امام، زنان و زمان

‏ ‏امام، زنان و زمان

‏ ‏دکتر جمیله کدیور

‏ ‏

‏    

 ‏بررسی نظرات، موضعگیریها و عملکرد امام خمینی(ره) در دوران حیات سیاسی ـ‎ ‎اجتماعی ایشان، مبیّن آن است که متناسب با تحولات زمان و مکان و متأثر از شرایط‎ ‎و بستر سیاسی ـ اجتماعی دوران مورد مطالعه، در دیدگاههای ایشان نسبت به فعالیت‎ ‎زنان همچون بسیاری موضوعات دیگر تحول قابل ملاحظه پدید آمده است. به‎ ‎عبارتی با مطالعۀ متون (نوشتار، گفتار و کردار) امام در چهارچوب بستر‎ ‎سیاسی ـ اجتماعی می توان به تحول دیدگاه امام در قبال زنان و فعالیتهای آنان پی‎ ‎برد. 

‏     یکی از ممیزات اصلی امام خمینی نسبت به مراجع و روحانیون بلند پایۀ مطرح‏‎ ‎‏این دوران و دوره های قبل و شاید بعدی، حساسیت ایشان به مسائل زمان و مکان، و‏‎ ‎‏توجه به شرایط جدید پدید آمده، ضمن توجه جدی به اصول بنیادین اسلام و حرکت‏‎ ‎‏در همین چهارچوب بود. به عبارتی انعطاف پذیری ایشان در قبال شرایط جدید در‏‎ ‎قالب و چهارچوب حفظ اصول اساسی اسلام بود، که نظرات در مورد زنان و فعالیت اجتماعی


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 243

آنان نیز مستثنا نمی شد. 

‏     با پذیرش این مسأله که برای تحلیل گفتمان کلام امام ناگزیر از آنیم که روابط میان‏‎ ‎‏نوشتار و گفتار (متون) ایشان را با فضای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی‏‎ ‎‏توضیح دهیم، می توان در دوران حیات سیاسی ایشان از چند دورۀ گفتمانی نسبت به‏‎ ‎‏زنان و فعالیتهایشان یاد کرد. طبیعی است که متناسب با شرایط هر دوره، دیدگاه امام‏‎ ‎‏نسبت به زنان و فعالیتهای آنان متفاوت است که این تفاوت نگرشها، پویایی امام را‏‎ ‎‏نسبت به مسائل نشان می دهد. دوره های مورد اشاره عبارتند از: ‏

‏1 - از اواخر حکومت رضاشاه تا اوایل دهۀ 40 (فوت آیت الله  بروجردی و آغاز‏‎ ‎‏مرجعیت امام)؛‏

‏2 - از سالهای اولیه دهۀ 40 تا شروع مقدمات انقلاب اسلامی در سال 1356؛ ‏

‏3 - از سال 56 تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 ؛‏

‏4 - از پیروزی انقلاب در سال 57 تا رحلت امام در سال 1368.‏

‏     در ادامه، به طور خلاصه به بررسی نظرهای امام در هر یک از دوره های پیش و‏‎ ‎‏تحول نظرهای ایشان خواهیم پرداخت. ‏

‏ ‏

دوران اول: از اواخر حکومت رضاشاه تا اوایل دهۀ 40

‏     ‏دوران اول که به طور خاص از اواخر حکومت رضاشاه شروع و با فوت آیت الله ‎ ‎بروجردی در اوایل دهۀ 40 به پایان می رسد، متأثر از فضای پدید آمدۀ ناشی از‎ ‎سیاستهای غیر دینی رضاشاه و محمدرضا در زمینۀ احیای سنتها و ارزشهای باستانی‎ ‎ایران قبل از اسلام و کمرنگ شدن ارزشهای دینی است، خصوصاً سیاست تحمیلی


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 244

رضاخان مبنی بر کشف حجاب زنان به عنوان زمینه ای برای آزاد شدن نیمی از‎ ‎جمعیت کشور جهت فعالیت در اجتماع. این اقدام از نظر امام به عنوان حلقه ای از‎ ‎زنجیرۀ سیاستهای رژیم جهت تخدیر مردم و بازماندن آنها از مسائل اساسی جامعه‎ ‎تلقی می شود. طبیعی است که در چنین فضای مسمومی ایشان نسبت به هر اقدامی که‎ ‎از سوی حکومت در حمایت از زنان و فعالیت آنان صورت می گیرد، واکنش منفی‎ ‎نشان می دهند و آن را مضر به حال قشر نسوان به طور خاص و جامعه به طور عام‎ ‎تلقی می کنند. 

