کتاب بیع

خیار غبن

خیار غبن

[سؤال 7146]‏ ‏ ‏ 3606‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏ما زمینی را در شش کیلومتری جاده قم به اصفهان خریداری کرده ایم که اکنون‏‎ ‎‏متوجّه شده ایم تقریباً در یک متری عمق زمین سنگ وجود دارد و امکانی برای حفر‏‎ ‎‏چاه نیست مگر با هزینۀ زیاد و فروشنده این عیب را به ما اطلاع نداده خواهشمند‏‎ ‎‏است حکم شرعی را در این رابطه مرقوم فرمایید. ضمناً زمین مورد معامله که جهت‏‎ ‎‏کارخانه سنگ بری خریداری شده است فروشنده زمین آن را به مبلغ سیصد هزار‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 152
‏تومان خریداری کرده و پس از یک سال به یک میلیون و هفتصد هزار تومان به ما‏‎ ‎‏فروخته است و چون ما اهل قم نبودیم از این بابت غافل گیر شدیم؟‏

بسمه تعالی، عیب نیست و اگر زمین به قیمت خریداری شده به آن، ارزش نداشته و خریدار مغبون شده خیار غبن ثابت است.

[سؤال 7147]‏ ‏ ‏ 3607‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 12 / 1361‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏در تاریخ 29 / 6 / 1359 خانمی با حضور شوهر و پدر و مادر و خاله، به خط برادر‏‎ ‎‏بزرگ ترش زمین را به مبلغ دویست هزار تومان می فروشد و پنجاه هزار تومان بیعانۀ‏‎ ‎‏آن را طی چکی به وسیله شوهرش از بانک دریافت می کند و پدر خانم، پروانۀ‏‎ ‎‏ساختمان و گواهی عمران را وصول و به خریدار ارائه می دهد. لکن در تاریخ 7 / 10 /‏‎ ‎‏1360 پس از یک سال و سه ماه، پدر خانم مزبور طی اظهارنامه ای اعلام می دارد که‏‎ ‎‏اولاً: دخترم صغیر بوده و ثانیاً: در این معامله گول خورده. حال با علم به این که خریدار‏‎ ‎‏در موقع خرید از سن واقعی دختر که قبلاً شوهر کرده بوده است و در تاریخ وقوع‏‎ ‎‏عقد قرارداد سن قانونی وی 16 سال و 19 روز بوده اطلاعی نداشته، حکم شرعی‏‎ ‎‏قضیه را از دو باب صغیر بودن و وجود خیار غبن، با عنایت گذشت زمان اعلام‏‎ ‎‏فرمایند.‏

بسمه تعالی، با سن مرقوم، فروشنده صغیر نبوده و بدون ثبوت ادعای غبن، شرعاً خیار غبن ثابت نمی شود.

[سؤال 7148]‏ ‏ ‏ 3608‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر عالی قدر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت‏‎ ‎‏آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی، با کمال احترام؛ خواهشمند است در مورد‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 153
‏زیر، تکلیف شرعی این جانب را روشن فرمایید. ‏

‏این جانب دارای 66 سال سن می باشم که متجاوز از 44 سال در یکی از‏‎ ‎‏کارخانجات یزد کار کرده و با محیط بیرون آشنایی نداشتم. به علت فرط بیماری و‏‎ ‎‏کهولت سن به تقاضای خود بازنشست شدم و جهت معالجه مدتی در یکی از‏‎ ‎‏بیمارستان های یزد و سپس مدتی در یکی از بیمارستان های تهران بستری شدم و‏‎ ‎‏متأسفانه هنوز بهبودی نیافته ام. دارای دو و نیم دانگ باغ در حومه یزد هستم که‏‎ ‎‏شرکای آن به شرح زیر می باشند:‏

‏الف. این جانب 5 / 2 دانگ؛‏

‏ب. عیالم 1 دانگ؛‏

‏ج. خواهرم 25 / 0 دانگ (ربع دانگ)؛ ‏

‏د. عیال مرحوم اخوی 75 / 0 دانگ (سه ربع دانگ)؛‏

‏ه. سهم ارث 5 نفر ورثۀ مرحوم اخوی، 25 / 1 دانگ (یک دانگ و ربع دانگ)؛‏

‏و. سهم خواهرم 25 / 0 دانگ (ربع دانگ) جمعاً 6 دانگ.‏

‏به علت به اصطلاح، عمده مالک بودن، طی متجاوز از 22 سال کلیۀ امور نگهداری،‏‎ ‎‏آبیاری، مخارج احیای زمین، غرس اشجار، دیوارکشی، خاک برداری و غیره، بدون‏‎ ‎‏هیچ  گونه کمکی از شرکا به عهدۀ این جانب بوده است و حتی پس از بهبود نسبی از‏‎ ‎‏تهران به یزد رفتم و جهت سرکشی به باغ مراجعه نمودم. ‏

