فصل پنجم کشاورزی

‏               ‏فصل پنجم

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کشاورزی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

  جایگاه کشاورزی در توسعه و استقلال اقتصادی

‏  سیاستهای کشاورزی رژیم سابق‏

‏  سیاستها و خط مشی های کشاورزی جمهوری‏‎ ‎‏      اسلامی ایران‏


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 281

کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 282

1ـ5 جایگاه کشاورزی در توسعه و استقلال اقتصادی

1ـ1ـ5 ارزش معنوی و اهمیت فعالیت کشاورزی

‏ ‏

کارگران و کشاورزان! اقتصاد ایران در دست شماست

‏در هر کشور کارگر و کشاورز اساس آن کشور است. اساس اقتصاد‏‎ ‎‏یک کشور بسته به کار کارگر و کار کشاورز است؛ و مع الأسف این‏‎ ‎‏دو جبهۀ اقتصادی، که اساس اقتصاد بر آن بود، در زمان رژیم‏‎ ‎‏سابق شکست خورد. کشاورزی را دیدید که به اسم «اصلاحات‏‎ ‎‏ارضی» بکلی از بین بردند. ایران که باید صادرات داشته باشد، در‏‎ ‎‏کشاورزی صادرات داشته باشد، یک استان ایران مثل استان‏‎ ‎‏آذربایجان یا استان خراسان به قدر کفاف، قوت ایران را دارد، اینها‏‎ ‎‏کاری کردند که ایران شد بازار برای امریکا. هرچه ما بخواهیم باید‏‎ ‎‏محتاج باشیم؛ باید از امریکا یا کشورهای دیگر وارد کنیم.‏‎ ‎‏کارگرهای ما هم طوری کردند که زندگی آنها زندگی اختلالی شد؛‏‎ ‎‏و کار آنها هم در خدمت غیر بود.‏

‏     شما کارگران محترم و کشاورزان محترم، برادران! شما که‏‎ ‎‏اساس اقتصاد ایران در دست شماست، همان طوری که در سابق‏‎ ‎‏در تحت نظارت طاغوت بودید و کارهای شما نادیده گرفته‏‎ ‎‏می شد، امروز ان شاءالله در رژیم اسلامی هستید، و اسلام به کارگر‏‎ ‎‏و کشاورز بسیار اهمیت می دهد. دولت در فکر شما هست. ما‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 283

‏دعاگوی شما و در فکر شما هستیم.(341)‏

4 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

کار کشاورزی عبادت و اطاعت امر خدا است 

‏خدا زمین به ما داده، آب هم به ما داده، زمینهای زیاد، زمینهای‏‎ ‎‏موات زیاد، آبهای هرزبرو، شط کارون همین طوری دارد هرز‏‎ ‎‏می رود، یا زمینهای اطرافش هم همین طور مانده است زمین. باید‏‎ ‎‏همه دست به دست هم بدهند، و کار، کار الهی است،کاری است‏‎ ‎‏که عبادت است امروز. اطاعت امر خداست امروز کشاورزی، و‏‎ ‎‏باید این کشاورزی را تقویت کرد. هر کس هر جور می تواند باید‏‎ ‎‏تقویت بکند، به طوری که ان شاءالله ما از این گرفتاری خارج‏‎ ‎‏بشویم. و از سایر گرفتاریها هم امیدوارم که خارج بشویم؛ گرفتاری‏‎ ‎‏فرهنگیمان، گرفتاریهای سیاسی مان، همه شان را ‏‏[‏‏حل‏‏]‏‏ بکنیم.‏

‏     ‏‏حالا چون صحبت از اقتصادیش بود من یک قدری عرض کردم با‏‎ ‎‏آقایان. و من باید از آقایان تشکر بکنم که اینطور مشغول فعالیت‏‎ ‎‏شدید.(342)‏

5 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

جهاد کشاورزها این است که کشاورزیشان را تقویت کنند

‏جهاد کشاورزها این است که کشاورزی شان را تقویت کنند. امسال‏‎ ‎‏شنیدم بعضیها سستی می کنند و این برخلاف مسیر اسلام است.‏‎ ‎‏شما پارسال با آن گرفتاریها زیاد کردید کشتتان را و امسال‏‎ ‎‏الحمدلله ، آن گرفتاریها کم است و به شما کمکهایی هم از طرف‏‎ ‎‏دولت می شود و باید خودتان به فکر باشید که اگر ابرقدرتها فردا‏‎ ‎‏منع کردند همۀ کشورها را که به ما گندم ندهند، خودمان داشته‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 284

‏باشیم. خوب، کشاورزها باید به این فکر باشند و کشاورزی‏‎ ‎‏خودشان را تقویت کنند و بیشتر کنند و کارها را جوری کنند که ما‏‎ ‎‏دیگر محتاج نباشیم در خوردنمان هم به مردم. ...‏

‏     الآن مهم این است که کشاورزی باید چندین برابر سابق باشد.‏‎ ‎‏دولت باید کمک بکند و مردم باید جدّیت بکنند. من امیدوارم که‏‎ ‎‏در این سالی که می آید، به کوشش شماها، به کوشش جوانهای ما،‏‎ ‎‏کشاورزیهای ما، کارهای کشاورزی ما همچو بشود که ما محتاج‏‎ ‎‏نباشیم به دیگران در خوراکمان. همین طور کارخانه ها کارها را‏‎ ‎‏انجام بدهند، خودشان راه بیندازند.(343)‏

14 / 8 / 59

*  *  *

‏ ‏

از نظر اسلام کشاورزان بهترین مخلوقات هستند

‏کشاورزی در اسلام از امور بسیار مهم و از اموری است که دربارۀ‏‎ ‎‏او گفته شده است که کشاورزان بهترین مخلوقات هستند و‏‎ ‎‏کشاورزان اقرب ناس ‏‏]‏‏به‏‏][‏‏ خدای تبارک و تعالی هستند و‏‎ ‎‏کشاورزان در آن عالم، شاید در صف اول از مردم نیکوکار واقع‏‎ ‎‏بشوند. و شغل کشاورزی شغلی بوده است که انبیا هم به او اشتغال‏‎ ‎‏داشته اند، و انبیا هم رزق خودشان را از راه کشاورزی به دست‏‎ ‎‏می آوردند. و از نظر سیاسی، در امروز ما چنانچه کشاورزی مان‏‎ ‎‏یک کشاورزی سالم و یک کشاورزی متعهدانه و کوشش برای این‏‎ ‎‏[‏‏باشد‏‏]‏‏ که در ارزاقمان محتاج به خارج نشویم، این یک جهاد‏‎ ‎‏است؛ همان طور که مجاهدین ارجمند ما در جبهه ها مشغول‏‎ ‎‏خدمت هستند و بحمدالله ، آنها آفرین برشان که سرفرازی برای‏‎ ‎‏ملت ما ایجاد کردند و ایجاد می کنند! کشاورزان ما هم که در پشت‏‎ ‎‏جبهه هستند، آنها هم مجاهد هستند و آنها هم برای اینکه کشور ما‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 285

‏محتاج به قدرتهای دیگری نباشد، مجاهدت می کنند.‏

‏     و از قرار مذکور، امسال از سالهای قبل، کشاورزی بهتر و سطح‏‎ ‎‏برداشت بالاتر بوده است. و من امیدوارم که کشاورزان قدر‏‎ ‎‏خودشان را بدانند. و احتیاج هر کشوری به کشاورزی، که ارزاق‏‎ ‎‏کشور را تأمین می کند، بیشتر از سایر چیزهاست. و شما کشاورزان‏‎ ‎‏سرتاسر کشور ارجمندتر از سایر قشرها هستید؛ چون که ارزاق‏‎ ‎‏ملت را، که مورد احتیاج ملت است و بالاترین احتیاج است، شما‏‎ ‎‏تأمین می کنید. و ان شاءالله ، خودتان را به حد خودکفایی برسانید،‏‎ ‎‏به طوری که ما احتیاج به هیچ یک از کشورها نداشته باشیم، بلکه‏‎ ‎‏ان شاءالله ، این فرآوردۀ کشاورزان به جاهای دیگر و کشورهای‏‎ ‎‏دیگر هم ان شاءالله ، صادر بشود.(344)‏

‏ ‏

7 / 7 / 60

*  *  *

‏ ‏

محور اقتصاد در دست کشاورزها و کارگرهاست

‏عزیزان کارگر ما و کشاورز ما که همۀ اینها از اشخاص بزرگی‏‎ ‎‏هستند که محور اقتصاد ما در دست آنهاست باید پیوند خودشان‏‎ ‎‏را با اسلام و قرآن و علمای اسلام قوی کنند.(345)‏

4 / 2 / 62

*  *  *

‏ ‏

کشاورزان در هر کشوری اصل هستید

‏اول یک کلمه ای راجع به کشاورزان عرض کنم. کشاورزان در هر‏‎ ‎‏کشوری که مثل کشور ما باشد، اصل در امور هستند. کشور ایران‏‎ ‎‏کشور کشاورزی است؛ زمین زیاد دارد، آب زیاد دارد و افراد هم‏‎ ‎‏زیاد، ما اگر چنانچه از حیث کشاورزی خودکفا نشویم و دستمان‏‎ ‎‏پیش قدرتهای دیگر دراز بشود و به عبارت دیگر گدایی کنیم، از آنها‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 286

‏یا فرض کنید که پول هم بدهیم به آنها، لکن وابسته ایم. کشاورزان‏‎ ‎‏عزیز می توانند که ایران را از وابستگی در این بعد نجات بدهند و این‏‎ ‎‏را یک عبادت شرعی حساب کنند؛ و عبادت است کشاورزی، که در‏‎ ‎‏اسلام آن قدر به آن اهمیت داده شده است، و بعضی از ائمه ما‏‎ ‎‏خودشان می رفتند سراغ اینکه سرکشی به کشاورزی بکنند و گاهی‏‎ ‎‏هم شاید عمل. از این جهت ما باید این بعد را تقویت کنیم، یعنی هم‏‎ ‎‏دولت تقویت کند و هم برادران کشاورز همه همت خودشان را‏‎ ‎‏بگمارند که کشاورزی را تقویت کنند. شما اگر دیروز در زمان شاه با‏‎ ‎‏دلسردی عمل می کردید برای اینکه، می دیدید که حاصل دست‏‎ ‎‏شماها صرف یک مسائل انحرافی می شود، امروز این طور نیست.‏‎ ‎‏امروز برای اسلام کار می کنید، برای خدا عبادت می کنید.‏

‏     ‏‏بنابراین من از همه کشاورزان تقاضا دارم که در کار کشاورزی‏‎ ‎‏جدیت کنند و ما را از اینکه دستمان پیش دیگران باشد نجات‏‎ ‎‏بدهند.(346)‏

25 / 2 / 63

*  *  *

‏ ‏

2ـ1ـ 5 ضرورت و اهمیت خودکفایی کشاورزی

‏ ‏

اگر کشاورزی ما تحقق پیدا بکند ما خودکفا هستیم

‏اگر کشاورزی ما تحقق پیدا بکند، ما خودکفا هستیم؛ بلکه زیادتر‏‎ ‎‏داریم. مملکت ما یک مملکت کشاورزی است؛ زیادتر از مقدار‏‎ ‎‏خودش دارد. اگر یکی از استانهای ایران درست کشت شود، مثل‏‎ ‎‏خراسان، مثل آذربایجان، کافی است برای مملکت ما؛ باقی اش را‏‎ ‎‏باید بفروشیم. اینها آمده اند، نمی گذارند. این به نفع کیست؟ به نفع‏‎ ‎‏امریکا.(347)‏

26 / 3 / 58


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 287

برای مملکت اسلامی عار است در کشاورزی و ارزاق وابسته باشد

‏یک کشوری که الآن مال خودتان شده است، آن کشور به دست‏‎ ‎‏خودتان اداره بشود، مثلاً در سطح مملکت یکی از اموری که برای‏‎ ‎‏ئما الآن لازم است این زراعت است. الآن فصل زراعت است،‏‎ ‎‏فصل زراعت پاییزی است. این زراعت را کوشش کنند که به طور‏‎ ‎‏شایسته انجام دهند. ما اگر چنانچه زراعت خودمان، کشاورزی‏‎ ‎‏خودمان، نتواند کفاف برای خودمان باشد، و دستمان دراز باشد‏‎ ‎‏پیش امریکا و امثال امریکا برای ارزاقمان، خوب ما وابسته‏‎ ‎‏خواهیم بود؛ نمی توانیم کاری انجام بدهیم؛ آن وقت در جهات‏‎ ‎‏سیاسی هم باید وابسته بشویم. باید شماهایی که، مردمی که‏‎ ‎‏مشغول کشاورزی بودند، باز هم مشغول باشند. کسانی که پیشتر به‏‎ ‎‏واسطۀ مشکلاتی که برایشان ایجاد شده بود، نمی توانستند عمل‏‎ ‎‏بکنند، حالا عمل کنند، دولت هم لازم است که پشتیبانی کند از‏‎ ‎‏کشاورزها؛ همراهی کند با آنها؛ هم آنها مشغول باشند؛ و هم‏‎ ‎‏دولت تا اینکه راجع به کشاورزی ـ که یکی از امور مهمۀ مملکت‏‎ ‎‏ماست و ما باید صادر کنیم محصولات خودمان را به خارج ـ‏‎ ‎‏اینطور نباشد که ما باز هم گرفتار باشیم، و دستمان پیش خارجیها‏‎ ‎‏دراز باشد برای اینکه نان به ما بدهید. این برای یک مملکتی اولاً،‏‎ ‎‏یک مملکت اسلامی، عار است که دستش را دراز کند طرف‏‎ ‎‏امریکا که شما نان ما را بدهید، حالا بفروشید به ما! این یک عاری‏‎ ‎‏است برای ما. ما باید خودکفا بشویم در همه چیز، مِنْ جمله در‏‎ ‎‏قضیۀ کشاورزی. ایران یک مملکتی است که کشاورزی او‏‎ ‎‏کشاورزی غنی ای باید باشد. ایران یکی از استانهایش می تواند مال‏‎ ‎‏خودش را کفاف بدهد، و مابَقی صادر بشود.‏

‏     چرا باید ایران محتاج باشد به غیر؟ اینها این کار را کردند، به‏‎ ‎‏اسم «اصلاحات ارضی» بکلی کشاورزی را از بین بردند، و‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 288

