جایگاه و مقام زن از دیدگاه حضرت امام(ره)

‏ ‏جایگاه و مقام زن از دیدگاه حضرت امام


آیت الله هاشمی رفسنجانی

‏ ‏

‏     ‏امروز بحث مهم محافل اجتماعی دنیا، بررسی دیدگاه حضرت امام در مورد زن‎ ‎می باشد. بنابراین، آشنا کردن محافل اجتماعی به معارف اسلامی و سیاستهای‎ ‎انقلاب اسلامی در مورد زن، کار بسیار مهم و سازنده ای بوده و شایسته است که این‎ ‎عنوان به نام امام راحل ما باشد تا مطالبی از امام در مورد زن یا با تأیید ایشان، مطرح‎ ‎شود. زیرا مطالب مطرح شده توسط امام، حجّت است و با بحثهای تحلیلی و‎ ‎اجتماعی که دیگران مطرح می کنند، تفاوت دارد. اعتبار اینگونه مطالب به دلیل‎ ‎موقعیت ویژۀ مقام مرجعیت امام است.

‏     در مورد حقوق زن و نقش او در جامعه، مطالب و مقالات بسیاری در ایران و خارج‏‎ ‎‏از کشور و در شیعه و فِرَق دیگر اسلامی وجود دارد. لکن مسألۀ مهم، داشتن حجیت‏‎ ‎‏عملی و اعتبار اجرایی به عنوان مصوّبۀ شرعی است. بنابراین، ارزش مباحث امام،‏‎ ‎ناشی ازمرجعیت ایشان است. بعضی از مسائل هم که امام صریحاً اعلام نکردند امّادر نظام،‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 17

تحقق پیدا کرده به آن دلیل است که امام، حاکم بر آن بودند و تأیید حرکت و عمل به‎ ‎حساب می آید و لذا مجموعه اقداماتی که بعد از انقلاب اسلامی در ایران اتفاق‎ ‎افتاده، به عنوان یک حجت شرعی می تواند مبنای برنامه های آینده در محدودۀ‎ ‎حقوق و وظایف خانمها قرار گیرد. حرفهای امام در مورد زن خیلی دقیق است و لذا‎ ‎خوانندگان اظهارات ایشان باید بدانند که این گفته ها درحد شعار نیست و اگر گاهی‎ ‎هم مسائل شعاری مطرح می شود، پایگاهش نظرات فقهی ایشان است. امام با‎ ‎ستایشهایی که از حضرت زهرا می کردند، ایشان را محور و الگو برای زنان قرار دادند.‎ ‎از دیدگاه اسلامی، تاریخی و عرفانی نکاتی که ایشان در مورد مقام حضرت زهرا در‎ ‎نزد خداوند ابراز می کردند، بسیار مورد توجه محافل علمی و حوزوی قرار گرفت.‎ ‎ارتباط حضرت زهرا به عنوان یک زن با ملائک خداوند و دریافت معارف از آسمان،‎ ‎علی رغم آنکه ایشان دارای منصب ولایت رسمی و نبوت و امامت نبود، امری است که‎ ‎نصیب هیچ فردی غیر از انبیا نشده است؛ لذا امام به این نکته توجه خاص داشتند و‎ ‎مقام حضرت زهرا را از این دیدگاه مورد توجه قرار داده بودند. رفتار پیامبر و حضرت علی با‎ ‎حضرت زهرا می تواند نمایانگر مسیر تکامل و تعالی قرار گیرد. این افتخار امام است که یک‎ ‎مسلمان خوب و یک شاگرد از مکتب ائمۀ ما بوده اند. بنابراین، برای ما شناخت آن مکتب و‎ ‎مبانی آن، که می تواند افرادی همچون امام را پرورش دهد بسیار مهمتر از شناخت خود افراد‎ ‎است. حتی اگر آن فرد، امام باشد و لذا اهمیت بحث دربارۀ افکار و اندیشه های امام از اهمیت‎ ‎بسیار بالای اسلام، قرآن، شیعه و مکتب اهل بیت، ناشی می شود. خود قرآن که یکی از مبانی‎ ‎تفکرات امام است، مهمترین سند برای ماست. در جزیرة العرب، آنجا که زن هیچ‎ ‎موقعیت اجتماعی نداشته و قانونی هم برای دفاع از جان و مال او وجود نداشت، قرآن‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 18

