آثار و بازتابهای شهادت شهید

آثار و بازتابهای شهادت شهید آیت الله سید مصطفی خمینی (ره)

‏ ‏

‏حمید قزوینی ‏

‏ ‏

‏انقلاب اسلامی ایران به رهبری یگانۀ دوران حضرت امام‏‏(س)‏‏ همواره مورد بحث و‏‎ ‎‏بررسی افراد، محافل و مجامع فکری و سیاسی دنیا بوده است. شاید جای تعجب باشد‏‎ ‎‏که تا سال 73 نزدیک به 2100 عنوان کتاب در تحلیل انقلاب اسلامی ایران در اروپا و‏‎ ‎‏امریکا منتشر شده است.1‏

‏این تعداد کتاب که تنها بخشی از تلاش صورت گرفته در پشت مرزهای جغرافیایی‏‎ ‎‏این مرز و بوم است در مقایسه با آنچه که در مهد انقلاب اسلامی یعنی ایران صورت‏‎ ‎‏پذیرفته است قابل مقایسه نیست. به ویژه آنکه امکان تحقیق و تألیف پیرامون انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی به واسطۀ دسترسی به منابع و افراد مؤثر در شکل گیری انقلاب به مراتب در‏‎ ‎‏مقیاسی بیشتر فراهم بوده است. امّا متأسفانه به رغم دسترسی به منابع اسنادی و‏‎ ‎‏نیروهای فکری آنچه که تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است انجام اقداماتی در‏‎ ‎‏راستای تدوین تاریخ انقلاب و جمع آوری خاطرات نیروهای مبارز انقلابی است. ‏

‏این تلاشها اگر چه با وجود نارساییهای متعدد قابل تقدیر و ستایش است، لکن همه‏‎ ‎‏آنچه که باید تحقّق یابد نیست. بویژه آنکه با فرض تدوین درست تاریخ انقلاب بلافاصله‏‎ ‎‏این سؤال مطرح می شود که آیا تدوین درست را نیز در پی خواهد داشت و آیا قرآن کریم‏‎ ‎‏که از تحریف مصون ماند از تحلیلهای نادرست و تفسیرهای غلط به دور ماند. (البته‏‎ ‎‏قصد مقایسۀ قرآن و انقلاب نیست و صرفاً به منظور روشن شدن موضوع به این نکته‏‎ ‎‏اشاره شد.) لذا ضروریست پیش از آنکه کار تفسیر و تحلیل ریشه های انقلاب به دست‏‎ ‎‏نامحرمان و نااهلان بیفتد انقلاب اسلامی را همانگونه که به وقوع پیوسته تعریف و‏‎ ‎‏تحلیل کنند. ‏

‏در این میان کنگره شهید آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ را می توان از جمله‏‎ ‎‏همان اقدامات شایسته ای دانست که در باز شناسی و معرفی بیشتر چهره های اصلی‏‎ ‎‏نهضت امام خمینی‏‏(س) ‏‏مؤثر خواهد بود. ‏

‏یقیناً بررسی ابعاد شخصیّتی این سیّد مظلوم علاوه بر معرفی ویژگیهای علمی،‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 149

‏اخلاقی، و معنوی او به بازنگری در تاریخ انقلاب اسلامی از ابتدا تا آستانۀ پیروزی نیز‏‎ ‎‏منتهی می شود که فصل مربوط به شهادت ایشان خود از اهمیّت خاصی برخوردار است.‏

‏شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی‏‏(ره) ‏‏در اوّل آبان سال 1356 را می توان‏‎ ‎‏فرازی مهم و استثنایی در تاریخ انقلاب اسلامی دانست. مبارزان و مجاهدانی که سالها‏‎ ‎‏مرارتهای مبارزه و درد هجران پیشوای خود را تحمل نموده بودند به نیکی در یاد و‏‎ ‎‏خاطرۀ خود دارند که برکات شهادت آن سید عزیز چگونه و تا چه اندازه در گسترش‏‎ ‎‏روند رو به رشد انقلاب مؤثر واقع شد. ‏

‏حضرت امام‏‏(س) ‏‏قبلاً آثار و نتایج این شهادتها را به دشمنان ملک و دین یادآور شده‏‎ ‎‏بود، امّا به همان دلیلی که هشدارهای قبلی آن سید جلیل القدر را به فراموشی سپرده‏‎ ‎‏بودند. این بار نیز بدون پندآموزی از تجربیات گذشته دست به جنایتی تازه زدند. و‏‎ ‎‏همانگونه که حضرت امام‏‏(س) ‏‏بعدها فرمودند: «بکشید ما را، ملّت ما بیدار می شود.»‏‎ ‎‏شهادت فرزند برومندش چراغ هدایتی شد برای بیداری ملّت مسلمان ایران.‏

‏و اینک با گذشت بیست سال از روشنایی این چراغ ظلمت افروز بحث و بررسی‏‎ ‎‏پیرامون آثار و نتایج آنکه با فرصت بیشتر و مطالعۀ عمیقتر در اطراف آن صورت می گیرد‏‎ ‎‏امری ضروری و اساسی تلقی می شود. به همین منظور برخی از آثار و نتایج شهادت‏‎ ‎‏آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی‏‏(ره) ‏‏در این مقاله مورد بازنگری قرار خواهد گرفت. در‏‎ ‎‏این مقاله سعی شده است تا آثار و نتایج شهادت فرزند گرامی حضرت امام‏‏(س)‏‏ با‏‎ ‎‏استفاده از اظهارات مفسر رادیو بی بی سی و مصاحبه شوندگان برنامۀ رادیویی «داستان‏‎ ‎‏انقلاب» و مطالب دیگر رسانه های داخلی و خارجی و همچنین بارجوع به برخی از‏‎ ‎‏اسناد ساواک مورد تحلیل قرار گیرد. ‏

‏ذکر این نکته ضروری است که توجه و استناد به مطالب منابع مذکور هیچگاه به‏‎ ‎‏معنی تأیید آنها نیست بلکه هدف از آن بررسی آثار و پیامدهای شهادت آیت الله حاج آقا‏‎ ‎‏سید مصطفی‏‏(ره)‏‏ از زاویه ای متفاوت با سایز زوایا یعنی رجوع به مطالب رسانه ها و‏‎ ‎‏اظهارات افراد است. ضروری است پیش از شروع بحث، توضیحاتی پیرامون برنامۀ‏‎ ‎‏رادیویی «داستان انقلاب» داشته باشیم.‏

‏در طلیعۀ دهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بنگاه سخن پراکنی بی بی سی که از‏‎ ‎‏مهمترین و بزرگترین رسانه های خبری اردوگاه امپریالیسم و صهیونیسم است اقدام به‏

 ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 150

پخش سلسله برنامه هایی تحت عنوان «داستان انقلاب» نمود. این مجموعه برنامه که از‏‎ ‎‏22 بهمن ماه سال 1367 تا 31 اردیبهشت ماه سال 1368 ادامه داشت طی 28 قسمت‏‎ ‎‏در روزهای جمعه از ساعت 30 / 19 پخش شد. هنوز چند ماه از پایان این برنامه نگذشته‏‎ ‎‏بود که بی بی سی آن را از تاریخ 7 مهر ماه 1368 و این بار با تفصیل بیشتری آغاز نمود.‏‎ ‎‏پخش مجدّد بیانگر میزان اهمیت این برنامه برای مدیران بی بی سی و تا حدودی حاکی‏‎ ‎‏از تلاش این بنگاه سخن پراکنی برای جذب شنوندگان بیشتر بود. ‏

‏در این برنامه سعی شده بود، تاریخ انقلاب اسلامی ابتدا از نهضت ملی شدن صنعت‏‎ ‎‏نفت و در بخش دوّم از نهضت مشروطیت مورد بحث و بررسی قرار گیرد. گفته می شود‏‎ ‎‏تهیۀ چنین برنامۀ مفصلی از سوی یک شبکۀ خبری خارجی که در نوع خود بی سابقه‏‎ ‎‏است در راستای طرحی است که دانشگاه هاروارد آمریکا در سال 1365 تحت عنوان‏‎ ‎‏«تاریخ شفاهی انقلاب ایران» در دست اجرا دارد و در این رابطه به گردآوری و ضبط‏‎ ‎‏خاطرات افراد مختلفی بالغ بر 50 نفر از ایرانیان مقیم خارج که در تاریخ معاصر ایران به‏‎ ‎‏نوعی در متن و یا حاشیۀ آن بوده اند پرداخته است.‏

‏در این مجموعه برنامه از اظهارات شخصیتهای مختلف انقلاب و نظام که نوار‏‎ ‎‏سخنرانی آنان به دست بی بی سی رسیده و همچنین اظهارات و دیدگاههای افراد مطلع و‏‎ ‎‏مرتبط با مسایل ایران نظیر پارسونز2، ونس3، برژینسکی4، سولیوان5، گری سیک6،‏‎ ‎‏دنیس رایت 7،کارتر8 و غیره نیز استفاده شده است.‏

‏صرفنظر از برخی قضاوتهای مغرضانه و غیر صادقانۀ تعدادی از مصاحبه شوندگان‏‎ ‎‏که ناشی از مخالفت و کینۀ آنان از انقلاب و رهبری آن است به لحاظ برخی ویژگیها توجه‏‎ ‎‏به مطالب این مجموعه برنامه خالی از فایده نخواهد بود. ‏

‏برخی از این ویژگیها عبارت اند از:‏

‏1 ـ تعداد زیادی مصاحبه شوندگان ایرانی و خارجی. ‏

‏2 ـ استفاده از سخنان و اظهارات شخصیتهای درون نظام. ‏

‏3 ـ تسلط تهیه کنندگان برنامه و توجه آنان به زوایای مختلف تاریخ انقلاب اسلامی. ‏

‏4 ـ بررسی ریشه های انقلاب از سالهای پیش از آغاز نهضت. ‏

‏5 ـ ساخت آن توسط یک رسانۀ امپریالیستی خارجی که در نوع خود بی سابقه است.‏

‏6 ـ بیان برخی از دیدگاهها پیرامون زوایای مختلف تاریخ انقلاب، موجود در خارج‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 151

کشور. ‏

‏7 ـ ارائه تحلیلهای این شبکۀ خبری پیرامون انقلاب. ‏

‏8 ـ روشن کردن برخی از اظهارات پنهانی که در سخنان مصاحبه شوندگان بیان‏‎ ‎‏می شود.‏

‏با توجه به نکات ذکر شده به نظر می رسد نگاهی هر چند کوتاه به مباحث مطرح‏‎ ‎‏شده پیرامون شهادت آیت الله حاج آقا سید مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ در این مجموعه برنامه‏‎ ‎‏نکات مفیدی رابه همراه داشته باشد.9 و اما آثار و نتایج شهادت آیت الله حاج سید‏‎ ‎‏مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏: ‏

‏ ‏

1 ـ ترویج نام و یاد حضرت امام‏(س)‏

‏بی تردید یکی از مهمترین آثار شهادت حاج آقامصطفی‏‏(ره)‏‏، ترویج نام و یاد حضرت‏‎ ‎‏امام‏‏(س)‏‏ و تحکیم موقعیت رهبری نهضت در یکی از مقاطع حساس تاریخ انقلاب است.‏‎ ‎‏در مبارزات سیاسی، همواره برای زنده نگه داشتن نام و یاد رهبری مبارزه از لوازم و‏‎ ‎‏ابزار مختلفی استفاده می شود که برخی از آنها به صورت اتفاقی و دفعتاً به وقوع‏‎ ‎‏می پیوندد. شهادت فرزند گرامی حضرت امام‏‏(س)‏‏ از عواملی است که در گسترش نام‏‎ ‎‏رهبری نهضت نقش تعیین کننده ای داشت. ‏

‏در آن برهۀ تاریخساز که گفته می شود در پی فشار رژیم ذکر نام حضرت امام‏‏(س) ‏‏در‏‎ ‎‏محافل ومجامع مختلف حداقل با شش ماه زندان همراه بود.‏‏10‏‏ و انواع شیوه های سیاسی‏‎ ‎‏و فرهنگی به خدمت گرفته شده بود تا نام و یاد رهبری انقلاب در اذهان فراموش گردد‏‎ ‎‏به یکباره همۀ آن تلاشهای مذبوحانه نقش بر آب شد. ساواک طی گزارشی از مجالس‏‎ ‎‏بزرگداشت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ و ذکر نام حضرت امام‏‏(س) ‏‏در این مجالس می نویسد:‏‎ ‎‏«در تعدادی از این مجالس شعارهایی به طرفداری از روح الله خمینی داده شده است.»‏‏11‏

‏علاوه بر گزارش نویس ساواک، مفسر بی بی سی دربارۀ گسترش نام امام‏‏(س)‏‏، در پی‏‎ ‎‏شهادت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ می گوید: «آیت الله خمینی که از تبعیدگاهش در نجف نه‏‎ ‎‏تنها اکثر تشکیلات مذهبی، بلکه نبض سیاسی کشور را در دست داشت. ناگهان ... نام‏‎ ‎‏ممنوع الذکرش بار دیگر پس از سالها و در پی فوت ناگهانی فرزند ارشدش مصطفی بر‏‎ ‎‏سر زبانها افتاد.»‏‏12‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 152