‏مملکت ما را به تباهی کشیدند. حالا با خود شماهاست، با خود‏‎ ‎‏کشاورزهاست، که کم کاری نکنند؛ مسامحه نکنند. مملکت مال‏‎ ‎‏خودشان ـ الآن ـ شده است؛ مملکتی که مال خودتان است،‏‎ ‎‏خودتان باید آبادش بکنید. یک باب باب کشاورزی است، که باید‏‎ ‎‏کشاورزی به طور شایسته عمل بشود. و در طرف شماها ـ که‏‎ ‎‏مناطق کشاورزی است ـ و هر منطقه ای، ایران همه مناطقش تقریباً‏‎ ‎‏مناطق کشاورزی است، و در همه مناطق که زمین دارند و‏‎ ‎‏صلاحیت دارد زمینها از برای کشاورزی، کشاورزی بکنند. و‏‎ ‎‏جهات البته اسلامی و شرعیش را حفظ بکنند. کشاورزی بکنند تا‏‎ ‎‏ان شاءالله از این جهت مستغنی بشویم.(348)‏

5 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

اگر در کشاورزی و اقتصاد احتیاج به غیر نداشته باشیم می توانیم با دشمنان مقابله‏ ‏کنیم

‏اگر قبلاً  کم کاری می کردند، حالا زیادتر کار بکنند. اشخاص کمک‏‎ ‎‏کنند به آنها، و دولت کمک شایان به آنها بکند، و از همه اطراف‏‎ ‎‏کمک بشود، تا این کشاورزی بخوبی راه بیفتد. وقتی که راه افتاد، ما‏‎ ‎‏احتیاجمان را از غیر در جهت اقتصاد بریده بشود، آن وقت در همۀ‏‎ ‎‏کارها می توانیم با آنها مقابله کنیم، الآن هم ـ الحمدلله ـ می توانیم.‏‎ ‎‏در هر صورت، همۀ قشرها الآن موظف اند که کوشش کنند برای‏‎ ‎‏حفظ آرامش و فعالیت کنند، بیکار ننشینند، فعالیت بکنند، کار‏‎ ‎‏بکنند، تا اینکه بتوانند مملکت خودشان را نجات بدهند.(349)‏

6 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

اگر بخواهید استقلال پیدا کنید باید خودکفا باشید

‏اگر شما بخواهید استقلال پیدا بکنید و آزادی حقیقی پیدا بکنید،‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 289

‏باید کاری بکنید که در همه چیز خودکفا باشید؛ مستغنی باشید.‏‎ ‎‏کشاورز باید کاری بکند که دیگر ما احتیاج گندم به خارج نداشته‏‎ ‎‏باشیم. دانشگاهی باید کاری بکند که ما در طبابت، دیگر احتیاج به‏‎ ‎‏خارج نداشته باشیم، در مهندسی احتیاج به خارج نداشته‏‎ ‎‏باشیم.(350)‏

11 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

چاره مقابله با محاصره اقتصادی تقویت کشاورزی است

‏امروز می دانید که ما را دارند تهدید می کنند به حصر اقتصادی.‏‎ ‎‏خوب، ما باید فکر بکنیم برای این کار. فکر این است که کشاورزها‏‎ ‎‏مشغول کشاورزی بشوند، مشغول کشت بشوند. آنهایی که‏‎ ‎‏شلوغکاری می کنند در کشاورزی و خرابکاری می کنند، آنها باید‏‎ ‎‏کنار بروند. به اسمهای مختلف می روند نمی گذارند کشاورزها‏‎ ‎‏مشغول کارشان بشوند. آنها را باید خود مردم کنار بزنند، و قوای‏‎ ‎‏انتظامی هم کنارشان بزنند. مردم با آسوده خاطر بودن مشغول‏‎ ‎‏زراعت بشوند. فردا اگر خدای نخواسته جلو گرفتند، ما محتاج‏‎ ‎‏بشویم به خارج. اگر محتاج شدیم به خارج، همه مسائل‏‎ ‎‏برمی گردد. شکم گرسنه می گویند ایمان ندارد. اگر خدای نخواسته‏‎ ‎‏اینها همچو کردند که ما احتیاج پیدا کردیم که گندم بدهد، این‏‎ ‎‏احتیاج اسباب این می شود که ما وابستگی سیاسی هم پیدا کنیم،‏‎ ‎‏وابستگی فرهنگی هم پیدا کنیم، وابستگی نظامی هم پیدا کنیم، و‏‎ ‎‏همه چیزمان از دست برود. ... دویست تا حزب پیدا بشود. این قدر‏‎ ‎‏جمعیتها پیدا بشود. باید همه شان با هم مجتمع برای نجات یک‏‎ ‎‏کشوری که همه در آن می خواهند زندگی بکنند. نجات به این‏‎ ‎‏است که جهت اقتصادیش را، هر که مشغول هر کاری هست خوب‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 290

‏انجام بدهد، تا جهت اقتصادی درست بشود. کارخانه ها را راه‏‎ ‎‏بیندازند. کارخانه های خصوصی، بزرگ، کوچک. آنهایی که‏‎ ‎‏می آیند آشوب می کنند در کارخانه ها بدانند که اینها مانع هستند.‏‎ ‎‏اینها نمی خواهند که این مملکت سر و سامان پیدا کند. جلوشان را‏‎ ‎‏بگیرند. و کشاورزها همین طور. هر کس مشغول هر کاری هست‏‎ ‎‏خوب انجام بدهد آن کار را.(351)‏

3 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

ما باید بنای بر این بگذاریم که خودکفا باشیم

‏الآن ما محتاج به کشاورزی هستیم. باید کشاورزی به یک حال‏‎ ‎‏توسعه ای انجام بگیرد. ما نباید هی بنشینیم اینجا محتاج به این‏‎ ‎‏باشیم که برویم دشمنهامان از آنها یک چیزی را بخواهیم. دستمان‏‎ ‎‏را دراز کنیم پیش دشمنمان که از آنها یک چیزی بگیریم برای‏‎ ‎‏زندگیمان.‏

‏     ما باید خودمان بنای بر این بگذاریم که خودکفا باشیم. بنای به‏‎ ‎‏این بگذاریم که از این زمین خدا که به ما داده است که کشور ما،‏‎ ‎‏کشور خیلی بزرگی داریم. اینجا می گویند که صد و پنجاه میلیون‏‎ ‎‏جمعیت می توانند زندگی بکنند. ما حالا هم سی و پنج میلیون‏‎ ‎‏جمعیت فرض کنید هستیم. در یک کشوری که صد و پنجاه میلیون‏‎ ‎‏جمعیت می تواند در آن زندگی بکند، ما اگر روی اصول صحیح‏‎ ‎‏این مملکت را اداره بکنیم، بهترین زندگی برای ملت ما می تواند‏‎ ‎‏حاصل بشود. لکن نمی خواهند اینطور بشود، نمی گذارند. این شط‏‎ ‎‏کارون تا برسد به آنجایی که به شط العرب می خواهد برسد، این‏‎ ‎‏شط همین طور آبش هرز می رفت. یک وقتی که من رفته بودم از‏‎ ‎‏آنجا عبور کنم، بیابان و هم زمینهای سالم، همین طور افتاده بود.‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 291

‏این آب اگر خرج این زمین می شد و این زمین آباد می شد، برای‏‎ ‎‏صد میلیون جمعیت می توانست ایران ارزاق بدهد. نه اینکه حالا‏‎ ‎‏که سی و پنج میلیون است نتواند خودش را اداره کند.‏

‏     ما باید بنای بر این بگذاریم که احتیاجمان را از غیر خدا سلب‏‎ ‎‏کنیم. احتیاجمان را از دشمنهای خودمان سلب کنیم که ما محتاج‏‎ ‎‏به دشمنمان نباشیم که از دشمنمان بخواهیم یک چیزی بگیریم‏‎ ‎‏برای رزق خودمان. و این به این است که همه همت کنند. ملتی‏‎ ‎‏باشند که بیدار شدند بحمدالله ، همت کنند و این قشرهای فاسدی‏‎ ‎‏که نمی گذارند کار انجام بگیرد، اینها را طردشان کنند از بین‏‎ ‎‏خودشان. پشت بکنند به آنها.(352)‏

3 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

این یک تکلیف ملی و شرعی است

‏یک تکلیف شرعی است. نه یک امر عادی باشد که ما از زراعت‏‎ ‎‏امسال دلمان نمی خواهد زیاد نفع ببریم. نه، این مسئله اینطور‏‎ ‎‏نیست، دلخواه نیست. در این وضع غیرعادی که ما به آن ابتلا‏‎ ‎‏داریم، این یک تکلیف هم ملی است و هم شرعی. یعنی اگر ما‏‎ ‎‏بتوانیم یک کاری بکنیم و نکنیم، پیش خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏مسئول هستیم. این یک باب است که باب کشاورزی و دامداری و‏‎ ‎‏چیزهایی که مربوط به ارزاق مملکت است، یک مملکتی که‏‎ ‎‏می تواند و می توانست در دامداری جوری باشد که حتی به خارج‏‎ ‎‏هم شاید می توانست بدهد، حالا باید گوشتش را از یک جایی‏‎ ‎‏بیاورند و گندمش را از یک جایی بیاورند و تخم مرغش را از یک‏‎ ‎‏جایی بیاورند و هر چیزش را از یک جایی. برای ما عیب است این‏‎ ‎‏مطلب که ما همه چیزمان به دست غیر باشد و چشممان به این‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 292

‏باشد که کی نان ما را بدهد، کی گوشت ما را بدهد. بنابراین باید‏‎ ‎‏همت کنند. همۀ قشرها همت کنند و این حاجت، ارزاقی را که ما‏‎ ‎‏احتیاج به آن داریم و ملت ما محتاج است، این را برآورند، و‏‎ ‎‏ان شاءالله خودکفا بشوند.(353)‏

4 / 10 / 58

‏ ‏

*  *  *

تکلیف همه است که به قدر توانایی به کشاورزی کمک کنند

‏اگر امریکا موفق بشود در این مطلبی که الآن پیش آورده است که‏‎ ‎‏همه قدرتها را دور خودش جمع کند و حصر اقتصادی بکند نسبت‏‎ ‎‏به ایران، ان شاءالله موفق نمی شود. لکن ما باید طرف احتیاط را‏‎ ‎‏بگیریم. اگر خدای نخواسته، موفق بشود و ایران را در حصر‏‎ ‎‏اقتصادی از جهات مختلفه قرار بدهد که یک جهتش هم همین قضیۀ‏‎ ‎‏خواربارهایی است که ما احتیاج به آن داریم، خوب، ما قاعدتاً‏‎ ‎‏نمی توانیم دیگر مقاومت کنیم، و این یک ضربه ای است که به نهضت‏‎ ‎‏ما می خورد که ضربه به اسلام است. پس تکلیف همۀ ماها هست که‏‎ ‎‏هر کس به هر مقداری که قدرت دارد در این امر کوشش کند.‏

‏     ‏‏در امر زراعت، در امر دامداری، هم دولت باید کمک کند و هم‏‎ ‎‏مردم باید به هم کمک کنند و هم کار بکنند مردم. مردم باید‏‎ ‎‏مشغول کار بشوند. یک مملکتی است که احتیاج به نیروی کار دارد‏‎ ‎‏اگر این نیرو به خدمت دیگری کشیده بشود ـ به کارهای دیگر‏‎ ‎‏کشیده بشود ـ این موجب این می شود که نتوانند این حاجتی که‏‎ ‎‏ملت دارد برآورده کنند. پس در رأس همۀ چیزها این است که یک‏‎ ‎‏کشوری راجع به ارزاقش محتاج نباشد به خارج. راجع به گوشتش‏‎ ‎‏و راجع به نانش و راجع به اینطور چیزهایش محتاج نباشد. و این‏‎ ‎‏لازم است که دامداریها رواج پیدا کنند و همین طور کشاورزی به‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 293

‏طور وسیع درست بشود. دیروز بود ظاهراً که برادرهای قمی ما که‏‎ ‎‏آمده بودند اینجا. آنها می گفتند که قم امسال خودکفاست برای‏‎ ‎‏اینکه فعالیت شده است، خود مردم، و جهات مختلفه شده است‏‎ ‎‏که زمینهای زیادی زیر کشت رفته است. و روی این زمینه که آن‏‎ ‎‏زمینهایی که زیر کشت رفته است و فعالیتهای دیگری که سایر‏‎ ‎‏کشاورزها کردند، اگر بشود و ان شاءالله درست عمل بشود قم‏‎ ‎‏احتیاج به خارج ندارد.(354)‏

4 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

شایسته مملکت اسلامی نیست که در اقتصاد، گندم، جو و برنج وابسته باشد

‏مسئله اقتصاد هم همین طور که اشاره کردید این یک مسئله مهمی‏‎ ‎‏است که وابستگی اقتصادی، بسیاری از وابستگیها را می آورد‏‎ ‎‏دنبال خودش. ما باید کاری بکنیم که زاید بر خودکفا باشیم. یعنی‏‎ ‎‏کشور ما یک کشوری است که می تواند از درآمد خودش زاید بر‏‎ ‎‏خودش داشته باشد، زیاد و صادر کند، مع الأسف این بساط‏‎ ‎‏اصلاحات ارضی، برنامه اش این بوده است که به اسم «اصلاحات‏‎ ‎‏ارضی» اینطور کند که به عقب رانده بشویم. راجع به اقتصاد، حالا‏‎ ‎‏این یکی از مهماتی است که در سرتاسر کشور باید عمل بشود.‏‎ ‎‏خوب، شماها با اینطور که گزارش می دهید خیلی کار ارجمندی‏‎ ‎‏کردید، و امید است که شما منطقۀ خودتان را که منطقۀ قم است‏‎ ‎‏خودکفا کنید.بلکه ان شاءالله بعدها صادرات هم داشته باشید. لکن‏‎ ‎‏مسئله مسئله قم نیست، مسئلۀ تهران نیست، مسئله یک استان‏‎ ‎‏نیست، مسئلۀ همۀ ایران است. تمام ایران باید همین وضعی که‏‎ ‎‏شما پیدا کردید و اجتماع کردید و برنامه ریختید و از روی برنامه‏‎ ‎‏به طور صحیح، به طور سالم، بدون اینکه یک تعدی به کسی‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 294

‏بشود، بدون اینکه یک خلاف اسلامی بشود، کارتان را انجام دادید‏‎ ‎‏و بهره گیری هم ان شاءالله می کنید، و امید است که زیادتر از این‏‎ ‎‏مقداری که خیال می کنید خداوند بدهد.‏

