توطئه های اجانب در مقابله با قرآن
اسرائیل و تصرف در قرآن
امروز می بینیم که یهودیها ـ خذلهم اللّه ـ در قرآن تصرف کرده اند و در قرآنهایی که در مناطق اشغالی چاپ کرده اند تغییراتی داده اند. ما موظفیم از این تصرفات خائنانه جلوگیری کنیم، باید فریاد زد و مردم را متوجه کرد تا معلوم شود که یهودیها و پشتیبانان خارجی آنها کسانی هستند که با اساس اسلام مخالفند.(269)
* * *
عرضۀ مکتبهای مختلف برای دوری از قرآن
این مکتبهایی که از چپ و راست به ملت اسلام عرضه می شود فقط برای گمراهی و انحراف آنان است و می خواهند مسلمانان را برای همیشه خوار و ذلیل و عقب مانده و اسیر نگه دارند و از تعالیم آزادیبخش قرآن کریم دور سازند. استعمار چپ و راست، دست به دست هم داده برای نابودی ملت اسلام و کشورهای
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 194
اسلامی کوشش می کنند.(270)
17 / 5 / 51
* * *
دور ساختن فرهنگ قرآنی از مجتمع اسلامی
عصری که استعمار با گماشتن اذناب خود در گوشه و کنار ممالک اسلامی به اسمهای مختلف و عناوین فریبنده ـ و احیاناً به اسم اسلام ـ فرهنگ قرآن را عقب زده و راه را هر چه بیشتر برای بهره برداری خود باز می کند، آن ایران و آنچه در آن می گذرد که همه مصیبتهای جانگداز است.(271)
19 / 7 / 51
* * *
ترویج اسلام انحرافی برای مهجوریت قرآن
این اسلامی که دولتهای دست نشانده از آن دم می زنند، و کنفرانس به اصطلاح وحدت اسلامی تشکیل می دهند، اسلامِ ساخته و پرداختۀ سلاطین اموی و عباسی می باشد که در برابر قرآن و آیین مقدس پیامبر بزرگ اسلام درست شده است؛ و لذا می بینیم که استعمارگران و همانها که قرآن را بالای دست بلند می کردند و اظهار می داشتند که تا این قرآن در میان مسلمین حکمفرماست ما نمی توانیم بر آنان دست یابیم، اکنون از چنین اسلام و اتحاد اسلامی پشتیبانی می کنند تا ملت اسلام را منحرف سازند؛ تا قرآن کریم را مهجور نمایند، تا دین خدا را از بین ببرند؛ تا راه را برای پیشبرد اغراض شوم و مقاصد استعماری خود هموار سازند.
حمله همه جانبه علیه قرآن
چنانکه کراراً اعلام خطر کرده ام، اگر ملت اسلام بیدار نشوند و به وظایف خود آگاه نگردند، اگر علمای اسلام احساس مسئولیت نکنند و بپانخیزند، اگر اسلام واقعی که عامل وحدت و تحرک کلیۀ
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 195
فِرَق مسلمین در مقابل بیگانگان است، و ضامن سیادت و استقلال ملل مسلمان و کشورهای اسلامی می باشد، به دست عوامل و ایادی اجانب همین طور در زیر پردۀ سیاه استعماری پوشیده بماند و آتش اختلاف و تشتت در میان مسلمین افروخته گردد، روزهای سیاهتر و نکبت بارتری برای جامعۀ اسلامی در پیش است، و خطر ویران کننده ای متوجه اساس اسلام و احکام قرآن می باشد.