‏شخصی که با آبیار باغ دوست و همشهری بود جهت خرید باغ مراجعه نمود.‏‎ ‎‏این جانب به علت کسالت ناشی از بیماری و زحمات زیاد و مشقات فراوانی که در‏‎ ‎‏طول 22 سال چه از نظر مالی و چه جسمی و چه روحی متحمل شده و به تنگ آمده‏‎ ‎‏بودم، بدون جلب موافقت و مشاوره با سایر شرکا و تحقیق در مورد قیمت واقعی آن،‏‎ ‎‏بدون خواندن صیغه معامله با واسطه آبیار که در باغ حاضر بود، با دریافت دو قطعه‏‎ ‎‏چک ـ کلاً به مبلغ دو میلیون ریال ـ نامه ای به مشارالیه دادم و پس از دریافت وجه‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 154
‏چک ها آن را به حساب ثلث مرحوم اخوی، نزد صندوق تعاونی حضرت ولی عصر ـ‏‎ ‎‏ارواحنا فداه ـ واریز نمودم. ‏

‏چون این جانب وصی اخوی هستم از طرف ورثه، وکیل جهت فروش سهم الارث‏‎ ‎‏به نرخ عادلانه روز و اجرای وصیت نامه شده بودم؛ لیکن سایر مالکین پس از این که از‏‎ ‎‏ماوقع مطلع شدند شدیداً مخالفت نموده و یکی از شرکا اظهار می دارد: اگر مایل به‏‎ ‎‏فروش سهمیه ارث و یا سهم خود هستید، من خریدارم. و عقیده همگی بر آن است که‏‎ ‎‏بهای باغ خیلی بیش از بهای قید شده (یعنی متری 3500 ریال) بوده و بدون مطالعه و‏‎ ‎‏نظر کارشناس انجام گردیده است. لذا چند روز بعد به در منزل طرف معامله رفتم که‏‎ ‎‏وجه چک ها را به او بدهم و موضوع را کأن لم یکن تلقی نمایم، چون به کویت‏‎ ‎‏مسافرت نموده بود با شوهر خواهرش که وکیل وی نیز می باشد موضوع را در میان‏‎ ‎‏گذاشتم و اظهار پشیمانی نمودم که قبول نکرد. پس از بازگشت طرف معامله، به افراد‏‎ ‎‏مختلف مراجعه نمودم تا واسطه شوند و موضوع را فیصله دهند اما او اظهار داشت:‏‎ ‎‏این جانب چندین سال است که درصدد خرید این باغ می باشم و اکنون به مقصود خود‏‎ ‎‏نائل گردیده ام و امکان ندارد موافقت نمایم. با وجودی که همیشه، چه در موقع نوشتن‏‎ ‎‏نامه پیوست و چه بعد از آن بارها گفته بودم: این جانب فروشنده نیستم؛ ولی به علت‏‎ ‎‏زحمات زیاد و مشقاتی که از نظر جسمی و مالی و روحی و فکری متحمل گردیده ام،‏‎ ‎‏به تنگ آمده ام. ‏

‏به هرحال، وقتی وکیل نامبرده ندامت این جانب و مخالفت سایر شرکا را مشاهده‏‎ ‎‏نمود با اخذ کلید از آبیار، باغ را عدواناً تصرف و در آن سکنا گزید و تا کنون نیز ساکن‏‎ ‎‏می باشد و نیز تغییراتی در باغ داده است. و در این اواخر سه ربع سهم یکی از شرکای‏‎ ‎‏(ردیف 4) را بدون اطلاع سایرین و عدم پرداخت هزینۀ انجام شده و دسترنج‏‎ ‎‏این جانب در طول مدت 22 سال، به قیمت خیلی بیشتر محرمانه خریداری نموده‏‎ ‎‏است و طرف اصلی مدعی است که تمام شش دانگ باغ را خریداری نموده است.‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 155
‏چون از طرفی شرکا شدیداً با فروش مخالف هستند و کدورت و ناراحتی بین فامیل‏‎ ‎‏بروز نموده و از طرف دیگر این جانب نیز کاملاً پشیمان هستم، مستدعی است تکلیف‏‎ ‎‏شرعی این جانب را ذیلاً اعلام فرمایند که اعمالمان ان شاء الله‌ موجب رضای خداوند‏‎ ‎‏متعال باشد.‏