‏     امام با موضعگیری صریح در قبال کشف حجاب زنان، با توصیف آن به عنوان‏‎ ‎‏«خانمانسوزترین اعمال ظالمانۀ دیکتاتور گریزپا»‏‎[1]‎‏ از آن به عنوان خیانت بزرگ‏‎ ‎رضاخان یاد کرده،‎[2]‎‏ در کتاب کشف الاسرار با انتقاد نسبت به حکومت رضاخان و‏‎ ‎این اقدام وی چنین می نویسند: 

‏     ... آنان که تمدن و تعالی مملکت را به لخت شدن زنها در خیابانها می دانند و به‏‎ ‎‏گفته بی خردانه خودشان با کشف حجاب نصف جمعیت مملکت کارگر می شود (لکن‏‎ ‎‏چه کاری، همه می دانید و می دانیم) حاضر نیستند مملکت با طرز معقولانه ای و در زیر‏‎ ‎‏قانون خدا و عقل اداره شود. آنهایی که اینقدر قوۀ تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس‏‎ ‎‏ماندۀ درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند با آنها ما حرفی نداریم و توقع آن را هم‏‎ ‎‏نداریم که آنها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند. عقل و هوش و حس آنها را اجانب‏


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 245

دزدیده اند.‎[3]‎

‏    ‏امام در تاریخی ترین سند مبارزاتی خود در تاریخ 11 جمادی الاول 1363 قمری،‎ ‎ضمن آنکه بدبختی و تیره روزی کشور را به خاطر قیام برای منافع شخصی عنوان‎ ‎می کنند، می گویند:

‏     قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زنهای عفیف مسلمان برداشت و الآن‏‎ ‎‏هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخن‏‎ ‎‏نمی گوید.‏‎[4]‎

‏    ‏دوران مورد اشاره متأثر از سیاستهای مدرن سازی و تجددگرایی ظاهری رضاشاه و‎ ‎محمدرضاست، به گونه ای که مانع اصلی فعالیت زنان، در داشتن حجاب تلقی‎ ‎می شود به همین دلیل امام حضور زنان را در چنین فضایی ناصواب دانسته، به کَرات‎ ‎در قبال اقدامات رژیم اعلام موضع می نمایند. 

‏ ‏

دوران دوم: از اوایل دهۀ 40 تا شروع انقلاب در سال 1356

‏     ‏سیاستهای این دوران، ادامۀ طبیعی دوره قبل است. مضاف بر اینکه رژیم شاه‎ ‎دوران تحکیم قدرت خود را طی می کند و در چنین فضایی با قدرت بیشتری در صدد‎ ‎خالی کردن سیاستهای خود است. با توجه به مفاسد مترتب بر حضور زنان در اجتماع‎ ‎در طی دوران مورد بحث و بهره برداریهای سوئی که رژیم شاه از فعالیت طیفی محدود، از زنان


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 246

می کرد و اصولاً نگرش خاص و محدودی که رژیم نسبت به فعالیتهای اجتماعی زنان‎ ‎داشت، امام مخالفت خود را با اقدامات رژیم در این زمینه به کرات طی دوران مورد‎ ‎نظر اعلام کردند. بر همین اساس ایشان طی اظهاراتی خطاب به وعاظ و گویندگان‎ ‎مذهبی چنین می گویند:

‏     از دخالت زنها در اجتماعی که مستلزم مفاسد بی شمار است ابراز انزجار، و دین‏‎ ‎‏خدا را یاری کنید و بدانید «ان تنصرواالله  ینصرکم و یثبت اقدامکم».‏‎[5]‎

