشوری را که بخواهید اداره بکنید، یک دولت تا شرکت مردم نباشد‏‎ ‎‏نمی شود ادارۀ صحیح بشود. وقتی بنا شد که مردم شرکت کردند در‏‎ ‎‏کارها، شما شرکت دادید مردم را، آنهایی که الآن خدمت می کنند و‏‎ ‎‏سابق هم خدمت کردند به شما، به ما، به همه، به اسلام و شما را‏‎ ‎‏رساندند به اینجا، آنها را کنار نگذارید، رد نکنید، آنها را وارد کنید‏‎ ‎‏در کار. وقتی وارد کردید در کار و آنها دیدند که شما می خواهید‏‎ ‎‏همکاری کنید با آنها، آنها هم همکاری می کنند با شما. و بی‏‎ ‎‏همکاری امثال بازار، کارگرها ـ نمی دانم ـ زارعین، بدون این‏‎ ‎‏قشرهای مختلفی که هستند کار از پیش نمی رود، باید آنها هم وارد‏‎ ‎‏باشند در کار و کمک کنند. کارهایی که آنها می توانند انجام بدهند،‏‎ ‎‏انجام بدهند؛ مثلاً، بازرگانانی که می توانند کارهای بازرگانان متعهد،‏‎ ‎‏نه هرچیز، آنهایی که در صدد این اند که برای کشور خدمت بکنند،‏‎ ‎‏آنها را دستشان را باز بگذارید خدمت بکنند.‏

‏     ‏‏و دنبال این نباشید که هی هر چیزی را دولتی اش کنید. نه،‏‎ ‎‏دولتی در یک حدودی است، آن حدودی که معلوم است، قانون‏‎ ‎‏هم معین کرده ولیکن مردم را شرکت بدهید، بازار را شرکت‏‎ ‎‏بدهید. در کارخانه ها خیلی نظارت بکنید به اینکه هیچ اجحافی به‏‎ ‎‏کارگرها در آنجا نشود. کارمندان خودتان را، همۀ اینها را وقتی که با‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 431

‏هم بکنید و محبت ببینند از شما، عمده این است که روح محبت از‏‎ ‎‏شما ببینند.(539)‏

9 / 8 / 64

*  *  *

‏ ‏

2ـ1ـ9 بازار و بخش خصوصی پشتیبان انقلاب و دولت 

‏ ‏

بازاریها ایمان به اسلام و ایران را با فداکاریهای بی دریغ ثابت کرده اند 

سؤال:‏] ‏‏مردمی که در بازار کار می کنند چه کسانی هستند؟‏‏][‏

جواب:‏ مسلمانانی هستند که واسطۀ انتقال اجناس و کالاهای مورد‏‎ ‎‏نیاز مردم به دست آنان هستند که البته بسیار هم اتفاق افتاده که به‏‎ ‎‏علت نظام فاسد و غیر اسلامی، رژیم در همۀ زمینه ها از جمله‏‎ ‎‏زمینۀ اقتصادی، شکل روابط تجارتی را هم از حدود اسلامی آن‏‎ ‎‏بیرون برده است. ولی به هر حال علاقه به اسلام و کشور اسلامی‏‎ ‎‏ایران را با فداکاریهای بیدریغ خویش ثابت کرده اند.   ‏

سؤال:‏[ ‏‏موقعیت بازاریان در جامعۀ ایرانی چگونه است؟‏‏]‏

جواب:‏ بازار و بازاریان همیشه از احترام خاصی در جامعۀ ایرانی‏‎ ‎‏برخوردارند و تصمیمات آنان در مبارزات سیاسی نقش بسیار‏‎ ‎‏مؤثر و گاهی تعیین کننده ای داشته است. و نیز همیشه منشأ‏‎ ‎‏خدمات اجتماعی فراوان بوده است و در حوادث همیشه از‏‎ ‎‏بهترین کمک کنندگان مردم ضعیف و محروم بوده اند.(540)‏

20 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

پشتیبانی بازار از اسلام و علمای اسلام

‏بازار در طول تاریخ، بازارهای تمام کشور و خصوصاً بازار تهران‏‎ ‎‏یک بازوی قوی ای از برای اسلام و از برای کشور بوده است و‏‎ ‎‏ان شاءالله خواهد بود... دولتهای رژیم سابق ا و خود رژیم سابق‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 432

‏چون با مردم نبود و مردم هم با او نبودند، شاید جرأت نکرد یک‏‎ ‎‏دفعه محمدرضا تو بازار بیاید. اما اکنون این طور نیست، برای‏‎ ‎‏اینکه دولت و بازار، رئیس جمهور و بازاریها اینها برادر هستند و از‏‎ ‎‏خود این مردم هستند. این طور نیست که در آن رده های باصطلاح‏‎ ‎‏خودشان بالا باشند و به حسب واقع منحط باشند که مردم آنها را‏‎ ‎‏نپذیرند. در طول تاریخ هر مشکلی که پیدا می شد برای اسلام و‏‎ ‎‏برای علمای بزرگ اسلام کافی بود که نصف روز بازار برای یک‏‎ ‎‏همچو امری بسته بشود و مشکل حل بشود. یک پشتوانۀ عظیمی‏‎ ‎‏است بازار برای اسلام، و بازاریها باید با کمال دقت این مسئله را‏‎ ‎‏حفظ کنند.(541)‏

25 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

بازار ایران همیشه پشتیبان کشور، ملت و اسلام بوده است 

‏رژیم سابق ـ شاید زمان رضاشاه بود ـ اینها در صدد برآمدند که‏‎ ‎‏اصل بازار نباشد در ایران. از این مجتمع زیر سقف می ترسیدند. از‏‎ ‎‏مجتمعاتی که حصار داشت و زیر سقف بود و مجمع مؤمنین و‏‎ ‎‏متدینین و جوانهای متعهد بود می ترسیدند. از مساجد که محل‏‎ ‎‏اجتماع همین بازاریان بود و از خود بازار که مجمع ملت بود خوف‏‎ ‎‏داشتند. و همیشه بازار دنبالۀ مقاصد اسلامی و برای پیشرفت‏‎ ‎‏اسلام و برای پیشرفت اقتصاد اسلامی یک بازوی ستبر قدرتمندی‏‎ ‎‏بوده است و الآن هم همین طور است... بازار ایران خوشنام است‏‎ ‎‏و همیشه پشتیبان کشور و ملت و اسلام بوده است، و در هر‏‎ ‎‏مشکلی، بازار در حل آن مشکلها دخالت داشته است و جزء ملت‏‎ ‎‏بوده است. و همان ملت است و همان مردم است که در بازارها‏‎ ‎‏مجتمع هستند و مشغول اقتصاد ملت هستند و مشغول کارهای‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 433

‏صحیح هستند.(542)‏

25 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

حل مشکلات در بازار از گذشته تا حال

‏گروه کوچکی که منافعشان از دست یا رفته یا خوف این را دارند که‏‎ ‎‏از دست برود؛ یعنی منافع نامشروعشان از دستشان رفته است،‏‎ ‎‏کاری نکنند که بازار را متهم کنند، از قول بازار یک چیزی نگویند.‏‎ ‎‏اگر یک وقت از قول بازار یک مطلبی را منتشر کنند، بازاریها‏‎ ‎‏اعتراض کنند و به آنها بگویند که شما اسمای خودتان را بنویسید‏‎ ‎‏در اعلامیه های خودتان. باید خیلی امروز ما توجه به این مسائل‏‎ ‎‏داشته باشیم. اجتماع بازار؛ یک اجتماعی است که اگر در یک‏‎ ‎‏مسیر اسلامی حرکت بکند ـ و بحمدالله حرکت می کند ـ مملکت‏‎ ‎‏را از آسیب نگه می دارد. همین بازار است که پشتوانۀ ارتش است.‏‎ ‎‏و همین بازار است که در این زمان پشتوانه کشور است و دولت‏‎ ‎‏است. و اگر تفرقه در بازار باشد و بعض از اشخاصی که تفرقه‏‎ ‎‏افکن هست گذاشته بشود که فعالیت بکنند، خدای نخواسته این‏‎ ‎‏ستون سِتَبر اسلام را یک وقت از بین می برند. باید توجه داشته‏‎ ‎‏باشید. شما می دانید که در مشکلاتی که سابق بود از زمان میرزای‏‎ ‎‏شیرازی تا حالا، مشکلات در بازارها حل می شد. اگر یک وقت‏‎ ‎‏یکی از علمای تهران به واسطۀ بدرفتاری دولتهای زمان قاجار‏‎ ‎‏می خواست از تهران برود، بازار می بست. و همان بود که آنها توبه‏‎ ‎‏می کردند و آن عالم را با التماس نگه می داشتند. این بازار است که‏‎ ‎‏باید درست توجه بکند و قشرهای مختلفی که دارد توجه بکند، و‏‎ ‎‏مساجد را آباد کنند و مساجد را پُر بکنند از جمعیتهای خودشان.‏‎ ‎‏در ممالک اهل سنت، آنکه من دیدم در حجاز، وقتی که اذان ظهر‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 434

‏گفته می شود بازارها بسته می شود یا باز است و شُرطه آن را حفظ‏‎ ‎‏می کند و می روند مسجدالحرام برای نماز یا مسجدالنبی برای‏‎ ‎‏نماز.(543)‏