‏1. آیا معامله باطل است و بایست دو میلیون ریال وجه چک های دریافتی مسترد‏‎ ‎‏گردد؟‏

‏2. آیا کلیه شش دانگ باغ، فروخته شده تلقی می شود و می بایست هر یک از‏‎ ‎‏مالکین چشم بسته با همان مبلغ متری 3500 ریال در محضر حاضر شده، و آن را‏‎ ‎‏منتقل نمایند؟‏

‏3. آیا باید قیمت عادلانه روز با نظر کارشناس تقویم و کار فیصله یابد؟‏

‏4. آیا باید معادل دو میلیون ریال وجه دریافتی، نسبت به انتقال قسمتی از باغ به‏‎ ‎‏قیمت روز اقدام شود؟‏

‏5. آیا باید معادل دو میلیون ریال وجه دریافتی، نسبت به انتقال قسمتی از باغ، به‏‎ ‎‏همان سه هزار و پانصد ریال اقدام شود؟‏

‏6. آیا باید معادل دو میلیون ریال وجه دریافتی، نسبت به انتقال باغ به قیمت همان‏‎ ‎‏روز یا نظر کارشناس اقدام شود؟‏

بسمه تعالی، اصل معامله صحیح است؛ ولی اگر در معامله غبنی بوده و شما علم به آن نداشته اید، خیار فسخ دارید و چنانچه اختلافی در بین است باید در محاکم صالحه حل و فصل شود.

[سؤال 7149]‏ ‏ ‏ 3609‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏پس از عرض سلام خواهشمند است به دو مسأله زیر جواب مرحمت فرمایید.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 156
‏1. این جانب دارای یک خانه بودم و صاحب زن و فرزند هستم، چون بیکار بودم‏‎ ‎‏پیشنهاد شد خانه ام را که سه دانگ آن مهریه خانمم هست بفروشم، اما بعد متوجه‏‎ ‎‏شدم مغبون شدم و خیلی هم مغبون شدم، بلافاصله به خریدار و بنگاه معاملاتی و‏‎ ‎‏فرمانده سپاه و معاون ایشان مراجعه کردم ولی ترتیب اثر ندادند، آیا شرعاً من حق‏‎ ‎‏فسخ معامله را دارم یا نه؟ با وجودی که اسقاط خیارات در کار نبود.‏

بسمه تعالی، با فرض این که غبن شرعاً ثابت باشد و اسقاط خیار نشده و شما جاهل به غبن بوده اید حق فسخ دارید.

[سؤال 7150]

‏2. در قولنامه همین خانه که فروختم قید شده است که هر کس معامله را فسخ کند‏‎ ‎‏50 هزار تومان دادنی باشد و همین دلیل است که اسقاط خیار نشده است بفرمایید در‏‎ ‎‏صورتی که معامله را فسخ کنم باید 50 هزار تومان بدهم یا نه؟‏

بسمه تعالی، اگر شرط شامل فسخ به خیار غبن هم باشد باید مبلغ مذکور را بعد از فسخ بدهید ولی اگر شامل نباشد بدهکار نمی شوید.

[سؤال 7151]‏ ‏ ‏ 3610‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ پنجم ربیع الاول 1403 ق‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏شخصی یک باب خانه به مبلغ سیصد هزار تومان خریده که در واقع قیمت آن‏‎ ‎‏حدوداً یک صد و هفتاد هزار تومان می باشد. البته فروشنده از بی اطلاعی شخص‏‎ ‎‏خریدار که در روستا کشاورزی می کند و از قیمت خانه اطلاعی نداشته و برای اولین‏‎ ‎‏بار در شهر اقدام به خرید خانه کرده، سوء استفاده می کند و در روز روشن کرکرۀ مغازه‏‎ ‎‏را پایین می کشد و قرارداد را تنظیم می کنند و در انتها شرط می گذارند که هر کس از‏‎ ‎‏طرفین، معامله را فسخ و آن را بر هم زند باید مبلغ سی هزار تومان به طرف مقابل‏‎ ‎‏بدهد. خریدار که فردای همان روز مطلع می شود تا چه حد مغبون شده، معامله را‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 157
‏فسخ و بیعانه ای که روز قبل داده بود از فروشنده مطالبه می کند. فروشنده نیز طبق‏‎ ‎‏شرط و قرار قبلی مبلغ سی هزار تومان را از برای خود نگه می دارد.‏

‏آیا فروشنده با این نحو معامله و مغبونیت شدیدِ خریدار این مبلغ را مالک می شود‏‎ ‎‏و یا مالک نمی شود و باید مبلغ مزبور را به مشتری پس بدهد؟ والسلام‏

بسمه تعالی، اگر شرطی که شده شامل فسخ به خیار غبن نباشد حق ندارد و باید پول را رد کند.

