کتاب اجاره

لزوم تخلیه مورد اجاره پس از انقضای مدت اجاره

لزوم تخلیه مورد اجاره پس از انقضای مدت اجاره 

[سؤال 7328]‏ ‏ ‏ 3745‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 10 / 1361‏

‏خدمت با سعادت رهبر عزیز امام خمینی، دام بقاؤه، پس از ادای احترام و کسب‏‎ ‎‏اجازه، معروض می دارد:‏

‏1. این جانب و چهار پسرم که خانه نداشتیم و پسرانم سه نفرشان، متأهل و صاحب‏‎ ‎‏خانواده هستند و فعلاً هم کرایه نشین می باشند. در خرداد ماه 59 خانه ای مشترکاً‏‎ ‎‏خریدیم که از کرایه نشینی رهایی یافته، سکونت نماییم.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 263
‏2. در طبقۀ دوم خانۀ ابتیاعی، دفتر شرکت پارس متال ساکن بود. بنده قبل از تنظیم‏‎ ‎‏سند معامله به مدیر عامل شرکت مراجعه نمودم و گفتم که ما این ملک را می خریم تا‏‎ ‎‏ساکن شویم؛ دفتر را به ما تحویل می دهید یا نه؟ جواباً گفت: دولت اسلامی بخشنامه‏‎ ‎‏کرده که تمامی دفاتر شرکت ها باید به کارخانه ها منتقل شود؛ لذا ما ناچار و موظف‏‎ ‎‏هستیم که دفتر را به کارخانه انتقال بدهیم و فعلاً ساختمان دفتر در کارخانه بنا می شود؛‏‎ ‎‏تا دو ماه دیگر تمام می شود و ملک شما را به خودتان تحویل خواهیم داد.‏

‏3. حالا کارخانه ملی شده و دفتر شرکت به کارخانه منتقل شده؛ ولی تا به امروز‏‎ ‎‏ـ  که حدود 31 ماه است ـ نه کرایه می دهند و نه ملک را تحویل می دهند و طبق فتوکپی‏‎ ‎‏سند اجاره نامه که در پیوست تقدیم است، شرکت موقع اجاره، سرقفلی نداده و تعهد‏‎ ‎‏کرده که ملک را تحویل می دهند و هیچ گونه ادعای سرقفلی ندارد.‏

‏4. پسر دوم ـ به نام رحیم ـ مستأجر یک نفر کارمند دولت است. این مالک شغلش‏‎ ‎‏در خارج تهران بود و به تهران منتقل گردیده. خانه را خودش لازم دارد و فشار‏‎ ‎‏می آورد که تخلیه نماییم.‏

‏5. آیا ما شرعاً حق داریم که وارد ملک خودمان شده و ساکن شویم یا نه؟‏

‏استدعا دارد نظر آقا را در این نامه اعلام فرمایید.‏

بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره، مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و تحویل دهد و در صورت شرط نشدن حق سرقفلی، استحقاق مطالبۀ سرقفلی ندارد.

[سؤال 7329]‏ ‏ ‏ 3746‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 9 / 1361‏

‏حضور انور، رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی، مدّ ظله‏‎ ‎‏علی رؤوس المسلمین‏

‏احتراماً؛ به استحضار عالی می رساند این جانب دارای ساختمانی که آمادۀ تأسیس‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 264
‏هتل واستفاده برای مشاغل مشابه بوده است را به دو نفر مشاعاً به نسبت 25 درصد و‏‎ ‎‏75 درصد اجاره داده ام. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چون مدت اجاره منقضی‏‎ ‎‏شده و از مدت اجاره بیش از سه سال گذشته بود، مستأجری که 75 درصد مورد اجاره‏‎ ‎‏را در تصرّف استیجاری خود داشته است، به جهت عدم رضایت این جانب (موجر)‏‎ ‎‏در ادامۀ رابطۀ استیجاری، سهم مورد اجاره خود را با میل و رضا تحویل این جانب‏‎ ‎‏داده است. پس از تحویل و تحوّل، بر کلّ مورد اجاره؛ یعنی علاوه بر 75 درصد، در 25‏‎ ‎‏درصد هم، وضع ید نموده ام. آیا تصرّف این جانب در ساختمان ملکی خودم به نسبت‏‎ ‎‏25 درصد آن هم با توجه به انقضای مدت اجاره، غصب تلقّی می شود یا خیر؟ در‏‎ ‎‏صورت اول، چه آثاری دارد؟ و آیا با انقضای مدت اجاره، به مستأجر 25 درصد که‏‎ ‎‏راضی به قطع رابطۀ استیجاری نبوده است، حقی تعلّق می گیرد یا خیر؟ و آیا انجام‏‎ ‎‏عبادات شرعی در ملک شخصی موصوف، صحیح است یا خیر؟ استدعای ارشاد و‏‎ ‎‏امر به اعلام پاسخ مقتضی دارد. با تقدیم احترام و پوزش از تصدیع‏

بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره و مطالبه مالک، مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و تصرف مالک غصب نیست.