‏     لکن در همه جا باید این مطلب بشود که دو تا اصل را باید‏‎ ‎‏همه، همۀ قشرهای ملت مراعات کنند: یکی اینکه ادراک این را‏‎ ‎‏بکنند که ما اگر اقتصادمان تابع خارج باشد آن وقت یک روز‏‎ ‎‏می بینید که خارجیها نمی خواهند به ما چیزی بدهند، و وقتی که در‏‎ ‎‏را بستند ما باید تسلیم آنها بشویم که هر چه می گویند عمل کنیم. و‏‎ ‎‏این شایستۀ یک مملکت اسلامی، یک جمهوری اسلامی نیست‏‎ ‎‏که پیوسته به غیر باشد در اقتصادش، در گندمش، در جوش، در‏‎ ‎‏برنجش، در اینها. این باید با همت کشاورزها، باهمت قشرهای‏‎ ‎‏متوجه، با همت دولت که کمک بکند به کشاورزها، و با اینکه همه‏‎ ‎‏احساس یک وظیفه بکنند. یک وقت این است که انسان می خواهد‏‎ ‎‏برای منافعش یک کاری بکند، گندم زیاد بشود که منفعت ببرد،‏‎ ‎‏خوب، این یک مسئله ای است که یک قدری هم اختیارش با‏‎ ‎‏خودش ‏‏]‏‏است‏‏][‏‏ آن نمی خواهد نمی برد. یک وقت کشور شما در‏‎ ‎‏یک حالی واقع شده است که وظیفۀ شرعی الهی است که کارهایی‏‎ ‎‏بکنید که وابستۀ به غیر نباشید.(355)‏

5 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

تکلیف است که در کشاورزی خودکفا بشویم

‏آنها ما را تهدید کردند با این که حصر اقتصادی می کنیم. و آن‏‎ ‎‏دولتها هم بسیارشان با اینها موافق اند، ولو اینکه ملتها موافق‏‎ ‎‏نیستند. لکن خوب بعضیها موافق اند با اینها. و ما باید در عین حالی‏‎ ‎‏که به نظر من این هیاهوها هیچ واقعیتی ندارد، لکن ما چنانچه در‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 295
‏سطح یک احتمال ضعیفی هم بدهیم باید مجهز بشویم. شما در‏‎ ‎‏حال جنگید الآن.یک جنگی است که جنگ اقتصادی است، و یک‏‎ ‎‏محاربه ای است، یک محاربه ای الآن مابین اسلام و کفر است .‏‎ ‎‏محاربۀ اقتصادی یکیش است.‏

‏     تکلیف است برای کشاورزها، و برای کسانی که می توانند‏‎ ‎‏کمک به کشاورزها امسال جوری بشود که ان شاءالله خودکفا‏‎ ‎‏بشویم، و در سالهای بعد صادرات داشته باشیم. این نه این است‏‎ ‎‏که یک موعظه است که من موعظه کنم که مردم خوب است این‏‎ ‎‏کار را بکنند؛ یک تکلیفی است الآن به عهدۀ ما. یعنی نجات دادن‏‎ ‎‏یک کشور اسلامی است از زیر بار ظلم و از زیر بار استعمار. نجات‏‎ ‎‏دادن مملکت اسلامی یک تکلیف است که انسان موظف است‏‎ ‎‏این کار بکند.اگر یکوقت خدای نخواسته، یک هجومی به مملکت‏‎ ‎‏اسلامی بشود، باید همۀ مردم، یعنی مرد و زن مسئلۀ دفاع دیگر‏‎ ‎‏اینطور نیست که تکلیف مال مرد باشد، تکلیف مال یک دسته ای‏‎ ‎‏باشد، همه باید بروند و دفاع بکنند از مملکت خودشان. ‏

‏     اگر ما در هجوم اقتصادی هم واقع شدیم که هجوم اقتصادی‏‎ ‎‏اسباب این بشود که وابسته به یک کشور دیگری باشیم، این هم‏‎ ‎‏یک وظیفۀ شرعی است که ما باید خودمان را نجات بدهیم. هر که‏‎ ‎‏ازش هر کاری می آید راجع به اقتصاد باید بکند. ننشیند یک طبقه‏‎ ‎‏[‏‏که‏‏]‏‏ یک طبقۀ دیگر بکند. رعیتها کم کاری نکنند. آنهایی که در‏‎ ‎‏کارخانه ها کار می کنند کم کاری نکنند، سستی نکنند، امروز ملت‏‎ ‎‏شما در حال جنگ اقتصادی است. اینطور نیست که یک وقت‏‎ ‎‏آرامش باشد، بگویید خوب ما نمی خواهیم زیاد منفعت ببریم. این‏‎ ‎‏اختیار با خودتان است. اینجا دیگر اختیار با مردم نیست. این‏‎ ‎‏اختیاری است که خدا دست اوست و او امر کرده است به این‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 296

‏معنا. یعنی نمی شود که ما تحت نظارت یک کشوری باشیم که به‏‎ ‎‏دین اعتقاد ندارد و ما برویم تحت بیرق کُفر. این یکی از مسائل‏‎ ‎‏مهم است. ما باید کوشش کنیم و اقتصاد خودمان را خودمان اداره‏‎ ‎‏بکنیم.حالایی که ما در مقابل یک همچه قدرت شیطانی واقع‏‎ ‎‏شدیم و او هم تهدید کرده است که ما همۀ کشورهای دنیا را تجهیز‏‎ ‎‏می کنیم که در را به سوی شما ببندند، ما در عین حالی که‏‎ ‎‏اعتقادمان این است که حرفی است و واقعیت نخواهد پیدا کرد،‏‎ ‎‏لکن اگر ما یک درصد احتمال هم بدهیم باید قیام کنیم. باید غافل‏‎ ‎‏نباشیم از اینکه دشمن نمی تواند بکند. خوب، شاید یک وقت‏‎ ‎‏شد. برای آن روز شاید باید همۀ قشرهای ملت؛ هر کس هر‏‎ ‎‏جوری که می تواند یک تولیدی بکند، که مثلاً باغدارها می توانند‏‎ ‎‏تولید بکنند، دامدارها می توانند تولید بکنند، و کشاورزها‏‎ ‎‏می توانند تولید کنند، اشخاص می توانند کمک کنند به کشاورزها،‏‎ ‎‏کارخانه ها می توانند تولید کنند.(356)‏

5 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

باید در کشاورزی خودکفا باشیم

‏آنهایی که در کشاورزی مشغول کشاورزی هستند، آنها هم کار‏‎ ‎‏بکنند که ما در کشاورزی، در ارزاقمان خودکفا باشیم. برای ما ننگ‏‎ ‎‏است که در ارزاقمان دستمان را پیش امریکا دراز بکنیم. ما باید‏‎ ‎‏جدیت کنیم. خداوند به ما، هم زمین داده، هم آب داده است و هم‏‎ ‎‏برکات آسمانی هست. باید کار کنیم تا خودکفا باشیم. بلکه‏‎ ‎‏ان شاءالله صادرات هم داشته باشیم.(357)‏

12 / 10 / 58

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 297

اگر وابستگی اقتصادی داشته باشیم وابستگیهای دیگر پیدا می کنیم

‏یک وابستگی است که رژیم سابق ایجاد کرد در ایران، به اسم‏‎ ‎‏اصلاحات ارضی، زراعت را اوضاعش را به هم زد، و ما وابستگی‏‎ ‎‏در زراعت و در این چیزها که ارزاق عمومی است داریم. دامداری‏‎ ‎‏را در اینجا ضایع کردند، از بین بردند، ما محتاج به این هستیم که‏‎ ‎‏گوشت از خارج بیاوریم و هکذا.‏

‏     اگر ما یک وابستگی اقتصادی داشته باشیم این موجب این‏‎ ‎‏می شود که وابستگی سیاسی هم پیدا بکنیم، و وابستگی نظامی‏‎ ‎‏هم حتی پیدا بکنیم. مملکتمان باز برگردد به آن حالی که سابق بود.‏‎ ‎‏ما حالا می خواهیم مملکت مال خودمان باشد، و حالا‏‎ ‎‏مملکت مال خود مردم است. در حالی که مملکت مال خود مردم‏‎ ‎‏است، یک عده ای افتاده اند توی مردم تحریک می کنند. تحریکات‏‎ ‎‏زیاد می کنند. کشاورزی را به حال اینکه نگذارند تحقق پیدا بکند،‏‎ ‎‏درآوردند. به حال تعطیل دارند درمی آورند. کارخانه ها را همین‏‎ ‎‏طور. نمی گذارند که آرام باشد این مملکت، تا اینکه صنایعش راه‏‎ ‎‏بیفتد، کارخانه هایش راه بیفتد، زراعتش راه بیفتد و صنعتش ترقی‏‎ ‎‏بکند.(358)‏

15 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

برای مملکت اسلامی عیب است که در ارزاقش وابسته باشد

‏نباید ما در ارزاقمان محتاج به خارج باشیم. مملکت وسیعی که‏‎ ‎‏برای 150 میلیون جمعیت کافی است ـ به حسب آنطوری که گفته‏‎ ‎‏می شود ـ الآن 35 میلیون در آن زندگی می کند و مملکت بیشتر از‏‎ ‎‏این گنجایش دارد. زمینهای وسیع دارید. آب دارید. برکات‏‎ ‎‏آسمانی دارید. قدرت دارید. قوه دارید. جوان هستید. جوان‏‎ ‎‏دارید. عیب است از یک مملکت اسلامی که محتاج باشد در‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 298

‏ارزاقش، آن هم به دشمنهای خودش. امریکا که دشمن ماست، ما‏‎ ‎‏اگر محتاج به او باشیم برای ما سرشکستگی است. کاری بکنید که‏‎ ‎‏خودکفا بشوید و خودتان از این زمین خدا و از این آب خدا ارزاق‏‎ ‎‏خودتان را بیرون بیاورید. و امید است ان شاءالله که صادرات داشته‏‎ ‎‏باشید شما.(359)‏

17 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

در کشاورزی زودتر می توانیم به خودکفایی برسیم

‏شماها هم یک عضو بسیار مهمی در این کشور هستید و ‏‏]‏‏عضو‏‏][‏‎ ‎‏بسیار مؤثری برای رفع وابستگی کشورتان به خارج. کشاورزان هم‏‎ ‎‏یک عضو بزرگ این کشورند برای رفع وابستگی این کشور به‏‎ ‎‏خارج. شما دو بازوی بزرگ این کشور کوشش کنید که ما در‏‎ ‎‏کشاورزی محتاج به اینکه به دیگران مراجعه کنیم و از دیگر جاها‏‎ ‎‏بیاوریم، نباشیم و در امور صنعتی هم نباشیم. و بدانید که از حالا‏‎ ‎‏که شروع کنید، می توانید این عمل را بکنید، منتها کشاورزها زودتر‏‎ ‎‏می رسند به آنجا و شما یک قدری دیرتر، منتها ارزش عمل شما‏‎ ‎‏بسیار زیاد است و کارهای شما فنی است. خیال نکنید که فقط آنها‏‎ ‎‏می توانند که این کارها را بکنند، آن طوری که تبلیغاتشان تاکنون در‏‎ ‎‏گوش ما خوانده شده است که ما باید وابسته باشیم. ما نباید‏‎ ‎‏وابسته باشیم؛ ما باید مستقل باشیم. ما باید هر مقداری که‏‎ ‎‏خودمان کار می کنیم، به همان مقدار اکتفا کنیم؛ در صدد باشیم که‏‎ ‎‏خود را به آن حدی برسانیم که از کشورما هم ارزاق و گندم و جو و‏‎ ‎‏امثال اینها صادر بشود. و این کشور بسیار مستعد برای این‏‎ ‎‏معناست. و هم کوشش کنیم که دیگران به ما محتاج باشند در امور‏‎ ‎‏صنعتی. و می توانیم و می توانید و می توانیم.‏


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 299

‏     ما فرضاً هم نتوانیم ـ ما فرض می گیریم که خیر، نمی توانیم ـ اما‏‎ ‎‏کوشش خودمان، که یک عبادتی است، یک کار ارزشمندی است،‏‎ ‎‏ما کوشش خودمان را می کنیم. من کراراً این مطلب را گفته ام.(360)‏

11 / 2 / 61

*  *  *

‏ ‏

3ـ1ـ 5 توانمندی (ظرفیت) کشور در صادرات کشاورزی

‏ ‏

کشاورزی را چنان باید تقویت کنیم که صادرکننده باشیم

‏من این را باز هم گفتم به بعضی گروهها، که انسان خجلت می کشد‏‎ ‎‏که یک کشوری که باید صادر کند و صادرکننده باشد؛ دستش را‏‎ ‎‏پیش امریکا ـ آن دشمن ملت و دشمن بشریت ـ دراز کند و از او‏‎ ‎‏کمک بخواهد، و او هم کمک را همین طوری به ما نمی دهد. آنها‏‎ ‎‏روی مقاصد خودشان اگر بخواهند کمک بکنند، کمک به‏‎ ‎‏خودشان هست؛ نه کمک به ما. و باید ما این عار را از کشور‏‎ ‎‏خودمان بِزُداییم. ‏

‏     به فعالیت جوانها، به فعالیت قشرهای مختلف، کشاورزیمان را‏‎ ‎‏باید همچو تقویت بکنیم که بعد از یکی دو سال صادرکننده‏‎ ‎‏باشیم؛ دیگران از ما بخواهند، نه ما از آنها. می دانید که اگر چنانچه‏‎ ‎‏ما احتیاج داشته باشیم در ارزاقمان به خارج.(361)‏

6 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏البته کار کار بزرگی است، و به این زودی نمی توانند انجام بدهند.‏‎ ‎‏نه این است که نخواهند انجام بدهند، نمی توانند انجام بدهند. کار‏‎ ‎‏کاری است که یک قشر نمی تواند انجام بدهد. اگر همۀ ملت با هم‏‎ ‎‏دست به هم ندهند و کمک نکنند به هم، نمی شود انجام داد. باید‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 300

‏کمک کرد به هم.‏

دولت باید به شکوفایی کشاورزی کمک کند تا صادرکننده باشیم

‏     کشاورزها کمکشان به این است که کشاورزیشان را زیاد بکنند.‏‎ ‎‏ما اگر کشاورزیمان طوری نشود که خودمان برای خودمان بتوانیم‏‎ ‎‏وسیلۀ معاش تهیه کنیم و دستمان پیش امریکا باشد که نان ما را‏‎ ‎‏بده، خوب، این پیوستگی است به آنها. و آنها هر روز جلویش را‏‎ ‎‏گرفتند، ما ناچاریم که هر چه تحمیل بکنند قبول کنیم و از آنها، تا‏‎ ‎‏اینکه نان به ما بدهند. در صورتی که آنها به ما خیانت خواهند کرد.‏‎ ‎‏باید ما کاری بکنیم که در معاشمان احتیاج به کسی نداشته باشیم.‏‎ ‎‏و به این قدرت این کشاورزهاست. الآن وقت تخمکاری پاییزی‏‎ ‎‏است؛ کشاورزی پاییزی است؛ می گذرد وقت؛ الآن وقت این است‏‎ ‎‏که فعالیت بکنند، از آن طرف، دولت همراهی بکند و کمک بکند و‏‎ ‎‏رفع گرفتاریها را بکند. از آن طرف هم، آنها مشغول فعالیت بشوند‏‎ ‎‏و کشاورزیشان را توسعه بدهند. خوب، شما دیدید در این سال‏‎ ‎‏گذشته که یک قدری توسعه دادند، خوب، خیلی فرق کرد با‏‎ ‎‏سالهای قبل. و من امیدوارم به اینکه این کشاورزها روزبروز رو به‏‎ ‎‏رشد بروند، به طوری که ما صادرکننده باشیم. مملکت ما یک‏‎ ‎‏مملکتی است که می تواند صادرکننده باشد. زمین دارد، آب دارد،‏‎ ‎‏همه چیز دارد؛ مخازن همه جور دارد. و ما می توانیم که در این‏‎ ‎‏امور صادرکننده باشیم. و نباید دستمان دراز باشد پیش غیر که به‏‎ ‎‏ما گندم بدهید، به ما جو بدهید! در صورتی که مملکت ما باید‏‎ ‎‏صادر کند. باید همه دست به هم بدهند کمک بکنند. همین جهاد‏‎ ‎‏سازندگی یک کمک بزرگی است، که اینها در همه چیز کمک باید‏‎ ‎‏بشود، و همۀ قشرها باید کمک بکنند، تا این مملکت را نجات‏‎ ‎‏بدهند. یک مملکتی که بخواهید از خودتان باشد و دیگر نتوانند‏‎ ‎‏در آن دخالت کنند، اول باید آن چیزی که مربوط به ارزاق خودتان‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 301