[سؤال 7152]‏ ‏ ‏ 3611‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت آیت الله‌ العظمی حضرت سید روح الله‌ الخمینی، مدّ ظله العالی، عرض‏‎ ‎‏می شود یک قطعه زمین در تصرفم بوده، یک برادر از فامیل بدون اجازه بر زمین‏‎ ‎‏مقبوضه ام تغییر مکان کرده، پس بنده معترض شدم، ایشان یک قطعه زمین بدلاً و‏‎ ‎‏عوضاً به من نشان داده، بعد مدتی برای کِشت و کار به زمین رفتم، آن وقت از دادن‏‎ ‎‏قبضۀ زمین منکر گردید بلکه به جای دادن زمین در عوض زمین، آن زمین را قیمت‏‎ ‎‏کرد به مبلغ یک هزار و پنج صد روپیه از آن مبلغ یک صد روپیه پیشگی ادا کرد، من آن‏‎ ‎‏یک صد روپیه را گرفته در خانه رفتم. پس معلوم گردید که قیمت زمین قلیل مقرر‏‎ ‎‏گردیده، چرا که در بلد قیمت رایج الوقت زیاده از آن بوده، یعنی آنچه که یک هزار و‏‎ ‎‏پنج صد روپیه مقرر کرده آن قدر زمین را قیمت رایج الوقت مبلغ ده هزار روپیه بوده،‏‎ ‎‏پس نادم گردیدم، چرا که در بیع خسارت بوده، پس روز دیگر به قیمت قلیل خلاف‏‎ ‎‏رایج الوقت از زمین فروختن منکر شدم، و آن مبلغ یک صد روپیه او را پس دادم، آن‏‎ ‎‏برادر خاندانی منکر گردید و مبلغ یک صد روپیه را پس نگرفت و جواب داد که در‏‎ ‎‏میان ما بیع واقع شده است، لهذا قیمت مقرّره زمین ادا می نماییم، یعنی صرف مبلغ یک‏‎ ‎‏هزار و پنج صد روپیه، تقریباً بیست سال مدت گذشته که زمین مقبوضه ام در قبض‏‎ ‎‏مالک مکان زیر استعمال است، معاوضه یا چیز دیگر به من نداده، لهذا آن مبلغ یک‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 158
‏صد روپیه اجارۀ زمین خود پنداشته نزدم گذاشتم، بعد از آن تا حال نه قیمت یا‏‎ ‎‏معاوضۀ دیگر از باقی مکان نیافته، بلکه آن مقرر کرده قیمت قلیله مبلغ یک هزار و پنج‏‎ ‎‏صد روپیه هم نداده، لهذا از حضرت عالی مسئلت می نمایم که آیا این چنین بیع صحیح‏‎ ‎‏است یا نه؟ توضیح بفرمایند.‏

بسمه تعالی، اگر ثابت شود که فروشنده مغبون شده، حق فسخ دارد و چنانچه فسخ کند زمین به او برمی گردد و خریدار بعد از فسخ حق تصرف ندارد و اجرت المثل را ضامن است.

[سؤال 7153]‏ ‏ ‏ 3612‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 2 / 1362‏

‏محضر مبارک رهبر انقلاب و امید مستضعفان و مرجع تشیع عالم، امام خمینی،‏‎ ‎‏دامت برکاته‏

‏محترماً به عرض می رساند: این جانب به شخصی که شریک بنده در یک دستگاه‏‎ ‎‏آپارتمان می باشد ـ در تاریخ 16 / 12 / 1361 سه دانگ از همان آپارتمان را که سهم‏‎ ‎‏بنده بود، فروختم از این قرار که با توجه به این که قیمت مورد معامله را نمی دانستم و‏‎ ‎‏به اختیار شریکم گذاشتم (در ضمن در معامله هم اسقاط خیار نشده است) ایشان از‏‎ ‎‏عدم اطلاع من نسبت به قیمت آپارتمان مذکوره سوء استفاده کرده و حد تنزّل قیمت‏‎ ‎‏را گفت. و برای اثبات، این را عرض کنم که در همان تاریخ و در همان مجتمع که‏‎ ‎‏تمامی آپارتمان ها یک قواره هستند، در طبقۀ فوقانی معامله انجام گرفت که از نظر‏‎ ‎‏قیمت تفاوت زیادی دارد با قیمت معاملۀ ما که شریکم این موضوع را به نفع خود‏‎ ‎‏طور دیگری به من عنوان کرده بود. من فریب حرف ایشان را خورده و قولنامه را امضا‏‎ ‎‏کرده و هنوز وجه نقدی دریافت نکرده ام و مغبون شده ام. از معظّم له تقاضا دارم نظر‏‎ ‎‏خود را برای فسخ این معامله از نظر شرعی مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، در صورتی که محرز شود که یکی از دو طرف معامله مغبون شده، برای او حق فسخ ثابت است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 159
[سؤال 7154]‏ ‏ ‏ 3613‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 1 / 11 / 1361‏