[سؤال 7330]‏ ‏ ‏ 3747‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 2 / 1362‏

‏محضر انور حضرت مستطاب، رهبر کبیر عالم تشیع، آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏أدام الله‌ ظله علی رؤوس المسلمین ‏

‏چه می فرمایید در خصوص افرادی که پانزده سال پیش، و با این که چند دکان را‏‎ ‎‏یک ساله اجاره داده اند هزینۀ زندگی پنجاه برابر بالا رفته، مستأجر نه اجاره را زیاد‏‎ ‎‏می کند و نه تخلیه می کند و موجر هم مستضعف است و درآمد دیگری ندارد. و هکذا‏‎ ‎‏آن املاک مزروعی که دولت طاغوت اجاره داده است. صاحب دکان و صاحب ملک‏‎ ‎‏شرعی می گوید: من راضی نیستم، چون به قدر زندگی درآمد ندارم و او غاصب است.‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 265
‏آیا نماز در این مکان ها صحیح است یا خیر؟ حکم بیان شود عندالحاجت حجت‏‎ ‎‏خواهد بود.‏

بسمه تعالی، بعد از تمام شدن مدت اجاره، تصرف در ملکِ شرعیِ غیر برای مستأجر مشروط به رضایت مالک است و در صورت عدم رضایت مالک، تصرّف حرام است و باید تصرف کننده اجرت المثل را بپردازد. 

[سؤال 7331]‏ ‏ ‏ 3748‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏محضر مقدس نایب الامام، حضرت آیت الله‌ العظمی خمینی، دامت برکاته‏

‏نظر مبارک دربارۀ مالکین منازلی که حکم تخلیه می گیرند، چیست؟ ضمناً،‏‎ ‎‏معروض می دارد که فتوایی به حضرت عالی نسبت می دهند که چنانچه مالک دارای‏‎ ‎‏بیش از یک منزل باشد، مستأجر می تواند تخلیه نکند؛ چون مازاد بر احتیاج شخصی‏‎ ‎‏مالک است، بلکه جنبۀ انتفاعی دارد. ‏

بسمه تعالی، نسبت مذکور صحت ندارد، و مستأجر بعد از مدت اجاره، در صورت مطالبۀ مالک باید مورد اجاره را تخلیه کند.

[سؤال 7332]‏ ‏ ‏ 3749‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 11 / 1361‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر، حضرت امام خمینی، دام افاضاته‏

‏با نهایت ادب؛ به نام یک مربی اجتماع که سی سال با صداقت و ایمان به خدا به‏‎ ‎‏فرهنگ مملکت خود خدمت کرده ام صمیمانه سلام و درودم را به ناجی خردمند‏‎ ‎‏کشور خود تقدیم می کنم و بقای عمر و سلامت امام امت را از درگاه ایزد متعال‏‎ ‎‏مسئلت می نمایم. در این جا استدعای پاسخ به یک مسأله شرعی را دارم.‏

‏در سال 1353 یک قسمت از ساختمان خود را به منظور کمک به زندگی ام به دو‏‎ ‎‏نفر بدون دریافت سرقفلی برای کسب و کار اجاره داده ام. در عقد قرارداد قید شده‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 266
‏است که مستأجرین اولاً: حق واگذاری محل مذکور را به دیگری ندارند. ثانیاً: پس از‏‎ ‎‏یک سال، ملزم به تخلیه و تحویل مورد اجاره هستند.‏

‏اکنون بیش از 6 سال از انقضای مدت اجاره می گذرد و اجاره جدید هم تنظیم‏‎ ‎‏نشده است. ضمناً یکی از مستأجرین از بستگان وزیر سابق دربار بوده و هم اکنون از‏‎ ‎‏مملکت فراری است. مهم تر این که خود بنده هم در حال حاضر به این محل احتیاج‏‎ ‎‏مبرم دارم. استدعای حقیر این است که بفرمایید: عقد این قرارداد با وجود انقضای‏‎ ‎‏مدت اجاره و فرار یکی از مستأجرین از ایران از نظر شرعی چگونه است؟ ‏

‏پاسخ به این مسأله موجب حل مشکل این جانب با یک مستأجر دیگر خواهد شد.‏

بسمه تعالی، بعد از انقضای مدت اجاره و مطالبه مالک، مستأجر باید عین  مورد اجاره را تخلیه کند و بدون رضایت مالک نمی تواند در آن تصرف کند.

[سؤال 7333]‏ ‏ ‏ 3750‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک امام خمینی، مدّ ظله، سلام علیکم‏

‏چند باب مغازه است از شخصی که از سال 1344 در اختیار تعدادی کاسب‏‎ ‎‏می باشد. مالک ابتدا 1000 ریال به عنوان پیش اجاره گرفته و سپس خود مالک، بدون‏‎ ‎‏اطلاع مستأجرین از طریق محضر، سند رهنی با همان 1000 ریال به صورت یک ساله‏‎ ‎‏درست کرده و مستأجرین هم به طور مرتب اجاره بهای تعیین شده را پرداخت‏‎ ‎‏می نموده اند. موقعی که مستأجرین از جریان رهن اطلاع یافتند خواستار ابطال سند‏‎ ‎‏رهن از طریق قانون شده اند.‏

‏از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، مالک خواستار ازدیاد بیش از حد اجاره بها شده‏‎ ‎‏است و مستأجرین با ضوابط قانونی حاضر به ازدیاد اجاره بها هستند. حال آیا مالک‏‎ ‎‏حق دارد به خاطر درخواست بیش از حد اجاره بها، مغازه ها را از مستأجرین فعلی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 267
‏گرفته و به اشخاص دیگری اجاره بدهد؟ والسلام‏

بسمه تعالی، بعد از انقضای مدت اجاره، مالک شرعی اختیار ملک خود را دارد و مستأجر نمی تواند بدون رضایت او در ملک او باقی بماند.