25 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

همراهی بازار در قضیه تنباکو و حکم میرزای شیرازی

‏می دانید که بازار یکی از قشرهای عظیم متعهد به اسلام و در هر‏‎ ‎‏غائله ای که برای اسلام پیش آمده است، این بازار است که پیشقدم‏‎ ‎‏است. در قضیۀ تنباکو و حکم مرحوم میرزای شیرازی ـ اعلی الله ‏‎ ‎‏مقامه ـ این بازار بود که همراهی کرد و منتهی به قیام شد. بعضی از‏‎ ‎‏بازرگانان اصفهان، از قراری که نقل شده است، یکی از بازرگانهای‏‎ ‎‏معتبر بوده است، تمام تنباکوهایی که داشته است و آن وقت تاجر‏‎ ‎‏تنباکو هم گفته می شود بوده است، پس از حکم میرزا، آورد در‏‎ ‎‏میدان شاه و آتش زد؛ و مشابه او بازارهای دیگر در تأیید حکم‏‎ ‎‏میرزا در آن وقت قیام کردند، حتی شهید هم دادند. و پس از آن، در‏‎ ‎‏طول مشروطیت و استبداد به صورت مشروطیت، باز در هر زمینه،‏‎ ‎‏این بازار است که پیشقدم است و همراه با سایر قشرهای ملت از‏‎ ‎‏کارگران و کشاورزان و امثال اینها، مجاهده کرده است و مشکلات‏‎ ‎‏را تحمل کرده است و در پیشبرد مقاصد اسلام آنچه که توان داشته‏‎ ‎‏است، عمل کرده است. و در این پنجاه سال سیاه که تاریخ ایران را‏‎ ‎‏سیاه کرد، سیاهتر از رژیمهای سابق کرد، فشار بر بازار بسیار بود و‏‎ ‎‏بیشتر بود و از بازار، آنها خیلی وحشت داشتند و لهذا یک وقت‏‎ ‎‏هم بنای بر این گذاشتند که این سقفها را خراب کنند؛ از زیر این‏‎ ‎‏سقفها خوف داشتند، لکن موفق نشدند. و در این نهضت، بازار‏‎ ‎‏یک حظّ وافر در امور داشت از تعطیلیهایی که کرد، از اعتصاباتی‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 435

‏که کرد، البته سایر قشرها هم سهیم بودند، لکن بازار هم یک قشر‏‎ ‎‏عظیم سهیم در این امر بود. و در این جنگ هم، بازار هم در جبهه‏‎ ‎‏فرستاد و هم در پشت جبهه خدمت کرد. و الآن هم باز، بازار است‏‎ ‎‏که خدمت می کند و از اسلام عزیز و از جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏نگهداری می کند.‏

‏     ‏‏میرزا، یک آقای مرجع بود در یک دهی از عراق، او نمی توانست‏‎ ‎‏که خودش یا طلبه هایی که آنجا دارند بسیج کنند برای مقابله با آن‏‎ ‎‏سلطنت استبدادی. او حکمی فرمود، علمای بلاد هم نمی توانستند‏‎ ‎‏خودشان راه بیفتند و این استبداد سیاه را بشکنند. این بازار و ملت‏‎ ‎‏بود که پشتیبانی از مراجع خودشان می کردند، از علمای خودشان‏‎ ‎‏می کردند و آنهایی که به راه استبداد می رفتند، آنها را به زمین‏‎ ‎‏می زدند. و در همین نهضت و در همین قضایایی که همه شاهد بودید‏‎ ‎‏و شاهد بودیم، باز، بازار است که تعطیلات طولانی کرد و با‏‎ ‎‏تعطیلات طولانی و تظاهرات و اعتصابات و چیزهای دیگر از این‏‎ ‎‏نهضت پشتیبانی کرد. البته سایر قشرها هم همه بودند و خداوند‏‎ ‎‏همه را تأیید کند. این بازار است که از اوّل، پشتوانۀ احکام اسلام‏‎ ‎‏بوده است و حالا هم هست و ان شاء الله بعدها هم خواهد بود. و‏‎ ‎‏امیدوارم که دولت توجه عمیق خاص بکند به بازار و آنچه که از‏‎ ‎‏دست او برمی آید به این قشر متعهد خدمت بکند.(544)‏

10 / 11 / 61

*  *  *

‏ ‏

اگر بازارها همراهی نمی کردند انقلاب پیروز نمی شد

‏اگر بازارها همراهی نمی کردند انقلاب پیروز نمی شد. پس پیه این‏‎ ‎‏مسائل را به خودتان بمالید. انسان که یک قدم اصلاحی و‏‎ ‎‏زندگیساز بر می دارد نباید توقع داشته باشد که مورد پذیرش همه‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 436

‏قرار گیرد، این نخواهد شد، امیرالمؤمنین را هم تا آخر عمر عده ای‏‎ ‎‏قبول نداشتند. اگر انسان بخواهد برای اسلام خدمت کند نباید‏‎ ‎‏توقع این را داشته باشد که همه او را بپذیرند. کسی که می خواهد‏‎ ‎‏برای خدا کار کند باید پیه حبس، تبعید، بدنامی و سایر چیزها را به‏‎ ‎‏خود بمالد. اگر به شما فحشی می دهند، شما برای خاطر خدا‏‎ ‎‏بپذیرید و ثواب کنید. این را نباید فراموش کنیم که ما همه یک‏‎ ‎‏چنین کار بزرگی را انجام داده ایم، حالا از شرق و غرب فحاشی‏‎ ‎‏نشنویم یا در داخل با فساد کسانی مواجه نگردیم؟! عده ای فاسد‏‎ ‎‏می خواهند بازار را بر ضد دولت و دولت را بر ضد بازار بشورانند.‏‎ ‎‏من همین حرفهایی را که به شما می زنم هر کسی که اینجا بیاید به‏‎ ‎‏او هم می گویم. ان شاءالله همه با هم خوب بوده و موفق باشید.(545)‏

12 / 10 / 62

*  *  *

‏ ‏

2ـ9 آفات بازار

1ـ2ـ9 احتکار

‏ ‏

بازار اسلامی

‏و همین طور بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد. از قراری که‏‎ ‎‏مکرر به من گفته اند، الآن یک دسته ای سودجو در بازار هستند که‏‎ ‎‏اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس گذاشته اند. این یک مطلب‏‎ ‎‏غیرانسانی است؛ یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی که‏‎ ‎‏می خواهند حالا سود ببرند، باید توجه داشته باشند که این ملت،‏‎ ‎‏که اکثرشان عبارت از این طبقۀ پایینی است که نمی توانند خودشان‏‎ ‎‏را اداره کنند، اینها بودند که ما را رساندند به این پیروزی. حالا‏‎ ‎‏نباید آن تاجر معتبری که دخالت در این امور نداشته است برای‏‎ ‎‏اینها ایجاد زحمت بکند. ایام عید است؛ اینها احتیاج دارند به‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 437

‏لباس، احتیاج دارند به خوراک، احتیاج دارند به چیزهای دیگر.‏‎ ‎‏باید با انصاف رفتار کرد، باید با اینها با برادری رفتار کرد؛‏‎ ‎‏گرانفروشی را کنار بگذارند و احتکار نکنند، نگهداری نکنند برای‏‎ ‎‏یکوقتی که جنس گران بشود و بفروشند. احتکار در غذاها جایز‏‎ ‎‏نیست. و همین طور باید با برادری با برادران خودشان رفتار کنند و‏‎ ‎‏این پیروزی را از آنها بدانند. شما حالا از قید آزاد شدید، از‏‎ ‎‏قیدوبندها آزاد شدید؛ شما حالا ترس اینکه مثلاً سازمان امنیت‏‎ ‎‏بیاید شما را چه بکند ـ و اینها ـ ندارید لکن ترس از خدا باید داشته‏‎ ‎‏باشید، ترس از اسلام باید داشته باشید؛ باید مراعات بکنید‏‎ ‎‏اشخاص ضعیف را، باید همراهی بکنید با اشخاص ضعیف، نه‏‎ ‎‏اینکه گرانفروشی بکنید و کالاهای خودتان را بالا ببرید و مردم را‏‎ ‎‏در زحمت ‏‏]‏‏بیندازید‏‏][‏‏. این هم راجع به این طبقه؛ که البته باز مسائل ‏‎ ‎‏دیگری هست ولی طولانی می شود.(546)‏

29 / 12 / 57

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

برخورد اسلامی با مسائل مانع ایجاد احتکار

‏یکی هم اینکه باید دولت ما، ملت ما توجه به این معنا داشته باشد‏‎ ‎‏که در یک مملکتی که جنگ در آن هست، ممکن است که یک‏‎ ‎‏چیزهایی هم کمبود توی آن باشد. در ایران الحمدلله ، کم است این.‏‎ ‎‏اما اینطور نباشد که خودشان کمک کنند، مردمی کمک کنند بر‏‎ ‎‏اینکه کمبودی حاصل بشود، هجوم کنند ـ مثلاً ـ به خرید یک‏‎ ‎‏چیزی و نگهداری بخواهند بکنند. گمان نکنند که با این جنگی که‏‎ ‎‏آنجا واقع شده است، ایران در مضیقه واقع می شود. نه،ایران در‏‎ ‎‏مضیقه واقع نمی شود. شما توجه کنید که مسائل را از راه اسلامی‏‎ ‎‏با آن برخورد کنید، از راه انسانی با آن برخورد کنید. اگر مسائل را‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 438

‏از راه اسلامی اش ما با آن برخورد کنیم، نمی رسد به اینکه ما‏‎ ‎‏بخواهیم یک چیزی را احتکار کنیم یا مثلاً، گرانفروشی کنیم یا‏‎ ‎‏رفتار خلاف انسانی بکنیم. وقتی یک جنگی پیش آمد، باید مردم‏‎ ‎‏بیشتر به فکر این باشند که ایران را آرام نگه دارند. الحمدلله ، آرام‏‎ ‎‏هم هست.اینهایی که جمع می شوند در یک جایی برای خرید یک‏‎ ‎‏چیزی ـ که نمی دانم حالا هم هست یا نه، که می شدند قبلاً ـ اینها‏‎ ‎‏یک اشخاصی هستند مفسده جو و می خواهند تضعیف کنند‏‎ ‎‏روحیۀ شما را. ما هیچ واقعه ای برایمان واقع نشده؛ یک دسته ای‏‎ ‎‏آمدند در یک گوشه ای ‏‏[‏‏از‏‎ ‎‏]‏‏مملکت ما خرابکاری می کنند. از این‏‎ ‎‏دزدها در ایران همیشه بوده. این دزدها خیلی بوده. زمانهای سابق‏‎ ‎‏زیاد بود که یک شهری را شلوغ می کردند، یک جایی را‏‎ ‎‏می بریدند، از بین می بردند. نباید با اینکه یک شلوغکاری در یک‏‎ ‎‏جایی شده است که الآن هم ان شاءالله از بین می رود.(547)‏

