زن و توسعه اجتماعی از دیدگاه اسلام و امام خمینی(ره)

‏ ‏

‏ ‏زن و توسعۀ اجتماعی از دیدگاه اسلام و امام خمینی(ره)

 حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی تسخیری

‏ ‏

‏     ‏خداوند متعال می فرماید:

‏     «من عمل صالحاً من ذکر أو أنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیاة طیبة ولنجزیّنهم أجرهم‏‎ ‎‏بأحسن ما کانوا یعملون» نحل / 97‏

‏     اگر بخواهیم از توسعۀ اجتماعی تعریفی عام ارائه کنیم؛ می توانیم بگوییم توسعۀ‏‎ ‎‏اجتماعی عبارت است از تحرّک آگاهانه، منظم و هماهنگ در عرصه های مختلف‏‎ ‎‏مادی و معنوی که به سوی حیات انسانی برتر گام برمی دارد. در این تعریف چند‏‎ ‎‏عنصر وجود دارد:‏

‏     1 ـ هدف والای انسانی و متمایز با اهداف غریزی و کور حیوانی؛ یک حرکت، تنها‏‎ ‎‏در صورتی می تواند چنین هدفی را تعقیب کند که با تمایلات فطری انسان همسو‏‎ ‎‏باشد.‏

‏     ‏2 ـ حرکت ارادی به سوی هدف انسانی؛ این خصوصیت نیز در حرکتهای حیوانی‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 91

دیده نمی شود، زیرا حرکتهای ارادی متکی بر آگاهی و تعقّل است.

‏     3 ـ هماهنگی، سازماندهی و تناسب میان ابعاد مادی و معنوی؛ این عنصر را به‏‎ ‎‏عنوان یک شرط اساسی در این حرکت می دانیم و در صورت نادیده گرفتن آن، توسعه‏‎ ‎‏دچار رشدی ناهمگون و نامتناسب خواهد شد؛ بدین ترتیب که برخی اجزاء رشد‏‎ ‎‏سرطانی می کنند و برخی دیگر دچار سستی و رخوت می شوند؛ این امر سبب‏‎ ‎‏اضمحلال و فروپاشی یک حرکت اجتماعی می شود.‏

‏4 ـ اجتماعی بودن حرکت؛ به این معنی که تمام اجزای تشکیل دهندۀ اجتماع باید در‏‎ ‎‏این حرکت سهیم بوده، از طریق آن رشد کنند. آثار و پیامدهای این حرکت باید در‏‎ ‎‏تمام عناصر و اجزای تشکیل دهندۀ جامعه انعکاس و نمود داشته باشد.‏

‏     با این مقدمه می کوشم تا سخن خود را در باره دو موضوع ارائه کنم:‏

‏     نخست، اشاره به نقش زن در جریان توسعۀ اجتماعی.‏

‏     دوم، اشاره به نشستها و کنفرانسهای سازمان ملل به همین مناسبت.‏

‏ ‏

نقش زن در توسعۀ اجتماعی

‏     ‏گاهی زن را به عنوان یک انسان فعال در فرآیند توسعه نگاه می کنیم و گاهی نیز‎ ‎ویژگیهای منحصر به فرد او را به عنوان مادر، خواهر، دختر و همسر در نظر داریم. در‎ ‎حالت دوم، زن موجودی متمایز با مرد است که از تواناییهای عاطفی خاص و‎ ‎ظرفیتهای تکوینی معین و در نتیجه. وظایف اجتماعی ویژه ای برخوردار است.

‏     ‏اگر زن را از جنبه انسانی او لحاظ کنیم و این حقایق را در نظر داشته باشیم که اولاً،‎ ‎انسان محور توسعه است و توسعۀ پایدار، آن است که میان تمام عناصر و مبانی زیربنایی‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 92