کریم زن را در موقعیتی برابر با مرد معرفی می کند. امروز ما خیلی ساده از کنار این‎ ‎مسائل می گذریم چون در عصر تبلیغات فراوان به نفع خانمها قرار داریم و نمی توانیم‎ ‎به فضای آن روز که هیچ کس آمادگی دفاع و توضیح دربارۀ موقعیت مساوی مرد با زن‎ ‎را نداشت، برگردیم. لکن اگر آن روز، در جزیرة العرب کسی اعلام می کرد که زن و مرد،‎ ‎عرب و عجم و همۀ انسانها مانند هم هستند و جز با تقوا کسی حق برتری ندارد، به‎ ‎طور یقین، مورد تهاجم شدید قدرتمندان و برتری طلبان واقع می شد؛ و یا در اصل‎ ‎دیگری که مبنای حقوقی بسیاری از فتاوی فقهای امروز ماست، آنجا که قرآن می گوید‎ ‎زن و مرد در مقابل عمل خودشان به طور مساوی مسئول هستند و باید از نتیجۀ‎ ‎اعمالشان به طور مساوی بهره بگیرند. بنابراین اگر این اصل مبنای همۀ قراردادها،‎ ‎قوانین و مقررات قرار گیرد، دیگر هیچ امتیازی وجود نخواهد داشت. گاهی قرآن به‎ ‎نکات برجسته ای از تاریخ زنان اشاره می کند. همسر فرعون مصر در قرون قبل از تاریخ‎ ‎را به عنوان یک الگوی قابل احترام و مورد استفاده برای خانمها مطرح می کند و او را‎ ‎زنی باشخصیت، مجاهد و مقاوم می داند که در دربار دیکتاتوری فرعون می ایستد و در مقابل‎ ‎بُت پرستی و شرک به نفع توحید و حضرت موسی موضع می گیرد و درنهایت شهادت را‎ ‎می پذیرد. قصد قرآن از نقل این داستانها، بیان تجربه ها برای زنان و مردان است. همچنین از‎ ‎حضرت مریم به عنوان دختری که از کودکی تا دوران بلوغ، تولد و رشد حضرت عیسی بسیار‎ ‎مورد احترام و نمونه بوده است، یاد می کند و یا ملکه سبا که علی رغم خورشیدپرستی و‎ ‎سلطنت بر یک کشور، از موضع یک انسان عاقل، فهمیده و اهل منطق با حضرت سلیمان رو به‎ ‎رو می شود و سرانجام حق را می پذیرد و به خیر و سعادت می رسد. همچنین قرآن حکایت‎ ‎همسر حضرت نوح و حضرت لوط را بیان می کند که در بیت نبوت بودند، امّا نتوانستند‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 19

گوهری را که در اختیارشان بود مورد استفاده قرار دهند و منحرف شدند و سقوط‎ ‎کردند. تمامی این موارد، اشاره به اختیار و انتخاب راه برای رسیدن به تکامل و یا‎ ‎انحطاط و سقوط دارد. از دیدگاه قرآن، سرنوشت زنان و مردان به یک گونه است. در‎ ‎سلسله مراتب، پس از عبور از مراحل امامت و نبوت به مرتبۀ اجتهاد و مرجع تقلید‎ ‎می رسیم. امام در زمان ما، هم مرجع تقلید عام، هم بنیانگذار انقلاب و هم رهبر یک‎ ‎جریان فکری بودند که منجر به تشکیل حکومت و پیروزی انقلاب شده بود. در زمان‎ ‎حاضر، صحبت هایی که به صورت سلیس و روان از حضرت امام بیان شده است، برای‎ ‎ما بهترین حجت است. امام تقریباً در همه سخنرانیها و اظهاراتشان از حضور خانمها‎ ‎در عرصۀ سیاسی و اجتماعی قدردانی کرده اند و تأکید داشته اند که نقش زنان از چند‎ ‎بُعد بسیار مهمّ بوده است؛ اولاً حضور در اجتماعات و تظاهرات که یکی از ابزار مهم‎ ‎شکست حکومت پهلوی به شمار می آید؛ رژیم پهلوی زمانی شکست که مردم به‎ ‎صورت انبوه به خیابانها ریختند. البته آن مبارزات، مقدمۀ آگاهی مردم و وسیلۀ حضورشان در‎ ‎خیابانها بود. و حضور خانمها از نظر عاطفی و تبلیغات جهانی از اهمیت بیشتری برخوردار‎ ‎بود؛ زیرا یک حضور طبیعی ناشی از تفکر عامۀ مردم بود. آقایان به عناوین مختلف وارد‎ ‎صحنه می شوند لکن زنان نوعاً همان طبیعت عموم مردم را دارند و زمانی که موضوع‎ ‎همه گیر می شود و به خانواده ها سرایت می کند، تبلورش در حضور خانمها مشاهده‎ ‎می شود. لذا حقیقتاً ما در پیروزی انقلاب باید خودمان را مرهون حضور زنان در‎ ‎انقلاب بدانیم و امام روی این نکته تأکیدداشتند.بعد از انقلاب هم هرجا که حمایت‎ ‎مردم از انقلاب ومقاومت ایشان در مقابل شرارتها، مطرح است، جامعه شاهد حضور‎ ‎جدی خانمهاست. در حال حاضر حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 20

