لزوم تخلیه مورد اجاره پس از انقضای مدت اجاره
[سؤال 7328] 3745
بسمه تعالی 17 / 10 / 1361
خدمت با سعادت رهبر عزیز امام خمینی، دام بقاؤه، پس از ادای احترام و کسب اجازه، معروض می دارد:
1. این جانب و چهار پسرم که خانه نداشتیم و پسرانم سه نفرشان، متأهل و صاحب خانواده هستند و فعلاً هم کرایه نشین می باشند. در خرداد ماه 59 خانه ای مشترکاً خریدیم که از کرایه نشینی رهایی یافته، سکونت نماییم.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 263
2. در طبقۀ دوم خانۀ ابتیاعی، دفتر شرکت پارس متال ساکن بود. بنده قبل از تنظیم سند معامله به مدیر عامل شرکت مراجعه نمودم و گفتم که ما این ملک را می خریم تا ساکن شویم؛ دفتر را به ما تحویل می دهید یا نه؟ جواباً گفت: دولت اسلامی بخشنامه کرده که تمامی دفاتر شرکت ها باید به کارخانه ها منتقل شود؛ لذا ما ناچار و موظف هستیم که دفتر را به کارخانه انتقال بدهیم و فعلاً ساختمان دفتر در کارخانه بنا می شود؛ تا دو ماه دیگر تمام می شود و ملک شما را به خودتان تحویل خواهیم داد.
3. حالا کارخانه ملی شده و دفتر شرکت به کارخانه منتقل شده؛ ولی تا به امروز ـ که حدود 31 ماه است ـ نه کرایه می دهند و نه ملک را تحویل می دهند و طبق فتوکپی سند اجاره نامه که در پیوست تقدیم است، شرکت موقع اجاره، سرقفلی نداده و تعهد کرده که ملک را تحویل می دهند و هیچ گونه ادعای سرقفلی ندارد.
4. پسر دوم ـ به نام رحیم ـ مستأجر یک نفر کارمند دولت است. این مالک شغلش در خارج تهران بود و به تهران منتقل گردیده. خانه را خودش لازم دارد و فشار می آورد که تخلیه نماییم.
5. آیا ما شرعاً حق داریم که وارد ملک خودمان شده و ساکن شویم یا نه؟
استدعا دارد نظر آقا را در این نامه اعلام فرمایید.
بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره، مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و تحویل دهد و در صورت شرط نشدن حق سرقفلی، استحقاق مطالبۀ سرقفلی ندارد.
[سؤال 7329] 3746
بسمه تعالی 10 / 9 / 1361
حضور انور، رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی، مدّ ظله علی رؤوس المسلمین
احتراماً؛ به استحضار عالی می رساند این جانب دارای ساختمانی که آمادۀ تأسیس
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 264
هتل واستفاده برای مشاغل مشابه بوده است را به دو نفر مشاعاً به نسبت 25 درصد و 75 درصد اجاره داده ام. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چون مدت اجاره منقضی شده و از مدت اجاره بیش از سه سال گذشته بود، مستأجری که 75 درصد مورد اجاره را در تصرّف استیجاری خود داشته است، به جهت عدم رضایت این جانب (موجر) در ادامۀ رابطۀ استیجاری، سهم مورد اجاره خود را با میل و رضا تحویل این جانب داده است. پس از تحویل و تحوّل، بر کلّ مورد اجاره؛ یعنی علاوه بر 75 درصد، در 25 درصد هم، وضع ید نموده ام. آیا تصرّف این جانب در ساختمان ملکی خودم به نسبت 25 درصد آن هم با توجه به انقضای مدت اجاره، غصب تلقّی می شود یا خیر؟ در صورت اول، چه آثاری دارد؟ و آیا با انقضای مدت اجاره، به مستأجر 25 درصد که راضی به قطع رابطۀ استیجاری نبوده است، حقی تعلّق می گیرد یا خیر؟ و آیا انجام عبادات شرعی در ملک شخصی موصوف، صحیح است یا خیر؟ استدعای ارشاد و امر به اعلام پاسخ مقتضی دارد. با تقدیم احترام و پوزش از تصدیع
بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره و مطالبه مالک، مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و تصرف مالک غصب نیست.