‏است، احتیاج از حیث رزق، ما به دیگران نداشته باشیم؛ نان ما را‏‎ ‎‏دیگران ندهند. آخر برای ما عیب است که ما بنشینیم و نانمان را‏‎ ‎‏دیگران بگویند که ما به شما می دهیم، یا ما به شما نمی دهیم. باید‏‎ ‎‏خودمان تهیه کنیم، و این به این است که کشاورزی را توسعه‏‎ ‎‏بدهیم.(362)‏

6 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

باید در کشاورزی صادرکننده باشیم

‏من متأسفم واقعاً! و همه متأسفیم که ما باید احتیاج داشته باشیم به‏‎ ‎‏دشمنهای خودمان.‏

‏     ما باید خودکفا بشویم، ما باید کشاورزیمان را همچو درست‏‎ ‎‏بکنیم، همه دست به هم بدهند، کشاورزها، دولت، اشخاص دیگر‏‎ ‎‏که این کشاورزی به حدی برسد که ما بتوانیم صادر بکنیم. مملکت‏‎ ‎‏ما صادر کننده بوده است؛ و حالا ما گرفتار این معنا شدیم.(363)‏

11 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

4ـ1ـ 5 عوامل و موانع تحقق خودکفایی کشاورزی

‏ ‏

اداره مملکت به دست خائن ها موجب ضعف کشاورزی می شود

‏این همه خرابیها که هست و اینهمه گرفتاریهایی که هست الآن‏‎ ‎‏برای ملت شما ـ که مع الأسف گنجها زیر پایشان بود و خودشان‏‎ ‎‏گرسنگی می خوردند، ذخیره ها زیر پایشان بود خودشان نشسته‏‎ ‎‏بودند گرسنگی می خوردند، و اینطور برنامه بود ـ حالا که این‏‎ ‎‏مملکت مال خودتان شده است، حالا باید کوشش بکنید،‏‎ ‎‏خصوصاً در امر زراعت باید کوشش بکنند، سستی به خرج‏‎ ‎‏ندهند. اگر بخواهند سستی به خرج بدهند در امر کِشت و زرع و‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 302

‏اینها، باز ما این پیوستگی که به امریکا و سایر جاها داشتیم این را‏‎ ‎‏باز هم باید ادامه بدهیم. وقتی یک مملکتی مال خودتان شد، یک‏‎ ‎‏مملکتی که قابل است، یک مملکتی است که همه چیزش خوب‏‎ ‎‏است، غنی است مملکت ما، منتها دست خائنها افتاده بود، حالا‏‎ ‎‏که دست خودتان افتاده، کشاورزی این مملکت که باید علاوه بر‏‎ ‎‏اینکه ادارۀ خود مملکت را بکند، صادرات هم داشته باشد. نباید‏‎ ‎‏به یک روزی بیفتد که باز دست ما طرف امریکا دراز باشد به اینکه‏‎ ‎‏گندم بِده، جو بِده ـ نمی دانم ـ چه بده! و اگر یک روز نخواهند‏‎ ‎‏بدهند، ما گرسنه بمانیم. باید خودکفا بشویم. ما باید بیدار بشویم.‏‎ ‎‏باید خدمت کنیم به این مملکت. خدمت به این است که کشاورزها‏‎ ‎‏در زمینهایی که دستشان است زرع بکنند، کِشت بکنند، آبیاری‏‎ ‎‏بکنند، همت به خرج بدهند. و این معنا را هم باید تذکر بدهم که‏‎ ‎‏غصب نباید بکنند مال مردم را. اینکه بعضی گفتند که نخیر،‏‎ ‎‏هرکس هرچه دستش آمد بکارد. خیر، باید زمینها روی موازین‏‎ ‎‏شرعی، روی موازین الهی مالکینی که دارد آنها کشت و زرع‏‎ ‎‏بکنند؛ و کسانی که متکفل کشت و زرع هستند روی موازینْ کشت‏‎ ‎‏و زرع بکنند. مسامحه نکنند.(364)‏

2 / 8 / 58

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

برای خودکفایی کشاورزی باید همه دست به دست هم بدهیم و کار کنیم

‏باید ما خودمان این مواد غذایی که لازم داریم ـ که مواد اولیه ای‏‎ ‎‏است که هر مملکتی احتیاج به آن دارد ـ این مواد اولیه مان را به‏‎ ‎‏دست بیاوریم، و تغذیه مان با خودمان باشد. و این به این است که‏‎ ‎‏کشاورزها در سرتاسر ایران الآن که پاییز است کشتهای پاییزی را‏‎ ‎‏بکنند. وقتی که بهار شد، کشتهای بهاری بکنند. و همه دست به‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 303

‏هم بدهند. و دولت هم کمک بکند و می کند کمک، باید کمک‏‎ ‎‏بکند. با کمک دولت و کمک خودتان، و مردم دیگر هم به آنها‏‎ ‎‏کمک بکنند.‏

‏     یک مسئله حیاتی است برای مملکت ما که به هم زدند همۀ‏‎ ‎‏کشاورزیش را و از بین بردند، حالا بخواهیم ادامۀ حیات داشته‏‎ ‎‏باشیم، باید احیائش بکنیم. احیائش به این است که همه با هم‏‎ ‎‏دست به هم بدهند و اداره بکنند مملکتشان را.(365)‏

2 / 8 / 58

*  *  *

‏ ‏

عده ای ندانسته نمی گذارند کشت صحیح انجام شود

‏ما امروز اگر بخواهیم با این قدرت بزرگ مواجه باشیم و در این‏‎ ‎‏میدان شکست نخوریم احتیاج به چند امر داریم: یکی اینکه ما‏‎ ‎‏اقتصاد خودمان را طوری کنیم که خودکفا باشیم که اولش قضیه‏‎ ‎‏زراعت است. مزرعه ها، کشتزارها با فعالیت همه جانبۀ قشرهای‏‎ ‎‏مختلف کشت بشوند. مع الأسف دستجاتی هستند که یا ندانسته، و‏‎ ‎‏به واسطۀ تحریک بعض عناصر ضد انقلاب، یا شاید بعضیشان هم‏‎ ‎‏دانسته ـ از باب اینکه از همان جمعیت هستند ـ نمی گذارند که‏‎ ‎‏کشت آنطوری که باید صورت بگیرد، صورت بگیرد. با اسمهای‏‎ ‎‏مختلف در اطراف ایران ـ هر جا بروید این مسائل هست که ـ در‏‎ ‎‏کشتزارها می روند و به اسم اینکه ما می خواهیم کمک کنیم به‏‎ ‎‏مستمندان و کمک کنیم به مردم، مانع می شوند از اینکه یک کشت‏‎ ‎‏صحیحی بشود، و این یک خطری است برای کشور ما. ‏

‏     شما می دانید که اگر یک مملکتی در اقتصاد، خصوصاً این‏‎ ‎‏رشته اقتصاد که نان مردم هست در این احتیاج به خارج پیدا بکند،‏‎ ‎‏و یک احتیاج مبرمی که نتواند خودش اداره کند خودش را، و باید‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 304

‏دیگران او را اداره کنند، این وابستگی اقتصادی، آن هم در این‏‎ ‎‏رشته، موجب این می شود که ملت ایران، مملکت ایران، تسلیم‏‎ ‎‏بشود به دیگران.(366)‏

4 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

آرامش و امنیت می تواند کشاورزی را توسعه دهد

‏کشاورزان ما، کشاورزان عزیز ما، در هر جا که هستند ـ و امروز از‏‎ ‎‏گنبد و گرگان و سایر جاهای نزدیک به آنجا آمده اند، و راجع به‏‎ ‎‏کشاورزی بسیار خوب توصیف شد ـ من امیدوارم که آنها همان‏‎ ‎‏طوری که دیدند، در جوّ آرام می توانند یک کشاورزی خوبی بکنند‏‎ ‎‏و ملت را از وابستگی نجات بدهند، تمام کشاورزهای سرتاسر‏‎ ‎‏ایران توجه به این معنا داشته باشند که گروهکهایی که می روند و‏‎ ‎‏آنها را می خواهند مأیوس کنند از جمهوری اسلامی، به آنها اعتنا‏‎ ‎‏نکنند و آنها را از خود برانند که با جوّ آرام و با حکم اسلام و با‏‎ ‎‏پیاده شدن احکام قرآن است که دنیا و آخرت همۀ شماها ان‏‎ ‎‏شاءالله ، تعمیر خواهد شد و بدانید شما که جمهوری اسلامی برای‏‎ ‎‏مصلحت همه است. اگر مهلت بدهند این اشخاصی که در صدد‏‎ ‎‏فتنه جویی هستند، اگر مهلت بدهند، خواهند دید که دولت و ملت‏‎ ‎‏همه با هم یکی هستند و دست به هم می دهند و این کشور را آباد‏‎ ‎‏می کنند و این کشور را از وابستگی به خارج رها می کنند ‏‏[‏‏تا‏‏] ‏‏اسلام ‏‎ ‎‏ان شاءالله ، در این محیط پیاده بشود، و ما آن رفاهی که در اسلام و ‏‎ ‎‏آن طمأنینه ای که در اسلام برای افراد حاصل خواهد شد، حاصل ‏‎ ‎‏کنیم در این کشور.(367)‏

24 / 1 / 60

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 305

5 ـ1ـ 5 تقدم کشاورزی بر سایر بخشها در برنامه ریزیها

‏ ‏

امروز باید کار کشاورزی که عبادت و اطاعت امر خداست تقویت شود 

‏خدا زمین به ما داده، آب هم به ما داده، زمینهای زیاد، زمینهای‏‎ ‎‏موات زیاد، آبهای هرزبرو، شط کارون همین طوری دارد هرز‏‎ ‎‏می رود، یا زمینهای اطرافش هم همین طور مانده است زمین. باید‏‎ ‎‏همه دست به دست هم بدهند، و کار، کار الهی است،کاری است‏‎ ‎‏که عبادت است امروز. اطاعت امر خداست امروز کشاورزی، و‏‎ ‎‏باید این کشاورزی را تقویت کرد. هر کس هر جور می تواند باید‏‎ ‎‏تقویت بکند، به طوری که ان شاءالله ما از این گرفتاری خارج‏‎ ‎‏بشویم. و از سایر گرفتاریها هم امیدوارم که خارج بشویم؛ گرفتاری‏‎ ‎‏فرهنگیمان، گرفتاریهای سیاسی مان، همه شان را ‏‏]‏‏حل‏‏][‏‏ بکنیم.‏

‏     حالا چون صحبت از اقتصادیش بود من یک قدری عرض‏‎ ‎‏کردم با آقایان. و من باید از آقایان تشکر بکنم که اینطور مشغول‏‎ ‎‏فعالیت شدید.(368)‏

5 / 10 / 58

*  *  *

‏ ‏

کشاورزی در کشور ما از اهم امور است

‏لازم است دولت بیش از پیش کمکهای لازم را به کشاورزی و‏‎ ‎‏کشاورزان بکند و در این امر از هیچ کوششی خودداری ننماید و از‏‎ ‎‏پیچ وخمهای اداری که موجب تأخیر در این امر حیاتی است‏‎ ‎‏جلوگیری نماید، و در این موضوع، به استاندارها در سطح کشور‏‎ ‎‏سفارش اکید نماید که امر کشاورزی در کشور ما، از اهمّ امور است‏‎ ‎‏و هدایت و اجرای آن به وجه صحیح، اساس اقتصاد کشور‏‎ ‎‏است.(369)‏

12 / 1 / 60

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 306

دولت باید تمام قدرت خود را برای کشاورزی به کار گیرد

‏یکی از مسائل مهم ما مسئلۀ اقتصاد است. ما باید سعی کنیم که از‏‎ ‎‏حیث اقتصاد، قوی و بدون وابستگی باشیم. و باید مسئلۀ‏‎ ‎‏کشاورزی، که در رژیم سابق برای به هم زدن آن نقشه داشتند تا ما‏‎ ‎‏را وابسته کنند، بیشتر مورد نظر ما باشد. البته به طرف صنعت هم‏‎ ‎‏باید رفت، ولی اگر از کشاورزی منحرف شویم، اسباب آن می شود‏‎ ‎‏که آنچه خودمان نیز داریم از بین برود و مقصود رژیم سابق از‏‎ ‎‏آن همه تبلیغات برای «تمدن بزرگ» همین بود که کشاورزی را از‏‎ ‎‏بین ببرد، و مملکتی که هم آب داشت و هم زمین، آبها را به هدر‏‎ ‎‏می دادند و زمینها هم بدون استفاده مانده بود. باید مردم سعی‏‎ ‎‏کنند که آبها به هدر نرود و از زمینها استفاده کنند، و در بخش‏‎ ‎‏کشاورزی و صنایع کوچک، فعال باشند. و توجه دولت به صنایع‏‎ ‎‏بزرگ باعث نشود که صنایع کوچک هم از بین برود و دولت هم‏‎ ‎‏بایستی تمام قدرت خود را برای کشاورزی به کار گیرد.(370)‏

17 / 7 / 61

*  *  *

‏ ‏

مسأله کشاورزی در کشور ما در رأس امور است 

‏مسئلۀ کشاورزی در کشور ما در رأس امور است. بحمدالله ،‏‎ ‎‏مملکت از نظر منابع طبیعی، همه چیزش خوب است. آب و زمین‏‎ ‎‏خوب دارد و مردمش آگاه و در فکر کشاورزی هستند و دولت باید‏‎ ‎‏آنها را تشویق و تقویت بنماید و امکانات لازم را در اختیار آنها‏‎ ‎‏بگذارد.(371)‏