[سؤال 7334]‏ ‏ ‏ 3751‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 5 / 1361‏

‏محضر مبارک بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، رهبر عالی قدر انقلاب اسلامی،‏‎ ‎‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏خانه ای واقع در بیسیم نجف آباد تهران در سال 1330 هجری شمسی به اجاره‏‎ ‎‏واگذار و در سال 1333 هجری شمسی توسط مالک سابق به پنج خواهر فروخته شده‏‎ ‎‏است. در حالی که مدت اجاره سه سال بوده، تا کنون مستأجر به اتکای آیین نامۀ دکتر‏‎ ‎‏میلیسپوی امریکایی کذایی و قوانین طاغوتی مالک و مستأجر، سال هایی متفاوت‏‎ ‎‏(من جمله 1356) از تخلیه و تحویل مورد اجاره خودداری کرده و در این قوانین! اصلاً‏‎ ‎‏اشاره ای به تخلیۀ عین مستأجره در پایان اجاره نگردیده. مستدعی است ذیلاً مقرر‏‎ ‎‏فرمایند و دفتر بنیان گذار جمهوری اسلامی و ولی فقیه ایران جواب بدهند که مورد‏‎ ‎‏اجاره را محاکم و اجرای ثبت نباید در انقضای مدت به موجر، طبق شرع انور تسلیم‏‎ ‎‏نمایند؛ آن هم پنج زن که دو تای آن ها بیوه می باشند؟ با احترامات فائقه‏

بسمه تعالی، بعد از تمام شدن مدت اجاره، تخلیۀ محل و تحویل آن به مالک واجب است و تصرف در آن بدون اجازۀ مالک غصب و حرام است.

[سؤال 7335]‏ ‏ ‏ 3752‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 20 / 9 / 1358‏

‏پیشگاه مبارک حضرت امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران‏

‏به شرف عرض می رساند: شخصی یک قطعه زمین به مساحت 260 متر مربع را‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 268
‏برای مدت هجده ماه بدون دریافت هیچ گونه وجهی، در مقابل ماهی یک صد و سی‏‎ ‎‏تومان مشروط بر این که مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر ندارد واگذار‏‎ ‎‏می نماید. شخص مستأجر پس از گذشت مدت اجاره، آن را به شخص ثالثی واگذار‏‎ ‎‏می کند؛ شخص ثالث هم از مورد اجارۀ واگذاری برای مدت هشت سال استیفا منفعت‏‎ ‎‏می کند. در آن موقع شهرداری 99 متر از کل زمین را در مسیر خیابان قرار می دهد.‏‎ ‎‏شخص ثالث مبلغ چهل و پنج تومان را به علت کسر شدن از کل مساحت زمین، از کل‏‎ ‎‏مبلغ مال الاجاره که یک صد و سی تومان بوده کسر می نماید و ضمناً با دریافت مبلغ‏‎ ‎‏یک صد هزار تومان، مورد اجاره را آن شخص ثالث به دیگری واگذار می کند.‏‎ ‎‏مستدعی است نظر شرعی خود را در این مورد مرقوم فرمایید که اولاً؛ آیا مستأجر حق‏‎ ‎‏داشته است مال الاجاره خود را در اثر کسر شدن مقداری از زمین کسر نماید؟ و در‏‎ ‎‏ثانی؛ آیا حق دریافت مبلغ یک صد هزار تومان را داشته است یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، بعد از تمامیت مدت اجاره، مستأجر اول در فرض مذکور، حق واگذاری به غیر را نداشته؛ و مستأجرین بعدی در صورتی که زمین را از مالک اجاره نکرده باشند، نسبت به مدتی که در آن تصرف نموده اند، ضامن اجرت المثل می باشند و حق گرفتن سرقفلی هم ندارند.

[سؤال 7336]‏ ‏ ‏ 3753‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏دفتر استفتائات امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏منزلی با تلفن آن به مدت یک سال به شخصی اجاره داده شده؛ اکنون پس از‏‎ ‎‏گذشت چند سال از موعد تخلیه، آیا صاحب خانه از لحاظ شرعی می تواند تلفن را به‏‎ ‎‏غیر واگذار یا بفروشد؟ لطفاً جواب مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، پس از پایان مدت اجاره، مستأجر حقی در تلفن ندارد و اختیار آن با مالک است؛ ولی در واگذاری به دیگری باید مقررات قانونی ادارۀ مخابرات مراعات شود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 269
[سؤال 7337]‏ ‏ ‏ 3754‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏آستان قدس رضوی اراضی خود را به کسی واگذار نمی کند مگر این که سند اجاره‏‎ ‎‏رسمی به عنوان موجر و مستأجر از یکی از محاضر رسمی داشته باشد علیهذا شخصی‏‎ ‎‏که سند اجاره به دستش افتاده بعد از انقضای مدّت اجاره اولی از مستأجر سبقت گرفته‏‎ ‎‏با همین سند، اجاره را تمدید یا تجدید می کند در صورتی که مستأجر به تمدید آن‏‎ ‎‏راضی نیست آیا متصرّف می تواند در عین مستأجره تصرفات نماید یا نه؟‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره مستأجر اول حق ندارد و اجاره منوط است به نظر متصدی شرعی موقوفات آستان قدس.

