رضایت والدین برای حضور در جبهه

‏‏رضایت والدین برای حضور در جبهه‏

‏‏[سؤال 6244]‏‏ ‏ ‏ 3010‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏السلام علیک یابن رسول الله‌، السلام علیک یا حسین بن علی! السلام علیک ای‏‎ ‎‏منجی بشریّت! ای امام عزیز و بزرگوار! سلام عرض می کنم ای قلب تپنده امت!‏‎ ‎‏امیدوارم که خداوند بیشترین سلامتی ها و رحمت های خود را نسبت به شما مرحمت‏‎ ‎‏گرداند و طول عمر تا انقلاب حضرت مهدی (عجّل الله‌ تعالی فرجه) از خداوند برای‏‎ ‎‏شما درخواست می کنم. به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی به شما و امت و‏‎ ‎‏خدمتگزاران به این امت و رزمندگان اسلام تبریک و تهنیت عرض می کنم.‏

‏‏ای امام عزیز! من هم یکی از یاران حسین هستم من از راه دور با شما درد دل‏‎ ‎‏می کنم از بندرعباس با شما صحبت می کنم. در خانواده ای نسبتاً فقیر زندگی می کنم اما‏‎ ‎‏یک چیز مرا بسیار رنج می دهد و آن نرفتن به جبهه جنگ حق علیه باطل است. دو‏‎ ‎‏برادر و یک خواهر دارم برادرانم 12 و 10 ساله و خواهرم 5 ساله است و خودم پسر‏‎ ‎‏بزرگ خانواده و 17 ساله هستم.‏

‏‏بارها از پدر و مادرم اذن رفتن به جبهه را خواسته ام اما جواب منفی شنیده ام البته‏‎ ‎‏پدرم می گوید من کاری ندارم می روی برو و نمی روی هم نرو، ای امام عزیز! من زبان‏‎ ‎‏گویایی ندارم که در راه انقلاب آن را به کار گیرم. مالی هم ندارم که در راه انقلاب‏‎ ‎‏بدهم، در نتیجه یک چیز پرارزش دارم که آن هم جانم است و من فکر می کنم که جانم‏
‏‎

‎‏را می توانم در راه خدا بدهم و دین خود را به اسلام، امت، امام، کشور و جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی ادا کرده باشم.‏

‏‏مادرم می گوید که من تنها هستم (آخر او با رفتن من به جبهه مخالف است) پدرت‏‎ ‎‏هم پهلویمان نیست. پدرم بر سر مادرم زن گرفته است و پنج سال است که کم پیش ما‏‎ ‎‏می آید اما خانه اش با خانۀ ما چسبیده است. من به مادرم می گویم که پدرم که نزدیک‏‎ ‎‏است، برادرانم و خواهرم که پهلویت هستند، دیگر چه می خواهی جوابم نمی دهد. تا‏‎ ‎‏این که رادیو اعلام کرد که جبهه ها نیاز زیادی به نیرو دارند. من بدون اجازه رفتم و نام‏‎ ‎‏نویسی کردم و چون آموزش ندیده بودم به کرمان اعزام شدیم. بیست روز آموزش‏‎ ‎‏نظامی را آموختیم و به ما چهار روز مرخصی دادند. آمدم تا این که روز چهارم‏‎ ‎‏می خواستم که بروم به جبهه مادرم گفت که اگر بروی خودکشی می کنم و من از این‏‎ ‎‏ترسیدم که اگر بروم و شهید شوم و مادرم خدای ناکرده خودکشی کند، ممکن است‏‎ ‎‏شهادتم مورد قبول خداوند واقع نگردد و گناهکار شوم. از شما می خواهم که به این‏‎ ‎‏سؤال من جواب بدهی که اگر من بدون اجازه به جبهه بروم و شهید شوم و مادرم‏‎ ‎‏خودکشی کند، آیا گناهکارم یا شهادتم قبول می شود؟ در پایان از خداوند می خواهم‏‎ ‎‏که رزمندگان اسلام را هر چه زودتر به پیروزی کامل بر کفر جهانی نزدیک کند.‏

‏‏جواب را هرچه زودتر برایم بفرستید. چون می ترسم که در مرگ طبیعی بمیرم و‏‎ ‎‏دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نکرده باشم.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مربوطه مراجعه کنید در صورتی که در جبهه به‏‎ ‎‏شما نیاز نباشد می توانید نروید و رضایت والدین را تحصیل کنید.‏

‏‏[سؤال 6245]‏‏ ‏ ‏ 3011‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 10 / 1361‏

‏‏الحمد لله‌ ربّ العالمین، وصلّی الله‌ علی سیدنا محمد وآله الطاهرین، السلام علیکم‏‎ ‎‏ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏حضرت آیت الله‌ امام خمینی، سؤالات زیر برای این جانب پیش آمده است که بنا‏
‏‎

‎‏بر وظیفۀ شرعی خویش، به شما رجوع نمودم:‏

‏‏1. هرگاه جبهه احتیاج به افراد داشته باشد، وظیفۀ شخصی که می ترسد با رفتنش به‏‎ ‎‏جبهه موجب مرگ احتمالی مادرش گردد چیست؟ توضیح این که مثلاً مادرش بیماری‏‎ ‎‏فشار خون و قلب و غیره دارد که در اثر ناراحتی، کارش به بیمارستان و غیره می کشد و‏‎ ‎‏در صورتی که فرزندش به جبهه برود، احتمال آن می رود که موجب بیماری سخت یا‏‎ ‎‏حتی مرگ وی گردد. وظیفۀ این شخص چیست؟ اگر شرکت در جنگ واجب عینی‏‎ ‎‏باشد وظیفه اش چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏2. بسیاری از تکایا در ایام عزاداری های مذهبی اقدام به حمل علاماتی می کنند که به قیمت های گزافی‏‎ ‎‏خریده شده و حمل آن نیز موجب اشکال است؛ این وسایل که به «علامات» مشهورند از نظر شرعی‏‎ ‎‏چه حکمی دارند؟‏

‏‏بسمه تعالی، اشکال ندارد.‏

‏‏3. مصافحۀ بعد از نماز که در میان مؤمنین و بعد از نمازهای جماعت رایج است، چه حکمی دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، مانع ندارد.‏

‏‏4. با توجه به تأثیر عمیق حلال یا حرام بودن خوراک و مایملک انسان در پیشرفت ها و رفع‏‎ ‎‏حجاب هایش بفرمایید استفاده از مزایا و حقوقی که از طرف بیت المال برای عده ای از مردم ـ مثلاً‏‎ ‎‏دانشجویان ـ پرداخت می شود، جایز است؟ و آیا مشروط به رضایت تمامی افراد مملکت نمی باشد؟ از‏‎ ‎‏نظر شرعی و از نظر اخلاقی و تأثیر در پیشرفت های معنوی چه حکمی دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از طرف متصدیان مربوطه داده می شود حلال است.‏

‏‏5. آیا ذکر نام حضرت مهدی (عج) (م ح م د) در این زمان حرام است؟‏

‏‏بسمه تعالی، حرام نیست، ولی بهتر است اسم شریف آن حضرت برده نشود.‏

‏‏6. اگر کسی شخصی را عادل نمی داند و برای حفظ وحدت و تعظیم شعائر الهی پشت سر او نماز‏‎ ‎‏می خواند، باید بعد، نمازش را اعاده کند یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، باید اعاده کند.‏

‏‏7. آیا جایز است که انسان ثواب نمازهای واجبش را به معصومین علیهم السلام هدیه نماید؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر قصد نیابت ندارد نماز صحیح است.‏

‏
‏‎

‎‏8. اگر پدر یا مادر، فرزند مکلّف خود را امرِ به انجام شبهه یا خوردن غذای شبهه ناک نمایند، وظیفه اش‏‎ ‎‏چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، لازم نیست در این جهت اطاعت کند.‏

‏‏[سؤال 6246]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 7019‏

‏‏2. در صورت نداشتن پدر، آیا می توان بدون رضایت مادر یا عدم رضایت وی،‏‎ ‎‏داوطلبانه به جبهه جنگ رفت، یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، مانع ندارد، ولی اگر بر شخص، لازم و متعین نشده و موجب‏‎ ‎‏اذیّت پدر یا مادر باشد، سعی کند آن ها را راضی نماید.‏

‏‏[سؤال 6247]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 600‏

‏‏2. حقیر حدود 7 ماه است که عضو سپاه پاسداران شده ام و تا به حال ده روز به‏‎ ‎‏جبهه رفته ام و بقیۀ اوقات مشغول امور فرهنگی سپاه بوده ام. با وجودی که نرفتن من‏‎ ‎‏به جبهه خللی در سد دفاعی مسلمین حاصل نمی کند، علاقه مندم که به جبهه بروم،‏‎ ‎‏ولی والدینم مخالفت می کنند. آیا مخالفت با آن ها جایز است؟ در چه صورتی جایز‏‎ ‎‏است؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر مقررات، رفتن به جبهه را ایجاب نمی کند، سعی کنید‏‎ ‎‏رضایت والدین را تحصیل نمایید.‏

‏‏[سؤال 6248]‏‏ ‏ ‏ 3012‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏1. من می خواهم به حکم خدا عمل کنم و داوطلب هستم به جبهۀ جنگ حق علیه‏‎ ‎‏باطل بروم و مبارزه کنم، ولی پدر و مادر من و همسرم رضایت نمی دهند. آیا من‏‎ ‎‏می توانم بدون اجازه به جبهه بروم یا نه؟ جواب بدهید.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر پدر و مادرتان اذیت نشوند، مانع ندارد.‏

‏‏2. تقلید بعضی از مردم و دوستان من قبلاً کورکورانه بود و مرجع اعلم را نشناختند، آیا می توانند تقلید‏
‏‎

‎‏خود را برگردانند یا نمی توانند؟ جواب بدهید.‏

‏‏بسمه تعالی، باید تحقیق کنند و از مجتهد اعلم تقلید نمایند علی الاحوط.‏

‏‏3. پدر بزرگوار! چون من آگاهی نداشتم، پشت سر یک روحانی غیبت کردم، چه کنم تا راحت شوم؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، توبه کنید، ان شاء الله‌ قبول است.‏

‏‏4. آیا کسی که نماز نمی خواند غیبت او صحیح است یا نه؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر آشکار نمی کند که نماز نمی خواند، جایز نیست غیبت او.‏

‏‏[سؤال 6249]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 727‏

‏‏5. آیا راضی کردن والدین جهت رفتن به جبهه جنگ لازم است؟ تا چه هنگام این‏‎ ‎‏حکم برقرار است؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه بر شما متعین نشده و موجب اذیت والدین‏‎ ‎‏می شود رضایت آن ها را جلب نمایید.‏

‏‏[سؤال 6250]‏‏ ‏ ‏ 3013‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 23 / 10 / 1361‏

‏‏استفتای رأی مبارک ولی امر، حضرت امام، مرجع عظمای شیعیان جهان، متّع الله‌‏‎ ‎‏المسلمین بطول بقائه‏

‏‏1. فرد صغیری که مشتاق شرکت در جهاد است و یکی یا هر دوی والدینش‏‎ ‎‏رضایت به شرکت وی در جهاد کفایی نمی دهند، آیا اقدامش در جهاد حرام است یا‏‎ ‎‏خیر؟ و آیا اجازه دادن والدین در این مورد مستحب است یا چه حکمی دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر صغیر است واجب نیست.‏

‏‏2. «المتنجّس بالتنجّس من المتنجّس» در رأی امام از نظر حکم به نجاست یا پاکی چه حکمی دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، واسطۀ چهارم نجس نمی کند.‏

‏‏3. حقوقی که کارمندان فرهنگی از دولت طاغوت گرفته اند، از نظر شرعی چه حکمی داشته و اینک که‏‎ ‎‏درصدد برائت ذمۀ خویش از این نظر برآمده اند و فاقد بضاعت و وسع مالی هستند، از نظر امام امت‏‎ ‎‏چه تکلیفی دارند؟ با علم به این که این وجوه، از محل درآمد منابع تحت الارضی تأمین شده باشد،‏
‏‎

‎‏حکم حضرت امام چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، اشکال ندارد.‏

‏‏4. آیا مسلمان، مجاز شرعی می باشد که برای نابود کردن ضد انقلاب واجب القتل، به خودش نارنجک‏‎ ‎‏ببندد و اقدام کند؟ آیا‏‎ ‎‏مشمول کوتاهی در صیانت نفس نمی شود؟‏

‏‏بسمه تعالی، موارد، مختلف است.‏

‏‏5. تکلیف شرعی مرد در مورد نفقه و استمتاع از همسر ضد انقلاب و تارک واجبات شرعیه و کذا در‏‎ ‎‏مورد فرزندان کبیر با صفات مذکوره چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر مسلمان است، حکم سایر زن های مسلمان را دارد و البته او را ارشاد کنید.‏

‏‏6. یکی از مراجع تقلید سابق، فتوا به جواز استفاده از حقوق دولتی نظام طاغوت داده به شرط‏‎ ‎‏تخمیس، و مرجعی جواز تصرف از ناحیۀ خویش صادر فرموده اند؛ آیا عمل به احکام و فتاوی مزبور،‏‎ ‎‏رافع تکلیف بوده است؟‏

‏‏بسمه تعالی، حقوقی که در مقابل کارهای حلال اخذ شده حلال است، و غیر از خمس ارباح‏‎ ‎‏مکاسب، خمس دیگری ندارد.‏

‏‏[سؤال 6251]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 4861‏

‏‏2. نوجوانی که به حد بلوغ شرعی نرسیده است و در تحت الولایه پدر می باشد،‏‎ ‎‏برای رفتن به جبهۀ جنگ جهت مقابله با دشمن اسلام اجازۀ ولی لازم است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، رفتن بر غیر بالغ لازم نیست. ‏

‏‏[سؤال 6252]‏‏ ‏ ‏ 3014‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 9 / 1361‏

‏‏حضور مبارک زعیم عالی قدر، حضرت آیت الله‌ العظمی الامام خمینی دامت‏‎ ‎‏افاضاته و مدّ ظله العالی، سلام علیکم ‏

‏‏با عرض سلام و ارادت خالصانه حضور آن رهبر بزرگوار، از درگاه خدای منان‏‎ ‎‏همیشه و در هر حال آرزوی سعادت و سلامت جمیع بندگان صالح خدا بالاخص آن‏‎ ‎‏زعیم عظیم الشأن را دارم. البته ما را چه سعادتی بالاتر از این که بتوانیم ارزش والای آن‏
‏‎

‎‏مرجع جامع الشرایط را درک کنیم. اما چنانچه از سیرۀ مشخصۀ جد بزرگوار و‏‎ ‎‏مطهرتان، طلب مغفرت و هدایت بشر به سوی کمال بود، از آن حضرت نیز التماس‏‎ ‎‏دعا برای آمرزش گناهان کل مسلمین و از جمله حقیر سرافکنده در پیش پروردگار‏‎ ‎‏داریم و خدای را قسم می دهیم به احترام مقربان درگاهش که اخلاص و خلوص نیت‏‎ ‎‏ما را فقط از آن خود قرار دهد و نیز به طالبان حقیقی مقام والای شهادت، این فوز‏‎ ‎‏عظیم را اعطا فرماید.‏

‏‏حضرت امام! سؤالی از آن مرجع و رهبر عالی مقام داریم که استدعای آن داریم که‏‎ ‎‏جواب را در زیر مرقوم فرمایید:‏

‏‏بنا به وجوب شرعی دفاع از اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی و با توجه به فتوای‏‎ ‎‏آن حضرت مبنی بر عدم لزوم اجازه پدر و مادر برای اعزام به جبهۀ حق علیه باطل، اگر‏‎ ‎‏چنانچه شخص مواجه با این مسأله گردد که مشرف شدن وی به جبهه اسلام علیه کفر‏‎ ‎‏و به شهادت رسیدن او موجب امکان بروز بیماری (چه روحی و یا جسمی) برای پدر‏‎ ‎‏و بالاخص مادر گردد، آیا این احتمال برای اعزام به جبهۀ جنگ می تواند مانع شرعی‏‎ ‎‏باشد یا خیر؟ لازم به تذکر است که خانوادۀ حقیر از جنبۀ مادی هیچ وابستگی به بنده‏‎ ‎‏ندارند و این فقط از جهت محبت و علاقه ای است که والدین به حقیر دارند. ‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6253]‏‏ ‏ ‏ 3015‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 8 / 1361‏

‏‏حضرت امام خمینی، رهبر کبیر جمهوری اسلامی ایران‏

‏‏با سلام و صلوات به عرض می رساند: در ساعت 2 بعدازظهر روز 17 / 8 / 1361‏‎ ‎‏آقای خامنه ای رئیس جمهور مملکتمان در پاسخ به سؤالات خبرنگار خبری رادیو‏‎ ‎‏ایران اعلام نمود که «کارمندان دولت نباید بدون اجازۀ رؤسای مربوط کار را ترک و به‏‎ ‎‏جبهه بروند». حضرت امام، با نگرش به مراتب بالا و با توجه به قدر و منزلت پدر و‏
‏‎

‎‏مادر، پس چگونه اسلام جایز می داند که اولاد گرچه کبیر هم شده باشد به تشویق‏‎ ‎‏واعظین مملکت بدون اجازه والدین خود عازم جبهه گردند.‏

‏‏استدعامندم نظر آن جناب را در این باره به توسط رادیو، تلویزیون ابلاغ فرمایند.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن موکول به نظر‏‎ ‎‏مسئولین مربوطه است.‏

‏‏[سؤال 6254]‏‏ ‏ ‏ 3016‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 12 / 1361‏

‏‏أطیعوا الله‌ وأطیعوا الرسول واُولی الأمر منکم‏

‏‏خدمت رهبر بزرگ انقلاب اسلامی امام امت، خمینی عزیز سلام عرض می نمایم.‏‎ ‎‏پس از عرض سلام، سلامتی شما را از خداوند متعال خواهانم و امیدوارم که خداوند‏‎ ‎‏مهربان سایۀ پر برکت شما را بر سر ما حفظ بفرماید تا با دست خودتان پرچم خونین‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ما را به دست توانای حضرت مهدی (عج) بسپارید، من سرباز شما‏‎ ‎‏مشکلی از نظر وظیفۀ شرعی پیش پای خود می بینم، لذا به این فکر افتادم که به خدمت‏‎ ‎‏شما نامه ای بفرستم و مشکلم را به شما عرض نمایم تا جناب عالی به امید خدا‏‎ ‎‏گره گشای مشکلم گردید. ‏

‏‏شما در استفتائات فرمودید اگر کسی نیروی جنگیدن دارد برود جبهه و با دشمنان‏‎ ‎‏اسلام بجنگد تا موقعی که فرماندهان قوای نظامی بگویند همین نیروهایی که جمع‏‎ ‎‏شده اند در جبهه کفایت می کند، و در جای دیگر فرموده اید که نگذارید رزمندگان‏‎ ‎‏اسلام احساس خستگی بکنند. ای یاور رزمندگان، من نیروی جنگیدن و توان سلاح به‏‎ ‎‏دست گرفتن را دارم و می توانم با کفار بجنگم و به یاری سربازان اسلام بشتابم و از‏‎ ‎‏اول جنگ نور علیه ظلمت عاشق جنگیدن با دشمنان اسلام بوده و هستم، ولی هر‏‎ ‎‏موقعی که اراده می کنم و تصمیم می گیرم تا به جبهه بروم با مخالفت خانواده ام‏‎ ‎‏خصوصاً مادرم مواجه می شوم. البته پدر و مادرم هیچ کدام مخالف جمهوری اسلامی‏
‏‎

‎‏نیستند به من می گویند که شما تنها فرزند پسر خانواده هستید نباید به جبهه بروید.‏‎ ‎‏اماما شما قبلاً فرموده بودید که اجازه والدین شرط نیست، ولی بهتر است که بمانید و‏‎ ‎‏رضایت آن ها را فراهم آورید و بعد از مدتی فرموده اید که رضایت والدین شرط‏‎ ‎‏نیست و من چون که خودم را پیرو خط شما که همانا خط اسلام است می دانم. از شما‏‎ ‎‏سؤال می کنم مادرم مریض است و به زخم معده گرفتار است و چند سال است به این‏‎ ‎‏درد مبتلا است، اگر من به جبهه بروم و از غصۀ من مادر من بیشتر ناراحت می شود و‏‎ ‎‏حتی امکان دارد حالش به هم بخورد، آیا از نظر شرعی گناهی مرتکب نشده ام و‏‎ ‎‏اشکالی از این بابت نیست؟ از شما می خواهم مرا روشن بفرمایید. اماما تحمل ماندن‏‎ ‎‏برای من در خانه مشکل است، چون فکر می کنم که خون من از خون دیگر برادران‏‎ ‎‏رنگین تر نیست. در ضمن اضافه می کنم که اگر به جبهه بروم فکر می کنم رفتن من تأثیر‏‎ ‎‏بسیار مثبتی برای دیگر برادران روستای مان خواهد داشت، این جانب محصل‏‎ ‎‏می باشم، سال چهارم دبیرستان هستم. والسلام.‏

‏‏اماما، اماما، جان به فدایت، فرمان بده تا بکنیم غسل شهادت‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6255]‏‏ ‏ ‏ 3017‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 12 / 1361‏

‏‏اگر یک نفر حدود سه ـ چهار ماه به جبهه رفته باشد و برادرش نیز اسیر شده باشد و‏‎ ‎‏پدر و مادرش از رفتن او به جبهه ناراضی باشند، آیا می تواند به جبهه برود؟‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6256]‏‏ ‏ ‏ 3018‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ اول جمادی الاولی 1402 ق‏

‏‏محضر مبارک آیت الله‌ العظمی، جناب حاج آقا روح الله‌ موسوی خمینی، مدّ ظله‏

‏‏مردی است عیال وار و مریض که چند درد دارد؛ مثلاً زخم اثناعشر دارد و ضعف‏
‏‎

‎‏اعصاب هم دارد و کمر او هم معیوب است. او دارای یک مادر پیر 85 ساله و چند‏‎ ‎‏دختر و یک پسر بزرگ می باشد. پسرش می خواهد به جبهه برود؛ اما پدر رضایت‏‎ ‎‏نمی دهد. تکلیف پسر چیست؟ تقاضا داریم جواب مرقوم فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد، و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6257]‏‏ ‏ ‏ 3019‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏«اللهمّ اجعلنا من الطالبینَ بثاره مع إمامٍ عَدلٍ تُعِزُّ به الإسلامَ وأهلَهُ، یا ربَّ الْعالمین».‏

‏‏السلام علی الحسین، وعلی ذریّة الحسین؛ أحدها القائد المنتصر، الإمام الخمینی،‏‎ ‎‏أدام الله‌ طول عمره، السلام علیکم ورحمة الله‌ ‏

‏‏این جانب فعلاً در جبهۀ حق علیه کفر و الحاد در استان کردستان ـ که اگر مورد‏‎ ‎‏قبول حق واقع شود ـ خدمت می کنم. پس از 2 ماه خدمت به مرخصی رفتم و دیداری‏‎ ‎‏از خانواده کردم. دیدم همه از رفتنم شکایت و ایراد می گیرند، همسایه ها و زن و فامیل‏‎ ‎‏و بالاخص پدر و مادر، که تو چرا واجب را ترک کردی و مستحب را دنبال می کنی؟‏‎ ‎‏دلایل ایشان ـ یعنی پدر ـ یکی ترک 3 دختر و 2 پسر که جهاد هم بر تو لازم نمی باشد،‏‎ ‎‏چه رسد دفاع کفایی، و یکی نداشتن سرپرست بر خانواده ات (خانواده ام ساکن شیراز‏‎ ‎‏و از مهاجرین جنگی و پدر و مادرم ساکن قم می باشند)، و یکی این که پدر و مادرت را‏‎ ‎‏راضی نکردی، و یکی این که سال گذشته رمضان المبارک را روزه نگرفتی (چون جبهه‏‎ ‎‏بودم) و تا کنون قضای آن را نگرفتی. البته موضوع داشتن 3 دختر که جهاد از فرد‏‎ ‎‏ساقط می شود تا چقدر صحت دارد، نمی دانم. ‏

‏‏لازم به تذکر است که پدرم از آیت الله‌ خویی تقلید می کنند و من از امام خمینی ـ‏‎ ‎‏دام ظله و متّعنا الله‌ بطول بقائه ـ حالا از شما مسئولین دفتر امام می خواهم که جواب‏‎ ‎‏تمام این مشکل ها را بدهید شرعاً و اخلاقاً، به تفصیل اگر مقدور باشد؛ چون‏‎ ‎‏می خواهم به آن ها نشان دهم و می خواهم بگویم که آمدنم به جبهه به خاطر هوای‏
‏‎

‎‏نفسم نبوده. اگر حق با پدرم باشد و شما مربیان اجتماع اسلامی ـ دامت تأییداتکم ـ‏‎ ‎‏تشخیص دادید که نباید در جبهه باشم سریعاً ارسال گردد تا اقدام شود و نامه، حکم به‏‎ ‎‏انقضا از خدمتم باشد؛ و اگر غیر از این بود، نامه حکم شرعی برای آینده ام که اگر‏‎ ‎‏خواستم باز به جبهه بیایم تا ان شاء الله‌ جهاد دنیا را فراگیرد، دفاع از اسلام را بنمایم.‏

‏‏ضمناً من سال گذشته مبلغ تقریباً 1800 تومان، که نصف آن سهم امام می باشد، از‏‎ ‎‏خمس بدهکار بودم، یعنی بعد از شمارش مال و دادن سهم امام که خود شخصاً آوردم‏‎ ‎‏دفتر مدرسۀ شهید مطهری، مقدار 000 / 80 تومان را در جایی پیدا کردم و خمس آن را‏‎ ‎‏می خواستم سال جدید بپردازم که با آن ها وسیلۀ مایحتاج زندگی را فراهم آوردم،‏‎ ‎‏تکلیف چیست؟ والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر نفقۀ عیالات واجب النفقه در غیاب شما تأمین است و‏‎ ‎‏خطری آن ها را تهدید نمی کند، شرکت شما در جبهه اشکال ندارد و مبلغ‏‎ ‎‏مزبور، اگر پولِ پیدا شده است، در صورت مأیوس بودن از صاحب آن،‏‎ ‎‏باید از طرف او به فقرا صدقه بدهید ولی اگر از درآمد کسب خودتان باشد‏‎ ‎‏در زاید بر مؤونۀ سال خمس دارد.‏

‏‏[سؤال 6258]‏‏ ‏ ‏ 3020‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 7 / 1361‏

‏‏محضر مبارک و مقدس رئیس الملّة و الدین، جناب مستطاب حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی الامام روح الله‌ الخمینی، دام عمره الشریف بعد الحمد والصلاة‏

‏‏ضمن ابلاغ عرض سلام، امید به درگاه حق تعالی داریم که در تحت ظلّ عنایات‏‎ ‎‏حضرت ولی عصر، أرواحنا فداه، همواره در راه ترویج اسلام، مؤید و منصور بوده‏‎ ‎‏باشید، باری عدۀ کثیری درباره مسأله زیر مراجعه و فتوای آن حضرت را مطالبه و‏‎ ‎‏کسب تکلیف می کنند. مستدعی است جواب مربوط را مبذول فرمایید.‏

‏‏قبل از فرمان تقریباً صریح در مورد رفتن به جبهه ها، در مجلۀ پاسدار اسلام فرموده‏
‏‎

‎‏بودید: جوانان در این مورد با بی اعتنایی به فرمان پدر و مادر، مورد اذیّت ایشان‏‎ ‎‏نشوند. آیا حال که این نیاز (جبهه رفتن) بالا گرفته و بیشتر مورد احتیاج است، باز‏‎ ‎‏هم  همین فرمایش جاری است؟ و آیا بعضی از جوانان این حق را دارند که طبق فرمان‏‎ ‎‏آن حضرت در باب دفاع، بدون اعتنا به نظر پدر و مادرشان اقدام به جبهه رفتن‏‎ ‎‏نمایند  یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص، موکول به نظر‏‎ ‎‏مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6259]‏‏ ‏ ‏ 3021‏

‏‏ ‏ ‏ بسم الله‌ الرحمن الرحیم‏

‏‏والصلاة والسلام علی سیدنا محمد وعلی آله الطاهرین‏

‏‏سماحة مرجع الاُمّة الإسلامیة وقائدها العظیم، آیة الله‌ السید روح الله‌ الموسوی‏‎ ‎‏الخمینی، دامت برکاته‏

‏‏أما بعد، فأضع بین أیدیکم جملة من الأسألة التی أرجو من سماحتکم أن تجیبونا‏‎ ‎‏علیها طبقاً لفتاواکم الشریفة:‏

‏‏1. هل یجوز الذهاب إلی الجبهة تطوّعاً من دون إذن الوالدین؟‏

‏‏بسم الله‌ الرحمن الرحیم، إن لم یکن ممّن وجب علیه الحضور فی الجبهة‏‎ ‎‏وکان والداه یتأذّیان من ذلک، فعلیه أن یستأذن. ‏

‏‏2. هل تفصّلون بین المرجعیة الدینیة والقیادة السیاسیة للإسلام، بمعنی أن یکون المقلَّد غیر القائد؟‏

‏‏بسم الله‌ الرحمن الرحیم، لا تفصیل بینهما ولیست ولایة القیادة السیاسیة إلاّ للمجتهد الجامع‏‎ ‎‏لشرائط التقلید.‏

‏‏3. هل یجوز شراء وبیع البضائع التی تأتی من إسرائیل إلی جنوب لبنان؟ وما هو الموقف المطلوب‏‎ ‎‏تجاه من یتعامل بها؟‏

‏‏بسمه تعالی، لا یجوز؛ بل یجب علی المسلمین التجنّب من ذلک.‏

‏‏4. المال المأخوذ من الخمس هل یخمّس؟ وعلیه ما یکون بالنسبة لمال طلبة العلوم الدینیة، المعلوم‏
‏‎

‎‏مصدرها أو المشکوک به؟‏

‏‏بسم الله‌ الرحمن الرحیم، لا خمس فی ما ملک بالخمس.‏

‏‏5. نقل عن سماحتکم حرمة التدخین للمبتدی؛ فهل هذا صحیح؟‏

‏‏بسم الله‌ تعالی، لا یحرم ولکن علیه أن یتجنّب من الابتلاء بالتعوّد به والأحوط اللازم، الاجتناب‏‎ ‎‏من تدخین التریاک.‏

‏‏6. ما هو الحجاب الشرعی المطلوب للمرأة؟ وهل یجوز النظر إلی وجهها من دون تلذّذ؟‏

‏‏بسم الله‌ تعالی، لیس فی ذلک تحدید خاصّ؛ بل یجتزی بکلّ ما یستر بدن المرأة عن نظر‏‎ ‎‏الأجنبی ولا یحرم النظر إلی کفّی الأجنبیة أو إلی وجهها ما لم یکن بتلذّذ ولم یکن هناک خوف‏‎ ‎‏فتنة.‏

‏‏7. هل یجوز للمرأة أن تتکلم أمام الرجال؟‏

‏‏بسم الله‌ تعالی، لا مانع منه إذا کان مع التحفظ علی الحجاب الواجب ولم یکن فیه خوف الفتنة.‏

‏‏8. هل صحیح أنّ الوطن الجدید لا یتحقّق إلاّ بنیة السکن الدائم؟ وما یقال عن الستة أشهر، فما حکمه‏‎ ‎‏برأیکم؟ و علیه ما العمل بالنسبة لطلاّب العلوم الدینیة الذین یهاجرون من بلادهم بنیة السکن فی بلد‏‎ ‎‏العلم بضع سنین؟‏

‏‏بسم الله‌ تعالی، لا بدّ فی اتّخاذ الوطن ـ کما اُشیر ـ أن یکون بنیته السکن الدائم والبقاء فیه‏‎ ‎‏بمقدار یصدق عرفاً أنّه من مواطنی ذاک البلد. وحکم طلبة العلم فی غیر بلادهم، حکم المسافر‏‎ ‎‏فی سفره.‏

‏‏ودمتم فخراً وعزّاً للاُمّة الإسلامیة حتّی ظهور بقیة الله‌ فی الأرض أرواحنا فداه.‏

‏‏ ‏ ‏ والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏[سؤال 6260]‏‏ ‏ ‏ 3022‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ دوازدهم محرم الحرام 1403 ق‏

‏‏محضر مبارک حضرت امام خمینی، دام ظله العالی، پس از عرض سلام و تقاضای‏‎ ‎‏سلامتی و طول عمر آن رهبر عظیم الشأن، تقاضامند است به سؤالات زیر پاسخ‏‎ ‎‏فرمایید که مورد نیاز است.‏

‏‏1. جوانی 22 ساله (مجرّد) است که در جریان یک حادثۀ زلزله، تمامی خانواده و‏‎ ‎‏بسیاری از اقوام نزدیک را از دست داده است به جز یک پدر 52 ساله که اکنون فقط با‏
‏‎

‎‏او در خانواده زندگی می کند. وقتی این جوان می خواهد داوطلب، به جبهه برود‏‎ ‎‏ناراحت شده و مانع می شود و می گوید: راضی نیستم. حکم شرعی مسأله چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن، موکول به‏‎ ‎‏مسئولین است.‏

‏‏2. آیا از امکانات یک نهاد دولتی می توان در نهاد دیگر استفاده کرد؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر مختصّ به نهاد اول است، باید در همان نهاد، مورد استفاده قرار گیرد.‏