فرهنگ معنوی خود، انسجام و توازن کامل برقرار می نماید. دوم آنکه ویژگیهای فطری‎ ‎انسان، مهمترین این عناصر و مبانی تلقی می شوند و بدون آنها انسان هویت خود را از‎ ‎دست می دهد و به یک «شی ء» تبدیل می شود که دیگر نمی توان از حقوق، رشد‎ ‎اجتماعی، حرکت متعادل، اخلاقی بودن یا حتی بقای تمدّنی او سخنی به میان آورد.‎ ‎بالاخره اگر به تمام مطالب فوق، این نکته را بیفزاییم که دین ـ دینی که اصولش‎ ‎سرچشمه های فطری دارد ـ کاملترین قالبی است که از سوی آفریدگار انسان برای‎ ‎تحقق کامل مادی و معنوی انسان وضع شده است؛ و تنها دین می تواند به انسان‎ ‎شخصیت، اطمینان قلب و امید به آینده ببخشد؛ کما اینکه قادر است مشکلات‎ ‎اجتماعی انسان را حل کند. اگر تمام این حقایق بزرگ را در نظر داشته باشیم،‎ ‎درمی یابیم که زن محور توسعه و رکن اصلی آن است و هیچ فرآیند توسعه ای به نتیجۀ‎ ‎مطلوب نخواهد نرسید، مگر آنکه حس انسانی و فطری را در وجود زن متحول سازد و‎ ‎بهبود بخشد، جایگاه طبیعی و انسانی زن را در اختیار او قرار دهد و حساب عناصر‎ ‎متمایز کننده او ـ به عنوان زن در مقابل مرد ـ را از شخصیت انسانی اش جدا سازد؛ و با‎ ‎دادن نقش انسانی مساوی به زن، از توان انسانی سازندۀ او در جهت مصالح تمام‎ ‎اجتماع به شکل بهتری بهره برداری نماید.

‏     این نکته را نیز به خاطر داشته باشیم که ثبات شخصیت، آرامش قلبی و امید «زن»‏‎ ‎‏به آینده، به تمام جامعه توانی بالا می بخشد و تمام مقدمات لازم برای حرکت در‏‎ ‎مسیر صحیح را فراهم می آورد.

‏     امام خمینی می فرمایند: زن انسان است، آن هم انسانی بزرگ. «زن مربی جامعه‏‎ ‎‏است. از دامن زن انسانها پیدا می شود... سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن‏‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 93

‏است».‏‎[1]‎

 نقش زن بر مبنای ویژگیهای زنانگی

‏     ‏اگر به ویژگیهای زنانۀ زن دقت کنیم، درمی یابیم که این ویژگیها نه تنها از ارزش‎ ‎انسانی زن نمی کاهد بلکه بر آن می افزاید؛ و صرفاً در نوع وظایف زن و مرد تأثیر‎ ‎می گذارد. بدین معنی که تقدیر الهی برای زن و مرد در فرآیند توسعۀ فردی و‎ ‎اجتماعی، نوعی تقسیم طبیعی وظایف را مقدّر نموده است.

‏     زنی که همسر یا مادر باشد، بدون شک وظایفی متفاوت با مردی که شوهر یا پدر‏‎ ‎‏است به عهده دارد؛ اما این دو، نقش و وظیفه همدیگر را تکمیل می کنند و نمی توان از‏‎ ‎‏یکی صرف نظر و یا جایگزین دیگری کرد. پس، زن در توسعه نقش بزرگی دارد و‏‎ ‎‏هرقدر که علل توسعه متعدد باشد ـ علل فاعلی، غایی، صوری و مادی ـ نقش زن آثار‏‎ ‎‏بیشتری در پی خواهد داشت.‏

‏     در اینجا به برخی از این آثار اشاره می شود:‏

1 ـ ایجاد محیط خانوادگی سالم

‏     ‏زن با ایجاد محیط خانوادگی سالم ـ در صورت موفقیت ـ می تواند سنگ بنای‎ ‎جامعۀ انسانی قدرتمند، آینده نگر و آرام را فراهم سازد. بدون وجود چنین محیطی،‎ ‎جامعه از لحاظ عاطفی گسسته و از لحاظ معنوی و روحی آسیب پذیر و آلوده به‎ ‎جنایات می شود، سستی در آن ریشه می دواند و خلاقیت افراد جامعه بتدریج از‎ ‎دست می رود.