14 / 8 / 59

*  *  *

‏ ‏

تلخی گرانی و احتکار به ذائقه عموم مردم محروم است

‏مسئلۀ گرانی و مسئلۀ احتکار و اینها هم کراراً، گفته شده است به‏‎ ‎‏اینکه اینهایی که گرانفروشی می کنند، اینهایی که احتکار می کنند،‏‎ ‎‏اینها انصاف داشته باشند که این ملتی که با خون خودش و با‏‎ ‎‏زحمت خودش شما را از آن اختناق بیرون آورد و مسئلۀ آن ناامنی‏‎ ‎‏به صورت قانونی را از بین برد، هیچ انصاف نیست که شما با این‏‎ ‎‏ملت با این مستضعفین اینطور کنید. می دانید که گرانی و احتکار‏‎ ‎‏تلخی اش به ذائقۀ مستضعفین و عامه مردم محروم است، مشکل‏‎ ‎‏برای اینهاست و الا آنهایی که بالانشین اند و از طبقات مستکبر‏‎ ‎‏هستند و بالانشین، آنها برایشان این امور خیلی مطرح نیست؛ هم‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 439

‏ذخیره ها دارند و هم اموال زیاد، هر قیمتی هم باشد می توانند تهیه‏‎ ‎‏کنند. این مستضعفین هستند که بار این زحمت به دوش آنهاست و‏‎ ‎‏بار انقلاب هم به دوش قوی محترم آنها بود و هست و امیدواریم‏‎ ‎‏که این مسئله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با‏‎ ‎‏توجه به اولیای امور. این مسائل داخلی یک مسائلی است که ولو‏‎ ‎‏به دراز مدت حل می شود.(548)‏

4 / 11 / 60

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

احتکار خلاف انصاف است 

‏شما می دانید که اگر خدای نخواسته صدام یک وقت دستش به‏‎ ‎‏تهران برسد چه خواهد کرد؟ برای شما اموال می گذارد؟ برای‏‎ ‎‏شما اَعراض می گذارد؟ برای شما نفوس می گذارد؟ می دانید چه‏‎ ‎‏خواهد کرد؟ می دانید که خطر دارد الآن؟ خطر، صدام قابل آدم‏‎ ‎‏نیست، اما صدام و آنهایی که پشتوانۀ او هستند، دولتهایی که‏‎ ‎‏پشتوانۀ او هستند، آنهایی که کمک می کنند به آنها، قدرتهای‏‎ ‎‏بزرگی که اسلحه می دهند، قدرتهای بعد از او که آدم می فرستند،‏‎ ‎‏تجهیزات می فرستند و افراد می فرستند، خوب، یک همچو‏‎ ‎‏خطری الآن برای ایران هست. آیا در یک همچو خطری که، متوجه‏‎ ‎‏همه است، نه متوجه یک قشری، خطر خوزستان متوجه همه‏‎ ‎‏جای ایران است، خطر خرمشهر و آبادان و ـ عرض می کنم که ـ‏‎ ‎‏آنجاهایی را که آنها آن وقت در تصرف داشتند و آن کردند که‏‎ ‎‏مغول نکرده بود در طول تاریخ، این متوجه به همه است. انصاف‏‎ ‎‏است که در یک همچو وقتی احتکار بشود، این ملت را در مضیقه‏‎ ‎‏بگذارند؟ انصاف است که در یک همچو وقتی گرانفروشی بشود‏‎ ‎‏که دولت به جان بیاید و نتواند درستش بکند، یا باید کمک کرد به‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 440

‏این دولت؟ تکلیف نداریم ما که کمک می کنیم تکلیف شرعی. این‏‎ ‎‏اصناف محترم، این بازاریهای محترم، اینها می توانند مبارزه کنند با‏‎ ‎‏گرانفروشی، با اینکه اجناس را به قیمت ارزانتر بفروشند. آن مقدار‏‎ ‎‏که گیرشان آمده، اگر اجناس را به قیمت ارزان بفروشند، محتکرین‏‎ ‎‏کنار می روند، نمی توانند نگه دارند، یا محتکرین را بروند خود‏‎ ‎‏اصناف بروند آنجا، به آنها بگویند آقا چرا این کار را می کنید؟‏‎ ‎‏خوب، در یک همچو وقتی که همه چیز ما، در معرض خطر است،‏‎ ‎‏ما حق داریم که بنشینیم هی گله کنیم از که اینکه مثلاً فلان چیز کم‏‎ ‎‏است، فلان چیز زیاد است؟ خوب نمی تواند. مسئله بالاتر از این‏‎ ‎‏معنایی است که من و شما خیال کنیم؛ مسئله، مسئلۀ امریکا است‏‎ ‎‏نه مسئلۀ صدام. مسئلۀ فرانسه هست، مسئلۀ شوروی است.(549)‏

10 / 11 / 61

*  *  *

‏ ‏

احتکار حرفه ای کثیف و ناشایست

‏ملت مجاهد متعهد که در طول انقلاب و جنگ تحمیلی از کمکهای‏‎ ‎‏شایان به جبهه ها و پشت جبهه ها دریغ نکرده است، و یکی از‏‎ ‎‏ارکان پیروزی، حضور ملت در همۀ صحنه ها خصوصاً صحنۀ‏‎ ‎‏جنگ است. والحق، این ملت نمونه در پیشگاه خداوند تعالی‏‎ ‎‏ارزشی عظیم دارد، و امید و توقع است که برای حفظ اسلام و‏‎ ‎‏کشور اسلامی خود بر حجم کمکها افزوده شود که بحمدالله ‏‎ ‎‏می شود؛ چنانچه بر حجم مخارج دولت هر روز افزوده می شود.‏‎ ‎‏در زمانی که حضور و کمک ملت شریف ایران به دولت و‏‎ ‎‏جبهه های جنگ هر روز بیشتر می گردد، عده ای از محتکران و‏‎ ‎‏گرانفروشان خدانشناس دست از این حرفۀ کثیف بر نمی دارند و به‏‎ ‎‏حال خود و کشور خود دلسوز نیستند، اینان باید از غضب الهی‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 441

‏بترسند و بیش از این خود را در پیشگاه خدا و خلق خدا رسوا‏‎ ‎‏نکنند.(550)‏

22 / 11 / 61

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

2ـ2ـ9 گرانفروشی

1ـ2ـ2ـ9 گرانفروشی مخالف رضای خدا

‏ ‏

اجحاف در همه حال مردود است

‏بنابراین اعانت به حکومت یاغی و پرداخت مالیات، پول آب و‏‎ ‎‏برق و تلفن و سایر کمکها به دولتی که شاه سر کار آورد، خیانت به‏‎ ‎‏ملت و مخالفت با حکم خدا تبارک و تعالی است. و بر کارگران و‏‎ ‎‏کارمندان محترم و مبارز آب و برق و تلفن است که پیوند خود را با‏‎ ‎‏هموطنان شجاع و بی پناه خود مستحکم تر نموده و به هیچ وجه‏‎ ‎‏دستورات دولت یاغی را در مورد قطع آب و برق و تلفن اطاعت‏‎ ‎‏نکنند؛ و با همکاریهای بیدریغ با برادران و خواهران مظلوم خود‏‎ ‎‏دِین خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایند.‏

‏     اکنون لازم است تذکراتی بدهم:‏

‏     1ـ اینجانب برای جلوگیری از تبلیغات دولت غاصب، هیأتی‏‎ ‎‏برای رسیدگی در امور نفت اعزام نمودم و به شرایطی دستور‏‎ ‎‏استخراج نفت برای مصرف داخل را دادم. گرچه اهل اطلاع‏‎ ‎‏می گویند مخازن بسیاری در کشور برای مصارف داخلی موجود‏‎ ‎‏است و دولت قحطی مصنوعی ایجاد کرده است؛ و گفته می شود‏‎ ‎‏شبها تا صبح مأمورین نظامی، نفت مخازن را می برند و معلوم‏‎ ‎‏نیست چه می کنند. در ضمن من از کارکنان شرکت نفت که در این‏‎ ‎‏امر خیر با این هیأت همکاری نموده اند تشکر می نمایم.‏

‏     2ـ لازم است علمای اعلام بلاد و خطبای محترم به کشاورزان‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 442

‏عزیز کشور تذکر دهند که امسال در کشت مواد غذایی خصوصاً‏‎ ‎‏گندم همت فراوان کنند و از کشت چیزهایی که دولت مجرم به‏‎ ‎‏اجانب می دهد احتراز نمایند. از این خائنان بعید نیست که قحطی‏‎ ‎‏مصنوعی به وجود آورند. من از مردم ایران تقاضا دارم که در این‏‎ ‎‏امور به کشاورزان محروم کمک نمایند.‏

‏     3ـ از کسبه و تجار و اصناف محترم تقاضا دارم که قیمت مواد‏‎ ‎‏غذایی و اجناس خود را بالا نبرند و به مردم مظلومی که در حال‏‎ ‎‏مبارزه اند اجحاف ننمایند، که اجحاف در همه حال مردود است، و‏‎ ‎‏در این موقع حساس این عمل به نفع دستگاه ظلم و مخالف رضای‏‎ ‎‏خداوند تبارک و تعالی است. لهذا من به طور لزوم می خواهم که از‏‎ ‎‏قیمت عادلانه تجاوز نکنند و در صورت امکان به مردم بی بضاعت‏‎ ‎‏تخفیف دهند که کمک مؤثری به نهضت اسلامی خودشان و‏‎ ‎‏موافق انصاف و مرضیّ خداوند تعالی است.(551)‏

