بخش دوم: علوم قرآن

کیفیت نزول وحی

کیفیت نزول وحی

‏ ‏

‏ ‏

درک وحی با خروج از عالم امکان 

‏این از لطایف معارف الهیّه و از اسرار حقایق دینیّه است که کم‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 66

‏کسی می تواند به شمّه ای از آن اطلاع پیدا کند به طریق علمی؛ و‏‎ ‎‏جز کمّل از اولیا، که اوّل آنها خود وجود مبارک رسول ختمی است‏‎ ‎‏و پس از آن به دستگیری آن سرور دیگر از اولیا و اهل معارفند،‏‎ ‎‏کسی دیگر نتواند به طریق کشف و شهود از این لطیفۀ الهیّه مطلع‏‎ ‎‏شود؛زیرا که مشاهدۀ این حقیقت نشود جز به وصول به عالم وحی‏‎ ‎‏و خروج از حدود عوالم امکانی؛ و ما در این مقام به طریق اشاره و‏‎ ‎‏رمز بیانی از این حقیقت می کنیم.‏

‏     ‏‏باید دانست که قلوبی که به طریق سلوک معنوی و سفر باطنی‏‎ ‎‏سیرالی اللّه می کنند و از منزل مظلم نفس و بیت انیّت و انانیّت‏‎ ‎‏مهاجرت می نمایند، دو طایفه اند به طریق کلی:‏

‏     اول، آنان که پس از اتمام سفر الی اللّه ، موت آنها را درک کند؛ و‏‎ ‎‏در همین حال جذبه و فنا و موت باقی مانند و اینها اجرشان علی اللّه ‏‎ ‎‏و هواللّه است. اینها محبوبینی هستند که در تحت «قِباب اللّه » فانی،‏‎ ‎‏و کسی آنها را نشناسد و با کسی رابطه پیدا نکنند و آنها نیز جز حق‏‎ ‎‏کسی را نشناسند ‏اَوْلِیائی تَحْتَ قِبابی، لا یَعْرِفُهُمْ غَیْری.‎[1]‎

‏    ‏‏طایفۀ دوم آنان هستند که پس از تمامیّت سیر الی اللّه و فی اللّه ،‏‎ ‎‏قابل آن هستند که به خود رجوع کنند و حالت صحو و هوشیاری‏‎ ‎‏برای آنها دست دهد. اینها آنان هستند که به حسب تجلّی به فیض‏‎ ‎‏اقدس، که «سرّ قدر» است، تقدیر استعداد آنها شده و آنها را برای‏‎ ‎‏تکمیل عباد و تعمیر بلاد انتخاب فرموده اند. اینها پس از اتصال به‏‎ ‎‏حضرت علمیّه و رجوع به حقایق اعیان، کشف سیر اعیان و اتّصال‏‎ ‎‏آنها را به حضرت قدس و سفر آنها را الی اللّه و الی السّعاده نمایند،‏‎ ‎‏و مخلّع به خلعت نبوت شوند. و این کشف وحی الهی است قبل از‏‎ ‎‏تنزّل به عالم وحی جبرائیلی. و پس از آنکه از این عالم توجه به‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 67

‏عوالم نازله کردند، کشف آنچه در اقلام عالیه و الواح قدسیّه است‏‎ ‎‏نمایند به قدر احاطۀ علمیّه و نشئۀ کمالیّۀ خود که تابع حضرات‏‎ ‎‏اسماییّه است؛ و اختلاف شرایع و نبوات بلکه جمیع اختلافات از‏‎ ‎‏آنجاست.‏