[سؤال 7330] 3747
بسمه تعالی 12 / 2 / 1362
محضر انور حضرت مستطاب، رهبر کبیر عالم تشیع، آیت الله العظمی امام خمینی، أدام الله ظله علی رؤوس المسلمین
چه می فرمایید در خصوص افرادی که پانزده سال پیش، و با این که چند دکان را یک ساله اجاره داده اند هزینۀ زندگی پنجاه برابر بالا رفته، مستأجر نه اجاره را زیاد می کند و نه تخلیه می کند و موجر هم مستضعف است و درآمد دیگری ندارد. و هکذا آن املاک مزروعی که دولت طاغوت اجاره داده است. صاحب دکان و صاحب ملک شرعی می گوید: من راضی نیستم، چون به قدر زندگی درآمد ندارم و او غاصب است.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 265
آیا نماز در این مکان ها صحیح است یا خیر؟ حکم بیان شود عندالحاجت حجت خواهد بود.
بسمه تعالی، بعد از تمام شدن مدت اجاره، تصرف در ملکِ شرعیِ غیر برای مستأجر مشروط به رضایت مالک است و در صورت عدم رضایت مالک، تصرّف حرام است و باید تصرف کننده اجرت المثل را بپردازد.
[سؤال 7331] 3748
بسمه تعالی
محضر مقدس نایب الامام، حضرت آیت الله العظمی خمینی، دامت برکاته
نظر مبارک دربارۀ مالکین منازلی که حکم تخلیه می گیرند، چیست؟ ضمناً، معروض می دارد که فتوایی به حضرت عالی نسبت می دهند که چنانچه مالک دارای بیش از یک منزل باشد، مستأجر می تواند تخلیه نکند؛ چون مازاد بر احتیاج شخصی مالک است، بلکه جنبۀ انتفاعی دارد.
بسمه تعالی، نسبت مذکور صحت ندارد، و مستأجر بعد از مدت اجاره، در صورت مطالبۀ مالک باید مورد اجاره را تخلیه کند.
[سؤال 7332] 3749
بسمه تعالی 7 / 11 / 1361
محضر مبارک زعیم عالی قدر، حضرت امام خمینی، دام افاضاته
با نهایت ادب؛ به نام یک مربی اجتماع که سی سال با صداقت و ایمان به خدا به فرهنگ مملکت خود خدمت کرده ام صمیمانه سلام و درودم را به ناجی خردمند کشور خود تقدیم می کنم و بقای عمر و سلامت امام امت را از درگاه ایزد متعال مسئلت می نمایم. در این جا استدعای پاسخ به یک مسأله شرعی را دارم.
در سال 1353 یک قسمت از ساختمان خود را به منظور کمک به زندگی ام به دو نفر بدون دریافت سرقفلی برای کسب و کار اجاره داده ام. در عقد قرارداد قید شده
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 266
است که مستأجرین اولاً: حق واگذاری محل مذکور را به دیگری ندارند. ثانیاً: پس از یک سال، ملزم به تخلیه و تحویل مورد اجاره هستند.
اکنون بیش از 6 سال از انقضای مدت اجاره می گذرد و اجاره جدید هم تنظیم نشده است. ضمناً یکی از مستأجرین از بستگان وزیر سابق دربار بوده و هم اکنون از مملکت فراری است. مهم تر این که خود بنده هم در حال حاضر به این محل احتیاج مبرم دارم. استدعای حقیر این است که بفرمایید: عقد این قرارداد با وجود انقضای مدت اجاره و فرار یکی از مستأجرین از ایران از نظر شرعی چگونه است؟
پاسخ به این مسأله موجب حل مشکل این جانب با یک مستأجر دیگر خواهد شد.
بسمه تعالی، بعد از انقضای مدت اجاره و مطالبه مالک، مستأجر باید عین مورد اجاره را تخلیه کند و بدون رضایت مالک نمی تواند در آن تصرف کند.
[سؤال 7333] 3750
بسمه تعالی
محضر مبارک امام خمینی، مدّ ظله، سلام علیکم
چند باب مغازه است از شخصی که از سال 1344 در اختیار تعدادی کاسب می باشد. مالک ابتدا 1000 ریال به عنوان پیش اجاره گرفته و سپس خود مالک، بدون اطلاع مستأجرین از طریق محضر، سند رهنی با همان 1000 ریال به صورت یک ساله درست کرده و مستأجرین هم به طور مرتب اجاره بهای تعیین شده را پرداخت می نموده اند. موقعی که مستأجرین از جریان رهن اطلاع یافتند خواستار ابطال سند رهن از طریق قانون شده اند.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، مالک خواستار ازدیاد بیش از حد اجاره بها شده است و مستأجرین با ضوابط قانونی حاضر به ازدیاد اجاره بها هستند. حال آیا مالک حق دارد به خاطر درخواست بیش از حد اجاره بها، مغازه ها را از مستأجرین فعلی
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 267
گرفته و به اشخاص دیگری اجاره بدهد؟ والسلام
بسمه تعالی، بعد از انقضای مدت اجاره، مالک شرعی اختیار ملک خود را دارد و مستأجر نمی تواند بدون رضایت او در ملک او باقی بماند.