حملات علنی و مخفیانۀ دشمنان اسلام و تجاوزکاران بین المللی علیه قرآن مجید و احکام رهایی بخش اسلام از هر سو بشدت ادامه دارد.(272)
24 / 12 / 51
* * *
حربه استعمار برای دوری از قرآن
اینکه می گویند که اینها را قدرتمندها قرار داده اند برای خواب کردن، این یک چیزی است که حرف استعمار است؛ یعنی آنها این را درست کردند برای اینکه شما را از قرآن و از کتاب خدا و از اسلام، رویتان را برگردانند؛ این سد را بشکنند و خوب هم شکستند در بین مسلمین این سد را. مسلمین خواب رفتند به واسطۀ تبلیغات اینها. مسلمین به جنگ برخاستند با اسلام، خودشان ملتفت نبودند؛ این معنا را که کسی بگوید اسلام به زندگی چه کار دارد، این جنگ با اسلام است.(273)
23 / 7 / 57
* * *
بی اطلاعی نسل جوان از قرآن
اسلام را گفتند مثل همۀ ادیان ... یک مخدری است. اصلاً دیانت را مخدر حساب کرده اند که این یک افیونی است برای جامعه که
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 196
این اسلام یا سایر ادیان، مردم را تخدیر کند که هر چه آنها ازشان می برند، صدایشان درنیاید. اینطور اسلام را معرفی کرده اند؛ یعنی مبلغین همین منفعت طلبها و این نفتخوارها، مبلغین اینها، در این زمانهای طولانی دائماً خواندند این مطلب را[به گوش مردم ما]؛ جوانهای بی اطلاع ما را از اسلام [دور کردند]؛ جوانهایی که اصلاً نمی دانند بسیاری شان که قرآن اصلاً چیست، محتوای قرآن چه هست، قرآن به چه دعوت می کند، قرآن برنامه اش در باب مسائل روز چه هست؛ هیچ اطلاعی ندارند. فقط آنهایی که وادار شدند به اینکه اسلام را یک جور دیگر نمایش بدهند؛ اینها به گوششان خورده، بدون اینکه بفهمند چه هست مطلب و اساس مطلب چه هست؛ ریشۀ مطلب چه هست. اینها باورشان آمده است و گول خورده اند.(274)
30 / 7 / 57
* * *
تخدیری معرفی کردن ادیان
این منطق که اسلام یا سایر ادیان از مخدرات است، این منطق اجانب است که می خواهند مال شما را بخورند؛ می خواهند ما را از قرآن منفصل کنند تا اینکه پشتوانه ای نداشته باشیم؛ مثل قدرت قرآنی پشت سر ما نباشد و ما متفرق بشویم و هر کسی یک چیزی بگوید و تبلیغات آنها اثر بکند و جوانهای ما را منحرف کند و اسباب این بشود که آنها مشغول کارشان بشوند.(275)
8 / 8 / 57
* * *
قرآن، داعی نبرد با قدرتمندان
قدرتمندها بودند، و اینها منافع ملتها را، ملت خودشان را،
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 197
می خواستند برای خودشان [غارت] بکنند؛ و ظلم و ستمکاری و بی عدالتی رایج بوده است؛ و جنگهایی که واقع شده، بین مستضعفین بوده و این مردم طبقۀ سه، این فقرا با این زورمندها و اینهایی که می خواستند حق فقرا را بخورند؛ و لسان قرآن و آیاتی که در باب جنگ ـ جنگ با این مشرکینی که آن وقت دارای قدرت بودند ـ آیاتی که وارد شده است، یکی و دو تا نیست؛ بسیار آیات در [باب] جنگ هست و در جدالِ با اینها؛ و در تمام قرآن اگر پیدا بکنید یک آیه ای که مردم را بگوید با اینها ملایمت کنید و بروید توی خانه تان بخوابید تا اینها هر کاری [می]خواهند بکنند، بکنند؛ اگر این جور پیدا شد، آن وقت حق دارد کسی بگوید که این قرآن آمده است و دین آمده است، افیون است؛ افیون معنایش این است که مثل تریاک، این مواد مخدِّره که استعمال می کنند و انسان بعد از استعمالش به چرت می رود، قرآن آمده است که مردم را به چرت وادار کند! این تبلیغی بوده است که بر ضد قرآن شده است و نکتۀ این تبلیغ هم این بوده است که مسلمین را از قرآن جدا کنند و منطق قرآن را بشکنند در بین مسلمین، تا اینکه این شرقیها، که