‏     بنابراین، همسر شایسته و مادر شایسته، مایۀ قوام زندگی خانوادگی صحیح است و‏‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 94

‏خانوادۀ صالح نیز مایۀ قوام جامعه است.‏

‏     امام خمینی می فرمایند: «زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی‏‎ ‎‏به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و‏‎ ‎‏ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و می تواند به عکس آن باشد».‏‎[2]‎

‏ ‏

2 ـ فراهم سازی فضای مناسب برای تربیت نسلی قدرتمند و فعال

‏     ‏انسان صالح، محور توسعه به شمار می رود؛ اما تربیت انسان صالح، نیازمند یک‎ ‎برنامۀ مستمر است که کورکورانه و تصادفی رخ نمی دهد و بدون شک بزرگترین نقش‎ ‎در تربیت عناصر انسانی، به زن اختصاص دارد و ـ همان طور که می گویند ـ در پشت‎ ‎هر امر بزرگی، زن وجود دارد و چقدر فراوانند زنان بزرگ در تاریخ طولانی ما.

‏     امام می فرمایند: «دامن شما، دامن عصمت و عفت و عظمت است، شماها موظف‏‎ ‎‏هستید که اولاً خودتان را خوب تربیت کنید، اسلامی تربیت کنید، انسانی تربیت‏‎ ‎‏کنید، مجاهد تربیت کنید، ما با مجاهده، شما و همۀ طبقات این نهضت را تا اینجا‏‎ ‎‏پیش بردیم و جمهوری اسلامی را اعلام کردیم».‏‎[3]‎

‏ ‏

3 ـ آماده سازی فضا و محیطی حماسی و عاطفی

‏     ‏زن به واسطۀ استعداد طبیعی خود قادر است نیازهای عاطفی و حماسی خانواده را‎ ‎برآورده سازد و بدین وسیله گردنه های مسیر کمال و رشد را طی کرده، و توسعۀ‎ ‎اجتماعی پایداری را پدید آورد.

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 95
‏  

  اما جامعه ای که فاقد این حالت عاطفی و حماسی باشد، جامعه ای خمود و‏‎ ‎‏محیطی خشک خواهد داشت. این جامعه هرچند در برخی زمینه های مادی پیشرفت‏‎ ‎‏کرده باشد؛ اما از حیث صفای انسانی دچار خلأ می باشد و توان ایجاد یک توسعۀ‏‎ ‎‏متوازن و متعادل را از دست می دهد.‏

‏     امام می فرمایند: ملتی که با ندانستن در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی‏‎ ‎‏هست آسیب نخواهد دید.‏‎[4]‎

‏    ‏از اینجا به خوبی روشن می شود که زن در ایجاد فضای پاک خانوادگی نقش بزرگی‎ ‎دارد و خانواده به مفهوم سنّتی آن در نزد جوامع و ادیان، سنگ بنای توسعه تلقّی‎ ‎می شود.

‏     امام می فرمایند: «زن، مربی جامعه است، از دامن زن انسانها پیدا می شود... مبدأ‏‎ ‎‏همه سعادتها از دامن زن بلند می شود».‏‎[5]‎

‏    ‏بنابراین، هر لطمه ای به نقش خانوادگی زن و هر بی اعتنایی نسبت به اهمیت پیوند‎ ‎خانوادگی و یا هر اقدامی که در صدد القای مفاهیم جدید و مصادیق نوینی برای نقش‎ ‎زن بود، یا به دنبال یافتن جایگزینی برای جایگاه خانوادگی زن باشد، دارای آثار‎ ‎منفی است که متوجه آیندۀ تمام بشریت خواهد شد. حتی می توان گفت که اینگونه‎ ‎اقدامات، توطئه ای آشکار علیه موجودیت انسان است؛ اگرچه تحت پوشش خدمتی‎ ‎بین المللی و اقدامی برای ایجاد توسعه باشد.

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 96
 

اقدامات بین المللی در زمینه توسعۀ اجتماعی

‏     ‏بی تردید جریان توسعه، از فعالیتهای سازمان ملل متحد، بویژه در سالهای اخیر‎ ‎بهرۀ بسیاری برده است. سازمان ملل، کنفرانسهای متعددی از قبیل کنفرانس‎ ‎مکزیکوسیتی 1984 و کنفرانس قاهره 1994 و کنفرانس کوپنهاگ سال 1995 و... را‎ ‎در سطح بین المللی برپا نموده است. برخی از این کنفرانسها مانند کنفرانس نایروبی و‎ ‎پکن صرفاً برای بررسی حقوق زن برگزار شده است. در تمام این همایشها، نقش‎ ‎خانواده در عملیات توسعه مورد توجه قرار داشته است.