[سؤال 7334] 3751
بسمه تعالی 28 / 5 / 1361
محضر مبارک بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، رهبر عالی قدر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی
خانه ای واقع در بیسیم نجف آباد تهران در سال 1330 هجری شمسی به اجاره واگذار و در سال 1333 هجری شمسی توسط مالک سابق به پنج خواهر فروخته شده است. در حالی که مدت اجاره سه سال بوده، تا کنون مستأجر به اتکای آیین نامۀ دکتر میلیسپوی امریکایی کذایی و قوانین طاغوتی مالک و مستأجر، سال هایی متفاوت (من جمله 1356) از تخلیه و تحویل مورد اجاره خودداری کرده و در این قوانین! اصلاً اشاره ای به تخلیۀ عین مستأجره در پایان اجاره نگردیده. مستدعی است ذیلاً مقرر فرمایند و دفتر بنیان گذار جمهوری اسلامی و ولی فقیه ایران جواب بدهند که مورد اجاره را محاکم و اجرای ثبت نباید در انقضای مدت به موجر، طبق شرع انور تسلیم نمایند؛ آن هم پنج زن که دو تای آن ها بیوه می باشند؟ با احترامات فائقه
بسمه تعالی، بعد از تمام شدن مدت اجاره، تخلیۀ محل و تحویل آن به مالک واجب است و تصرف در آن بدون اجازۀ مالک غصب و حرام است.
[سؤال 7335] 3752
بسمه تعالی 20 / 9 / 1358
پیشگاه مبارک حضرت امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران
به شرف عرض می رساند: شخصی یک قطعه زمین به مساحت 260 متر مربع را
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 268
برای مدت هجده ماه بدون دریافت هیچ گونه وجهی، در مقابل ماهی یک صد و سی تومان مشروط بر این که مستأجر حق انتقال مورد اجاره را به غیر ندارد واگذار می نماید. شخص مستأجر پس از گذشت مدت اجاره، آن را به شخص ثالثی واگذار می کند؛ شخص ثالث هم از مورد اجارۀ واگذاری برای مدت هشت سال استیفا منفعت می کند. در آن موقع شهرداری 99 متر از کل زمین را در مسیر خیابان قرار می دهد. شخص ثالث مبلغ چهل و پنج تومان را به علت کسر شدن از کل مساحت زمین، از کل مبلغ مال الاجاره که یک صد و سی تومان بوده کسر می نماید و ضمناً با دریافت مبلغ یک صد هزار تومان، مورد اجاره را آن شخص ثالث به دیگری واگذار می کند. مستدعی است نظر شرعی خود را در این مورد مرقوم فرمایید که اولاً؛ آیا مستأجر حق داشته است مال الاجاره خود را در اثر کسر شدن مقداری از زمین کسر نماید؟ و در ثانی؛ آیا حق دریافت مبلغ یک صد هزار تومان را داشته است یا خیر؟
بسمه تعالی، بعد از تمامیت مدت اجاره، مستأجر اول در فرض مذکور، حق واگذاری به غیر را نداشته؛ و مستأجرین بعدی در صورتی که زمین را از مالک اجاره نکرده باشند، نسبت به مدتی که در آن تصرف نموده اند، ضامن اجرت المثل می باشند و حق گرفتن سرقفلی هم ندارند.
[سؤال 7336] 3753
بسمه تعالی
دفتر استفتائات امام خمینی، مدّ ظله العالی
منزلی با تلفن آن به مدت یک سال به شخصی اجاره داده شده؛ اکنون پس از گذشت چند سال از موعد تخلیه، آیا صاحب خانه از لحاظ شرعی می تواند تلفن را به غیر واگذار یا بفروشد؟ لطفاً جواب مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی، پس از پایان مدت اجاره، مستأجر حقی در تلفن ندارد و اختیار آن با مالک است؛ ولی در واگذاری به دیگری باید مقررات قانونی ادارۀ مخابرات مراعات شود.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 269
[سؤال 7337] 3754
بسمه تعالی
آستان قدس رضوی اراضی خود را به کسی واگذار نمی کند مگر این که سند اجاره رسمی به عنوان موجر و مستأجر از یکی از محاضر رسمی داشته باشد علیهذا شخصی که سند اجاره به دستش افتاده بعد از انقضای مدّت اجاره اولی از مستأجر سبقت گرفته با همین سند، اجاره را تمدید یا تجدید می کند در صورتی که مستأجر به تمدید آن راضی نیست آیا متصرّف می تواند در عین مستأجره تصرفات نماید یا نه؟
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره مستأجر اول حق ندارد و اجاره منوط است به نظر متصدی شرعی موقوفات آستان قدس.