‏ ‏

‏ ‏

مراتب درک وحی الهی 

‏     ‏‏و در این مقام گاه شود که آن حقیقت غیبیّه و سریرۀ قدسیّه،‏‎ ‎‏که در حضرت علمیّه و اقلام و الواح عالیه مشهود شده، از‏‎ ‎‏طریق غیب نفس و سرّ روح شریف آنها به توسط ملک وحی،‏‎ ‎‏که حضرت جبرئیل است، تنزّل کند در قلب مبارک آنها و گاهی‏‎ ‎‏جبرائیل «تمثّل مثالی» پیدا کند در حضرت «مثال» برای آنها،‏‎ ‎‏و گاهی «تمثّل مُلکی» پیدا کند؛ و از مکمن غیب به توسّط‏‎ ‎‏آن حقیقت تا مشهد عالم شهادت ظهور پیدا کند، و آن لطیفۀ الهیّه‏‎ ‎‏را تنزل دهد؛ و در هر نشئه از نشئات، صاحب وحی به‏‎ ‎‏طوری ادراک کند و مشاهده نماید: درحضرت علمیه به طوری،‏‎ ‎‏و در حضرت اعیان به طوری، و در حضرات اقلام به طوری، و‏‎ ‎‏در حضرات الواح به طوری، و در حضرت مثال به طوری، و‏‎ ‎‏در حس مشترک به طوری، و در شهادات مطلقه به طوری، و‏‎ ‎‏این، هفت مرتبه از تنزّل است، که شاید نزول قرآن بر‏‎ ‎‏«سبعة احرف»‏‎[2]‎‏ اشاره به این معنی باشد. و این معنی منافات‏‎ ‎‏ندارد با آنچه فرماید: ‏قرآن واحدٌ مِنْ عِنْدِ واحد‎[3]‎‏ چنانچه معلوم‏‎ ‎‏است.(92)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قرآن و اشاره به اسرار وحی 

‏و قضیة إیحاء الوحی و إنزال الکتب إلی الأنبیاء والمرسلین ـ علیهم‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 68

‏السلام ـ من العلوم العالیة الربانیة التی قلّ ما یتفق لبشر أن یکشف‏‎ ‎‏مغزاها، کتکلمه تعالی مع موسی، علیه السلام. و لقد أشار إلی بعض‏‎ ‎‏أسرارها قوله تعالی: ‏نَزَلَ بِِهِ الرُّوحُ الأمینُ * عَلٰی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ‎ ‎الْمُنْذِرینَ،‎[4]‎‏ وَ قَوْلُهُ تَعالی: ‏إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌ یُوحیٰ * عَلَّمَهُ شَدِیدُالقُویٰ *‎ ‎ذُومِرَّةٍ فَاسْتَویٰ * وَ هُوَ بِالاُفُقِ الأعْلیٰ * ثُمَّ دَنیٰ فَتَدَلّیٰ * فَکٰانَ قابَ قَوْسَینِ أو‎ ‎أدنیٰ * فَأَوْحیٰ إلی عَبْدِهِ ما أَوْحیٰ * ما کَذَبَ الفُؤادُ ما رَأیٰ‎[5]‎‏ إلی آخر.‏

‏    ‏‏فأشار إلی کیفیة الوحی و نزول الکتاب بوجهٍ موافق للبرهان،‏‎ ‎‏غیر مناف لتنزیهه تعالی عن شوب التغیر و وصمة الحدوث. و‏‎ ‎‏لعمری أن الأسرار المودعة فی هذا الکلام الإلهی المشیر إلی کیفیة‏‎ ‎‏الوحی و دنوّ روحانیة رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ إلی «مَقامِ‏‎ ‎‏التَدَلِّی» و المقام المعبر عنه «بقاب قَوْسَیْنِ» و ما یشارالیه بقوله: ‏أو‎ ‎أدْنیٰ‏، ثم تحقق الوحی مما لم یصل إلیه فکر البشر إلا الأَوحدی‏‎ ‎‏الراسخ فی العلم بقوة البرهان المشفوع إلی الریاضات و نور‏‎ ‎‏الإیمان.*(93)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 69

فهم کیفیت وحی، خاصّ اولیا 

‏کیفیت وحی از اموری است که غیر از خود رسول خدا و کسانی که‏‎ ‎‏در خلوت با رسول خدا بودند یا اینکه از او الهام گرفته اند کیفیت‏‎ ‎‏نزول وحی را کسی نمی تواند بفهمد؛ و لهذا هر وقت خواستند‏‎ ‎‏معرفی هم بکنند با زبان ما عامیها معرفی کردند، چنانچه خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی با زبان آن بشر عامی، خودش را با شتر معرفی‏‎ ‎‏می کند، با آسمان معرفی می کند، با زمین معرفی می کند، با خَلْق و‏‎ ‎‏امثال اینها.(94)‏