13 / 9 / 61

*  *  *

‏ ‏

ایران کشوری است که باید کشاورزی آن اساس همه کارها باشد

‏ایران کشوری است که باید کشاورزی اش اساس همه کارها باشد.‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 307

‏آن عده ای که می گویند از نظر کشاورزی نمی شود خودکفا شد،‏‎ ‎‏اطلاع دقیق ندارند. روستاییان هم سعی کنند به شهرها نیایند و در‏‎ ‎‏روستاهای خود بمانند. چون آنها که  نمی خواهند مثل بالا‏‎ ‎‏شهریهای ما زندگی کنند، پس در روستاها بمانند. ان شاءالله دولت‏‎ ‎‏به وضع آنها رسیدگی می نماید. ان شاءالله جهادسازندگی بتواند‏‎ ‎‏محرومیتهایی را که روستاییان دارند بتدریج رفع نماید.(372)‏

28 / 9 / 62

*  *  *

‏ ‏

در بازسازی اقتصادی، خودکفایی کشاورزی باید در اولویت باشد

‏توجه به بازسازی مراکز صنعتی نباید کوچکترین خللی بر‏‎ ‎‏ضرورت رسیدن به امر خودکفایی کشاورزی وارد آورد، بلکه‏‎ ‎‏اولویت و تقدم این امر باید محفوظ بماند و مسؤولین بیشتر از‏‎ ‎‏گذشته خود را مکلف به اجرای آن سازند و در امر احیای اراضی‏‎ ‎‏و مهار آبها و ایجاد سدها و تشویق کشاورزان و دامداران و استفادۀ‏‎ ‎‏هر چه بیشتر از نعمتهای بیکران الهی در طبیعت تلاش نمایند که‏‎ ‎‏مطمئناً خودکفایی در کشاورزی مقدمه ای است برای استقلال و‏‎ ‎‏خودکفایی در زمینه های دیگر.(373)‏

11 / 7 / 67

*  *  *

‏ ‏

2ـ 5 سیاستهای کشاورزی رژیم سابق

1ـ2ـ 5 واگذاری منابع طبیعی به بیگانگان و تسلط بیگانگان

‏ ‏

بسیاری از مزارع بسیار خوب ایران دست اسرائیلیهاست

‏الآن که من اینجا نشسته ام برای شما صحبت می کنم، مزارع بسیار‏‎ ‎‏خوب ایران ـ بسیاری اش ـ در دست اسرائیل است! از ایلام به من‏‎ ‎‏نوشته اند که مزارع خوب اینجا را داده اند اسرائیل چغندر بکارند.‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 308

‏تابلویی زدند به کنار جاده که مزرعۀ نمونۀ ایران و اسرائیل! این‏‎ ‎‏آقایانی که اسرائیل را می گویند ما کنار زدیم.(374)‏

18 / 6 / 43

*  *  *

‏ ‏

تمام مناطق مستعد را به شرکت های امریکایی، و صهیونیستی و انگلیسی دادند

‏از آن طرف، با اسم ملی کردن جنگلها، ملی کردن مراتع، ملی کردن‏‎ ‎‏آبها، ملی کردن رودخانه ها، آبهای زیرزمینی، تمام جاهای خوب را‏‎ ‎‏به شرکتهای بزرگ امریکایی یا صهیونیستی یا انگلیسی دادند.‏‎ ‎‏دشتهایی برای مرتع جوری بوده است که می گویند که ـ نوشتند، الآن‏‎ ‎‏نوشته اش پیش من است ـ نوشتند که وقتی که شوهر ملکۀ انگلستان‏‎ ‎‏آمد، رفت از دشتِ اَرْژَن، فقط ملاحظه کرد آنجا را گفت که بهترین‏‎ ‎‏جایی است، که در دنیا بهترین مرتع است از برای دامپروری هر جور‏‎ ‎‏دامی. این را ملی کردند، و بعد هم به انگلیسها دادند. و الآن هم ـ‏‎ ‎‏آنطور که به من نوشتند، الآن نوشته موجود است ـ بعد هم، ملکۀ‏‎ ‎‏انگلستان با یک عده از ثروتمندهای آنجا و شرکتهای آنجا، آنجا را‏‎ ‎‏دارند چه می کنند برای دامپروری که گوشت درست کنند. حالا برای‏‎ ‎‏خارج درست کنند یا به ما هم یک مقدارش را بدهند، خدا می داند.‏‎ ‎‏دشت عمران، که اطراف قزوین است، می گویند بهترین جاست از‏‎ ‎‏برای زراعت. تمام مردم آنجا را از آنجا کوچ دادند و آوردند بیرون،‏‎ ‎‏دادند دست یهودیها، صهیونیستها؛ دادند دست آنها. آنها الآن دارند‏‎ ‎‏آنجا استفاده می کنند؛ شرکتهای امریکایی و صهیونیستی دارند در‏‎ ‎‏آنجا بهره برداری می کنند. و این زمینها، که بهترین زمینهاست از‏‎ ‎‏برای کشت و زرع، در دست آنهاست؛ و این ملت بیچاره گرسنه‏‎ ‎‏مانده است.(375)‏

‏ ‏

10 / 3 / 57


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 309

مراتع و شیلات را به شرکتهای خارجی داده اند 

‏در اعصار سابق برسید، تا هر جا می خواهید جلو بروید، یک همچو‏‎ ‎‏موردی که تمام مراتع خوب ایران را به غیر داده باشند و به شرکتهای‏‎ ‎‏خارجی داده باشند ‏‏[‏‏نمی بینید‏‏]‏‏. تمام شیلات ما را، شیلات ایران را، ‏‎ ‎‏هم طرف جنوبش را، هم طرف شمالش را، از دست مردم گرفته اند و‏‎ ‎‏ شرکتهای خارجی دارند اداره می کنند. می گوید ـ نوشته اند ـ هفت ‏‎ ‎‏هزار نفر در شمال کشته شده است تا شیلات را دولت ملی کرده ـ به‏‎ ‎‏ اصطلاح خودش ـ و ضبط کرده و داده دست شرکتهای بزرگ. آن ‏‎ ‎‏نفت ما، آن ماهیگیری و شیلات ما، آن مراتع ما، آن جنگلهای غنی‏‎ ‎‏ ما. جنگلها را ـ شما خیال کردید ـ ملی کردن یعنی به نفع ملت! این ‏‎ ‎‏لفظ است. ملی کردن مثل همان دروازۀ تمدنی است که می گوید. این‏‎ ‎‏ هم یک لفظی است که القا می کنند، واقعیت ندارد. بعض از ‏‎ ‎‏جنگلهای بسیار خوبی که چوبش برای همه چیز خوب است به یک‏‎ ‎‏ شرکت رومانی داده اند و آنها دارند می خورند.‏

‏     ایشان در این نطقش گفته بود که سابقاً ـ پیش از این، یک چند‏‎ ‎‏سال پیش از این ـ ایران بین دو منطقۀ روس و انگلیس تقسیم شده‏‎ ‎‏بود و ما آمدیم و چه. آخر این حرفها ‏‏]‏‏را‏‏][‏‏ من نمی فهمم چطور او‏‎ ‎‏شعورش نمی رسد! یا می رسد و می خواهد این چند نفر را اغفال‏‎ ‎‏کند. پس چرا توی رادیو می گوید: ما ایران را نجات دادیم از این دو‏‎ ‎‏منطقه ای؟! خوب شما چطور ایران را نجات دادید؟ شما که الآن‏‎ ‎‏مراتعتان را، یک مقداری اش را خانم انگلیسی با دارودسته اش دارند‏‎ ‎‏می خورند، یک مقداری اش را هم که امریکایی ها و صهیونیستها‏‎ ‎‏دارند می خورند، یک مقدارش هم که خودتان و بچه ها و زاد و‏‎ ‎‏رودتان دارید می خورید؛ این چه «ملی» شدنی است؟(376)‏

10 / 3 / 57

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 310

مراتع سرسبز ایران را به خارجی ها دادند

‏هر قراردادی که اینها کردند، مراتع سرسبز بسیار غنی ایران را‏‎ ‎‏دادند ـ آنطور که به من نوشته بودند ـ به یک هیأتی که یکی از آنها‏‎ ‎‏هم ملکۀ انگلستان است، مراتعی که متخصصین ـ آنهایی که آمدند‏‎ ‎‏دیدند ـ گفتند بهترین مراتع در دنیاست از حیث دامداری، اینها‏‎ ‎‏دادند به او! و خود مملکت ایران مانده؛ حالا گوشتش را باید‏‎ ‎‏گوشت یخ کرده هایِ ... آنها را بیاورند و اینجا خودش ندارد. اینها‏‎ ‎‏خیانت نیست بر یک مملکتی؟!(377)‏

30 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

بهترین زمینهای ایران را به اسرائیلیها دادند

‏این یکی از خیانتهایی است که این مرد به اسلام و مسلمین کرده‏‎ ‎‏است که در ایران هم همین طور؛ این هم این فلسطینی ها. بهترین‏‎ ‎‏زمینِ ـ اینطوری که به من اطلاع داده اند ـ بهترین زمین ایران دست‏‎ ‎‏اسرائیلی هاست؛ بهترین زمین دست این یهودیهای اسرائیلی‏‎ ‎‏است که آنها کار می کنند باهاش و منافعش را آنها دارند‏‎ ‎‏می برند.(378)‏

4 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

2ـ2ـ 5 ایجاد بازار مصرف برای امریکا و هم پیمانانش

‏ ‏

اصلاحات ارضی برای این انجام شد که مملکت ما بازار مصرف بیگانگان باشد

‏الآن زراعت ما و کشاورزی ما بکلی منهدم است. و باید آقایان‏‎ ‎‏توصیه بکنند در مجالسشان، در مساجدشان توصیه بکنند،‏‎ ‎‏اشخاص بفرستند به اطراف که مردم را آگاه کنند که کشت و زرع‏‎ ‎‏بکنند که احتیاجمان از خارج برطرف بشود. مملکت ایران که یک‏‎ ‎‏ناحیه اش ممکن بود برای تمام ایران کافی باشد، مثلاً آذربایجان‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 311

‏اگر چنانچه کشت بشود ممکن بود برای ایران کافی باشد، حالا‏‎ ‎‏همه چیزش از خارج می آید. یعنی این «اصلاحاتی که اینها به خیال‏‎ ‎‏خودشان کردند، عالماً عامداً فاسد کردند نه اینکه اشتباه کردند.‏‎ ‎‏آن مردک آمد گفت من اشتباه کردم! لکن تعمد کرد در امور؛ اینطور‏‎ ‎‏نبود که اشتباه باشد. عالمِ عامد بود در خراب کردن این مملکت:‏‎ ‎‏کشاورزی را عالمِ عامد بود که به صورت «اصلاحات ارضی» به‏‎ ‎‏فساد بکشاند؛ «مأمور» بود برای اینکه مملکت ما را بازار قرار‏‎ ‎‏بدهد برای دیگران، و ما باید از دیگران وارد کنیم و ما بازار آنها‏‎ ‎‏باشیم. اگر چنانچه این مرد نبود مملکت خودمان برای خودمان‏‎ ‎‏کافی بود لکن این مرد ـ یا نامرد ـ به واسطۀ آن نوکری‏‏[‏‏ای‏‏]‏‏ که‏‎ ‎‏داشت، «مأموریت»ی که برای وطنش داشت ـ مأمورش کرده‏‎ ‎‏بودند بیاید و این وطن را از بین ببرد و برد و رفت منتها همۀ‏‎ ‎‏چیزهای ما را برداشت و رفت.(379)‏

7 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

اصلاحات ارضی برنامه ای برای نابودی کشاورزی و ایجاد بازار مصرف برای امریکا بود

‏اصلاً برنامه، برنامه ای بوده است که خرابی بکنند. کشاورزی را به‏‎ ‎‏اسم «اصلاحات ارضی» بکلی از بین ببرند؛ و بازار درست کنند‏‎ ‎‏برای امریکا که گندمهایش زیاد است، باید بریزد دریا یا بسوزاند،‏‎ ‎‏بهتر این است که ایران یا سایر کشورهایی که تحت نفوذ اوست،‏‎ ‎‏کشاورزی اش به هم بخورد تا محتاج بشوند به گندم و به همۀ‏‎ ‎‏حبوبات. چنانکه ما الآن محتاج هستیم؛ همه چیزمان از خارج باید‏‎ ‎‏بیاید. دامداری را از بین ببرند تا اینکه در گوشت محتاج بشوند از‏‎ ‎‏خارج بیاید. و همین طور هر چیزی را. اینها در این پنجاه سال، با‏‎ ‎‏اسمهای بسیار فریبنده و اغفال کننده، این مملکت را خراب کردند‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 312

‏و از بین رفت.(380)‏

24 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

3ـ2ـ 5 اصلاحات ارضی و آثار آن 

1ـ3ـ2ـ 5 اصلاحات ارضی و تخریب کشاورزی

‏ ‏

تمام اصلاحات ارضی مفسده بود‎ ‎

‏از آن طرف «اصلاحات» ـ «اصلاحات ارضی»، از آن طرف بازار‏‎ ‎‏برای امریکا درست می کنند! تمام «اصلاحات ارضی» ما این شد‏‎ ‎‏که ما ‏‏]‏‏که‏‎ ‎‏][‏‏یک گوشه ای از مملکتمان برای تمام مملکتمان آذوقه‏‎ ‎‏داشت باقی اش باید برود بیرون و پول بگیرند، حالا هر چی دست‏‎ ‎‏می زنی می گویند از خارج باید بیاید! آن وقت هم افتخار می کنند به‏‎ ‎‏اینکه ما آنیم که گندم از خارج آوردیم، جو از خارج آوردیم،‏‎ ‎‏پرتقال از خارج آوردیم، تخم مرغ از خارج آوردیم! گریه دارد این،‏‎ ‎‏و حیا در کار نیست. اصلاحاتشان هم یک همچو اصلاحاتی است‏‎ ‎‏که همۀ آن مفسده است.(381)‏

دی 1356

*  *  *

‏ ‏

ملت ایران اصلاحات ارضی را خرابکاری می داند

‏ملت ایران اصلاحات ادعایی را که به بدبختی ملت و بازارسازی‏‎ ‎‏برای اجانب و ورشکستگی زراعت منتهی شد افساد و خرابکاری‏‎ ‎‏می داند.(382)‏

2 / 11 / 56

*  *  *

‏ ‏

کشاورزی را به کلی از بین بردند

‏دهقانهای بیچاره را از آنجاها کوچ دادند آوردند. این‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 313

‏چادرنشینهای اطراف تهران و آن زاغه نشینهای اطراف تهران، همین‏‎ ‎‏بیچاره دهقانهایی بودند که دامداری می کردند و برای مملکت ایران‏‎ ‎‏پشم و روغن و ـ نمی دانم ـ گوشت تهیه می کردند. همۀ اینها از بین‏‎ ‎‏رفته؛ حالا باید همه از خارج بیاید. گوشتش از خارج بیاید، گندمش‏‎ ‎‏از خارج بیاید. کشاورزی ما را بکلی از بین برده است.(383)‏