وی در جای دیگری می گوید: «از عصر روز 13 آبان ماه 1343 که اطلاعیه چند‏‎ ‎‏سطری سازمان امنیت خبر تبعید آیت الله خمینی را منتشر کرد تا 13 سال بعد که اطلاعیه‏‎ ‎‏مجالس ترحیم فرزندش سید مصطفی در مطبوعات ایران منتشر شد ذکر نام آیت الله ‏‎ ‎‏خمینی رسماً ممنوع بود.»‏‏13‏

‏در این اظهارات گوینده ضمن اعتراف به رهبری و هدایت انقلاب توسط حضرت‏‎ ‎‏امام‏‏(س)‏‏ از تبعیدگاه خود، خبر درگذشت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ را عامل مهمی در ترویج‏‎ ‎‏نام حضرت امام‏‏(س)‏‏ و در حقیقت استحکام موقعیت رهبری نهضت در میان توده های‏‎ ‎‏مختلف مردم دانسته است. این در حالی است که امام‏‏(س) ‏‏از سال 1343 به بعد در میان‏‎ ‎‏مردمی که رهبری او را پذیرفته بودند حضور نداشت و مستقیماً با آنان در ارتباط نبود که‏‎ ‎‏همین نکته به صورت جداگانه محل تأمل است. ‏

‏در ادامۀ همین روند و در شرایطی که همراه داشتن رسالۀ عملیۀ حضرت امام‏‏(س)‏‎ ‎‏جرم محسوب می شد و رژیم درصدد تبلیغ برخی دیگر از مراجع بود. تعدادی از‏‎ ‎‏سخنرانان مجالس ختم حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏، حضرت امام‏‏(س)‏‏ را به عنوان مرجع مسلم‏‎ ‎‏شیعیان به مردم معرفی می نمودند.‏

‏ساواک طی گزارشی در همین زمینه می نویسد: ‏

‏«در این مجالس ... سخنرانان مذهبی از روح الله خمینی به عنوان مرجع مسلم عالم‏‎ ‎‏تشیع نام می برده اند.»‏‏14‏

‏همچنین در خارج از ایران خبر گزاری فرانسه نیز در گزارشی که در 24 اکتبر همان‏‎ ‎‏سال مخابره نمود، به نقل از بیانیۀ یک گروه ایرانی مخالف رژیم شاه می نویسد: ‏

‏«آیت الله مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ فرزند ارشد بزرگترین مرجع شیعیان روز 23 اکتبر به‏‎ ‎‏طور اسرارآمیزی در کربلا در گذشته است.»‏‏15‏

‏روزنامۀ المجاهد‏‏ چاپ الجزایر نیز در 8 دسامبر سال 1977 از شهید آیت الله ‏‎ ‎‏مصطفی خمینی‏‏(ره) ‏‏به عنوان فرزند امام روح الله خمینی‏‏(ره)‏‏ مقامی مذهبی مسلمانان‏‎ ‎‏شیعه در ایران یاد می کند.‏‏16‏‏ در ‏‏روزنامه ارشاد‏‏ چاپ پاکستان نیز در 29 اکتبر سال 1977‏‎ ‎‏از حضرت امام‏‏(ره)‏‏ با تعابیری نظیر مجاهد اعظم، مرجع دینی، اعلم دوران آیت الله ‏‎ ‎‏العظمی آقای روح الله موسوی خمینی نام می برد.‏‏17‏

‏به این ترتیب می توان ترویج نام و یاد رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی در ایران و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 153

اقصی نقاط بلاد اسلامی و تبلیغ مرجعیت آن حضرت را یکی از آثار مهم شهادت فرزند‏‎ ‎‏فاضل ایشان دانست.‏

‏ ‏

2 ـ ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان نیروهای مخالف رژیم

‏مبارزات اقشار مختلف مردم ایران در طول سالیان حاکمیت رژیم ستمشاهی شامل‏‎ ‎‏گروههای مختلف سیاسی می شد. لذا ایجاد وحدت و یکپارچگی در میان نیروهای‏‎ ‎‏مبارز به لحاظ تعدد گرایشهای سیاسی و مذهبی کار را سخت و دشواری می نمود، امّا به‏‎ ‎‏اعتراف بسیاری از آگاهان سیاسی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهادت آیت‏‎ ‎‏الله حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ نقش تعیین کننده ای را در این راستا به همراه داشت. ‏

‏مهندس مهدی بازرگان در تحلیلی از مجلس ختم آن فقید سعید در کتاب ‏‏انقلاب‏‎ ‎‏ایران در دو حرکت ‏‏می گوید: ‏

‏«مجلس ختمی درمسجد ارک برقرار شد. تا آن زمان نه مسجد ارک چنین هجوم‏‎ ‎‏جمعیت را در شبستانها، حیاط، ایوانها و پشت بامها و خیابانهای خارج به خود دیده و‏‎ ‎‏پلیس را تسلیم ساخته بود و نه چنان اعلامیۀ دعوتی با امضاهای مختلط از طریق ملیّون‏‎ ‎‏روشنفکران، روحانیون و بازاریها به صورت یکجا منتشر شده بود. توفیق در این امر کار‏‎ ‎‏آسانی نبود. ... دعوت نامۀ جامع که با اسامی بدون القاب و عناوین و به ترتیب الفبا صادر‏‎ ‎‏گردید بسیار پر معنی بود و آن مجلس با شکوه، با چنان صاحب مجلسها، مظهری از‏‎ ‎‏تجمّع کلیه قشرها در نارضایتی و مخالفت با دستگاه و تمایل به وحدت در عمل به‏‎ ‎‏رهبری آیت الله خمینی‏‏(س)‏‏ مرد مبارز روحانی شد.»‏‏18‏

‏با دقت در اظهارات آقای بازرگان و تأمل در فضای سیاسی آن روز ایران بیش از پیش‏‎ ‎‏به حساسیت موضوع می توان پی برد و یقیناً اگر فرصت به دست آمده پس از شهادت‏‎ ‎‏حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ نبود چنین اتحاد و اتفاقی نیز در آن مقطع زمانی به راحتی حاصل‏‎ ‎‏نمی شد. به ویژه آنکه طبق اظهارات آقای بازرگان این مجلس یادبود اعلام تبعیت و‏‎ ‎‏پذیرش رهبری نهضت نیز به شمار می آمد.‏

‏داریوش همایون وزیر اطلاعات در کابینۀ جمشید آموزگار در قسمتی از اظهارات‏‎ ‎‏خود در مصاحبه با رادیو بی بی سی می گوید: ‏

‏«پس از مرگ پسر ‏‏[‏‏آیت الله ‏‏]‏‏ خمینی آن مجلس یاد بودی که برایش در مسجد ارک‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 154

برگزار کردند نقطۀ تجمعی شد برای همۀ قشرهای پیشرو و لیبرال و آزادیخواه و جبهۀ‏‎ ‎‏ملی و چپ، هر چه که بود، غیر از نظام حکومتی چهره های برجسته اش آنجا ظاهر‏‎ ‎‏شدند، پیدا بود که رهبری مذهبی توانسته است که همۀ اینها را جمع بکند و بسیج‏‎ ‎‏بکند.»‏‏19‏