[سؤال 7338]‏ ‏ ‏ 3755‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 6 / 1361‏

‏حضور محترم دفتر مبارک امام، سلام علیکم‏

‏این جانب صرفاً جهت کسب تکلیف مجبور هستم شرح حال خود را به اختصار‏‎ ‎‏بیان کنم و انتظار کمک نداشته، بلکه فقط راهنمایی بفرمایید به عنوان یک مسلمان، در‏‎ ‎‏مواجهه با این مشکل چه تکلیفی بر من است، تا ناخواسته و خدای ناکرده، مجبور به‏‎ ‎‏حرکت های غیر اسلامی نشوم:‏

‏1. در تاریخ 1 / 6 / 1358 به اتفاق مادر و برادر کوچک تر و همسر برادرم ـ که هر‏‎ ‎‏دو هنوز دانشجو هستند ـ آپارتمانی به مدت یک سال به مساحت 103 متر مربع به‏‎ ‎‏مبلغ 2800 تومان در نظام آباد اجاره کردم.‏

‏2. بعد از یک سال خواستم منزل جدیدی پیدا کنم که تا پنج ماه پس از آن،‏‎ ‎‏صاحب خانه مانع شد و می گفت: خودتان صاحب خانه هستید. ضمناً به مدت 4 ماه‏‎ ‎‏طبق قانون 20 % با رضایت صاحب خانه کم کردیم که بعد به تقاضای صاحب خانه یک‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 270
‏یا دو ماه اجاره را به 2800 تومان رساندیم و بعد با تقاضای مجدّد ایشان به 000 / 3‏‎ ‎‏تومان رساندیم.‏

‏3. بعد از مدت فوق که خانۀ اجاره ای پیدا می شد، فشار صاحب خانه بر اضافه‏‎ ‎‏کردن کرایۀ اجاره خانه بیشتر می شد و حقیر هم که 40527 ریال حقوق می گیرم و‏‎ ‎‏برادرم هم 8 ماه از سال را با حق التدریس متفاوت و اندک از آموزش و پرورش کمک‏‎ ‎‏خرج هستند، توان موافقت با تقاضای ایشان را نداشتیم.‏

‏4. وقتی صاحب خانه با عدم اضافۀ کرایه از جانب بنده روبه رو شد تقاضای تخلیه‏‎ ‎‏کرده، این جانب هم از فروردین سال 1360 تا کنون به هر کس که می شناختم سفارش‏‎ ‎‏کردم و معاملات ملکی ها که هم تحویلم نمی گیرند و به خود صاحب خانه هم گفته ام‏‎ ‎‏هر آن که منزلی به همین اندازه و با همین قیمت پیدا کنند، بلافاصله تخلیه خواهیم کرد.‏‎ ‎‏اما متأسفانه موفق نشدم و با رقم های سرسام آوری روبه رو شدم.‏

‏5. اکنون این جانب صاحب همسر و فرزندی هستم و برادرم هم فرزندی دارد و‏‎ ‎‏خودتان قضاوت کنید در این فضا، دو عروس و مادر شوهر، مجموعاً هفت نفر، با چه‏‎ ‎‏مشکلاتی زندگی می کنند و هیچ کس صدای ما را نشنیده و حالا صاحب خانه به علت‏‎ ‎‏انقضای مدت اجاره، تقاضای تخلیه کرده که دادگاه جلسه را با رضایت صاحب خانه‏‎ ‎‏برای 21 / 7 / 1361 تمدید کرد و به بنده گفته که از نظر شرع، غاصب محسوب‏‎ ‎‏می شوم و باید تخلیه کنم.‏

‏بسیار متشکر می شوم با توجه به موارد و شرایط فوق، در صورتی که غاصب هستم‏‎ ‎‏بنده را روشن کنید تا بلافاصله شاهد تخلیۀ خانه ام باشم و مانند هر جنگ زدۀ دیگر،‏‎ ‎‏خدایم اکبر است و راضی به رضای خدایم و در صورتی که چنین نیست، بر من چه‏‎ ‎‏تکلیفی هست؟‏

‏ضمناً جهت اطلاع از حال صاحب خانه متذکر می شوم: ایشان زنی هستند در‏‎ ‎‏حدود 50 سال سن که شوهر دارند و شوهرش در سید خندان منزل دارند و زن‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 271
‏دیگری گرفته اند که ایشان به همین علت راضی به رفتن به آن خانه نیستند و منزل‏‎ ‎‏دخترش زندگی می کند.‏

بسمه تعالی، اگر مدت اجاره باقی باشد حق مطالبۀ برای موجر نیست و در صورت تمام شدن مدت اجاره، تصرف مستأجر باید با اذن و رضایت مالک شرعی باشد.

[سؤال 7339]‏ ‏ ‏ 3756‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور مبارک آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله‏

‏پس از عرض سلام؛ آرزوی سلامتی و تندرستی آن حضرت برای خدمت به اسلام‏‎ ‎‏و مسلمین را از خداوند متعال خواستاریم.‏