‏     نکتۀ قابل توجه این است که در بیانیه های مختلفِ پیشنهادی که در این کنفرانسها‏‎ ‎‏مطرح شده است، زن از مسیر متوازن و متعادل توسعه دور شده است؛ و نقش دین و‏‎ ‎‏عناصر معنوی در زندگی انسان لحاظ نشده است. بیانیۀ کنفرانس جمعیت و توسعه در‏‎ ‎‏قاهره، مانند بمب بزرگی بود که اوضاع را دچار بحرانی کرد. از دید افراد مخلص، این‏‎ ‎‏بیانیه یک توطئه استعماری روشن علیه تمام ارزشها و مقدّسات انسانی بود؛ زیرا در‏‎ ‎این بیانیه تلاش می شود تا روابط خانوادگی گسسته شود و مفاهیم متنوعی نسبت به‎ ‎خانواده طرح گردد و روابط خانوادگی (زناشویی) به خارج از چهارچوب خانواده‎ ‎کشیده شود.

‏     اینجانب نیز در رأس هیأت ایرانی در این کنفرانس شرکت داشتم، به امید آنکه‏‎ ‎‏بتوانیم تأثیر مثبتی بر این بیانیه داشته باشیم و این حادثه ای بود که رخ داد؛ زیرا با‏‎ ‎‏وجود عدم هماهنگی میان مواضع کشورهای اسلامی ـ که برخی نیز حضور در‏‎ ‎‏کنفرانس را تحریم کرده بودند ـ و اعمال قدرت از سوی کشورهای غربی مخالف با‏‎ ‎اسلام، توانستیم یک گروه اسلامی قدرتمند تشکیل دهیم و همگام با گروه کشورهای مسیحی‎ ‎دهها اصطلاح و موضعگیری موجود در بیانیه را تغییر دهیم. تعابیری از قبیل «حق جنسی» و‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 97

«روابط دیگر» و «غیر روابط زناشویی» یا عنصر «الزام» از بیانیه حذف گردید. همچنین‎ ‎مادۀ مربوط به سقط جنین و برخی مواد دیگر نیز تعدیل شد. اینجانب در نشست‎ ‎بین المللی، سخنرانی کردم و در آن بر نکات زیر تأکید نمودم:

‏      اول، اگر بخواهیم حرکت متحول جمعیت را در چهارچوب توسعه ای مطلوب‏‎ ‎‏سازماندهی کنیم لازم است قبل از هر چیز به انسان نگاهی داشته باشیم که تمام ابعاد‏‎ ‎‏مادی و معنوی او را در برگیرد تا آنکه برنامه ریزی موردنظر، با فطرت انسانی او و‏‎ ‎‏جایگاه آدمی در هستی سازگاری داشته باشد. در همین زمینه است که به اعتقاد ما‏‎ ‎‏مشکل جمعیت را نباید ناشی از پاسخگو نبودن امکانات طبیعی دانست؛ بلکه ما‏‎ ‎‏معتقدیم که بهره برداری نامطلوب از این امکانات و توزیع ظالمانۀ آنها سبب پیدایش‏‎ ‎‏مشکل موجود شده است. قرآن کریم می فرماید:‏

‏     ‏«و اتاکم من کل ما سألتموه و إن تعدوا نعمة الله لا تحصوها ان الانسان لظلوم کفار»‎ ‎ابراهیم / 34

‏      دوم، دقت در تاریخ زندگی انسان و مقررات وضع شده از سوی شرایع آسمانی‏‎ ‎‏در جنبۀ اجتماعی، گویای این حقیقت است که خانواده، سنگ بنای موجودیت‏‎ ‎‏جامعه محسوب می شود و هر حرکتی که در صدد سست ساختن یا تغییر آن باشد به‏‎ ‎‏مسیر اصیل انسانی لطمه وارد می سازد؛ اما این سخن بدان معنا نیست که خانواده را‏‎ ‎‏در پرتو شیوه های مشروع نباید سازماندهی و تنظیم کرد.‏