‏اظهارات داریوش همایون اعتراف به این نکتۀ مهم است که همۀ نیروها اعم از‏‎ ‎‏گروههای مذهبی و غیر مذهبی در پی شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏، مجلس یاد‏‎ ‎‏بود او را بهترین مکان برای تجمع یافته و این تجمع از یک طرف حاکی از میزان سعۀ‏‎ ‎‏صدر نیروهای فعال کشور و از سوی دیگر بیانگر جایگاه رهبری مذهبی نهضت بود.‏‎ ‎‏صرف نظر از اظهارات داریوش همایون، مفسر برنامه «داستان انقلاب» نیز در قسمتی از‏‎ ‎‏سخنان خود با اشاره به آگهی تسلیت این مراسم می گوید: ‏

‏«آگهی تسلیتی که به این مناسبت در مطبوعات تهران چاپ شد به امضای بسیاری از‏‎ ‎‏روشنفکران، روحانیون، بازاریان و دانشگاهیان رسیده بود.»‏‏20‏

‏تأکید گوینده بر امضاهای موجود در آگهی تسلیت اعتراف تلویحی به همان نکتۀ مهم‏‎ ‎‏یعنی برقراری اتحاد و وفاق عمومی در میان اقشار مختلف جامعه در پی شهادت آن‏‎ ‎‏شهید سعید است. و به واقع می توان گفت در نتیجه چنین اتحاد و یکپارچگی عمومی‏‎ ‎‏بود که روند مبارزات از رشد چشمگیری برخوردار شد و پس از چند ماه طومار قدرت،‏‎ ‎‏رژیم خود کامه پهلوی را در هم پیچید.‏

‏ ‏

3 ـ تجلیل از حضرت امام‏(س)‏

‏پس از تبعید حضرت امام‏‏(س)‏‏ در سال 42 تا سالهای آخر عمر حاکمیت طاغوت،‏‎ ‎‏مردم مسلمان ایران ذره ای از مجاهدت باز نایستادند. توده های مختلف مردم که تعهد و‏‎ ‎‏مظلومیت رهبری نهضت را درک کرده بودند اندوه دوری او را با صبر و مصیبت تحمل‏‎ ‎‏می کردند. در چنین شرایطی وقتی خبر شهادت فرزند برومند حضرت امام‏‏(س)‏‏ را‏‎ ‎‏شنیدند بیش از پیش به صداقت، تعهد، اخلاص، مظلومیت و نقش محوری امام‏‏(س)‏‏ پی‏‎ ‎‏بردند و پس از گسترش نام و یاد آن حضرت از تجلیل نسبت به آن پیر مجاهد لحظه ای‏‎ ‎‏رویگردان نشدند.‏

‏در همین رابطه مفسر برنامۀ «داستان انقلاب» در قسمتی از اظهارات خود می گوید: ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 155

‏«ادامۀ مجالس ترحیم برای سید مصطفی خمینی تبدیل به مجالس تجلیل از آیت الله ‏‎ ‎‏خمینی‏‏(ره) ‏‏شد.»‏‏21‏

‏تجلیل از حضرت امام‏‏(س)‏‏ در حقیقت تجلیل از مجاهدت، تعهد، صداقت، شجاعت‏‎ ‎‏و مظلومیت اوست که به شایسته ترین شیوۀ ممکن که همان حضور جدی در مراسم‏‎ ‎‏بزرگداشت فرزند گرامیش بود خود را نشان داد.‏

‏ ‏

4ـ تشدید روحیۀ مبارزه و دادخواهی ملّی اسلامی

‏بدون شک یکی از مهمترین آثار شهادت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ ایجاد تحرک و شور‏‎ ‎‏انقلابی روز افزون در میان مردم بود. بر اساس برخی اطلاعات موجود حداقل در‏‎ ‎‏شهرهای قم، تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، یزد، همدان، خرم آباد، تبریز، مراغه،‏‎ ‎‏ارومیه، اراک، کاشان، سمنان، گرمسار، قزوین، کرج، خمین، زاهدان، بهشهر، بهبهان،‏‎ ‎‏اهواز، آبادان و خرمشهـر مجالس سوگواری با همان ویژگیهای خاص وانقلابی خود‏‎ ‎‏برگزار شده است.‏‏22‏‏ حتی براساس برخی اسناد ساواک در پایان اکثر مجالس ختم حاج‏‎ ‎‏آقا مصطفی‏‏(ره) ‏‏جمعیت شرکت کننده در مراسم به راهپیماییهای پرشور در حمایت از‏‎ ‎‏حضرت امام‏‏(س)‏‏ و محکومیت جنایت به وقوع پیوسته توسط رژیم می پرداختند.‏‏23 ‏‏در‏‎ ‎‏حقیقت می توان این واقعه را مستمسکی جدید برای خشم انقلابی مردم علیه رژیم‏‎ ‎‏دانست.‏

‏محّمد شانه چی یکی از عناصر وابسته به جبهۀ ملی طی تحلیلی از شهادت حاج آقا‏‎ ‎‏مصطفی‏‏(ره) ‏‏و نتایج آن در مصاحبۀ خود با رادیو بی بی سی ضمن اشاره به این واقعه‏‎ ‎‏می گوید: «یک جریان سیاسی بود، نه اینکه درگذشت پسر آقای خمینی این قدر جنجال‏‎ ‎‏به ظاهر به پا کند، چون مردم به دنبال یک مستمسکی، یک علتی می گشتند که یک‏‎ ‎‏تظاهرات کنند، یک جریان راه بیندازند. فوت پسر آقای خمینی یک موضوعی بود که‏‎ ‎‏بسیار عالی بود برای جنجال بپا کردن و کار راه انداختن، حرکت ایجاد کردن.»‏‏24‏

‏وی با اشاره به چگونگی بر پایی جلسات ختم و سوگواری و وقایع مربوط به‏‎ ‎‏دستگیری مردم شرکت کننده در مراسم چهلم مرحوم آقای مصطفی‏‏(ره)‏‏ تأکید می کند که:‏

‏«ذات فوت پسر آقای خمینی، این محرک نبود. خود مردم دنبال یک دلیلی، یک‏‎ ‎‏مستمسکی می گشتند، یک کاری بکنند، این فوت پسر آقای خمینی از همه بهتر بود،‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 156

خیلی خوب بود، خوب اینها از او استفاده کردند و بهره برداری کردند.»‏‏25‏

‏با این اظهارات مصاحبه شونده سعی نموده است تا با کاستن از ابعاد سیاسی ـ‏‎ ‎‏اجتماعی این واقعۀ اسفبار، حساسیت مردم برای استفاده و بهره برداری از وقایع سیاسی‏‎ ‎‏ـ اجتماعی علیه رژیم را یادآور شود. در حقیقت وی معترف است که مبارزان و تودۀ‏‎ ‎‏مردم دست به دست هم دادند و با استفاده از نتایج این شهادت موج جدیدی را علیه‏‎ ‎‏حاکمیت به راه انداختند.‏