‏و بعد، این جانب پدر شهید و فرزند دیگرم مهاجر جنگی از شهر مهران غرب از‏‎ ‎‏توابع استان ایلام است و سومین فرزندم در کشور مصر، به جرم توطئه برای براندازی‏‎ ‎‏رژیم طاغوتی آن کشور به 7 سال زندان با اعمال شاقه محکوم شده است؛ «إنّا لله‌ و إنّا‏‎ ‎‏إلیه راجعون» ما باید به فرمود‏‏ۀ‏‏ شما، هم‏‏ۀ‏‏ عزیزان مان را فدای اسلام کنیم؛ «ربَّنا تقبّل منّا‏‎ ‎‏إنّک حمید رحیم». حقیر راضی به رضای خدا هستم و شب و روز برای تعجیل در ظهور‏‎ ‎‏حجة المنتظر ـ أرواح العالمین لمقدمه الفداء ـ و برای پیشرفت جمهوری اسلامی در‏‎ ‎‏راه اعتلای اسلام و مسلمین و شهدا و صالحین به درگاه خداوند ـ عزّ و جلّ ـ دعا‏‎ ‎‏می کنم که خداوند در قرآن فرموده: «اُدْعُونِی أسْتَجِبْ لَکُمْ».‏

‏این جانب وقت گران بهای شما را بیشتر از این نمی گیرم و جسارتاً، دو مسأله هست‏‎ ‎‏که رجای واثق دارم که آن ها را برآورده خواهید ساخت؛ وجزاکم الله‌ خیراً.‏

‏1. مسأله شرعی: این جانب مستأجری دارم (مغازه) که سرقفلی از وی نگرفته ام و‏‎ ‎‏مال الاجاره ماهی 70 تومان می داده است (در ضمن الآن مدت 41 ماه است که از وی‏‎ ‎‏مال الاجاره دریافت نکرده ام) و به علل گرفتاری زندگی احتیاج به آن مغازه دارم. ابتدا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 272
‏از باب صلح با وی درآمدم و به وی پیشنهاد مبلغی به عنوان خسارت نمودم که وی رد‏‎ ‎‏کرده و مجبور شدم به دادگاه شکایت کنم که به خاطر جو حاکم بر دادگستری و این که‏‎ ‎‏ضوابط و قوانین سابق مورد استفاده قرار می گرفت، دادگاه به تاریخ 20 / 2 / 1360 به‏‎ ‎‏ناحق، حکم به دادن مبلغ 000 / 150 تومان بابت خسارت تخلیه نموده است که‏‎ ‎‏امکانات مادی بنده تکافوی پرداخت آن را ندارد (مگر با زیر بار قرض دیگری رفتن)‏‎ ‎‏آیا جایز است که چنین مبلغی به او بدهیم؟ و اگر باید پولی بدهیم، چقدر باید به او‏‎ ‎‏پرداخت نماییم؟‏

‏2. درخواست از آن بزرگوار: همراه این نامه، کارت تبریکی که بنا دارم آن را برای‏‎ ‎‏آن فرزندم (همان پسرم که در بند رژیم طاغوتی مصر می باشد) بفرستم و از شما‏‎ ‎‏خواهش می کنم که آن را امضا فرموده و همراه با جواب مسأله برای این جانب ارسال‏‎ ‎‏فرمایید تا ترتیب ارسال آن کارت، همراه با نامۀ خانوادگی را برای فرزندم بدهم. ناگفته‏‎ ‎‏نماند که آن عزیز زندانی، همراه دیگر مؤمنین زندانی، برای شخص جناب عالی و دوام‏‎ ‎‏و پایداری جمهوری اسلامی، از خداوند متعال، شب و روز مسئلت می نمایند و در‏‎ ‎‏نامه ها از طرف زندانیان مسلمان رژیم مصر برای شما و دیگر مؤمنین و صالحین سلام‏‎ ‎‏می رسانند که تقدیم حضورتان می شود.‏

بسمه تعالی، اگر در ضمن قرارداد اجاره حقی برای مستأجر قرار ندادند، پس از پایان مدت اجاره تصرف مستأجر بدون اجازۀ مالک غصب و حرام است و با مطالبۀ مالک باید محل را تخلیه کند و تحویل مالک دهد.

[سؤال 7340]‏ ‏ ‏ 3757‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 5 / 1361‏

‏حضور محترم رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران دامت برکاته، پس از تقدیم‏‎ ‎‏صمیمانه ترین درودها و آرزوی طول عمر آن حضرت و اجرای قوانین عدل اسلامی ‏

‏جان نثار، ملکی داشتم در قریه ورآباد؛ چون بنده از ضعف جسمانی قادر به‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 273
‏کشاورزی نبوده و فرزندی که به من کمک نماید نداشتم مجبور شدم ملک نامبرده بالا‏‎ ‎‏را اجاره بدهم مستأجر مدت هفده سال است نه اجاره به بنده داده و نه حاضر است‏‎ ‎‏بخرد و قیمت آن را بپردازد و نه واگذار نماید. از مقام رهبر عزیز تقاضای عاجزانه دارم‏‎ ‎‏حکم شرعی آن را بفرمایید تا نگرانی این جانب بر طرف گردد.‏

‏با تقدیم احترام از محبت پدرانه آن جناب متشکرم، ضمناً در تاریخ 3 / 12 / 1359‏‎ ‎‏نامه ای فرستاده ام که جواب نیامده است.‏

بسمه تعالی، مستأجر ضامن وجه اجاره است باید به مالک بپردازد و پس از تمام شدن مدت اجاره تصرف بدون اجازه مالک جایز نیست.