12 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

گرانفروشی ضربه ای بر نهضت اسلامی

‏فروشندگان موادغذایی از گرانفروشی خودداری کنند که این عمل‏‎ ‎‏مخالف رضای حق تعالی است، و در این موقع حساس و گرفتاری‏‎ ‎‏مردم ضربه ای است بر پیکر نهضت اسلامی.(552)‏

16 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

احتراز از گرانفروشی در ارزاق عمومی

‏طولانی بودن اعتصابات موجب بحرانهایی شده است که لازم‏‎ ‎‏است مردم برای همراهی به طبقۀ مستمند از گرانفروشی در ارزاق‏‎ ‎‏عمومی احتراز کنند و ارزاق مورد احتیاج عموم را به قیمت ارزان‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 443

‏بفروشند. این یک عمل انسانی و اسلامی است که اینجانب از‏‎ ‎‏عموم انتظار دارم. خداوند متعال برای این انساندوستی به آنان‏‎ ‎‏برکت و رحمت عنایت می فرماید.(553)‏

9 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

کسبه و تجار گرانفروشی نکنند، بی انصافی نکنند

‏ان شاءالله اگر ـ چنانچه ـ جمهوری اسلامی برپا بشود، البته با‏‎ ‎‏تدریج، بسیاری از امور اصلاح می شود. و امیدوارم که همۀ امور‏‎ ‎‏اصلاح بشود؛ و مملکت مال خود شما باشد و خود شما مملکت‏‎ ‎‏را اداره بکنید. من امیدوارم که همۀ اقشار مملکت فعالیت داشته‏‎ ‎‏باشند؛ و کشاورزها در کشاورزی جدیت داشته باشند و خصوصاً‏‎ ‎‏مواد غذایی را بیشتر تهیه کنند، دامدارها دامداری کنند، و تجار و‏‎ ‎‏کَسَبه کسبِ صحیح بکنند، گرانفروشی نکنند. از قراری که گفته‏‎ ‎‏می شود اشخاصی خیلی گرانفروشی و بی انصافی می کنند؛ بدانند‏‎ ‎‏اینها که ملت ما الآن ـ بسیاری از آنها ـ ضعیف هستند، بسیاری از‏‎ ‎‏آنها در این قضایا ضرر بردند، بسیاری از آنها از پا درآمدند. اگر بنا‏‎ ‎‏باشد که کاسبها باز یک گرانفروشی را راه بیندازند و بی انصافی‏‎ ‎‏بکنند ممکن است که اینها صدمه زیاد بخورند. من خواهش‏‎ ‎‏می کنم از تمام اقشار ملت که انصاف را نصب عین خودشان قرار‏‎ ‎‏بدهند، رضای خدا را نصب عین خودشان قرار بدهند؛ خداوند به‏‎ ‎‏آنها برکت خواهد داد. خداوند ان شاءالله شما را سعادتمند و در‏‎ ‎‏دنیا و آخرت روسفید کند.(554)‏

28 / 12 / 57

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 444

گرانفروشی یک مطلب غیرانسانی است

‏و همین طور بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد. از قراری که‏‎ ‎‏مکرر به من گفته اند، الآن یک دسته ای سودجو در بازار هستند که‏‎ ‎‏اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس گذاشته اند. این یک مطلب‏‎ ‎‏غیرانسانی است؛ یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی که‏‎ ‎‏می خواهند حالا سود ببرند، باید توجه داشته باشند که این ملت،‏‎ ‎‏که اکثرشان عبارت از این طبقۀ پایینی است که نمی توانند خودشان‏‎ ‎‏را اداره کنند، اینها بودند که ما را رساندند به این پیروزی. حالا‏‎ ‎‏نباید آن تاجر معتبری که دخالت در این امور نداشته است برای‏‎ ‎‏اینها ایجاد زحمت بکند. ایام عید است؛ اینها احتیاج دارند به‏‎ ‎‏لباس، احتیاج دارند به خوراک، احتیاج دارند به چیزهای دیگر.‏‎ ‎‏باید با انصاف رفتار کرد، باید با اینها با برادری رفتار کرد؛‏‎ ‎‏گرانفروشی را کنار بگذارند و احتکار نکنند، نگهداری نکنند برای‏‎ ‎‏یکوقتی که جنس گران بشود و بفروشند. احتکار در غذاها جایز‏‎ ‎‏نیست. و همین طور باید با برادری با برادران خودشان رفتار کنند و‏‎ ‎‏این پیروزی را از آنها بدانند. شما حالا از قید آزاد شدید، از‏‎ ‎‏قیدوبندها آزاد شدید؛ شما حالا ترس اینکه مثلاً سازمان امنیت‏‎ ‎‏بیاید شما را چه بکند ـ و اینها ـ ندارید لکن ترس از خدا باید داشته‏‎ ‎‏باشید، ترس از اسلام باید داشته باشید؛ باید مراعات بکنید‏‎ ‎‏اشخاص ضعیف را، باید همراهی بکنید با اشخاص ضعیف، نه‏‎ ‎‏اینکه گرانفروشی بکنید و کالاهای خودتان را بالا ببرید و مردم را‏‎ ‎‏در زحمت ‏‏]‏‏بیندازید‏‏][‏‏. این هم راجع به این طبقه؛ که البته باز مسائل ‏‎ ‎‏دیگری هست ولی طولانی می شود.(555)‏

29 / 12 / 57

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 445

گرانفروشی خیانت است به مملکت اسلامی 

‏می آییم سراغ تاجر و بازرگان و کاسب، و این سنخ جمعیت. الآن‏‎ ‎‏روزی است که باید به این ملتی که در طول زمان تاریخ زندگی این‏‎ ‎‏پدر و پسر و بعد هم در حال انقلاب، ‏‏[‏‏رنج کشیده اند، خدمت کرد‏‏]‏‎ ‎‏بازارها تقریباً حدود یک سال و نیم و چقدر یا تعطیل بود یا نیمه‏‎ ‎‏تعطیل بود و بسیاری از مردمِ ضعیف ضعیفتر شدند. امروز روزی‏‎ ‎‏نیست که استفاده چی ها راه بیفتند و بخواهند استفاده کنند؛ روز‏‎ ‎‏حمایت است امروز. از برادرانشان باید حمایت کنند؛ نه اینکه یک‏‎ ‎‏جنسی را که به ده تومان می خرند به صد تومان بفروشند.‏‎ ‎‏گرانفروشی امروز خیانت است به یک مملکت اسلامی. این خیانت‏‎ ‎‏را نکنند اینها؛ یک قدری با مردم ملایمت کنند. برادران خودتان‏‎ ‎‏هستند. با این برادرهایی که خون داده اند ... شما تاجرهای محترم که‏‎ ‎‏نبودید در این میدانها. من که می دانم شماها نبودید؛ آنهایی که بودند‏‎ ‎‏این کاسب جزء بود و این حمال بود و این کارگر بود و این طلبه بود و‏‎ ‎‏آن ـ عرض می کنم ـ دانشگاهی بود؛ که همه فقیرند. این طبقه بودند‏‎ ‎‏که این نهضت را پیش بردند و خون خودشان را و جوانان خودشان را‏‎ ‎‏دادند و این نهضت را پیش بردند. حالا انصاف است که یک تاجر‏‎ ‎‏معتبری که دارای کارخانۀ کذاست، دارای کذا و کذاست، و آن بالاها‏‎ ‎‏نشسته و تماشا کرده و اینها خون خودشان را داده اند و پیش برده اند،‏‎ ‎‏حالا همراهی نکند؟ اجحاف کند با این طایفه؟ قیمت اجناس را‏‎ ‎‏همچو بالا ببرد که این ضعفا نتوانند بخرند؟ زندگی شان مختل بشود؟‏‎ ‎‏خوب، باید اینها با برادرهای خودشان، با آنهایی که در این راه زحمت‏‎ ‎‏کشیده اند، اهل وطنشان هست، اهل دینشان هست، با اینها باید‏‎ ‎‏همراهی کنند؛ گرانفروشی نکنند. نگذارند یکوقتی ما روی تکلیفهای‏‎ ‎‏الهی باهاشان عمل بکنیم. خودشان جلوگیری کنند از مسائل. یک روز‏‎ ‎‏اگر ما روی تکلیف الهی عمل بکنیم، کارشان زار است. نگذارند‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 446

‏اینطور بشود. این هم یک باب است که مال یک طایفه.(556)‏

25 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

گرانفروشی نوعی سوء استفاده 

‏گرانفروشی یکی از سوءاستفاده هاست، که کسی بگوید من آزادم،‏‎ ‎‏حالا هرچه دلش می خواهد به این مستمندها اجحاف بکند و‏‎ ‎‏قیمتها را بالا ببرد و بازار را به وضع طاغوتی درست کند. اجحاف‏‎ ‎‏در معاملات، بی انصافی در معاملات یک امری نیست که عقل‏‎ ‎‏انسان بپذیرد، و خدای تبارک و تعالی راضی باشد به این معنا. باید‏‎ ‎‏بازارها را یک بازارهای اسلامی بکنید.(557)‏