‏    ‏امام  ورود زنان را طی سالهای مورد اشاره به ادارات، مطابق سیاستهایی که رژیم‎ ‎اِعمال می کرد، مفسده آمیز و مُخِل روند فعالیتها می دانست، چرا که بعینه هدف از‎ ‎ورود زنان در برخی مشاغل خدماتی و خاص را نه خدمت به زنان، بلکه در راستای‎ ‎فشل شدن امور تلقی می کرد. در سال 1341 در حالی که بیش از دو دهه از کشف‎ ‎حجاب می گذشت، امام می فرمایند: 

‏     شما ببینید بیست و چند سال است از این کشف حجاب مفتضح گذشته است،‏‎ ‎‏حساب کنید چه کرده اید؟ زنها را وارد کردید در ادارات، ببینید در هر اداره ای که وارد‏‎ ‎‏شدند آن اداره فلج شد. فعلاً محدود است، علما می گویند توسعه ندهید به استانها‏‎ ‎‏نفرستید. زن اگر وارد دستگاهی شد، اوضاع را به هم می زند. می خواهید استقلالتان‏‎ ‎‏را زنها تأمین کنند؟‏‎[6]‎

‏    ‏گفتنی است که با توجه به استفادۀ ابزاری که از زنان، خصوصاً جسم آنان در‎ ‎فعالیتهای مختلف می شد، ورود آنها به عرصۀ اجتماع در این دوره از نظر امام مضر و


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 247

مخاطره آمیز عنوان می شود. 

‏     امام در سال 1341 خطاب به عَلَم با موضعگیری قاطعانه علیه مصوبۀ انجمنهای‏‎ ‎‏ایالتی و ولایتی، ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری را‏‎ ‎‏مخالف قوانین محکم اسلام دانسته و تشخیص آن را به نص قانون اساسی محول به‏‎ ‎‏علمای اَعلام و مراجع فتوا می کنند و با طرح این نکته که فقهای اسلام و مراجع‏‎ ‎‏مسلمین به حرمت آن فتوا داده و می دهند،‏‎[7]‎‏ به دلیل شرایط حاکم در این دوران و‏‎ ‎سوء استفاده هایی از حضور زنان در برخی نهادهای اجتماعی می شود، حکم به‎ ‎حرمت آن می دهند. 

‏     امام پیشنهاد ورود بانوان به عرصۀ انتخابات و انجمنهای ایالتی و ولایتی را بیشتر‏‎ ‎‏بهانه برای تحت الشعاع قراردادن معارضۀ رژیم با اسلام و قرآن دانسته، چنین‏‎ ‎‏می گویند: ‏

‏     دیدیم که از اولی که این دولت بی سواد و بی حیثیت روی کار آمد، از اول هدف،‏‎ ‎‏اسلام را قرار داد. در روزنامه ها با قلم درشت نوشتند که بانوان را حق دخالت در‏‎ ‎‏انتخابات داده اند، لکن شیطنت بود، برای انعکاس نظر عامۀ مردم به آن موضوع بود‏‎ ‎‏که نظرشان به الغای اسلام و الغای قرآن درست نیفتد و لهذا در اولی که اینجا ما‏‎ ‎‏متوجه شدیم و اجتماع شد و آقایان مجتمع شدند، با هم برای علاج کار، توجه ما در‏‎ ‎‏دفعۀ اول منعطف شد به همان قضیه، بعد که مطالعه کردیم دیدیم آقا قضیه، قضیۀ‏‎ ‎‏بانوان نیست، این یک امر کوچکی است. قضیه، معارضه با اسلام است.‏‎[8]‎

‏    ‏امام و سایر مراجع با تلقی این مصوبه به عنوان تجاوز دستگاه حاکم به احکام‎ ‎مقدسۀ اسلام و احکام مسلمۀ قرآن اعلام می کنند که: دستگاه جابره با تصویبنامه های خلاف


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 248

شرع و قانون اساسی می خواهد زنهای عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند. 