‏      سوّم، زن به اعتبار آنکه نیمی از جامعۀ انسانی است، نقش اساسی در ساختن‏‎ ‎‏ساختار پیاپی اجتماعی جامعه دارد؛ پس باید نقش خود را با اعتماد به نفس کامل‏‎ ‎‏ایفا نماید بدون آنکه کرامت یا تواناییهای انسانی او نادیده گرفته شود.‏

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 98
‏  

   چهارم، هر برنامۀ واقع گرایانه ای که بخواهد توسعه ای استوار ایجاد کند،‏‎ ‎‏نمی تواند نقش ارزشهای اخلاقی و اعتقادات دینی را در تحکیم مبانی توسعه و‏‎ ‎‏برآوردن متعادل خواسته های انسانی ـ به اعتبار آنکه محور توسعه است ـ نادیده‏‎ ‎‏بگیرد؛ بنابراین باید ارزشهای اخلاقی را مورد تأکید قرار داد و برای حمایت از آنها‏‎ ‎‏تلاش کرد.‏

‏      پنجم، اصل تساوی در امکان بهره برداری از مواهب طبیعی همۀ ما را بر آن‏‎ ‎‏می دارد تا در جهت تقریب سطح معیشت در سطح جهانی تلاش کنیم؛ امری که هزینۀ‏‎ ‎‏سنگینی را به کشورهای غنی تحمیل می نماید؛ پس اگر کشورهای غنی خواهان‏‎ ‎‏ترکیب انسانی مطلوب باشند، ناگزیر باید این هزینه را تقبّل کنند.‏

‏     ‏ ششم، حقوق انسانی آنگونه که بیانیۀ جهانی و بیانیه های دیگر از قبیل بیانیه‎ ‎اسلامی می گوید، باید به شکلی دقیق مراعات شود؛ اما طبیعی است که هیچ حکومت‎ ‎یا مجموعه ای حق ندارد برداشت خود از حقوق بشر را به دیگران تحمیل نماید، یا‎ ‎آنکه به بهانۀ درک حقوق بشر، عناصر فرهنگی یا دینی دیگران را تحقیر کند. بلکه به‎ ‎جای این امر باید تلاش کرد تا بر مبنای حقیقت جویی، تعریفهای مشترک از آن به‎ ‎دست داد. بدین ترتیب بیانیه ها با آگاهی و دقت بیشتری تنظیم می گردد و امکان سوء‎ ‎استفاده از آن منتفی می شود.

 نقش سازمانهای مردمی در تحقق اهداف بین المللی

‏     ‏بشریت در راستای تشکیل سازمانهای بین المللی فراگیری که برای حل مشکلات‎ ‎انسانی تلاش می کنند، گامهای بلندی برداشته است و تا حدود زیادی میان اعضا تفاهم‎ ‎برقرار ساخته، و می کوشد تا طرحهای جهانی که آثار مثبت آن عاید همگان گردد مطرح‎ ‎سازد.

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 99
‏  

  تشکیل سازمان ملل نیز به عنوان بزرگترین سازمان جهانی، با شاخه ها و تشکیلات‏‎ ‎‏فرعی بسیار در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی و بازرگانی و... در همین‏‎ ‎‏راستا صورت گرفته است.‏

‏     جنبش عدم تعهد در مقیاسی کوچکتر و سازمان کنفرانس اسلامی در جهان اسلام‏‎ ‎‏نیز از جملۀ این اقدامات محسوب می شود. البته سازمانها و جمعیتهای بین المللی‏‎ ‎‏دیگری نیز وجود دارند که دارای آثار مهمی هستند؛ اما اغلب سازمانهای بین المللی‏‎ ‎‏همچنان گرفتار مسائلی هستند که آنان را از تحقق اهداف انسانی خود باز می دارد.‏‎ ‎برخی از این مسائل عبارتند از:

‏1 ـ تصمیمات این سازمانها در بهترین حالتها تنها منافع دولتها و خواسته های آنان را‏‎ ‎‏تأمین می کند و هیچ ضمانتی برای تحقق اهداف مردمی در سازمانهای مذکور وجود‏‎ ‎‏ندارد. درواقع این سازمانها اگر نگوییم به دنبال تأمین منافع یک قطب جهانی است،‏‎ ‎‏باید بگوییم در راستای تأمین منافع قدرتهای برتر گام برمی دارد.‏

