رشحه ای از عظمت قرآن
فهم عظمت هر چیز به فهم حقیقت آن است و حقیقت قرآن شریف الهی قبل از تنزّل به منازل خلقیّه و تطوّر به اطوار فعلیّه از شئون ذاتیّه و حقایق علمیّه در حضرت واحدیّت است و آن
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 7
حقیقت قرآن
حقیقت «کلام نفسی» است که مقارعۀ ذاتیّه در حضرات اسماییّه است؛ و این حقیقت برای احدی حاصل نشود به علوم رسمیّه و نه به معارف قلبیّه و نه به مکاشفۀ غیبیّه مگر به مکاشفۀ تامّۀ الهیّه برای ذات مبارک نبیّ ختمی ـ صلّی الله علیه و آله ـ در محفل انس «قاب قوسین» بلکه در خلوتگاه سرّ مقام «أو ادنی»؛ و دست آمال عائلۀ بشریّه از آن کوتاه است مگر خلّص از اولیاء الله که به حسب انوار معنویّه و حقایق الهیّه با روحانیّت آن ذات مقدس مشترک و به واسطۀ تبعیت تامّه، فانی در آن حضرت شدند، که علوم مکاشفه را بالوراثه از آن حضرت تلقّی کنند و حقیقت قرآن به همان نورانیّت و کمال که در قلب مبارک آن حضرت تجلّی کند به قلوب آنها منعکس شود بدون تنزّل به منازل و تطوّر به اطوار؛ و آن قرآن بی تحریف و تغییر است و از کتاب وحی الهی کسی که تحمل این قرآن را می تواند کند، وجود شریف ولی الله مطلق، علی بن ابی طالب ـ علیه السلام ـ [است]؛ و سایرین نتوانند اخذ این حقیقت کنند مگر با تنزّل از مقام غیب به موطن شهادت و تطوّر به اطوار ملکیّه و تکسّی به کسوۀ الفاظ و حروف دنیاویّه.(10)
* * *
عظمت متکلم وحی
فهم عظمت قرآن خارج از طوق ادراک است، لکن اشارۀ اجمالیّه به عظمت همین کتاب متنزّل، که در دسترس همۀ بشر است،موجب فوائد کثیره است.
بدان ای عزیز که عظمت هر کلام و کتـابی یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است و یا به عظمت مطالب و مقاصـد آن است و یا به عظمت... مُرسَلٌ الیه و حـامل آن است... و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیّت آن است؛ و بعض از این امور ذاتاً و جوهراً در
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 8
عظمت رسول وحی
عظمت دخیل است؛ و بعضی عَرَضاً و بالواسطه؛ و بعضی کاشف از عظمت است؛ و جمیع این امور که ذکر شد، در این صحیفۀ نورانیّه به وجه اعلی و اوفی موجود بلکه از مختصّات آن است، که کتاب دیگری را در آن یا اصلاً شرکت نیست و یا به جمیع مراتب نیست.
اما عظمت متکلّم آن و منشی و صاحب آن: پس آن، عظیم مطلق است که جمیع عظمتهای متصوّره در ملک و ملکوت و تمام قدرتهای نازل در غیب و شهادت، رشحه ای از تجلّیات عظمت فعل آن ذات مقدّس است؛ و حق تعالی با تجلی به عظمت برای احدی ممکن نیست تجلی کند؛ و از پس هزاران حجب و سرادقات تجلی کند؛ چنانچه در حدیث است: اِنَّ لله سَبعینَ اَلف حِجابٍ [مِنْ نورٍ و ظُلْمَةٍ. لو کُشِفَتْ، لاَحْرَقَتْ سُبُحاتُ وَجْهِهِ دُوْنَهُ].
... عظـمت رسول وحـی و واسطۀ ایصـال: پس آن، جبرئیل امین و روح اعظم است که پس از خروج رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ از جلباب بشریّت و توجّه دادن شطر قلب را به حضرت جبروت، متّصل به آن روح اعظم شود؛ و آن یکی از ارکان اربعۀ دار تحقق، بلکه اعظم ارکان و اشرف انواع آن است؛ چه که آن ذات شریف نورانی مَلَک موکِّل علم و حکمت و صاحب ارزاق معنویّه و اطعمۀ روحانیّه است؛ و از کتاب خدا و احادیث شریفه تعظیم جبرئیل و تقدّم او بر دیگر ملائکه استفاده شود.
و اما عظمـت مرسـل الیـه و متحمـل آن: پـس آن، قلب تقی
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 9
عظمت متحمّل وحی
نقیّ احمدی احدی جمعی محمّدی است که حق تعالی به جمیـع شئون ذاتیّه و صفاتیّه و اسماییّه و افعـالیّه بر آن تجلّی نموده؛ و دارای ختـم نبوّت و ولایت مطلقـه است؛ و اکرم بریّه و اعظـم خلیقه و خلاصۀ کون و جوهرۀ وجود و عصارۀ دار تحقّق و لبنۀ اخیره و صاحب برزخیّت کبری و خلافت عظمی است.
عظمت حافظ وحی
.....و اما حـافظ و نگاهبان آن: ذات مقدس حق ـ جلّ جلالـه ـ است؛ چنانچـه فرماید در کریمۀ مبارکه: اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّکْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظوُن.
عظمت شارح وحی
.....و اما شارح و مبیّن آن: ذوات مطهره معصومین از رسول خدا تا حجت عصر ـ عجّل الله فرجه ـ که مفاتیح وجود و مخازن کبریا و معادن حکمت و وحـی و اصول معارف و عـوارف و صاحبان مقام جمع و تفصیلند.
عظمت زمان وحی
و اما وقت وحی: لیلة القـدر است، که اعظم لیالی و خیرٌ من الف شهر و نورانیترین ازمنه و فی الحقیقـه وقت وصول ولیّ مطلـق و رسول ختمی ـ صلّی الله علیه و آله ـ است.(11)
* * *
جامعیت قرآن
قـرآن شریـف با آنکه جـامع همۀ معـارف و حقـایق اسما و صفات است و هیچ کتابی آسمانی و غیر آن مثل آن معرفی ذات و صفات حق تعالی را ننموده و همین طور جامع اخلاق و دعوت به مبدأ و معاد و زهد و ترک دنیا و رفض طبیعت و سبکبار شدن از عالم ماده و رهسپار شدن به سرمنزل حقیقت است، به طوری که مثل آن متصور نیست، مع ذلک چون سایر کتب مصنّفه مشتمل نشده بر ابوابی و فصولی و مقدمه و خاتمه و این از قدرت
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 10
کامله منشی ء آن است که محتاج به این وسایل و وسایط در القای غرض خود نبوده و از این جهت می بینیم که گاهی با نصف سطر، برهانی را که حکما با چندین مقدمات باید بیان کنند به صورت غیرشبیه به برهان می فرماید.(12)
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 11
کتابقرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 12