10 / 3 / 57

*  *  *

‏ ‏

من همان وقت گفتم که اگر این اوضاع به هم بخورد، نمی توانند اداره بکنند

‏«اصلاحات ارضی» را پیش آوردند که کشاورزی را به زمین بزنند.‏‎ ‎‏من همان وقت هم دکتر امینی آن وقت نخست وزیر بود؛ گاهی‏‎ ‎‏کسی را می فرستاد پیش من، من همان وقت به او پیغام دادم که تو‏‎ ‎‏خودت اهل کشاورزی هستی، خودت مَلاک هستی، تو می دانی که‏‎ ‎‏اگر چنانچه این اوضاع به هم بخورد اداره نمی توانند بکنند؛ این‏‎ ‎‏برای اداره کردن نیست.(384)‏

23 / 3 / 58

*  *  *

‏ ‏

به اسم اصلاحات ارضی زراعت ایران را به باد دادند و باعث مهاجرت روستائیان به شهرها‏ ‏شدند

‏شما الآن می بینید که از خارج هی سیل گندم است و جو است و‏‎ ‎‏چه و چه و چه، تخم مرغ است. و همه چیز را از خارج دارند‏‎ ‎‏می آورند. اینها به اسم «اصلاحات ارضی» زراعت ایران را به باد‏‎ ‎‏دادند؛ یعنی دهقان و رعیت بیچاره را بیچاره کردند که دیگر‏‎ ‎‏نتوانستند اینها بمانند در مزرعه های خودشان. از آنجا کوچ کردند‏‎ ‎‏و آمدند به تهران. و اطراف شهر تهران به وضع بدی زندگی‏‎ ‎‏می کنند. به وضع بسیار اسفناکی.(385)‏

19 / 7 / 57


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 314

با اصلاحات ارضی باعث مهاجرت روستاییان به شهرها شدند

‏زراعت یک مملکت زراعی که زراعتش باید صادر بشود چقدرها،‏‎ ‎‏اینها برای 33 روز ـ مثل اینکه اینطور نوشته بودند، 33 روز یا 34‏‎ ‎‏روز، یک همچو چیزی دارد ـ باقی آن را باید از خارج بیاورند. شما‏‎ ‎‏الآن می بینید که از خارج هی سیل گندم است و جو است و چه و‏‎ ‎‏چه و چه، تخم مرغ است. و همه چیز را از خارج دارند می آورند.‏‎ ‎‏اینها به اسم «اصلاحات ارضی» زراعت ایران را به باد دادند؛ یعنی‏‎ ‎‏دهقان و رعیت بیچاره را بیچاره کردند که دیگر نتوانستند اینها‏‎ ‎‏بمانند در مزرعه های خودشان. از آنجا کوچ کردند و آمدند به‏‎ ‎‏تهران. و اطراف شهر تهران به وضع بدی زندگی می کنند. به وضع‏‎ ‎‏بسیار اسفناکی.(386)‏

19 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

این اصلاحات ارضی یعنی بازار درست کردن برای امریکا و اذناب او

‏می رویم سراغ «اصلاحات ارضی»ای که این هم خودش یکی از‏‎ ‎‏لغات است. «اصلاحات»! می بینیم که آنقدر که فاسد کردند این‏‎ ‎‏زراعت ما را، آنقدر کشاورزی ما را برگرداندند به هیچ و منهدم‏‎ ‎‏کردند که ما در همه چیز محتاجیم، دستمان را دراز کرده ایم به‏‎ ‎‏اسرائیل که به ما حتی میوه بدهد! هر چه، گندم، جو، چه، هی‏‎ ‎‏دائماً دارد می آید که اگر یک روز جلویش را بگیرند این ملت باید‏‎ ‎‏گرسنگی بخورد! می گویند برای سی روز یا سی و سه روز ـ تمام‏‎ ‎‏زراعت ایران برای سی و سه یا سی روز ایران کافی است، مابقی‏‎ ‎‏آن را باید از خارج بیاورند! یک مملکتی که صادرکننده بود، حالا‏‎ ‎‏باید اینطور باشد. «اصلاحات»! کلمۀ «اصلاحات» محتوا ندارد.‏‎ ‎‏لفظْ لفظ خوبی است، خیلی قشنگ! «انقلاب سفید»! انقلاب‏‎ ‎‏«سفید»! انقلابش انقلاب است اما سیاه است! سرخ است! اینها‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 315

‏ـ همۀ این حرفهایی که اینجاست ـ همه اش همان الفاظی است که‏‎ ‎‏خیلی لفظْ قلمبه است و جالب است، نقاشی شده است الفاظ اما‏‎ ‎‏این الفاظ را روی چه گذاشتند؟ وقتی زیر این لفظ را می بینیم چه‏‎ ‎‏دارد؟ کی چه چیز را معرفی می کند؟ وقتی زیر پرده را می بینیم،‏‎ ‎‏می بینیم محتوا ندارد! الفاظی است ... برای دلخوشی ماها ـ‏‎ ‎‏دلخوشی ملت ـ آن وقت که ملت نمی توانست صدا بکند و غافل‏‎ ‎‏بود از این مسائل؛ حالا این جور نیست دیگر، محتوا ندارد.‏‎ ‎‏«اصلاحات ارضی» یعنی بازار درست کردن برای امریکا و شعب‏‎ ‎‏امریکا و اذناب امریکا! ما بازار مصرفیم! آنها گندمهایشان زیادی‏‎ ‎‏است ـ که گاهی از زیادی برای اینکه خراب می شود می ریزند به‏‎ ‎‏دریا ـ خوب چه بهتر که «اصلاحات ارضی» شروع کنند!‏‎ ‎‏«اصلاحات ارضی» که شروع کردند، آن گندمها را دیگر ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ دریا‏‎ ‎‏نمی‏‏]‏‏ریزند‏‏][‏‏ ... «اصلاحات ارضی» شده! گندمها دیگر تو دریا‏‎ ‎‏ریخته نمی شود، گندمها را می دهند و پول می گیرند.(387)‏

11 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

اصلاحات ارضی برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی بود

‏اصلاحات ارضی شاه جز برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی‏‎ ‎‏ایران و تحمیل اقتصاد تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود. به‏‎ ‎‏طوری که امروز اکثر نیازهای غذایی ما از خارج وارد می شود. با‏‎ ‎‏برهم خوردن وضع کشاورزی دهقانان، دهات و زمینها را رها کرده‏‎ ‎‏و به شهرها هجوم آورده اند.(388)‏

24 / 8 / 57

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 316

کوچ کردند به اطراف تهران تا بچه هایشان نمیرند

‏همینهایی که در دهات مشغول زراعت بودند، زراعتشان را به اسم‏‎ ‎‏«اصلاحات ارضی» به هم زدند؛ دیدند که نمی توانند زندگی کنند‏‎ ‎‏آنجا، کوچ کردند بیچاره ها آمدند به اطراف تهران برای اینکه با‏‎ ‎‏کاری با ـ نمی دانم ـ کسبی، یک کاری بکنند یک حمالی بکنند،‏‎ ‎‏یک چیزی پیدا کنند که بچه هایشان نمیرند.(389)‏

4 / 9 / 57

*  *  *

‏ ‏

به اسم دهقان کردن رعیت، زراعت را نابود کردند

‏من باید عرض کنم که محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث ...‏‎ ‎‏رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب‏‎ ‎‏کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیۀ اقتصاد‏‎ ‎‏خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است؛‏‎ ‎‏که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای‏‎ ‎‏طولانی با همت همۀ مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند‏‎ ‎‏و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام‏‎ ‎‏مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی‏‎ ‎‏اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما‏‎ ‎‏می خواهیم زراعت را، دهقانها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند‏‎ ‎‏و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم! «اصلاحات ارضی» درست‏‎ ‎‏کردند. اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا‏‎ ‎‏منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین‏‎ ‎‏رفت، و الآن شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمدرضا‏‎ ‎‏این کار را کرد تا بازار درست کند از برای امریکا و ما محتاج به او‏‎ ‎‏باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را.‏‎ ‎‏تخم مرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشاندۀ امریکاست‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 317

‏بیاوریم.(390)‏

12 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

اصلاحات ارضی عبارت از این شد که تمام کشاورزهای ما گدا شدند و کشاورزی از کشور ما پرید

‏«اصلاحات ارضی»اش را شما ملاحظه کنید. آقا آنکه اینقدر‏‎ ‎‏برایش گفتند و خواندند و نوحه خوانی کردند و ثناخوانی کردند،‏‎ ‎‏اصلاحات ارضی عبارت از این شد که تمام کشاورزهای ما گدا‏‎ ‎‏شدند؛ کشاورزی از مملکت ما پرید. الآن اگر همۀ ملت دست به‏‎ ‎‏هم بدهد، بعد از چند سال ممکن است کشاورزی ما به حال اولش‏‎ ‎‏برگردد. بازار درست کردند برای امریکا. گندمهایش را او باید یا‏‎ ‎‏بسوزاند یا به دریا بریزد؛ می دهد و پول می گیرد! می دهد ارز‏‎ ‎‏می گیرد. بازار درست کردند. شما الآن هیچ ندارید. تمام زراعت‏‎ ‎‏ایران را می گویند برای سی روز یا سی و یک روز کافی است!‏‎ ‎‏ایرانی که یک استانش مثل آذربایجان، مثل خراسان، می توانست‏‎ ‎‏تمام قُوت ایران را متکفل بشود، باقی آن می بایست صادر بشود،‏‎ ‎‏حالا ما برای سی روز یا سی و سه روز! باقی اش از کجا؟ از‏‎ ‎‏اسرائیل، از امریکا، از جاهای دیگر.(391)‏

14 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

به اسم اصلاحات ارضی کشاورزی کشور را ورشکسته کردند

‏وضع زراعت ما، که یکی از چیزهای بزرگ مملکت است و اقتصاد‏‎ ‎‏مملکت ما بسته به اوست، اینها به اسم «اصلاحات ارضی» از بین‏‎ ‎‏بردند و الآن کشاورزی شما ورشکسته است و شما محتاجید به اینکه‏‎ ‎‏از خارج همۀ چیزها را بیاورید. و همین طور مراتع ما را از بین بردند‏‎ ‎‏و به غیر دادند؛ به اسم ملی ملت را از آن محروم کردند، و دامدارهای‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 318

‏ما از بین رفتند. این دامدارها، این کشاورزها، که در مَحالّ خودشان‏‎ ‎‏نتوانستند زندگی شان را ادامه بدهند رو به شهرستانها آوردند که‏‎ ‎‏اینجا یک کاری پیدا کنند. اینجا هم کاری صحیح نبوده است. خیر. از‏‎ ‎‏قراری که من شنیده ام در خود تهران محله های بسیاری هست که این‏‎ ‎‏محله ها محله های زاغه نشین، چادرنشین و امثال اینهاست که این‏‎ ‎‏بیچاره ها در آنجا با وضع فلاکت باری زندگی می کنند.(392)‏

20 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

به اسم اصلاحات ارضی کشاورزی ما را به کلی از بین بردند

‏خرابی است الآن؛ همه خراب است.‏

‏     عمدۀ مطلب ایران کشاورزی بود. اینها به اسم «اصلاحات‏‎ ‎‏ارضی» کشاورزی را بکلی از بین بردند و ایران شد یک بازاری که‏‎ ‎‏دستش را مرتب دراز می کند پیش دولتهای خارجی ـ خصوصاً‏‎ ‎‏امریکا ـ ‏‏[‏‏که‏‎ ‎‏]‏‏«گندم بده، جو بده نمی دانم چه»! با اینکه ایران اگر‏‎ ‎‏خودش کشاورزی را بکند، باید صادر بکند به سایر ممالک؛ نباید‏‎ ‎‏از آنجا بگیرد. همه چیز ما را از بین بردند. دامداری ما را از بین‏‎ ‎‏بردند. مراتع ما را، مراتعی که ـ به تصدیق خود خارجیها ـ گفتند‏‎ ‎‏بهترین مراتع برای دامداری، غنی ترین مراتع برای دامداری، مرتع‏‎ ‎‏فلان جاست ـ و من هم اسمش را یادم نیست ـ این را دادند به ملکۀ‏‎ ‎‏انگلستان و چند نفر از دوستان او! این را به او دادند و الآن‏‎ ‎‏نمی دانم... وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را از بین بردند به‏‎ ‎‏اسم ملی کردن. مردم را دستشان را منقطع کردند و خودشان‏‎ ‎‏چاپیدند و رفتند. و همین طور جنگلهای ما را به اسم ملی کردن...‏‎ ‎‏به اشخاص خارج فروختند و استفاده اش را کردند.(393)‏

1 / 2 / 58


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 319

در اثر اصلاحات ارضی کشاورزان به شهرها کوچیدند

‏شهر تهران از این زاغه نشینها و چادرنشینها و کپرنشینها. چادرنشینها‏‎ ‎‏تقریباً از قراری که گفته می شود حدود قریب سی محله از اینها‏‎ ‎‏مرکب هست، که در اثر به اصطلاح «اصلاحات ارضی» اینها کوچ‏‎ ‎‏کرده اند و آمده اند در اطراف شهر، در خود شهر، در اطراف شهر،‏‎ ‎‏چادر زده اند و یک جایی کنده اند و آنجاها یک زندگی می کنند که‏‎ ‎‏زندگی آنها بسیار بدتر از زندگی عشایر است.(394)‏

12 / 4 / 58

*  *  *

‏ ‏

با اسم اصلاحات ارضی کشاورزی ایران را از بین بردند

‏از این طرف، کارخانه ها و مزرعه ها و کشتزارهای ما، با اسم‏‎ ‎‏«اصلاحات»، بکلی کشاورزی را از بین بردند. ایرانی که اگر‏‎ ‎‏کشاورزی اش سر جای خودش درست عمل بکند، باید میلیونها‏‎ ‎‏تن صادر بکند، امروز نشسته و دستش طرف دیگران دراز است که‏‎ ‎‏گندم بدهید! این هم از کارهایی بود، جنایاتی بود که رژیم به این‏‎ ‎‏مملکت کرد.(395)‏

21 / 1 / 61

*  *  *

‏ ‏

2ـ3ـ2ـ5 اصلاحات ارضی؛ سیاست امریکا

‏ ‏

اصلاحات ارضی به امر امریکا انجام شد

‏ایشان به امر امریکا گفته «اصلاح ارضی» بکنید؛ یعنی بازار برای ما‏‎ ‎‏درست بکنید! اجناس ما زیاد است، باید توی دریا بریزیم، بدهیم‏‎ ‎‏به شما پول بگیریم! از آن طرف، از این بهرۀ نفتی که آنها آنقدر را‏‎ ‎‏می برند، یک مقدار آن را هم خود اینها می خورند و می برند و‏‎ ‎‏عرض می کنم که این عیاشیها را می کنند.(396)‏