‏2 ـ واقعیت موجود در این سازمانها گواه آن است که در بسیاری از مواقع تحت تأثیر‏‎ ‎‏گرایشهای ضد انسانی مانند گرایشهای صهیونیستی و الحادی واقع می شود و به مسیر‏‎ ‎‏انسانی، زیانهای بزرگی وارد می سازد.‏

‏3 ـ با وجودی که تأمل در تصمیمات این سازمانها گاهی برای ما روشن می سازد که‏‎ ‎‏سازمانهای مذکور بدون آنکه در پشت شعارهای مطروحه واقعیت قابل توجهی وجود‏‎ ‎‏داشته باشد به ارضای کاذب خواسته های ملتها می پردازند. نمونۀ این امر در‏‎ ‎‏تصمیمات مربوط به حقوق بشر، مبارزه با تبعیض نژادی، دفاع از حقوق زن و‏‎ ‎‏سازماندهی عملیات توسعۀ اجتماعی و... قابل مشاهده است. در این موارد ملاحظه‏‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 100

می کنیم که با مقوله های موردنظر مطابق با منافع تنگ نظرانۀ این و آن قدرت،‏‎ ‎‏برخوردهای چندگانه می شود و تصمیمات مرکّبی است که بر روی کاغذ باقی می ماند،‏‎ ‎‏مگر آنکه در جهت منافع قدرتهای بزرگ باشد؛ گویاترین شاهد بر این مدّعا، تصمیم‏‎ ‎‏جلسۀ اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، درباره اراضی بیت المقدس بوسیله‏‎ ‎‏دولت آمریکاست. مشکل فوق در مورد تصمیمات سازمان کنفرانس اسلامی نیز‏‎ ‎‏مشاهده می شود. البته شعارهای بزرگی در مواردی مانند قضیه فلسطین، افغانستان و‏‎ ‎عراق، از سوی سازمان کنفرانس اسلامی طرح شده است؛ ولی در اجرای آن ناتوان‎ ‎مانده است.

‏4 ـ سازمانهای مذکور به عنصر تأخیر، اهمال کاری، چانه زنی و تصمیمات پشت پرده‏‎ ‎‏که همگی راه حل مطلوب را به تعویق می افکند، انکار دارند.‏

‏با توجه به وجود نقایص مذکور و پاره ای نواقص دیگر، ما معتقدیم که زمینۀ بسیار‏‎ ‎‏وسیعی برای اقدام سازمانهای غیردولتی به حضور در اجتماعات بین المللی فراهم‏‎ ‎‏آمده است. این سازمانها می توانند سازمانها و مقامات مسئول را تحت فشار قرار داده‏‎ ‎‏تا تصمیمات متناسبتر با اهداف ملتها اتخاذ نمایند. مشارکت سازمانهای غیردولتی‏‎ ‎‏آثار مثبتی را در پی دارد که برخی از آنها به اختصار چنین است:‏

‏1 ـ سازمانهای مردمی به سبب نزدیکی به واقعیت مشکلات اجتماعی، دریافتن‏‎ ‎‏راه حلهای مردمی مطلوب، توفیق بیشتری دارند و به همین خاطر است که می توانند‏‎ ‎‏تصمیمات جهانی را به اهداف موردنظر نزدیکتر سازند.‏

‏2 ـ از آنجایی که سازمانهای غیردولتی در تحلیلهای خود آزاد هستند و تابع‏‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 101

چهارچوبهای رسمی نمی باشند، می توانند به راه حل واقعی دست یابند و پیشنهادهای‏‎ ‎‏خود را با قدرت تمام در محافل بین المللی مطرح سازند.‏

‏3 ـ حضور سازمانهای غیردولتی، سبب پیدایش نوعی اتحاد و به هم پیوستگی ملتها‏‎ ‎‏می گردد و به تبع خود افکار عمومی جهان را به گونه ای شکل می دهد که برای مقامات‏‎ ‎‏رسمی چاره ای جز پذیرفتن مقتضیات آن باقی نمی ماند، بدین ترتیب سازمانهای‏‎ ‎مذکور روح مردمی تری یافته، و به گامهای واقع گرایانه نزدیکتر می شوند.