‏‏3. دربارۀ اجرای نمایش نامه در مسجد و هیأت چه می فرمایید؟‏

‏‏بسمه تعالی، موارد مختلف است.‏

‏‏4. اگر مشاهده شود چیزی که جزء انفال است ـ مثل میوۀ درخت کوهی یا جنگلی  ـ در حال خراب‏‎ ‎‏شدن است، آیا می شود استفاده کرد؟‏

‏‏بسمه تعالی، با امکان تحصیل موافقت حاکم شرع به نظر او مانع ندارد.‏

‏‏5. شرکت خواهران در ورزش یا مسابقات ورزشی چه صورت دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، با حفظ جهات شرعی و نبود مفسده مانع ندارد.‏

‏‏[سؤال 6261]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 1216‏

‏‏5. این جانب دارای زن و سه فرزند می باشم و پدر و مادرم که از کار افتاده اند تحت‏‎ ‎‏تکفّل این جانب هستند و تصمیم دارم ـ ان شاء الله‌ ـ به جبهه بروم؛ آیا رضایت پدر و‏‎ ‎‏مادرم برای اعزام به جبهه از نظر شرعی لازم است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر موجب اذیت پدر و مادر می شود، رضایتشان تحصیل‏‎ ‎‏شود. مگر در صورت نیاز جبهه ها با تشخیص مسئولین ذی ربط.‏

‏‏[سؤال 6262]‏‏ ‏ ‏ 3023‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 4 / 1361‏

‏‏حضور محترم نایب امام زمان (عج) امام امت، یاور مستضعفان عالم، سلام عرض‏‎ ‎‏می کنم و سلامتی شما را همواره از خدای متعال خواستارم.‏

‏‏این جانب 63 سال دارم و 2 سال است که مبتلا به مرض قند هستم، حدود 22 ماه‏
‏‎

‎‏است (یعنی از ابتدای جنگ) که پسر بزرگم در جبهۀ حق علیه باطل می جنگد و هنوز‏‎ ‎‏برنگشته؛ به خواست خدا جنگ تمام شود و ان شاء الله‌ او برگردد. ‏

‏‏حال پسر کوچکم (فرزند آخری) که متولد سال 1344 است و محصل سال دوم‏‎ ‎‏هنرستان است، او می گوید که امام دستور جهاد برای جوانان داده و می گوید که‏‎ ‎‏می خواهم به جبهه بروم؛ حال من مانده ام که به او اجازه بدهم یا نه؟ با توجه به این که‏‎ ‎‏فرزند اولم جبهه است و این فرزند آخرم می باشد، با این حال من مانده ام که چه کنم؟‏‎ ‎‏لطفاً شما ای امام امت مشخص کنید که این جهاد، شامل او می گردد یا خیر؟ تا در‏‎ ‎‏صورت شامل شدن، او را به جبهه بفرستم.‏

‏‏خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار‏

‏‏بسمه تعالی، به مقامات مسئول مراجعه کنند؛ اگر احتیاج دارند رضایت‏‎ ‎‏پدر شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6263]‏‏ ‏ ‏ 3024‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 15 / 4 / 1361‏

‏‏دفتر امام خمینی ‏

‏‏با درود به رهبر بزرگ و حامی مستضعفان جهان و با درود به رزمندگان اسلام از‏‎ ‎‏جنوب ایران تا جنوب لبنان و از کربلای حسینی تا کربلای خمینی ‏

‏‏از نماینده محترم امام می خواهم که جواب سؤالات مرا بدهید تا بهتر بتوانم به‏‎ ‎‏وظیفۀ خود عمل کنم. ‏

‏‏1. این جانب پدر و برادر ندارم. مادری پیر حدود شصت ساله و سه فرزند ـ که دو‏‎ ‎‏دختر حدود هشت ساله و پنج ساله و یک پسر حدود سه سال است  ـ دارم و در ذوب‏‎ ‎‏آهن کار می کنم و 32 سال سن دارم. آیا می توانم بدون اجازۀ خانواده به جبهه بروم؟‏

‏‏بسمه تعالی، اجازۀ خانواده شرط نیست. اگر زندگی آن ها در غیاب شما‏‎ ‎‏تأمین است، می توانید به جبهه بروید.‏

‏
‏‎

‎‏2. جلوگیری از فرزند موقتاً از نظر اسلام حرام است یا خیر؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، جلوگیری موقت اگر موجب عقیم شدن دائمی نشود و ضرر به مزاج و نقص عضو‏‎ ‎‏به هم نرساند اشکال ندارد.‏

‏‏[سؤال 6264]‏‏ ‏ ‏ 3025‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 9 / 1361‏

‏‏حضور محترم امام امت عزیزم دامت برکاته و دامت افاضاته‏

‏‏بدین وسیله به اطلاع آن امام بزرگوار و مرجع عالی قدر می رسانم: طبق فرمان اخیر‏‎ ‎‏شما رفتن به جبهه ها واجب کفایی است و رضایت پدر و مادر شرط نیست و من‏‎ ‎‏پسری 19 ساله هستم و خیلی علاقه برای رفتن به جبهه ها دارم؛ ولی پدر و مادرم و‏‎ ‎‏خانواده ام با این کار مخالفت شدید می کنند. خواهشمندم تکلیف شرعی خدایی‏‎ ‎‏این جانب را که بنده حقیر شما هستم تعیین فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین مربوطه‏‎ ‎‏است.‏

‏‏[سؤال 6265]‏‏ ‏ ‏ 3026‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 22 / 12 / 1361‏

‏‏أطیعوا الله‌ وأطیعوا الرسول واُولی الأمر منکم‏

‏‏با سلام و درود به امام امت و ولایت فقیه زمان ما و با درود به رزمندگان اسلام و‏‎ ‎‏سلام بر شهیدان راه اسلام و با آرزوی فرج آقا امام زمان (عج) و بهتر شدن جامعه‏‎ ‎‏اسلامی ما، سؤالی داشتم از ولی فقیه که امیدوارم هرچه زودتر جواب دهند.‏

‏‏امام عزیز، من مکلف هستم و کلاس اول نظری هستم و می خواهم به جبهه بروم و‏‎ ‎‏طبق فرمانی که شما صادر کرده اید واجب است بروم به جبهه، ولی پدرم و خواهرم با‏‎ ‎‏جبهه رفتن من مخالفت می کنند و می خواهم بدانم که نظر شما در مورد این که به جبهه‏‎ ‎‏بروم چیست؟ چون حرف شما را مقدم بر حرف های پدرم می دانم؛ چون ولی فقیه‏
‏‎

‎‏این زمان هستید، پس جواب این سؤال را زودتر بدهید تا این را به پدرم نشان بدهم و‏‎ ‎‏دیگر جلوی مرا نگیرد و اگر امر می کنید بروم جبهه، تا کی باید بمانم در جبهه؟ و اگر‏‎ ‎‏می گویند این جا بمانم و درسم را ادامه دهم، تا کی باید بمانم؟ لطفاً این جواب را‏‎ ‎‏زودتر بدهید.‏

‏‏بسمه تعالی، به نیاز جبهه ها بستگی دارد و تشخیص آن مربوط به مسئولین‏‎ ‎‏است.‏

‏‏[سؤال 6266]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 3984‏

‏‏2. پدر و مادرم به من علاقۀ زیادی دارند و پدرم بیماری قلبی دارد و علاقه ندارند‏‎ ‎‏که به جبهه بروم و اجازه هم نمی دهند؛ آیا می توانم در حالی که از جبهه رفتن من‏‎ ‎‏ناراحت می شوند به جبهه بروم؟‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6267]‏‏ ‏ ‏ 3027‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 11 / 1361‏

‏‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی و فرماندۀ کل قوا حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی امام خمینی، روحی له الفداء، با عرض سلام و دعا و آرزوی سلامتی آن‏‎ ‎‏رهبر  آگاه و بزرگوار، سؤالی دارم که محترمانه به عرض می رسانم و تقاضای تعیین‏‎ ‎‏تکلیف دارم.‏

‏‏من شخصی 19 ساله و دیپلمه هستم. در خانواده، تنها پسر هستم و یک خواهر‏‎ ‎‏محصل هم دارم. پدرم به بیماری قلب و اعصاب مبتلا است و دکتر هم گفته اگر‏‎ ‎‏ناراحت شوی ممکن است سکته قلبی کنی، مادرم هم بیماری اعصاب دارد و به مجرد‏‎ ‎‏مسألۀ ناگواری شدیداً ناراحت می شود و من بنا به وظیفۀ شرعی قصد رفتن به جبهه‏‎ ‎‏داشتم و دارم که با مخالفت پدر و مادرم روبه رو هستم آن ها می گویند چون ما یک پسر‏‎ ‎‏داریم و مریض هم هستیم راضی نیستیم تو به جبهه بروی و زمانی که من قصد جبهه‏
‏‎

‎‏کرده بودم و قرار داشتم بروم و ثبت نام کنم با تأثر شدید و گریه و زاری آن ها روبه رو‏‎ ‎‏شدم، لذا بر سر دو راهی مانده ام و تصمیم گرفتم که این مسأله را به عرض‏‎ ‎‏حضرت عالی برسانم و تقاضای کسب تکلیف کنم. خواهشمندم در این مورد تکلیف‏‎ ‎‏مرا روشن کنید.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6268]‏‏ ‏ ‏ 3028‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 11 / 1361‏

‏‏خدمت پدر بزرگ و رهبر انقلاب و امید مستضعفان دنیا پیر جماران امام خمینی‏

‏‏این جانب در تاریخ 2 / 1 / 1346 به دنیا آمده ام و 16 سال دارم و علاقۀ زیادی برای‏‎ ‎‏رفتن به جبهه دارم ولی پدر و مادرم مرا از این کار منع می کنند ولی آن ها نمی دانند که‏‎ ‎‏چه خیانتی به مملکت اسلامی خود می کنند. پدر و مادر من فکر می کنند وقتی که یک‏‎ ‎‏پسر دارند ـ که آن هم من هستم ـ و دارای سه دختر هستند نباید به جبهه برود. ولی من‏‎ ‎‏می دانم که این طور نیست چون چند تن از دوستان من که فقط یک پسر داشتند و به‏‎ ‎‏غیر از آن هیچ بچۀ دیگری نداشتند، پدر و مادر آن ها اسمشان را نوشتند و به جبهه‏‎ ‎‏اعزام شدند و هم اکنون در جبهۀ حق علیه باطل می جنگند. وقتی که من این چنین‏‎ ‎‏خانواده ای را می بینم ناراحت می شوم و رویم نمی شود که در روی پدر و مادر وفادار‏‎ ‎‏آن ها به انقلاب نگاه کنم.‏

‏‏و وقتی که به پدر و مادرم این را می گویم می گویند که تو گول خورده ای و تو را‏‎ ‎‏گول زده اند و آن هایی که به جبهه می روند نمی خواهند درس بخوانند ولی این طور‏‎ ‎‏نیست چون آن هایی که نمی خواهند درس بخوانند حاضر نیستند جان خود را به خطر‏‎ ‎‏بیندازند.‏

‏‏چون از دبیرستان ما به نام دبیرستان شهید دکتر آیت واقع در خیابان آزادی بیش از‏‎ ‎‏پنجاه تن از محصلان آن مدرسه به جبهه اعزام شدند و تعدادی از آن ها به شهادت‏
‏‎

‎‏رسیدند که در میان آن ها ده تن از دوستانم هستند و به غیر از آن ها ده تن دیگر از‏‎ ‎‏دوستانم از اول جنگ تا به حال به درجۀ رفیع شهادت رسیدند. آن ها کسانی بودند که‏‎ ‎‏در کنار هم می نشستیم و بر روی یک نیمکت درس می خواندیم و مثل ده برادر بودیم‏‎ ‎‏که سه تای آن ها با یکدیگر برادر بودند و من با آن ها هم گروه بودم و بعد از شهادت هر‏‎ ‎‏یک نفر دیگر بلافاصله به جبهه اعزام می شد. وقتی که نوبت من شد پدر و مادرم‏‎ ‎‏نگذاشتند که اسم خود را برای جبهه بنویسم و من وقتی که می بینم دوستانم شهید‏‎ ‎‏شدند خون من به جوش می آید و نمی توانم جلوی احساسات خود را بگیرم و عهد و‏‎ ‎‏پیمان خود را بشکنم. بنا به فرموده سردار شهیدان که فرموده اند: «یا عهد نبندید یا‏‎ ‎‏این که اگر عهد و پیمان بستید عهد و پیمان خود را نشکنید و الا خیانت کارید»، و این‏‎ ‎‏نامه را به خاطر این نوشتم که شما پدر و مادر مرا راهنمایی کنید و اجازۀ مرا بگیرید تا‏‎ ‎‏به یاری خدا به جبهۀ حق علیه باطل اعزام شوم. لطفاً زود جواب نامۀ مرا بدهید و مرا‏‎ ‎‏منتظر نگذارید و مرا ناامید نگردانید. ضمناً قد من 165 سانتی متر و چندین دورۀ نظامی‏‎ ‎‏را گذرانده ام. به امید پیروزی رزمندگان اسلام ـ والسلام علیکم ورحمة الله‌‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6269]‏‏ ‏ ‏ 3029‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏سلام، امیدوارم که در کارهایتان موفق باشید. این جانب سؤالی در مورد شرکت در‏‎ ‎‏جبهه داشتم که از شما خواهشمندم به این سؤال پاسخ بدهید.‏

‏‏من نوجوانی هفده ساله هستم که از آغاز جنگ می خواستم در جبهۀ حق علیه‏‎ ‎‏باطل شرکت جویم، ولی متأسفانه با مخالفت پدر و مادرم روبه رو شدم. هم اکنون نیز از‏‎ ‎‏رفتن من به جبهه جلوگیری می کنند؛ اما خودم میل فراوانی برای شرکت در جبهه ها‏‎ ‎‏دارم. از شما این سؤال را دارم که آیا باید پدر و مادر، اجازۀ شرکت در جبهه را بدهند،‏‎ ‎‏یا من می توانم بدون اجازۀ پدر و مادر خود را به بسیج معرفی کنم؟‏

‏
‏‎

‎‏از شما خواهشمندم به این نامه فوری جواب بدهید.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد، و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6270]‏‏ ‏ ‏ 3030‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 14 / 11 / 1361‏

‏‏جماران خدمت امام عزیز‏

‏‏من دانش آموز، دورۀ جبهه ام کامل است، ولی پدر و مادرم راضی نیستند به جبهه‏‎ ‎‏بروم. تکلیفم چیست؟ در عملیات رمضان و محرم بوده ام.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6271]‏‏ ‏ ‏ 3031‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 10 / 1361‏

‏‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏فرزندی حسب فرمان امام و رهبر عالی قدر، برای جهاد و مبارزه با دشمنان اسلام‏‎ ‎‏ثبت نام می نماید؛ اما مادر مؤمنه و مریضه ای دارد که به او اجازه نمی دهد و می گوید:‏‎ ‎‏پرستاری من عاجزه از نظر اسلام کمتر از جهاد نیست. به نظر مبارک عالی، تکلیفِ‏‎ ‎‏معیّن و مشخص این فرزند چیست؟ آیا پرستار مادر باشد و یا بدون اجازۀ مادر به‏‎ ‎‏جهاد برود؛ با توجه به این که مادر، دو فرزند دیگر دارد؟ بیّنوا توجروا‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد، و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6272]‏‏ ‏ ‏ 3032‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضرت امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی جهان‏

‏‏برادر جوانی دارم 23 ساله که ساواک، قبل از انقلاب از ایشان نوار امام امت را‏‎ ‎‏گرفت و مدت هشت ماه در زندان به سر برد تا این که در معرکۀ انقلاب اسلامی به‏‎ ‎‏رهبری امام امت آزاد شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران‏
‏‎

‎‏درآمد و تا کنون چندین بار به جبهه رفته که همیشه با نارضایتی پدر و مادرم و‏‎ ‎‏همسرش روبه رو می شده، و از این که مدتی در زندان شاه و یک بار در جبهه مجروح‏‎ ‎‏شده است، پدر و مادرم خیلی اذیّت شده اند و هرموقع هم می خواهد به جبهه برود یا‏‎ ‎‏اسمی از رفتن به جبهه می برد، با جزع و بی تابی پدر و مادرم روبه رو می شود. او چون‏‎ ‎‏در سپاه در واحد عملیات می باشد، امکان این که به جبهه نرود را ندارد؛ لذا پدر و‏‎ ‎‏مادرم چندین بار به برادرم گفتند: یا به جبهه نرود و یا استعفا بدهد. خواهشمندم‏‎ ‎‏تکلیف شرعی ایشان را بیان فرمایید و جواب را به آدرسی که در پشت پاکت نوشته‏‎ ‎‏خواهد شد ارسال دهید.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6273]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 271‏

‏‏4. آیا برای شرکت کردن در این جهاد مقدس اذن پدر و مادر شرط است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، نسبت به اشخاص حکم مختلف می شود.‏

‏‏[سؤال 6274]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 2894‏

‏‏3. در کدام صورت برای شرکت در جبهه باید رضایت پدر و مادر را جلب کرد؟‏

‏‏بسمه تعالی، در مواقعی که شرکت در جبهه بر مکلف واجب نباشد و رفتن‏‎ ‎‏او موجب اذیت والدین گردد.‏

‏‏[سؤال 6275]‏‏ ‏ ‏ 3033‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏اماما با خواهش و تمنای کوچکانۀ خودم از تو درخواست دارم که من را به جبهه‏‎ ‎‏ثبت نام کنند و من خودم پدرم را راضی می کنم دستور فرمایید تا من هم در صف‏‎ ‎‏همرزمانم قرار بگیرم. خداحافظ و من نمی دانم این به تو مربوط است یا به مسئول‏‎ ‎‏دیگر خلاصه از تو جواب می خواهم. ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلان‏
‏‎

‎‏کفایت نشده شرکت در جبهه دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6276]‏‏ ‏ ‏ 3034‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏1. بعضی از بچه ها که هنوز به سن تکلیف نرسیده اند با بزرگ کردن شناسنامه خود‏‎ ‎‏و یا کارهای دیگری که بتوانند به جبهه بروند و بجنگند انجام می دهند تا بتوانند به‏‎ ‎‏جبهه اعزام شوند و از طرفی بعضی از والدین نگرانند، آیا رفتن این ها اشکال ندارد؟‏‎ ‎‏آیا باید والدین از رفتن آن ها جلوگیری نمایند؟ و آیا شهید شدن آن ها مسئولیتی را‏‎ ‎‏متوجه آن ها نمی کند؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه بر او متعیّن نشده و موجب اذیت والدین‏‎ ‎‏می شود مراعات حال ایشان را بکند.‏

‏‏2. فردی است که زیاد شک می کند و ندانسته و یا ناخودآگاه نماز را می شکند و آن را باطل می کند،‏‎ ‎‏می گویند شکستن نماز معصیت است، در عوض معصیت چه کاری باید انجام دهد که خدا از او‏‎ ‎‏درگذرد.‏

‏‏بسمه تعالی، باید به وظیفه ای که در رساله عملیه برای شک مذکور معیّن شده عمل کند و اگر‏‎ ‎‏کثیر الشک است به شک خود اعتنا نکند.‏

‏‏3. لطفاً دستور نماز شب و وقت شرعی آن را برای من بفرستید.‏

‏‏بسمه تعالی، در رساله عملیه و کتب ادعیه مذکور است.‏

‏‏و در پایان از خدای بزرگ طول عمر رهبر عالی قدر انقلاب، و پیروزی کامل اسلام در تمام دنیا را‏‎ ‎‏آرزومندم. ‏

‏‏[سؤال 6277]‏‏ ‏ ‏ 3035‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏پدرم هیچ گونه رضایت نمی دهد بروم به جبهه و نسبت به این انقلاب بدبین است‏‎ ‎‏ولی مادرم راضی است شغل پدرم تره بار فروش است و دلیل او بی سوادی اش‏
‏‎

‎‏می باشد و می گوید من سواد ندارم تو باید باشی وقتی نسیه می دهم بنویسی حالا شما‏‎ ‎‏بگویید چه کار کنم؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا موقعی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد اجازه والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‎ ‎‏[سؤال 6278]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 2979‏

‏‏2. آیا برای رفتن به جبهه اجازۀ والدین شرط می باشد یا خیر؟ خواهشمندم‏‎ ‎‏توضیح دهید.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعزام‏‎ ‎‏نیرو اعلان کفایت نشده شرکت در جبهۀ دفاع بر بالغین واجب است و‏‎ ‎‏اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6279]‏‏ ‏ ‏ 3036‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏ای امام بزرگوار! اکنون آمدم دم در خانه تو تا از تو رضایت بگیرم، آمدم تا تو رهبر‏‎ ‎‏عزیزم به من رضایت بدهی تا به جبهه بروم. اماما! وقتی با همکلاسیانم صحبت‏‎ ‎‏می کردیم با هم می گفتیم که در تابستان به جبهه خواهیم رفت، همکلاسیانم موفّق به‏‎ ‎‏رفتن جبهه شدند ولی من نتوانستم بروم، اماما! چطور می توانم تحمّل کنم دوری‏‎ ‎‏برادرانم را، چون با هم عهد و پیمان بسته بودیم تا با هم به جبهه برویم، اماما! من اکنون‏‎ ‎‏آمدم دم در خانه ات تا این که رضایت نامه ام را تو امضا کنی. من می دانم اگر تو رضایت‏‎ ‎‏بدهی بی شک مادرم رضایت می دهد. اماما جانم فدای تو باشد. تو خودت به من‏‎ ‎‏رضایت بده تا به جبهه بروم. والسلام. ما عاشقان شهادتیم، نه شیفتگان قدرت به امید‏‎ ‎‏پیروزی لشکر اسلام بر کفر و نفاق جهانی.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید اگر نیاز به شما داشته باشند رضایت‏‎ ‎‏معتبر نیست.‏

‏
‏‎

‎‎ ‎‏[سؤال 6280]‏‏ ‏ ‏ 3037‏

‏‏ ‏ ‏ بسم الله‌ الرحمن الرحیم‏

‏‏سماحة قائد الأمر الإمام الخمینی أرواحنا فداه، السلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏أمل المستضعفین! أردنا أنّه نأخذ رأی سماحتکم فی بعض الاُمور التی هی عندنا‏‎ ‎‏محل إشکال وهذه الاُمور هی:‏

‏‏1. هل یجوز التطوع للمعسکرات الإسلامیة مع عدم قبول الوالدین.‏

‏‏2. هل یجوز الذهاب إلی جبهات القتال مع عدم أخذ موافقة وعلم الوالدین.‏

‏‏3. هل یجوز الذهاب إلی داخل العراق مع عدم علم الوالدین بذلک.‏

‏‏أفتونا مأجورین، والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، لوتعیّنت علیه المهمّة المذکورة أو لم تکن موجبة لإیذاء‏‎ ‎‏الوالدین لم یحتج إلی إذنهما و إلاّ فعلیه أن یستأذن منهما قبل ذلک.‏

‏‏[سؤال 6281]‏‏ ‏ ‏ 3038‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 4 / 1361‏

‏‏محضر مبارک حضرت امام خمینی‏

‏‏با درود به روان پاک شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران ‏

‏‏این جانب در جبهۀ جنوب با صدامیان کافر در حال جنگ می باشم، فعلاً داوطلبانه‏‎ ‎‏برای جنگیدن در لبنان ثبت نام نمودم. ولی والدین بنده اجازه نمی دهند. آیا در این‏‎ ‎‏شرایط می توانم بدون اجازۀ والدین به لبنان بروم یا خیر؟ لطفاً بنده را یاری فرمایید و‏‎ ‎‏جواب را مرقوم فرمایید. به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی. ‏

‏‏بسمه تعالی، تصمیم گیری دربارۀ اعزام نیرو از ارتش و سپاه با مسئولین‏‎ ‎‏مربوطه است، و هر وقت مسئولین در اعزام نیرو برای حمایت‏‎ ‎‏مسلمین  لبنان تصمیم گرفتند، متابعت لازم است و رضایت والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6282]‏‏ ‏ ‏ 3039‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏این جانب پدری دارم که نمی گذارد به بسیج بروم ولی من دلم می خواهد، تکلیفم‏‎ ‎‏چیست؟‏

‏‏پشتیبانی خود را از ولایت فقیه در حالی که نوجوان بوده و 15 سال عمر دارم اعلام‏‎ ‎‏می نمایم.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مربوطه مراجعه کنید، چنانچه نیاز داشته باشند‏‎ ‎‏رضایت پدر معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 6283]‏‏ ‏ ‏ 3040‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏برای رفتن به جبهه باید رضایت پدر و مادرم را نیز به دست بیاورم که متأسفانه پدر‏‎ ‎‏و مادرم که مسلمان هم هستند و ایمان متوسطی هم دارند، عاطفۀ پدری و مخصوصاً‏‎ ‎‏مادری مانع از این کار است. لکن من رضای خداوند را بر رضای پدر و مادرم ترجیح‏‎ ‎‏می دهم. حال، عاجزانه و ملتمسانه از شما می خواهم که مرا با رهنمودهای پیامبرگونۀ‏‎ ‎‏خود یاری دهید، و وظیفۀ من و اشخاصی همچون این حقیر را مشخص سازید تا‏‎ ‎‏خدایی نکرده برای همیشه ذلت و خواری نصیبمان نشود و نفس را به جای خدا‏‎ ‎‏پرستش نکنیم. ‏

‏‏در پایان از خداوند تبارک و تعالی می خواهم که تمام عُمر و هستی و وجودم را‏‎ ‎‏فدای یک لحظه از عمر شما گرداند. ‏

‏‏اماما! تو را به حقِ مقربین درگاه خداوند، از خدا بخواه که اسلام را هرچه زودتر به‏‎ ‎‏کفر جهانی پیروز گرداند و فرج مولایمان حضرت مهدی، حجة بن الحسن‏‎ ‎‏العسکری (عج) را فرا رساند تا ما نیز در رکاب او با دشمنان اسلام به جنگ برخیزیم و‏‎ ‎‏در این راه شهید شده و با ابا عبدالله‌ الحسین و تمامی شهدای پاک خدا محشور گردیم.‏
‏‎

‎‏تا رضایت خداوند را به دست بیاوریم.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6284]‏‏ ‏ ‏ 3041‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 6 / 1361‏

‏‏با عرض سلام و درود فراوان بر امام امت، خمینی کبیر و در خواست سلامتی و‏‎ ‎‏طول عمر از خدای متعال برای ایشان؛ غرض از مزاحمت خواستیم عرض ادب کرده‏‎ ‎‏و مسأله ای را سؤال نماییم.‏

‏‏بنابر فتوای صریح امام که فرمودند: مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو داشته باشند، باید‏‎ ‎‏جوانان در آن جا حضور پیدا کنند، اگر شخصی که محصل است و دارای پدر و مادری‏‎ ‎‏پیر و افتاده، که اجازۀ جبهه رفتن به او را نمی دهند، آیا جایز است که به حرف پدر و‏‎ ‎‏مادر گوش نداده و در جبهه حاضر شود؟ و اگر جایز نیست و شخص چنین عملی را‏‎ ‎‏انجام داد، آیا هنگامی که در جبهه به عنوان مسافر حضور داشته باشد، نماز او شکسته و‏‎ ‎‏یا تمام می باشد؟‏

‏‏به امید پیروزی اسلام و مسلمین بر کفر جهانی، والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و از طرف مسئولین اعلام‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6285]‏‏ ‏ ‏ 3042‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 12 / 1361‏

‏‏محضر زعیم عالی قدر، حضرت آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏اگر کسی مدت پنج ـ شش ماه یا بیشتر در جبهه باشد و به او مرخصی بدهند، ولی‏‎ ‎‏فقط به نامه اکتفا بنماید، چنانچه پدر و مادر او ناراحت باشند و از او خواسته باشند که‏
‏‎

‎‏هر سه ـ چهار ماه، سری به خانه بزند و باز به جبهه برگردد، ولی او اعتنا نکند؛ این چه‏‎ ‎‏صورتی پیدا می کند؟ آیا باید رضایت پدر و مادر را به جا آورد و به مرخصی برود، یا‏‎ ‎‏این که اگر فقط به اعمال فوق اکتفا نماید، کافی است؟ لطفاً خیلی کامل توضیح دهید؛‏‎ ‎‏چون عده ای هستند که درگیر همین مسائلند. من الله‌ التوفیق‏

‏‏بسمه تعالی، باید مطابق مقررات جبهه عمل کنند، و رضایت پدر و مادر در‏‎ ‎‏این جهت معتبر نیست، ولی کاری که موجب اذیت ایشان باشد، انجام‏‎ ‎‏ندهند.‏

‏‏[سؤال 6286]‏‏ ‏ ‏ 3043‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 8 / 1361‏

‏‏با سلام بر مهدی موعود (عج)، و با سلام بر شما که نایب برحقشان و قلب تپندۀ‏‎ ‎‏مستضعفین جهان هستید، و با درود بر شهدای گلگون کفن اسلام، ‏

‏‏به آگاهی آن حضرت می رساند، که بنده از پاکستان برای درس به ایران آمده ام و‏‎ ‎‏سه ماه قبل در بسیج بودم و بعداً به پاکستان رفتم.‏

‏‏و بابا و مادرم به این شرط مرا به ایران فرستادند که دیگر جبهه نروم، و وقتی که‏‎ ‎‏این جا آمدم، فتوای آن حضرت به صورت دیگری بود و طبق فتوای آن حضرت من‏‎ ‎‏مکلفم که جبهه بروم. پس در این جا من متحیرم که چه کنم؟ شما حکم نمایید که من‏‎ ‎‏بروم یا نروم. والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، دفاع از اسلام واجب است و در صورت نیاز جبهه ها،‏‎ ‎‏رضایت والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6287]‏‏ ‏ ‏ 3044‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 5 / 1361‏

‏‏حضور مبارک حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر انقلاب و‏‎ ‎‏بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران. مدّ ظله العالی، سلامٌ علیکم‏

‏
‏‎

‎‏پس از ادای سلام و آرزوی طول عمر پر برکت برای آن امام بزرگوار، عرض‏‎ ‎‏می شود که سه برادر هستیم؛ یک نفر دانشجو و دو نفر معلم. پدری داریم که چندین‏‎ ‎‏سال است پای چپش قطع شده و چون سن او هم تقریباً هفتاد و پنج سال است و‏‎ ‎‏همچنین ناراحتی کلیه و معده نیز دارد، خانه نشین شده است و نمی تواند کار کند؛ ولی‏‎ ‎‏از لحاظ مخارج زندگی تأمین است. ما سه برادر با توجه به موقعیت کنونی قصد داریم‏‎ ‎‏به جبه‏‏ۀ‏‏ جنگ برویم و در برابر صدام کافر بجنگیم؛ اما پدرمان راضی نمی شود و وقتی‏‎ ‎‏که از او اجازه می گیریم، می لرزد و داد و فریاد می کند و اجازه نمی دهد. ترس آن داریم‏‎ ‎‏که اگر بدون اجازه به جبهه برویم، در شهر سروصدا راه بیندازد و ناراحتی کند و‏‎ ‎‏مردم‏‎ ‎‏هم با توجه به وضع بدنی و مزاجی او تحت تأثیر قرار بگیرند. از حضرت عالی‏‎ ‎‏خواهشمند است با توجه به وضع کنونی جبهه، تکلیف شرعی ما را تعیین فرمایید.‏

‏‏أدام الله‌ ظلّکم الشریف‏

‏‏بسمه تعالی، تا جبهه ها نیاز به نیرو دارد، اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6288]‏‏ ‏ ‏ 3045‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏این جانب از اصفهان نامه می فرستم. من دوره های کامل بسیج را دیده ام و می توانم‏‎ ‎‏در جبهه فعالیتی داشته باشم، اما پدر و مادرم مرا از رفتن منع می کنند و هرگز اجازه‏‎ ‎‏نمی دهند که من بروم. وقتی مطرح می کنم اسلام مهم تر است یا من؟ می گویند: تو. و یا‏‎ ‎‏مطرح می کنم آیا خون من از دیگران رنگین تر است؟ می گویند: بعضی از آن ها‏‎ ‎‏بی خودی کشته شده اند. و از من می خواهند که به پدرم کمک کنم، در صورتی که من‏‎ ‎‏مخالف بعضی از کارهای پدرم هستم. تکلیف این جانب در این باره چیست؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر خودتان احساس می کنید در جبهه افراد به قدر کفایت‏‎ ‎‏حاضر نشدند و حضورتان در جبهه لازم است، اجازۀ پدر شرط نیست و‏‎ ‎‏در غیر این صورت، سعی کنید والدین را راضی نمایید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6289]‏‏ ‏ ‏ 3046‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 3 / 1361‏

‏‏حضور محترم رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی ‏

‏‏ای امام عزیز و بزرگوار آن چنان عشق شهادت و عشق جبهه در دلم زبانه می کشد‏‎ ‎‏که به هیچ عنوان نمی توانم جلو خود را بگیرم، ولی در این موقع مانع بزرگی همچون‏‎ ‎‏کوه جلو مرا گرفته که نمی توانم بروم که آن پدرم می باشد، لطفاً بفرمایید که آیا شرعاً‏‎ ‎‏می توانم در این لحظات حساس حرف پدر را زیر پا بگذارم یا نه؟ ‏