[سؤال 7338] 3755
بسمه تعالی 30 / 6 / 1361
حضور محترم دفتر مبارک امام، سلام علیکم
این جانب صرفاً جهت کسب تکلیف مجبور هستم شرح حال خود را به اختصار بیان کنم و انتظار کمک نداشته، بلکه فقط راهنمایی بفرمایید به عنوان یک مسلمان، در مواجهه با این مشکل چه تکلیفی بر من است، تا ناخواسته و خدای ناکرده، مجبور به حرکت های غیر اسلامی نشوم:
1. در تاریخ 1 / 6 / 1358 به اتفاق مادر و برادر کوچک تر و همسر برادرم ـ که هر دو هنوز دانشجو هستند ـ آپارتمانی به مدت یک سال به مساحت 103 متر مربع به مبلغ 2800 تومان در نظام آباد اجاره کردم.
2. بعد از یک سال خواستم منزل جدیدی پیدا کنم که تا پنج ماه پس از آن، صاحب خانه مانع شد و می گفت: خودتان صاحب خانه هستید. ضمناً به مدت 4 ماه طبق قانون 20 % با رضایت صاحب خانه کم کردیم که بعد به تقاضای صاحب خانه یک
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 270
یا دو ماه اجاره را به 2800 تومان رساندیم و بعد با تقاضای مجدّد ایشان به 000 / 3 تومان رساندیم.
3. بعد از مدت فوق که خانۀ اجاره ای پیدا می شد، فشار صاحب خانه بر اضافه کردن کرایۀ اجاره خانه بیشتر می شد و حقیر هم که 40527 ریال حقوق می گیرم و برادرم هم 8 ماه از سال را با حق التدریس متفاوت و اندک از آموزش و پرورش کمک خرج هستند، توان موافقت با تقاضای ایشان را نداشتیم.
4. وقتی صاحب خانه با عدم اضافۀ کرایه از جانب بنده روبه رو شد تقاضای تخلیه کرده، این جانب هم از فروردین سال 1360 تا کنون به هر کس که می شناختم سفارش کردم و معاملات ملکی ها که هم تحویلم نمی گیرند و به خود صاحب خانه هم گفته ام هر آن که منزلی به همین اندازه و با همین قیمت پیدا کنند، بلافاصله تخلیه خواهیم کرد. اما متأسفانه موفق نشدم و با رقم های سرسام آوری روبه رو شدم.
5. اکنون این جانب صاحب همسر و فرزندی هستم و برادرم هم فرزندی دارد و خودتان قضاوت کنید در این فضا، دو عروس و مادر شوهر، مجموعاً هفت نفر، با چه مشکلاتی زندگی می کنند و هیچ کس صدای ما را نشنیده و حالا صاحب خانه به علت انقضای مدت اجاره، تقاضای تخلیه کرده که دادگاه جلسه را با رضایت صاحب خانه برای 21 / 7 / 1361 تمدید کرد و به بنده گفته که از نظر شرع، غاصب محسوب می شوم و باید تخلیه کنم.
بسیار متشکر می شوم با توجه به موارد و شرایط فوق، در صورتی که غاصب هستم بنده را روشن کنید تا بلافاصله شاهد تخلیۀ خانه ام باشم و مانند هر جنگ زدۀ دیگر، خدایم اکبر است و راضی به رضای خدایم و در صورتی که چنین نیست، بر من چه تکلیفی هست؟
ضمناً جهت اطلاع از حال صاحب خانه متذکر می شوم: ایشان زنی هستند در حدود 50 سال سن که شوهر دارند و شوهرش در سید خندان منزل دارند و زن
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 271
دیگری گرفته اند که ایشان به همین علت راضی به رفتن به آن خانه نیستند و منزل دخترش زندگی می کند.
بسمه تعالی، اگر مدت اجاره باقی باشد حق مطالبۀ برای موجر نیست و در صورت تمام شدن مدت اجاره، تصرف مستأجر باید با اذن و رضایت مالک شرعی باشد.
[سؤال 7339] 3756
بسمه تعالی
حضور مبارک آیت الله العظمی امام خمینی، دام ظله
پس از عرض سلام؛ آرزوی سلامتی و تندرستی آن حضرت برای خدمت به اسلام و مسلمین را از خداوند متعال خواستاریم.