‏ ‏

 نتیجه گیری:

‏     ‏در پرتو آنچه ذکر شد می توان حقایق زیر را بیان داشت:

‏1 ـ توسعۀ اجتماعی یک عملیات انسانی است که مرزهای نژادی، جغرافیایی و مادی‏‎ ‎‏نمی شناسد؛ و زن در منظر اسلامی، عنصری اساسی در این حرکت است که بدون او‏‎ ‎‏جریان توسعه ناکام خواهد ماند.‏

‏2 ـ اسلام چهارده قرن قبل زن را همپا و همسنگ مرد معرفی نمود و برای مشارکت او‏‎ ‎‏در تصمیمات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، زمینه های لازم را فراهم آورد؛ اما جهان‏‎ ‎‏مدّتها بعد به این حقیقت دست یافت.‏

‏     3 ـ دولتها و مقامات رسمی، نقش بزرگی در تحقق ابعاد مختلف این مشارکت‏‎ ‎‏دارند اما این امر تا هنگامی که سازمانهای مردمی جایگاه خود را در عملیات توسعه‏‎ ‎‏به دست نیاورند، نتیجۀ مطلوبی در پی نخواهد داشت.‏

‏     ‏4 ـ سازمان کنفرانس اسلامی نتوانسته است آنچنان که امید می رفت با دیدگاه اسلامی‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 102

نسبت به زن همگام و هماهنگ شده، و نقش اساسی و مطلوب را در اختیار زن قرار‎ ‎دهد. بنابراین  با کمال تأسف، زن مسلمان از طبیعت پیشتاز اسلامی خود عقب مانده‎ ‎است و باید در ایجاد هماهنگی از زمان پیشی بگیرد.

‏     ‏حقیقت این است که تصمیم ما در هشتمین کنفرانس سران در تهران، سابقۀ‎ ‎مطلوبی در این مجال پدید آورد؛ اما به اعتقاد اینجانب، هنوز هم از همپایی با‎ ‎پیشرفت موجود بین المللی در مورد زن، فاصله دارد.

‏     در پایان اضافه می کنم که ما نباید چالشهایی را که در آستانۀ قرن بیست ویکم در‏‎ ‎‏زمینۀ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیش رو داریم را از یاد ببریم؛ مسألۀ جهان تک‏‎ ‎‏قطبی، سلطۀ فرهنگی، اطلاع رسانی و دهکدۀ جهانی، شعارهای پر زرق و برق و‏‎ ‎‏جذابی که دشمنان روابط صحیح انسانی در پشت آنها پنهان شده اند تا قوانین ما را ـ‏‎ ‎‏حتی در جزئیات ـ طبق خواسته ها و منافع خویش تغییر دهند.‏

‏     از این رو، باید در تمام زمینه ها به ابداع و تحول روی آوریم. به طور مثال، در زمینۀ‏‎ ‎‏ورزش ما نمی توانیم شاهد ناتوانی جسمانی و تنبلی زنان باشیم بلکه باید با یافتن‏‎ ‎‏شیوه های درست و متناسب با پاکدامنی و اخلاق اسلامی بکوشیم تا جایگزینی‏‎ ‎‏مطلوب و قابل رقابت با شیوه های شناخته شدۀ جهانی برای ورزش بانوان ارائه‏‎ ‎‏نماییم. جایگزینی که با تمام ارزشها و سنتهای اصیل ما سازگار و همخوان باشد؛ البته‏‎ ‎‏این مورد تنها یک نمونه است که گویای ضرورت تحول و تغییر در حوزه ها و زمینه های‏‎ ‎‏گوناگون است.‏

‏والله تعالی هو الموفّق‏


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 103

‏ ‏

‎ ‎

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 104

  • )) کلام امام، دفتر سوم؛ ص 43.
  • )) کلام امام، دفتر سوم؛ ص 15.
  • )) کلام امام، دفتر سوم؛ ص 80.
  • )) کلام امام، دفتر سوم؛ ص 91.
  • )) کلام امام، دفتر سوم؛ ص 111.