‏‏والسلام علیکم و رحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، اگر بسیج از شما رضایت نامه پدر مطالبه می کند باید‏‎ ‎‏رضایت نامه تحصیل کنید.‏

‏‏[سؤال 6290]‏‏ ‏ ‏ 3047‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 7 / 1361‏

‏‏السلام علیکم ورحمة الله‌‏

‏‏حضور مبارک رهبر انقلاب، رئیس الملّة، قاصم عدوّ الله‌ و عدوّ الاسلام و عدوّ‏‎ ‎‏المستضعفین، امام خمینی، أدام الله‌ طول عمره‏

‏‏امیدوارم خداوند تبارک و تعالی، طول عمر و سلامتی عنایت فرماید‏

‏‏طبق فرمان وجوب کفایی نسبت به شتاب جوانان به جبهۀ جنگ، آیا تحصیل علوم‏‎ ‎‏دینی ارجح است یا قتال با کفار در جبهه؟ در صورت ارجح بودن رفتن به جبهه، آیا‏‎ ‎‏اذیت پدر و مادر جایز است یا نه؟ والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیروی مادی یا معنوی دارد و از‏‎ ‎‏جانب مسئولین اعلان کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب و مقدم‏‎ ‎‏است و رضایت والدین شرط نیست؛ و طلاب محترم علوم دینی باید در‏‎ ‎‏صورت توانایی، نیاز معنوی و ارشادی جبهه ها را رفع نمایند.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6291]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 6553‏

‏‏4. در امر جهاد که یکی از فرایض اسلام است. اگر پدر، مادر، خواهر و برادر‏‎ ‎‏رضایت نداشته باشند، تکلیف افرادی که بدون اجازۀ والدین خویش جهاد می نمایند‏‎ ‎‏چه می باشد؟‏

‏‏بسمه تعالی، در دفاع واجب از اسلام و مسلمین، اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6292]‏‏ ‏ ‏ 3048‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏از کسانی که نامه را می خوانند تقاضا می شود فقط مسأله را به امام شرح دهید و‏‎ ‎‏وقت ایشان را نگیرید، متشکرم.‏

‏‏من فردی هستم که 17 سال دارم حدود سه سال است که مادرم فوت کرده است‏‎ ‎‏برادرم دوبار به جبهه رفته است بدون اجازه پدرم، و هنوز دو ماه از خدمت سربازی‏‎ ‎‏برادرم مانده است، خرید لوازم خانگی به عهد‏‏ۀ‏‏ من و برادرم و یک برادر کوچک تر از‏‎ ‎‏خودم است او (برادر کوچکم) می تواند خرید لوازم خانگی را به عهده بگیرد ولی‏‎ ‎‏دیگر نمی تواند خرید وسایل سنگین مانند: کپسول گاز و غیره را انجام دهد در این‏‎ ‎‏صورت اگر پدرم به او کمک کند می تواند آن ها را هم تهیه بکند. من در آغاز انقلاب که‏‎ ‎‏مدرسه ها تعطیل می شد نتوانستم با موفقیت درس را به پایان برسانم گرچه در آن‏‎ ‎‏شرایط هم قبول شدم و یک بار هم در شروع جنگ تحمیلی بود که نتوانستم درس‏‎ ‎‏خود را خوب بخوانم در هر صورت با تلاش زیاد قبول شدم ولی امسال سه تجدیدی‏‎ ‎‏دارم متذکر شوم که حالا اصلاً علاقه ای برای تجدیدی دادن ندارم و همیشه خود را‏‎ ‎‏تنها می دانم، از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب تا به حال هر وقت خواستم در یکی از نهادهای‏‎ ‎‏انقلابی فعالیت کنم با مخالفت پدرم روبه رو شده ام از شروع جنگ من و برادرم به فکر‏‎ ‎‏رفتن به جبهه بودیم و همیشه و اغلب شب ها در این مورد با پدرم بحث داشتیم یک‏‎ ‎‏بار چند ماه پیش بود (حدود 3 ماه پیش) هرچه می خواستم انجام بدهم با مخالفت‏
‏‎

‎‏پدرم روبه رو می شدم؛ لهذا بدون اجاز‏‏ۀ‏‏ پدرم برای آموزش دیدن در بسیج جهت اعزام‏‎ ‎‏به جبهه اقدام نمودم ولی در آن حال برادرم بدون اجازه پدرم و حتی بدون این که ما‏‎ ‎‏بفهمیم به جبهه رفت به طوری که از نامه اش فهمیدیم که وی به جبهه رفته است و من‏‎ ‎‏چون نخواستم پدر زیر فشار باشد نرفتم حالا هم بدون اجازه پدرم ثبت نام کرده ام و‏‎ ‎‏خواستم که خودم به اطلاع ایشان برسانم که من به جبهه می روم او پس از بد و بیراه‏‎ ‎‏گفتن های زیاد فکر می کند ما برای کسب شهرت به جبهه می خواهیم برویم، لازم به‏‎ ‎‏تذکر است که پدرم یک فرد مذهبی است او می گوید من تو را اگر به جبهه بروی به‏‎ ‎‏فرزندی نمی پذیرم برو بیرون و دیگر به خان‏‏ۀ‏‏ من قدم مگذار. عاطفه فرزندی او را‏‎ ‎‏مشغول خود ساخته است می گوید به جای این که بروی به جبهه و در نهادهای انقلابی‏‎ ‎‏فعالیت کنی بیا پیش من کار کن کار کردن پیش من از هم‏‏ۀ‏‏ کارها برتر است چندین بار‏‎ ‎‏خواسته ام که پدرم را به عنوان ضد انقلاب معرفی کنم. اما چون دیدم در‏‎ ‎‏راهپیمایی های انقلاب کم و بیش برای تظاهر هم که شده شرکت کرده است و می کند‏‎ ‎‏و همچنین فرد مذهبی است، اقدام به این کار نکرده ام، بارها شده است که خواسته ام به‏‎ ‎‏جبهه بروم، پدرم گفته است کار کردن پیش من از آن برتر است و می گوید چرا کسانی‏‎ ‎‏که جوان ها را به جبهه دعوت می کنند خودشان به جبهه نمی روند؟ من به پدرم گفته ام‏‎ ‎‏که این تکلیف واجب کفایی است باید ما برویم تا تکلیف از دیگران ساقط شود ولی‏‎ ‎‏می گوید دیگران می روند و از ما ساقط می شود و من از امام تقاضای تکلیف می نمایم.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مربوطه مراجعه کنید اگر نیاز داشته باشند‏‎ ‎‏رضایت پدر و مادر معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 6293]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 1645‏

‏‏2. چندی قبل از طرف وزارت، اداره متبوعه خواستار اعزام داوطلب برای‏‎ ‎‏بازسازی مناطق جنگی شده است. مورد سؤال این است که اگر فردی علاقه مند باشد‏‎ ‎‏جهت امور بازسازی یا خدمت در جبهه شرکت جوید از طرفی می داند که اگر پدر یا‏
‏‎

‎‏مادر مطلع شوند قطعاً مخالفت خواهند کرد با عنایت به واجب کفایی بودن موضوع‏‎ ‎‏بدون اطلاع پدر و مادر یا هر دوی آن ها می توان شرکت جست و یا وقعی به مخالفت‏‎ ‎‏آنان نگذاشت.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه نمایید اگر نیاز باشد رضایت والدین‏‎ ‎‏معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 6294]‏‏ ‏ ‏ 3049‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته ‏

‏‏مستدعی است نظر مبارک خویش را دربارۀ سؤالات ذیل مرقوم فرمایید:‏

‏‏1. آیا رفتن خواهران به جبهه برای کمک های امدادی در صورت نیاز مانعی دارد و‏‎ ‎‏رضایت والدین در این مورد شرط است؟‏

‏‏بسمه تعالی، با مراعات کامل حجاب واجب، اشکال ندارد و اگر حضور‏‎ ‎‏آن ها در جبهه در حد لزوم باشد، اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏2. آیا عکس دادن خواهران جهت ثبت نام و شرکت در کلاس های اسلامی، در صورتی که عکس به‏‎ ‎‏دست برادران هم بیفتد اشکالی دارد؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، نظر به عکس با حجاب شرعی اگر مفسده ای بر آن مترتّب نباشد اشکال ندارد.‏

‏‏3. فعالیت خواهران در ارگان های اسلامی و در صورت ضرورت تماس با برادران چگونه است؟‏

‏‏بسمه تعالی، با مراعات کامل حجاب واجب و اجتناب از تماس های مفسده آمیز اشکال ندارد.‏

‏‏[سؤال 6295]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 2351‏

‏‏4. هل یجوز للشابّ المسلم القادر علی حمل السلاح الذهاب إلی الجبهة مع رفض‏‎ ‎‏والدیه بشوه ویحتمل إصابتهما بأخطار خوفاً وحبة لولدهما؟‏

‏‏بسم الله‌ الرحمن الرحیم، ما دامت الجبهات بحاجة إلی حضور المدافعین‏‎ ‎‏عن الحقّ یجب الحضور فی معرکة الدفاع علی المکلّفین ولا یشترط ذلک‏‎ ‎‏بإذن الوالدین.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6296]‏‏ ‏ ‏ 3050‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 23 / 5 / 1361‏

‏‏پدر این جانب به جبهه رفته و مرا تا بازگشت خود، از رفتن به جبهه منع نموده‏‎ ‎‏است؛ وظیفۀ این جانب را طبق فتوای حضرت امام، مدّ ظله در شرایط فعلی مرقوم‏‎ ‎‏فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر با مراجعه به مسئولین محرز شود حضور شما در جبهه‏‎ ‎‏لازم است، منع پدر مانع نیست. ‏

‏‏[سؤال 6297]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 3341‏

‏‏2. بعضی از پدر و مادرها از این که فرزندشان قصد دارد به جبهه برود خوشحال‏‎ ‎‏نیستند و گاهی اوقات از رفتن به جبهۀ آن ها ممانعت به عمل می آورند و این مسأله را‏‎ ‎‏عنوان می کنند که نان آور ما کی باشد؟ و هر چقدر هم که به آن ها گفته شود نان آور‏‎ ‎‏اصلی حضرت باری تعالی است، قبول نمی کنند. لذا از آن جناب خواهش می کنم این‏‎ ‎‏مسأله را هم مطرح کرده، دستوراتی در این مورد بفرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، تا وقتی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه منوط به‏‎ ‎‏اجازۀ والدین نیست.‏

‏‏[سؤال 6298]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 5954‏

‏‏2. برای رفتن به جبهه در حال حاضر اجازۀ پدر و مادر شرط است یا نه؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6299]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 539‏

‏‏4. جبهه رفتن و جنگ کردن در راه اسلام وخدا بدون اجازۀ پدر و مادر گناه دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن جبهه واجب است‏‎ ‎‏و رضایت والدین شرط نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6300]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 1040‏

‏‏5. هل یجب استئذان الوالدین فی الذهاب إلی الجبهة فیما لو لم یکن الذهاب إلیها‏‎ ‎‏واجباً عینیاً؟ وإذا احتمل أنّهما لا یقبلان فما حکمه؟ ولو قَبِل أحدهما ـ الاُمّ أو الأب ـ فما‏‎ ‎‏حکمه؟‏

‏‏بسم الله‌ الرحمن الرحیم، ما دامت جبهات الدفاع بحاجة إلی المقاتلین‏‎ ‎‏والمعاونین، تجب المشارکة فیها وإن لم یأذن له الأبوان.‏

‏‏[سؤال 6301]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 4303‏

‏‏2. چنانچه فردی داوطلب اعزام به جبهه جنگ باشد، ولی والدین با این امر‏‎ ‎‏مخالفت کنند، تکلیف شرعی چگونه است؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع،‏‎ ‎‏واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6302]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 1367‏

‏‏4. بنا به تکلیفی که معلوم کرده اید، اگر بخواهیم برویم جبهه و پدر و مادر اجازه‏‎ ‎‏ندهند، باید رفت یا خیر؟ اگر مادر اجازه دهد و پدر اجازه ندهد، آن وقت چطور؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا وقتی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد رفتن به جبهه واجب‏‎ ‎‏است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6303]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 3170‏

‏‏5. آخرین سؤال من این است که آیا رضایت پدر و مادر برای جبهه رفتن شرط‏‎ ‎‏است؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا موقعی که جبهه نیاز به نیرو دارد اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6304]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 657‏

‏‏5. آیا اگر والدین به فرزند خود احتیاج داشته باشند و اجازه ندهند که به جبهه‏
‏‎

‎‏برود، می تواند بدون رضایت والدین برود؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا جبهه ها نیاز به نیرو دارد، اذن والدین شرط نیست. ‏

‏‏[سؤال 6305]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 3315‏

‏‏2. می دانیم که چقدر اطاعت پدر و مادر، مخصوصاً مادر در شرع، تأکید و واجب‏‎ ‎‏شمرده شده است. با این وجود خیلی از پدر و مادرها، بر اساس حس عاطفه، در‏‎ ‎‏بسیاری از امور جلوی پیشرفت فرزندان را می گیرند، مثلاً از فعالیت او در انجمن،‏‎ ‎‏پایگاه های نظامی، بسیج، جبهه و غیره جلوگیری می کنند. وقتی امام می گویند که به‏‎ ‎‏جبهه رفتن واجب کفایی است، ولی بعضی مادرها بر اساس همین احساس عاطفه‏‎ ‎‏نمی گذارند، در صورتی که خیلی از این فعالیت ها می تواند تغییر اساسی در زندگی آن‏‎ ‎‏شخص دهد، تکلیف چیست؟ بیشتر توضیح دهید.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و اعلان کفایت از طرف‏‎ ‎‏مسئولین نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است، و اذن والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6306]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 1741‏

‏‏2. آیا جبهه رفتن افرادی که آموزش نظامی دیده اند و یا به جبهه رفته اند، واجب‏‎ ‎‏عینی است یا کفایی؟ و در صورتی که پدر و مادر از رفتن به جبهۀ فرزندشان تقریباً‏‎ ‎‏ناراضی باشند، آیا باز می شود رفت یا نه؟ و آیا در قیامت از پدر و مادر نمی پرسند که‏‎ ‎‏چرا نگذاشتید فرزندتان به جهاد برود؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا وقتی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه واجب‏‎ ‎‏است و رضایت والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6307]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 4178‏

‏‏2. با توجه به فتوای اخیر حضرت امام مبنی بر واجب کفایی قرار دادن شرکت در‏‎ ‎‏جبهه های جنگ و عدم لزوم اجازۀ والدین و با التفات به اظهارات شهید اول علیه‏
‏‎

‎‏الرحمه، در بیان حقوق والدین: «در صورتی که سفر جهاد بر فرزند واجب عینی‏‎ ‎‏نباشد، والدین می توانند او را از آن سفر نهی کنند». (کتاب گناهان کبیره، نوشتۀ شهید‏‎ ‎‏دستغیب، ج اول، ص 147، فرع پنجم)؛ حکم جوانان چه خواهد بود؟ آیا باید بدون‏‎ ‎‏اجازۀ والدین در جبهه ها شرکت نمایند؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلان‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و رضایت والدین شرط‏‎ ‎‏نیست. ‏

‏‏[سؤال 6308]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 2922‏

‏‏2. آیا در شرایط کنونی اذن پدر و مادر مبنی بر رفتن به جبهه واجب است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، با خصوصیات ذکر شده در بالا، اذن والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6309]‏‏ ‏ ‏ 3051‏

‏‏ ‏ ‏ بسم الله‌ الرحمن الرحیم‏

‏‏دفتر الإمام الموقّر، هذه أسألة شرعیة أرجو الإجابة عنها طبق فتاوی الإمام القائد،‏‎ ‎‏أیّده الله‌ تعالی ولکم الأجر والثواب ولا بأس بالإسراع فیها إن کان ممکناً؛ لأنّها عملیة‏‎ ‎‏وجزیتم خیراً.‏

‏‏1. هل یجوز الذهاب إلی الجبهة فی الوقت الحاضر من دون رضی الوالدین أو مع‏‎ ‎‏نهیهما أو إلی خلف الجبهة؟ مع العلم أنّ السائل (المکلّف) صنفان: الأوّل: دارس للعلوم‏‎ ‎‏الدینیة فی مرحلة المقدمات والثانی: عامل وکلّ منهما أهله مستغنون عنه فی الناحیة‏‎ ‎‏المالیة.‏

‏‏بسمه تعالی، لا اعتبار برضی الوالدین مع احتیاج الجبهة.‏

‏‏2. إذا کان الإمام الخمینی ـ أعزّه الله‌ سبحانه ـ یفتی بعدم الجواز [أی: جواز الذهاب إلی الجبهة]بدون‏‎ ‎‏رضی الوالدین فی الوقت الحاضر، فهل یجوز العدول إلی مجتهد آخر ـ أقلّ علمیةً ـ یقول بالجواز فی‏‎ ‎‏هذه الحالة؟ وهل یجوز الرجوع إلیه فی مسألة اُخری؟‏

‏‏بسمه تعالی، لیست المسألة من موارد الرجوع إلی الغیر.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6310]‏

‏‏3. إذا کان المکلّف قد أمضی فترةً خلف الجبهة من دون رضی الوالدین إضافة إلی‏‎ ‎‏نهیهما اعتماداً علی ما نشر فی الجرائد بجواز ذلک وفتوی الإمام بجوازه وکان المکلّف‏‎ ‎‏طالب حوزة أمضی فترة شهر أو شهرین ما بین العسکر و خلف الجبهة، فهل یکون‏‎ ‎‏سفره هذا سفر معصیة و صلاته تامّة، أم لا؟ وإذا صلاّها قصراً، فهل علیه إعادتها مع‏‎ ‎‏العلم أنّه سأل أحد العلماء فأخبره بالجواز (جواز الذهاب إلی الجبهة من دون رضی‏‎ ‎‏الوالدین) فاطمأنّ إلی حد ما؟‏

‏‏بسمه تعالی، عدم رضی الوالدین مع فرض احتیاج الجبهة لا یضرّ‏‎ ‎‏بمشروعیة السفر.‏

‏‏4. هل یجوز قبض الراتب للغنیّ وهو خلف الجبهة؟ سواء کان القول بجواز الذهاب أصلاً أم عدمه و إذا‏‎ ‎‏قبضه فهل علیه إرجاعه؟‏

‏‏بسمه تعالی، تابع للمقرّرات الحکومیة.‏

‏‏5. هل یجوز أخذ الزکاة من الناس لمن کان أبوه متمکّناً من الصرف علیه ولکنّه لم یکن باذلاً علیه إلاّ‏‎ ‎‏بترک طلب العلم فی الحوزة؟ أی قال له: (اترک الحوزة وأنا أبذل لک).‏

‏‏بسمه تعالی، یجوز أخذها مع فقره.‏

‏‏6. من دخل علیه خوف فی أثناء الصلاة لسبب طاری فهل تبطل صلاته أم لا؟‏

‏‏بسمه تعالی، لا تبطل صلاته.‏

‏‏7. من کان له ثوب استعمله مدّة، ثمّ ترکه لمدّة سنة لاستغنائه عنه أو لبعده عنه مع احتیاجه إلیه، فهل‏‎ ‎‏یجب الخمس فی الصورتین؟‏

‏‏بسمه تعالی، لا یجب تخمیسه مع الاحتیاج إلیه ویجب مع الاستغناء عنه.‏

‏‏[سؤال 6311]‏‏ ‏ ‏ 3052‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 4 / 1361‏

‏‏محضر حضرت مستطاب، آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی‏

‏‏پس از سلام معروض می دارد:‏

‏‏1. برادران بسیجی که به جبهه اعزام می شوند، گاهی اوقات مسافرتشان موجب‏
‏‎

‎‏اذیت پدر و مادرشان است؛ با توجه به مسألۀ 1295 توضیح المسائل مسافرتشان حرام‏‎ ‎‏و نمازشان در مسافرت تمام است و باید روزه بگیرند؟ آیا نظر جناب عالی در این‏‎ ‎‏مسأله اعم بوده و این گونه برادران را شامل می شود یا حکم دیگری دارند؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا مسئولین اعلام کفایت نیرو در جبهه نکرده اند، رفتن به‏‎ ‎‏جبهه واجب و رعایت حال والدین معتبر نیست.‏

‏‏2. اگر ممکن است تعریفی از موسیقی و ضوابطی که برای شناخت آن به کار می آیند، مرقوم فرمایید که‏‎ ‎‏مثلاً مارش های نظامی موسیقی هستند یا خیر؟ و بفرمایید آیا موسیقی غیر مطرب حرام است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد.‏

‏‏3. آیا نگاه کردن به موی سر و بدن زنانی که در فیلم های سینما و تلویزیون، بدون حجاب نقش بازی‏‎ ‎‏می کنند، بدون قصد شهوت و ریبه حرام است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، حکم نظر به عکس را دارد.‏

‏‏[سؤال 6312]‏‏ ‏ ‏ 3053‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 6 / 1360‏

‏‏امام عزیز پسری هستم شانزده ساله که از هر لحاظ آمادگی رفتن به جبهه را دارم و‏‎ ‎‏علاقۀ زیادی به جنگیدن در رکاب امام زمان ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ با کفار‏‎ ‎‏بعثی را دارم اما پدر و مادرم مانعم می شوند؛ آیا برای رفتن به جبهه، اجازۀ پدر و مادر‏‎ ‎‏شرط است؟ اللهمّ ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک، آمین ربّ العالمین‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6313]‏‏ ‏ ‏ 3054‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 4 / 1361‏

‏‏محضر حضرت امام، مدّ ظله‏

‏‏1. با سلام و ارادت خالصانه؛ این جانب دارای مادر و سه خواهر هستم و تنها‏‎ ‎‏فرزند پسر خانواده می باشم. دو خواهرم در منزل شوهر هستند. من و عیالم و یک‏
‏‎

‎‏خواهر و مادرم با هم زندگی می کنیم. مادرم از حقوق مستمری مرحوم پدرم استفاده‏‎ ‎‏می کند. با فرمایشات حضرت عالی برای رفتن به جبهه، مادرم راضی نیست که من به‏‎ ‎‏جبهه بروم؛ تکلیف مرا اعلام فرمایید. ضمناً این جانب دبیر دینی آموزش و پرورش‏‎ ‎‏هستم.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر با مراجعه به مسئولین مربوطه، حضور در جبهه مورد‏‎ ‎‏حاجت باشد، رضایت مادر شرط نیست.‏

‏‏2. پول خمسم را با شخصی در شیراز حساب می کنم؛ می خواستم مرا راهنمایی کنید که با نمایند‏‏ۀ‏‏ شما‏‎ ‎‏حساب کنم و یا با همان شخصی که قبلاً حساب می کردم؟ لازم به تذکر است که از حضرت عالی تقلید‏‎ ‎‏می کنم. طول عمر و توفیقات شما را تا ظهور حضرت مهدی علیه السلام از خدای تعالی خواهانم.‏

‏‏بسمه تعالی، به هر کس مراجعه نمودید، قبض رسید این جانب یا رسید یکی از وکلای معروف‏‎ ‎‏این جانب را مطالبه نمایید.‏

‏‏[سؤال 6314]‏‏ ‏ ‏ 3055‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 3 / 1361‏

‏‏این جانب دانشجوی تربیت معلم، متولد 1340، آرزو دارم که به جبهه بروم، ولی‏‎ ‎‏پدرم اجازۀ این کار را نمی دهد. آیا می توانم بدون اجازه بروم؟ از آن امام و رهبر‏‎ ‎‏بزرگوار تقاضا دارم من را راهنمایی کنند.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه بر شما متعین شده، اجازۀ پدر شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6315]‏‏ ‏ ‏ 3056‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 25 / 5 / 1361‏

‏‏پس از عرض سلام خدمت شما خوانندۀ این نامه و خدمت امام امت، سخنم را‏‎ ‎‏آغاز می کنم:‏

‏‏مطلبی را که می خواستم بیان کنم در مورد بیانات گهربار اخیر امام است در مورد‏‎ ‎‏این که بر همه تکلیف است که به جبهه بروند؛ باید بگویم که من فردی هستم که در‏‎ ‎‏بسیج سپاه خدمت می کنم و تا به حال به جبهه نرفته ام ولی خیلی علاقه دارم که بروم. تا‏
‏‎

‎‏به حال هم که نرفته ام مشکلاتی بوده است؛ اما در حال حاضر که امام تکلیف‏‎ ‎‏فرموده اند سؤالی برایم پیش آمده خواهشمند است جواب فرمایید.‏

‏‏مادری دارم که فقط من نزد او هستم چون که برادرم در دیاری دیگر کار می کند و‏‎ ‎‏هر دو ماه یک بار به ما سر می زند و از طرف دیگر در بسیج مرکزی دزفول مشغول‏‎ ‎‏خدمت هستم که ممکن است اجازه ندهند؛ آیا می توانند اجازه ندهند؟ تکلیف فرمایید‏‎ ‎‏چه باید بکنم. آیا می شود به جبهه نروم؟ و یا به بیان دیگر تکلیف از من ساقط است؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن جبهه واجب است‏‎ ‎‏و اذن مادر شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6316]‏‏ ‏ ‏ 3057‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 5 / 1361‏

‏‏دفتر امام خمینی، رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران‏

‏‏ضمن عرض سلام، خواستم از گردانندگان این دفتر سؤالی بپرسم: امام عزیزمان،‏‎ ‎‏نایب برحق امام زمان ـ روحی له الفدا ـ در پیام اخیرشان به مناسبت پیروزی رزمندگان‏‎ ‎‏اسلام و ورود آنان به خاک عراق فرمودند که بر جوانان تکلیف است که به جبهه ها‏‎ ‎‏بروند و برادران عراقی خود را نجات دهند. من هم به عنوان یک ایرانی مسلمان و پیرو‏‎ ‎‏ولایت فقیه مایل به شرکت در جبهه نبرد حق علیه باطل هستم، ولی شرایط من چنین‏‎ ‎‏است: ‏

‏‏در آموزش و پرورش آموزگار هستم و پنج سال تعهد خدمت دارم. در ضمن‏‎ ‎‏مادرم شدیداً به ناراحتی اعصاب مبتلا است و با این امر، موافق نیست و پدرم نیز به‏‎ ‎‏رحمت ایزدی پیوسته است و امکان دارد اگر من به جبهه بروم به مادرم آسیبی برسد.‏‎ ‎‏آیا با این شرایط، رفتن من به جبهه ـ که خیلی مایل هستم ـ صلاح و صحیح است یا‏‎ ‎‏نه؟ و در ضمن جهاد تدافعی واجب عینی است یا کفایی؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا وقتی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6317]‏‏ ‏ ‏ 3058‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 4 / 1361‏

‏‏با سلام و درود بی پایان، به پیشگاه مقدس و پاک حضرت نایب الامام، رهبر کبیر‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران، روح الله‌ الموسوی الخمینی ـ دامت برکاته ـ و درود بی کران بر‏‎ ‎‏رزمندگانی که با گذشتن از جان خودشان، درسی آموزنده به ملت ایران و تمامی جهان‏‎ ‎‏آموختند، و خود رفتند تا این اسلام عزیز در کشور مقدس ایران بماند، و ما هستیم که‏‎ ‎‏باید راه این عزیزان از جان گذشته را ادامه بدهیم. ‏

‏‏اماما! من جوانی هجده ساله هستم، که علاقۀ زیادی به جبهه رفتن دارم، ولی پدر و‏‎ ‎‏مادرم از رفتن من جلوگیری می کنند. ما، دارای زندگی مستضعفانه ای هستیم و برادری‏‎ ‎‏دارم که در زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران، انجام وظیفه می نماید و پدرم‏‎ ‎‏کمی مریض است و نمی تواند به تنهایی خرج خانه را به کف بیاورد و خانه را اداره‏‎ ‎‏کند، و من مجبور هستم که زیاد اصرار نکنم. ولی با این همه از جان گذشتگی‏‎ ‎‏رزمندگان عزیز، و فرمایشات شما ـ امام ـ که رفتن به جبهه و نجات دادن مسلمانان‏‎ ‎‏عرب را از چنگال جیره خواران امریکا، امری واجب فرمودید، من شرمنده هستم، اما‏‎ ‎‏باید به دستور اسلام، اطاعت از پدر و مادر را واجب و امری مهم دانست. از شما‏‎ ‎‏خواهشمندم که این جانب را راهنمایی کنید. والسلام علی من اتبع الهدی‏

‏‏بسمه تعالی، تا موقعی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه واجب‏‎ ‎‏است و اجازۀ والدین شرط نیست. ‏

‏‏[سؤال 6318]‏‏ ‏ ‏ 3059‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 8 / 1361‏

‏‏سلام بر تو امام بزرگ که ما را از زیر سلطۀ طاغوت آزاد کردی. امام بزرگ من‏‎ ‎‏خیلی دلم می خواهد به این اسلام خدمت کنم. من تا به امروز چهار مرتبه خواستم از‏‎ ‎‏طریق بسیج به جبهه بروم، ولی مادرم ناراضی است و نمی گذارد من به جبهه بروم. از‏‎ ‎‏شما ای امام بزرگ خواهش و تقاضا می شود که در نامه ای که برای ما می نویسید‏
‏‎

‎‏بگویید که رضایت پدر و مادر را زیر پا بگذاریم یا باید به دستور پدر و مادر از جایمان‏‎ ‎‏تکان نخوریم؟‏

‏‏من پدرم مرده است و شش تا بچه صغیر داریم. من که در تاریخ 29 / 8 / 1361‏‎ ‎‏نامه می نویسم، با مادرم در بگو مگو هستیم و منتظر پیام مبارک شما هستم تا ببینم‏‎ ‎‏می توانم به جبهه بروم یا نه؟ امام بزرگ زودتر جواب نامه را بنویسید. من نوجوانی‏‎ ‎‏هفده ساله هستم و شغلم کشاورزی هست.‏

‏‏بسمه تعالی، در صورت نیاز جبهه ها رضایت والدین معتبر نیست و‏‎ ‎‏تشخیص، موکول به نظر مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6319]‏‏ ‏ ‏ 3060‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 4 / 1361‏

‏‏خدمت رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران‏

‏‏پس از عرض سلام، امیدوارم حال شما خدمتگزار مردم خوب باشد. طول عمر‏‎ ‎‏شما را از خداوند ـ عزّ و جل ـ خواستارم. ای امام عزیز و رهبر مستضعفان جهان،‏‎ ‎‏خواهشمند است مرا در مورد مسائل زیر یاری کنید و راه حلی پیشنهاد کنید:‏

‏‏1. امام عزیز! من در مقابل پدر و مادری که مرا از رفتن به جبهه باز می دارند، چه‏‎ ‎‏کنم؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است، و رضایت والدین شرط نیست.‏

‏‏2. با کسانی که بعضی مواقع اسلام و امامان را مسخره می کنند، چه کنم؟‏

‏‏بسمه تعالی، با مراعات شرایط مقرّره، امر به معروف و نهی از منکر نمایید.‏

‏‏[سؤال 6320]‏‏ ‏ ‏ 3061‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 5 / 1361‏

‏‏محضر مبارک مرجع تقلید جهان تشیع، حضرت امام خمینی، دام ظله العالی‏

‏‏شخصی مدت سه ماه و نیم در خط مقدم جبهه، به عنوان کمک دیدبان به حدی‏
‏‎

‎‏خوب کار کرده که در مواقع زیادی به جای افسر مربوطه، انجام وظیفه می نموده، تا‏‎ ‎‏جایی که از ستاد جنگ رسماً تشویق نامه گرفته است. اینک که فرمان داده اید جبهه‏‎ ‎‏رفته ها بروند، پدرش اظهار نارضایتی می کند و می گوید: تو که یک بار رفته ای. و این‏‎ ‎‏شخص با توجه به موقعیتی که در جبهه داشته، جریان را با فرماندۀ بسیج مستقر در‏‎ ‎‏سپاه پاسداران در میان می گذارد و ایشان با توجه به کمبود دیدبان در جبهه، می گویند:‏‎ ‎‏طبق استفتایی که از امام شده، برو ثبت نام کن. مخصوصاً وقتی که گفته شد دیدبانی‏‎ ‎‏کاتیوشا و توپ های سنگین می کرده، تأکید کرد که همین امروز ثبت نام کن. ضمناً پدر‏‎ ‎‏از نظر مادّی، هیچ گونه احتیاجی به این فرزند ندارد، حتی خرید مایحتاج زندگی هم به‏‎ ‎‏عهدۀ او نیست و مادر و همسر این شخص نیز، رضایت دارند. لطفاً وظیفه را معین‏‎ ‎‏فرمایید. ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه واجب‏‎ ‎‏است، و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6321]‏‏ ‏ ‏ 3062‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 8 / 1361‏

‏‏حضور محترم رهبر عالی قدر، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏‏سلام علیکم‏

‏‏این جانب درباره پسرم که سن او در حال حاضر پانزده سال و یازده ماه می باشد و‏‎ ‎‏محصل است و‏‎ ‎‏بدون کسب اجازه و رضایت پدر و مادر از منطق‏‏ۀ‏‏ سه بسیج سپاه‏‎ ‎‏پاسداران، پس از یک دور‏‏ۀ‏‏ یک ماهه در پادگان آیت الله‌ صدوقی یزد به تهران آمده و‏‎ ‎‏سپس به جبه‏‏ۀ‏‏ اسلام آباد غرب اعزام شده است سؤالی دارم که‏‎ ‎‏آیا اجازه و رضایت‏‎ ‎‏پدر و مادر لازم است یا خیر؟ اگر چنانچه اجاز‏‏ۀ‏‏ پدر و مادر لازم است، از آن مقام‏‎ ‎‏معظم رهبر عالی قدر تقاضا می شود که به منطق‏‏ۀ‏‏ سه بسیج سپاه پاسداران دستور‏‎ ‎‏فرمایید تا فرزند این جانب را برای ادام‏‏ۀ‏‏ تحصیل به تهران بازگردانند. در رابطه با این‏
‏‎