23 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

گرانفروشان به برادران فقیرشان فکر نمی کنند

‏گرانفروشیهای زیاد. آخر فکر نمی کنند اینهایی که اجحاف اینقدر‏‎ ‎‏می کنند، گرانفروشی اینقدر می کنند، که این برادرهایشان، این‏‎ ‎‏بیچاره ها، این سروپا برهنه ها که فریاد کردند توی این خیابانها و‏‎ ‎‏خونشان را دادند حالا باید اینطور باهاشان معامله کنند که یک‏‎ ‎‏کسی که هیچی ندارد نتواند هندوانه بخرد و در تابستان یک فقیری‏‎ ‎‏که چند تا بچه دارد نتواند هندوانه بخرد! نتواند یک میوه ای برای‏‎ ‎‏زن و بچه اش ببرد، برای اینکه وضع گرانی آنطور است، و ما‏‎ ‎‏نمی دانیم باید چه بکنیم. آیا می شود که دربازار یک خیرمندانی‏‎ ‎‏باشند که یک دکانهایی باز کنند عمومی برای مردم یک قیمت‏‎ ‎‏مناسبتری بگذارند تا این گرانفروشی تمام بشود؟ این دیگر‏‎ ‎‏نمی دانم حالا. علیٰ ایّ حال خداوند همه تان را تأیید کند و موفق‏‎ ‎‏باشید که یک بازار اسلامی، یک مملکت اسلامی، پیدا بکنید که‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 447

‏این الگو بشود برای همه جا ان شاءالله .(558)‏

21 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

تلخی گرانی و احتکار برای مستضعفین است

‏مسئلۀ گرانی و مسئلۀ احتکار و اینها هم کراراً، گفته شده است به‏‎ ‎‏اینکه اینهایی که گرانفروشی می کنند، اینهایی که احتکار می کنند،‏‎ ‎‏اینها انصاف داشته باشند که این ملتی که با خون خودش و با‏‎ ‎‏زحمت خودش شما را از آن اختناق بیرون آورد و مسئلۀ آن ناامنی‏‎ ‎‏به صورت قانونی را از بین برد، هیچ انصاف نیست که شما با این‏‎ ‎‏ملت با این مستضعفین اینطور کنید. می دانید که گرانی و احتکار‏‎ ‎‏تلخی اش به ذائقۀ مستضعفین و عامه مردم محروم است، مشکل‏‎ ‎‏برای اینهاست و الا آنهایی که بالانشین اند و از طبقات مستکبر‏‎ ‎‏هستند و بالانشین، آنها برایشان این امور خیلی مطرح نیست؛ هم‏‎ ‎‏ذخیره ها دارند و هم اموال زیاد، هر قیمتی هم باشد می توانند تهیه‏‎ ‎‏کنند. این مستضعفین هستند که بار این زحمت به دوش آنهاست و‏‎ ‎‏بار انقلاب هم به دوش قوی محترم آنها بود و هست و امیدواریم‏‎ ‎‏که این مسئله هم حل بشود، با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با‏‎ ‎‏توجه به اولیای امور. این مسائل داخلی یک مسائلی است که ولو‏‎ ‎‏به دراز مدت حل می شود.(559)‏

4 / 11 / 60

*  *  *

‏ ‏

انصاف نیست که در شرایط جنگی گرانفروشی بشود

‏شما می دانید که اگر خدای نخواسته صدام یک وقت دستش به تهران‏‎ ‎‏برسد چه خواهد کرد؟ برای شما اموال می گذارد؟ برای شما اَعراض‏‎ ‎‏می گذارد؟ برای شما نفوس می گذارد؟ می دانید چه خواهد کرد؟‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 448
‏می دانید که خطر دارد الآن؟ خطر، صدام قابل آدم نیست، اما صدام و‏‎ ‎‏آنهایی که پشتوانۀ او هستند، دولتهایی که پشتوانۀ او هستند، آنهایی‏‎ ‎‏که کمک می کنند به آنها، قدرتهای بزرگی که اسلحه می دهند،‏‎ ‎‏قدرتهای بعد از او که آدم می فرستند، تجهیزات می فرستند و افراد‏‎ ‎‏می فرستند، خوب، یک همچو خطری الآن برای ایران هست. آیا در‏‎ ‎‏یک همچو خطری که، متوجه همه است، نه متوجه یک قشری، خطر‏‎ ‎‏خوزستان متوجه همه جای ایران است، خطر خرمشهر و آبادان و‏‎ ‎‏ـ عرض می کنم که ـ آنجاهایی را که آنها آن وقت در تصرف داشتند و‏‎ ‎‏آن کردند که مغول نکرده بود در طول تاریخ، این متوجه به همه‏‎ ‎‏است. انصاف است که در یک همچو وقتی احتکار بشود، این ملت را‏‎ ‎‏در مضیقه بگذارند؟ انصاف است که در یک همچو وقتی گرانفروشی‏‎ ‎‏بشود که دولت به جان بیاید و نتواند درستش بکند، یا باید کمک کرد‏‎ ‎‏به این دولت؟ تکلیف نداریم ما که کمک می کنیم تکلیف شرعی. این‏‎ ‎‏اصناف محترم، این بازاریهای محترم، اینها می توانند مبارزه کنند با‏‎ ‎‏گرانفروشی، با اینکه اجناس را به قیمت ارزانتر بفروشند. آن مقدار‏‎ ‎‏که گیرشان آمده، اگر اجناس را به قیمت ارزان بفروشند، محتکرین‏‎ ‎‏کنار می روند، نمی توانند نگه دارند، یا محتکرین را بروند خود‏‎ ‎‏اصناف بروند آنجا، به آنها بگویند آقا چرا این کار را می کنید؟ خوب،‏‎ ‎‏در یک همچو وقتی که همه چیز ما، در معرض خطر است، ما حق‏‎ ‎‏داریم که بنشینیم هی گله کنیم از که اینکه مثلاً فلان چیز کم است،‏‎ ‎‏فلان چیز زیاد است؟ خوب نمی تواند. مسئله بالاتر از این معنایی‏‎ ‎‏است که من و شما خیال کنیم؛ مسئله، مسئلۀ امریکا است نه مسئلۀ‏‎ ‎‏صدام. مسئلۀ فرانسه هست، مسئلۀ شوروی است.(560)‏

10 / 11 / 61

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 449

احتکار و گرانفروشی عملی کثیف

‏ملت مجاهد متعهد که در طول انقلاب و جنگ تحمیلی از کمکهای‏‎ ‎‏شایان به جبهه ها و پشت جبهه ها دریغ نکرده است، و یکی از‏‎ ‎‏ارکان پیروزی، حضور ملت در همۀ صحنه ها خصوصاً صحنۀ‏‎ ‎‏جنگ است. والحق، این ملت نمونه در پیشگاه خداوند تعالی‏‎ ‎‏ارزشی عظیم دارد، و امید و توقع است که برای حفظ اسلام و‏‎ ‎‏کشور اسلامی خود بر حجم کمکها افزوده شود که بحمدالله ‏‎ ‎‏می شود؛ چنانچه بر حجم مخارج دولت هر روز افزوده می شود.‏‎ ‎‏در زمانی که حضور و کمک ملت شریف ایران به دولت و‏‎ ‎‏جبهه های جنگ هر روز بیشتر می گردد، عده ای از محتکران و‏‎ ‎‏گرانفروشان خدانشناس دست از این حرفۀ کثیف بر نمی دارند و به‏‎ ‎‏حال خود و کشور خود دلسوز نیستند، اینان باید از غضب الهی‏‎ ‎‏بترسند و بیش از این خود را در پیشگاه خدا و خلق خدا رسوا‏‎ ‎‏نکنند.(561)‏

22 / 11 / 61

*  *  *

‏ ‏

2ـ2ـ2ـ9 گرانفروشی ضربه به اسلام و جمهوری اسلامی

‏ ‏

بازاری که در آن گرانفروشی و تعدی است اسلامی نیست

‏مملکت ما وقتی مملکت اسلامی است که تعالیم اسلام در آن‏‎ ‎‏باشد. اگر تعالیم اسلامی در آن نباشد، اسلامی نیست؛ هر چه ما‏‎ ‎‏بگوییم «جمهوری اسلامی»، جمهوری اسلامی لفظ نیست. با رأی‏‎ ‎‏ما جمهوری اسلامی تحقق پیدا نمی کند. بله، رژیم رسمی رژیم‏‎ ‎‏جمهوریت می شود لکن اسلامی نمی شود مگر آنکه احکام اسلام‏‎ ‎‏در او جاری بشود. با جریان قانون اساسی هم اسلامی نمی شود؛ با‏‎ ‎‏مجلس شورا هم اسلامی نمی شود. اینها همه مقدمه است. وقتی‏‎ ‎‏می توانید بگویید که مملکت اسلامی است که بازارْ اسلامی بشود؛‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 450

‏تهذیب نفس باشد؛ نه مثل بازار ما که سنگر گرانفروشی و تعدی‏‎ ‎‏است! وقتی اسلامی می شود که مرد و زن اسلامی بشوند؛ همۀ‏‎ ‎‏افراد اسلامی باشند. الگو حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ است.‏‎ ‎‏الگو پیغمبر اسلام است. ما وقتی مملکتمان اسلامی است، وقتی‏‎ ‎‏می توانیم ادعا کنیم که جمهوری اسلامی داریم، که تمام این معانی‏‎ ‎‏که در اسلام است تحقق پیدا بکند. ما الآن اول راه هستیم. ما‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی را به رأی اثبات کردیم؛ دست خیانتکاران هم‏‎ ‎‏بریدیم و می بریم؛ لکن این کافی نیست. بعد از آن باز راه زیاد‏‎ ‎‏است: هم راه تحصیل زندگی صحیح برای مستمندان که در پیش‏‎ ‎‏است و باید پیش برود؛ و هم راه معنویات که او، راه بالاتر‏‎ ‎‏است.(562)‏