و بعد، این جانب پدر شهید و فرزند دیگرم مهاجر جنگی از شهر مهران غرب از توابع استان ایلام است و سومین فرزندم در کشور مصر، به جرم توطئه برای براندازی رژیم طاغوتی آن کشور به 7 سال زندان با اعمال شاقه محکوم شده است؛ «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» ما باید به فرمودۀ شما، همۀ عزیزان مان را فدای اسلام کنیم؛ «ربَّنا تقبّل منّا إنّک حمید رحیم». حقیر راضی به رضای خدا هستم و شب و روز برای تعجیل در ظهور حجة المنتظر ـ أرواح العالمین لمقدمه الفداء ـ و برای پیشرفت جمهوری اسلامی در راه اعتلای اسلام و مسلمین و شهدا و صالحین به درگاه خداوند ـ عزّ و جلّ ـ دعا می کنم که خداوند در قرآن فرموده: «اُدْعُونِی أسْتَجِبْ لَکُمْ».
این جانب وقت گران بهای شما را بیشتر از این نمی گیرم و جسارتاً، دو مسأله هست که رجای واثق دارم که آن ها را برآورده خواهید ساخت؛ وجزاکم الله خیراً.
1. مسأله شرعی: این جانب مستأجری دارم (مغازه) که سرقفلی از وی نگرفته ام و مال الاجاره ماهی 70 تومان می داده است (در ضمن الآن مدت 41 ماه است که از وی مال الاجاره دریافت نکرده ام) و به علل گرفتاری زندگی احتیاج به آن مغازه دارم. ابتدا
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 272
از باب صلح با وی درآمدم و به وی پیشنهاد مبلغی به عنوان خسارت نمودم که وی رد کرده و مجبور شدم به دادگاه شکایت کنم که به خاطر جو حاکم بر دادگستری و این که ضوابط و قوانین سابق مورد استفاده قرار می گرفت، دادگاه به تاریخ 20 / 2 / 1360 به ناحق، حکم به دادن مبلغ 000 / 150 تومان بابت خسارت تخلیه نموده است که امکانات مادی بنده تکافوی پرداخت آن را ندارد (مگر با زیر بار قرض دیگری رفتن) آیا جایز است که چنین مبلغی به او بدهیم؟ و اگر باید پولی بدهیم، چقدر باید به او پرداخت نماییم؟
2. درخواست از آن بزرگوار: همراه این نامه، کارت تبریکی که بنا دارم آن را برای آن فرزندم (همان پسرم که در بند رژیم طاغوتی مصر می باشد) بفرستم و از شما خواهش می کنم که آن را امضا فرموده و همراه با جواب مسأله برای این جانب ارسال فرمایید تا ترتیب ارسال آن کارت، همراه با نامۀ خانوادگی را برای فرزندم بدهم. ناگفته نماند که آن عزیز زندانی، همراه دیگر مؤمنین زندانی، برای شخص جناب عالی و دوام و پایداری جمهوری اسلامی، از خداوند متعال، شب و روز مسئلت می نمایند و در نامه ها از طرف زندانیان مسلمان رژیم مصر برای شما و دیگر مؤمنین و صالحین سلام می رسانند که تقدیم حضورتان می شود.
بسمه تعالی، اگر در ضمن قرارداد اجاره حقی برای مستأجر قرار ندادند، پس از پایان مدت اجاره تصرف مستأجر بدون اجازۀ مالک غصب و حرام است و با مطالبۀ مالک باید محل را تخلیه کند و تحویل مالک دهد.
[سؤال 7340] 3757
بسمه تعالی 3 / 5 / 1361
حضور محترم رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران دامت برکاته، پس از تقدیم صمیمانه ترین درودها و آرزوی طول عمر آن حضرت و اجرای قوانین عدل اسلامی
جان نثار، ملکی داشتم در قریه ورآباد؛ چون بنده از ضعف جسمانی قادر به
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 273
کشاورزی نبوده و فرزندی که به من کمک نماید نداشتم مجبور شدم ملک نامبرده بالا را اجاره بدهم مستأجر مدت هفده سال است نه اجاره به بنده داده و نه حاضر است بخرد و قیمت آن را بپردازد و نه واگذار نماید. از مقام رهبر عزیز تقاضای عاجزانه دارم حکم شرعی آن را بفرمایید تا نگرانی این جانب بر طرف گردد.
با تقدیم احترام از محبت پدرانه آن جناب متشکرم، ضمناً در تاریخ 3 / 12 / 1359 نامه ای فرستاده ام که جواب نیامده است.
بسمه تعالی، مستأجر ضامن وجه اجاره است باید به مالک بپردازد و پس از تمام شدن مدت اجاره تصرف بدون اجازه مالک جایز نیست.