‏در همین زمینه دو سند گویا از پرونده های ساواک جلب نظر می کند. در یکی از‏‎ ‎‏اسناد آمده است : ‏

‏«در فاصله برگزاری مجالس مذکور (مجالس ختم حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏) و مجالسی که‏‎ ‎‏به مناسبت چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی برگزار گردید، فعالیتهای وسیعتری‏‎ ‎‏نیز از طرف عناصر متعصب مذهبی طرفدار روحانیون افراطی و وابسته به گروههای‏‎ ‎‏برانداز انجام گرفت و عده ای در شهرهای تهران ـ شیراز و مشهد در دستجات 30 تا 50‏‎ ‎‏نفری به تظاهرات خیابانی، حمل شعارهای پارچه ای مضره و شکستن شیشه های چند‏‎ ‎‏شعبه بانک، سینما، مشروبفروشی و همچنین شرکت هواپیمایی ملی ایران در شهر‏‎ ‎‏شیراز مبادرت نمودند.»‏‏26‏

‏ساواک همچنین در جای دیگری آورده است:‏

‏«بعد از مراسم چهلمین روز درگذشت مصطفی خمینی، افراطیون مذهبی در دنبالۀ‏‎ ‎‏فعالیتهای اخلالگرانه خود در ماه محرم، بار دیگر فرصتی پیدا کردند که تلاشهای مضره‏‎ ‎‏را در مقیاس وسیعتر تعقیب نمایند و در چند مورد گروههای 15 الی 20 نفری در‏‎ ‎‏شهرهای مشهد و اهواز به تظاهرات خیابانی و شکستن چند جام از شیشه های دو شعبۀ‏‎ ‎‏بانک صادرات مبادرت نموده اند.»‏‏27‏

‏با دقت در متن این دو سند باید اذعان نمود که جریان به وجود آمده در پی شهادت‏‎ ‎‏حاج آقامصطفی‏‏(ره) ‏‏تنها به روزهای اول شهادت وی محدود نگشت، بلکه در فاصله‏‎ ‎‏زمان شهادت تا چهلم و حتی پس از چهلم آن فقید سعید ادامه داشت. ضمن آنکه‏‎ ‎‏حرکت مردم به صورت گروههای متشکل و با حمل انواع لوازم تبلیغی و حتی حمله به‏‎ ‎‏مراکز اقتصادی و فرهنگی رژیم که کار چندان ساده ای نیست همراه بود.‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 157

5ـ عوامل و مسببین اصلی واقعه

‏بدیهی است که پس از هر واقعۀ دلخراش، اذهان بیدار مردم به دنبال عوامل بروز آن‏‎ ‎‏حادثه خواهد بود. و طبیعتاً مردم مسلمان ایران نیز پس از شهادت فرزند رشید امام‏‏(س)‏‎ ‎‏به سراغ عناصر اصلی، طراحان و مجریان این جنایت بودند. پزشکی که در بیمارستان‏‎ ‎‏کوفه پیکر پاک آیت الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ را معاینه می کند بلافاصله‏‎ ‎‏اظهار می دارد که وی مسموم شده است و اگر به او اجازه کالبد شکافی بدهند این‏‎ ‎‏حقیقت راثابت می کند ... ‏

‏نکته شایان توجه این است که پزشک مذکور پس از این اظهار نظر بیدرنگ از طرف‏‎ ‎‏سازمان امنیت عراق بازداشت شد و بعد از 24 ساعت آزاد گردید که پس از آن از هر‏‎ ‎‏گونه اظهار نظری پیرامون این موضوع خودداری ورزید!‏‏28‏

‏به هر حال با توجه به جنایات متعددی که رژیم مرتکب شده بود مردم دست او را‏‎ ‎‏مستقیماً در جریان مشاهده می نمودند.‏

‏مفسر برنامۀ «داستان انقلاب» طی تحلیلی در همین خصوص می گوید: ‏

‏«آنچنان که در جّو پر از بدگمانی آن روز ایران معمول بود بسیاری سازمان امنیت را در‏‎ ‎‏مرگ سید مصطفی خمینی دخیل می دیدند.»‏‏29‏

‏مفسر بی بی سی به این نکته اشاره نمی کند که آیا وی نیز همین عقیده را دارد یا نه ؟‏‎ ‎‏بویژه آنکه هیچیک از مصاحبه شوندگان برنامه «داستان انقلاب» حاضر نشده اند تا‏‎ ‎‏پیرامون قاتل و یا طراحان قتل آن سید شهید سخنی بگویند و یا از قول سایرین مطالبی را‏‎ ‎‏بیان کنند و نکته در خور توجه این است که به رغم اهمیت مسئله و توجه سازندگان‏‎ ‎‏برنامه به زوایای مختلف تاریخ انقلاب و حتی همین واقعۀ تأسفبار از پرداختن به‏‎ ‎‏چگونگی وقوع حادثه و یا احتمالات مطرح شده پیرامون آن پرهیز نموده اند. برخی‏‎ ‎‏دیگر از رسانه های گروهی خارج در همین زمینه به بیان مطالبی پرداخته اند: ‏

‏روزنامه المجاهد‏‏ چاپ الجزایر می نویسد: مصطفی خمینی فرزند روح الله خمینی‏‎ ‎‏مقام مذهبی مسلمانان شیعه در ایران به دست ساواک به قتل رسیده است.»‏‏30‏

‏خبر گذاری فرانسه نیز در تاریخ 24 اکتبر 1977 اینچنین گزارش می دهد: ‏

‏«این خبر موجب تأثیر شدید ایرانیان شده و مردم این فرضیه را که ممکن است رژیم‏‎ ‎‏ایران مسئول مرگ مصطفی خمینی باشد بعید نمی دانند.»‏‏31‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 158

همین خبرگذاری در گزارش دیگری به نقل از ‏‏خبرگذاری فلسطین وفا‏‏ در تاریخ 6‏‎ ‎‏دسامبر 1977 گزارش می کند: ‏

‏«سید مصطفی خمینی پسر امام روح الله خمینی مقام مذهبی مسلمانان شیعۀ ایران‏‎ ‎‏چهل روز پیش در نتیجۀ بدرفتاریهای ساواک (پلیس مخفی ایران) جان خود را از دست‏‎ ‎‏داده است.»‏‏32‏

‏روزنامه ارشاد‏‏ چاپ پاکستان نیز در مقاله ای که در 29 اکتبر 1977 منتشر شد به‏‎ ‎‏مرموز بودن شهادت آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ اشاره می کند.‏‏33‏