مسلمین هستند و دارای مخازن هستند، این دیگر پشتوانه ای نداشته باشند که مقاومت کنند. اگر قرآن و روحانیت قرآن نباشد، این مردم و توده ها، اینها مقاومت نمی کنند. اینها هستند که ممکن است [با آنها مخالفت کنند]؛ اینطور مطالعات به آنجا رسیده که ... سد از برای راه استفادۀ غرب، آن عبارت از قرآن است و عبارت از آن کسانی که درس قرآن خوانده اند؛ آنها ممکن است یک وقتی جلوگیری بکنند از منافع[غرب]؛ پس باید این دو تا سد را شکست تا راه باز بشود. قرآن را با این منطق، به قول خودشان شکستند، یا خیال شکستنش را داشتند، که اصلاً دین، نه دین
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 198
اسلام، اصلاً دین از اول که بوده است یک مخدِّری بوده. این برای این است که نه اینکه آنها اطلاع نداشتند، آنها اطلاعاتشان صحیح بوده، داشتند اطلاعات آنها؛ [ولی ]فریبکاری می کردند؛ ماها اطلاع نداشتیم که فریب می خوردیم؛ آنها فریب می دادند و مقصد داشتند، مقصد سیاسی داشتند که منافعش به خودشان برسد، ولیکن مسلمین فریب خوردند؛ ما بی اطلاع بودیم. شاید در بین جوانهای ما هم حالا هم باز که به برکت اسلام و قرآن و روحانیت و اینها، یک همچو اساسی را دارند به هم می زنند و متزلزل می کنند، حالا هم اگر یک کسی که از عمال آنهاست یا خیر، خودش بازی خورده، شاید آن هم حالا همین حرف را باز تکرار کند که نه، قرآن و مثلاً روحانیون، اینها مخدِّراتند.(276)
8 / 8 / 57
* * *
تبلیغ سوء افیون بودن دین
اینها می گویند ـ مال حالا هم نیست، مسأله سابقه دار است و ریشه اش هم برای این است که این ملتِ اسلام را از قرآن جدا کنند، از اسلام جدا کنند ـ این تبلیغاتی که شده است و از تعبیراتشان گاهی «اسلام، افیون جامعه» ـ که همین امروز آنکه من خواندم نوشته بود یا دیروز دیدم ـ گاهی «دین، افیون جامعه است». وقتی دین را می گویند که افیون جامعه است، باید انسان ببیند که اولاً این حرفی که اینها می گویند و تبلیغی که اینها می کنند، اساس این حرف چه است؟ برای چه یک نفر روزنامه نویسی که در شوروی هست یک همچو مطلبی را ـ تیتری را ـ در روزنامه اش می نویسد؟ این چه نظری دارد که از آن طرف دنیا یک همچو مطلبی را می نویسد که اسلامْ کذا یا دینْ کذا، و اساس این مطلب
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 199
چه هست؟ اساس این مطلب همین است که اینها که می خواهند استفاده بکنند از شما و مملکت شما، استثمار کنند شما را و مملکت شما را هم هرچه دارد ببرند؛ باید آن چیزهایی که احتمال می دهند که مانع باشد از این غارتگری، اینها را از جلو بردارند که آزادانه بتوانند یک کاری را که می خواهند انجام بدهند. چه بکنند؟ این مانع یا احتمال مانعیت در چه هست؟ یکی در اسلام است ـ خود اسلام، یا دین. نه اینکه اینها همین طوری خودشان گفتند؛ اینها مطالعات کردند و روی مطالعاتْ این مسائل را می گویند، طرح می کنند. اینها متن قرآن را مطالعه کرده اند، اسلام را هم مطالعه کرده اند و فهمیده اند که قرآن یک کتابی است که اگر مسلمانها به آن اتصال پیدا کنند تودهنی می زند به این اقوامی که می خواهند بیایند سلطه پیدا کنند بر مسلمین. قرآن می گوید هرگز خدای تبارک و تعالی سلطه ای برای غیرِمُسْلم بر مُسْلم قرار نداده است. هرگز نباید یک همچو چیزی واقع بشود؛ یک تسلطی، یک راهی، حتی یک راه نباید پیدا بکند: لَنْ یَجْعَلَ اللّه ُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً. اصلاً راه نباید داشته باشند مشرکین؛ و این قدرتهای فاسده راه نباید داشته باشند بر مسلمین.