‎‏موضوع، به هر کسی مراجعه نمودم، جواب درستی به من ندادند و اصولاً اظهار‏‎ ‎‏بی اطلاعی نمودند و مرا سرگردان کردند.‏

‏‏بسمه تعالی، با فرض این که به جبهه اعزام شده، رضایت والدین معتبر‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6322]‏‏ ‏ ‏ 3063‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏‏با درود فراوان به امام امت و سلام بر آن که برای حق کار می کند. ان شاء الله‌ در‏‎ ‎‏اهداف خویش ـ که همانا پیشبرد اسلام می باشد ـ موفق و پیروز باشید. ‏

‏‏منظور از نوشتن این نامه این بود که مشکلات مذهبی و سیاسی روز را با مرجع و‏‎ ‎‏رهبر خود در میان نهاده و کسب تکلیف نمایم.‏

‏‏این جانب جوانی هستم که در خانواده ای ساده و تقریباً متوسط، با یک خواهر و‏‎ ‎‏چهار برادر دیگر که یکی از آن ها بزرگ تر از من است زندگی می کنم. این جانب‏‎ ‎‏می خواستم به جبهۀ نبرد حق علیه باطل بروم، اما از آن جا که وضع اقتصادی زندگی مان‏‎ ‎‏خوب نیست و همین طور رضایت ندادن پدرم ـ به خاطر علاقۀ عاطفی ـ نمی توانم به‏‎ ‎‏جبهه بروم. از جناب عالی تقاضا دارم که در این مورد، مرا راهنمایی نمایید که آیا بدون‏‎ ‎‏اجازه و رضایت پدرم می توانم به جبهه بروم یا نه؟‏

‏‏بسمه تعالی، با مراجعه به مسئولین اعزام نیرو، اگر معلوم شود حضور در‏‎ ‎‏جبهه مورد حاجت است، رضایت والدین شرط نیست. در غیر‏‎ ‎‏این صورت سعی کنید رضایت والدین را تحصیل نمایید.‏

‏‏[سؤال 6323]‏‏ ‏ ‏ 3064‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 4 / 1361‏

‏‏محضر مبارک حضرت امام خمینی، دامت برکاته‏

‏‏پس از عرض سلام بر امام امت، امیدوارم که حال آن جناب خوب باشد ‏

‏
‏‎

‎‏اگر جسارتی نباشد، می خواستم سؤالی از شما بکنم. سؤال این است: من‏‎ ‎‏می خواهم به جبهه بروم و خیلی علاقه دارم که با برادران رزمنده در جبهه باشم. در‏‎ ‎‏مورد رضایت والدین، مادر این جانب رضایت می دهد، ولی پدرم می گوید که تو‏‎ ‎‏باید  درس بخوانی و مدرک بگیری. من می خواهم از شما بپرسم الآن که موقع‏‎ ‎‏تعطیلات تابستان است، آیا می توانم به جبهه بروم و حداقل دین خود را به اسلام‏‎ ‎‏ادا  کرده باشم؟ خواهش می کنم به سؤال من با خط زیبای خودتان جواب بدهید؛‏‎ ‎‏چون  می خواهم آن خط را نگهدارم. دیگر وقت شما را نمی گیرم. امیدوارم که به این‏‎ ‎‏سؤال فرزند کوچکتان جواب مثبت داده شود؛ چون بی صبرانه از خدا می خواهم که به‏‎ ‎‏جبهه بروم و باز هم تأکید می کنم: خواهش می کنم جواب مثبت را با خط خودتان‏‎ ‎‏بنویسید. ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر به سن بلوغ شرعی رسیده اید و احساس می کنید حضور‏‎ ‎‏شما در جبهه لازم و مفید است، اجازۀ پدر شرط نیست؛ ولی در هرصورت‏‎ ‎‏سعی کنید رضایت والدین را جلب نمایید.‏

‏‏[سؤال 6324]‏‏ ‏ ‏ 3065‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم نماینده امام‏

‏‏این جانب میزان تحصیلات دیپلم، سن نوزده سال، شغل فعلی: سرباز ژاندارمری،‏‎ ‎‏از خیلی وقت که خودم را شناختم، مدیون این انقلاب هستم. موضوع اصلی این است‏‎ ‎‏که می خواهم به جبهه بروم، ولی به دستور امام که فرموده اند هر جوانی به سن بلوغ‏‎ ‎‏رسیده است، بایستی همسر اختیار کند، من هم به دستور امام حدود چهار ماه است که‏‎ ‎‏نامزد کرده ام و فعلاً موضوع اصلی، پدر و مادر من هستند که اصلاً رضایت نمی دهند‏‎ ‎‏که من به جبهه بروم من عاشق شهادتم ولی از آن جا که خداوند می فرماید وای بر کسی‏‎ ‎‏که عاق پدر و مادر خود شود و یا دل پدر و مادر خود را بشکند، حتی اگر آن کار برای‏
‏‎

‎‏رضای خدا باشد، نمی دانم چه کنم؟ البته نه این که پدر و مادرم از لحاظ فکری روشن‏‎ ‎‏نباشند. آن ها مثل سایر مردمان انقلابی فکر می کنند؛ ولی نمی دانم چرا به من می گویند‏‎ ‎‏داوطلبانه نرو من همیشه سایر شهیدان و پدر و مادرشان را مثال می زنم، ولی قبول‏‎ ‎‏نمی کنند. خلاصه، بعد از این حرف ها من معبودم را پیدا کردم، ولی پدر و مادرم‏‎ ‎‏نمی گذارند به او بپیوندم. مزاحم وقت عزیز شما نمی شوم. فقط جواب نامه را در رابطه‏‎ ‎‏با پدر و مادرم برایم بفرستید.به امید پیروزی حق علیه باطل‏

‏‏بسمه تعالی، تا موقعی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، اذن والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6325]‏‏ ‏ ‏ 3066‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور مرجع و رهبر کل ما مسلمان ها، حضرت امام خمینی‏

‏‏من دانش آموز هستم و سن من در حدود هفده سال و چند ماه است. بنده برطبق‏‎ ‎‏تأیید شما از بسیج و علاقۀ خود به بسیج، در بسیج فعالیت دارم، اما خیلی کم؛ اما این‏‎ ‎‏فعالیت من با ناراحتی پدر و مادرم است و چون پدر و مادرم احتمال می دهند که از نظر‏‎ ‎‏جانی برای من ضرر داشته باشد، مانع از فعالیت مختصر من می شوند. می خواستم از‏‎ ‎‏رهبر و مرجع گرانقدرم سؤال کنم: این شرکت من در بسیج، از نظر شرعی گناه دارد‏‎ ‎‏ـ  چون که موجب ناراحتی مادر و پدر می شوم ـ یا نه؟ ‏

‏‏و دیگر این که برای اعزام به جبهه، با توجه به این که سن من هجده سال نشده، آیا با‏‎ ‎‏ناراضی بودن پدر و مادر می توانم بروم یا نه؟ یا اصلاً سن هجده سال شرط است یا نه؟‏‎ ‎‏والسلام، خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار‏

‏‏بسمه تعالی، کار غیر واجب اگر موجب اذیت والدین باشد، باید اجتناب‏‎ ‎‏شود؛ و مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع واجب‏‎ ‎‏است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6326]‏‏ ‏ ‏ 3067‏

‏‏ ‏ ‏ بسم الله‌ الرحمن الرحیم‏

‏‏سماحة آیة الله‌ الإمام القائد، إمام خمینی، دام ظله‏

‏‏السلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏هل یجب علی الذی یرید أن یجهاد فی سبیل الله‌ أو الدفاع عن دیار الإسلام مع‏‎ ‎‏الکفایة، أن یستأذنَ والدیه ولو مع بُعدهم وعدم علمهم؟ وعلی فرض أنّ الشرع لا‏‎ ‎‏یجوّز الذهاب من دون إذنهم، فهل سماحتکم تعطون الإذن فی الذهاب، فیحقّ لنا‏‎ ‎‏الذهاب إلی الجبهات؟‏

‏‏أرجو الجواب مع بعض التوضیحات فی مدرک الحکم ولکم التوفیق والسعادة.‏

‏‏بسم الله‌ الرحمن الرحیم، الدفاع عن الإسلام والمسلمین وبلادهم واجب‏‎ ‎‏کفائی ولا یجب فی مثله الاستیذان من الأبوین.‏

‏‏[سؤال 6327]‏‏ ‏ ‏ 3068‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی، مدّ ظله‏

‏‏سلام علیکم، پس از درود و تحیت بر وجود شریف، چند مسأله شرعی داریم که‏‎ ‎‏از محضر آیت اللهی تقاضای پاسخ داریم. ‏

‏‏1. اگر جوانی بخواهد از طریق سپاه و یا ارتش به جبهه برود، ولی پدر و مادر او به‏‎ ‎‏علت فقر فرهنگی و عدم آگاهی از مسائل اسلامی رضایت نداشته و احیاناً گریه کنند،‏‎ ‎‏وظیفه چیست؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر عضو سپاه یا ارتش است و به امر مسئولین مربوطه، طبق‏‎ ‎‏مقررات اعزام می شود، اجازۀ والدین شرط نیست، ولی بهتر است کوشش‏‎ ‎‏نماید آن ها را راضی کند. ‏

‏‏2. در ده ما شخصی است که در زمان طاغوت با اشخاص فاسد رژیم دست داشته است و به قول‏‎ ‎‏معروف پارتی داشته، و یا با خارجی ها به شکار می رفته و بالاخره از این راه ها نفوذ داشته است. ادعای‏
‏‎

‎‏مالکیت تمام زمین های اطراف ده را که در حدود سه کیلومتر، و احیاناً بیشتر هم می شود کرده و‏‎ ‎‏می فروخته است، که البته در جلو ده، بیرون آبادی، صحرایی داشته که بیش از سی سال پیش خشک‏‎ ‎‏شده است. بعد از انقلاب به خصوص پارسال، بنیاد مسکن آمده و زمین های جلوی ده را بین نیازمندان‏‎ ‎‏و مستضعفین تقسیم کرده است. با توجه به این که زمین های گرداگرد روستا که از او نبوده در طول چند‏‎ ‎‏سال فروخته است و زمینی که قبلاً صحرا بوده و هم اکنون موات است و بنیاد مسکن تقسیم کرده‏‎ ‎‏است از نظر شرع چه حکمی دارد؟ نظر خودتان را مرقوم فرمایید، تا تکلیف ما مشخص شود.‏

‏‏بسمه تعالی، زمین اگر جزو اراضی موات اصلی است و مالک شرعی ندارد، و یا آن که احتمال‏‎ ‎‏بدهند که مسئولین مربوطه به وجه شرعی آن را بین نیازمندان تقسیم نمودند، تصرف اشکال‏‎ ‎‏ندارد.‏

‏‏[سؤال 6328]‏‏ ‏ ‏ 3069‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏‏حضور محترم امام امت، ضمن آرزوی موفقیت روزافزون شما در پیمودن راه‏‎ ‎‏حسین علیه السلام خواهشمندم به سؤالات زیر پاسخ فرمایید.‏

‏‏1. عبارت «رفتن به جبهه ها موکول به اجازۀ پدر و مادر نمی باشد، بلکه‏‎ ‎‏راضی کردن آن ها کافی است» را لطفاً توضیح دهید. راضی کردن پدر و مادری که‏‎ ‎‏مخالف جبهه رفتن هستند چگونه می شود؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، چنانچه با مراجعه به مسئولین نیاز جبهه ها را به وجود‏‎ ‎‏خودتان احراز نمایید، واجب است بروید و رضایت پدر و مادر اعتبار‏‎ ‎‏ندارد.‏

‏‏2. پدرم اصرار دارد که به دانشگاه برگردم. خودم مایلم برنامۀ طلبگی را که در مدت تعطیلی دانشگاه‏‎ ‎‏شروع کردم ادامه دهم. پدرم خیلی از طلبه بودن من ناراحت است. آیا باید به امر پدرم به دانشگاه‏‎ ‎‏برگردم؟‏

‏‏3. پدرم اصرار دارد مقیم تهران باشم. ولی به خاطر محیط طلبگی در قم، مایلم درس طلبگی را در قم‏‎ ‎‏بخوانم. آیا باید در تهران درس بخوانم یا در قم؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، 2 و 3. اختیار با خود شما است؛ ولی از کاری که موجب اذیت پدر و مادر باشد‏‎ ‎‏باید احتراز کنید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6329]‏‏ ‏ ‏ 3070‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 23 / 4 / 1360‏

‏‏با سلام خدمت امام خمینی، رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران ‏

‏‏این جانب همچون دیگر جوانان متعهد و مبارز میهن مان که در جبهه های جنگ‏‎ ‎‏حق علیه باطل می جنگند چندین بار خواسته ام که به جبهه بروم، ولی هر دفعه با‏‎ ‎‏مخالفت پدر و مادرم روبه رو شده ام. ای امام عزیز! در این موقعیت حساس و‏‎ ‎‏سرنوشت ساز که اسلام و میهن مان همان طور که خود فرموده اید احتیاج به ما جوانان‏‎ ‎‏دارد و من نیز تصمیم گرفته ام در این چند ماه که دبیرستان تعطیل است برای کمک به‏‎ ‎‏اسلام و مملکت، به جبهه های جنگ علیه صدامیان کافر بروم، خواهشمندم با جواب‏‎ ‎‏قانع کنندۀ خود، مرا ـ که از همه چیزم گذشته ام ـ خوشحال کنید. در جواب نامۀ قبلی‏‎ ‎‏این جانب که چندین ماه قبل برای شما نوشته بودم، فرموده بودید که «در امر‏‎ ‎‏غیر  واجب سعی شود پدر و مادر راضی شوند» اما چگونه! من هرچه سعی کردم که به‏‎ ‎‏آنان بفهمانم که برای چه به جبهه می روم، آنان قبول نکردند. ‏

‏‏ای امام! بایستی حقیقتی را برای شما بگویم و آن این است که اگر من به جبهه‏‎ ‎‏بروم، از انجام ده ها گناه که احیاناً به طور ناخواسته و یا خواسته از من سر خواهد زد‏‎ ‎‏دور خواهم ماند و خود بهتر می دانم که اولاً حضورم در جبهه، کمک به برادران‏‎ ‎‏رزمنده و ثانیاً دوری این جانب از ارتکاب گناه و معصیت است. ‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید؛ اگر نیاز دارند، رضایت والدین‏‎ ‎‏شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6330]‏‏ ‏ ‏ 3071‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 5 / 1361‏

‏‏حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین، استاد الفقهاء و المجتهدین، رئیس‏‎ ‎‏الملّة و الدین، حضرت آیت الله‌ العظمی روح الله‌ الموسوی الخمینی، سلامٌ علیکم‏

‏
‏‎

‎‏برای این جانب در رابطه با رفتن به جبهه مشکلی پیش آمده که به شرح زیر‏‎ ‎‏می باشد:‏

‏‏بنده هنگامی که خدمت سربازی را انجام می دادم مدتی در جبهه بودم و پس از‏‎ ‎‏پایان خدمت سربازی، به عضویت بسیج سپاه پاسداران درآمدم و یک مرتبه هم از‏‎ ‎‏طرف بسیج به جبهه اعزام شدم و پس از این که مجروح شدم برگشتم، و اکنون حالم‏‎ ‎‏خوب می باشد و قصد دارم که دومرتبه به جبهه اعزام شوم، ولی مادرم می گوید: اگر‏‎ ‎‏بروی، من شیرم را بر تو حرام می کنم و تا زنده هستم از تو راضی نمی باشم و هنگامی‏‎ ‎‏هم که مُردم از تو راضی نیستم. و در ضمن، من فرزند بزرگ خانواده می باشم و پدرم‏‎ ‎‏هم چندی پیش فوت نموده و فعلاً مادرم بی سرپرست است. لذا از آن جناب تقاضا‏‎ ‎‏دارم که مرا در رفع این مشکل یاری فرمایند. ‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید؛ اگر نیاز داشته باشند، رضایت مادر‏‎ ‎‏شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6331]‏‏ ‏ ‏ 3072‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏سلام، پس از عرض سلام، سلامتی شما رهبر عزیز و آگاه را از درگاه ایزد یکتا تا‏‎ ‎‏ظهور حضرت مهدی علیه السلام خواهان و خواستارم. ‏

‏‏باری عرض می شود که این جانب این نامه را برای شما رهبرم، از سبزوار در رابطه‏‎ ‎‏با رضایت پدر و مادرم دربارۀ رفتن به جبهۀ حق علیه باطل می نویسم. سن من هفده‏‎ ‎‏سال تمام است و کبیر شده ام و شغلم هم کارگری است. حالا می خواهم به جبهه بروم،‏‎ ‎‏ولی پدر و مادرم رضایت نمی دهند. تقاضایی که از شما دارم این است که جواب این‏‎ ‎‏سؤال را در همین موقع حساس که دفاع از اسلام واجب است در نامه ای بنویسید تا از‏‎ ‎‏این موضوع بزرگ خبردار شویم.‏

‏‏بسمه تعالی، تا وقتی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رضایت والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6332]‏‏ ‏ ‏ 3073‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏با سلام و درود فراوان به محضر امام بزرگوار، و با آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام‏‎ ‎‏در جبهه های حق علیه باطل، و فراگیرشدن اسلام عزیز در سراسر جهان‏

‏‏از حضور آن حضرت سؤالی داشتم، که امیدوارم پاسخ دهید:‏

‏‏با وجود این که شما در یکی از پیام های خود فرموده بودید که جوان ها بروند و این‏‎ ‎‏مسأله جنگ را حل کنند، آیا بدون اجازۀ پدر، رفتن به جبهه جایز است؟ و اگر مادر‏‎ ‎‏راضی باشد، ولی پدر اجازه ندهد چطور؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه واجب‏‎ ‎‏است، و رضایت والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6333]‏‏ ‏ ‏ 3074‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏پس از عرض دعا و سلام به پیشگاه مبارک حضرت آیت الله‌ خمینی‏

‏‏سنّ این جانب در حدود پانزده سال است و خیلی دلم می خواهد به جبهه بروم و‏‎ ‎‏در آن جا خدمتی به وطنم و افراد جامعه بکنم. شما نمی دانید که من چقدر عشق جبهه‏‎ ‎‏رفتن دارم و شب و روز به فکر هستم. آخر چطور می توانم صبر کنم و بمانم، در‏‎ ‎‏صورتی که تمام دوستان و رفقای من که با هم بوده ایم به جبهه رفته اند و بعضی از آن ها‏‎ ‎‏هم شهید شده اند؟! آیا من می توانم بی تفاوت به همۀ این رویدادها در خانه بمانم و‏‎ ‎‏تماشا کنم؟! چند وقت پیش نامه ای به حضور مبارکتان نوشته بودم و گفته بودم در‏‎ ‎‏صورتی که مادرم راضی به جبهه رفتن من نیست، وظیفۀ من چیست؟ شما گفته بودید‏‎ ‎‏که اگر مادر و پدرت را راضی کنی خیلی بهتر است؛ اما خیلی باید ببخشید، چطور‏‎ ‎‏مادری که خودش بر ضد این انقلاب و رهبر آن است راضی شود که من بروم و در‏‎ ‎‏جبهه شهید شوم؟! اولاً: بگذارید من بگویم که من در خانواده ای هستم که همۀ قوم و‏
‏‎

‎‏خویش های ما ـ از دایی و مادربزرگ و... ـ با انقلاب چپ هستند و تا می توانند‏‎ ‎‏توطئه پراکنی می کنند. روی همین حساب مادر من هم چون ضد انقلاب است،‏‎ ‎‏گاه گاهی برای این که من نفهمم موضوع از چه قرار است از من پشتیبانی می کند و‏‎ ‎‏می گوید: احسن که بچّۀ با خدایی هستی؛ تا فکری به سرم نزند. ‏

‏‏خوب دیگر بیشتر از این، وقت شما را نمی گیرم و در همین جا نامه ام را تمام‏‎ ‎‏می کنم و شما را به خدای یکتا می سپارم. به امید پیروزی اسلام و حق بر باطل، در هر‏‎ ‎‏جا که هست، لطفاً جواب نامه را زودتر بفرستید.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه نمایید؛ در صورت نیاز، رضایت پدر و‏‎ ‎‏مادر معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 6334]‏‏ ‏ ‏ 3075‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 19 / 4 / 1361‏

‏‏خدمت امام خمینی مدّ ظله العالی‏

‏‏پس از عرض سلام به حضور امام امت و شما متصدیان دفتر ایشان، این جانب‏‎ ‎‏خواهشمندم که بنده را در مورد رفتن به جبهه آگاه کنید.‏

‏‏بنده از نظر رفتن به جبهه مشکلی ندارم، جز این که پدر و مادرم رضایت نمی دهند.‏‎ ‎‏پدرم که از روی ناآگاهی، دل در گرو این انقلاب اسلامی ندارد و می پندارد که به جبهه‏‎ ‎‏رفتن و احیاناً کشته شدنم در این راه، بیهوده است و می گوید: من راضی نیستم که تو به‏‎ ‎‏جبهه بروی. مادرم نیز از روی عواطف رقیق مادری و ناآگاهی، از رفتن بنده به جبهه‏‎ ‎‏اظهار ناراحتی می کند.‏

‏‏با توجه به این که در این مقطع زمانی، نیاز به نیرو در جبهه ها بیشتر به چشم‏‎ ‎‏می خورد ـ که البته خودتان نسبت به آن آگاه تر هستید ـ و با توجه به این که امام در این‏‎ ‎‏مورد حکم کرده بودند: «اجازۀ پدر و مادر لازم نیست، اما ایشان را ناراحت نکنید»؛ لذا‏‎ ‎‏این نامه را برای شما فرستادم که از حکم صریح امام در مورد این جانب، در این برهه‏
‏‎

‎‏از زمان آگاه شوم، که آیا لازم است به جبهه بروم و یا اصولاً رفتنم بهتر است یا ماندم؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است، و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6335]‏‏ ‏ ‏ 3076‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 3 / 1361‏

‏‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی نایب الامام، امام خمینی، متّع الله‌‏‎ ‎‏المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف، پس از ابلاغ سلام، سلامتی آن رهبر عالی قدر را‏‎ ‎‏از درگاه احدیت در ظل توجهات حضرت ولی عصر امام زمان علیه السلام خواستارم.‏

‏‏ضمناً این جانب آرزوی رفتن به جبهه را دارم و پدر و مادرم اول اجازه می دهند و‏‎ ‎‏بعد که می خواهم بروم آن ها نمی گذارند. در ضمن ایام تعطیلی تابستان است، متمنی‏‎ ‎‏است دستورات لازم را بفرمایید؟ والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست. ‏

‏‏[سؤال 6336]‏‏ ‏ ‏ 3077‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏ضمن عرض سلام، سلامتی کارکنان این دفتر را از خداوند متعال خواستارم.‏

‏‏طی مکاتباتی که با بعض مطبوعات داشتم، در مورد جنگ سؤالاتی از این‏‎ ‎‏مطبوعات کردم که در جواب توصیه شد که با دفتر امام خمینی تماس گرفته و کسب‏‎ ‎‏جواب کنم. حال خواهشمندم که اگر مقدور باشد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید. قبلاً از‏‎ ‎‏شما متشکرم.‏

‏‏1. آیا این جنگ، جهاد است یا دفاع؟‏

‏‏2. اگر این جنگ، جهاد است آیا رضایت والدین شرط است یا نه؟‏

‏‏3. اگر جهاد است، پس چرا موقع پرکردن برگۀ سؤالات برای اعزام به جبهه ها‏
‏‎

‎‏رضایت پدر و مادر را خواسته و تحقیق نیز به عمل می آید؟‏

‏‏4. سن قانونی که انسان از تکفل پدر و مادر خارج می شود چقدر است؟‏

‏‏5. آیا کسی که به سن هجده سالگی رسیده و واجد شرایط می شود، می تواند خود‏‎ ‎‏راهش را انتخاب کند؟‏

‏‏بسمه تعالی، در صورتی که جبهه ها نیاز به نیرو داشته باشد لازم است‏‎ ‎‏بروند و رضایت پدر و مادر معتبر نیست و تشخیص موضوع، موکول به‏‎ ‎‏مسئولین مربوطه در دولت اسلامی است.‏

‏‏[سؤال 6337]‏‏ ‏ ‏ 3078‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مقدس زعیم اعظم، امام خمینی ‏

‏‏این جانب محصل شانزده ساله ای هستم که در رشتۀ برق و الکترونیک تحصیل‏‎ ‎‏می نمایم و به آن علاقه دارم. بنا به فرمان اخیر آن جناب که جوانان را ترغیب به‏‎ ‎‏عزیمت به جبهه های جنگ فرموده اید، خواستم پس از تعلیمات مقدماتی اعزام شوم،‏‎ ‎‏ولی پدرم تکلیف کرده است که این کوشش را در فراگیری علمی به کار برم، البته نه‏‎ ‎‏برای ترس از عواقب احتمالی ناگوار جنگ، بلکه به این دلیل که از طریق آموختن، به‏‎ ‎‏خصوص در رشتۀ مزبور می توانم منشأ خدمات چشم گیری به اسلام باشم.‏

‏‏از آن مقام محترم خواهشمندم تکلیف این حقیر را تعیین فرمایید. ‏

‏‏بسمه تعالی، به مراکز اعزام نیرو مراجعه کنید؛ چنانچه به نیرو احتیاج‏‎ ‎‏داشته باشند، رضایت پدر شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6338]‏‏ ‏ ‏ 3079‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ سوم شوال 1402 ق‏

‏‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، زید عزّه العالی ‏

‏‏پس از عرض سلام، متمنی است مسأله مورد ابتلا را که در ذیل شرح داده می شود‏
‏‎

‎‏صریحاً جواب مرقوم بفرمایید. مزید تشکر است.‏

‏‏این جانب جوانی می باشم که برای اعزام به جبهه داوطلب شدم و پدری دارم که‏‎ ‎‏چشم ایشان بسیار ضعیف است که حتی شب ها درست جلوی خود را نمی بینند و‏‎ ‎‏مطلقاً سواد خواندن و نوشتن هم ندارند. ایشان می گویند: تو عصای دست من هستی،‏‎ ‎‏و دکانی دارند که بنده کمک ایشان می باشم و به هیچ عنوان رضایت ندارند که من به‏‎ ‎‏جبهه بروم و حتی دکتر به ایشان گفته که اگر مختصر ناراحتی ای پیدا کنید، به کلی کور‏‎ ‎‏خواهید شد و مادر بنده هم به هیچ عنوان راضی نیستند. با این تفاصیل آیا بنده‏‎ ‎‏می توانم باز هم آن ها را ترک کرده، به جبهه بروم یا واجب است رعایت و کمک حال‏‎ ‎‏آن ها بوده باشم؟ لطفاً جواب را صراحتاً مرقوم بفرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید؛ اگر نیاز داشته باشند، رضایت‏‎ ‎‏والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6339]‏‏ ‏ ‏ 3080‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏سلام و درود به رهبر انقلاب، و درود به یاران رهبر انقلاب، و درود بر ملت‏‎ ‎‏شهیدپرور، بنده مسأله ای برایم پیش آمده است.‏

‏‏بنده احساس مسئولیت می کنم که می خواهم به جبهه جنگ بروم و گواهینامۀ پایه‏‎ ‎‏یکم را هم دارم، ولی مادرم که مریضه است و شصت سال سن دارد، می گوید که اگر به‏‎ ‎‏جبهه بروی، شیرم را حلالت نمی کنم. در این صورت تکلیف بنده چیست؟ غیر از‏‎ ‎‏بنده، دو پسر و دو دختر هم دارد.‏

‏‏والسلام علیکم و رحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و از طرف مسئولین اعلام‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6340]‏‏ ‏ ‏ 3081‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏پس از عرض سلام، سلامتی آن جناب را از درگاه خداوند متعال خواهانم و‏‎ ‎‏همچنین طول عمر هم برایتان آرزو دارم.‏

‏‏من یک بسیجی هستم که می خواهم به جبهه بروم، ولی پدر و مادرم اجازه‏‎ ‎‏نمی دهند. تکلیف ما در این مورد چیست؟ ضمناً بعضی ها می گویند: اگر بدون رضایت‏‎ ‎‏پدر و مادر به جبهه رفتی و کشته شدی، مستقیماً به جهنم می روی. تکلیف ما چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلام‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6341]‏‏ ‏ ‏ 3082‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 6 / 1361‏

‏‏پس از عرض سلام، ان شاء الله‌ حال برادران خوب باشد، و از خداوند متعال‏‎ ‎‏خواستارم که امام عزیزمان را نگهدارد و به امید خدا ـ ان شاء الله‌ ـ موفق و مؤید باشد.‏

‏‏پدری یک پسر دارد و آن پسر می خواهد برود جبهه، و پدر قبول نمی کند؛ چون‏‎ ‎‏فقط همین‏‎ ‎‏یک پسر را دارد. آیا از نظر شرعی، رفتن به جبهه بدون اجازه اشکال دارد‏‎ ‎‏یا نه؟ و من الله‌ التوفیق؛ أیّدکم الله‌ تعالی‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و از طرف مسئولین اعلان‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است، و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6342]‏‏ ‏ ‏ 3083‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 4 / 1361‏

‏‏حمد وافر نثار بارگاه با عظمت حضرت ذوالجلال ـ عزّ سلطانه ـ و درود بی پایان‏
‏‎

‎‏نثار روان پاک حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و دوازده نفر از جانشینان عاقبت محمود او،‏‎ ‎‏سلام بی شمار به رهبر کبیر انقلاب، امام بزرگوار، حضرت آیت الله‌ العظمی خمینی، دام‏‎ ‎‏ظله الوارف، و بعد از سلام خدمت شما، امیدوارم که خداوند به شما طول عمر پر‏‎ ‎‏برکت همراه با عزت عنایت بفرماید.‏

‏‏بنده پسری هفده ساله هستم، که در سال دوم هنرستان تحصیل می کنم و پدرم هم‏‎ ‎‏نجار می باشد. بنده می خواهم به جبهه بروم، ولی پدرم اشکال می گیرد و نمی گذارد که‏‎ ‎‏من بروم. البته من در حدود دو ماه پیش از طرف جهادسازندگی، در شهر ایلام بودم و‏‎ ‎‏یک ماه آن جا داوطلب کار می کردم. حالا در پی درخواست شما، رهبر عزیز و دیگر‏‎ ‎‏مقامات مملکتی و بالاتر از این ها، برای دفاع از اسلام و مملکتم، می خواهم به جبهه‏‎ ‎‏بروم، اما پدرم سدّ راه من است. حالا وظیفۀ شرعی من چیست؟ آیا به حرف پدرم‏‎ ‎‏گوش کنم در حالی که اسلام در خطر است، یا این که بدون توجه به جبهه بروم؟‏

‏‏خدا یار و یاورتان باد، به امید پیروزی لشکر اسلام بر کفر‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و از طرف مسئولین‏‎ ‎‏مربوطه، اعلام کفایت نیرو نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است، و‏‎ ‎‏اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6343]‏‏ ‏ ‏ 3084‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی نایب الامام، امام خمینی‏

‏‏آیا در شرایط فعلی، برای یک فرد دانشجو که در رشته فنی تحصیل می کند و‏‎ ‎‏دانشگاه اول مهر باز می شود، شرکت در سر کلاس وظیفه است یا رفتن به جبهه نبرد؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلام‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است، و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6344]‏‏ ‏ ‏ 3085‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 6 / 1361‏

‏‏حضور رهبر کبیر انقلاب‏

‏‏پس از تقدیم عرض سلام سلامتی و طول عمر آن جناب را از درگاه خداوند متعال‏‎ ‎‏خواهانم. این جانب یک بسیجی افتخاری هستم و می خواهم به جبهه بروم، ولی پدر و‏‎ ‎‏مادرم می گویند امضا می کنیم ولی رضایت نداریم بروی. خانوادۀ ما هشت نفر است‏‎ ‎‏غیر از برادر کوچک ترم که می گوید می خواهم خودم بروم بقیه می گویند نرو، حتی‏‎ ‎‏برادر 5 ساله ام نیز می گوید نرو. تکلیف ما در مقابل این نارضایی چیست؟ ضمناً اگر‏‎ ‎‏امضای خود امام زیر نامه نباشد برای چند بار متوالی نامه خواهم فرستاد. والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه نیاز به نیرو دارد شرکت در جبهۀ دفاع واجب‏‎ ‎‏است و رضایت والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6345]‏‏ ‏ ‏ 3086‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 6 / 1361‏

‏‏خدمت امام شریف و دوست داشتنی، حضرت امام خمینی‏

‏‏سلام با صفای مرا از راه دور بپذیر. امیدوارم در پناه خداوند مهربان، محفوظ‏‎ ‎‏باشید.‏