‏     دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، یعنی‏‎ ‎‏احکام ضروریۀ اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هجده ساله را به‏‎ ‎‏نظام اجباری ببرد و به سربازخانه ها بکشد، یعنی با زور سر نیزه، دخترهای جوان‏‎ ‎‏عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.‏‎[9]‎

‏    ‏در حالی که رژیم بر آن بود با برخی اقدامات نمایشی و ظاهری در عرصه های‎ ‎مختلف اعم از داخلی و خارجی برای خود جایگاه و موقعیت کسب کند و در شرایطی‎ ‎که اکثر زنان و حتی مردان ایران با مسائل و مشکلات زایدالوصفی مواجه بودند، امام‎ ‎در بیاناتی قاطعانه چنین می گویند: 

‏     مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقی حاصل می شود؟ مگر مردها که تا حالا‏‎ ‎‏بودند ترقی برای شما درست کردند تا زنهایتان ترقی درست کنند؟ ما می گوییم اینها را‏‎ ‎‏فرستادن در این مراکز، جز فساد چیزی نیست شما بعد تجربه کنید. ببینید بعد از ده‏‎ ‎‏سال، بیست سال، سی سال دیگر اینها را بفرستید. به خیال خودتان ببینید اگر شما‏‎ ‎‏جز فساد چیز دیگری دیدید. ما با ترقی زنان مخالف نیستیم. با این فحشا مخالفیم با‏‎ ‎‏این کارهای غلط مخالفیم.‏‎[10]‎‏ ‏

‏    ‏امام با طرح این سؤال که مگر مردها آزادند که زنها می خواهند آزاد باشند، به ذکر‎ ‎این نکته می پردازند که آزادی افراد اعم از مردان و زنان در حیطه الفاظ و حرف نیست،‎ ‎بلکه این امر مستلزم حرکت از حیطه حرف به حیطۀ عمل است. ایشان با درک دقیق علت


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 249

تأکید رژیم بر حضور طیفی از زنان در برخی از مشاغل، فساد و فحشای ناشی از‎ ‎حضور این گروه را غیر قابل توجیه و مباین با ترقی زنان عنوان می کردند. 

‏     امام با بیان این نکته که اسلام مراعات بانوان را در تمام جهات بیش از هرکس‏‎ ‎‏نموده و با احترام به حیثیت اجتماعی و اخلاقی آنها موجب شده است که از اختلاط‏‎ ‎‏مخالف با عفت و تقوای زن جلوگیری شود، نه آنکه آنان را مانند محجورین و‏‎ ‎‏محکومین قرار دهد،‏‎[11]‎‏ دقیقاً به دلایل مخالفت خود با حضور زنان در این دوران‏‎ ‎پرداخته، ضمن تکریم مقام و موقعیت زنان، هر عاملی را که موجب خدشه وارد‎ ‎آوردن به عفت و حیثیت زنان می شد، مورد چالش قرار می دهند. امام خمینی (ره) با‎ ‎طرح این مسأله که در زمان رضاشاه و محمدرضا شاه به زنان بیشتر از بقیۀ اقشار ظلم‎ ‎شد، چنین می گویند:

‏     در زمان این پدر و پسر به بانوان ما بیشتر ظلم شد تا به سایر اقشار... در زمان‏‎ ‎‏رضاشاه... با اسم اینکه می خواهیم ایران را نظیر اروپا مثلاً بکنیم، ایران را متجدد‏‎ ‎‏بکنیم... با بانوان نمی دانید چه کردند. اینها دو طایفه را در آن وقت از همه بیشتر‏‎ ‎‏بهشان ظلم کردند، یکی بانوان بود... و یکی هم روحانیون بود.‏‎[12]‎‏ ‏

‏    ‏بنابراین دیدیم علی رغم اینکه در این دوران زنان از برخی حقوق ظاهری همچون‎ ‎حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن و مشارکت در برخی سطوح اجتماعی بهره مند‎ ‎شدند، ولی به دلیل فضای فاسد و ناامن موجود، بعضی از زنان و خانواده های آنها حاضر به‎ ‎حضور و فعالیت آنها نبودند و این امر محدود به برخی لایه های محدود اجتماع شد.

‏     در ثانی در این دوره، مشارکت به معنای واقعی وجود نداشت و طیف محدودی از‏


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 250

زنان نیز که در سطوح عالیه فعالیت می کردند، از وابستگان و اقارب دربار و حکومت‎ ‎بودند نه سطوح دیگر. فعالیت زنان در لایه های پایین تر، بیشتر در حد منشی گری،‎ ‎فعالیتهای خدماتی و جنبه های صوری محدود می شد و بر این اساس عمده، جسم و‎ ‎زیبایی زنان محور فعالیت آنها بود و به همین خاطر نیز امام مخالف حضور و فعالیت‎ ‎زنان بودند.