‏حضور رهبر و مرجع عالی قدر، آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏حدود یک سال قبل، قراردادی برای ساختن دو دستگاه تولیدی با شخصی امضا‏‎ ‎‏کردم که به مدت دو ماه تحویل دهم؛ به علت کمبودهای غیر منتظرۀ اجناس و بیماری‏‎ ‎‏نتوانستم در موعد مقرر، دستگاه را تحویل نمایم؛ ولی در این مدت، عمده کارهای‏‎ ‎‏ساخت دستگاه انجام گرفته؛ به هر حال دو ماه بعد از زمان مقرر، با اطلاع و پیگیری‏‎ ‎‏خریدار، دستگاه آمادۀ تحویل شد؛ در این زمان، خریدار مدتی را فرصت خواست تا‏‎ ‎‏محلی را تهیه و بعد دستگاه را تحویل و انتقال دهد؛ حال بعد از مدت طویلی ادعا‏‎ ‎‏می کند که دستگاه را نمی خواهد؛ البته در عرف سازندگان ماشین آلات، در این گونه‏‎ ‎‏موارد بعضاً معامله باطل و یا ادعای خسارت از طرف خریدار مورد قبول است که در‏‎ ‎‏قرارداد این گونه قید می شود؛ لکن در قرارداد منعقده چنین نشده است. حال آیا‏‎ ‎‏خریدار حق به هم زدن معامله و یا ادعای خسارت را دارد؟ و آیا فروشنده حق گرفتن‏‎ ‎‏خسارت را دارد؟‏

بسمه تعالی، اگر خریدار مغبون شده یا آنچه خریده معیوب باشد، خیار دارد و در غیر این صورت، حق فسخ ندارد؛ مگر شرط خیار کرده باشند.

[سؤال 7155]‏ ‏ ‏ 3614‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏در کویت، در میان زرگرها معامله و خرید و فروش به این صورت رواج دارد که‏‎ ‎‏وقتی طلا را به مشتری می فروشند، با نیلو یا نگین، نیلو و نگین را به قیمت طلا با‏‎ ‎‏مشتری حساب می کنند (با این که قیمت نگین و نیلو یا نصف یا ثلث یا ربع طلا است)‏‎ ‎‏و در موقع خرید، قیمت نیلو و نگین را کمتر از طلا می خرند، همان طور که قیمتش‏‎ ‎‏می باشد و گاهی می شود از همان مشتری می خرد که به او به قیمت طلا فروخته؛ آیا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 160
‏این نحوه فروش صحیح است؟ و در صورتی که صحیح نباشد، با معاملات گذشته‏‎ ‎‏تکلیف چیست؟ و گاهی به مشتری گفته می شود: نیلو و نگین را به قیمت طلا حساب‏‎ ‎‏می کنم و او می داند که قیمت فرق دارد. استدعا دارد جواب روشن مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، در فرض مسأله، با علم طرف به مقدار مبیع، مانع ندارد و اگر مشتری، جهل به کیفیت و کم بودن قیمت نگین از طلا داشته اختیار فسخ دارد.

[سؤال 7156]‏ ‏ ‏ 3615‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏اگر بر فروشنده محرز شود که در معاملۀ معموله مغبون گردیده است آیا خیار فسخ‏‎ ‎‏دارد؟‏

بسمه تعالی، اگر در وقت معامله، علم به غبن نداشته و شرط سقوط خیار نشده، در فرض غبن مذکور، حق فسخ دارد.