‏‏این جانب مسئول دفتر دادرسی انقلاب اسلامی سمیرم، با توجه به فرمان مبارک‏‎ ‎‏برای حرکت به سوی جبهه های جنگ، خواهشمندم وظیفه این جانب را روشن‏‎ ‎‏فرمایید که به جنگ خارجی بروم، یا در داخل در جنگ شرکت کنم؟ وضع جسمی‏‎ ‎‏این جانب خوب است و رانندگی هم می دانم. منتظر فرمانم. ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و از طرف مسئولین اعلان‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6346]‏‏ ‏ ‏ 3087‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏رهبر گرامی امام خمینی امام عزیز من حقیر بسیار علاقه مند به رفتن به جبهه‏‎ ‎‏هستم، ولی با مصائبی روبه رو هستم.‏

‏‏پدر من دارای پنج فرزند می باشد، دو تا دختر که شوهر کرده اند، و سه پسر که یکی‏‎ ‎‏از آن ها شهید شده و دو پسر دارد. لازم به تذکر است که مادرم موقعی که من در سن‏‎ ‎‏هفت سالگی بودم، طلاق گرفت و پدرم با مصائب بسیار مالی ما را بزرگ کرد، به‏‎ ‎‏طوری که حتی بعضی اوقات برای نان شب می ماندیم. پدرم به خاطر مشقت های زیاد‏‎ ‎‏شکسته شده و حالا چون من همه کارهای وی را می کنم و زن هم نگرفته نمی گذارد‏‎ ‎‏من بروم. آیا شما اجازه می دهید من بروم یا خیر؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلان‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6347]‏‏ ‏ ‏ 3088‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 6 / 1361‏

‏‏پس از عرض سلام خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی و فرماندۀ کلّ قوا و آرزوی‏‎ ‎‏طول عمر و سلامتی برای شما و خانواده و یاران شما.‏

‏‏مشکلی برایم پیش آمده است و با اجازه از شما کسب تکلیف می کنم.‏

‏‏پس از فرمان شما و مسئولین مملکت درباره رفتن جوان ها به جبهه، من هم وظیفه‏‎ ‎‏دینی خود دیدم که در این دفاع و جنگ مقدس شرکت کنم. موضوع را به پدرم اطلاع‏‎ ‎‏دادم، دفعۀ اول جواب سربالا به من داد. و باز موضوع را گفتم، به من گفت که آزادی‏‎ ‎‏هر جایی می خواهی برو. این جواب دادن از هر «نه» گفتنی سخت تر بود. مخالفت او‏‎ ‎‏به این دلیل است که چند ماه پیش به علت کوچک بودن خانه و عائلۀ زیاد و اصرار زن‏
‏‎

‎‏و فرزندان، راضی شد خانۀ بزرگ تری بخرد، که یک مقدار خودش پس انداز داشت و‏‎ ‎‏یک مقدار هم من کمک کردم و مقدار زیادی هم از دوستان و آشنایان و احیاناً از جای‏‎ ‎‏دیگری، قرض گرفت و خانه خریدیم و درآمد او به مقداری است که می تواند عائلۀ‏‎ ‎‏خود را سیر کند و مقداری از آن را هم به طلبکارها بدهد، و غیر از من، دو پسر دیگر‏‎ ‎‏دارد که یکی دیپلم گرفته و دیگری کوچک است و درس می خواند. پدر من خودش‏‎ ‎‏بی سواد است و نمی تواند آن جوری که باید و شاید مسائلی که در جامعه و دنیا‏‎ ‎‏می گذرد درک کند، و شاید مسلمانی را فقط در نماز و روزه و امثالهم بداند.‏‎ ‎‏خواهشمند است ما را راهنمایی کنید و بگویید تکلیف و وظیفه ما چیست؟‏

‏‏خداوند شما و روحانیون مبارزی را که برای خدا و آزادی ملت ایران از چنگال‏‎ ‎‏استعمار و استبداد و استثمار مبارزه کردید، پیروز بگرداند.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، و اعلام کفایت از طرف‏‎ ‎‏مسئولین نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6348]‏‏ ‏ ‏ 3089‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏‏پیشگاه زعیم عالی قدر، رهبر شیعیان جهان، امام خمینی‏

‏‏با سلام بر رهبر کبیر انقلاب، و با سلام بر شهیدان راه اسلام، و با سلام بر رزمندگان‏‎ ‎‏اسلام، و با درود بر امت حزب الله‌‏

‏‏امید مستضعفان جهان! ضمن عرض سلام، به استحضار می رساند که این جانب در‏‎ ‎‏این زمان حساس دچار مشکلات زیادی شده و از امام ـ این رهگشای مشکلات ـ‏‎ ‎‏استمداد می طلبم و داروی درد دل های خود را جز از خدا و رهنمودهای شما، از کسی‏‎ ‎‏دیگر نمی توانم بطلبم. خلاصه ای از شرح زندگی و دردهای بنده:‏

‏‏بنده از خانواده ای مذهبی و مستضعف هستم و زندگی ما را پدرم اداره می کرد، که‏
‏‎

‎‏پس از مدتی با داشتن هفت فرزند، دنیا را وداع گفت و بعد، زندگی ما توسط برادر‏‎ ‎‏بزرگم تأمین می شد، که او هم با تشکیل خانواده از ما جدا شد. در این زمان مسئول‏‎ ‎‏تأمین زندگی ما برادر دیگرم شده بود، تا این که انقلاب اسلامی شروع و با رهبری‏‎ ‎‏پیامبرگونه شما، پیروز شد و سپس در آمل سپاه پاسداران تشکیل، و او به عضویت آن‏‎ ‎‏ارگان درآمد، و پس از مدت یک سال، در کشف خانۀ تیمی، به دست منافقین به‏‎ ‎‏شهادت رسید و اکنون این جانب مانده ام با دو خواهر، و یک برادر کوچک هشت ساله،‏‎ ‎‏اما این جانب، خدا می داند که عاشق اسلام و انقلاب هستم ولی هر بار نامی از جبهه یا‏‎ ‎‏سپاه رفتن به میان می آید، با مخالفت شدید مادرم روبه رو می شوم. البته مادرم از نظر‏‎ ‎‏عاطفی و نداشتن سرپرست و آگاهی کامل، با این برنامه مخالفت می کند. بنده هم از‏‎ ‎‏این که نتوانستم حتی یک بار به جبهه بروم، نسبت به رزمندگان و شهدا احساس‏‎ ‎‏شرمندگی می کنم، در صورتی که علاقۀ شدیدی دارم تا بتوانم ذرّه ای به اسلام و‏‎ ‎‏مسلمین ـ چه در جبهه و یا در سپاه ـ خدمت کنم و هرچه سعی می کنم به جایی‏‎ ‎‏نمی رسم، تا این که با تصویب برادران انجمن اسلامی شهید محله، قرار بر این شد که‏‎ ‎‏این دردم را با رهبرم در میان بگذارم، و تسلیم اوامر شما شوم، و از آن مسأله ای که‏‎ ‎‏راجع به رضایت پدر و مادر در اسلام مطرح است آگاهم. ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلام‏‎ ‎‏کفایت نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏‏[سؤال 6349]‏‏ ‏ ‏ 3090‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 4 / 1361‏

‏‏حضور محترم حضرت امام خمینی، رهبر مستضعفان جهان‏

‏‏پس از عرض سلام های خالصانه، و درخواست عاجزانه از درگاه خداوند متعال،‏‎ ‎‏برای طول عمر پر برکت و موفقیت روزافزون آن حضرت، برای رهبری مستضعفان‏
‏‎

‎‏جهان و اعتلای دین خدا، اسلام عزیز، این جانب شخصی 27 ساله دارای، زن و دو‏‎ ‎‏فرزند خردسال، و پدر و مادر می باشم، و مقلد حضرت امام می باشم، و بسیار مایلم‏‎ ‎‏که  در جهاد با کفار شرکت کنم، ولی پدر و مادر و همسرم راضی نمی شوند و‏‎ ‎‏می گویند:  تنها نان آور ما تو هستی. و برادر دیگری هم ندارم. از آن حضرت تقاضا‏‎ ‎‏دارم  مرا راهنمایی فرمایند که اشکال شرعی بر من وارد است یا نه؟ اگر تکلیف‏‎ ‎‏است  که علی رغم نارضایتی والدینم، در جهاد شرکت کنم، با کمال میل در جهاد‏‎ ‎‏شرکت می کنم. ‏

‏‏اماما! در این مشکل یاریم کنید. والسلام، به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهه واجب‏‎ ‎‏است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6350]‏‏ ‏ ‏ 3091‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏پدر و مادرم نمی گذارند و ناراضی هستند از رفتن من به جبهه ها، شما بگویید که‏‎ ‎‏من چه کار کنم در این موقع که والدین من اظهار نارضایتی می کنند.‏

‏‏مگر خون ما از خون آن عزیزانی که در صحرای کربلا و صحرای خوزستان،‏‎ ‎‏خرمشهر و... به خون خود می غلطند، بهتر و سرخ تر است؟ مگر ما از علی اکبرها و‏‎ ‎‏علی اصغرها و قاسم ها و... عزیزتریم. من می خواهم به جبهه ها بروم، و سنگرهای‏‎ ‎‏دوستان و برادرانی که به شهادت رسیده اند و سنگرشان خالی است را پر بکنم و‏‎ ‎‏به جای آن ها بر علیه کفار بجنگم؛ زیرا که من و امثال من باید ادامه دهندۀ راه این‏‎ ‎‏شهیدان باشند. به نظر من دیگر ادامۀ تحصیل من فعلاً (موقعیت جنگ) فایده ندارد؛‏‎ ‎‏زیرا که بهترین دوستانم را از دست دادم و شهید شده اند و باید راه آن ها را ادامه بدهم،‏‎ ‎‏و سنگرشان را پر کنم، و نگذارم که سنگر این عزیزان خالی بماند، و باید به جنگ تا‏‎ ‎‏آخرین لحظۀ پیروزی ادامه دهیم. نظر شما در مورد این که من تحصیل کنم و یا باید‏
‏‎

‎‏سنگرهای این عزیزان را پر کنم، چیست؟ شرحی کافی بدهید. و در ضمن فکر پدر و‏‎ ‎‏مادرم را از موضوع رفتن من به جبهه، روشن و راضی نمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، شما می توانید با مراجعه به مسئولین مربوطه، نیاز جبهه ها را‏‎ ‎‏به وجود خودتان تشخیص دهید. اگر جبهه ها به شما نیاز داشته باشد، لازم‏‎ ‎‏است بروید و رضایت پدر و مادر معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 6351]‏‏ ‏ ‏ 3092‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏با سلام گرم و مقلدانه حضور آن رهبر کبیر و مرجع و امام‏

‏‏1. نظر شریفتان در مورد اجازۀ پدر و مادر در رفتن به جبهۀ فرزند، چگونه است؟‏‎ ‎‏اگر پدر و مادر اجازه ندادند، فرزند در پیشگاه خدا و حضور ولی عصر امام زمان‏‎ ‎‏ـ  عجل الله‌ تعالی فرجه الشریف ـ مؤاخذه نخواهد شد؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏2. عدالت امام جماعت به چه طریقی حاصل می شود؟ آیا به وسیلۀ معرفی یکی از روحانیون‏‎ ‎‏سرشناس شهر یا معرفی از یک مقام رسمی ـ مثل سیاسی ایدئولوژی در ارتش ـ عدالت محرز می شود‏‎ ‎‏یا نه؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر موجب اطمینان شود، کفایت می کند.‏

‏‏[سؤال 6352]‏‏ ‏ ‏ 3093‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏به نام الله‌، پاسدار حرمت خون شهیدان‏

‏‏سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، به رهبر عزیزی که تمام هدفش در زندگی به‏‎ ‎‏اسلام هست و خواهد بود. ای امام! لطفاً مرا راهنمایی کنید، شما که ملت ها را‏‎ ‎‏راهنمایی می کنید.‏

‏
‏‎

‎‏در خانواده ای مذهبی زندگی می کنم. برادرم در اوایل جنگ در هویزه به شهادت‏‎ ‎‏رسید، و خود نیز آرزوی این فیض عظیم را دارم و در پی فرمان شما ـ مبنی بر واجب‏‎ ‎‏کفایی بودن کمک به جبهه ها ـ هرچه اصرار کردم که رضایت بدهید که عازم جبهه‏‎ ‎‏شوم، رضایت نداده اند و می گویند دو سال دیگر صبر کن تا سنّ تو قانونی شود، آن‏‎ ‎‏وقت هرچه می خواهی انجام دهی، انجام بده.‏

‏‏ای امام! ای که بعد از خدا امیدم به شما است، مرا راهنمایی کنید. خیلی دلم‏‎ ‎‏می خواهد که عازم جبهه شوم. در پایان از این که سرتان را درد آوردم و وقتتان را‏‎ ‎‏گرفته ام، معذرت می خواهم. والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع بر‏‎ ‎‏مکلفین واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6353]‏‏ ‏ ‏ 3094‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 شعبان 1402 ق‏

‏‏محضر مبارک رهبر و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی، الامام الخمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏با عرض سلام به پیشگاه رهبر بزرگوار عالم اسلام، حقیر فرزند پدری هستم که‏‎ ‎‏شصت و هفت سال داشته و دارای چهار پسر می باشد، سه فرزند وی به تازه گی‏‎ ‎‏ازدواج نموده اند و مشغول ادارۀ عائله های خویش می باشند، از آن جایی که در این‏‎ ‎‏موقع، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران عزیز، احتیاج به نیروی کمکی دارد، و حقیر‏‎ ‎‏مدت پنج ماه در جبهۀ جنوب حضور داشته ام، بسیار مشتاقم که دوباره عازم جبهه های‏‎ ‎‏جنگ شوم، لیکن پدر و مادر پیرم این اجازه را نمی دهند و می گویند که یک بار رفته ای‏‎ ‎‏و دین خود را ادا کرده ای، و تو عصای دست ما هستی. اینک چون حقیر وظیفۀ شرعیۀ‏‎ ‎‏خویش را در این مورد نتوانستم بیابم، ناچاراً مصدع اوقات گران بهای آن رهبر‏‎ ‎‏عالی قدر شدم، تا مرا در این مورد راهنمایی بفرمایید. توفیق سعادت و طول عمر برای‏
‏‎

‎‏آن رهبر عظیم الشأن، از خداوند منان خواستارم.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6354]‏‏ ‏ ‏ 3095‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 2 / 1362‏

‏‏محضر مقدس زعیم عالی قدر جهان تشیع و مرجع آگاه و بزرگ، حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی، امام خمینی، دامت افاضاته‏

‏‏بنده به عنوان سرباز جان نثار حضرت بزرگوار، سلام عرض می نمایم. بندۀ حقیر‏‎ ‎‏ـ  هر چند مزاحم وقت شریف و ارزش مند حضرت آیت الله‌ می شوم ـ می خواهم‏‎ ‎‏مسأله ای را که گریبان گیر آن هستم و مرا بسیار ناراحت کرده و زجر می دهد، جهت‏‎ ‎‏حل آن، از مقام معظم آن حضرت ـ که عزیزتر از جان این جانب می باشد ـ استفتا کنم.‏‎ ‎‏مسأله و موضوع از این قرار است: بنده ساکن روستا می باشم و هنوز سال چهارم‏‎ ‎‏اقتصاد تحصیل می نمایم. تا کنون سه بار داوطلبانه جهت جنگ با کفار بعثی ثبت نام‏‎ ‎‏کرده ام، تا اعزام به جبهۀ حق علیه باطل شوم، ولی در هر سه بار، پدر و مادرم مانع از‏‎ ‎‏این کار شده اند و شرایط زندگی و خانوادگی مان چنین است: پدرم 76 ساله و از کار‏‎ ‎‏افتاده، و مادرم 60 ساله، تقریباً قابلیت انجام امور خانگی را دارا است، و شش خواهر‏‎ ‎‏داشتم که همگی دارای خانواده بوده و دیگر خودشان مسئولیت خود را دارا هستند و‏‎ ‎‏سه برادر هستیم، یکی 37 ساله صاحب خانواده، که با هفت نفر عائله از پدر و مادرم‏‎ ‎‏جدا است، و یکی از برادرانم پاسدار کمیتۀ مرکزی انقلاب اسلامی تبریز بوده و هنوز‏‎ ‎‏ازدواج نکرده است و از پدر و مادرش جدا نیست، و بنده که آخرین فرزندانشان‏‎ ‎‏هستم، 19 ساله هستم و وضعیت مالی مان نیز در حد متوسط بخور نمیر می باشد. با‏‎ ‎‏این وضعیت و شرایط، بنده برای اعزام به جبهۀ حق علیه باطل ـ به عنوان تکلیف‏‎ ‎‏شرعی ـ بیش از اندازه علاقه دارم، که در صورت ممانعت از این جانب ممکن است‏
‏‎

‎‏سلامتی و زندگی از من سلب شود. استدعا می شود که تکلیف این جانب را روشن‏‎ ‎‏فرمایید. بنده همواره دعاگوی عمر پر برکت امام بزرگوار و رهبر انقلاب عزیزتر از‏‎ ‎‏جانم، و رزمندگان و سنگرنشینان دلیر و شجاع اسلام بوده و هستم. اماما و بزرگوارا باز‏‎ ‎‏هم عاجزانه استدعا می نمایم که با تقبل زحمت نوشتن چند کلمه، تکلیف بندۀ حقیر را‏‎ ‎‏روشن نمایید. لازم به توضیح است که جهت روشن شدن مسأله، به محضر بعضی از‏‎ ‎‏روحانیون محترم مراجعه کرده ام، ولی جواب قطعی نگفته اند. منتظر فتوای امام‏‎ ‎‏بزرگوار و مرجع عزیز می باشم.‏

‏‏شعار هر حزب الله‌جان فدای روح الله‌‏

‏‏خدایا عاشقم، عاشقترم کنسر و جانم فدای رهبرم کن‏

‏‏اماما و مرجع بزرگوارا جانم فدایت باد. از مقام معظم حضرت آیت الله‌ عاجزانه‏‎ ‎‏تقاضا می نمایم که در موقع ارسال جواب نامه، حتماً یک هدیۀ یادگاری ـ هرچند یک‏‎ ‎‏چوب کبریت باشد ـ به بنده لطف بفرمایید. ‏

‏‏بسمه تعالی، در صورت نیاز جبهه ها، رضایت پدر و مادر اعتبار ندارد و‏‎ ‎‏تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6355]‏‏ ‏ ‏ 3096‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مقدس حضرت امام خمینی، دام ظله‏

‏‏محترماً، معروض می دارد: که اخیراً فتوایی از طرف جناب عالی منتشر گردیده که‏‎ ‎‏فرموده اید: تا موقعی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه واجب است و اجازۀ‏‎ ‎‏والدین شرط نیست.‏

‏‏لذا کسانی هستند که چنانچه بدون رضایت والدین و یا با رضایتشان به جبهه اعزام‏‎ ‎‏شوند، یقین دارند پدر و مادرشان چون سابقۀ قبلی دارند، به محض ناراحت شدن، با‏‎ ‎‏وضع فجیعی به حالت جنون مبتلا می شوند و معالجه آن غیر  ممکن است، مگر این که‏
‏‎

‎‏به شهر مراجعه کنند و تا مدتی در بیمارستان بستری باشند، تا به تدریج حالشان خوب‏‎ ‎‏شود. آیا برای همچون اشخاصی که دارای شرایط مزبور می باشند، رفتن به جبهه‏‎ ‎‏واجب است یا نه؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، دفاع از اسلام واجب است و با نیاز جبهه ها، رضایت والدین‏‎ ‎‏شرط نیست و تشخیص آن موکول است به مسئولین مربوطه.‏

‏‏[سؤال 6356]‏‏ ‏ ‏ 3097‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 20 / 7 / 1361‏

‏‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی الخمینی، دامت برکاته و متّع الله‌ المسلمین‏‎ ‎‏بطول بقائه، جعلت فداک و رزقنی الله‌ زیارتک و لقائک‏

‏‏امید است که پیوسته وجود مقدس عالی از جمیع مکاره و ناملایمات مصون و‏‎ ‎‏محفوظ بوده و مؤید به تأییدات الهی و توفیقات سبحانی باشید. مستدعی است حقیر‏‎ ‎‏را به جواب مسأله زیر مفتخر فرمایید:‏

‏‏در اوایل انقلاب جوان هجده ساله ای از حقیر شهید شد و لله‌ الحمد. خودم پیرمرد‏‎ ‎‏و ضعیف  البُنْیه هستم، و مادر شهید، مریض و داغ دیده است. اکنون پسر دیگرم نیز‏‎ ‎‏عازم جبهه است، هرچه به او می گویم: توانایی تحمل شهادت تو را ندارم و اگر طوری‏‎ ‎‏شد، مادرت هم می میرد؛ جواب می دهد که امام خمینی ـ دامت برکاته ـ فرموده اطاعت‏‎ ‎‏پدر و مادر شرط نیست. آیا این چنین است؟ آیا می توانم به او بگویم راضی به رفتن تو‏‎ ‎‏به جبهه نیستم، یا گفتن این مطلب خلاف شرع است؟ با در نظر گرفتن این که بعد از‏‎ ‎‏پسر شهیدم، چهار پسر موجودم همه در ارگان های دولتی هستند. یکی در سپاه‏‎ ‎‏پاسداران که معلّم ایدئولوژی سپاه است و سه تای دیگر در بسیج کار می کنند. مرا‏‎ ‎‏راهنمایی فرمایید. أدام الله‌ أظلالکم العالی، علی رؤوس الأعالی والأدانی‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین‏‎ ‎‏مربوطه اعلان کفایت نیرو نشده، شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و‏‎ ‎‏اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6357]‏‏ ‏ ‏ 3098‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 19 / 8 / 1361‏

‏‏به نام الله‌؛ پاسدار حرمت خون شهیدان‏

‏‏اولاً: سلام مرا به امام برسانید و سپس خدمت خودتان سلام عرض می کنم.‏‎ ‎‏امیدوارم در انجام وظایف شرعی خود موفق باشیم.‏

‏‏بدون مقدمه به اصل مطلب می پردازم: بنده فعلاً یک معلم تربیتی هستم و‏‎ ‎‏می خواستم در رابطه با فتوای اخیر امام سؤالاتی کنم.‏

‏‏با در نظر گرفتن این که در شمارۀ 3 ماهنامۀ پاسدار اسلام صفحۀ 5 این فتوا از امام‏‎ ‎‏به چاپ رسید که برای رفتن به جبهه رضایت والدین الزامی نیست ولی مادامی که به‏‎ ‎‏جبهه نرفته ایم آن ها را راضی نگه داریم، حالا می خواستم از قول بنده از محضر مبارک‏‎ ‎‏امام سؤال فرمایید که آیا حالا که والدینم با رفتن من به جبهه مخالفند آیا می توانم به‏‎ ‎‏جبهه بروم؟ البته بنده دارای هجده سال می باشم و آموزش نظامی را هم در جهاد، هم‏‎ ‎‏در بسیج و هم در مدرسه، دیده ام آیا با وجود این شرایط هم رضایت والدین الزامی‏‎ ‎‏است؟ اگر از نظر شرعی نمی توانم به جبهه بروم، به چه دلیل؟‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد که تشخیص آن با مسئولین است،‏‎ ‎‏و اگر جبهه ها به شما نیاز داشته باشد، باید بروید و رضایت پدر و مادر‏‎ ‎‏معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 6358]‏‏ ‏ ‏ 3099‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏با درود فراوان بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و آل او و فرزند آن بزرگواران، حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی، پدر بزرگوار امت اسلام مدتی است که می خواهم به جبه‏‏ۀ‏‏ حق علیه باطل‏‎ ‎‏بروم، ولی لیاقت پیدا نکرده ام. یکی از علل ظاهری آن، نارضایتی پدر و مادرم‏‎ ‎‏می باشد، که تقریباً یک ماه پیش برای آموزش به واحد بسیج سپاه رفتم، تا بعد از‏
‏‎

‎‏آموزش به جبهه اعزام شوم و با این فتوای شما که در روزنام‏‏ۀ‏‏ کیهان چاپ شده بود،‏‎ ‎‏خود را قانع ساختم. سؤال شده بود:‏

‏‏شخصی که عضو نیروهای نظامی و انتظامی نیست و مشمول مقررات دولت‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی جهت اعزام به جبهه نمی شود، اگر بخواهد داوطلبانه به جبهۀ جنگ‏‎ ‎‏برود، ولی پدر و مادرش راضی نیستند، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟‏

‏‏فرموده بودید:‏

‏‏«رضایت والدین معتبر نیست، ولی تا رفتن به جبهه از نظر مقررات بر شما تعیین‏‎ ‎‏نشده، موجبات اذیت ایشان را فراهم نکنید و با تحصیل رضایتشان اقدام نمایید».‏

‏‏ولی پسرخاله ام که در تهران، یکی از افراد سپاه است و در جاهای قضایی کار‏‎ ‎‏می کند، تلفنی به من گفت: تو نمی توانی با این فتوا به جبهه بروی، زیرا که این فتوا برای‏‎ ‎‏افراد نظامی صادر شده است. و من که قرار بود فردای آن روز اعزام شوم، به جهت‏‎ ‎‏ترس از عاق والدین شدن نتوانستم بروم. مدتی گذشت. کتاب توحید آقای شهید‏‎ ‎‏دستغیب را ورق می زدم که به آیۀ قرآنی توجه ام جلب شد که فرموده بود: «ای کسانی‏‎ ‎‏که ایمان آوردید مانند کسانی که کافر شدند نباشید که وقتی برادرانشان به سفر یا جبهۀ‏‎ ‎‏جنگ رفته (و باز نگشته اند) گویند اگر نزد ما بودند نمی مردند یا کشته نمی شدند،‏‎ ‎‏سورۀ آل عمران آیه 155» و بعد در تفسیر این آیه گفته بودند که چنین کاری شرک به‏‎ ‎‏خدا است. و از طرفی بعضی بچه ها که قرار بود بروند، بدون اجازۀ پدر و مادر یا لااقل‏‎ ‎‏یکی از طرفین آمده بودند. و بچه های مدرسه نیز می گویند که امام فرموده اند: «جوانان‏‎ ‎‏عزیز بروند جبهه ها، و مسأله را زود حلّش کنند» و این اجازۀ پدر و مادر نمی خواهد.‏‎ ‎‏ای پدر بزرگوار ما که از جانب خدا برای هدایت ما برگزیده شده اید، و ایمان به خدا را‏‎ ‎‏به ما متذکر شدید، و ان شاء الله‌ تعالی ما نیز هدایت یافتیم، تقاضا دارم راه را برای من‏‎ ‎‏که در دو راهی قرار گرفته ام، مشخص فرمایید که آیا اجازه دارم به جبهه بروم یا نه؟‏

‏‏آقا برایم دعا فرمایید که خدا رحمتمان فرماید، تا به لقای او نائل گردیم و توبه ام را‏
‏‎

‎‏بپذیرد، که بسی گناه کارم و او توبه پذیر. والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهۀ دفاع‏‎ ‎‏واجب است و اذن والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6359]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 2941‏

‏‏2. در رفتن به جبهه رضایت پدر و مادر چگونه حل می شود؟ رفتن به جبهه به طور‏‎ ‎‏داوطلب باید با رضایت پدر باشد؟ یا رضایتِ مادر هم و یا هر دو لازم است و اگر به‏‎ ‎‏سربازی فراخوانده شود در آن مورد چطور؟ باز باید آن ها راضی باشند یا خیر؟ در این‏‎ ‎‏مورد از دفتر شما در قم سؤال کردم، جواب فرمودند که اگر پاسدار یا ارتشی نباشد،‏‎ ‎‏تحصیل رضایت پدر و مادر لازم است، ولی از تهران سؤال کردم، فرمودند که اخیراً‏‎ ‎‏امام گفته اند که در صورتی که سپاه لازم داشته باشد، رضایت والدین شرط نیست. بین‏‎ ‎‏دو جواب متناقض قم و تهران مردّد ماندم و این نامه را نوشتم، و چون با تلفن و نامۀ‏‎ ‎‏ساده، یقین برای بنده حاصل نمی شود، لطف فرموده و پاسخ را مهر فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن جبهه واجب است‏‎ ‎‏و اذن والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6360]‏‏ ‏ ‏ 3100‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 7 / 1361‏

‏‏با سلام خدمت رهبر انقلاب اسلامی، امام خمینی و با درود بر روان پاک‏‎ ‎‏تمامی  شهیدان به خون خفتۀ اسلام و با سلام به شما برادران زحمت کش دفتر امام که‏‎ ‎‏ان شاء  الله‌ تلاش ها و خدماتتان به درگاه خداوند تبارک و تعالی قبول گردد.‏

‏‏برادران از این که وقت عزیز شما را می گیرم معذرت می طلبم، ولی سؤالی دارم که‏‎ ‎‏امیدوارم شما برادران متعهد و حزب اللهی به آن پاسخ دهید. سؤال این است که من‏‎ ‎‏چه کنم که عبادت ها، مخصوصاً نمازها را با حال انجام دهم؟ از شما استدعا دارم که به‏‎ ‎‏خاطر خدا مرا اول با رهنمودهای خود و بعد با معرفی یک سری از کتاب های ساده که‏
‏‎

‎‏در این مورد به چاپ رسیده ارشاد نمایید. خواهشمندم که اگر وقت مبارک امام اجازه‏‎ ‎‏داد، از این مرجع تقلید مسلمانان شیعۀ جهان در این مورد سؤال کنید زیرا که امام‏‎ ‎‏بالاترین عارف ها است. ‏

‏‏از قول من به امام سلام رسانده و بگویید که در مورد جبهه رفتن که فرمودید‏‎ ‎‏واجب کفایی است، آیا برای من این فرمان صدق می کند؟ زیرا من مادر و دو خواهر‏‎ ‎‏دارم و کمک خرج آن ها هستم؛ پدرم نیز فوت نموده و مادرم به هیچ وجه اجازۀ رفتن‏‎ ‎‏به جبهه را به من نمی دهد. چگونه می توانم او را راضی کنم و در این جبهه های‏‎ ‎‏انسان ساز اسلام یعنی جهاد شرکت کنم؟‏

‏‏دیگر وقت گران قیمت و عزیز شما را نمی گیرم و امیدوارم که ان شاء الله‌ خداوند‏‎ ‎‏سبحان، عمر بلندتر از عمر آفتاب به امام عنایت کند و سایۀ ایشان را از سر امت کوتاه‏‎ ‎‏نفرماید. ان شاء الله‌ خداوند مهربان، همیشه یار و نگهدار شما برادران مسئول و‏‎ ‎‏زحمت کش دفتر امام باشد. از طرف من دست امام را ببوسید و التماس دعا کنید.‏

‏‏بسمه تعالی، به کتاب های استاد شهید مرحوم مطهری مراجعه نمایید. و‏‎ ‎‏مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد و از طرف مسئولین اعلان کفایت نشده،‏‎ ‎‏شرکت در جبهۀ دفاع واجب است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6361]‏‏ ‏ ‏ 3101‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 2 / 1361‏

‏‏با عرض سلام، آیا جوانی که تحت تکفل پدر و مادرش می باشد، می تواند بدون‏‎ ‎‏رضایت آن ها به جبهه برود یا نه؟ و در صورت راضی نبودن والدین اگر شخصی به‏‎ ‎‏جبهه رفته و شهید شود، آیا این گونه شهادت مورد پذیرش خداوند می باشد یا نه؟‏

‏‏با تقدیم صمیمانه ترین احترامات، سلام مرا به امام امت، خمینی کبیر برسانید.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر داوطلب می روند و از نظر مقررات، رفتن آن ها لازم‏‎ ‎‏نیست، تحصیل رضایت والدین را بکنند و در هر صورت، شهید هستند.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6362]‏‏ ‏ ‏ 3102‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 11 / 1361‏

‏‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌، زعیم عالی قدر، مرجع عظیم الشأن، بت شکن‏‎ ‎‏دهر، ابراهیم زمان، آزادمرد جهان، امید مستضعفان، روح خدا، رهبر عالی قدر، فرماندۀ‏‎ ‎‏کل قوا و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، خمینی عزیز‏

‏‏همان طوری که از طریق رسانه های گروهی، اوامر آن حضرت ـ مبنی بر مشارکت‏‎ ‎‏جوانان در جبهه های جنگ حق علیه باطل ـ را دریافت داشتیم، جهت اجرای اوامر‏‎ ‎‏عالی رهبر بزرگوارمان، اعلام آمادگی می نماییم، که تا آخرین قطره قطر‏‏ۀ‏‏ خون‏‎ ‎‏سرخمان و تا آخرین نفسهایمان آماد‏‏ۀ‏‏ جانبازی و فداکاری در سراسر جبهه ها و ثغور‏‎ ‎‏میهن اسلامیمان می باشیم، ولی چون سن مان به حد بلوغ نرسیده، والدینمان اجاز‏‏ۀ‏‎ ‎‏شرکت در جبهه ها را به ما نمی دهند و از طریقی نیز می دانیم که احسان و نیکی و‏‎ ‎‏احترام پدر و مادر امری اجتناب ناپذیر است. لذا شوق فراوان و عشق بی پایان به جهاد‏‎ ‎‏در راه «الله‌»، و نثار جان بر طریق پسندیده و مرگ افتخارآفرین، و اجرای اوامر رهبر‏‎ ‎‏کبیر از یک سو، و نهی پدر و مادر از سوی دیگر، ما را سخت آزرده می نماید. و از آن‏‎ ‎‏حضرت، در این مورد کسب تکلیف می شود. این نامه را یک بار دیگر‏‎ ‎‏هم نوشته بودم.‏