‏ ‏

دوران سوم: از سال 56 تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357

‏     ‏در مقطع سالهای 56 و 57، با حوادثی که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی گردید،‎ ‎تحولی جدی در جامعه ایران پدید آورد، این تحول در امور و سطوح مختلف تجلی‎ ‎داشت. آنچه مربوط به موضوع مورد بحث این نوشته می شود، تحول در نگرش زنان‎ ‎نسبت به خود و تحول در نگرش جامعه نسبت به زنان است که همین تحول، ضرورت‎ ‎حضور زنان را در جامعه و مشارکت در ساختن بنای جدیدی که مردم آن را ارائه‎ ‎کرده اند، توجیه می کند.

‏     امام با طرح مظلوم بودن زنان در دو دوره یعنی عصر جاهلیت و عصر پهلوی ـ به‏‎ ‎‏مقایسه ضمنی این دو دوره پرداخته، چنین اظهار می کنند:‏

‏     ‏مع الأسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است، یکی در جاهلیت. در جاهلیت، زن مظلوم‎ ‎بود و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت، بیرون‎ ‎کشید. مرحلۀ جاهلیت مرحله ای بود که زن را مثل حیوانات بلکه پایین تر از او، زن در‎ ‎جاهلیت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهلیت بیرون کشید. در یک موقع دیگر در‎ ‎ایران ما، زن مظلوم شد و آن دورۀ شاه سابق بود و شاه لاحق بود با اسم اینکه زن را‎ ‎می خواهندآزاد کنند ظلم کردند به زن، ظلمها کردند به زن، زن را از آن مقام شرافت و


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 251

عزت که داشت پایین کشیدند. زن را از آن مقام معنویت که داشت، شی ء کردند. به‎ ‎اسم آزادی، آزاد زنان و آزاد مردان، آزادی را از زن و مرد سلب کردند... از مقام‎ ‎انسانیت زن را فرو کشید به مرتبۀ یک حیوان. به اسم اینکه برای زن می خواهد مقام‎ ‎درست کند زن را از مقام خودش پایین تر آورد. زن را مثل یک عروسک درست کرد.‎[13]‎

‏    ‏امام با طرح این نکته که اسلام هیچ گاه مخالف آزادی زنان نبوده است، بعکس‎ ‎اسلام با مفهوم زن شی ء شده و عنوان شی ء مخالفت کرده و شرافت و حیثیت وی را به‎ ‎وی باز داده است، اعلام می کنند:

‏     زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را‏‎ ‎‏انتخاب کند. اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق می کوشد‏‎ ‎‏تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. و اسلام شدیداً معترض به این امر است. این رژیم‏‎ ‎‏آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساخته است.‏‎[14]‎

‏    ‏از اظهارات فوق به خوبی آشکار است که امام در این دوره، فعالیت زنان و حاکم‎ ‎بودن آنها بر سرنوشت خودشان را در فضایی سالم و اخلاقی ضروری دانسته و‎ ‎مخالفت خود را با استفاده از زنان در جهت اهداف و مطامع مردان ذکر می نمایند. 

‏     با توجه به شرایط خاص ایجاد شده، در حالی که امام در طی دوران گذشته به دلیل‏‎ ‎‏وضعیت حاکم و سیاستهایی که توسط رژیم اِعمال می شد، نسبت به حضور زنان در‏‎ ‎فعالیتهای اجتماعی ابراز تردید و نگرانی می کردند در این دوران، خود مشوق ورود زنان‎ ‎به اجتماع و به دست گرفتن مقدرات خود می شوند. امام با طرح این مسأله که هم اکنون


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 252

زنان مسلمان ایران در مبارزات سیاسی و تظاهرات بر ضد شاه شرکت دارند، تأکید‎ ‎می کنند که در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق‎ ‎کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، در تمامی جهاتی که مرد حق دارد،‎ ‎زن هم حق دارد.‎[15]‎‏  ‏

‏      ‏امام با باور این مسأله که از نظر حقوق انسانی تفاوتی بین مرد و زن نیست، زیرا هر‎ ‎دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد، بر این اعتقاد‎ ‎بودند، تفاوتهایی که بین زن و مرد وجود دارد، به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد.‎[16]‎