[سؤال 7157]‏ ‏ ‏ 3616‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 1 / 1361‏

‏حضور محترم زعیم عالی قدر، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، أدام الله‌ ظله‏‎ ‎‏العالی، استدعا دارد نظر عالی را در مورد مسأله ذیل مرقوم فرمایند.‏

‏قراردادی برای فروش کالا بین دو نفر منعقد می شود. هنگام عقد قرارداد، خریدار‏‎ ‎‏که از قیمت واقعی جنس اطلاع نداشته غفلت می کند و تعهد می نماید جنس را گران تر‏‎ ‎‏از قیمت حقیقی آن بخرد، در حالی که فروشنده از قیمت واقعی جنس و وضع آن در‏‎ ‎‏بازار کاملاً مطلع بوده است و ضمناً اطلاع داشته است که خریدار قصد فروش مجدد‏‎ ‎‏جنس را دارد. به موجب قرارداد، خریدار مبلغی به عنوان وجه الضمان تسلیم‏‎ ‎‏فروشنده می کند؛ ولی هنگام فروش مجدد جنس متوجه می شود که میزان گرانی اولیه‏‎ ‎‏به حدی است که مردم به آن اهمیت می دهند و فروش مجدّد آن امکان ندارد و لذا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 161
‏نمی تواند تعهدات مرقوم در قرارداد را در قبال فروشنده انجام دهد و فروشنده به‏‎ ‎‏همین بهانه مبلغ وجه الضمان را ضبط می کند. مستدعی است بفرمایند: با توجه به‏‎ ‎‏غفلت خریدار و اطلاع فروشنده از قیمت جنس و وضع آن در بازار، آیا فروشنده در‏‎ ‎‏مورد ضبط وجه الضمان ذی حق می باشد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر تفاوت قیمت، مقداری معتنا به است و خیار نسبت به آن مقدار را ساقط نکرده، حق فسخ دارد و می تواند بدون موافقت فروشنده فسخ کند؛ ولی تا فسخ نکرده ملزم است طبق قرارداد عمل کند.

[سؤال 7158]‏ ‏ ‏ 3617‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و امید مستضعفان جهان، حضرت‏‎ ‎‏آیت الله‌ امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏خواهشمند است به سؤالات ذیل پاسخ فرمایند:‏

‏1. اگر کسی منزلی را بفروشد و پول را هم تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت‏‎ ‎‏ماه از فروش منزل آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و بگوید منزل را ارزان‏‎ ‎‏فروختم و ادعای افزایش قیمت آن را بنماید؟‏

‏2. اگر کسی منزلی را با قیمت معینی بفروشد و پول را هم تحویل بگیرد، ولی بعد از‏‎ ‎‏گذشت هشت ماه از فروش منزل، آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و بگوید‏‎ ‎‏منزل را ارزان فروختم و ادعای نصف نمودن منزل را با خریدار بنماید؟‏

‏3. اگر کسی منزلی را بفروشد و پول را هم تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت‏‎ ‎‏ماه از فروش منزل، آیا جایز است که فروشنده پشیمان شده و ادعای پس گرفتن منزل‏‎ ‎‏را از خریدار بنماید؟‏

بسمه تعالی، 1 و 2 و 3. اگر محرز شود که یکی از طرفین معامله مغبون شده، می تواند معامله را فسخ نماید و حق دیگری ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 162
‏4. اگر کسی منزل خود را بفروشد، ولی خریدار همان لحظه پول نقد نداشته باشد و به فروشنده بگوید:‏‎ ‎‏تا بیست روز دیگر پول تهیه خواهم کرد و فروشنده هم قبول نماید و بعد از فراهم نمودن پول،‏‎ ‎‏فروشنده وجه را تحویل بگیرد، ولی بعد از گذشت هشت ماه از فروش منزل آیا جایز است که فروشنده‏‎ ‎‏پشیمان شده و ادعا نماید که شما پول دیر به من داده اید و منزل را از خریدار پس بگیرد؟‏

بسمه تعالی، در فرض مسأله، حق فسخ و پس گرفتن را ندارد.

‏در پایان، سلامتی و طول عمر آن رهبر عظیم الشأن و همچنین پیروزی سربازان اسلام را بر علیه‏‎ ‎‏سربازان کفر صدامی از خداوند متعال آرزومندم. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار، ‏

[سؤال 7159]‏ ‏ ‏ 3618‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی، رهبر عزیز و بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام خمینی،‏‎ ‎‏دام بقاؤه‏

‏محترماً به عرض می رسد: دو نفر در شهرستانی خانۀ اشتراکی داشتند؛ یکی از‏‎ ‎‏شریک ها در روستا ساکن بوده و دیگری در شهرستان در همان خانۀ اشتراکی ساکن‏‎ ‎‏بوده، بدون این که دیناری حق الاجاره به شریکش بدهد. بعد از مدتی آن شخصی که‏‎ ‎‏در خانۀ اشتراکی سکونت داشته، می رود به روستا از شریکش سهم خانۀ شریکش را‏‎ ‎‏بدون نظریۀ کارشناس و معمار و خبره، به قیمتی خریداری می نماید به عنوان قولنامه؛‏‎ ‎‏در صورتی که قولنامه را شریکش امضا نکرده. فروشنده بعد از هشت روز از تاریخ‏‎ ‎‏معامله، به شهرستان می رود.‏