‏‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته، در انتظار نامه پرمحبت شما می باشیم.‏

‏‏بسمه تعالی، شما لازم نیست به جبهه بروید.‏

‏‏[سؤال 6363]‏‏ ‏ ‏ 3103‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 11 / 1361‏

‏‏با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با درود به شهدای صدر اسلام تا‏‎ ‎‏کنون بالاخص شهدای جنگ تحمیلی‏

‏‏رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و ابراهیم زمان و فرمانده کل‏‎ ‎‏قوا و پیر جماران و بت شکن زمان که تمام طاغوتیان را از صحنه برکنار نمودی، به‏
‏‎

‎‏استحضار شما می رسانم که این جانب بر اثر علاقه ای که به جبهه داشتم یک مرتبه به‏‎ ‎‏جبهه رفته ام به عنوان امدادگری و یک ماه در آن جا توانستیم به اسلام خدمت کنیم و‏‎ ‎‏آن موقع برادران رزمنده به ما گفتند شما بروید و به تحصیل ادامه دهید و من هم 15‏‎ ‎‏سال سن دارم و از جهتی پدر و مادری دارم که هر کدام به ترتیب 50 و 32 سال سن‏‎ ‎‏دارند و شغل پدرم کشاورز و شغل مادرم خانه دار می باشد. به من اجازه نمی دهند که‏‎ ‎‏به جبهه بروم و در ضمن می خواهم به اطلاع برسانم که هلال احمر گچساران به ما‏‎ ‎‏اطلاع دادند که جبهه نیاز مبرم به امدادگر دارد، ولی متأسفانه اجازه ندارم و نمی خواهم‏‎ ‎‏که پدر و مادرم از من ناراحت شوند، به همین خاطر نتوانستم بروم. آیا از نظر شرعی‏‎ ‎‏می توانم به جبهه بروم یا نه؟ لطفاً جواب را بدهید.‏

‏‏بسمه تعالی، شما با سنی که دارید به تحصیل ادامه دهید.‏

‏‏[سؤال 6364]‏‏ ‏ ‏ 3104‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مبارک رهبر عظیم الشأن و مرجع عالی قدر شیعیان جهان حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی امام خمینی مدّ ظله العالی، به شرف عرض عالی می رساند:‏

‏‏1. چه می فرمایید دربارۀ نوجوانانی که سنشان 14 سال است و به حد بلوغ‏‎ ‎‏نرسیده اند آیا در رفتن به جبهه اذن پدر شرط است یا خیر؟ اگر شرط نیست اجازه‏‎ ‎‏می فرمایید یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، کسی که به حد بلوغ نرسیده تکلیف ندارد.‏

‏‏2. اگر امام جمعه چیزی از ارکان نماز جمعه را زیاد کند و مأموم در آن زیاده متابعت نکند از امام، باعث‏‎ ‎‏بطلان نماز مأموم هم می شود یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، احتیاط در این مسأله مراعات شود.‏

‏‏3. اگر مبلّغی در دو محل نزدیک هم باشد، مثلاً به فاصلۀ دو فرسخ یا کمتر و در یکی از دو محل‏‎ ‎‏قصد  اقامه کند و در محل دیگر هم منبر برود و بیش از سه ساعت معطل نشود، آیا ضرر به اقامه او‏‎ ‎‏دارد  یا خیر؟‏

‏
‏‎

‎‏بسمه تعالی، اگر از اول قصد دارد که در محل دیگر هم برود در صورتی که قصد رفتن بیش از دو‏‎ ‎‏ساعت در مجموع ده روز داشته باشد مثل این که هر روز بخواهد برود قصد او محقق نشده و‏‎ ‎‏نمازش شکسته است.‏

‏‏4. آیا اجازه می فرمایید یک سوم سهم سادات را مقلدین حضرت عالی بدون اذن به سادات فقیر بدهند‏‎ ‎‏یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، هر کس خودش باید اجازه بگیرد.‏

‏‏5. کسی که حساب سال ندارد، اگر چیزی از او خریداری بشود مثل لباس یا چیزهای دیگر، مشتری‏‎ ‎‏خمس اش را باید بدهد یا خیر؟ و دیگر غذا خوردن در منزلش چه صورت دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر مشتری یا کسی که غذای او را می خورد یقین به بودن خمس در مال مورد‏‎ ‎‏ابتلاء نداشته باشند چیزی بر آن ها نیست.‏

‏‏6. پدر آیا ولایت دارد مثل مال خود در اموال فرزند تصرف کند یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، تصرف پدر در مال فرزند غیر بالغ منوط است به مصلحت فرزند و تصرف او در‏‎ ‎‏مال فرزند بالغ موقوف است به رضایت فرزند.‏

‏‏[سؤال 6365]‏‏ ‏ ‏ 3105‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 10 / 1360‏

‏‏دفتر امام امت، حامی مستضعفان، خمینی بزرگ، با آرزوی طول عمر برای امام‏‎ ‎‏امت، احتراماً با سلام از شما تقاضا می شود که به سؤال ما پاسخ دهید.‏

‏‏آیا کسی که به حد بلوغ نرسیده است و بتواند جنگ کند، می تواند به جبهه های حق‏‎ ‎‏علیه باطل رود. خواهشمندیم که جواب ما را کتباً بنویسید. والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، غیر بالغ لازم نیست به جبهه برود.‏

‏‏[سؤال 6366]‏‏ ‏ ‏ 3106‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 6 / 10 / 1361‏

‏‏حضور حضرت مستطاب آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی ‏

‏‏پس از عرض سلام، سؤال در خصوصِ جبهه رفتن جوانی است که هنوز به پانزده‏‎ ‎‏سال نرسیده است. جبهه رفتن او بدون اجازۀ پدر و مادر یا با اجازه پدر و مادر چه‏
‏‎

‎‏صورت دارد؟ جایز است یا خیر؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، بدون اذن پدر اقدام نکند.‏

‏‏[سؤال 6367]‏‏ ‏ ‏ 3107‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم آیت الله‌ العظمی خمینی ‏

‏‏پس از عرض سلام، سلامتی شما را از درگاه ایزد یکتا خواهانم. به عرض‏‎ ‎‏می رسانم که چندی پیش من نامه ای خدمت شما نوشته بودم و گفته بودم که پسری 15‏‎ ‎‏ساله هستم، که عشق جبهه رفتن در فکرم هست و مادرم راضی نیست که من به جبهه‏‎ ‎‏بروم، پدرم هم چون که مادرم می گوید: راضی نیستم، نمی گذارد که به جبهه بروم. در‏‎ ‎‏ضمن این را هم عرض کنم که مادرم با انقلاب و رهبر آن، خوب نیست و حتی بعضی‏‎ ‎‏وقت ها به دست اندرکاران، بد و بیراه می گوید. ای امام امت لطفاً خواهش می کنم که‏‎ ‎‏هرچه زودتر جواب مرا بفرستید. آخر من چطور می توانم بنشینم، و تماشا کنم که‏‎ ‎‏رفقای من، به جبهه بروند و شهید شوند، درحالی که من در این جا هیچ کاری نکنم.‏‎ ‎‏مادر من حتی راضی نبود و نیست که من در بسیج محل شرکت نمایم. خواهش می کنم‏‎ ‎‏جواب مرا زودتر بفرستید؛ چون من دارم دیوانه می شوم وقتی که می بینم، رفیق من که‏‎ ‎‏کوچک تر از من بوده، توانسته به جبهه رود و وصیت او چنین بوده که ـ ان شاء الله‌ ـ تو‏‎ ‎‏هم بتوانی به جبهه روی. خوب، الآن که این نامه را می نویسم، با عجله هستم؛ چون اگر‏‎ ‎‏پدرم بیاید و ببیند من نامه می نویسم، آن را پاره خواهد کرد. دیگر عرضی نیست.‏

‏‏بسمه تعالی، شما عجالتاً رضایت والدین را تحصیل کنید.‏

‏‏[سؤال 6368]‏‏ ‏ ‏ 3108‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 11 / 2 / 1361‏

‏‏جماران، به دست رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی رسیده، ملاحظه‏‎ ‎‏فرمایید. ضمن عرض سلام به درگاه آن رهبر کبیر، این جانب بسیار بسیار مشتاق دیدار‏
‏‎

‎‏شما هستم و امیدوارم که شما مرا روزی بطلبی، به امید آن روز.‏

‏‏باری، امام عزیزمان، من دلم می خواهد که به جبهه بروم، تا دین خود را به انقلاب‏‎ ‎‏ادا کنم. من کلاس اول راهنمایی هستم و من هر جمعه به نماز جمعه می روم. و من‏‎ ‎‏بسیار به جبهه علاقه دارم، حیف که پدرم اجازه نمی دهد؛ چون یک برادرمان در جبهه‏‎ ‎‏است. البته پدرم مردی بسیار اسلامی شده است، چون در قبل از انقلاب بسیار بد‏‎ ‎‏اخلاق بود، اما بعد از انقلاب ریش گذاشته و اسلامی و بسیار مؤمن شده است. البته‏‎ ‎‏برادرم وقتی که از جبهه برمی گردد، از وضع جبهه برایمان تعریف می کند و تازه یکی از‏‎ ‎‏فامیل هایمان امام زمان را دیده بود. دیگر شما را خسته نمی کنم فقط اگر این نامۀ من به‏‎ ‎‏دست شما رسید، جواب آن را بنویسید، چون من می خواهم آن را داشته باشم چون‏‎ ‎‏من سرباز روح الله‌ هستم.‏

‏‏بسمه تعالی، در فرض سؤال، مراعات رضایت پدر را بنمایید ـ ان شاء الله‌ ـ‏‎ ‎‏مأجور هستید.‏

‏‏[سؤال 6369]‏‏ ‏ ‏ 3109‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏1. آیا پسری که به سن بلوغ نرسیده باشد می تواند در جبهه ها شرکت نماید یا خیر؟‏

‏‏2. آیا پسری که به سن بلوغ رسیده و یا نرسیده، بدون رضایت پدر و مادر می تواند‏‎ ‎‏در جبهه شرکت نماید یا خیر؟ و رضایت والدین در این عمل شرط است یا خیر؟ و در‏‎ ‎‏صورت رضایت یکی از والدین و رضایت نداشتن دیگری، امر کدام یک بر فرزند،‏‎ ‎‏واجب و لازم است؟ حکم آن را بیان فرمایید، که محل حاجت است.‏

‏‏خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه بر بالغین،‏‎ ‎‏واجب است و رضایت والدین، شرط نیست و بر غیر بالغ، واجب نیست‏‎ ‎‏ولو با اجازۀ ولی شرعی اقدام نماید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6370]‏‏ ‏ ‏ 3110‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم آیت الله‌ العظمی امام خمینی ‏

‏‏این جانب از دانش آموزان متعهد و معتقد به اسلام راستین تهران هستم، این جانب‏‎ ‎‏پس از اتمام سال تحصیلی 60 ـ61 تصمیم عزیمت به جبهه را گرفتم تا مگر بتوانم‏‎ ‎‏کمکی هرچند کوچک به اسلام نمایم؛ ولی از همان اوان که این حرف از دهانم خارج‏‎ ‎‏شد، با مخالفت شدید پدر و مادرم روبه رو گشتم و از قرار معلوم، اولیائم علت‏‎ ‎‏مخالفت خود را کوچک بودن من برای جنگ می دانند و معتقدند که برای من که در‏‎ ‎‏سال دوم دبیرستان تحصیل می کنم، این امر ـ یعنی جنگ ـ زود است. در حالی که من‏‎ ‎‏بارها از جناب عالی شنیدم که فرمودید: به جبهه ها بروید. حال عاجزانه از حضور‏‎ ‎‏جناب عالی خواستارم که با پاسخی که برای این جانب ارسال می دارید، وظیفۀ حقیر‏‎ ‎‏را  در مورد این امر مهم بیان کنید و همچنین از حضورتان خواهشمندم که وظیفۀ پدر‏‎ ‎‏و  مادرم را نیز مرقوم دارید تا مگر به لطف حق تعالی، رضایت اولیای خویش را‏‎ ‎‏جلب  کنم.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر به حد بلوغ شرعی رسیده اید، در صورت نیاز جبهه به نیرو‏‎ ‎‏رضایت والدین شرط نیست؛ ولی اگر هنوز بالغ نشده اید، رفتن به جبهه بر‏‎ ‎‏شما واجب نیست.‏

‏‏[سؤال 6371]‏‏ ‏ ‏ 3111‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏خدمت حضرت آیت الله‌ امام خمینی، با سلام گرم و صمیمانه به رهبر کبیر انقلاب،‏‎ ‎‏امام خمینی ‏

‏‏من خیلی خیلی دوست دارم که به جبهۀ حق علیه باطل بروم و با دشمن سرزمین‏‎ ‎‏اسلامی خود بجنگم، ولی پدر و مادر من می گویند سن تو از دوازده سال بیشتر نیست‏
‏‎

‎‏حالا شما بفرمایید که آیا من به جبهۀ خونین اسلام بروم یا نروم؟‏

‏‏بسمه تعالی، بر غیر بالغین شرکت در جبهه واجب نیست.‏

‏‏[سؤال 6372]‏‏ ‏ ‏ 3112‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 6 / 1361‏

‏‏حضور مبارک رهبر جلیل القدر انقلاب اسلامی، امام خمینی، مدّ ظله‏

‏‏این جانب دانشجوی سال دوم مهندسی مواد دانشگاه شیراز می باشم، و بعد از‏‎ ‎‏تعطیلی دانشگاه ها در آموزش و پرورش به تدریس اشتغال داشته ام. نمرات‏‎ ‎‏دانشگاهی این جانب ـ بعون الله‌ تعالی ـ بسیار خوب شد و در سطح بهترین دانشجوها‏‎ ‎‏قرار گرفت. ضمناً بعد از تعطیلی دانشگاه ها، سعی کرده ام در اکثر نمازهای جماعت‏‎ ‎‏شرکت نمایم. از امام جماعت پرسیدم که تکلیف بنده در مورد رفتن به جبهه و یا‏‎ ‎‏ماندن و ادام‏‏ۀ‏‏ تحصیل ـ که بلکه ان شاء الله‌ در آیند‏‏ۀ‏‏ نزدیک برای جامعه اسلامی مفید‏‎ ‎‏باشم ـ چیست؟ ایشان فرمودند که اگر‏‎ ‎‏شما بمانید و ادام‏‏ۀ‏‏ تحصیل بدهید، بهتر است و‏‎ ‎‏نیروی کافی هم اکنون در جبهه ها هست. از طرف دیگر، پدر و مادرم با رفتن من به‏‎ ‎‏جبهه مخالفند و ناراحتی می نمایند. لذا مصدع اوقات شریف شده ام و از حضرت عالی‏‎ ‎‏ـ ادام الله‌ ظلّکم علی رؤوس المسلمین ـ استفتا می نمایم ـ ضمناً از بارگاه حضرت‏‎ ‎‏احدیت بخواهید که خداوند به این جانب توفیق عمل به فتوای شریف را بدهد ـ که آیا‏‎ ‎‏بنده به جبهه بروم یا نه؟‏

‏‏بسمه تعالی، مادام که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهه واجب‏‎ ‎‏است و اجازۀ والدین شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6373]‏‏ ‏ ‏ 3113‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 5 / 1361‏

‏‏پس از عرض سلام، حضور شما برادران خدمتگزار، توفیق خدمت روزافزون شما‏‎ ‎‏را تحت عنایات ولی عصر، أرواحنا له الفداء از درگاه باری تعالی خواستارم.‏

‏
‏‎

‎‏همان طور که مستحضرید، اخیراً امام طی پیامی، دفاع از مرزهای اسلامی و جنگ‏‎ ‎‏علیه نیروهای مزدور صدام بعثی را تکلیف شرعی و وظیفۀ میهنی تعیین فرمودند؛ که‏‎ ‎‏پس از آن، موج سؤال ها در ذهن مخلصِ عدۀ کثیری از جوانان ـ که این جانب نیز با‏‎ ‎‏آنان در تماسم ـ در رابطه با این حکم برانگیخته شد و از آن جا که به جز بعضی مقامات‏‎ ‎‏مملکتی که اشاره ای مختصر به کم و کیف شرعی این حکم نمودند، از ناحیه شخص و‏‎ ‎‏یا مقام معتبر دیگری، پاسخی در صدد ظاهر ساختن تمام جوانب امر و زدودن شبهات‏‎ ‎‏و مبهمات برخاسته از عدم آگاهی بر تمام زوایا و شرایط شنیده نشد، بیم این می رود‏‎ ‎‏که این تشنگی کم کم میل به رکود و سستی گذارد. بنابراین متمنّی است در عین سادگی‏‎ ‎‏و در اسرع وقت و با احتراز از مقدمه و موخرۀ اضافی، به سؤالات ذیل پاسخ دهید، تا‏‎ ‎‏ان شاء الله‌ رهنمونی دیگر بر سبیل هدایت باشد.‏

‏‏الف. آیا افرادی که در وضع کنونی جامعه، مسئولیت های تثبیت شده و منظم و یا‏‎ ‎‏غیر  مشخص و متغیر، مانند مسئولیت های فرهنگی در مساجد و یا انجمن های اسلامی‏‎ ‎‏و یا بسیج مستضعفین و به عبارت کلی تر، لیاقت و کارایی خوبی برای تقبل‏‎ ‎‏مسئولیت ها در آینده دارند و یا مثل دیپلمه های متدین که باید خود را برای ورود به‏‎ ‎‏سنگر دانشگاه آماده‏‎ ‎‏نمایند، با صدور این حکم چه وظیفه ای دارا می شوند؟‏

‏‏ب. حکم امام چه صورتی از اشکال متفاوت احکام را دارد؟‏

‏‏ج. اگر پاسخ دو قسمت مذکور، دال بر ضرورت رفتن جوانان به جبهه ها می باشد،‏‎ ‎‏آیا اگر این عمل موجب وارد آمدن ضرر جانی به والدین و یا ضرر به امرار معاش و‏‎ ‎‏اقتصاد خانواده محسوب شود، حکم به قوت خود باقی است؟ ‏

‏‏از درگاه خدای تبارک و تعالی، طول عمر آن رهبر عظیم الشأن اسلام و مسلمین، و‏‎ ‎‏پیروزی ملت شهادت طلب کشور اسلامی ایران را خواستار است. ‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، حضور در جبهه واجب‏‎ ‎‏است و اذن والدین شرط نیست. ‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6374]‏‏ ‏ ‏ 3114‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 5 / 1361‏

‏‏حضور محترم امام خمینی، مدّ ظله العالی ‏

‏‏پس از عرض درود و سلام، از جناب عالی استدعا دارم به سؤالی که برایم پیش‏‎ ‎‏آمده جواب دهید.‏

‏‏من می خواهم به جبهه بروم، اما مادرم می گوید: اگر خبر شهادتت را برایم بیاورند‏‎ ‎‏من نمی توانم تحمل کنم و ممکن است سکته کنم؛ و پدرم هم می گوید: من به طور‏‎ ‎‏کامل راضی هستم، اما اگر مادرت بمیرد، من با بچه های کوچک چه کنم؟ اگر به جبهه‏‎ ‎‏بروم و شهید شوم، برای من مسئولیتی نخواهد داشت؟ باید به اطلاع برسانم که خودم‏‎ ‎‏خیلی مایل به جبهه رفتن می باشم.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن جبهه واجب است‏‎ ‎‏و اجازۀ والدین شرط نیست، مگر آن که شرکت در جبهه، موجب خطر‏‎ ‎‏جانی برای پدر یا مادر باشد. ‏

‏‏[سؤال 6375]‏‏ ‏ ‏ 3115‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ بیست و ششم رمضان 1401 ق‏

‏‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏‏با آرزوی سلامتی و طول عمر برای رهبر بزرگ انقلاب، از حضور مبارک شما‏‎ ‎‏سؤالی دارم که خواهشمندم مرحمت فرموده و تکلیف شرعی را روشن فرمایید.‏

‏‏این جانب دانشجوی سال آخر دانشگاه و تنها فرزند ذکور خانواده و تنها اولاد پسر‏‎ ‎‏در تمام فامیل هستم؛ یعنی عمو و عمه و دایی و خاله های من هیچ کدام دارای فرزند‏‎ ‎‏پسر نیستند. مدت دو سال تعطیلی دانشگاه را در کمک به نهادهای انقلابی و تدریس و‏‎ ‎‏سوادآموزی در شهرمان گذرانده ام. اکنون که تکلیف شرعی شده که به جبهه برویم‏‎ ‎‏رفتم و برای جبهه ثبت نام کرده ام، ولی پدر و مادرم شدیداً مخالف این امر بوده و ‏‎ ‎

‏
‏‎

‎‏اجازه می دهند و فامیل هم ناراضی هستند و دائماً ابراز مخالفت می کنند. البته آن ها ‏‎ ‎‏هم مسلمان و هم معتقدند؛ و مادرم هم دارای ناراحتی قلبی شدیدی است که در ‏‎ ‎‏صورت ترک وی احتمالاً سکته می کند و پدر و مادرم فعلاً فرزند دیگری هم ندارند. ‏‎ ‎‏آیا مجاز هستم بدون توجه به ضجّه و ناله های فامیل و والدین به جبهه‏‎ ‎‏بروم یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، تا موقعی که جبهه ها نیاز به نیرو دارند، شرکت در جبهه‏‎ ‎‏واجب است و اذن والدین شرط نیست. ‏

‏‏[سؤال 6376]‏‏ ‏ ‏ 3116‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 5 / 1361‏

‏‏با درود بر قلب تپندۀ امت اسلام و با درود بر شهیدان و مبارزان در جبهه های نبرد‏‎ ‎‏حق علیه باطل‏

‏‏جوانی هستم بیست ساله که علاقۀ زیادی به شرکت در جنگ داشته و دارم، ولی تا‏‎ ‎‏به حال پدر و مادرم به شدت مخالفت کرده اند. لازم به گفتن است که من تنها فرزند‏‎ ‎‏خانواده هستم و هیچ برادر و خواهری ندارم. پدر و مادرم هم به دلیل این که فرزند‏‎ ‎‏دیگری ندارند و نمی توانند بچه دار شوند، با رفتن من به جبهه مخالفت می کنند. البته‏‎ ‎‏من می توانم بدون اجازۀ آن ها و به زور بروم و چند دفعه هم به این فکر افتادم، ولی‏‎ ‎‏بعد فکر کردم شاید رفتن من از نظر شرعی اشکال داشته باشد و در قیامت مورد‏‎ ‎‏بازخواست قرار گیرم. اکنون در سرگردانی و بلاتکلیفی خورد کننده ای فرو رفته ام و‏‎ ‎‏نمی دانم چه کار کنم؟ آیا بدون اجازه و در حالت ناراحتی پدر و مادرم بروم یا این که‏‎ ‎‏سعی کنم در پشت جبهه و محل زندگی فعالیت کنم؟ ضمناً احتمال این هم هست که با‏‎ ‎‏رفتن من به جبهه، خانوادۀ سه نفریمان از هم متلاشی شود. من تسلیم دستور شرع‏‎ ‎‏هستم. هرچه که شرع و ولایت فقیه دستور دهد، حاضرم انجام دهم. از رهبر کبیر‏‎ ‎‏انقلاب تقاضا می کنم تکلیف مرا روشن کنند و مرا راهنمایی کنند. والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، تا موقعی که جبهه ها نیاز به نیرو دارند، اجازۀ والدین شرط‏‎ ‎‏نیست.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6377]‏‏ ‏ ‏ 3117‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏با شکرگزاری به درگه احدیت و عرض سلام حضور امام امت، مرجع عالی قدر‏‎ ‎‏شیعیان جهان امام خمینی و کارکنان صدیق دفتر امام‏

‏‏محترماً به عرض شما می رسانم: این جانب دارای مدرک تحصیلی دیپلم، فارغ‏‎ ‎‏التحصیل 1361، با تاریخ تولد 1342 که دوست دار شرکت در جبهه حق علیه باطل‏‎ ‎‏می باشم. تنها فرزند پسر یک خانواده هستم که پدر و مادرم علاقۀ زیادی به من دارند‏‎ ‎‏و مرا با هزاران زحمت به مدرسه و دبیرستان فرستاده اند تا در پیری عصای دست‏‎ ‎‏ایشان باشم و تنها امیدشان به من است. مادر مریض من وقتی صحبت رفتن به جبهه‏‎ ‎‏پیش می آید گریه کرده و می گوید: نمی گذارم به جبهه بروی، مگر مرا زنده به گور کرده‏‎ ‎‏بعد به جبهه بروی. از شما می خواهم که تکلیف شرعی مرا با مطالبی که به عرض شما‏‎ ‎‏رسید معین فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، به مراکز اعزام نیرو مراجعه نمایید، اگر حضور شما را در‏‎ ‎‏جبهه لازم ندانستند، رفتن به جبهه بر شما واجب نیست.‏

‏‏[سؤال 6378]‏‏ ‏ ‏ 3118‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 3 / 1361‏

‏‏پدرم سد بزرگی در مقابل اعمال انقلابی من به شمار می رود، از شما تقاضا دارم‏‎ ‎‏روشن فرمایید از پدرم اطاعت کنم یا بدون رضایت او دوباره به جبهه حق بروم. ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه بر شما متعین نشده رضایت پدر را تحصیل‏‎ ‎‏نمایید.‏

‏‏[سؤال 6379]‏‏ ‏ ‏ 3119‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم رئیس دفتر امام خمینی دامت برکاته ‏

‏‏در پی فرمان امام امت مبنی بر این که جوان ها به جبهه بروند و کار را یکسره کنند و‏
‏‎

‎‏این امر یک واجب کفایی است، من که یک جوان 17 ساله هستم و دوره های نظامی را‏‎ ‎‏در بسیج دانش آموزی با پول بیت المال برای یک همچنین موقعی دیده ام، تا به حال سه‏‎ ‎‏بار برای اعزام به جبهه ها به مسئولین مراجعه کرده ام و آنان از من خواسته اند که به‏‎ ‎‏جبهه بروم، ولی پدرم موافقت نکرده و من از این که در این وضع هستم عذاب می کشم‏‎ ‎‏و چون من و خانواده ام از امام تقلید می کنیم، خواهشمند است از امام سؤال کنید که آیا‏‎ ‎‏من بدون رضایت پدرم می توانم به جبهه بروم و مسئولیت شرعی ندارم؟ خواهشمند‏‎ ‎‏است از امام سؤال کنید. چون این یک مسأله شخصی است نمی خواهم از بیت المال‏‎ ‎‏مسلمین برای خرید پاکت و تمبر نامه برای جواب استفاده شود و حالا من این پول را‏‎ ‎‏فرستاده ام. والسلام علی من اتبع الهدی‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نظر مسئولین مربوطه دارد، اگر با تشخیص‏‎ ‎‏آنان  نیازی به شما نباشد می توانید نروید و رضایت پدر خود را تحصیل‏‎ ‎‏کنید.‏

‏‏[سؤال 6380]‏‏ ‏ ‏ 3120‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 1 / 1361‏

‏‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران و‏‎ ‎‏تسکین دهنده و نشانه و نمایندۀ امام زمان (عج) و نایب برحق او رهبر عزیز انقلاب و‏‎ ‎‏بت شکن عصر. ‏

‏‏در این موقعیت حساس که رزمندگان جان بر کف انقلابمان ایثارگرانه در‏‎ ‎‏جبهه های حق علیه باطل به پیکار با مزدوران بعث و امریکای جهانخوار و عوامل‏‎ ‎‏خارجی آن در مرزهای سرزمین مان به خاطر خدا و جمهوری اسلامی مبارزۀ بی امان‏‎ ‎‏دارند و همین طور برادران پاسدار و بسیج عزیزمان با عوامل داخلی و ستون پنجم در‏‎ ‎‏داخل کشورمان با این جغدهایی که در دل سیاه شب قصد ایجاد دلهره  و تهدید و‏‎ ‎‏وحشت را دارند به مبارزه پرداخته و همچنان دلیرانه با ایثار خون خود در تلاش و‏
‏‎

‎‏مجاهدت هستند، من هم مانند دیگر جوانان مسلمان و مبارز ایران دوست دارم که از‏‎ ‎‏این زندان جسم راهی پیدا کنم و در صف دیگر برادران عزیز و با آن ها علیه باطل به‏‎ ‎‏مبارزه بپردازم. دوست دارم مانند برادران بسیج در دل سیاه شب به پاسداری از‏‎ ‎‏خون  شهیدانمان بپردازم و دلیرانه در مرزهای اسلام علیه بیگانگان و از خدا‏‎ ‎‏بی خبران  به مبارزه بپردازم، ولی افسوس و صد افسوس که در این راه تنها یک سد‏‎ ‎‏وجود دارد و آن پدر ومادر عزیزم هستند که راضی نیستند یک لحظه از آن ها دور شوم‏‎ ‎‏و در لباس عزیز پاسداری و بسیجی به اسلام و راه خدا خدمت کنم و هم اکنون از شما‏‎ ‎‏نوید دهنده پیروزی تقاضا می کنم سریعاً بفرمایید که چارۀ من چیست؟ باید چه کار‏‎ ‎‏کنم؟ آیا حرف پدر و مادرم را اطاعت کنم و خودم قطره قطره چون شمع در حال‏‎ ‎‏سوختن بسوزم و نابود شوم؟ خدایا همه چیز را هم اکنون در این نامه بیان کردم و هم‏‎ ‎‏اکنون از رهبر عزیزم تقاضای عاجزانه دارم که راه را در این زمینه روشن بفرمایند و‏‎ ‎‏دیگر نکته ای باقی نمی ماند، مگر این که امام عزیزم هرچه زودتر به این سؤال من‏‎ ‎‏پاسخ  بدهند.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه یا عضویت در سپاه و بسیج بر شما لازم و‏‎ ‎‏متعیّن نشده و موجب اذیت پدر و مادر شما است، مراعات حال ایشان را‏‎ ‎‏بکنید.‏

‏‏[سؤال 6381]‏‏ ‏ ‏ 3121‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مبارک امام خمینی ارواحنا له الفداء راجع به این که آیا داوطلب شدن جهت‏‎ ‎‏اعزام به جبهه موکول به اذن پدر یا مادر یا هر دوی آن ها هست یا هیچکدام؟ ‏

‏‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن شما به جبهه متعیّن نشده، رضایت والدین را‏‎ ‎‏تحصیل نمایید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6382]‏‏ ‏ ‏ 3122‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 3 / 1361‏

‏‏خدمت زحمت کشان دفتر امام خمینی دام ظله العالی ‏

‏‏خواهشمند است نظر امام را در مورد جوان به حد بلوغ رسیده ای که تحت کفالت‏‎ ‎‏پدر و مادر است و قصد اعزام به جبهه های نبرد حق علیه باطل بعد از اتمام تحصیل‏‎ ‎‏دارد را از نظر اجازه پدر و مادر، برای این جانب بنویسید تا تکلیف شرعی را به انجام‏‎ ‎‏برسانم.‏

‏‏پیروزی ملت شهادت طلب کشور اسلامی ایران را خواستار است. ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر داوطلب می رود رضایت ایشان را تحصیل کند.‏

‏‏[سؤال 6383]‏‏ ‏ ‏ 3123‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 2 / 1361‏

‏‏با درود به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی و سلام بر شهیدان گرانقدر و با سلام بر‏‎ ‎‏همۀ شما زحمت کشان راه خدا. دو سال از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی‏‎ ‎‏می گذرد و طی این دو سال جوانان بیشمار در راه دفاع از اسلام و میهن اسلامی‏‎ ‎‏خویش شجاعانه جان باختند، ولی من در عرض این دو سال فرصت رفتن به جبهه یا‏‎ ‎‏بهتر بگویم اجازۀ رفتن را نداشتم و ندارم؛ زیرا که پدر و مادرم اجازه نمی دهند، ولی‏‎ ‎‏من برای این که آن ها را راضی کنم به وزارت بهداری رفتم و قرار شد از طرف وزارت‏‎ ‎‏بهداری یا به عنوان راننده آمبولانس و یا به عنوان بهیار به جبهه بروم، ولی باز هم پدرم‏‎ ‎‏مخالفت کردند. من هر روز به آن ها عکس شهیدان محله را نشان می دهم و می گویم‏‎ ‎‏که پدر و مادر باید از چهار پسر شما که به حد بلوغ رسیده اند لااقل یکی در جبهه باشد‏‎ ‎‏ولی باز هم جواب منفی می دهند. من که دیپلم طبیعی دارم و دوره بهداری را‏‎ ‎‏گذرانده ام لااقل باید در پشت سنگر به عنوان امدادگر و بهیار خدمت کنم تا این که‏‎ ‎‏کمکی کرده باشم و چون تقلید از رهبر کبیر انقلاب می کنم خواستم نظر ایشان را در‏
‏‎

‎‏این مورد بدانم. با سپاس فراوان.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از نظر مقررات، رفتن به جبهه بر شما لازم نشده و موجب‏‎ ‎‏اذیت پدر و مادر است رضایت ایشان را تحصیل نمایید.‏