جامعه چشمگیر است. حتی در نمازجمعه ها که محور حضور مردم تلقی می شود و‎ ‎دارای ابعاد سیاسی ـ عبادی است، خانمها سهم بزرگی دارند. در میدان جنگ که‎ ‎خانمها نمی توانند به استثنای موارد اضطراری، به عنوان سربازهای صف مقدم در‎ ‎میدان حضور داشته باشند، امام می فرمایند که نقش خانمها در جنگ خیلی مهم بود؛‎ ‎و بنده هم به عنوان کسی که سالها فرماندۀ جنگ بودم و عوامل مؤثر در جنگ را در‎ ‎ذهن دارم، این مهم را تأیید می کنم. با توجه به نقش همسری و مادری زنان، مشاهده‎ ‎می شود که مادرهای با فضیلت، با شخصیت و دارای تفکرات صحیح، نقششان در‎ ‎تربیت فرزندان، چه پسر و چه دختر، بیشتر از آقایان است. دلیل آن هم بیشتر، نقش‎ ‎عاطفی مادر است که در رشد و نمو بچه ها مؤثر است و به همین دلیل است که امام‎ ‎می فرمایند؛ «از دامن زن است که مرد به معراج می رود». یعنی رشد و تکامل بسته به‎ ‎صلاحیت زنهاست. این موارد بخشی از نقشهای زنان در کل جامعه منهای جنگ‎ ‎است. در خود جنگ نیز چنانچه صبر، مقاومت، تشویق و تأیید و همراهی خانمها،‎ ‎مادرها، همسرها و خواهرها نبود، بدون شک، این حضور انبوه و داوطلبانۀ جوانان در‎ ‎جبهه ها وجود نداشت. داستانهای بدرقۀ مادران، وقتی که فرزندانشان عازم جبهه‎ ‎بودند، و یا وقتی که جسدهای شریف اینها تشییع می شد، اظهارات آنان، به عنوان‎ ‎رضایت از فداکاری و شهادت فرزندانشان تأثیر جدی در جنگ داشت؛ و یا در پشت‎ ‎جبهه، خانمها از سراسر کشور در مناطق جنگی و در امر کمک به مجروحان و پشتیبانیهای دیگر‎ ‎جبهه سهم بسزایی داشتند. همچنین با حضور در برنامه های بسیج، آموزشهای لازم برای دفاع‎ ‎شخصی در شرایط خطر و به اشغال گرفته شدن کشور را فرا گرفتند. از حرکت خانمها در میدان‎ ‎نبرد به صدها موضوع سازنده، مهیج و حماسه سازمی توان اشاره کرد و لذا امام با دیدن این‎ ‎


کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 21

مسائل، چنین قضاوتی برای زنان می کنند.

‏امّا مهمترین مسأله ای که بعد از انقلاب اتفاق افتاد، حضور ملت در صحنۀ انتخابات‏‎ ‎‏است. قبل از پیروزی انقلاب نه تنها امام، بلکه هیچ کس دیگر اهمیتی برای رأی‏‎ ‎‏خانمها در انتخابات قائل نبود؛ زیرا اصل انتخابات را دروغ می دانستند. اما بعد از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب علما، مراجع تقلید و رهبر ما، همه می پذیرند که خانمها حق دارند‏‎ ‎‏مانند آقایان، در انتخابات رأی بدهند و این مسألۀ بسیار مهمی است، زیرا اگر نظر‏‎ ‎‏مساعد امام نبود و اگر فکر نمی کردند که زنها هم مثل مردها در سرنوشت کشور سهم‏‎ ‎‏داشته و حق رأی دارند، امروز حضور بی شائبۀ زنان را در عرصۀ انتخابات نمی دیدیم.‏‎ ‎‏بنابراین، با همه وجودمان پذیرفتیم که خانمها حق رأی و انتخاب شدن داشته باشند،‏‎ ‎‏جز آن مواردی که قابل بحث است و به خاطر شرایط زمان احتیاج به مقداری ملاحظه‏‎ ‎‏دارد. ولی اصل مسأله مهم است. البته من الان نمی خواهم بگویم که سایر کشورها و یا‏‎ ‎‏حتی اروپایی ها در اینگونه مسائل بی اثر بودند؛ من قبول دارم که نهضت حقوق زنان‏‎ ‎‏در چند قرن اخیر در اروپا و در کشورهای غربی جدی بوده و آنها خدمت کرده اند، امّا‏‎ ‎‏افکارشان آلوده بوده است. آنها ضمن اینکه از جهتی زنان را به تساوی حقوق‏‎ ‎می رسانند از سوی دیگر آنها را به وضع بدی از لحاظ اخلاقی سوق می دهند.

‏ ‏

کتابتأملی بر جایگاه زن (ج. ۱): مجموعه مقالات فارسیصفحه 22