29 / 7 / 57


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 320

اصلاحات ارضی به دستور امریکا انجام شد

‏ما می خواهیم مملکتمان آن زراعتی که داشت دوباره برگردد به آن.‏‎ ‎‏آقا، زراعت را همچو به هم زدند! این «اصلاحات ارضی» که آقا‏‎ ‎‏گفتند و آنقدر طمطراق کردند، «اصلاحات ارضی» به امر دولت‏‎ ‎‏امریکا بود برای اینکه بازار درست کنند که چیزهای آنها فروش‏‎ ‎‏برود؛ یعنی زراعت ما به هم بخورد، ما محتاج بشویم. الآن هم که‏‎ ‎‏می بینید، که هر چی می خواهیم از خارج باید بیاید. زراعت ما این‏‎ ‎‏جور شد؛ زراعت ما را آن جور کردند. خوب، مردم ریختند، آن‏‎ ‎‏زارعین بیچاره ای که دیگر در آنجا نتوانستند زندگی کنند، ریختند به‏‎ ‎‏شهرها، به تهران. الآن تهران یک محالّ زیادی، چندین محل، حدود‏‎ ‎‏سی ـ چهل تاست که برای من نوشته بودند، محله های کوخ نشین،‏‎ ‎‏محله هایی که خانه های گِلی دارد که هیچ چیز ندارد که ده نفر عائله‏‎ ‎‏در یک چادر کوچکی در این زمستان سردْ زندگی باید بکنند؛ که آب‏‎ ‎‏ندارد؛ باید آب را از پنجاه ـ شصت پله بروند بالا، لب خیابان برسند‏‎ ‎‏ـ تو گودال منزلشان است ـ لب آن خیابان برسند و از آنجا آب را‏‎ ‎‏بردارند بیاورند از این پله ها پایین برای بچه هایشان. این چه شد؟‏‎ ‎‏برای اینکه «اصلاحات ارضی» فرمودند! ‏‏]‏‏با‏‎ ‎‏][‏‏اصلاحات ارضی به‏‎ ‎‏هم خورد اوضاع دهقانها. و وقتی که به هم خورد اوضاع آنها، چاره‏‎ ‎‏نداشتند که رو بیاورند به شهرستانها. آمدند شهرستانها و این شد.‏‎ ‎‏وضع بیچاره ها اینطور شد. از آن طرف وضع زراعت ما به هم خورد.‏‎ ‎‏ایرانی که مرکز زراعت بود، شاید آذربایجان ایران بس بود برای‏‎ ‎‏ایران ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ باقی آن را باید صادر کنند، الآن به اندازۀ یک ماه، سی روز‏‎ ‎‏ یا سی و سه روز، آنهایی که اطلاعات دارند و حساب کردند‏‎ ‎‏می گویند ایران به اندازۀ سی و سه روزش برای خودش چیز دارد،‏‎ ‎‏باقی آن را باید از خارج بیاورند.(397)‏

21 / 7 / 57


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 321

اصلاحات ارضی تز امریکا بود

‏وقتی که اقتصادیات ملت را ملاحظه بکنید، زراعت ما را بکلی به‏‎ ‎‏هم زدند به اسم «اصلاحات ارضی» که تز امریکا بود. اصلاحات‏‎ ‎‏ارضی به ما چه مصیبتها وارد آورد؛ مصیبتی که وارد آورد تمام‏‎ ‎‏زراعتهای ایران را از بین برد. یک مملکت زراعی، که یک استان‏‎ ‎‏آذربایجان یا خراسانش می توانست که قوت این ملت را بدهد،‏‎ ‎‏حالا رسیده به آنجا که برای سه روز یا سی و سه روز ـ فوقش سی‏‎ ‎‏و سه روز ـ تمام زراعت ایران برای سی و سه روز جمعیت فعلی‏‎ ‎‏ایران کافی است، مابقی اش از کجا؟ مابقی یک بازار درست کردند‏‎ ‎‏برای امریکا؛ آنها زیاد داشتند، می سوزاندند یا به دریا می ریختند،‏‎ ‎‏حالا می دهند پول می گیرند، نفت می گیرند؛ این یک باب که‏‎ ‎‏زراعت ما را از بین بردند و ما شدیم جیره خوار آنها و بازار برای‏‎ ‎‏آنها؛ ما مصرف ‏‏]‏‏کننده‏‏][‏‏ شدیم.‏

‏     ‏‏از آن طرف، یک ضرر دیگر خورد و آن اینکه تمام این دهقانها ـ‏‎ ‎‏که ایشان در اول فرمودند که ما دیگر رعیتها را از چیز بیرون آوردیم‏‎ ‎‏و دهقان شدند دیگر، هم سطح شدند با چه ‏‏[‏‏مالک‏‏]‏‏ ـ تمام این‏‎ ‎‏بیچاره ها وقتی زراعتهایشان از دستشان رفت، کوچ کردند به شهرها،‏‎ ‎‏که عمده اش تهران است. آمدند در اطراف تهران با یک کوخهایی، با‏‎ ‎‏یک چادرهایی، با یک خانه های گِلی کوچک، با عائلۀ زیادشان در‏‎ ‎‏آنجا منزل گرفتند و با یک مصیبتهایی این بیچاره ها اعاشه می کنند و‏‎ ‎‏زندگی. نه برق دارند، نه آب دارند، نه اسفالت دارند. در یک‏‎ ‎‏گودالیهایی زندگی می کنند که آب را اگر می خواهند برای بچه هایشان‏‎ ‎‏بیاورند، این مادر بدبخت باید در زمستان سخت از پله هایی که الآن‏‎ ‎‏عددش را یادم نیست، لکن زیاد است عددش، از پنجاه بیشتر، صد‏‎ ‎‏تقریباً، از این پله ها باید برود ‏‏]‏‏بالا‏‏][‏‏ تا ‏‏[‏‏به‏‎ ‎‏]‏‏خیابان برسد، یک کوزه‏‎ ‎‏آب کند، باز برگردد این پله ها را طی کند برود توی این کوخ برای‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 322

‏بچه اش آب ببرد. این دهقانهای بزرگی ‏‏]‏‏است‏‏][‏‏ که درست کرده اند و‏‎ ‎‏این «دروازۀ تمدن» اینهاست! اینها را برای ما درست کردند! این‏‎ ‎‏قضیۀ زراعت ما، که زراعت ما بکلی فلج شده است؛ دیگر ما زراعت‏‎ ‎‏نداریم و معلوم نیست که عاقبتش به کجا برسد.(398)‏

23 / 7 / 57

*  *  *

‏ ‏

3ـ3ـ2ـ 5 اصلاحات ارضی منجر به ایجاد بازار مصرف برای مواد‎ ‎غذایی خارجی

‏ ‏

اثر اصلاحات ارضی بر واردات‎ ‎

‏ملت ایران مجبور است به کسی رأی موافق بدهد که وضع‏‎ ‎‏کشاورزی و دامپروری ایران را چنان به عقب رانده که اکنون باید‏‎ ‎‏گندم، برنج، گوشت، روغن و سایر ارزاق را با قیمتهای هنگفت‏‎ ‎‏وارد کند. شاه که در آغاز طرح ـ به اصطلاح ـ «انقلاب سفید» به‏‎ ‎‏دهقانان نوید می داد که در سایۀ اصلاحات ارضی، غلۀ مورد نیاز‏‎ ‎‏کشور در داخل تأمین می شود، اکنون به جای خجلت زدگی افتخار‏‎ ‎‏می کند که دو میلیون و نیم تن گندم و چهارصد هزار تن برنج در‏‎ ‎‏سال جاری وارد کرده است! در صورتی که مطلعین می دانند که‏‎ ‎‏یک استان ایران، مثل خراسان، قدرت تهیۀ گندم برای تمام کشور‏‎ ‎‏را داشت و این قدرت را «انقلاب سفید شاه» سلب کرد.(399)‏

21 / 12 / 53

*  *  *

‏ ‏

واردات مواد غذایی موجب نابودی کشاورزی

‏کشاورزی ما که تولیدش حتی تا 23 سال پیش اضافه بر احتیاجات‏‎ ‎‏داخلی مان بود و ما صادر کنندۀ این مازاد بودیم، فعلاً از میان رفته‏‎ ‎‏است. مطابق ارقامی که نخست وزیر شاه در دو سال پیش به دست‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 323

‏داده است، ایران 93 درصد از مواد غذایی مصرفی خود را وارد‏‎ ‎‏می کند. و این است نتیجۀ به اصطلاح اصلاحات ارضی شاه.(400)‏

4 / 2 / 57

*  *  *

‏ ‏

تبدیل ایران به بازار امریکا

‏ابتدائاً خیلی سر و صدا کردند که ما می خواهیم برای دهقانان چه،‏‎ ‎‏دیگر رعیت و اربابی از بین رفت! دهقان شدند همه چه ! از این‏‎ ‎‏حرفهایی که در روزنامه ها نوشتند، در رادیوها گفتند، در نطقها‏‎ ‎‏پخش کردند، که مردم را گول بزنند. لکن حالا ما فهمیدیم ـ قبلاً هم‏‎ ‎‏می دانستیم ـ حالا هم ملت فهمید که قضیۀ اصلاحات نبود؛‏‎ ‎‏نمی خواستند دهقان را آزاد کنند؛ نمی خواستند دهقان و طبقۀ‏‎ ‎‏مستمند را به نوایی برسانند؛ بلکه مقصد این بود که ایران را‏‎ ‎‏بازاری کنند برای امریکا؛ و کشاورزی ایران را تباه کنند تا ایران‏‎ ‎‏محتاج بشود به امریکا در همه چیز،که الآن باز این احتیاج به خارج‏‎ ‎‏هست. صحبت از «اصلاحات ارضی» بود، لکن فهمیدیم که به‏‎ ‎‏فساد کشیدند مملکت را.(401)‏

26 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

ما در کشاورزی می توانیم صادرکننده باشیم اما واردکننده شدیم

‏یکی دیگر اینکه این کشاورزها را از اطراف ایران کوچ داد این طرح،‏‎ ‎‏و آورد اطراف تهران و اطراف شهرهای دیگر، بیشترش در تهران.‏‎ ‎‏اینهمه محله هایی که در تهران درست شده، محلۀ گودالها و محلۀ‏‎ ‎‏نمی دانم چه و حصیرها و این خانه های حصیری و این خانه های‏‎ ‎‏چه، این بیچاره هایی که در محل خودشان کشاورز بودند. کشاورزی‏‎ ‎‏را از بین بردند به اسم اینکه می خواهیم ما اربابْ رعیتی را برداریم،‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 324

‏همه بشوند ارباب! ما هم چقدر غافل. ملت ما هم چقدر حالا یا‏‎ ‎‏غافل بود، یا خوب، سرنیزه بود. چه همه «دهقان»! این بیچاره هایی‏‎ ‎‏که الآن اطراف تهران هستند، هر ده نفرشان توی سوراخی هستند ـ‏‎ ‎‏آنی که خانه دارد خانه شان را نمی دانم شما دیدید یا نه. من در‏‎ ‎‏تلویزیون یک دفعه، دو دفعه دیدم، که خوب، اسباب تأسف است،‏‎ ‎‏یک سوراخی است! یک عده ای بچه و بزرگ از تویش بیرون می آید‏‎ ‎‏ـ اینها دهقانهایی هستند که می خواست اربابشان کند، و زندگی شان‏‎ ‎‏را بکلی به هم زد. مملکت ما را از حیث کشاورزی، که می توانست‏‎ ‎‏خودکفا باشد بلکه صادر کند، ‏‏[‏‏...‏‎ ‎‏]‏‏مملکت ما از حیث کشاورزی‏‎ ‎‏یک مملکت غنی است. اگر کشاورزی صحیح در این مملکت بشود،‏‎ ‎‏ممکن است آذربایجان کافی باشد برای همۀ مملکت؛ باقی اش باید‏‎ ‎‏صادر بشود. یا خراسان برای همۀ مملکت کافی باشد، و باید‏‎ ‎‏باقی اش صادر بشود. ما الآن در زمان ایشان ـ نمی دانم شما در‏‎ ‎‏روزنامه ها گاهی دیدید یا نه؟ ـ خیلی افتخار می کردند که ما چند صد‏‎ ‎‏مثلاً هزار چیز خریدیم! این افتخارشان این بود که ما گندم خریدیم،‏‎ ‎‏جو خریدیم! یک مملکت را از این جهت ساقط کرده اند، و فریاد هم‏‎ ‎‏می زدند که ما همچو هستیم که گندم و جو از امریکا خریدیم و‏‎ ‎‏امسال ‏‏]‏‏از‏‏][‏‏ گرسنگی نمی میریم! اینطور اینها وارد شدند.(402)‏

26 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

4ـ3ـ2ـ 5 اصلاحات ارضی بزرگترین خیانت

‏ ‏

آیا این اصلاحات ارضی از بزرگترین خیانت ها نیست

‏این «اصلاحات ارضی» از بزرگترین خیانتها نیست بر این مملکت‏‎ ‎‏که زراعت مملکت را بکلی از بین بردید و دهقانهای بیچاره را‏‎ ‎‏همچو کردید که هجوم آوردند به شهرستانها! تهران الآن پر است‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 325

‏از این بیچاره ها، دهقانهای بیچاره ای که از اطراف آمدند توی این‏‎ ‎‏زاغه ها و توی این چادرها و توی این کثافتکاریها، بیچاره ها دارند‏‎ ‎‏زندگی می کنند با عائله در زمستان سخت. اینها خیانت به یک ملت‏‎ ‎‏نیست؟! خیانت کردی! وقتی خیانت کردی دیگر سلطان نیستی.‏‎ ‎‏سلطان اگر خائن باشد سلطان نیست.(403)‏

30 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

اصلاحات ارضی لطمه ای جبران ناپذیر

‏بنابراین کارهایی که این آدم کرده به عنوان «اصلاح»، این کارها‏‎ ‎‏خودش اِفساد بوده است! قضیۀ «اصلاحات ارضی» یک لطمه ای‏‎ ‎‏بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما‏‎ ‎‏نتوانیم این را جبرانش بکنیم؛ مگر همۀ ملت دست به هم بدهند و‏‎ ‎‏کمک کنند تا سالهایی بگذرد و جبران بشود این معنا.(404)‏