‏‏[سؤال 6384]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 381‏

‏‏7. من خودم مدت زیادی است از تقریباً یک سال قبل از جنگ در شهر دزفول‏‎ ‎‏نگهبانی می دادم و تا قبل از باز شدن مدارس سال 60 ـ 61 تمام وقت جبهه بودم، ولی‏‎ ‎‏از وقتی که حمله های بستان و فتح المبین می خواستند شروع بشوند و تقاضای نیرو‏‎ ‎‏کردند من مایل بودم به جبهه بروم، ولی مادرم از این کار جلوگیری می کردند. ولی قبل‏‎ ‎‏از حمله ها راضی به جبهه رفتن بودند، آیا می توانم بر خلاف رضایت پدر و مادرم به‏‎ ‎‏جبهه بروم و در حمله شرکت کنم، یا باید آن ها را راضی کنم و در ضمن نامزد هم دارم‏‎ ‎‏و خانوادۀ نامزدم نیز از رفتن من به جبهه الآن جلوگیری می کنند. در صورتی که من از‏‎ ‎‏صمیم قلب دوست دارم الآن به جبهه بروم تکلیف من چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر داوطلب هستید طوری عمل کنید که موجب اذیت پدر و‏‎ ‎‏مادر نشوید.‏

‏‏[سؤال 6385]‏‏ ‏ ‏ 3124‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏این جانب دارای همسر و سه فرزند کوچک می باشم که همراه با خانواده پدرم که‏‎ ‎‏عبارتند از پدر و مادرم و دو برادر کوچک که نه ساله و 12 ساله و محصل می باشند و‏‎ ‎‏خانوادۀ برادرم با همسرش، با هم زندگی مشترکی داریم.‏

‏‏پدرم تقریباً درآمد مشخصی ندارد و برادرم با کار در مقدار زمینی که پدرم دارد به‏‎ ‎‏تنهایی قادر به تهیّه خرج زندگی مشترکمان نمی باشد، این جانب به یاری خداوند در‏‎ ‎‏رتق و فتق امور زندگی مشترکمان مؤثر هستم و علاقه مند به شرکت در جنگ علیه کفر‏‎ ‎‏صدامی هم هستم، همسرم موافق است، پدر و مادرم شدیداً مخالفت می نمایند. مدتی‏
‏‎

‎‏است در این فکر هستم که وظیفه شرعی خود را انجام دهم، نمی دانم به مخالفت‏‎ ‎‏والدینم وقعی نگذاشته و به جبهه بروم، یا برای امرار معاش در کنار پدر و مادرم بمانم،‏‎ ‎‏خواهشمند است وضعیت رفتن و نرفتنم به جبهه را مطابق فتوای امام به این جانب‏‎ ‎‏ابلاغ فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، رفتن به جبهه اگر بر شما متعیّن نشده و موجب اذیت والدین‏‎ ‎‏می شود باید رضایت آن ها را جلب نمایید.‏

‏‏[سؤال 6386]‏‏ ‏ ‏ 3125‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏درود و سلام به رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و امید‏‎ ‎‏مستضعفان جهان لطفاً به دو سؤال ذیل جواب مرحمت فرمایید.‏

‏‏1. من یکی از سربازان شما هستم و می خواهم ندای هل من ناصر ینصرنی شما‏‎ ‎‏رهبر انقلاب را پاسخ دهم و به جبهه حق علیه باطل وارد شوم و در راه خدا و پیشبرد‏‎ ‎‏اسلام و مملکت اسلام جهاد و با دشمنان اسلام و مسلمین جهان به جنگ و ستیز‏‎ ‎‏بپردازم، اما پدر و مادر من به این امر راضی نیستند چون که من هشت تا خواهر دارم و‏‎ ‎‏برادری هم ندارم و یک پدر و مادر سالم دارم که مادرم قالی می بافد و پدرم هم کارگر‏‎ ‎‏است و فقط من یک پسر را دارند و من هم می خواهم در این جهاد فی سبیل الله‌‏‎ ‎‏شرکت کنم و کمک خودم را به اسلام و مسلمین جهان کرده باشم، من دورۀ بسیج را‏‎ ‎‏هم به آخر رسانیده ام و آماده هستم که به جبهه نبرد بروم، شما یک لطفی کنید و جواب‏‎ ‎‏نامه مرا بنویسید که تکلیف بنده چیست، آیا می توانم در جبهه شرکت کنم یا‏‎ ‎‏نمی توانم؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از نظر مقررات رفتن به جبهه بر شما لازم نشده و موجب‏‎ ‎‏اذیّت پدر و مادر است تحصیل رضایت ایشان را بنمایید.‏

‏‏2. اگر کسی نعوذبالله‌ با یک حیوان حلال گوشت نزدیکی کند و این حیوان بزاید آیا می تواند از شیر این‏
‏‎

‎‏حیوان استفاده کند یا نه؟ خیلی متشکرم امیدوارم که به زودی زود جواب نامۀ سرباز خودت را‏‎ ‎‏بفرستی. خداحافظ شما ‏

‏‏بسمه تعالی، در فرض مذکور حیوان و شیر آن حرام هستند.‏

‏‏[سؤال 6387]‏‏ ‏ ‏ 3126‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم آیت الله‌ خمینی، سلام عرض می کنم. امیدوارم حال شما خوب‏‎ ‎‏باشد، پس از عرض سلام می خواستم بگویم که تا به حال من دو نامه نوشته ام و جواب‏‎ ‎‏آن را نفرستاده اند و اصلاً خبری هم نشده و الآن این نامه سوم است که می نویسم،‏‎ ‎‏امیدوارم که جوابش هرچه زودتر و خیلی فوری به دست من برسد.‏

‏‏من جوانی 16 ساله هستم و عشق جبهه رفتن به سرم زده و همیشه به یاد جبهه های‏‎ ‎‏جنگ هستم و خیلی دلم می خواهد که به جبهه بروم و در آن جا برای کشورم خدمت‏‎ ‎‏کنم. همسالان من و رفقای من همه به جبهه رفته اند، اما من نتوانسته ام.‏

‏‏شما در مجلّه پاسدار اسلام گفته بودید که اگر فردی جزو ارگان ارتش نباشد و‏‎ ‎‏خواسته باشد به جبهه برود رضایت والدین معتبر نیست، ولی تا جبهه بر آن ها لازم‏‎ ‎‏نشده بهتر است که موجب اذیّت ایشان نشوید. من می خواستم ببینم که آیا این گفته‏‎ ‎‏شما شامل حال من هم می شود یا خیر؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از نظر مقررات رفتن به جبهه بر شما لازم نشده و موجب‏‎ ‎‏اذیّت پدر و مادر است، رضایتشان را تحصیل نمایید.‏

‏‏[سؤال 6388]‏‏ ‏ ‏ 3127‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 1361‏

‏‏حضور محترم رهبر انقلاب اسلامی و مرجع شیعیان جهان، امام خمینی‏

‏‏سلامٌ علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏پدری مریض و دو برادر و یک خواهر بزرگ تر از خود دارم، و خود طلبه هستم، و‏
‏‎

‎‏پیش از آن در خدمت بسیج سپاه، دو دورۀ آموزشی و یک دورۀ رزم انفرادی دیده ام.‏‎ ‎‏عرضم این است که پول بیت المال خرجم شده و یک سال است که در خدمت‏‎ ‎‏آموزش و پرورش، مسئول امور تربیتی یکی از مدارس و معلم دینی و اجتماعی و‏‎ ‎‏قرآن هستم. در تمامی مدت جنگ تحمیلی، از شروع تا به حال همیشه مشتاق نبرد با‏‎ ‎‏کفار برای رضای خدا بوده ام، اما در دو راهی خواندن درس و رفتن به جبهه گیر‏‎ ‎‏کرده ام و تکلیف شرعی خود را نمی دانم. با آن که می بینم بسیاری از مسئولین که در‏‎ ‎‏پست هایی هستند به جبهه رفته و بعضی از آن ها به درجۀ رفیع شهادت نائل می آیند،‏‎ ‎‏بر من ثقیل است که به خود بگویم فعلاً احتیاج در ماندن من است، به خصوص در‏‎ ‎‏رابطه با درگیری مسلمین با کفر جهانی و مبارزه با صهیونیزم.‏

‏‏اماما! از شما ـ که مرجع و رهبر من هستید ـ استفتا بر چگونگی تکلیفم می خواهم و‏‎ ‎‏این در حالی است که شور و عشق درونی ام به حدی رسیده که می دانم پیرو نفسم‏‎ ‎‏نیستم و باز این شور و عشق جهاد فی سبیل الله‌ در حالی است که علائم ظهور‏‎ ‎‏حضرت ولی عصر (عج) آن طور که گفته اند ان شاء الله‌ مشهود و نزدیک است و من‏‎ ‎‏می خواهم در پیشگاه اقدس الهی و در مقابل پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و دیگر‏‎ ‎‏ائمه علیهم السلام و ملائکه، روسیاه و خجل نباشم. من نمی دانم تکلیف من در جبه‏‏ۀ‏‏ جنگ‏‎ ‎‏است و یا در جبه‏‏ۀ‏‏ قلم و فراگیری علم و معرفت الهی.‏

‏‏در ضمن، خانواده ام بحمدالله‌ مخالفتی با رفتن من ندارند، جز پدرم که جهت‏‎ ‎‏مریضی اش کمی مخالفت می کند. ‏

‏‏من تابع و منتظر حکم شما هستم و اگر احتمالاً جواب شما نیز میانه است،‏‎ ‎‏خواهش می کنم استخاره ای نمایید و جواب استخاره را برایم بنویسید (نیتم را کرده ام) ‏

‏‏امید فراوان دارم طلب مغفرت گناهانم را از خداوند غفور بنمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه بر شما از نظر مقررات لازم نشده و موجب‏‎ ‎‏اذیت پدر است، تحصیل رضایت او را بنمایید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6389]‏‏ ‏ ‏ 3128‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 3 / 1361‏

‏‏حضور امام بزرگوار، رهبر عظیم الشأن اسلام، حضرت امام خمینی، روحی له‏‎ ‎‏الفداء، سلام علیکم‏

‏‏از خداوند متعال، طول عمر برای آن رهبر کبیر و نصرت برای اسلام و مسلمین‏‎ ‎‏خواهانم و امیدوارم که تا ظهور حضرت مهدی، امام عصر (عج) وجود پر برکت آن‏‎ ‎‏امام عزیز را بر سر ما مستدام بدارد. و از خداوند عز و جلّ می طلبم که مسلمین را‏‎ ‎‏هرچه زودتر به دست پرتوان حزب الله‌ در تمامی سرزمین های اسلامی نجات دهد و‏‎ ‎‏مستضعفین تاریخ را برای همیشه زیر چتر توحید بیاورد و مستکبرین و متجاوزین‏‎ ‎‏جنایتکار را از صفحۀ روزگار براندازد. ان شاء الله‌‏

‏‏اماما این جانب یکی از دانشجویان تربیت معلم همدان، اهل یکی از روستاهای‏‎ ‎‏خرم آباد لرستان می باشم. چون تا قبل از آمدن به تربیت معلم، در سپاه پاسداران‏‎ ‎‏خرم آباد مشغول خدمت بودم، الآن که در تربیت معلم هستم، در یک ناراحتی روحی‏‎ ‎‏به سر می برم که امیدوارم رهنمونم فرمایید.‏

‏‏اولاً: این که فکر می کنم در تربیت معلم بمانم یا به سپاه بازگردم؟‏

‏‏ثانیاً: با توجه به جنگ ایران و عراق و صهیونیست، علاقۀ شدید دارم که در دو ماه‏‎ ‎‏تعطیلی تابستان در کنار برادران رزمنده باشم، آیا اجازۀ پدر و مادر الزامی است؟‏

‏‏ثالثاً: از نظر ولایت و رهبری جناب عالی این اجازه را دارم که به جبهه بروم؟‏‎ ‎‏(با  توجه به علاقۀ شدیدی که دارم و احساس راحت روحی که فکر می کنم در‏‎ ‎‏آن جا  دارم).‏

‏‏بسمه تعالی، انتخاب بر اساس تشخیص اهمیت، موکول به نظر خودتان‏‎ ‎‏است؛ و چنانچه رفتن به جبهه بر شما متعین نشده و موجب اذیت والدین‏‎ ‎‏می شود، باید تحصیل رضایت نمایید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6390]‏‏ ‏ ‏ 3129‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏سلام حضور محترم رهبر کبیر انقلاب اسلامی‏

‏‏احتراماً؛ به عرض می رسانم: که هدف از نوشتن نامه این است که من مشکلی دارم‏‎ ‎‏که شاید شما بتوانید مشکل مرا حل کنید. موضوع این است که من مدتی است که به‏‎ ‎‏پدر و مادرم می گویم که مرا به جبهه بفرستید، ولی آن ها اجازه نمی دهند؛ و بدون اجازۀ‏‎ ‎‏پدر و مادر هم که نمی شود رفت. آن ها می گویند که ما این جا به کمک تو احتیاج داریم؛‏‎ ‎‏ولی من می بینم که لازم نیست در یک دکان، هم من و هم پدرم باشیم. اولاً که پدرم آن‏‎ ‎‏قدر پیر و فرسوده نشده که نتواند کار کند؛ اگر من نباشم، پدرم می تواند خرج خانواده‏‎ ‎‏را از دکان در بیاورد. ثانیاً ما که مزرعه ای آن چنان نداریم که حتماً وجود من در آن جا‏‎ ‎‏لازم باشد و بعدش هم من دو برادر دارم که آن ها می توانند به جای من به آن ها کمک‏‎ ‎‏کنند؛ ولی آن ها باز هم می گویند که نباید بروی. من می گویم چرا هم سن های من‏‎ ‎‏بروند، ولی من نروم؟! مگر آن ها برای پدر و مادرشان عزیز نبودند؟! مگر پدر و مادر‏‎ ‎‏آن ها به کمک آن ها احتیاج نداشتند؟! ولی آن ها در جبهه هستند، و من در محلمان. لذا‏‎ ‎‏با عرض پوزش فراوان، از شما خواهش دارم که اگر برای شما مقدور است نامۀ‏‎ ‎‏مختصری بنویسید که من به آن ها بگویم و مشکلم را حل کنم. ‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید؛ اگر جبهه ها به شما نیاز نداشته‏‎ ‎‏باشد، رضایت آن ها را تحصیل کنید.‏

‏‏[سؤال 6391]‏‏ ‏ ‏ 3130‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 11 / 1361‏

‏‏حضور مبارک حضرت امام خمینی، دامت برکاته‏

‏‏پس از عرض سلام و آرزوی دست بوسی حضرت عالی، به عرض آن بزرگوار‏‎ ‎‏می رساند که این جانب فردی هستم از یک خانواده مستضعف و تقریباً روستایی. پدرم‏
‏‎

‎‏کارگر و مادر خانه دار می باشند و کلاً دارای هفت فرزند هستند که تنها فرزند ذکور‏‎ ‎‏خانواده هم، حقیر می باشم و از شش تن خواهران فقط یکی از آن ها شوهر کرده و بقیه‏‎ ‎‏در خانه هستند. خانوادۀ پدری در بخشی از توابع آبادۀ شیراز به نام ابرقو زندگی‏‎ ‎‏می کنند و بنده هم حدود دو سال است در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آباده افتخار‏‎ ‎‏خدمت دارم. حقیر 21 ساله و دارای عیال و یک فرزند پسر هستم که این هم بنا به‏‎ ‎‏مصلحت خدای تبارک و تعالی از نظر جسمی و ذهنی عقب افتاده است. بنده هم تا به‏‎ ‎‏حال توفیق شرکت در جبهۀ جنگ را نداشتم، ولی اخیراً توانستم رضایت مسئولین را‏‎ ‎‏جهت شرکت در جبهه جلب کنم. وقتی جهت خداحافظی به ابرقو خدمت پدر و مادر‏‎ ‎‏رفتم، پدر و مادر و خواهرها سر به گریه برداشته و مثل جوان مرده ها گریه و زاری‏‎ ‎‏می کردند. با این که خانواده از عِرق مذهبی برخوردار است و پدرم خادم مسجد‏‎ ‎‏صاحب الزمان (عج) ابرقو نیز می باشد، از جبهه رفتن این جانب جلوگیری می کردند.‏‎ ‎‏پدر و مادر می گفتند هر کمکی باشد حاضریم، ولی پیر و کور شده ایم و یک پسر داریم‏‎ ‎‏نمی گذاریم به جبهه برود و هرچه خواستم آن ها را متقاعد کنم نتوانستم، و اظهار‏‎ ‎‏می داشتند در صورتی که بروی از دستت راضی نبوده و خودکشی می کنیم و اظهار‏‎ ‎‏می داشتند اگر شب دلمان درد گرفت یا خواستیم بمیریم؛ دخترها بروند در خانۀ مردم‏‎ ‎‏کمک بطلبند؟ و از این قبیل و غیره...‏

‏‏لذا حقیر در تشخیص مسئولیت شرعی عاجز مانده ام؛ استدعا دارم در مورد‏‎ ‎‏این که  تکلیف بنده به عنوان یک مسلمان در این زمان چیست و مسئولیت شرعی کدام‏‎ ‎‏است، امام عزیز به دست مبارک ـ که آرزوی بوسیدنش را دارم ـ مرقومه ای مرحمت‏‎ ‎‏فرمایند.‏

‏‏والسلام علیکم و رحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، به مراکز اعزام نیرو به جبهه مراجعه کنید، اگر حضور شما را‏‎ ‎‏در جبهه ضروری ندیدند، لازم نیست بروید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6392]‏‏ ‏ ‏ 3131‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 13 / 7 / 1361‏

‏‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و مرجع عظیم‏‎ ‎‏الشأن، حضرت امام خمینی‏

‏‏با درود و سلام فراوان حضور امام بزرگوار و نایب بر حق حضرت مهدی (عج) ‏

‏‏پیرو نام‏‏ۀ‏‏ شماره ‏‏ که جوابی کسب ننموده ام معروض می دارد:‏‎ ‎‏این جانب با عشق و علاقه ای فوق العاده مایلم به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام‏‎ ‎‏شوم و تا آخرین قطر‏‏ۀ‏‏ خون در راه اهداف مقدس جمهوری اسلامی ـ که همان‏‎ ‎‏حاکمیت الله‌ می باشد ـ از پای ننشینم. متأسفانه نظر به این که خانواده ما از اهالی یک‏‎ ‎‏روستای کوهستانی بوده اند و مدتی است در شهر اسکان گزیده اند و در این جا بستگان‏‎ ‎‏و خویشان نسبی و سببی ندارند و بنده فرزند بزرگ آن ها هستم و فوق العاده به‏‎ ‎‏دردشان می خورم و با علاقه ای فراوان که به من دارند، پدر و مادرم به هیچ عنوان‏‎ ‎‏راضی نمی شوند که بنده به جبهه بروم و من دچار یک جنگ روانی هستم که آیا بدون‏‎ ‎‏اجازه و رضایت آن ها به جبهه بروم و یا این که در خدمت این ها باشم و به آن ها‏‎ ‎‏خدمت کنم و فعالیت هایی که نسبت به انقلاب اسلامی خدمتی محسوب می گردد،‏‎ ‎‏انجام دهم؟ لذا چون حضرت امام، نایب بر حق امام زمان علیه السلام هستند و من مقلد امام‏‎ ‎‏هستم و فقط فرمایش امام برایم حجت است نه حرف کسی دیگر، استدعای عاجزانه‏‎ ‎‏می نمایم که هر  چه نظر ایشان است، در چند کلمه بنده را راهنمایی فرمایند تا‏‎ ‎‏این جانب از این بلاتکلیفی و این جنگ روانی نجات یابم که آیا بدون اجازه و رضایت‏‎ ‎‏آن ها می توانم به جبهه بروم یا این که باید در خدمت خودشان باشم و به آن ها خدمت‏‎ ‎‏نمایم؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه نمایید؛ در صورتی که جبهه ها به شما نیاز‏‎ ‎‏نداشته باشند، اختیار با خود شما است.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6393]‏‏ ‏ ‏ 3132‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 9 / 1361‏

‏‏محضر مبارک فقیه عالی مقام، حضرت آیت الله‌ امام خمینی‏

‏‏جان نثار متولد 1345، در دبیرستان حکیم نظامی آستارا در کلاس سوم ریاضی با‏‎ ‎‏معدل شایانی مشغول تحصیل هستم. در این دور‏‏ۀ‏‏ شکوفایی جمهوری عدل اسلامی،‏‎ ‎‏دور‏‏ۀ‏‏ بسیج و سپاه را در دو مرحله آموزش دیده ام. پس از فتوای امام مبنی بر واجب‏‎ ‎‏عینی بودن رفتن به جبهه برای آموزش دیده هایی که می توانند در جبهه بر علیه کفر‏‎ ‎‏شرکت کنند، جان نثار در این موضوع تحقیق نمودم و معتقد شدم که باید به جبهه بروم‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏چنانچه نروم، مثل این است که نماز نمی خوانم. موضوع را به پدرم گفتم. اما پدرم‏‎ ‎‏چون متولد سال 1302 می باشد و به علت نداشتن پنج دنده، عمل جراحی شده و‏‎ ‎‏مخصوصاً به مرض قلب دچار است و همیشه از ضعف قلب می نالد، در جواب گفت:‏‎ ‎‏من طاقت دوری شما را ندارم. البته من از عمل جراحی و مرض قلبی پدرم اطلاع‏‎ ‎‏دارم، ولی در مقابل فتوای امام عزیز نمی توانم بمانم. بدین وسیله از پیشگاه امام عزیز‏‎ ‎‏ـ  عاجزانه ـ تقاضا دارم با دستخط مبارک اقدام بنده را در اطاعت از امر پدر و فتوای آن‏‎ ‎‏مقام عظیم الشأن مرقوم فرمایید که خودم و پدرم نیاز به جواب هستیم.‏

‏‏خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار؛ از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید؛ اگر نیاز به شما نباشد، اختیار با‏‎ ‎‏خود شما است.‏

‏‏[سؤال 6394]‏‏ ‏ ‏ 3133‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 6 / 1361‏

‏‏حضور رهبر کبیر انقلاب اسلامی سلام عرض می کنم.‏

‏‏موضوع سؤال این است که آیا در این موقع از زمان، اجازۀ مادر لازم است یا خیر؟ ‏

‏‏من سه دفعه به جبهه رفتم، ولی مادرم مخالفت کرده، ولی من دست از جبهه‏
‏‎

‎‏برنداشتم. دفع‏‏ۀ‏‏ دوم بود که در عملیات فتح المبین مجروح شدم. حالا که از جبهه‏‎ ‎‏آمده ام، باید به مدرسه بروم یا کار جبهه رفتن را‏‎ ‎‏به آخر برسانم؟ ‏

‏‏خواهش می کنم جواب من را بدهید تا وضع من روشن شود. ‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه نمایید؛ چنانچه نیاز نباشد مختارید.‏

‏‏[سؤال 6395]‏‏ ‏ ‏ 3134‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 1 / 1361‏

‏‏ضمن عرض سلام به تمامی کارکنان دفتر امام خمینی و آرزوی طول عمر برای‏‎ ‎‏امام بزرگوار، می خواستم چند سؤال را با امام عزیز مطرح کنم.‏

‏‏1: آیا انسان بدون رضایت پدر، مادر و همسر می تواند به جبهه برود؟ اگر نه، چرا؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر رفتن به جبهه از نظر مقررات بر شما لازم نشده و موجب‏‎ ‎‏اذیت پدر و مادر است مراعات حال آنان را بنمایید.‏

‏‏2: آبی که در موقع لذت بردن (نه در موقع نزدیکی کردن) مثل بوسه و غیره از انسان خارج می گردد‏‎ ‎‏(رنگ آن روشنِ روشن ولی حالت لزج در آن وجود دارد) آیا حکم منی دارد یا نه؟ آیا غسل برای انسان‏‎ ‎‏واجب می گردد؟‏

‏‏بسمه تعالی، حکم منی ندارد و پاک است و غسل واجب نیست.‏

‏‏3: من در جبهه بودم؛ ماه مبارک رمضان بود؛ قصد ده روز می کردم و روزه می گرفتم. ده روز بار اول تمام‏‎ ‎‏شد. در نیت ده روز دوم، روز هفتم برای مرخصی به منزل رفتم؛ آیا روزه ام صحیح است یا نه؟ اگر نه،‏‎ ‎‏قضای آن باید چطور باشد؟‏

‏‏بسمه تعالی، روزه صحیح است و احتیاج به نیت ده روز دوم نیست.‏

‏‏4: موقع برگشت از مرخصی به جبهه، سحری را در ساوه خوردم ولی آن روز را روزه گرفتم ـ یعنی‏‎ ‎‏فردایش را ـ بعد حدود ساعت 10 الی 11 وارد کردستان شدم؛ آیا روزه ام صحیح است یا نه؟ اگر نه،‏‎ ‎‏قضای آن چطور است؟‏

‏‏بسمه تعالی، چنانچه قبل از ظهر به محل اقامۀ ده روز رسیده اید و قصد روزه کرده اید روزه‏‎ ‎‏صحیح است.‏

‏‏5. آیا اجناسی را که پدر برای جهیزی‏‏ۀ‏‏ دختر تهیه می کند و به دختر می دهد می توان استفاده کرد؟ از نظر‏
‏‎

‎‏شرعی اشکالی ندارد؟ در صورتی که پدر دختر به تمام پیغمبران علیهم السلام و خدا و معصومین اعتقاد دارد؛‏‎ ‎‏ولی نسبت به انقلاب کمی ناآگاه و نسبت به نماز کمی بی اهمیت است؟‏

‏‏بسمه تعالی، استفاده حلال است.‏

‏‏6. انسانی که زیاد شک می کند باید چه کار کند؟ مثلاً وقتی به مهمانی می رود غذایی را که می خواهد‏‎ ‎‏بخورد، شک می کند که از چه راهی تهیه شده است یا مثلاً به حمام که می رود، اصلاً شک می کند که در‏‎ ‎‏و دیوار حمام نجس است، باید چه کار کند؟‏

‏‏بسمه تعالی، نباید به شک اعتنا کند و باید بنا بر حلیت و طهارت بگذارد.‏

‏‏[سؤال 6396]‏‏ ‏ ‏ 3135‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 15 / 3 / 1361‏

‏‏حضور محترم مسئولین دفتر امام خمینی‏

‏‏پس از عرض سلام، موفقیت شما را در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی از خداوند‏‎ ‎‏متعال خواستاریم. از حضور محترمتان سؤالی داشتم:‏

‏‏اگر کسی بخواهد به جبهۀ جنگ برود، ولی پدر و مادرش موافق رفتن او نباشند؛‏‎ ‎‏چه باید بکند؟ در ضمن، اگر به جبهه برود، احتمال زیاد می دهد که ضرر جانی برای‏‎ ‎‏پدر یا مادر و یا هر دو داشته باشد.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از نظر مقررات رفتن به جبهه بر او لازم نیست و موجب‏‎ ‎‏اذیّت پدر و مادر است، تحصیل رضایت آن ها را بنماید.‏

‏‏[سؤال 6397]‏‏ ‏ ‏ 3136‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 9 / 1361‏

‏‏حضور مبارک و مقدس امام بزرگوار و گرامی‏

‏‏این جانب فرزند بزرگ خانوادۀ خود و از کارکنان دولت و دانشجو نیز هستم در‏‎ ‎‏تاریخ 6 / 9 / 1360 برادرم ـ که 20 ساله بود ـ در جبهۀ بستان به درجۀ عظیم شهادت‏‎ ‎‏رسید. بعد از شهادت برادرم، پدر و مادرم به مرور زمان و به سبب سن زیاد روحیۀ‏‎ ‎‏خود را از دست داده اند و الآن به شدت اعصابشان ضعیف شده و به خصوص بعد از‏
‏‎

‎‏شهادت برادرم وضعیت روحی و روانی خوبی ندارند. در رابطه با فتواهای مختلف‏‎ ‎‏شما در مورد حضور در جبهه های جنگ، من بارها تصمیم گرفته ام که به جبهه بروم،‏‎ ‎‏ولی هر بار که خواستم این کار را بکنم پدر و مادرم به شدت مخالفت کردند. به طوری‏‎ ‎‏که حتی یک بار مادرم تا محل اعزام به دنبال من آمد و گفت هر جا بروی من هم‏‎ ‎‏می آیم، لذا من نتوانستم بروم. از آن وجود مبارک خواهشمندم تکلیف شرعی بنده را‏‎ ‎‏مشخص نمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، در فرض سؤال، برای رفتن به جبهه رضایت والدین را‏‎ ‎‏تحصیل نمایید.‏

‏‏[سؤال 6398]‏‏ ‏ ‏ 3137‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 10 / 1361‏

‏‏حضور محترم رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی‏

‏‏از خدای بزرگ خواهان هستم که شما را تا ظهور حضرت حجة بن الحسن‏‎ ‎‏العسکری (عج) در پناه خود حفظ کند.‏

‏‏از زمانی که شما گفته بودید که «رفتن به جبهه یک واجب کفایی است» من‏‎ ‎‏می خواستم به جبهه بروم؛ اما وقتی که خواستم اسمم را بنویسم پدر و مادرم قبول‏‎ ‎‏نکردند. آن ها می گفتند که «تو درست را بخوان»، یا می گفتند که «تو هنوز به سن قانونی‏‎ ‎‏نرسیده ای». در صورتی که سن قانونی 15 سال است تکلیف من در مقابل حرف آن ها‏‎ ‎‏چیست از شما کسب تکلیف می کنم. والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید. چنانچه نیازی به شما ندارند،‏‎ ‎‏می توانید نروید.‏

‏‏[سؤال 6399]‏‏ ‏ ‏ 3138‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 10 / 1361‏

‏‏با سلام و درود بر امام امت و امت شهیدپرور ایران مسأله خود را برای امام‏
‏‎

‎‏عزیزمان مطرح می کنم.‏

‏‏این جانب قبلاً یک بار به جبهه رفته ام و در طی مأموریتم ـ به علت فوت مادرم ـ‏‎ ‎‏مجبور به بازگشت شدم. حالا پس از فرمان امام مبنی بر این که: «هر موقع جبهه احتیاج‏‎ ‎‏به نیرو داشت، مردم باید بروند و بر هر کاری مقدم است» و با در نظر گرفتن این که‏‎ ‎‏پدرم راضی نیست که من ترکش کنم و بروم و می گوید که اگر بروی من خودم را‏‎ ‎‏می کشم و فلان طور می کنم. همچنین پدرم هنوز برای فوت مادرم زیاد ناراحتی‏‎ ‎‏می کند. به همین منظور، من از شما خواهشمندم که این مسأله را روشن نموده و مرا از‏‎ ‎‏این سرگردانی برهانید. متشکرم، والسلام علی من اتّبع الهدی‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید، اگر به شما نیازی نباشد می توانید‏‎ ‎‏نروید.‏

‏‏[سؤال 6400]‏‏ ‏ ‏ 3139‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 11 / 1361‏

‏‏با سلام بر مهدی صاحب الزمان (عج) و با آرزوی پیروزی برای رزمندگان اسلام و‏‎ ‎‏طول عمر امام امت خمینی بت شکن.‏

‏‏سؤالی است که استدعا دارم از محضر امام سؤال شود. این جانب هم اکنون دورۀ‏‎ ‎‏آموزشی خود را در پایگاه سوم شکاری نوژۀ همدان می گذرانم. شوق بسیار دارم تا در‏‎ ‎‏پایان دورۀ آموزشی به طور داوطلب به جبهه اعزام شوم ولی با توجه به این که امام‏‎ ‎‏حضور در جبهه ها را واجب کفایی می دانند، مشکلی برای من به وجود آمده؛ چون‏‎ ‎‏مادر این جانب بیماری آسم داشته و نیز عصبی است و همچنین از رفتن من به جبهه‏‎ ‎‏راضی نیست و رفتن من باعث تشدید بیماری وی خواهد شد. لطفاً حکم امام را در‏‎ ‎‏این باره جویا شوید.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید، چنانچه به شما نیازی نباشد‏‎ ‎‏می توانید نروید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6401]‏‏ ‏ ‏ 3140‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 8 / 1361‏

‏‏حضور محترم امید مستضعفان جهان، حضرت امام خمینی، دامت برکاته‏

‏‏پس از عرض سلام؛ امیدوارم حالتان خوب و در راه پیش برد انقلاب اسلامی،‏‎ ‎‏خداوند سلامتی و تندرستی کامل به شما اعطا نماید، ان شاء الله‌ الرحمن.‏

‏‏از این که از راه دور مزاحم وقت شریفتان می شوم امیدوارم از بزرگواری خودتان‏‎ ‎‏بنده را ببخشید. البته علت مزاحمت من این است که چند روز پیش در روزنامۀ‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی فتوای جدید شما را خواندم و امروز از رادیو، پیام فرمانده نیروی‏‎ ‎‏زمینی و فرمانده سپاه پاسداران را جهت رفتن به جبهه شنیدم؛ ولی من حدود 2 سال‏‎ ‎‏پیش، اوایل جنگ، وارد ایران شدم برای رفتن به جبهه و شهید شدن و چون چند سالی‏‎ ‎‏مانده بود به اتمام تحصیلات من، والدینم اجازه ندادند و بالخصوص این که در آن‏‎ ‎‏زمان، شما فرموده بودید: «رضایت والدین مهم است» و در ثانی حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏منتظری، امام جمعۀ وقت قم و حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای خامنه ای،‏‎ ‎‏امام جمعۀ تهران، در نماز جمعه فرموده بودند که «دانشجویان خارج از کشور،‏‎ ‎‏برگردند و حالا ما احتیاج نداریم».‏