8 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

گرانفروشی در جمهوری اسلامی به حساب اسلام منعکس می شود

‏اما اگر ما الآن مدعی هستیم که اسلامی است رژیم ما، ولی وقتی‏‎ ‎‏برویم سراغ بازار ببینیم بازار همان بازار سابق است، ربا همان‏‎ ‎‏ربای سابق است، چپاولگری همان چپاولگری سابق است،‏‎ ‎‏اجحاف و گرانفروشی فوق العاده همان است که سابق بود؛ برویم‏‎ ‎‏توی ادارات هم ببینیم همان اشخاص و همان وضع و همان‏‎ ‎‏نابسامانی آنجا هم هست؛ برویم در مثلاً دانشگاه ببینیم آنجا هم‏‎ ‎‏مسائل همان مسائل است؛ هر جا برویم همان مسائل باشد، این‏‎ ‎‏موجب این می شود که انعکاس پیدا بکند که رژیم فاسدی رفت،‏‎ ‎‏یک رژیم فاسدی جایش نشست. کاری ما نکردیم جز اینکه یک‏‎ ‎‏رژیم فاسدی را از بین بردیم که آن رژیم فاسد کارهایش پای اسلام‏‎ ‎‏حساب نمی شد... امروز می گویند روحانی است دارد این کار را‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 451

‏می کند. دیروز ساواکی این کار را می کرد، امروز روحانی این کار را‏‎ ‎‏می کند. و همین طور شماها: دیروز بازار بازار طاغوت بود، امروز‏‎ ‎‏بازار اسلام است؛ محتوایش فرق کرد؟ نه؛ رباخور همان رباخور،‏‎ ‎‏گرانفروش همان گرانفروش، اجحاف کن همان اجحاف کن؛ و‏‎ ‎‏همین طور در هر جای مملکت که برویم. اگر محتوا تغییر نکند‏‎ ‎‏خوف این است که مکتب ما مورد اهانت واقع بشود؛ مردم از‏‎ ‎‏مکتب ما برگردند. و این بالاترین شکستی است که ممکن است بر‏‎ ‎‏ما وارد بشود. والاّ فرض کنید یک کسی هم ـ اینها هم نمی شود اما‏‎ ‎‏فرض کنید شد ـ اینها روابطشان را با هم درست کردند و امریکا‏‎ ‎‏هم پشت سرشان آمد و یک کودتا هم شد و ما را هم همه را کشتند‏‎ ‎‏و از بین بردند و خودشان جایش نشستند، این، شکست مسلک‏‎ ‎‏نیست؛ ما شکست نخوردیم؛ ما شکست طبیعی خوردیم نه‏‎ ‎‏شکست معنوی.(563)‏

3 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

رژیم زمانی اسلامی است که همه جای آن از جمله بازار اسلامی عمل کنند

‏ما اگر بخواهیم رژیممان رژیم اسلامی باشد و این ادعایی که‏‎ ‎‏می کنیم که ما مُسْلِم هستیم و ما طرفدار اسلام هستیم و طرفدار‏‎ ‎‏رژیم اسلامی هستیم، باید این قدم را هم برداریم که مهمّش این‏‎ ‎‏قدم است که محتوای یک مملکتی اسلامی باشد. هر جایش‏‎ ‎‏برویم در مملکت اسلامی رفتیم، نه اینکه وقتی رفتیم بازار، ببینیم‏‎ ‎‏بازار همان بازار و همان رباخوری و همان اجحاف و همان‏‎ ‎‏گرانفروشی بیجا و همانها، و بعد هم فریاد می کند که اسلام! بعد‏‎ ‎‏هم چراغانی می کنند! خیال می کنند با این می شود امام زمان را‏‎ ‎‏بازی داد! نمی شود. تا یک نوری در قلب ما پیدا نشود فایده ندارد.‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 452

‏هر چه هم از این اعمال بکنیم، اعمال است. از این اعمال همه‏‎ ‎‏می کنند، باید این اعمال بشود؛ نه اینکه اینها نشود، این اعمال‏‎ ‎‏بشود، پیوند با قلب داشته باشد، با قلبمان یک کاری کنیم که این‏‎ ‎‏عمل را قلب ما آورده باشد.(564)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

حکومتی که اسلام را می خواهد در بازار آن گرانفروشی نمی شود

‏آن حکومتی را که اسلام می خواهد و آن رژیمی را که اسلام‏‎ ‎‏می خواهد متحقق باشد ان شاءالله متحقق بشود به طوری که شما‏‎ ‎‏هرجا بروید، بازار بروید ببینید بازار اسلامی است؛ دیگر اجحاف‏‎ ‎‏نمی شود؛ زیادفروشی بیجا نمی شود؛ کم فروشی نمی شود؛ ربا‏‎ ‎‏نمی شود؛ مفتخوری نیست.(565)‏

24 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

گرانفروشی در زمان جنگ کوشش در تضعیف اسلام 

‏برادران عزیز و خواهران محترم، در این هنگام که ابرقدرتها و‏‎ ‎‏قدرتها از هر طرف برای نابودی جمهوری اسلامی و اسلام عزیز‏‎ ‎‏بر ما یورش کرده اند، با غفلت از وظیفه و سهل انگاری، دین و‏‎ ‎‏دنیای این ملت مظلوم در خطر است. برای حفظ نوامیس و شرف‏‎ ‎‏خود صبر را پیشه کنید، و به خاطر بعض کمبودها و گرانی اجناس‏‎ ‎‏سستی به خود راه ندهید. گرانفروشان و محتکران بی انصاف گمان‏‎ ‎‏نکنند که این ظلم در حال حاضر چون سایر احوال است، امروز‏‎ ‎‏این نحو جنایات که ممکن است به شکست جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏منتهی شود، کوشش در تضعیف اسلام است. اینجانب خوف آن‏‎ ‎‏دارم که خداوند قهار بر شما غضب فرماید و خدای نخواسته تر و‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 453

‏خشک با هم بسوزند و راه گریزی در کار نباشد، ‏«اَعوذُ بِالله مِنْ غَضَبِ‎ ‎الْحَلیم»‏ بهتر است بازاریان محترم که استوانۀ فعال جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی می باشند توطئۀ این بی انصافها را که لکۀ ننگی بر دامان‏‎ ‎‏آنان هستند، با تدبیرات عاقلانه خنثی نمایند.(566)‏

12 / 1 / 62

*  *  *

‏ ‏

3ـ2ـ2ـ9 ضرورت و نحوه برخورد با گرانفروشی و احتکار

‏ ‏

اخطار به گرانفروشان

‏من با کمال تأسف هر روز مواجه هستم با مشکلاتی جانفرسا که‏‎ ‎‏گاهی ناچار می شوم تذکراتی به ملت شریف بدهم. از آن جمله‏‎ ‎‏قضیۀ اجحاف و گرانفروشی است که کراراً شکایت از آن دارند؛ و‏‎ ‎‏حتی گفته می شود که برخلاف موازین شرعیه، اجناس را که از‏‎ ‎‏طرف دولت مبنی بر آنکه به قیمت معینی بفروشند، به قیمتهای‏‎ ‎‏بسیار گزاف به مردم مستمند می فروشند و موجبات ناراحتی و‏‎ ‎‏مضیقه برای برادران و خواهران خود فراهم می کنند.‏

‏     من از فروشندگان، خصوصاً آنچه مربوط است به ارتزاق مردم،‏‎ ‎‏تقاضا می کنم دست از این اجحاف و تعدی بردارند و به اخلاق و‏‎ ‎‏اعمال اسلامی برگردند. من آنان را نصیحت می کنم که با این ملتی‏‎ ‎‏که خون خود را در راه اسلام داد و جوانان عزیز خود را از دست‏‎ ‎‏داد با عدل و انصاف رفتار کنند. من خوف آن دارم که خدای‏‎ ‎‏نخواسته به غضب خداوند قهار مبتلا گردیم و تر و خشک با هم‏‎ ‎‏بسوزد.‏

‏     من اخیراً اخطار می کنم که اگر دست از اجحافات و مخالفت با‏‎ ‎‏اسلام برندارند، حسب عدل الهی و حکومت شرعیه، تعزیرات و‏‎ ‎‏سیاسات شرعیۀ اسلامیه با آنان رفتار می شود. برادران! قبل از‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 454

‏آمدن تازیانۀ الهی به خود آیید و دست از ستم بردارید. خداوند‏‎ ‎‏شما را اصلاح کند.(567)‏

19 / 1 / 58

*  *  *

‏ ‏

با حاکم وقت است که از اجحاف جلوگیری کند

‏الآن بازار، که در دست بازاریهای به ظاهر متدین است، به اسم‏‎ ‎‏اینکه حالا دیگر کسی نیست که به ما فشار بیاورد و بگوید نرخ‏‎ ‎‏کذا، نباید اجحاف بکنند. با حاکم وقت است که جلوگیری کند؛ و‏‎ ‎‏ما ممکن است اجازه بدهیم جلوگیری کنند از یک اجحافاتی که‏‎ ‎‏می شود در بازار.(568)‏

23 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

خنثی سازی توطئه گرانفروشان

‏برادران عزیز و خواهران محترم، در این هنگام که ابرقدرتها و‏‎ ‎‏قدرتها از هر طرف برای نابودی جمهوری اسلامی و اسلام عزیز‏‎ ‎‏بر ما یورش کرده اند، با غفلت از وظیفه و سهل انگاری، دین و‏‎ ‎‏دنیای این ملت مظلوم در خطر است. برای حفظ نوامیس و شرف‏‎ ‎‏خود صبر را پیشه کنید، و به خاطر بعض کمبودها و گرانی اجناس‏‎ ‎‏سستی به خود راه ندهید. گرانفروشان و محتکران بی انصاف گمان‏‎ ‎‏نکنند که این ظلم در حال حاضر چون سایر احوال است، امروز‏‎ ‎‏این نحو جنایات که ممکن است به شکست جمهوری اسلامی‏‎ ‎‏منتهی شود، کوشش در تضعیف اسلام است. اینجانب خوف آن‏‎ ‎‏دارم که خداوند قهار بر شما غضب فرماید و خدای نخواسته تر و‏‎ ‎‏خشک با هم بسوزند و راه گریزی در کار نباشد، «اَعوذُ بِالله مِنْ‏‎ ‎‏غَضَبِ الْحَلیم» بهتر است بازاریان محترم که استوانۀ فعال‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 455

