کتاب اقرار

احکام اقرار

احکام اقرار

[سؤال 7874]‏ ‏ ‏ 4122‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، رهبر عالی قدر انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی ایران، با نهایت احترام؛ به عرض عالی می رساند:‏

‏این جانب بیش از بیست سال است که کارم قالی شویی است. در این مدت هزاران‏‎ ‎‏فرد قالی بزرگ و کوچک از بازار و خانه های مردم تهران بدون داد و ستد رسید‏‎ ‎‏آورده اند و پس از شستن و خشک کردن برده اند و تحویل صاحبانشان داده اند و بنده‏‎ ‎‏اجرت خود را دریافت داشته ام. در حدود چهار ماه قبل شخصی تعداد هفت تکه قالی‏‎ ‎‏کوچک و بزرگ می آورد در محل کارخانه قالی شویی این جانب و اظهار می دارد که این‏‎ ‎‏هفت تکه قالی را یکی از تجار فرستاده که شما بشویید و خشک نمایید و بیاورید‏‎ ‎‏حجره و می گوید: کرایه باربری مرا بدهید. به ایشان گفته می شود که ایشان مشتری‏‎ ‎‏دائمی این کارخانه است و باربری از این کارخانه نمی گیرد و شما بروید باربری را از‏‎ ‎‏خودش بگیرید. این جانب مطابق گفتار خود آورندۀ قالی ها هفت تکۀ قالی را‏‎ ‎‏شست و شو کرده و بدون کم و زیاد برده ام و به تجارتخانه تحویل داده ام. یک هفته‏‎ ‎‏پس از تحویل هفت تکه قالی به تجارتخانۀ نامبرده، همان هفت تکه قالی مورد بحث،‏‎ ‎‏به اضافۀ چهار تکه دیگر از محل تجارتخانه به سرقت می رود. پس از این که آورنده‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 613
‏قالی ها آگاه می شود که هفت تکه قالی به سرقت رفته، به من مراجعه می نماید و اظهار‏‎ ‎‏می دارد که قالی ها مربوط به خود من بوده و ادعای آن ها را از بنده می نماید. آیا ایشان‏‎ ‎‏می تواند چنین ادعایی داشته باشد؟‏

بسمه تعالی، در فرض مذکور آورنده به مقتضای اقرار قبلی، حق مطالبه از کارگاه را ندارد و چنانچه نزاعی در بین است باید در محکمۀ شرعیه حل و فصل شود.

[سؤال 7875]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5505

‏3. آیا کتک زدن به فردی که به حمل مواد مخدر مشهور است، برای اقرار گرفتن از‏‎ ‎‏او، تا موادش را تحویل بدهد، جایز است؟‏

بسمه تعالی، موارد مختلف است و طبق مقررات شرعی باید عمل شود.

[سؤال 7876]‏ ‏ ‏ 4123‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 4 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی‏

‏اگر در هنگام اجرای عقد، به قصد محرم شدن، ایجاب را زن به قصد محرم شدن‏‎ ‎‏(بنا به اعتراف خودش)، و قبول را مرد، بخواند و هر دو با قرائت صحیح صیغۀ عقد‏‎ ‎‏دائم را با مهریۀ معین از روی رسالۀ حضرت امام خمینی بخوانند و سپس با هم روابط‏‎ ‎‏زناشویی و آمیزش جنسی برقرار نمایند و بعد از چندین ماه، زن تقاضای طلاق نماید‏‎ ‎‏و به هنگام تقاضای طلاق، زن اعتراف نماید که عقد را به قصد محرم شدن به زوج‏‎ ‎‏جاری نموده و به عقد دائم شرعی با مهریه معین با هم زن و شوهر شده اند و از آن جا‏‎ ‎‏که مرد حاضر به طلاق نمی شود، زن بعد از آن که مطمئن می شود که مرد او را طلاق‏‎ ‎‏نمی دهد، اول حاضر بشود که با زوج به زندگی ادامه دهد، ولی بعد از مدتی دوباره‏‎ ‎‏(حدود یک ماه دیگر) اظهار بدارد که وی ـ  یعنی زن  ـ به هنگام جاری نمودن عقد،‏‎ ‎‏قصد انشا و معنای کلمات را نمی دانسته و به همین بهانه تقاضای ابطال عقد را بنماید و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 614
‏این راه را وسیله برای جدایی از زوج قرار دهد، آیا این ادعای زوجه (زن) همچون‏‎ ‎‏عمل یک زن نیست که بعد از «بله» بگوید «نه» و آن وقت تقاضای ابطال عقد نماید؟‏‎ ‎‏حکم شرع اسلام و فتوای حضرت امام خمینی در این مورد چیست؟ آیا می شود عقد‏‎ ‎‏مذکور را باطل اعلام نمود؟ و آیا عقد به قوت اولیه خود باقی است و عقد صحیح‏‎ ‎‏است؟‏

بسمه تعالی، در فرض سؤال عقد محکوم به صحت است و اگر نزاعی در بین است به محاکم صالحه مراجعه شود.

[سؤال 7877]‏ ‏ ‏ 4124‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر عالی قدر آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏احتراماً؛ استدعا می شود به مسأله ذیل جواب عنایت فرمایید:‏

‏بچه ای را سر راه می گذارند و خانواده ای او را برداشته و چند سال او را نگهداری‏‎ ‎‏می کند. زن و مردی آمده و می گویند این فرزند مربوط به ما بوده و اقرار به فرزندی او‏‎ ‎‏را می کنند و می خواهند او را بگیرند. ذو الید می گوید بچه مربوط به شما نیست. آیا‏‎ ‎‏بدون بیّنه می شود بچه را گرفت و به این زن و مرد داد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر بچه در فرض مرقوم صغیر غیر بالغ باشد، با اقرار جدّی و صریح زن و مرد نسب ثابت می شود و نیاز به بینه ندارد، ولی اگر بچه در زمان اقرار زن و مرد کبیر بالغ باشد، ثبوت نسب به اقرار زن و مرد، منوط به این است که مقرّ له آن ها را تصدیق نماید.

[سؤال 7878]‏ ‏ ‏ 4125‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 10 / 1361‏

‏محضر مبارک امام امت، خمینی بت شکن، امید مستضعفان جهان، از محضر شریف،‏‎ ‎‏استعلام می شود که فتوای شرعی را در مورد این مسأله اعلام فرمایند، تا عمل شود:‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 615
‏شخصی، در حال حیات خود و در کمال صحت و سلامت، با دست خط و امضای‏‎ ‎‏مسلّم خودش، اقرار و اعتراف کرده است که سرقفلی مغازه ای که در آن ساکن و‏‎ ‎‏مشغول کار است، متعلق به یکی از فرزندان خود می باشد؛ آیا این اقرار و اعتراف،‏‎ ‎‏شرعاً نافذ و معتبر است یا خیر؟ و آیا سایر وراث، با وجود اقرار و اعتراف صریح‏‎ ‎‏مزبور، می توانند نسبت به مقرّ به، ادعای حقّی بکنند یا خیر؟ ادام الله‌ بقائکم‏

بسمه تعالی، مجرد دستخط، کافی نیست، مگر این که موجب اطمینان شود.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 616