‏    ‏امام با طرح این نکته که از نظر اسلام، زنان نقشی حساس در بنای جامعه اسلامی‎ ‎دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقا می دهد که بتواند مقام انسانی خود را در جامعه‎ ‎بازیابد و از حد شی ء بودن بیرون بیاید، اعلام می کنند که متناسب با چنین رشدی زن‎ ‎می تواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی به عهده بگیرد.‎[17]‎

‏    ‏بر همین مبنا نیز ایشان در طی مدتی که حرکت انقلابی مردم در جریان بود، بارها‎ ‎اعلام کردند در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال با مردان‎ ‎در بنای جامعه اسلامی داشته باشد، ولی نه به صورت یک شی ء، نه او حق دارد خود‎ ‎را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.‎[18]‎

‏    ‏امام با تأکید بر ضرورت حضور و فعالیت زنان در صحنۀ اجتماعی در این دوره، به


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 253

کرات اعلام می کنند که مذهب تشیع نه تنها زنان را از صحنۀ زندگی اجتماعی طرد‎ ‎نمی کند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانی خود قرار می دهد.‎[19]‎

‏    ‏امام با رد شبهاتی که در زمینۀ محدود شدن زنان در یک نظام اسلامی وجود‎ ‎داشت، بر این امر پافشاری می کرد که زنان نیز مثل مردان در عرصه های اجتماعی‎ ‎حضور داشته باشند. به اعتقاد ایشان زنان در همۀ شئون دخالت دارند. امام با تأکید بر‎ ‎این نکته که ما می خواهیم زن به مقام والای انسانی برسد و زن باید در سرنوشت‎ ‎خودش دخالت داشته باشد، هم به نفی گذشته می پرداختند و هم نگاه خود را نسبت‎ ‎به آینده بیان می داشتند. بر اساس همین نگرش بود که زنان نیز در لبیک به اظهارات‎ ‎مؤکد امام در طی ماههایی که منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد، به یکباره با‎ ‎حضور در صحنۀ تظاهرات و فعالیتهای اجتماعی دیگر که به سقوط رژیم پهلوی منجر‎ ‎شد، با رد و نفی نگرش شی ءنگرانه به خود، حضور خود را در صحنۀ اجتماع به منصه‎ ‎ظهور رساندند. توجه به این نکته ضروری است در این دوره خصوصاً حضور زنانی که‎ ‎در طی دوره های گذشته، خود و خانواده شان محیط را مناسب برای حضور‎ ‎نمی یافتند، بیش از پیش جلب توجه می نماید. به عبارتی با امنیت خاطری که از کلام‎ ‎امام برای حضور زنان ایجاد می شود، خیل زنان از صنوف و طبقات و سنین مختلف از‎ ‎این زمان به بعد در صحنه حاضر می شوند و حضور در فعالیت را به عنوان یک وظیفه‎ ‎و حق اساسی برای خود تلقی می نمایند. 

‏ ‏

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 254

دوران چهارم: از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 تا رحلت امام 

‏در سال 1368‏

‏     ‏دوران چهارم، مقطع زمانی سالهای 57 تا 68 را در بر می گیرد. در نخستین ماه‎ ‎پیروزی انقلاب اسلامی، امام قاطعانه اعلام می کنند که اسلام زن را مثل مرد در همۀ‎ ‎شئون ـ همانگونه که مرد در همۀ شئون دخالت دارد ـ دخالت می دهد. امام با طرح این‎ ‎نکته که ایران تنها با دست مردان درست نمی شود، اعلام می کنند این خرابه ای که‎ ‎برای ما گذاشته اند باید به دست همۀ ملت ایران چه مردان و چه زنان ساخته شود.‎[20]‎‏ ‏

‏    ‏امام در عصر جدیدی که آغاز شده بود، بر این باور بود که زنان باید در مقدرات‎ ‎اساسی مملکت دخالت کنند و هر موقع که اقتضا کند، نهضت و قیام کنند.‎[21]‎