[سؤال 7341]‏ ‏ ‏ 3758‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 11 / 12 / 1361‏

‏دفتر فتاوای حضرت امام خمینی ‏

‏به عرض می رساند: این جانب سالنی را در مشهد به دو نفر برای چلوکبابی، به نام‏‎ ‎‏چلوکبابی کرامت، از قرار ماهی چهار هزار و پانصد تومان و یک میلیون ریال سرقفلی،‏‎ ‎‏اجاره داده ام که ماهانه پانصد تومان آن را بابت مالیات می پردازم. مدت اجاره از اول‏‎ ‎‏اردیبهشت یک هزار و سیصد و شصت لغایت اسفند یک هزار و سیصد و شصت و‏‎ ‎‏یک بوده. در اجاره نامه قید شده که در انقضای مدت، با توجه به هزینۀ زندگی و توافق‏‎ ‎‏طرفین اجاره بها تعیین خواهد شد. در قسمت دیگری آمده است که متعاملین با علم و‏‎ ‎‏اطلاع کامل به قانون مالک و مستأجر و قوانین جاری عرفی و شرعی و قبول انجام آن،‏‎ ‎‏به تنظیم این سند اقدام نمودند. اینک با توجه به این که مدت آن در اسفند 1361 پایان‏‎ ‎‏می پذیرد، در صورتی که مستأجرین با توجه به هزینۀ زندگی، حاضر به تجدید اجاره‏‎ ‎‏نشوند. آیا ادامۀ کسب آنان در محل مذکور، مشروعیت دارد یا حرام است؟ لطفاً‏‎ ‎‏چگونگی مسأله را اعلام فرمایید.‏

بسمه تعالی، بعد از انقضای مدت اجاره، تصرف مستأجر باید با رضایت مالک شرعی باشد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 274
[سؤال 7342]‏ ‏ ‏ 3759‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 10 / 1358‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دامت برکاته‏

‏پس از تقدیم سلام، امیدوارم در ظلّ توجهات ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ سلامتی‏‎ ‎‏آن پیشوای عظیم الشأن را از خدای بزرگ خواهانم پیروزی ملت ایران به رهبری آن‏‎ ‎‏قائد اعظم نصیب ملت مستضعف گردد، ان شاء الله‌.‏

‏مستأجری حجره ای را برای مدت یک سال اجاره نموده است. در اجاره نامه هم‏‎ ‎‏عیناً قید گردیده و مقدار ناچیزی هم سرقفلی داده است. حدود یازده سال است که‏‎ ‎‏سکونت دارد و چندین مرتبه به مستأجر اطلاع دادم که سطح زندگی بی نهایت رفته‏‎ ‎‏بالا و خلاصه شرعاً راضی نیستم و برای تجدید اجاره روی رضایت طرفین حاضرم؛‏‎ ‎‏اما مستأجر هیچ گونه حاضر نمی شود. مستدعی است نظرات خودتان را مرقوم‏‎ ‎‏فرمایید. ‏

بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره، جواز تصرف مستأجر موقوف است به رضایت موجر.

[سؤال 7343]‏ ‏ ‏ 3760‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 8 / 1358‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی رهبر عالی قدر، امام خمینی، دام ظله العالی‏

‏احتراماً؛ به شرف عرض مبارک می رساند: باغ توتی است که در سال 1322 از‏‎ ‎‏شخصی طبق قرارداد عادی اجاره کردم که عمل پرورش کرم ابریشم (نوغان) انجام‏‎ ‎‏دهم و نصف مال مالک باشد و نصف مال مستأجر که در اثر مرور زمان توت زار اولیه‏‎ ‎‏از بین رفته و مجدداً از نو تماماً به هزینه شخصی مستأجر غرس توت شده است و‏‎ ‎‏حال آن که کلیه هزینه طبق قرارداد به عهدۀ مالک بوده و دیناری پرداخت نکرده و‏‎ ‎‏همچنین دور و اطراف باغ درخت های بزرگ پرورش شده که مال مستأجر است و هر‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 275
‏ساله مالک طبق قرارداد نصف درآمد باغ را برده و می برد. ضمناً در قرارداد قید شده که‏‎ ‎‏هزینه ساخت انباری یا وسایل آن به عهدۀ مالک باشد و تا کنون عمل نکرده و همه را‏‎ ‎‏مستأجر به هزینه خود انجام داده و مالک دیناری در این بابت به مستأجر پرداخت‏‎ ‎‏نکرده است. حال که مدت 32 سال از آن تاریخ می گذرد مالک در این عصر انقلاب‏‎ ‎‏اظهار می دارد: از باغ بیرون بروید. از نظر شرعی و خدایی چه باید عمل کنم؟ متمنی‏‎ ‎‏است جواب شرعی را مرقوم فرمایید که مورد حاجت است.‏

بسمه تعالی، در فرض مذکور با مطالبه مالک، مستأجر باید باغ را تخلیه کند. بلی، اگر اعیانی در باغ دارد ملک خود او است.

[سؤال 7344]‏ ‏ ‏ 3761‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 9 / 1358‏

‏محضر مبارک قائد عظیم الشأن و رهبر انقلابی مستضعفان، امام خمینی، دامت‏‎ ‎‏افاضاته، پس از عرض سلام، خاطر شریف را مستحضر می دارم و از محضر آن رادمرد‏‎ ‎‏بزرگ و توانا استفسار می خواهم.‏