‏با تحقیقات صحیح معلوم می شود شریکش کلاه گذاشته به سرش؛ عمارت را از‏‎ ‎‏قیمت روز خیلی ارزان خریده و غبن فاحش کرده؛ سه روز هم در شهر جهت‏‎ ‎‏تحقیقات مانده. بعد از سه روز به شریکش ابلاغ نموده که مرا مغبون کرده ای؛ من به‏‎ ‎‏این قیمت سهم خود را نمی فروشم؛ یا حق غبن را بده و رضایت مرا به دست بیاور تا‏‎ ‎‏معامله انجام گیرد و یا حق غبن را من به تو می دهم عمارت را به من واگذار نما و یا‏‎ ‎‏پولی که پرداخت کرده ای قبول کن. شریکش هیچ کدام را قبول نکرده، می گوید: من‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 163
‏معاملۀ قطعی کرده ام، حق غبن به تو نمی رسد. شریک فروشنده چندین مرتبه حاضر‏‎ ‎‏شده پولی که گرفته، پس بدهد؛ در حضور چند نفر، خریدار امتناع ورزیده، قبول اخذ‏‎ ‎‏را نکرده و به حضور حاکم شرع هم حاضر نمی شود.‏

‏حالیه مستدعی است حکم خدا را بیان فرمایید؛ آیا حق غبن فروشنده و حق‏‎ ‎‏الاجاره ثابت است یا نه؟ ‏

بسمه تعالی، در فرض مسأله، فروشنده خیار غبن دارد و می تواند معامله را فسخ نماید.

[سؤال 7160]‏ ‏ ‏ 3619‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏جهت دفتر امام خمینی مسأله شرعی‏

‏اگر معامله ای بشود و مدت 5 / 2 ماه از مهلت آن بگذرد و سند در دفتر اسناد رسمی‏‎ ‎‏به نام خریدار شود و خریدار بعد از این مدت بفهمد و ثابت کند که در موقع معامله‏‎ ‎‏مغبون بوده و ولی علم به غبن نداشته و متوجه گرانی آن نبوده و مورد معامله را به‏‎ ‎‏قیمت گران تری به طوری که به زیادی و کمی آن اهمیت فراوان داده می شود خریده‏‎ ‎‏باشد و حالا مغبون شده آیا خیار فسخ دارد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر اسقاط خیار نشده باشد حق فسخ دارد.

[سؤال 7161]‏ ‏ ‏ 3620‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، آیت الله‌ العظمی حاج آقا خمینی،‏‎ ‎‏دام ظله العالی‏

‏عرض می شود: شخصی زمینی را فروخت و خودش مسافرت کرد. در محل‏‎ ‎‏مسافرت فهمید که مغبون واقع شده به غبن فاحش. نامه به مشتری نوشت که در این‏‎ ‎‏معامله غبن واقع شده است؛ لذا فسخ کردم. آیا این فسخ نافذ است یا خیر؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 164
بسمه تعالی، کتابتِ تنها فسخ نیست. ولی اگر فسخ کرده و کتابت وسیلۀ ابلاغ بوده، فسخ نافذ است.

[سؤال 7162]‏ ‏ ‏ 3621‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 12 / 1361‏

‏محضر رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، دامت افاضاته‏

‏ضمن تقدیم خالصانه ترین احترامات؛ در رساله توضیح المسائل معظم له، مسأله‏‎ ‎‏2124 در خصوص مواردی که انسان می تواند معامله را به هم بزند چنین توضیح داده‏‎ ‎‏شده: «اول؛ آن که از محل معامله متفرق نشده باشند و این خیار را خیار مجلس‏‎ ‎‏می گویند؛ دوم؛ آن که مغبون شده باشند، (خیار غبن)».‏

‏ارائه طریق فرمایند که فروشنده یا خریدار از تاریخ انعقاد معامله تا چه فاصله‏‎ ‎‏زمانی می توانند معامله را تحت عنوان خیار غبن به هم بزنند؟‏

‏از محضر مبارکتان استدعا می شود در این باره فتوای شرعی را ذیل همین نامه‏‎ ‎‏مرقوم و مرحمت فرمایند که مورد نیاز ضروری است. ‏

بسمه تعالی، فاصله مشخصی اعتبار ندارد و هر وقت ثابت شود که غبن بوده و سایر شرایط خیار هم موجود است، حق فسخ ثابت می شود.