اینها مطالعه کردند، دیدند که وضع قرآن و اسلام و متون اسلام چه است که اگر این متون را مسلمین بر آن اطلاع پیدا کنند و اتصال پیدا کنند مسلمین بر قرآن و متشبث بشوند به قرآن و اسلام، فاتحۀ این غارتگریها و این سلطه جوییها را می خوانند؛ پس چه بکنند که این سلطه جوییها به قوّت خودش باقی باشد و این غارتگریها هم ادامه پیدا کند؟ اینها باید این ملت را از اسلام جدا کنند.(277)
14 / 8 / 57
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 200
جلوگیری از تمسّک مسلمین به قرآن
دستهای خیانتکار اجانب که می خواستند شرق را ـ و خصوصاً بلاد اسلامی را ـ برای منافع خودشان قبضه کنند، با مطالعاتی که کرده بودند در این بلاد، و تمام بلاد را ـ بیابانهایش را، قصبه هایش را، شهرستانهایش را ـ وجب به وجب مطالعه کرده اند و روحیۀ گروههایی که در این بلاد زندگی می کردند مطالعه کرده اند و آیینهایی که اینها داشتند و کیفیت نفوذ آیینها در اینها مطالعه شده است، به آنجا رسیده اند که نگذارند مسلمین متمسک به قرآن باشند. قرآن را آنها سد راه می دانستند. اگر مسلمین همه متمسک به قرآن می شدند، برای آنها مجالی باقی نمی ماند. قرآن را و اسلام را از مردم جدا کردند؛ ملتها از اسلام جدا شدند.(278)
16 / 12 / 57
* * *
ایجاد تفرقه برای جدایی از قرآن
ما را دست استعمار از شما جدا کرد. آنها که می خواستند مخازن ما را ببرند، نیروهای ما را عقب بزنند، ارتش ما را تحت فرمان قرار بدهند، تمام حیثیات ملی ما را از بین ببرند، اسلام و قرآن را نابود کنند، میان اقشار این ملت جدایی انداختند؛ میان ما و شما، که هر دو سرباز اسلام هستیم، جدایی انداختند.(279)
27 / 12 / 57
* * *
جلوگیری از فهم درست قرآن
یکی از کارهای بزرگی که شده است ـ و گمانم این است که آنها، آن شیاطین، کرده اند ـ این است که قرآن و اسلام را آنطوری که هست نگذاشتند ما بفهمیم؛ نگذاشتند مسلمانها بفهمند. نفوذ کرده است
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 201
این تبلیغات حتی در عمق حوزه های دینی نجف و قم! این معنا که یک مقدار از اسلام و یک قدری از اسلام مطرح است بین علمای اسلام؛ یک قدری از اسلام است؛ باقی آن مانده است آن زیر و مخفی است. نگذاشتند به اینکه ما اسلام را آنطوری که هست بفهمیم. برای اینکه یکی از خطرهایی که برای خودشان می دیدند همین بود که اگر اسلام را آنجوری که هست بفهمند، همه به آن رو می آورند، و برای آنها دیگر مقامی باقی نمی ماند.(280)
30 / 2 / 58
* * *
خالفت با اساس اسلام و قرآن
آن روز می گفتند عمّامه هم نباید داشته باشند. حالا هم به آن خواهد رسید اگر شما مسلمانها سست بگیرید. اینها به روحانی هم کاری ندارند. اینها به اسلام کار دارند. آنکه روحانی را تقویت می کند که یک کلمه اش را همه می پذیرند، آن اسلام است. اساس اسلام است. آنها با آن اساس مخالفند. آنها، آنهایی هستند که دوستشان قرآن کریم را دست گرفت و گفت: تا این ـ با کلمۀ فحش قرآن را دستش گرفت ـ تا این بین مسلمین است، انگلستان نمی تواند سیادت کند. اینها مقلّدین آنها هستند. مع الأسف بچه ها را، ساده دلها را می روند توی مدارس پیدا می کنند، یک صورتی به آن می دهند.اینها هم بیچاره ها خیال می کنند که نه، حق همین است.(281)
26 / 8 / 59
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 202