‏این جانب در مورخه 1 / 4 / 1354 یک باب مغازه از شخصی با قرارداد صحیح‏‎ ‎‏گرفته ام که قرارداد آن ضمیمه می باشد. بعد از چندی شخص مزبور فوت کرده و‏‎ ‎‏دارای 10 سر فرزند می باشد. حقیر روی اصل قرارداد، تا پایان قرارداد را انجام داده ام‏‎ ‎‏و بعد از پایان قرارداد که باید مبلغ ذکر شده را از من بگیرند، 6 نفر از فرزندان آن‏‎ ‎‏مرحوم که از زوجه قبلی آن مرحوم بوده موافق و زوجه ثانی آن مرحوم که دارای چهار‏‎ ‎‏فرزند می باشد از گرفتن سهمیه خود و چهار فرزندش خودداری می کند و می گوید:‏‎ ‎‏مغازه را به من بدهید؛ در صورتی که مغازه های مخروبه را با خرج گزافی که کرده ام به‏‎ ‎‏صورت یک مغازه ای درآورده ام، اما او سهمیه خود و فرزندانش از مغازه را می خواهد.‏‎ ‎‏وجه نقد آن هم موجود است؛ ولی او از گرفتن آن خودداری می کند. می خواهم بدانم‏‎ ‎‏از نظر شرع اسلام برای حقیر مسئولیتی دارد یا ندارد! زیاده عرضی نیست. ‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 276
‏در خاتمه پیروزی کامل آن رهبر انقلابی جهان را از خداوند مسئلت می نمایم.‏

بسمه تعالی، با فرض این که مدت اجاره تمام شده، تصرف مستأجر در مورد اجاره موقوف است به اذن تمام ورثه مالک، و اگر بعضی اذن ندهند نمی تواند تصرف نماید.

[سؤال 7345]‏ ‏ ‏ 3762‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ایران مدّ ظله العالی، احتراماً خاطر عالی را تصدیع می دهد:‏

‏این جانب دارای هفت سر عائله و قریب به شانزده سال است که در خانه ای آن هم‏‎ ‎‏در «دو باب اتاق آن به مساحت 5 / 8 و 5 / 10 متری» قناعت نموده و مستأجر هستم.‏‎ ‎‏اخیراً حدود بیش از یک سال است که مالک (با توجه به این که خانه مسکونی دیگری‏‎ ‎‏دارد و خود با خانواده اش در آن جا سکونت گزیده است) برای تجدید بنای این واحد‏‎ ‎‏مسکونی و واگذار کردن آن به فرزندش سخت مرا تحت فشار قرار داده که خانه اش را‏‎ ‎‏تخلیه کنم در حالی که یک کارمند جزء دولت بوده و کل درآمد ماهیانه ام حدود 2600‏‎ ‎‏تومان است (البته پس از وضع کسور بازنشستگی و بیمه) و با هفت نفر عائله.‏

‏و اما مشکلات:‏

‏1. با این تعداد عائله کمتر کسی ممکن است که حاضر شود تا خانه ای را به من‏‎ ‎‏اجاره دهد.‏

‏2. به فرض این که خانه ای هم پیدا شود، با این حقوق قادر به اجاره آن نیستم.‏‎ ‎‏بنابراین در حال حاضر فقط دو راه برای من وجود دارد. 1 ـ به هر شکل ممکن و به هر‏‎ ‎‏ترتیب در همین خانه بمانم. 2 ـ خانه را تخلیه کنم و در کوچه یا بیابانی چادر بزنم و در‏‎ ‎‏آن سکونت نمایم از طرفی هم صاحب خانه مرتباً می گوید نمازی که در این خانه‏‎ ‎‏می خوانی و یا روزه ای که می گیری من رضایت ندارم.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 277
‏استفتا: حال با عنایت به شرح مختصر فوق استدعا آن است که این حقیر را دلالت‏‎ ‎‏فرموده و حکم شرع مقدس اسلام را در این مورد دستور فرمایید.‏

بسمه تعالی، بعد از تمامیت مدت اجاره تصرف مستأجر باید با رضایت مالک باشد.

[سؤال 7346]‏ ‏ ‏ 3763‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 9 / 1358‏

‏محضر مقدس فقیه العصر مصباح الهدی حضرت آیت الله‌ العظمی الامام الخمینی،‏‎ ‎‏مدّ ظله العالی‏

‏بعد السلام والتحیة، مستدعی است جواب مسائل ذیل را مرقوم و به خاتم شریف‏‎ ‎‏مختوم و فرمایید.‏

‏1. فرد مسلم با داشتن مدارک و شواهد متقن و مشروع از قانون تملک اسلامی‏‎ ‎‏دارای قطعات چندی زمین زراعتی می باشد و خودش امکان زرع ندارد و به مزارعه‏‎ ‎‏می دهد چنانچه زارع ادعا کند زمین مال من است چون در او کار می کنم آیا این ادعا‏‎ ‎‏مسموع و مشروع بوده و مالک نمی تواند شخصاً و یا با مراجعه به مراجع ذی صلاح‏‎ ‎‏حق خود را ایفا و زارع را خلع ید نماید یا خیر؟‏

‏2. مالک مزبور با شرح فوق زمین را به فردی می دهد که مزد بگیرد و باغ درست‏‎ ‎‏کند و یا حقی برای باغبان از درخت و زمین قائل شود تحت مدارک مشخصی، حال‏‎ ‎‏اگر باغبان ادعا کند باغ مال من است مالک حق ندارد، طبق قانون مقدس اسلام ادعای‏‎ ‎‏باغبان مشروع و مسموع است و مالک حق ندارد شخصاً یا با دست قانون حق خود را‏‎ ‎‏ایفا کند یا خیر؟‏