‏جمهوری اسلامی می باشند توطئۀ این بی انصافها را که لکۀ ننگی‏‎ ‎‏بر دامان آنان هستند، با تدبیرات عاقلانه خنثی نمایند.(569)‏

12 / 1 / 62

*  *  *

‏ ‏

4ـ2ـ2ـ9 جنگ و گرانی 

‏ ‏

گرانی در شرایط جنگی طبیعی است 

‏بنابراین، ما چه تزلزلی داریم که از خارج هی، هر روز در این‏‎ ‎‏مقالاتشان می نویسند و برای من می آید ـ این خبرگزاریها می دهند‏‎ ‎‏برای من ـ هر روز نوشته می شود به اینکه ایران دیگر رفته از بین و‏‎ ‎‏تمام شد. و ـ عرض می کنم ـ کجایش تمام شد؟ همین ایران هست‏‎ ‎‏و همین بازارها به جای خودش هست و وفور نعمت هم بحمدالله ،‏‎ ‎‏هست. البته گرانی هم هست. گرانی کجاست که نیست؟ جای‏‎ ‎‏دیگر مگر گرانی نیست؟ همه جای دنیا گرانی است. همه جای‏‎ ‎‏دنیا انفجار است. همه جای دنیا خرابکاری است. ایران را اگر‏‎ ‎‏مقایسه کنیم با ممالک دیگر، معلوم نیست که بیشتر از آنها این‏‎ ‎‏چیزها را داشته باشد. بنابراین، ما چه گرفتاری داریم؟(570)‏

‏ ‏

16 / 6 / 60

*  *  *

‏ ‏

امروز نعمت فراوان است. گرانی است، اما کجا گرانی نیست

‏این هم که می بینید یک گوشۀ کشور ما ـ فرض کنید ـ جنگ واقع‏‎ ‎‏شد و دو سال هم هست و آنهمه هم به ما و خودشان ضرر زده اند،‏‎ ‎‏برای این ‏‏]‏‏است ‏‎ ‎‏][‏‏که یک دیوانه ای پیدا کرده اند، یک نفر آدم که‏‎ ‎‏نفهمید چه می کند. الآن هم آنطوری که در روزنامه ها بوده ـ من‏‎ ‎‏نمی دانم صحت و سقمش را ـ الآن هم می گویند که این آدم به‏‎ ‎‏واسطۀ اینکه شکست خورده و باید فرار کند، بنا دارد که مخازن‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 456
‏خودشان را از بین ببرد و از این آدم بعید ندانید شما. اما اشخاص‏‎ ‎‏متفکر، اشخاص متوجه ـ فرض کنید ـ که همین دولتهای ابرقدرتی‏‎ ‎‏که ملتفت مسائل هستند، آنها هیچ وقت خودشان نمی آیند در‏‎ ‎‏میدان. آنها همیشه این حیوانات را وا می دارند که بریزند به جان‏‎ ‎‏هم اینها و از بین ببرند اینها را. و ما باید ایستادگی کنیم و این توجه‏‎ ‎‏را داشته باشیم که شما خیال نکنید که جنگ است و ما سختی‏‎ ‎‏جنگ داریم. آقا، شما هر کدامتان ادراک کرده باشید، این جنگی‏‎ ‎‏که در دنیا پیدا شد، جنگ ثانی، این جنگ دوم ـ جنگ اولش را هم‏‎ ‎‏من یادم هست، اما این جنگ دومی که بسیاری از شما یادتان‏‎ ‎‏هست ـ این جنگ با اینکه به ما هیچ ارتباط نداشت، ما داخل جنگ‏‎ ‎‏نبودیم، ما هیچی، کنار بودیم، در عین حال به واسطۀ همین جنگ،‏‎ ‎‏ایران قحطی شد؛ در ایران نان پیدا نمی شد، یک چیزی بود سیاه،‏‎ ‎‏مثل این عبای من سیاه بود، یک چیز اینطور قلمبه ای بود،‏‎ ‎‏می دادند مردم. یک دانه نان سنگکی شما در تهران پیدا‏‎ ‎‏نمی کردید. در قم که ما بودیم، تمام دکانها بسته شده بود و هیچ‏‎ ‎‏پیدا نمی شد. امروز بحمدالله ، نعمت فراوان است. می گویید گرانی‏‎ ‎‏است، شما یک توجهی به سایر جاها بکنید. کجا گرانی نیست؟‏‎ ‎‏قبول دارم که باید گرانی را جلویش را بگیرند. قبول دارم که باید‏‎ ‎‏زحمت بکشند. اما یک دولتی است که با تمام کوشش دارد زحمت‏‎ ‎‏می کشد و خدمت می کند. حالا یک دسته فاسق غرغر می کنند؛‏‎ ‎‏برای اینکه حکومت دست آنها نیفتاده است و دست یک آدمهای‏‎ ‎‏صحیحی افتاده است. خوب، آنها حسابشان علی حده است. ملت‏‎ ‎‏ما که حسابش این نیست. ملت ما حسابش این است که ببینید که‏‎ ‎‏این دولت کارش موازین اسلامی دارد، می بیند دارد. البته اگر یک‏‎ ‎‏اعوجاجی هم پیدا بشود، مجلس رفع می کند. اگر اعوجاجی در‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 457

‏مجلس هم پیدا بشود، شورای نگهبان دیگر اغماض نخواهد‏‎ ‎‏کرد.(571)‏

11 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

3ـ2ـ9 ربا خواری

‏ ‏

اصل قرض صحیح است و شرط پرداخت ربا باطل

‏مسأله 2893ـ کسانی که می خواهند از بانکها یا غیر آنها قرض‏‎ ‎‏بگیرند و دهنده بدون ربا قرض نمی دهد، جایز است اصل قرض‏‎ ‎‏را قبول کنند، و شرط را در واقع و به طور جد قبول نکنند، و در این‏‎ ‎‏صورت اگر اظهار قبول کنند بدون جد و قصد حقیقی، این قرار‏‎ ‎‏صوری حرام نیست، بنابراین أصل قرض صحیح است و شرط‏‎ ‎‏باطل، و مرتکب حرام هم نشده اند.(572)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

بازار اسلامی نباید مثل بازار رژیم فاسد قبلی باشد

‏اما اگر ما الآن مدعی هستیم که اسلامی است رژیم ما، ولی وقتی‏‎ ‎‏برویم سراغ بازار ببینیم بازار همان بازار سابق است، ربا همان‏‎ ‎‏ربای سابق است، چپاولگری همان چپاولگری سابق است،‏‎ ‎‏اجحاف و گرانفروشی فوق العاده همان است که سابق بود؛ برویم‏‎ ‎‏توی ادارات هم ببینیم همان اشخاص و همان وضع و همان‏‎ ‎‏نابسامانی آنجا هم هست؛ برویم در مثلاً دانشگاه ببینیم آنجا هم‏‎ ‎‏مسائل همان مسائل است؛ هر جا برویم همان مسائل باشد، این‏‎ ‎‏موجب این می شود که انعکاس پیدا بکند که رژیم فاسدی رفت،‏‎ ‎‏یک رژیم فاسدی جایش نشست. کاری ما نکردیم جز اینکه یک‏‎ ‎‏رژیم فاسدی را از بین بردیم که آن رژیم فاسد کارهایش پای اسلام‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 458

‏حساب نمی شد.(573)‏

3 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

اگر رباخواری در بازار باشد با بازار طاغوت تفاوتی ندارد

‏امروز می گویند روحانی است دارد این کار را می کند. دیروز ساواکی‏‎ ‎‏این کار را می کرد، امروز روحانی این کار را می کند. و همین طور‏‎ ‎‏شماها: دیروز بازار بازار طاغوت بود، امروز بازار اسلام است؛‏‎ ‎‏محتوایش فرق کرد؟ نه؛ رباخور همان رباخور، گرانفروش همان‏‎ ‎‏گرانفروش، اجحاف کن همان اجحاف کن؛ و همین طور در هر جای‏‎ ‎‏مملکت که برویم. اگر محتوا تغییر نکند خوف این است که مکتب ما‏‎ ‎‏مورد اهانت واقع بشود؛ مردم از مکتب ما برگردند. و این بالاترین‏‎ ‎‏شکستی است که ممکن است بر ما وارد بشود. والاّ فرض کنید یک‏‎ ‎‏کسی هم ـ اینها هم نمی شود اما فرض کنید شد ـ اینها روابطشان را با‏‎ ‎‏هم درست کردند و امریکا هم پشت سرشان آمد و یک کودتا هم شد‏‎ ‎‏و ما را هم همه را کشتند و از بین بردند و خودشان جایش نشستند،‏‎ ‎‏این، شکست مسلک نیست؛ ما شکست نخوردیم؛ ما شکست‏‎ ‎‏طبیعی خوردیم نه شکست معنوی.(574)‏

3 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

بازاری که رباخواری در آن هست اسلامی نیست

‏اگر بازاری در جمهوری اسلامی همان بازاری باشد که در رژیم‏‎ ‎‏طاغوتی بود، نباید ادعا کند که بازار اسلام است. نه، بازار طاغوت‏‎ ‎‏است! آن اجحافات زیادی که الآن دارد به این مستمندان می شود،‏‎ ‎‏این رباخواری که الآن رواج دارد، این هروئین فروشی و ـ نمی دانم ـ‏‎ ‎‏زهر مار فروشی که الآن رواج دارد، اینها را به عهدۀ بازار اسلام‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 459

‏حساب می کنند؛ به عهدۀ جمهوری اسلامی حساب می کنند.‏‎ ‎‏مکتب ما شکست می خورد، اسلام شکست می خورد، اسلام دفن‏‎ ‎‏می شود، و دیگر کسی نمی تواند بیرونش بیاورد.(575)‏