[سؤال 7163]‏ ‏ ‏ 3622‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی جناب آقای امام خمینی‏

‏پس از عرض سلام، محترماً به عرض عالی می رساند: یک نفر یک خانه باغچه را‏‎ ‎‏به شخص دیگری فروخته. بعد از معامله، طرفین تا چند مدت (چند روز و یا چند ماه)‏‎ ‎‏می توانند ادعای غبن و یا فسخ نمایند، با توجه به این که قیمت ملک هر روز در حال‏‎ ‎‏ترقّی و یا تنزّل می باشد؟‏

بسمه تعالی، مدتی مخصوص ندارد و ترقّی و تنزّل قیمت موجب غبن و

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 165
خیار فسخ نمی شود. بلی اگر ثابت شود که در وقت عقد، غبنی در کار بوده، با جهل شخص، خیار غبن ثابت می شود.

[سؤال 7164]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 1890

‏29. گاهی اجناسی در شهری ترقی می کند افرادی می روند به شهرستان که خبر از‏‎ ‎‏ترقی ندارند اجناسی به قیمت ارزان می خرند ولی قیمت محل اجناس همان است که‏‎ ‎‏خریده اند پس از چند روز صاحب های جنس متوجه ترقی می شوند ادعای غبن‏‎ ‎‏می کنند آیا خیار غبن دارند یا نه؟‏

بسمه تعالی، در فرض مزبور خیار غبن ندارند.

[سؤال 7165]‏ ‏ ‏ 3623‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏شخصی که قطعه باغ گل و بادام خریداری می نماید و فروشنده اطلاع کامل از‏‎ ‎‏قیمت آن نداشته است خریدار می گوید هر وقت پشیمان شدی باغ برای خودت ولی‏‎ ‎‏باز هم فروشنده می گوید معامله را فسخ نمی کنم بعداً خانواده فروشنده مطلع می شوند‏‎ ‎‏و فروشنده را وادار به فسخ می نمایند و ثابت می شود که غبن دارد خریدار مبلغی بابت‏‎ ‎‏غبن پرداخت می نماید و فروشنده قبول می کند اما معلوم می شود که بیش از آنچه بابت‏‎ ‎‏غبن پرداخت شده است مغبون است آیا فروشنده حق دارد که معامله را فسخ نماید یا‏‎ ‎‏این که بقیه مبلغ غبن را می تواند بگیرد؟ البته موقع پرداخت آن مبلغ گفته اند بابت‏‎ ‎‏سقوط غبن و فروشنده هم قبول کرده ولی از نظر اهل خبره غبن باقی است مستدعی‏‎ ‎‏است حکم الله‌ را بیان فرمایید. ‏

بسمه تعالی، مجرد گفتن این که فسخ نمی کنم اسقاط خیار نیست و اگر پول در مقابل غبن خاص داده شده و بعد معلوم شده که غبن بیش از این ها است خیار غبن ساقط نشده است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 166
[سؤال 7166]‏ ‏ ‏ 3624‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏جنسی را با علم به این که در چند روز آینده کیلویی 7 تومان می شود به کیلویی 11‏‎ ‎‏تومان، خریده و مصرف نموده ام. پس از مصرف متوجه شده ام که شخص فروشنده‏‎ ‎‏جنس را کیلویی 5 تومان خریده است و چون می دانسته که من این جنس را همیشه‏‎ ‎‏کیلویی 11 تومان می خرم و مرکز تهیۀ این جنس را بلد نیستم، از عدم آگاهی من سوء‏‎ ‎‏استفاده نموده و جنس را به قیمت کیلویی 11 تومان به این جانب فروخته است.‏‎ ‎‏بفرمایید از نظر شرع مقدس آیا می توانم جنس را کیلویی 5 تومان تهیه و به ایشان‏‎ ‎‏بدهم و پولم را دریافت دارم؟ والسلام‏

بسمه تعالی، اگر جنس را به بیش از قیمت عادلۀ روز خریده و در هنگام خرید، اطلاع از قیمت عادلۀ آن نداشته و در نتیجه مغبون شده و پیش از اطلاع از غبن، آن را مصرف کرده و از بین برده، می تواند معامله را فسخ کند و پول پرداختی را پس بگیرد و در این صورت، باید به جای جنس مصرف شده، قیمت عادلۀ روز پس دادن را به فروشنده برگرداند و اگر جنس از مثلیات باشد، باید پس از فسخ معامله، به جای جنس مصرف شده، مثل آن را به فروشنده برگرداند.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 6صفحه 167