‏    ‏امام با اعتراف به این نکته که آنچه در ایران بزرگتر از هر چیز بود، تحولی است که‎ ‎در بانوان ایران حاصل شد،‎[22]‎‏ بر این باور بودند که اگر این نهضت و انقلاب اسلامی‏‎ ‎هیچ نداشت به غیر از این تحولی که در بانوان و در جوانان ما پیدا شد، این یک امری‎ ‎بود که کافی بود برای کشور ما.‎[23]‎

‏    ‏امام با طرح این مسأله که تحولی در زنان بعد از انقلاب ایجاد شد بیش از تحولی‎ ‎است که در مردها پیدا شده، اعلام می کنند: 

‏     آنقدری که این جامعه محترم به اسلام خدمت کردند در این زمان، بیشتر از این‏


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 255

مقداری است که مردها خدمت کردند.‎[24]‎‏ ‏

‏    ‏نکتۀ مهم و قابل ملاحظه در دیدگاه امام خمینی در این دوره، علاوه بر خواست‎ ‎امام از زنان برای حضور در صحنه، تأکید ایشان بر ضرورت دخالت خانمها در‎ ‎سیاست و مقایسه ای است که ایشان بر دخالت خانمها و روحانیون در امر سیاست‎ ‎دارند. امام در این زمینه می فرمایند: 

‏خانمها حق دارند در سیاست دخالت بکنند. تکلیفشان این است. روحانیون هم حق‏‎ ‎‏دارند در سیاست دخالت بکنند. تکلیف آنهاست. دین اسلام یک دین سیاسی است‏‎ ‎‏که همه چیزش سیاست است، حتی عبادتش.‏‎[25]‎

‏    ‏با توجه با این مسأله که نوعاً عرصۀ سیاست عرصه ای مردانه تلقی می شد و‎ ‎شُبهاتی که به وسیلۀ رژیم مبنی بر جدایی دین از سیاست طی سالهای حکومت پهلوی‎ ‎القا می شد، این اظهارات امام بسیار معنی دار و تأمل برانگیز است. به عبارتی امام در‎ ‎این جمله حضور و فعالیت زنان در عرصه سیاست را با حضور و فعالیت روحانیون در‎ ‎سیاست مقایسه نموده، هر دو امر را به یک میزان مهم تلقی نموده اند. به علاوه فعالیت‎ ‎در عرصۀ سیاست را برای زنان هم حق و هم تکلیف تلقی می کنند. 

‏     امر مهم و قابل ملاحظه دیگر در این دوران تأکید ایشان بر حضور زنان در‏‎ ‎انتخابات و رأی گیریها بود. امری که در دوره های قبلی به دلیل بستر خاص سیاسی ـ‎ ‎اجتماعی حاکم و مفاسد مترتب بر آن، مورد نفی و رد امام و سایر مراجع بود، در این دوران به‎ ‎عنوان یک تکلیف و وظیفۀ شرعی مطرح می شود و این از حساسیتهای رهبران شیعه


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 256

نسبت به زمان و شرایط حاکم بر آن است که برای یک عمل ثابت در دو دورۀ مختلف‎ ‎زمانی، دو حکم متفاوت صادر می شود. امام به دفعات در این دوره، بر حق رأی زنان‎ ‎تأکید کرده و می گویند: 

‏     زنها حق رأی دارند، از غرب بالاتر است این مسائلی که برای زنها قائل هستیم،‏‎ ‎‏حق رأی دادن دارند. حق انتخاب دارند. حق انتخاب شدن دارند.‏‎[26]‎‏ ‏

‏    ‏امام با بزرگداشت زنان به عنوان طیفی که در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان در‎ ‎پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشتند، توجه زنان را به این نکته جلب کردند‎ ‎که آنها باید توجه داشته باشند که با شرکت فعالانه خود پیروزی ملت ایران را هرچه‎ ‎بیشتر تضمین کنند. چرا که شرکت در این امر برای مرد و زن از وظایف ملی و اسلامی‎ ‎است.‎[27]‎

‏    ‏امام با پذیرش حضور و فعالیت اجتماعی زنان و طرح ضرورت آن در دوران‎ ‎جدید، به علت مخالفت خود با این قضیه در دوران حکومت پهلوی نیز پرداخته و‎ ‎چنین می گویند: 