[سؤال 7341] 3758
بسمه تعالی 11 / 12 / 1361
دفتر فتاوای حضرت امام خمینی
به عرض می رساند: این جانب سالنی را در مشهد به دو نفر برای چلوکبابی، به نام چلوکبابی کرامت، از قرار ماهی چهار هزار و پانصد تومان و یک میلیون ریال سرقفلی، اجاره داده ام که ماهانه پانصد تومان آن را بابت مالیات می پردازم. مدت اجاره از اول اردیبهشت یک هزار و سیصد و شصت لغایت اسفند یک هزار و سیصد و شصت و یک بوده. در اجاره نامه قید شده که در انقضای مدت، با توجه به هزینۀ زندگی و توافق طرفین اجاره بها تعیین خواهد شد. در قسمت دیگری آمده است که متعاملین با علم و اطلاع کامل به قانون مالک و مستأجر و قوانین جاری عرفی و شرعی و قبول انجام آن، به تنظیم این سند اقدام نمودند. اینک با توجه به این که مدت آن در اسفند 1361 پایان می پذیرد، در صورتی که مستأجرین با توجه به هزینۀ زندگی، حاضر به تجدید اجاره نشوند. آیا ادامۀ کسب آنان در محل مذکور، مشروعیت دارد یا حرام است؟ لطفاً چگونگی مسأله را اعلام فرمایید.
بسمه تعالی، بعد از انقضای مدت اجاره، تصرف مستأجر باید با رضایت مالک شرعی باشد.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 274
[سؤال 7342] 3759
بسمه تعالی 5 / 10 / 1358
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی، دامت برکاته
پس از تقدیم سلام، امیدوارم در ظلّ توجهات ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ سلامتی آن پیشوای عظیم الشأن را از خدای بزرگ خواهانم پیروزی ملت ایران به رهبری آن قائد اعظم نصیب ملت مستضعف گردد، ان شاء الله.
مستأجری حجره ای را برای مدت یک سال اجاره نموده است. در اجاره نامه هم عیناً قید گردیده و مقدار ناچیزی هم سرقفلی داده است. حدود یازده سال است که سکونت دارد و چندین مرتبه به مستأجر اطلاع دادم که سطح زندگی بی نهایت رفته بالا و خلاصه شرعاً راضی نیستم و برای تجدید اجاره روی رضایت طرفین حاضرم؛ اما مستأجر هیچ گونه حاضر نمی شود. مستدعی است نظرات خودتان را مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی، بعد از مدت اجاره، جواز تصرف مستأجر موقوف است به رضایت موجر.
[سؤال 7343] 3760
بسمه تعالی 29 / 8 / 1358
حضرت آیت الله العظمی رهبر عالی قدر، امام خمینی، دام ظله العالی
احتراماً؛ به شرف عرض مبارک می رساند: باغ توتی است که در سال 1322 از شخصی طبق قرارداد عادی اجاره کردم که عمل پرورش کرم ابریشم (نوغان) انجام دهم و نصف مال مالک باشد و نصف مال مستأجر که در اثر مرور زمان توت زار اولیه از بین رفته و مجدداً از نو تماماً به هزینه شخصی مستأجر غرس توت شده است و حال آن که کلیه هزینه طبق قرارداد به عهدۀ مالک بوده و دیناری پرداخت نکرده و همچنین دور و اطراف باغ درخت های بزرگ پرورش شده که مال مستأجر است و هر
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 275
ساله مالک طبق قرارداد نصف درآمد باغ را برده و می برد. ضمناً در قرارداد قید شده که هزینه ساخت انباری یا وسایل آن به عهدۀ مالک باشد و تا کنون عمل نکرده و همه را مستأجر به هزینه خود انجام داده و مالک دیناری در این بابت به مستأجر پرداخت نکرده است. حال که مدت 32 سال از آن تاریخ می گذرد مالک در این عصر انقلاب اظهار می دارد: از باغ بیرون بروید. از نظر شرعی و خدایی چه باید عمل کنم؟ متمنی است جواب شرعی را مرقوم فرمایید که مورد حاجت است.
بسمه تعالی، در فرض مذکور با مطالبه مالک، مستأجر باید باغ را تخلیه کند. بلی، اگر اعیانی در باغ دارد ملک خود او است.
[سؤال 7344] 3761
بسمه تعالی 28 / 9 / 1358
محضر مبارک قائد عظیم الشأن و رهبر انقلابی مستضعفان، امام خمینی، دامت افاضاته، پس از عرض سلام، خاطر شریف را مستحضر می دارم و از محضر آن رادمرد بزرگ و توانا استفسار می خواهم.