‏‏بنا به توصیه و اوامر والدین عزیزم و با خواندن صیغۀ عقد که شما شخصاً برایم‏‎ ‎‏خواندید، وارد جبهۀ دیگری شدم که خداوند یک پسر تا به حال به من عطا کرده است‏‎ ‎‏و حال هر دوشان در ایران هستند (برای مدتی همسرم مرخصی گرفته بود و آمده بود‏‎ ‎‏پیش من). البته از آن جایی که دیدم خودم نمی توانم به جبهه بروم، همسرم و فرزندم را‏‎ ‎‏روانه ایران کردم که او دوباره وارد کار بشود و قدری نیروی انسانی در فرهنگ را‏‎ ‎‏جبران کند که الحمد لله‌ با سابقه ای که داشت و از آن جا که می شناختنش، مسئولیت‏‎ ‎‏بیشتری به او واگذار شده است.‏

‏‏ولی حال با فتوای جدید شما: «رضایت والدین مهم نیست» و پیام برادران فرمانده،‏
‏‎

‎‏خواستم وظیفۀ شرعی خودم را از شما بپرسم. البته من حدود یک سال دیگر به اتمام‏‎ ‎‏تحصیلاتم مانده است. ‏

‏‏البته خواهش می کنم ننویسید: «هر جا که بهتر می توانم خدمت کنم، در همان جا‏‎ ‎‏مشغول بشوم» برای من فرق می کند در داخل باشم یا خارج و از آن جایی که فکرم کار‏‎ ‎‏نمی کند، وظیفۀ شرعی در حال حاضر برایم چیست؟ پس خواهش می کنم، استدعا‏‎ ‎‏دارم هرچه زودتر اوامر خودتان را برایم بنویسید که در حال حاضر وظیفۀ شرعی من‏‎ ‎‏چیست؟ ‏

‏‏به امید موفقیت و پیروزی روزافزون انقلاب اسلامی به رهبری شخص شما.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر می دانید با اتمام تحصیل خود در این سال، برای آیندۀ‏‎ ‎‏اسلام و کشورتان فایدۀ بیشتری دارید، می توانید تحصیل خود را به پایان‏‎ ‎‏برسانید.‏

‏‏[سؤال 6402]‏‏ ‏ ‏ 3141‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 9 / 1361‏

‏‏محضر رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی، روحی و جسمی لک الفدا‏

‏‏سلام علیکم‏

‏‏این جانب عضو نیمه وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستم. نیمه وقت دیگر را‏‎ ‎‏دروس طلبگی می خوانم و گاهی مواقع داوطلب می شوم که بروم جبهه و می روم و‏‎ ‎‏مایل هم هستم که بروم، ولی وقتی برای مرخصی می آیم، می بینم مادرم که دست او‏‎ ‎‏درد می کرده، حالا دیگر از غصّه گاهی مواقع دستش به کلی از کار می افتد و شبانه روز‏‎ ‎‏بسیار درد می کشد که دکتر گفته از اعصابت است و نباید ناراحت بشوی. من هم دلم‏‎ ‎‏نمی خواهد تحت تأثیر احساسات باشد و می خواهم جبهه بروم (البته سپاه نگفته،‏‎ ‎‏خودم داوطلب هستم) دوبار هم چون ناقص به جبهه رفته ام و کامل استقامت نکرده ام‏‎ ‎‏و تا آخر مأموریت نبودم، احساس می کنم نوعی ادبار بوده و سعی در جبران کردن‏
‏‎

‎‏آن ها دارم. می خواهم بدانم رضای خدا ـ با توجه به این که داوطلبانه می روم و برای‏‎ ‎‏مادرم این وضع پیش می آید و در مأموریت های قبلی هم که داوطلبانه بودم، تمام‏‎ ‎‏مأموریت را نایستاده ام ـ در چیست؟ آیا در این است که ملاحظۀ مادرم را نمایم یا در‏‎ ‎‏این است که به جبهه بروم؟ ‏

‏‏لازم به تذکر است که در هر سه مأموریت، تقریباً این حالات و ناراحتی ها سراغ‏‎ ‎‏مادرم می آمده. خواهشمندم تکلیف شرعی مرا مشخص کنید.‏

‏‏خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار؛ از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین اعزام نیرو مراجعه کنید، اگر شرکت شما را لازم‏‎ ‎‏ندیدند، لازم نیست بروید.‏

‏‏[سؤال 6403]‏‏ ‏ ‏ 3142‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏پدرم می گوید که همۀ امید زندگی من به تو است که در آینده بتوانی مادرت را‏‎ ‎‏سرپرستی کنی. از یک طرف می خواهم جبهه بروم زیرا که عاشق جبهه ام و از یک‏‎ ‎‏طرف مخالفت و گریه های پدر و مادر و دلسوزی من نسبت به آن ها، من دلم برای‏‎ ‎‏آن ها می سوزد ولی چاره چیست. از شما می خواهم که جواب این سؤال را بدهید که‏‎ ‎‏آیا رفتن من در حال حاضر به جبهه واجب است یا خیر؟ تا من خاطرم راحت باشد‏‎ ‎‏اگر فرمودید بروم که می روم اگر نه که امیدوارم در آینده بتوانم به اسلام و مسلمین‏‎ ‎‏کمک کنم.‏

‏‏لطفاً با دست خط خودتان بنویسید که مطمئن تر باشم. از خدای متعال پیروزی‏‎ ‎‏اسلام و مسلمین را بر کفر و برافراشته شدن پرچم اسلام را بر سراسر گیتی خواستارم.‏‎ ‎‏دیگر عرضی نیست جز سلامتی شما.‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مراجعه کنید اگر در جبهه ها به شما نیاز نباشد‏‎ ‎‏اختیار دارید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6404]‏‏ ‏ ‏ 3143‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 1 / 1361‏

‏‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏روحی له الفداء ‏

‏‏این جانب جوانی 27 ساله هستم که دارای زن و دو فرزند می باشم و به تدریس‏‎ ‎‏دینی و قرآن در دورۀ راهنمایی مشغولم. از آن جا که اشتیاق فراوان دارم که در جبهه‏‎ ‎‏حق بر علیه باطل حاضر شوم و به ثواب جهاد در راه خدا مأجور گردم، ولی مادرم که‏‎ ‎‏سرپرستی جز من ندارد به این امر راضی نمی شود و تا کنون هرچه تلاش کرده ام موفق‏‎ ‎‏به کسب رضایت ایشان نگردیده ام و حتی در تعطیلات نوروز به مدت 8 روز به شوش‏‎ ‎‏رفتم و در امر تدارکات شرکت نمودم و چون اجازه نداشتم به خط مقدم جبهه نرفتم و‏‎ ‎‏این امر باعث شد که بترسم و برای مدت اندکی جبهه را ترک نمودم. چون بدون‏‎ ‎‏خداحافظی از مادرم آمدم، به عیال گفتم که به ایشان بگوید برای انجام اموری به لار‏‎ ‎‏رفته ام. این موضوع باعث تشویش و نگرانی من شده و چون بر دین خود ترسانم،‏‎ ‎‏استدعا دارم تکلیف شرعی مرا اعلام فرمایید تا اطاعت نمایم.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر مادر از رفتن شما اذیّت می شود و رفتن به جبهه بر شما‏‎ ‎‏لازم و متعین نشده مراعات حال او را بنمایید، و بستگی به نیاز جبهه دارد.‏

‏‏[سؤال 6405]‏‏ ‏ ‏ 3144‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏شخصی که عضو نیروهای نظامی و انتظامی نیست و مشمول مقررات دولت‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی جهت اعزام به جبهه نمی شود، اگر بخواهد داوطلبانه به جبهۀ جنگ‏‎ ‎‏برود ولی پدر و مادرش راضی نیستند، از نظر شرعی چه حکمی دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، رضایت والدین معتبر نیست؛ ولی تا رفتن به جبهه از نظر‏‎ ‎‏مقررات بر شما متعین نشده، موجبات اذیت ایشان را فراهم نکنید و با‏‎ ‎‏تحصیل رضایتشان اقدام نمایید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6406]‏‏ ‏ ‏ 3145‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 2 / 1361‏

‏‏خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی‏

‏‏رهبر عزیز جانم فدای یک لحظۀ عمرت باد. ‏

‏‏جوانی هستم بیست و دو ساله که علاقۀ زیادی دارم به جبهه بروم و از مکتبم دفاع‏‎ ‎‏کنم، ولی پدری دارم که هشتاد سال سن دارد و دوازده سال است سکته نموده و یک‏‎ ‎‏طرف بدنش فلج می باشد و نمی تواند راه برود و تمام کارهای وی با من می باشد؛ چون‏‎ ‎‏تنها اولاد پسر وی می باشم و اگر یک روز نباشم، کسی نیست که کارهای وی را انجام‏‎ ‎‏دهد؛ در اوایل جنگ خواستم به جبهه بروم که استخاره گرفتم ولی خوب نیامد و تا‏‎ ‎‏حالا هم به جبهه نرفته ام؛ لطفاً تکلیف این جانب را در مورد رفتن به جبهه یا ماندن در‏‎ ‎‏خانه و کمک کردن به پدر روشن بفرمایید. ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر از نظر مقررات، رفتن به جبهه بر شما لازم نشده، به پدر‏‎ ‎‏خود کمک کنید. ‏

‏‏[سؤال 6407]‏‏ ‏ ‏ 3146‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏ضمن عرض سلام و آرزوی موفقیت و توفیق در امور برای شما عالمان عامل،‏‎ ‎‏استدعا دارم به مسأله شرعی که خود نمی توانم از منابع اسلامی و فقهی استنباط کنم،‏‎ ‎‏جواب دهید:‏

‏‏برادرم جهت شرکت در جنگ هم اکنون در جبهه می باشد، دو برادر و یک خواهر‏‎ ‎‏دارم که برادر کوچک تر و خواهرم امسال در درسشان مردود شده اند و همان برادر‏‎ ‎‏دیگر که در جبهه می باشد حتماً مردود خواهد شد و خودم که از همه از نظر سنی‏‎ ‎‏بزرگ ترم در جبهه بوده ام و برای مرخصی، چند روزی به بهبهان آمده ام، هم اکنون با‏‎ ‎‏توجه به شرایط درسی اینان و وظیفۀ برادر بزرگ تر بودن نسبت به آنان، مسئولیت‏
‏‎

‎‏درس دادن و رسیدگی به آنان به عهدۀ من می باشد و پدر و مادرم این را از بنده‏‎ ‎‏می خواهند، حال شما تشخیص می دهید که در جبهه باشم یا به امور خانوادگی‏‎ ‎‏رسیدگی کنم با توجه به این شرایط؟‏

‏‏توضیح آن که بنده باید سال چهارم را تحصیل کنم امسال. والسلام علیکم‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین ذی ربط مراجعه نمایید؛ اگر نیاز به وجود شما در‏‎ ‎‏جبهه نباشد می توانید بمانید.‏

‏‏[سؤال 6408]‏‏ ‏ ‏ 3147‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی الخمینی، مدّ ظله العالی‏

‏‏محترماً معروض می دارد: برای اشخاصی که به جبهه می روند، آیا رضایت پدر و‏‎ ‎‏مادر شرط است؟ و اگر پدر و مادر ناراحت و اذیت بشوند، آیا جایز است یا جایز‏‎ ‎‏نیست؟ و در صورتی که بودن شخص در جبهه، منشأ اثر و استفاده باشد، فرق می کند‏‎ ‎‏یا خیر؟ أدام الله‌ ظلّکم علی رؤوس الأنام‏

‏‏بسمه تعالی، اذن پدر و مادر شرط نیست، ولی اگر به اختیار خودش‏‎ ‎‏می خواهد برود و بر او شرکت در جبهه متعین نشده، در صورتی که رفتنش‏‎ ‎‏موجب اذیت والدین می شود، سعی کند رضایت آن ها را جلب نماید.‏

‏‏[سؤال 6409]‏‏ ‏ ‏ 3148‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 12 / 1361‏

‏‏السلام علیکم، با عرض سلام به محضر مبارک جناب آقای حاج آقا روح الله‌‏‎ ‎‏الموسوی الخمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی‏

‏‏سلامتی و طول عمر شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و ان شاء الله‌ تعالی‏‎ ‎‏خداوند متعال شما را تا ظهور حضرت آقا امام زمان نگه دارد‏

‏‏ما دو برادر بودیم که برادر بزرگم در سپاه پاسداران و خودم نیز در بسیج خدمت‏
‏‎

‎‏می کردم. برادرم در عملیات پیروزمندانۀ فتح المبین به درجۀ رفیع شهادت نائل آمد و‏‎ ‎‏ندای رهبر را لبیک گفت، و من جوانی هفده ساله هستم. از آن جا که الآن جبهه ها‏‎ ‎‏احتیاج زیادی به نیروهای جوانی مثل ما دارد، می خواهم به جبهه بروم و خیلی عشق‏‎ ‎‏جنگیدن با دشمنان اسلام و با بعثی ها را دارم و می خواهم ندایت را لبیک بگویم، ولی‏‎ ‎‏پدر و مادرم با من سخت مخالفت می کنند. چون پدرم پیر است و مرا از این کار باز‏‎ ‎‏می دارند و مانع من می شوند، اگر می شود راهی پیش پای من بگذارید که چه کار کنم؟‏‎ ‎‏آیا می توانم به جبهه بروم؟‏

‏‏بسمه تعالی، اگر در جبهه ها به شما نیاز نباشد، می توانید نروید و تشخیص‏‎ ‎‏با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6410]‏‏ ‏ ‏ 3149‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 8 / 1360‏

‏‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏‏پس از سلام؛ امیدوارم خداوند تبارک و تعالی سایه بلند پایه آن امام بزرگوار را از‏‎ ‎‏سر کافۀ مسلمین کم و کوتاه نفرماید. آمین یا رب العالمین‏

‏‏غرض از تصدیع آن است که بنده یک جوان دوره دیده و بسیج رفته هستم و‏‎ ‎‏آمادگی رزمی دارم. به همین علت علاقه دارم با لشکر شیطان مبارزه نمایم؛ ولی مادرم‏‎ ‎‏اجازه نمی دهد. وظیفه بنده از نظر شرعی چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، اجازه شرط نیست؛ ولی اگر رفتن شما به جبهه موجب اذیت‏‎ ‎‏ایشان می شود، در صورتی که شرکت شما در جبهه متعین نشده، باید سعی‏‎ ‎‏نمایید رضایت ایشان را جلب کنید.‏

‏‏[سؤال 6411]‏‏ ‏ ‏ 3150‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏حضور محترم رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران دامت برکاته‏

‏
‏‎

‎‏من جوانی 16 ساله هستم و تمایل زیادی نیز برای رفتن به جبهه را دارم؛ ولی به‏‎ ‎‏علت شهادت برادرم، پدرم و مخصوصاً مادرم از رفتنم به جبهه ممانعت می نمایند و به‏‎ ‎‏قول معروف، ترسیده اند. تکلیف من در این مورد چیست؟ آیا به حرف والدینم گوش‏‎ ‎‏کنم یا اگر هم راضی نبودند، البته پس از تمام شدن درس در تابستان بروم؟‏

‏‏والسلام؛ از زحمات شما تشکر و سپاسگزاری می نمایم.‏

‏‏بسمه تعالی، اگر نیازی در جبهه ها به شما نباشد، می توانید نروید و‏‎ ‎‏تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6412]‏‏ ‏ ‏ 3151‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 2 / 1361‏

‏‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی، روحی لک الفداء‏

‏‏سلام علیکم‏

‏‏پس از سلام، این جانب پاسدار و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تربت جام به‏‎ ‎‏عنوان مسئول پذیرش مشغول انجام وظیفه می باشم، برایم مسأله ای پیش آمده است‏‎ ‎‏که لازم به نظر مبارک آن امام عزیز می باشد.‏

‏‏اماما! خانوادۀ ما متشکل از چهار نفر می باشد: مادر، برادر، خواهر و خود‏‎ ‎‏این جانب. مادرم مستخدم آموزش و پرورش، خواهرم محصل و برادرم بر اثر داشتن‏‎ ‎‏سنگ کلیه، عمل جراحی شده و هم اکنون در بیمارستان بستری است. از طرفی عشق‏‎ ‎‏به جبهه دارم و اعزام به منطقۀ جنگ، زمینه اش برای من فراهم می باشد؛ ولی مادرم این‏‎ ‎‏مسأله را مطرح می کند که اولاً: برادرت مریض و بستری است و تو سرپرست ما هستی‏‎ ‎‏و ثانیاً: رضایت من در جبهه رفتن تو شرط هست. از آن امام عزیز و بزرگوار استدعا‏‎ ‎‏دارم نظر مبارک را مرقوم فرمایند که تکلیف شرعی من چیست؟ والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، تا رفتن به جبهه بر شما واجب نشده و داوطلب هستید، باید‏‎ ‎‏از کاری که موجب اذیت مادر است اجتناب کنید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6413]‏‏ ‏ ‏ 3152‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏خدمت رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، سلام علیکم‏

‏‏این جانب ساکن اصفهان هستم. در مورد متن ذیل خواهشمندم نظریۀ خودتان و‏‎ ‎‏نظریۀ شرعی را بیان فرمایید.‏

‏‏حقیر محصل هستم و برادرم در جبهۀ جنوب در حمله بیت المقدس به فیض‏‎ ‎‏شهادت نائل آمده است و حقیر و یک برادر دیگرم در یک خانوادۀ متوسط اصفهان‏‎ ‎‏زندگی می کنیم. بعد از شهادت برادرم و قبل از آن نیز من خیلی علاقه داشتم که به‏‎ ‎‏جبهه بروم تا ناخالصی های وجود خودم را دور بریزم و خود را کمی دریابم. لکن‏‎ ‎‏فامیل و پدرم به یک علت مخالف رفتن من بودند و آن هم دربارۀ شهادت اخوی‏‎ ‎‏این جانب است. می گویند: «صبر کن تا سال برادرت برسد و بعد از آن برو». اما این‏‎ ‎‏موضوع هم به نظر من یک نوع توجیه است برای نرفتن من به جبهه.‏

‏‏یک بار هم در مورد شرعی بودن و تکلیف شدن از برای رفتن به جبهه فرموده‏‎ ‎‏بودید: «جبهه مقدم بر هر کاری است و...». و خواستم که بروم، باز هم مخالفت کردند‏‎ ‎‏و مسأله محصل بودنم را پیش کشیدند. حال تصمیم گرفتم از شما طلب کمک کنم تا‏‎ ‎‏وظیفه ام را نسبت به شهدا و مجروحین و معلولین بیان فرمایید. والسلام؛ التماس دعا‏

‏‏بسمه تعالی، اگر در جبهه ها نیاز به شما نباشد، می توانید نروید وتشخیص‏‎ ‎‏با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6414]‏‏ ‏ ‏ 3153‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 20 / 8 / 1361‏

‏‏حضور محترم رهبر کبیر و عظیم انقلاب اسلامی ایران‏

‏‏با سلام و درود به رهبر کبیر و عزیزم، حضرت امام خمینی و آرزوی سلامت حال‏‎ ‎‏جناب عالی، از حضور رهبرم سؤالی داشتم.‏

‏
‏‎

‎‏سؤال من این است که اگر شخصی بخواهد با صمیم قلب به جبهه برود، ولی پدر و‏‎ ‎‏مادر او راضی نباشند، شخص مورد نظر باید چه کند؟ البته پدر او می گوید: چون من‏‎ ‎‏احساس نیاز نمی کنم، راضی نیستم که به جبهه بروی، ولی در صورت لزوم، خود که‏‎ ‎‏می روم، تو را هم به زور می برم. پس شخص مورد نظر که همان فرزندِ علاقه پیدا کرده‏‎ ‎‏به جبهه می باشد، از نظر شرع اسلام چه تکلیفی را‏‎ ‎‏دارا می باشد؟‏

‏‏در صورت امکان از حضور رهبر عزیزم خواستارم که خود با قلم و خط مبارکشان‏‎ ‎‏به آدرس من نامه نوشته و در نامه پاسخ مرا بدهند. ‏

‏‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، به مسئولین مربوطه مراجعه نماید؛ اگر در جبهه ها نیاز به او‏‎ ‎‏نباشد، رضایت پدر و مادر را مراعات نماید.‏

‏‏[سؤال 6415]‏‏ ‏ ‏ 3154‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏خدمت رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، امام خمینی، دامت برکاته، سلام علیکم‏

‏‏پاسدار موقت و دانشجو می باشم، مسأله ای دارم بدین ترتیب که:‏

‏‏چون می خواستم بروم جبهه، با مخالفت شدید پدر و مادرم روبه رو شدم، ولی به‏‎ ‎‏امر شما ـ چون از نظر مقررات لازم شد ـ بحمد الله‌ رفتم. وقتی برگشتم، مادرم‏‎ ‎‏می گفت: اگر کشته شده بودی، نفرینت می کردم که خدا جهنم قسمتت کند. این حرف‏‎ ‎‏را از شدت علاقه به من زد چون زحمات و مشقات زیادی در دوران کودکی من‏‎ ‎‏متحمل شده، با عرض معذرت می خواهم فتوای شما را در این مورد بدانم که آیا‏‎ ‎‏مادرم حق چنین کاری دارد، یا نه؟ چون می خواهم اگر قسمت شد ـ به یاری خدا ـ بار‏‎ ‎‏دیگر بروم، به این امید که خدا از من راضی شود. خدا شما را موفق بدارد؛ التماس دعا‏‎ ‎‏از شما دارم.‏

‏‏بسمه تعالی، موفّق باشید، فعلاً رضایت مادر را به دست آورید، و مطابق‏‎ ‎‏مقررات عمل کنید.‏

‏
‏‎

‎‏[سؤال 6416]‏‏ ‏ ‏ 3155‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 10 / 1361‏

‏‏با عرض سلام، هم اکنون که این مطلب را می نویسم، نمی توانم و نمی دانم احساس‏‎ ‎‏و علاقۀ معنوی خود به شما را چگونه بیان کنم و از طرفی شما هم راضی به تمجید و‏‎ ‎‏بیان این مطالب نیستید و همۀ شکوه و عظمت و جلال و سپاس را مخصوص ذات‏‎ ‎‏مقدس باری تعالی می دانید؛ پس با هم شکر و سپاس و تجلیل از پروردگارمان کنیم، به‏‎ ‎‏خاطر تمام نعمت ها و همه چیز. ‏

‏‏با عرض معذرت از این که وقت گرامی و مهم شما را می گیرم. بنده حدود یک سال‏‎ ‎‏پیش در سپاه پاسداران مشغول خدمت بودم و کار من در قسمت آموزش نظامی به‏‎ ‎‏صورت مربی بود؛ سپس با موافقت مسئولین، برای درس خواندن در حوز‏‏ۀ‏‏ قم، از‏‎ ‎‏سپاه استعفا دادم و هم اکنون حدود هفت ـ هشت ماه است که مشغول درس هستم، و‏‎ ‎‏در ضمن دانشجو نیز می باشم. قصدم از ابتدا برای ماندن همیشگی در قم و ادام‏‏ۀ‏‎ ‎‏دروس بوده است و به همین دلیل از سپاه استعفا دادم و قصد انصراف از دانشگاه هم‏‎ ‎‏دارم. با بیان و حکم شما راجع به اهمیت جبهه ها، قصد رفتن به جبهه نمودم، ولی‏‎ ‎‏چون مادرم مریض بود و پزشک او احتمال خطر و مرگ ایشان را در صورت رفتن به‏‎ ‎‏جبهه تصدیق کرد، با مراجعه به دفتر شما در قم (دفتر شورای استفتایی) بنده را از‏‎ ‎‏جبهه رفتن منع نمودند. حال با توجه به حکم شما که جبهه مقدم ترین و مهم ترین امر‏‎ ‎‏است و با توجه به این که قبلاً در سپاه مربی نظامی بوده ام، آیا واجب است قم و درس‏‎ ‎‏را ترک کرده و به پادگان های سپاه و بسیج مراجعه کنم و مشغول آموزش شوم؟ (با‏‎ ‎‏وجود این که در آموزش بسیج، مربیان سپاه و بسیج مشغولند و کار آموزش در جریان‏‎ ‎‏است و متوقف نشده و اگر احتیاج به مربی دارند، در جهت تسریع امر آموزش است).‏‎ ‎‏پس اگر جواب مثبت است، آیا تا آخر جنگ تا زمانی که آموزش بسیج‏‎ ‎‏مشغول فعالیت‏‎ ‎‏در رابطه با جبهه است، باید در آموزش بسیج بمانم و درس را در قم تعطیل کنم؟ ‏

‏
‏‎

‎‏مشکل دیگرم رضایت پدر و مادر است در مورد انصراف از دانشگاه که عرض‏‎ ‎‏شد. این جانب چون علاقۀ شدیدی نسبت به دروس و هدفی که به خاطر آن آمدم در‏‎ ‎‏خود می بینم و این علاقه، از اول شدیدتر شده است، لذا ـ به خواست خدا ـ خود من‏‎ ‎‏قصد انصراف قطعی از دانشگاه دارم؛ اما مواجه با نارضایتی پدر و مادرم شده ام. آن ها‏‎ ‎‏می گویند: نباید دانشگاه را ترک بکنم و در کنار آن، به مطالعۀ دروس اسلامی هم‏‎ ‎‏بپردازم؛ اما بنده در خودم جداً چنین روحیه ای نمی بینم و تمام حواسم به همین قم و‏‎ ‎‏هدفی است که برای آن آمدم. لذا از شما استاد گرامی تقاضای راهنمایی دارم. اگر در‏‎ ‎‏این مورد حکم شرعی وجود دارد بیان بفرمایید؛ و اگر نه نصیحت و راهنمایی‏‎ ‎‏بفرمایید.‏

‏‏در پایان، با توجه به تمام مطالب اگر بالاخره در قم ماندنی شدم، جداً از شما استاد‏‎ ‎‏الهی برای رسیدن به اهدافم ـ که شناختن و محبّت خدا و تقرب ذره ای ناچیز و حقیر‏‎ ‎‏به درگاه عظیم و پرشکوه خداوند است ـ التماس دعا دارم. و بالاخره شما را به امر‏‎ ‎‏بسیار بزرگی قسم می دهم، شما را به مادرتان حضرت فاطم‏‏ۀ‏‏ زهرا علیهاالسلام قسم می دهم که‏‎ ‎‏تا ظهور پرشکوه و بهجت آور و سرورآور حضرت ولی عصر علیه السلام ـ جان عالم به فدای‏‎ ‎‏او ـ برای سلامتی خودتان دعا کنید.‏

‏‏والسلام علی عباد الله‌ الصالحین ‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است و‏‎ ‎‏اگر به شما نیازی نباشد، در فرض مزبور لازم نیست بروید و نسبت به رفتن‏‎ ‎‏دانشگاه، اختیار با خود شما است.‏

‏‏[سؤال 6417]‏‏ ‏ ‏ 3156‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏با درود بی کران حضور رهبر عظیم الشأن مستضعفین جهان، و نایب بر حق آقا امام‏‎ ‎‏زمان، آیت الله‌ خمینی، دام ظله العالی‏

‏
‏‎

‎‏بنا بر اصل تقلید، و این امر که افتخار دارم امام خمینی را مرجع خود بدانم، دو‏‎ ‎‏مسأله را ـ که برای من پیش آمده ـ مطرح نموده، طلب راهنمایی می کنم:‏

‏‏1. از آن جا که امام فرمودند: رفتن به جبهه ها واجب کفایی است، وجداناً علاقه‏‎ ‎‏دارم در نبرد حق علیه باطل شرکت کنم، ولی از سویی بیم دارم پدرم مانع رفتنم شود، و‏‎ ‎‏به قولی جنجالی بر پا کند و مرا از محل ثبت نام، با لگد بیرون بیندازد. البته مسلماً پدرم‏‎ ‎‏از روی علاقه، این عمل را خواهد کرد. و در عین حال، با خواب هایی که خودم‏‎ ‎‏دیده ام، میل به جبهه رفتن، وجودم را می سوزاند.‏

‏‏بسمه تعالی، مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، شرکت در جبهه های دفاع‏‎ ‎‏واجب است، و رضایت پدر لازم نیست.‏

‏‏2. یکی از خویشان ما، اقدام به خرید و فروش اتومبیل و همچنین لوستر ـ که یک کالای غیر ضروری‏‎ ‎‏است ـ نموده است. آیا عمل این شخص شرعی است یا نه؟ توضیح دهید.‏

‏‏بسمه تعالی، حرمت شرعی ندارد، ولی بهتر است مقتضیات زمان را رعایت نماید.‏

‏‏[سؤال 6418]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 2897‏

‏‏2. اگر کسی به پدر و مادرش قول بدهد که مدتی در جبهه می مانم و بعد بر‏‎ ‎‏می گردم، ولی برنگردد؛ یعنی خلف وعده بکند، در صورتی که در جبهه دارد خدمت‏‎ ‎‏می کند، چه اشکالی دارد؟‏

‏‏بسمه تعالی، با فرض نیاز جبهه به او، اشکال ندارد.‏

‏‏[سؤال 6419]‏‏ ‏ ‏ 3157‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 10 / 1361‏

‏‏پدر و مادرم وقتی که می خواهم بروم جبهه، آن قدر ناراحت می شوند که گویی‏‎ ‎‏هزاران مصیبت بر آن ها وارد شده است. حتی یک بار مادرم گفت: اگر بروی جبهه،‏‎ ‎‏شیرم را حلالت نمی کنم. من ناراحت شدم؛ گفت همین طور است؛ چون ما جز تو‏‎ ‎‏کسی را نداریم، امیدمان اول خدا، دوم تویی. اگر تو نباشی، همه ما را اذیت می کنند و‏
‏‎

‎‏خلاصه خیلی حرف های دیگر. ضمناً من در این جا مشغول به علوم قدیمه می باشم؛‏‎ ‎‏این بود که خواستم شرایط مرا برای امام عزیز توضیح دهید و از ایشان مسئلت نمایید‏‎ ‎‏که آیا به حرف پدر و مادرم اعتنایی نکنم و بروم جبهه یا این که به مواظبت از آن ها‏‎ ‎‏بپردازم؟ ان شاء الله‌ خداوند شما را توفیق دهد.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6420]‏‏ ‏ ‏ 3158‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 14 / 10 / 1361‏

‏‏محضر مقدس رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت‏‎ ‎‏آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله‏

‏‏پس از ابلاغ سلام، معروض می دارد: این جانب هفده ساله، تنها فرزند خانواده،‏‎ ‎‏دارای پدری بی بضاعت و مادری بیمار می باشم. تا کنون با اصرار، با اجازۀ آن ها به‏‎ ‎‏مدت سه ماه عازم جبهه گردیده ام. چون تنها سرپرست والدین هستم، والدینم با‏‎ ‎‏عزیمت دوباره به جبهه راضی نیستند. چنانچه عضو سپاه پاسداران شوم و سپاه‏‎ ‎‏مأموریت عزیمت به جبهه دهد، با توجه به توضیح فوق، آیا می شود بدون رضایت‏‎ ‎‏والدین عازم جبهه شوم؟ ‏

‏‏بسمه تعالی، اگر عضو سپاه هستید، باید مراعات مقررات سپاه را بکنید.‏

‏‏[سؤال 6421]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 5591‏

‏‏2. برادری دارم که سن او هجده سال است. ایشان متأهل می باشند و به خاطر آن که‏‎ ‎‏پدرم به تازگی فوت کرده و چون تنها پسر خانواده می باشد و خانواده ما جز این یک‏‎ ‎‏پسر، کسی را ندارد که از ما حمایت کند، آیا بر او واجب است به جبهه برود؟ زیرا او به‏‎ ‎‏جبهه می رود و هرچه که به او می گوییم: نرو، او می رود و می گوید: امام فرمودند‏‎ ‎‏واجب کفایی است. آیا بر ایشان واجب است یا خیر؟ زیرا شب ها کسی پیش ما نیست‏‎ ‎‏و مشکلاتی برای ما پیش می آید. آیا بر ایشان تکلیف است یا خیر؟ در ضمن ما چهار‏
‏‎

‎‏خواهر و یک برادر، با یک مادر می باشیم.‏

‏‏بسمه تعالی، بستگی به نیاز جبهه ها دارد و تشخیص آن با مسئولین است.‏

‏‏[سؤال 6422]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 6146‏

‏‏3. این جانب می خواهم به جبهه بروم؛ از طرفی پدر و مادرم مخالفت می کنند که آن‏‎ ‎‏را از خودتان کسب تکلیف کرده ام که رضایت پدر و مادرم شرط نیست و از طرفی‏‎ ‎‏همسرم راضی نمی شود؛ آیا با عدم رضایت همسرم می توانم به جبهه بروم یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، رضایت همسر اعتبار ندارد.‏

‏‏[سؤال 6423]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 736‏

‏‏5. برای رفتن به جبهه جلب رضایت زن لازم و واجب است یا خیر؟‏

‏‏بسمه تعالی، رضایت زوجه شرط نیست.‏

‏‏[سؤال 6424]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 727‏

‏‏6. آیا یادگیری فنون نظامی، واجب و اجازۀ پدر و مادر شرط نیست؟ اگر واجب‏‎ ‎‏است تا چه حد آن و این حکم تا چه هنگام برقرار است؟‏

‏‏بسمه تعالی، بر همه واجب کفایی است و با اقدام عدد کافی، از دیگران‏‎ ‎‏ساقط می شود.‏