12 / 11 / 57

*  *  *

‏ ‏

4ـ2ـ 5 اثر سیاستهای توسعه رژیم سابق بر کشاورزی

‏ ‏

مراتع و جنگلها را به نفع خودشان ملی کردند

‏ملی کردند مراتع را، ملی کردند جنگلها را؛ معنی ملی کردن‏‎ ‎‏جنگل؛ یعنی به نفع خودشان. اینها مردم را ممنوع کردند از اینکه‏‎ ‎‏دامهایشان در آنجا برود. از بین رفت همۀ ‏‏[‏‏دامها‏‏]‏‏شان. مردم را‏‎ ‎‏ممنوع کردند از اینکه از جنگلها استفاده کنند. جنگلها را دادند به‏‎ ‎‏این طرف و آن طرف؛ فروختند به اینها و منافعش را هم خوردند و‏‎ ‎‏رفت سراغ کارش. ما نمی دانیم اینها دارند چه می کنند.(405)‏

29 / 7 / 57

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 326

اصلاحات ارضی برنامه ای برای نابودی کشاورزی

‏اصلاحات ارضی شاه جز برنامه ای برای از بین بردن کشاورزی ایران‏‎ ‎‏و تحمیل اقتصاد تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود. به طوری که‏‎ ‎‏امروز اکثر نیازهای غذایی ما از خارج وارد می شود. با برهم خوردن‏‎ ‎‏وضع کشاورزی دهقانان، دهات و زمینها را رها کرده و به شهرها‏‎ ‎‏هجوم آورده اند. سیاست غلط شاه هم در مورد صنایع مونتاژ، نه تنها‏‎ ‎‏مشکلی را حل نکرد و زندگی روستاییان مهاجر را، حتی در حد قابل‏‎ ‎‏تحمل تأمین ننمود، بلکه کشور را هرچه بیشتر وابسته به اجانب کرد‏‎ ‎‏که اثرات سوء اقتصادی آن غیر قابل محاسبه است.(406)‏

24 / 8 / 57

*  *  *

‏ ‏

دامداری را از بین بردند

‏مراتع ما را، مراتع سرسبز خوب ما ـ که بعض مراتعش را اشخاص‏‎ ‎‏کارشناس که آمدند دیدند گفتند بهترین مراتع برای دامداری‏‎ ‎‏است، در دنیا از این مرتع بهتر نیست ـ این را به یک دسته ای دادند‏‎ ‎‏که یکی اش ملکۀ انگلستان است ـ از قراری که به من نوشته بودند ـ‏‎ ‎‏و یک عدۀ دیگری از این مفتخورها، به آنها داده اند؛ «اجاره» دادند‏‎ ‎‏به اصطلاح خودشان! دامداری را از بین بردند، حالا ملت ایران با‏‎ ‎‏گوشتهایِ ـ عرض می کنم که ـ یخزدۀ نجس دارند زندگی می کنند‏‎ ‎‏که از بلاد دیگر می آورند برایشان. یخزده، خراب، فاسد و حرام و‏‎ ‎‏میته؛ در صورتی که ایران یک ناحیه اش وقتی که دامداری حسابی‏‎ ‎‏بود کافی بود برای همۀ ایران و مابقی اش باید صادر بشود.‏

‏     حالا شما همه چیز را از خارج وارد می کنید. هر چه هست یا از‏‎ ‎‏اسرائیل می آید؛ دشمن اسلام! خدا می داند که این مرد نسبت به‏‎ ‎‏اسلام چه خیانتها کرده است.(407)‏

4 / 9 / 57


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 327

به اسم ملی کردن دست مردم را از مراتع قطع کردند

‏دامداری ما را از بین بردند. مراتع ما را، مراتعی که ـ به تصدیق‏‎ ‎‏خود خارجیها ـ گفتند بهترین مراتع برای دامداری، غنی ترین مراتع‏‎ ‎‏برای دامداری، مرتع فلان جاست ـ و من هم اسمش را یادم نیست‏‎ ‎‏ـ این را دادند به ملکۀ انگلستان و چند نفر از دوستان او! این را به‏‎ ‎‏او دادند و الآن نمی دانم... وضعشان چطور است. تمام مراتع ما را‏‎ ‎‏از بین بردند به اسم ملی کردن. مردم را دستشان را منقطع کردند و‏‎ ‎‏خودشان چاپیدند و رفتند. و همین طور جنگلهای ما را به اسم ملی‏‎ ‎‏کردن... به اشخاص خارج فروختند و استفاده اش را کردند. نفت را‏‎ ‎‏هم که همه می دانید که چطور بردند و هیچ چیز هم ندادند به ما.‏‎ ‎‏الآن به دولت ما پول نفت نرسیده؛ نفت صادر شده اما پول نفتش‏‎ ‎‏بعد باید برسد.(408)‏

1 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

با نام صنعتی کردن کشاورزی را از بین بردند

‏کتاب مأموریت برای وطنم را یکی دیگر نوشته و به ایشان نسبت‏‎ ‎‏داده! خودش اهل نوشتن نبود، وقتش را هم نداشت. این هم یک‏‎ ‎‏دامی بود برای اینکه مردم را غافل کند از اینکه دارد همه چیزشان‏‎ ‎‏را از بین می برد. از این طرف، اینکه ما می خواهیم برای ملت چه‏‎ ‎‏بکنیم و می خواهیم مملکت را صنعتی اش کنیم! می گویند که کلاغ‏‎ ‎‏مثل کبک می خواست راه برود، راه رفتن خودش هم یادش رفت!‏‎ ‎‏این نمی خواست اصلاً مثل کبک راه برود؛ می خواست بازی بدهد‏‎ ‎‏مردم را. درصدد بودند اینها که مردم را اغفال کنند، سرخوش‏‎ ‎‏کنند، به اینکه ما مملکتمان بعدها صنعتی می شود، و بعد از یکی‏‎ ‎‏دو سال دیگر ما در ... ادعاها بود دیگر، بعد از یکی دو سال دیگر‏‎ ‎‏ما می رسیم به همان ابرقدرتها! می شویم مثل ژاپن! ژاپنی که الآن با‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 328

‏امریکا تَنه می زند و صنعتش در خود امریکا جلو از امریکاست.‏‎ ‎‏اینها می گفتند ما می شویم مثل ژاپن! چه کردند؟‏

‏     آن چیزی که در ایران لازم بود باشد و اقتصاد ایران به او‏‎ ‎‏بستگی داشت، که عبارت از کشاورزی بود، از بین رفت.‏‎ ‎‏کشاورزی را به صورت اینکه ما می خواهیم، به اسم اینکه ما‏‎ ‎‏می خواهیم، صنعتی کنیم مملکت را، اول کشاورزی اش را از بین‏‎ ‎‏بردند. کشاورزی که از بین رفت، اشکالاتی پیدا شد: یکی اینکه ما‏‎ ‎‏شدیم برای امریکا یک بازاری برای خرید کالاهای امریکا؛ یعنی‏‎ ‎‏گندمها و سایر حبوباتی را که آنها زیادی داشتند و باید بریزند به‏‎ ‎‏دریا یا بسوزانند، به ما به قیمت اعلا می فروختند و پول ما را‏‎ ‎‏می گرفتند.(409)‏

26 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

به اسم پیشرفت، اصلاحات ارضی را بهانه کردند

‏کشاورزی ما را از بین بردند. شما می بینید که چقدر از زمینها هنوز‏‎ ‎‏بلااستفاده و چه مقدار از آبها مانند آب کارون به هدر می رود. آنها‏‎ ‎‏به اسم اینکه ما می خواهیم پیشرفت داشته باشیم و مملکت ما‏‎ ‎‏مملکت صنعتی باشد، مسئلۀ «اصلاحات ارضی» را بهانه کردند.‏‎ ‎‏قضیۀ آنها قضیۀ کلاغی شد که می خواست راه رفتن کبک را یاد‏‎ ‎‏بگیرد که راه رفتن خودش را هم فراموش کرد که خدا خواست و‏‎ ‎‏مملکت را از دست آنها گرفت و مسائل و تصمیمات به دست خود‏‎ ‎‏مردم افتاد.(410)‏

13 / 9 / 61

‏ ‏

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 329

3ـ 5 سیاستهای کشاورزی جمهوری اسلامی ایران

‏ ‏

مکانیزه کردن کشاورزی

‏ما کشاورزی خود را مکانیزه خواهیم کرد و دولت اسلامی موظف‏‎ ‎‏است که آنچه را زارعین احتیاج دارند به بهترین وجه در اختیار‏‎ ‎‏آنان بگذارد. اگر کشاورزی صحیح در ایران به وجود آید ما در‏‎ ‎‏آینده یکی از صادرکنندگان مواد غذایی خواهیم بود. ما قبل از‏‎ ‎‏اصلاحات ارضی ساختۀ امریکا که ایران را دربست در اختیار‏‎ ‎‏امریکا قرار داد، یکی از صادرکنندگان مواد غذایی بودیم. ایران‏‎ ‎‏یکی از کشورهای نادری است که اگر اصول صحیح کشاورزی در‏‎ ‎‏آن پیاده شود، یکی دو استان آن اکثر مواد غذایی ایران را تأمین‏‎ ‎‏خواهد کرد و مابقی را می توانیم صادر کنیم. ولی امروز ایران بیشتر‏‎ ‎‏مواد غذایی اش را از خارج می آورد. برای مکانیزه کردن‏‎ ‎‏کشاورزی، ماشینهای کشاورزی را از کشورهایی می آوریم که از‏‎ ‎‏نظر قیمت ارزانتر و از نظر جنس بادوامتر و محکمتر باشد. در‏‎ ‎‏حکومت اسلامی، ایران استقلال اقتصادی خودش را حفظ‏‎ ‎‏خواهد نمود.(411)‏

7 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

بازسازی کشاورزی امری ضروری است

‏باید کارشناسهای ایران و مردم ایران راجع به این موضوع بسیار‏‎ ‎‏کوشش کنند، که این خرابیها رفع شود؛ و البته مدت طولانی‏‎ ‎‏می خواهد. بازسازی کشاورزی امری ضروری است که به این‏‎ ‎‏زودیها تحقق پیدا نمی کند.(412)‏

18 / 10 / 57

*  *  *


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 330

اراضی اصلاحات ارضی را به مالکین بر نمی گردانیم 

‏اصلاحات ارضی شاه، همچنان که از اول معلوم بود و بعداً هم‏‎ ‎‏عملاً برای همه روشن شد، چیزی جز نابودی کشاورزی نبود؛ که‏‎ ‎‏در نتیجۀ آن سالیانه قسمت مهمی از پول نفت صرف خرید مواد‏‎ ‎‏غذایی از خارج و عمدتاً از امریکا شد. ولی ما هرگز این اراضی را‏‎ ‎‏به مالکین برنمی گردانیم؛ زیرا آنها نه در تصاحب زمینها و نه در‏‎ ‎‏مورد منافع آنها رعایت ضوابط اسلامی را نکرده اند؛ ولی این‏‎ ‎‏اراضی را بایر هم نمی گذاریم و با تأمین بهترین وسایل کشاورزی و‏‎ ‎‏سایر هزینه های آن، کشاورزان را حمایت می کنیم.(413)‏

18 / 10 / 57

*  *  *

‏ ‏

در کشاورزی از کشتهای مضر خودداری کنند

‏کشاورزها در محل کشاورزی که هستند به کشاورزی خودشان علاقه‏‎ ‎‏پیدا بکنند. الآن دیگر دستی نیست که آنها را به فشار وادار به امری‏‎ ‎‏بکند یا منافع آنها را بخواهد به واسطۀ سودجویی خودش بردارد یا به‏‎ ‎‏غیر بدهد؛ امروز کسی همچون کاری نخواهد کرد. کشاورزها باید به‏‎ ‎‏کشاورزی خودشان ادامه بدهند و علاقه داشته باشند، و کشاورزی که‏‎ ‎‏می کنند در این برهۀ از زمان باید اکثرش و قسم مهمش این چیزهایی‏‎ ‎‏باشد که غذای ملت را اداره می کند مثل گندم، برنج، جو، عدس ـ امثال‏‎ ‎‏اینها. از چیزهایی که ـ موادی که ـ مضر است یا نافع نیست خودداری‏‎ ‎‏بکنند، از مثل، کشتِ تریاک کمتر بکنند، خودداری بکنند. و از‏‎ ‎‏چیزهایی که نفعْ خیلی ندارد، در تغذیۀ مردم دخالت ندارد، از آنها هم‏‎ ‎‏خودداری بکنند. و عمدۀ کار را همان مواد غذایی، عمدۀ کشت را مواد‏‎ ‎‏غذایی بکنند که ما احتیاج به خارج ان شاءالله پیدا نکنیم. الآن می دانید‏‎ ‎‏که ما محتاج به خارجیم راجع به مواد غذایی؛ باید ما خودمان این را‏‎ ‎‏جبران بکنیم و این به همت کشاورزان ماست. و البته دولت هم با‏‎ ‎


کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 331

‏کشاورزها باید همراهی بکند، و همراهی ان شاءالله می کند.(414)‏

29 / 12 / 57

*  *  *

‏ ‏

خریداری محصولات کشاورزی‎ ‎

‏یک باب هم قضیۀ زراعت است،که باید آن کسانی که زراعت می کردند‏‎ ‎‏و حالا به واسطۀ یک جهاتی فرار کردند از آنجا و آمدند و بازی شان‏‎ ‎‏دادند و آوردند و با آن وضع در اطراف شهرها اسکانشان دادند،‏‎ ‎‏برگردند سراغ زراعت خودشان، زمینهای خودشان. اینها الآن دیگر‏‎ ‎‏آزادند زراعت بکنند؛ دولت هم به قیمت خوب ازشان می خرد.(415)‏

25 / 2 / 58

*  *  *

‏ ‏

باید زمین ها روی موازین شرعی کشت و زرع شود

‏باید خودکفا بشویم. ما باید بیدار بشویم. باید خدمت کنیم به این‏‎ ‎‏مملکت. خدمت به این است که کشاورزها در زمینهایی که دستشان‏‎ ‎‏است زرع بکنند، کِشت بکنند، آبیاری بکنند، همت به خرج بدهند. و‏‎ ‎‏این معنا را هم باید تذکر بدهم که غصب نباید بکنند مال مردم را. اینکه‏‎ ‎‏بعضی گفتند که نخیر، هرکس هرچه دستش آمد بکارد. خیر، باید‏‎ ‎‏زمینها روی موازین شرعی، روی موازین الهی مالکینی که دارد آنها‏‎ ‎‏کشت و زرع بکنند؛ و کسانی که متکفل کشت و زرع هستند روی‏‎ ‎‏موازینْ کشت و زرع بکنند. مسامحه نکنند در این مطلب تا بلکه‏‎ ‎‏ان شاءالله در ظرف یکی دو سال، دو سه سال دیگر ما خودمان لااقل‏‎ ‎‏خودکفا بشویم و بتوانیم خودمان سرپا بایستیم.(416)‏

2 / 8 / 58

*  *  *

‎ ‎

کتاباقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 332