این جانب در مورخه 1 / 4 / 1354 یک باب مغازه از شخصی با قرارداد صحیح گرفته ام که قرارداد آن ضمیمه می باشد. بعد از چندی شخص مزبور فوت کرده و دارای 10 سر فرزند می باشد. حقیر روی اصل قرارداد، تا پایان قرارداد را انجام داده ام و بعد از پایان قرارداد که باید مبلغ ذکر شده را از من بگیرند، 6 نفر از فرزندان آن مرحوم که از زوجه قبلی آن مرحوم بوده موافق و زوجه ثانی آن مرحوم که دارای چهار فرزند می باشد از گرفتن سهمیه خود و چهار فرزندش خودداری می کند و می گوید: مغازه را به من بدهید؛ در صورتی که مغازه های مخروبه را با خرج گزافی که کرده ام به صورت یک مغازه ای درآورده ام، اما او سهمیه خود و فرزندانش از مغازه را می خواهد. وجه نقد آن هم موجود است؛ ولی او از گرفتن آن خودداری می کند. می خواهم بدانم از نظر شرع اسلام برای حقیر مسئولیتی دارد یا ندارد! زیاده عرضی نیست.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 276
در خاتمه پیروزی کامل آن رهبر انقلابی جهان را از خداوند مسئلت می نمایم.
بسمه تعالی، با فرض این که مدت اجاره تمام شده، تصرف مستأجر در مورد اجاره موقوف است به اذن تمام ورثه مالک، و اگر بعضی اذن ندهند نمی تواند تصرف نماید.
[سؤال 7345] 3762
بسمه تعالی 5 / 3 / 1361
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران مدّ ظله العالی، احتراماً خاطر عالی را تصدیع می دهد:
این جانب دارای هفت سر عائله و قریب به شانزده سال است که در خانه ای آن هم در «دو باب اتاق آن به مساحت 5 / 8 و 5 / 10 متری» قناعت نموده و مستأجر هستم. اخیراً حدود بیش از یک سال است که مالک (با توجه به این که خانه مسکونی دیگری دارد و خود با خانواده اش در آن جا سکونت گزیده است) برای تجدید بنای این واحد مسکونی و واگذار کردن آن به فرزندش سخت مرا تحت فشار قرار داده که خانه اش را تخلیه کنم در حالی که یک کارمند جزء دولت بوده و کل درآمد ماهیانه ام حدود 2600 تومان است (البته پس از وضع کسور بازنشستگی و بیمه) و با هفت نفر عائله.
و اما مشکلات:
1. با این تعداد عائله کمتر کسی ممکن است که حاضر شود تا خانه ای را به من اجاره دهد.
2. به فرض این که خانه ای هم پیدا شود، با این حقوق قادر به اجاره آن نیستم. بنابراین در حال حاضر فقط دو راه برای من وجود دارد. 1 ـ به هر شکل ممکن و به هر ترتیب در همین خانه بمانم. 2 ـ خانه را تخلیه کنم و در کوچه یا بیابانی چادر بزنم و در آن سکونت نمایم از طرفی هم صاحب خانه مرتباً می گوید نمازی که در این خانه می خوانی و یا روزه ای که می گیری من رضایت ندارم.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 277
استفتا: حال با عنایت به شرح مختصر فوق استدعا آن است که این حقیر را دلالت فرموده و حکم شرع مقدس اسلام را در این مورد دستور فرمایید.
بسمه تعالی، بعد از تمامیت مدت اجاره تصرف مستأجر باید با رضایت مالک باشد.
[سؤال 7346] 3763
بسمه تعالی 2 / 9 / 1358
محضر مقدس فقیه العصر مصباح الهدی حضرت آیت الله العظمی الامام الخمینی، مدّ ظله العالی
بعد السلام والتحیة، مستدعی است جواب مسائل ذیل را مرقوم و به خاتم شریف مختوم و فرمایید.
1. فرد مسلم با داشتن مدارک و شواهد متقن و مشروع از قانون تملک اسلامی دارای قطعات چندی زمین زراعتی می باشد و خودش امکان زرع ندارد و به مزارعه می دهد چنانچه زارع ادعا کند زمین مال من است چون در او کار می کنم آیا این ادعا مسموع و مشروع بوده و مالک نمی تواند شخصاً و یا با مراجعه به مراجع ذی صلاح حق خود را ایفا و زارع را خلع ید نماید یا خیر؟
2. مالک مزبور با شرح فوق زمین را به فردی می دهد که مزد بگیرد و باغ درست کند و یا حقی برای باغبان از درخت و زمین قائل شود تحت مدارک مشخصی، حال اگر باغبان ادعا کند باغ مال من است مالک حق ندارد، طبق قانون مقدس اسلام ادعای باغبان مشروع و مسموع است و مالک حق ندارد شخصاً یا با دست قانون حق خود را ایفا کند یا خیر؟
3. فرد مسلم با کوشش و کار درخت مشروع سرمایه به دست آورد چند خانه بنا کرد که از این خانه ها از طریق اجاره و استجاره بهره مند شود اگر مستأجر ادعا کند مالک حق ندارد و تخلیه نمی کنم و یا اجاره مشخص شده را نصف یا ثلث کرد این عمل مستأجر را قانون مقدس اسلام تصدیق دارد و عایدات نامبرده نیز صورت
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 278
مشروع دارد یا خیر؟ والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین
بسمه تعالی، زراعت در زمین دیگری و همچنین باغبانی در ملک غیر موجب ملکیت زارع و باغبان نیست و بعد از تمامیت مدت اجاره و مطالبه مالک مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و نزاع باید در محاکم صالحه مطرح و حل و فصل شود.