13 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

اگر رباخواری در بازار باشد اسلامی نیست

‏ما اگر بخواهیم رژیممان رژیم اسلامی باشد و این ادعایی که می کنیم‏‎ ‎‏که ما مُسْلِم هستیم و ما طرفدار اسلام هستیم و طرفدار رژیم اسلامی‏‎ ‎‏هستیم، باید این قدم را هم برداریم که مهمّش این قدم است که‏‎ ‎‏محتوای یک مملکتی اسلامی باشد. هر جایش برویم در مملکت‏‎ ‎‏اسلامی رفتیم، نه اینکه وقتی رفتیم بازار، ببینیم بازار همان بازار و‏‎ ‎‏همان رباخوری و همان اجحاف و همان گرانفروشی بیجا و همانها، و‏‎ ‎‏بعد هم فریاد می کند که اسلام! بعد هم چراغانی می کنند! خیال‏‎ ‎‏می کنند با این می شود امام زمان را بازی داد! نمی شود. تا یک نوری‏‎ ‎‏در قلب ما پیدا نشود فایده ندارد. هر چه هم از این اعمال بکنیم،‏‎ ‎‏اعمال است. از این اعمال همه می کنند، باید این اعمال بشود؛ نه‏‎ ‎‏اینکه اینها نشود، این اعمال بشود، پیوند با قلب داشته باشد، با‏‎ ‎‏قلبمان یک کاری کنیم که این عمل را قلب ما آورده باشد.(576)‏

17 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

در بازار اسلامی رباخواری نمی شود

‏آن حکومتی را که اسلام می خواهد و آن رژیمی را که اسلام‏‎ ‎‏می خواهد متحقق باشد ان شاءالله متحقق بشود به طوری که شما‏‎ ‎‏هرجا بروید، بازار بروید ببینید بازار اسلامی است؛ دیگر اجحاف‏‎ ‎‏نمی شود؛ زیادفروشی بیجا نمی شود؛ کم فروشی نمی شود؛ ربا‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 460

‏نمی شود؛ مفتخوری نیست.(577)‏

24 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

رباخواری با اسلام نمی سازد

‏نمی شود یک کسی بگوید من در جمهوری اسلام دارم کار می کنم‏‎ ‎‏و مع ذلک ربا بخورد. این با اسلام نمی سازد. یک کسی در‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، پاسبان جمهوری اسلامی ظلم بکند. پاسدار‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی که باید پاسداری از اسلام بکند، به بندگان خدا‏‎ ‎‏ظلم بکند. باید خودتان را بپایید. متوجه باشید. همه قشرها را‏‎ ‎‏می گویم. باید متوجه باشند که تخطی از احکام اسلام نکنند. توجه‏‎ ‎‏به اسلام داشته باشند. و اتکا به اسلام داشته باشند. و امروز که ما‏‎ ‎‏با یک قدرت شیطانی مقابل هستیم، و دنیا الآن توجه به اینجا دارد،‏‎ ‎‏موج این مخالفت شما با این قدرت بزرگ در همه دنیا الآن رفته‏‎ ‎‏است. باید ما از این مبارزۀ بین اسلام و کفر سرفراز بیرون بیاییم. ما‏‎ ‎‏بر فرض اینکه شکست اقتصادی بخوریم، شکست نظامی‏‎ ‎‏بخوریم، لکن باید سرفراز بیرون بیاییم. یعنی باید مثل مجاهدین‏‎ ‎‏صدر اسلام که می رفتند و مجاهده می کردند و کشته می شدند، ما‏‎ ‎‏هم باید همینطور باشیم. خداوند ان شاءالله همۀ شما را حفظ کند و‏‎ ‎‏موفق. و من از همه شما تشکر می کنم. و به همه شما دعا می کنم. و‏‎ ‎‏خدمتگزار همه تان هستم.(578)‏

23 / 9 / 58

*  *  *

‏ ‏

بازار باید از ربا مطهر باشد

‏بازار باید مظهر تام اسلام و عدالت باشد. بازار باید احتراز کند از‏‎ ‎‏چیزهایی که مخالف دستورات اسلام است. و اقبال کند به آن‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 461

‏چیزهایی که موافق دستورات اسلام است. از ربا بازار باید مُطهّر‏‎ ‎‏باشد. اگر در بین بازاریها اشخاصی باشند که خدای نخواسته ربا‏‎ ‎‏می خورند.(579)‏

25 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

رباخواری بازارها را از بین خواهد برد

‏خود بازاریها آنها را نصیحت کنند. مبادا یک همچو مرضی توسعه‏‎ ‎‏پیدا بکند و مملکت ما را به نابودی بکشد. ربا خوری، بازارها را از‏‎ ‎‏بین خواهد برد. مردم را خواهد تباه کرد. مبادا خدای نخواسته در‏‎ ‎‏بین بازار یک همچو معصیت بزرگی ـ که در رأس معاصی، خدا‏‎ ‎‏قرار داده است و آن را بالاتر از زنا و در حکم مقاتله با خدا قرار‏‎ ‎‏داده است ـ مبادا یک وقت در بازار یک همچو امری باشد. و‏‎ ‎‏انصاف نیست که در بازار گرانفروشی باشد. در موقعی که مردم‏‎ ‎‏ایران، زن و بچۀ مردم ایران برای جنگزده ها دارند از منافع‏‎ ‎‏خودشان می گذرند و آن چیزی که دارند هدیه می کنند، مبادا در‏‎ ‎‏یک همچو موقعی در بازار، اشخاصی پیدا بشوند که گرانفروشی‏‎ ‎‏کنند که موجب فلج مردم و ناراحتی مردم بشود. اگر خدای‏‎ ‎‏نخواسته از اعمال ما یک شکستی واقع بشود به اسلام، مسئولیت‏‎ ‎‏ما پیش خدای تبارک و تعالی بسیار بزرگ است.(580)‏

25 / 10 / 59

*  *  *

‏ ‏

3ـ9 برخی احکام جدید بازار

‏ ‏

اسلام حتی معاملات شخصی را که برخلاف صلاح کشور و توده است باطل می داند

‏و اما قانون بانک از فروع قانون معاملات است که در اسلام برای‏‎ ‎‏آن هزاران قانون وضع شده است و این ماجراجویان بیخرد از آن‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 462

‏بی اطلاعند و بی جهت به ستیزه برخاستند، قانون معاملات در‏‎ ‎‏اسلام مانند دیگر قوانینش مراعات صلاح کشور و توده را به طور‏‎ ‎‏کافی کرده حتی معاملات شخصی را که بر خلاف صلاح کشور و‏‎ ‎‏توده است باطل دانسته و از معاملات مسکرات و قراردادهای برد‏‎ ‎‏و باختی و معاملات آلات و ابزار بازیگریها و ساز و نوازها و‏‎ ‎‏پولهایی که در راه تئاتر و مجالس رقص و سینما و بال و مانند آنها‏‎ ‎‏که هر یک سرچشمۀ فساد اخلاق توده است مصرف می شود و‏‎ ‎‏تمام چیزهایی که فساد دارد جلوگیری کرده است.(581)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

نهی تجار و کسبه از ترویج مقاصد ظلمه

‏مسأله 2812ـ کسانی که ترویج مقاصد ظلمه را می کنند و کمک به‏‎ ‎‏جشنها و معاصی و ظلم آنها می کنند از قبیل بعض تجار و کسبه،‏‎ ‎‏لازم است بر مسلمانان که آنها را نهی کنند، و اگر تأثیر نکرد، از آنها‏‎ ‎‏اعراض کنند و با آنها معاشرت و معامله نکنند.(582)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

بازاری که سود غیرمتعارف داشته باشد اسلامی نیست

‏آن روزی ما به آخر مقصد رسیدیم که همه چیزمان اسلامی باشد.‏‎ ‎‏بازار یک بازار اسلامی باشد. بازاری که یک متاعی را یک تومان‏‎ ‎‏می خرد و سی تومان به این فقرا و ضعفا می دهد این بازار اسلامی‏‎ ‎‏نیست. بازاری که قاچاق وارد می کند و به قیمتهای گزاف می دهد و‏‎ ‎‏اقتصاد اسلام را می خواهد به هم بزند این اسلامی نیست؛ این‏‎ ‎‏بازارْ اسلامی نیست. اینها باید اسلامی بشود؛ خودشان‏‎ ‎‏اسلامی اش کنند. بازاری که به فکر ضعفا و فقرا نباشد، بازاری که‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 463

‏پهلویش ضعیف باشد و به فکر نباشد، این بازارْ اسلامی‏‎ ‎‏نیست.(583)‏

8 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّله آن اشکال ندارد

‏ [‏‏...از آنجا که آلات لهو و لعب استفاده های مشروع از قبیل نواختن‏‎ ‎‏سرودها را دارد آیا خرید و فروش آن بی اشکال است؟‏‏]‏

‏بسمه تعالی‏

‏خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّلۀ آن اشکال‏‎ ‎‏ندارد.(584)‏

19 / 6 / 67

*  *  *

‏ ‏

خرید و فروش آلات مشترکه به معنی استفاده حرام از آنها نیست

‏و اما در قضیۀ خرید و فروش آلات مشترکه برای مقصد حلال،‏‎ ‎‏اشتباه بزرگی کرده اید که گمان کرده اید خرید و فروش برای‏‎ ‎‏منفعت حلال، یعنی استفادۀ حرام کردن و این برخلاف آنچه‏‎ ‎‏نوشته شده است می باشد. البته در این زمینه ها مسائل زیادی‏‎ ‎‏است که حال و وقت من اجازۀ تعقیب آنها را ندارد.(585)‏

2 / 7 / 67

*  *  *

‎ ‎

کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 464