‏روزنامۀ ‏‏السفیر ‏‏چاپ لبنان نیز طی گزارشی به انتشار بیانیۀ رهبران مذهبی ایران که در‏‎ ‎‏آن ساواک را مسئول شهادت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ دانسته اند مبادرت می ورزد.‏‏34‏

‏ ‏

6ـ مواضع امام‏(س)‏

‏حضرت امام‏‏(س)‏‏ به عنوان پیشوای نهضت که هدایت و رهبری انقلاب را بر عهده‏‎ ‎‏داشت به عنوان فقیهی آگاه به زمان و مکان همواره سعی می کرد تا با شناخت کامل از‏‎ ‎‏وضع جامعۀ ایران در اجرای مسئولیت محوری و حساس خود تلاش کند. بدیهی است‏‎ ‎‏در پی شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ و حضور جدی مردم در صحنه، حضرت‏‎ ‎‏امام‏‏(س)‏‏ با وجودی که از شهادت فرزند گرامی خود (که او را امید آیندۀ اسلام‏‎ ‎‏می دانست) ناراحت و اندوهگین شده بود، ذره ای در حرکت انقلاب خویش عقب‏‎ ‎‏ننشست و حتی در چنین شرایطی که دشمن در آرزوی مشاهدۀ ضعف، ناامیدی و‏‎ ‎‏ضربه پذیری امام‏‏(س) ‏‏بود آن حضرت حتی حاضر تغییر برنامه خود در درس و بحث نیز‏‎ ‎‏نشد و از موقعیت به وجود آمده برای ایجاد تحرک و همبستگی بیشتر سود جست. ‏

‏بنی صدر در مصاحبۀ خود با رادیو بی بی سی طی تحلیلی از این واقعه با اشاره به‏‎ ‎‏اقدامات حضرت امام‏‏(س)‏‏ می گوید: ‏

‏«وقتی که دید آن فاتحه ها شد و آن ترتیب اقبال عمومی، دوباره دلگرم شد، بعد که‏‎ ‎‏مردم راه افتادند و به حرکت افتادند... اوّلین اعلامیه اش در آمد.»‏‏35‏

‏ملاحظه می شود که وی حضور مردم در صحنه را یکی از عوامل دلگرمی حضرت‏‎ ‎‏امام‏‏(س)‏‏ دانستند. و تلویحاً به استفادۀ حضرت امام‏‏(س)‏‏ از موقعیت به وجود آمده برای‏‎ ‎‏صدور اعلامیه های انقلابی اذعان می کند و دقیقاً از همین مقطع به بعد است که امام‏‏(س)‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 159

‏به رغم دوری چندین ساله از ایران به واسطۀ شناخت دقیق و ارتباط عمیق عاطفی با‏‎ ‎‏مردم پی در پی اعلامیه های پر محتوا و رو حیه بخش خود را خطاب به مبارزان و اقشار‏‎ ‎‏مختلف مردم در داخل و خارج از کشور صادر می کند. مؤلفان کتاب ‏‏سلسلۀ پهلوی و‏‎ ‎‏نیروهای مذهبی به روایت تاریخ کمبریج ‏‏در این باره می نویسد: ‏

‏«درطول این دوران اعلامیه های آیت الله خمینی که ایستادگی در مقابل این رژیم‏‎ ‎‏سفاک را توصیه می کرد، بیش از پیش به ایران می رسید.»‏‏36‏

‏مفسر بی بی سی نیز طی تحلیلی در همین زمینه مدعی است: ‏

‏«استقبال مردم بر تندی لحن آیت الله خمینی افزود و در اینجا بود که آیت الله ‏‎ ‎‏خواستار سرنگونی دودمان پهلوی شد.» ‏‏37‏

‏پر واضح است که حضرت امام‏‏(س)‏‏ با عنایت و توجه به محور مردم کشتی انقلاب را‏‎ ‎‏در امواج و توفانهای سهمگین سیاسی و فرهنگی هدایت کرد و به ساحل پیروزی‏‎ ‎‏رهنمون شد.‏

‏گفتنی است مواضع حضرت امام‏‏(س)‏‏ در همین جا به پایان نمی رسید، بلکه آن‏‎ ‎‏حضرت به واسطۀ اهمیتی که برای نهضت جهانی اسلام قایل بود از همین فراز تاریخی‏‎ ‎‏برای پرداختن به مسایل و مشکلات جهان اسلام نیز بهره برد. ‏‏خبرگزاری فرانسه ‏‏به نقل‏‎ ‎‏از‏‏ خبرگزاری وفا ‏‏در 6 دسامبر 1977 پیرامون پاسخ حضرت امام‏‏(س) ‏‏به تلگرام تسلیت‏‎ ‎‏عرفات گزارش داد: ‏

‏«امام اذعان می دارد که بین رژیم شاه، صهیونیسم و امپریالیسم امریکا رابطه ای‏‎ ‎‏وجود دارد.»‏‏38‏‏ خبرگزاری فرانسه ادامه می دهد: ‏

‏«روح الله خمینی هم چنین در پیام خود بار دیگر پشتبانی خود را از مبارزه و جنبش‏‎ ‎‏مقاومت فلسطین برای آزادی میهنش اعلام داشته است.»‏‏39‏

‏ملاحظه می شود که آن مجاهد خستگی ناپذیر چگونه هر فرصتی را برای پرداختن به‏‎ ‎‏موضوعهای مختلف سیاسی در ایران و سایر کشورهای اسلامی مغتنم می شمرد.‏

‏ ‏

7ـ تأثیر در جنبش مقاومت اسلامی

‏از آنجا که حضرت امام‏‏(س)‏‏ از نخستین روزهای نهضت همواره مسایل جهان اسلام را‏‎ ‎‏در کنار مسایل و مشکلات ایران مطرح کرد و منشاء همۀ مشکلات جهان اسلام را از‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 160

آمریکا و صهیونیسم می دانست، بیشتر گروهها و محافل سیاسی و نیروهای مبارز‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی حرکت جهادی ضمن الگو قرار دادن حضرت امام‏‏(س) ‏‏دیدگاهها و‏‎ ‎‏بیانات آن حضرت را راهنمای عمل خویش می دانستند. در این میان نقش حاج آقا‏‎ ‎‏مصطفی‏‏(ره) ‏‏در برقراری تماس مستقیم با مبارزان مسلمان کشورهای اسلامی بویژه‏‎ ‎‏نهضت مقاومت اسلامی فلسطین و آموزش، سازماندهی و اعزام نیروهای مبارز به‏‎ ‎‏جنوب لبنان بسیار تعیین کننده بود. در چنین شرایطی خبر شهادت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‎ ‎‏بلافاصله در کشورهای اسلامی انعکاس یافت و با غم و اندوه فراوان نیروهای مسلمان‏‎ ‎‏مواجه شد. از سوی دیگر خبر این شهادت مظلومانه همانگونه که در داخل ایران موجی‏‎ ‎‏از خشم انقلابی را به همراه داشت در میان مجاهدان کشورهای اسلامی نیز به تقویت‏‎ ‎‏روحیۀ جهاد و مبارزه انجامید.‏