[سؤال 7347] 3764
بسمه تعالی 1 / 3 / 1361
محضر مبارک رهبر انقلاب حضرت امام خمینی بعد از ابلاغ عرض سلام
این جانب مغازه ای به یک شخص به مدت دو سال اجاره داده ام که اکنون مدت هفت ماه هم از مهلت مقرر گذشته هر چه می گویم مغازه ام را تخلیه نمی کند خودم هم نیاز شدید به مغازه دارم در عرض این دو سال فقط هفت هزار تومان به بنده اجاره بها داده است حالا می گوید باید پنجاه هزار تومان بدهید تا مغازه را تخلیه نمایم آیا این از نظر شرعی صحیح است؟ بنده مغازه را خریده ام فقط به خاطر مغازه تا این که رفع احتیاجات مادی خود بنمایم. خواهشمندم هر چه به نظر شرع مقدس اسلام می باشد مرقوم فرمایید. والسلام
بسمه تعالی، در پایان مدت اجاره با مطالبه مالک مستأجر باید مورد اجاره را تخلیه کند و اگر شرط سرقفلی در ضمن عقد برای مستأجر نشده حق مطالبه سرقفلی ندارد.
[سؤال 7348] 3765
بسمه تعالی 17 / 9 / 1358
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رهبر و حاکم شرع، مدّ ظله العالی
محترماً؛ به عرض می رساند: از روزی که سر و صدای زمین ملکی و غیر ملکی را وارونه جلوه و معرفی نمودند؛ مستأجرین زمین های موقوفه خاص قهپان که از طرف
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 279
این جانب و آستانه مقدسه به آن ها واگذار گردیده که هم اکنون خانه ساخته اند و سکونت دارند، از پرداخت مال الاجاره ناقابل تعیین شده خودداری می کنند و اکراه دارند و اظهار می دارند: امام فرموده اند: «اجاره ندهید و هر کسی هر کجا سکونت دارد، مال خودش می باشد». لذا چون مرجعی برای رسیدگی مشخص و معین نمی باشد، تقاضا می شود برای حفظ حقوق موقوفه به شرح ذیل، در این باره نظریه خود را اعلام فرمایید که یک تکلیف شرعی می باشد.
بسمه تعالی، باید مال الاجاره را بپردازند و من چنین چیزی نگفته ام.
[سؤال 7349] 3766
بسمه تعالی
محضر رهبر عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی، روحی فداه
این جانب مغازه ای جهت شغل شیشه بری از شخصی 6 سال پیش به سرقفلی خریده و ماهیانه شش صد تومان اجاره می دهم؛ ولی به علت بهایی بودن این شخص بعد از انقلاب متوجه شدم که نباید به ایشان اجاره بدهم؛ چون گذشته از این که بهایی است، شخصی است بسیار ثروتمند و ملاّک و زمین خوار و لذا به ایشان، به گفتۀ آقای عبدالمجید ایروانی، نمایندۀ حضرت عالی، مراجعه کردم؛ ایشان هم فرمودند: بگویید که از دست شما به دادگاه شکایت کند، اگر دادگاه دستور پرداخت صادر کرد، پرداخت نمایید. ولی ایشان شکایت نکرده و مدت سه سال است که به ایشان اجاره پرداخت نکرده ام. استدعا دارم تکلیف بنده را در این مسأله مرقوم فرمایید.
بسمه تعالی، مسأله موکول به نظر حاکم شرع در دادگاه های صالحه است.
[سؤال 7350] 3767
بسمه تعالی 28 / 10 / 1361
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی جناب آقای خمینی، دام بقاؤه
این جانب در 17 سال قبل یک مغازه رهن تصرفی و اجاره داده ام و مستأجر ده
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 280
سال است کرایه نداده است. در این مدت چندین مرتبه به او گفته ام که رضایت ندارم؛ خواهشمندم در ذیل این ورقه، نظر دین اسلام را مرقوم نمایید.
بسمه تعالی، مستأجر اجرت المثل مغازه را در مدتی که در اختیار او بوده باید بپردازد.
استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 281