‏     البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن هیچ مانعی ندارد، لکن نه آنطوری که‏‎ ‎‏آنها (رژیم پهلوی) می خواستند، آنها نظرشان به این نبود که زن یک اشتغالی پیدا‏‎ ‎‏بکند. نظرشان به این بود که زن را مثل مردها هم، زنها را و مردها را از آن مقامی که‏‎ ‎‏دارند منحط کنند. نگذارند یک رشد طبیعی از برای قشر زن پیدا بشود.‏‎[28]‎

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 257
‏ 

   ‏امام با اصل قراردادن حفظ عفت در انجام وظایف اجتماعی بر این اعتقاد بودند‎ ‎که امروز باید خانمها وظایف اجتماعی خودشان را و وظایف دینی خودشان را باید‎ ‎عمل بکنند و عفت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی و‎ ‎سیاسی را انجام بدهند.‎[29]‎

‏    ‏امام با طرح این نکته که همانگونه که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و‎ ‎جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی همدوش‎ ‎مردها باشند،‎[30]‎‏ حفظ شئونات اسلامی را در این فعالیتها مبنا قرار داده و در‏‎ ‎چهارچوب این اصل بنیادین فعالیت زنان را توجیه و تحلیل می کنند. 

‏     بدون شک تمام این تحولات در نگرش امام نسبت به زنان، هم ناشی از تحولات‏‎ ‎‏جامعه و شرایط مساعد پدید آمده بعد از انقلاب و ضرورتهای ناشی از آن بود و هم‏‎ ‎‏ناشی از تحولی که در زنان حادث گردید، ضمن آنکه پویایی فقه شیعه و نگاه روشن‏‎ ‎‏فقهای عالیقدری همچون امام خمینی (ره) را نشان می دهد.‏

‏     علی رغم این نگاه مثبت و پویایی امام نسبت به حضور و فعالیت زنان در صحنۀ‏‎ ‎‏اجتماع، متأسفانه امروز در بیست و دومین سالی که از عمر انقلاب باشکوه اسلامی‏‎ ‎‏می گذرد، همچنان رگه هایی از تحجر و جنود در میان قشری از متدینین و مروجین‏‎ ‎‏دین وجود دارد، به گونه ای که تأمل به هیچ نوع تحولی در رابطه با مسائل زنان، حقوق‏‎ ‎‏و فقه زنان نیستند. ‏

‏     ‏اشارۀ مختصری که به چهار دورۀ مورد بررسی در این مقاله داشتیم، ضمن آنکه

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 258

تحول در نگرش امام را نسبت به زنان متناسب با تحولات و شرایط زمان و مکان نشان‏‎ ‎‏می داد، تحول در اوضاع و احوال سیاسی ـ اجتماعی را نیز آشکار می ساخت. به‏‎ ‎‏عبارتی در این مختصر سعی شد ارتباط میان کلام امام و تحول آنها را با شرایط‏‎ ‎‏سیاسی ـ اجتماعی پدید آمده به گونه ای موجز شرح داده شود. ‏


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 259

‏ ‏

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 260

  • ـ خمینی، روح الله ؛ کشف الاسرار، ص 239.
  • ـ همان، ص 283.
  • ـ همان، ص 223 - 224.
  • ـ خمینی، روح الله ؛ ر. ک: صحیفۀ امام، تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1261، ص 4، (مورخ 11 جمادی الاول 1363).
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 1، ص 230.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 1، ص 117ـ119.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 1، ص 209ـ210.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 1، ص 153ـ154.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 1، ص 304ـ305.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 1، ص 149ـ150.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 8، ص 354ـ355.
  • ـ جایگاه زن در اندیشۀ امام خمینی؛ ص 258.
  • ـ ر. ک: صحیفه امام، ج 3، ص 369ـ371.
  • ـ جایگاه زن در اندیشۀ امام خمینی؛ ص 61.
  • ـ همان، ص 63.
  • ـ همان، ص 66.
  • ـ همان، ص 65-66.
  • ـ همان، ص 56.
  • ـ همان، ص 66.
  • ـ همان، ص 67.
  • ـ همان، ص 165.
  • ـ همان.
  • ـ همان، ص 164.
  • ـ همان، ص 67.
  • ـ همان، ص 69.
  • ـ همان.
  • ـ همان، ص 69-70.
  • ـ همان، ص 72.
  • ـ همان، ص 76.