‏سفارت ایران در لبنان ترجمۀ متن گزارش ‏‏روزنامۀ امل‏‏ ارگان «حرکت المحرومین»‏‎ ‎‏دربارۀ مراسم بزرگداشت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ را که از طرف امام‏‎ ‎‏موسی صدر و گروهی از روحانیون و شیعیان لبنان برگزار شده بود به این شرح برای‏‎ ‎‏وزارت امور خارجه ایران فرستاد: ‏

‏«در این یاد بود دردناک که رنج فقدان علامه سید مصطفی‏‏(ره)‏‏ فرزند امام مجاهد‏‎ ‎‏آیت الله خمینی غم و اندوه می آفریند هدفهایمان به هم می پیوندند و حالتی به وجود‏‎ ‎‏می آورد که سرشار از رایحۀ شهادت است و منعکس کننده ارادۀ عملی در زندگی است‏‎ ‎‏که در پرتو ایمان به کنه وجود، چشم حقیقت به تغییر و تحول دوخته تا از اصالت خود‏‎ ‎‏عنصر مبارزه اش را بسازد و از ایمانش عنصر پایداری و از آگاهیش نسبت به ارزشهایش‏‎ ‎‏عنصر جهاد و فداکاری ... بدین ترتیب دامنه جنبش وسعت می یابد و تبدیل به یک‏‎ ‎‏هجرت دایمی می گردد که مرزهای جغرافیایی را پشت سر می گذارد تا چهرۀ جاویدان‏‎ ‎‏اسلام را رسم نماید.‏

‏ای برادر شهید! روز یادبود تو در لبنان با رحلتی حسینی در جنوب به هم می آمیزد،‏‎ ‎‏هجرتی در راه خدا و دو هجرت به هم می پیوندند تا جنبش، نور انقلاب خود را از آن‏‎ ‎‏الهام گیرد و معادلۀ مبارزه را به زبان خون تجسّم نماید؛ خونی که همانا با نوای آسمانی‏‎ ‎‏لااله الاالله والله اکبر و ایمانی صادقانه ریخته شد و در روز یادبودت دوباره جان می گیرد تا‏‎ ‎‏جهشی به جنبشی بخشد و به سوی پدر مجاهد مؤمنت آیت الله خمینی‏‏(س)‏‏ سوق دهد و‏‎ ‎


کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 161

با خداوند خویش تجدید پیمان کند که راه همۀ ما را آماده سازد تا مرگ را به صورت‏‎ ‎‏شهادت پذیرا باشیم.»‏‏40‏

‏ ‏

8ـ اقدام عاجزانۀ رژیم 

‏پس از شکست طرح مذبوحانۀ رژیم و مشاهدۀ روند رو به رشد حرکت انقلاب که در‏‎ ‎‏پی ترویج نام و یاد حضرت امام‏‏(س)‏‏، ایجاد وحدت و یکپارچگی نیروهای مخالف رژیم،‏‎ ‎‏تجلیلهای با شکوه از حضرت امام‏‏(س)‏‏، تشدید روحیۀ مبارزه و دادخواهی ملی اسلامی،‏‎ ‎‏گسترش جوّ بدنامی برای رژیم و بالاخره مواضع صریح و تند حضرت امام‏‏(س)‏‏ علیه‏‎ ‎‏حکومت، شاه که خود را شکست خورده می دید ناچار بود تا طرح شوم دیگری را به‏‎ ‎‏اجراء بگذارد و این بار نیز رهبری مقتدر نهضت اسلامی را هدف حملۀ خود قرار دهد. و‏‎ ‎‏به انتشار مقالۀ توهین آمیز نسبت به ساحت حضرت امام‏‏(س)‏‏ در روزنامۀ اطلاعات‏‎ ‎‏مبادرت ورزد. این ترفند غیر اخلاقی که ناشی از سرعت حرکت انقلاب و افزایش‏‎ ‎‏محبوبیت حضرت امام‏‏(س)‏‏ در پی شهادت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ به وجود آمده بود نیز با‏‎ ‎‏شکست مواجه شد. مفسر بی بی سی در همین زمینه می گوید: ‏

‏«سال 1356 سال آغاز رویارویی شاه با مخالفان بود ... در پاییز همان سال درگذشت‏‎ ‎‏سید مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ فرصتی تازه پیش آورد. در بحبوحۀ این جریانات شاه دستور‏‎ ‎‏داد مقاله ای توهین آمیز علیه آیت الله خمینی‏‏(س)‏‏ بنویسند که در اطلاعات چاپ شد.»‏‏41‏

‏گوینده با این اظهارات به نکات مهمی اشاره می کند. وی شهادت حاج آقا‏‎ ‎‏مصطفی‏‏(ره)‏‏ را فرصتی تازه و مقالۀ منتشره در روزنامۀ اطلاعات را نتیجۀ وقایع پس از این‏‎ ‎‏جنایت دانسته است، ضمن آنکه دخالت مستقیم شاه در تهیه و انتشار مقاله را نیز عنوان‏‎ ‎‏می نماید. با این مقدمه می توان نتیجه گرفت که اقدام مذبوحانه شاه در هتک حرمت به‏‎ ‎‏ساحت حضرت امام‏‏(س)‏‏ تلاشی برای خارج شدن از گرد بادی بود که توفان خشم‏‎ ‎‏انقلابی مردم علیه رژیم شاه و در پی شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی‏‏(ره)‏‏ به راه‏‎ ‎‏انداخته بود که این بار نیز ترفند پلید حکومت علیه او به نفع نهضت اسلامی حضرت‏‎ ‎‏امام‏‏(س)‏‏ تمام شد. احسان نراقی چگونگی انتشار این مقاله را از قول یکی از مسئولان‏‎ ‎‏ساواک که در زندان پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای وی نقل کرده است در مصاحبه‏‎ ‎‏با رادیو بی بی سی چنین تعریف می کند:‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 162