21 / 2 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ابهام در حقیقت نزول و روح الامین 

‏در ماه مبارک رمضان قضیه ای اتفاق افتاد که ابعاد آن قضیه و‏‎ ‎‏ماهیت آن قضیه در ابهام الی الابد مانده است برای امثال ماها و آن‏‎ ‎‏نزول قرآن است. نزول قرآن بر قلب رسول اللّه در لیلة القدر،‏‎ ‎‏کیفیت نزول قرآن و قضیۀ چه بوده است و روح الأمین در قلب آن‏‎ ‎‏حضرت قرآن را نازل کرده است و از طرفی خدا ‏اَنْزَلْنٰاهُ فِی لَیْلَةِ‎ ‎الْقَدْرِ‎[6]‎‏ این نزول قرآن در قلب پیغمبر در لیلة القدر کیفیتش‏‎ ‎‏چیست؟ باید بگویم غیر از خود رسول اکرم و آنهایی که در دامن‏‎ ‎‏رسول اکرم بزرگ شدند و مورد عنایت خدای تبارک و تعالی،‏‎ ‎‏عنایات خاص او بودند، برای دیگران مطلقاً در حجاب ابهام است‏‎ ‎‏که مسأله تنزّل چی است، نزول در قلب چی است، روح الامین‏‎ ‎‏چی است، کیفیت وارد شدن روح الامین با قرآن در قلب رسول اللّه ‏‎ ‎‏چی است، «لَیْلَةِ الْقَدْرِ» چی است؟ اینها مسائلی است که به نظر‏‎ ‎‏سطحی یک مطالب آسانی است و گاهی هم یک حرفهایی گفته‏‎ ‎‏شده است؛ لکن به شما عرض کنم کیفیت نزول قرآن در ابهام باقی‏

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 70

‏مانده است برای امثال ما، و کیفیت نزول ملائکة اللّه در لیلة القدر و‏‎ ‎‏ماهیت لیلة القدر.(95)‏

21 / 3 / 62 

*  *  *

‎ ‎

کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 71

  • )) «دوستان من در زیر قبّه های منند؛ جز من کسی آنها را نمی شناسد»؛ احیاء علوم الدین؛ ج 4، ص 256.
  • )) بحارالانوار؛ ج 89، ص 83.
  • )) اصول کافی؛ ج 2، ص 630، «کتاب فضل القرآن»، «باب النوادر»، ح 12.
  • )) (شعراء / 193 ـ 194).
  • )) (نجم / 4 ـ 11).* داستان وحی و فروفرستادن کتاب به سوی پیامبران و رسولان(ع) از علوم عالی ربّانی است که برای کمتر شخصی اتّفاق افتد که عمق آن را دریابد، مانند تکلّم حق تعالی با موسی(ع). خداوند در کلام خود به برخی از اسرار آن اشاره می کند: «روح الامین آن را بر قلب تو نازل کرد تا از هشدار دهندگان باشی.» و همچنین می فرماید: «سخن او غیر وحی خدا نیست، آن را [فرشتۀ] بسیار توانا به او آموخت، همان فرشتۀ مقتدر که به صورت اصلی خود جلوه کرد، [پیغمبر] در بلندترین افق جای گرفته، سپس به خدا نزدیک و نزدیکتر شد، [بدان نزدیکی ]که به اندازۀ دو کمان و یا کمتر رسید، سپس به بنده اش وحی کرد آنچه را که وحی کرد، قلب [پیغمبر ]آنچه را دید، دروغ نپنداشت».   این آیات به چگونگی وحی و نزول کتاب به وجهی موافق برهان و بدون منافات با تنزیه حق تعالی از هرگونه تغییر و عیب و حدوث اشاره دارد. به جانم سوگند که اسرار ودیعه نهاده شده در این کلام الهی که اشاره به چگونگی وحی و نزدیکی روحانیت رسول اللّه ص به مقام تدلّی و مقام «قاب قوسین» و مقام «أوأدنی» و سپس تحقق وحی دارد، از اسراری است که به فکر هیچ بشری نرسد مگر افراد یگانه ای که به قوّۀ برهان همراه ریاضتها و نور ایمان در علم راسخ شده باشند.
  • )) «ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»؛ (قدر / 1).