‏3. فرد مسلم با کوشش و کار درخت مشروع سرمایه به دست آورد چند خانه بنا‏‎ ‎‏کرد که از این خانه ها از طریق اجاره و استجاره بهره مند شود اگر مستأجر ادعا کند‏‎ ‎‏مالک حق ندارد و تخلیه نمی کنم و یا اجاره مشخص شده را نصف یا ثلث کرد این‏‎ ‎‏عمل مستأجر را قانون مقدس اسلام تصدیق دارد و عایدات نامبرده نیز صورت‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 278
‏مشروع دارد یا خیر؟ والسلام علیکم و علی عبادالله‌ الصالحین‏

بسمه تعالی، زراعت در زمین دیگری و همچنین باغبانی در ملک غیر موجب ملکیت زارع و باغبان نیست و بعد از تمامیت مدت اجاره و مطالبه مالک مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و نزاع باید در محاکم صالحه مطرح و حل و فصل شود.

[سؤال 7347]‏ ‏ ‏ 3764‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 3 / 1361‏

‏محضر مبارک رهبر انقلاب حضرت امام خمینی بعد از ابلاغ عرض سلام ‏

‏این جانب مغازه ای به یک شخص به مدت دو سال اجاره داده ام که اکنون مدت‏‎ ‎‏هفت ماه هم از مهلت مقرر گذشته هر چه می گویم مغازه ام را تخلیه نمی کند خودم هم‏‎ ‎‏نیاز شدید به مغازه دارم در عرض این دو سال فقط هفت هزار تومان به بنده اجاره بها‏‎ ‎‏داده است حالا می گوید باید پنجاه هزار تومان بدهید تا مغازه را تخلیه نمایم آیا این از‏‎ ‎‏نظر شرعی صحیح است؟ بنده مغازه را خریده ام فقط به خاطر مغازه تا این که رفع‏‎ ‎‏احتیاجات مادی خود بنمایم. خواهشمندم هر چه به نظر شرع مقدس اسلام می باشد‏‎ ‎‏مرقوم فرمایید. والسلام‏

بسمه تعالی، در پایان مدت اجاره با مطالبه مالک مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و اگر شرط سرقفلی در ضمن عقد برای مستأجر نشده حق مطالبه سرقفلی ندارد. 

[سؤال 7348]‏ ‏ ‏ 3765‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 17 / 9 / 1358‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی رهبر و حاکم شرع، مدّ ظله العالی‏

‏محترماً؛ به عرض می رساند: از روزی که سر و صدای زمین ملکی و غیر ملکی را‏‎ ‎‏وارونه جلوه و معرفی نمودند؛ مستأجرین زمین های موقوفه خاص قهپان که از طرف‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 279
‏این جانب و آستانه مقدسه به آن ها واگذار گردیده که هم اکنون خانه ساخته اند و‏‎ ‎‏سکونت دارند، از پرداخت مال الاجاره ناقابل تعیین شده خودداری می کنند و اکراه‏‎ ‎‏دارند و اظهار می دارند: امام فرموده اند: «اجاره ندهید و هر کسی هر کجا سکونت‏‎ ‎‏دارد، مال خودش می باشد». لذا چون مرجعی برای رسیدگی مشخص و معین‏‎ ‎‏نمی باشد، تقاضا می شود برای حفظ حقوق موقوفه به شرح ذیل، در این باره نظریه‏‎ ‎‏خود را اعلام فرمایید که یک تکلیف شرعی می باشد.‏

بسمه تعالی، باید مال الاجاره را بپردازند و من چنین چیزی نگفته ام.

[سؤال 7349]‏ ‏ ‏ 3766‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر رهبر عظیم الشأن حضرت آیت الله‌ العظمی آقای خمینی، روحی فداه‏

‏این جانب مغازه ای جهت شغل شیشه بری از شخصی 6 سال پیش به سرقفلی‏‎ ‎‏خریده و ماهیانه شش صد تومان اجاره می دهم؛ ولی به علت بهایی بودن این شخص‏‎ ‎‏بعد از انقلاب متوجه شدم که نباید به ایشان اجاره بدهم؛ چون گذشته از این که بهایی‏‎ ‎‏است، شخصی است بسیار ثروتمند و ملاّک و زمین خوار و لذا به ایشان، به گفتۀ آقای‏‎ ‎‏عبدالمجید ایروانی، نمایندۀ حضرت عالی، مراجعه کردم؛ ایشان هم فرمودند: بگویید‏‎ ‎‏که از دست شما به دادگاه شکایت کند، اگر دادگاه دستور پرداخت صادر کرد، پرداخت‏‎ ‎‏نمایید. ولی ایشان شکایت نکرده و مدت سه سال است که به ایشان اجاره پرداخت‏‎ ‎‏نکرده ام. استدعا دارم تکلیف بنده را در این مسأله مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، مسأله موکول به نظر حاکم شرع در دادگاه های صالحه است.

[سؤال 7350]‏ ‏ ‏ 3767‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 10 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی جناب آقای خمینی، دام بقاؤه‏

‏این جانب در 17 سال قبل یک مغازه رهن تصرفی و اجاره داده ام و مستأجر ده‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 280
‏سال است کرایه نداده است. در این مدت چندین مرتبه به او گفته ام که رضایت ندارم؛‏‎ ‎‏خواهشمندم در ذیل این ورقه، نظر دین اسلام را مرقوم نمایید.‏

بسمه تعالی، مستأجر اجرت المثل مغازه را در مدتی که در اختیار او بوده باید بپردازد.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 281