‏[‏‏آن مسئول ساواک‏‏]‏‏ گفت: «پس از اینکه آقا سید مصطفی خمینی در نجف فوت شد‏‎ ‎‏و این جریان وسیله ای شد که در ایران مجامع ترحیم مرتباً تشکیل بشود و خلاصه عدم‏‎ ‎‏رضایت سیاسی به این قسم خودش را بیان می کرد که شاه را از این بابت خیلی عصبانی‏‎ ‎‏کرده بود. این جلسات و مجالس ترحیم. در این بین یاسر عرفات یک تلگراف تسلیتی به‏‎ ‎‏آقای خمینی‏‏(س)‏‏ در نجف مخابره می کند. آقای خمینی‏‏(س)‏‏ در جواب به یاسر عرفات‏‎ ‎‏می گوید: که درد و محنت من روزی پایان می گیرد که ملت ایران از شّر این آدم جابر مثلاً‏‎ ‎‏فارغ بشود، راحت بشود ... این مسئول ساواک به من می گفت نصیری این متن را برده‏‎ ‎‏برای شاه، به شاه نشان می دهد و شاه می گوید حالا دیگه باید جنگ علنی کرد با‏‎ ‎‏روحانیون، به خصوص با آقای خمینی‏‏(س)‏‏، بروید یک مقاله تهیه کنید. می روند، دستگاه‏‎ ‎‏ساواک مقاله ای تهیه می کند، مقاله را برای شاه می برد. نصیری، شاه می گوید نه، این را‏‎ ‎‏تندترش کنید که بعد هم وقتی مقاله حاضر می شود می گوید از طریق دربار بگویید که‏‎ ‎‏همان دربار هویدا می فرستد برای وزیر اطلاعات که خودش هم گفته، او هم می دهد به‏‎ ‎‏روزنامۀ اطلاعات و اطلاعات نمی خواهد چاپ کند و خلاصه چاپ می کنند، و آن‏‎ ‎‏جریانی که در قم و رفتند تظاهرات کردند در برابر روزنامۀ اطلاعات و طلاب و آن‏‎ ‎‏درگیری و خونریزی و اینها که بعد هم دیگه همینطور چهلمها ادامه داشت.»‏‏42‏

‏اگر اظهارات احسان نراقی را، حتی با چند درصد صحت نیز مورد بررسی قرار دهیم‏‎ ‎‏اینگونه استنباط می شود که شاه پس از شهادت حاج آقا مصطفی‏‏(ره)‏‏ و بر پایی پی در پی‏‎ ‎‏مراسم ختم آن شهید عزیز با آن ویژگیها و شرایط ذکر شده در چنان گردابی غرق شد که‏‎ ‎‏نه تنها از انجام حرکتی برای پاک کردن دامن خود از این اقدام ناتوان بود بلکه در اقدامی‏‎ ‎‏مانند تهیه یک مقالۀ توهین آمیز نیز شخصاً وارد عمل شد و این عملیات سخیف را‏‎ ‎‏فرماندهی کرد تا شاید ذره ای از عظمت و محبوبیت حضرت امام‏‏(س)‏‏ در انظار مردم‏‎ ‎‏بکاهد اما این کار همچون موارد قبلی نه تنها نفعی برای او نداشت بلکه به روند رو به‏‎ ‎‏رشد انقلاب اسلامی شتاب بیشتری بخشید و تحقق آیۀ «ومکـروا مکـر الله و الله خیرا‏‎ ‎‏الماکرین» را به مردم نشان داد.‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 163

پی نوشتها:

‏1ـ برگرفته از مصاحبۀ دکتر محمد صدر معاون عربی و افریقایی وزارت خارجه با نشریۀ‏‎ ‎‏صبح ویژه دهه فجر 75.‏

‏2ـ آنتونی پارسونز، سفیر انگلیس در ایران از 1974 تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی.‏

‏3ـ سایروس ونس، وزیر خارجۀ امریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر.‏

‏4ـ زبیگنیو برژینکسی مشاور امنیت ملی امریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر.‏

‏5ـ ویلیام سولیوان، سفیر امریکا در ایران از 1977 تا زمان پیروزی انقلاب.‏

‏6ـ گری سیک، عضو شورای امنیت ملی امریکا در زمان ریاست جمهوری کارتر.‏

‏7ـ دنیس رایت، سفیر بریتانیا در ایران از 1963 تا 1971 وی بعد از کودتای 28 مرداد 32 از‏‎ ‎‏طرف دولت انگلستان به ایران آمد تا روابط ایران وانگلستان را مجدداً برقرار کند.‏

‏8ـ جیمی کارتر، رئیس جمهوری امریکا از 1977 تا 1981. ‏

‏9ـ متن کامل این مجموعه به صورت مستقل در قالب یک کتاب به همین نام به همت آقای‏‎ ‎‏عماد الدین باقی منتشر شده است که مطالب ذکر شده در این مقاله از همین کتاب برگرفته شده‏‎ ‎‏است.‏

‏10ـ ‏‏فصلنامۀ 15 خرداد،‏‏ ش 4، ص 27.‏

‏11ـ ‏‏ساواک و روحانیت،‏‏ ص 202.‏

‏12ـ ‏‏داستان انقلاب،‏‏ ص 230.‏

‏13ـ ‏‏داستان انقلاب،‏‏ ص 253.‏

‏14ـ ‏‏ساواک و روحانیت،‏‏ ص 201.‏

‏15ـ‏‏ فصلنامۀ 15 خرداد،‏‏ شمارۀ 16 ـ 15 ص 124.‏

‏16ـ همان، ص 125.‏

‏17ـ همان.‏

‏18ـ ‏‏انقلاب ایران در دو حرکت،‏‏ ص 24.‏

‏19ـ‏‏ داستان انقلاب،‏‏ ص 261.‏

‏20ـ همان.‏

‏21ـ همان.‏

‏22ـ‏‏ فصلنامۀ 15 خرداد،‏‏ ش 16 ـ 15، ص 132.‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 164

‏23ـ ‏‏ساواک و روحانیت،‏‏ ص 198.‏

‏24ـ‏‏ داستان انقلاب،‏‏ ص 262.‏

‏25ـ همان. ‏

‏26ـ‏‏ ساواک و روحانیت،‏‏ ص 199.‏

‏27ـ همان، ص 202.‏

‏28ـ ‏‏فصلنامۀ 15 خرداد،‏‏ ش 4، ص 25.‏

‏29ـ ‏‏داستان انقلاب،‏‏ ص 261.‏

‏30ـ‏‏ فصلنامۀ 15 خرداد،‏‏ ش 16 ـ 15، ص 125.‏

‏31ـ همان، ص 124.‏

‏32ـ همان.‏

‏33ـ همان، ص 125.‏

‏34ـ همان، ص 129.‏

‏35ـ ‏‏داستان انقلاب،‏‏ ص 262.‏

‏36ـ‏‏ سلسلۀ پهلوی و نیروهای مذهبی،‏‏ ص 318.‏

‏37ـ ‏‏داستان انقلاب،‏‏ ص 262.‏

‏38ـ ‏‏فصلنامۀ 15 خرداد،‏‏ ش 16 ـ 15، ص 124.‏

‏39ـ همان.‏

‏40ـ همان، ص 128.‏

‏41ـ ‏‏داستان انقلاب،‏‏ ص 263.‏

‏42ـ همان، ص 264.‏

‏ ‏

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 165

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات کنگره شهید آیت اللّه‏ مصطفی خمینی(ره)صفحه 166