فصل پنجم
اختصاص ثوابهای بزرگ برای عزاداری امام حسین(ع)
ثواب عظیم عزاداری سیدالشهدا(ع)
مزد هر کاری بسته است به کوششی که برای آن می شود و سودی که از آن به دست می آید، پس این احادیثی که می گوید ثواب یک زیارت یا عزاداری یا مانند آنها برابر است با ثواب هزار پیغمبر یا شهید، آن هم شهید بدر، آیا درست است یا نه؟(455)
***
خطر نابودی اسلام پس از پیغمبر(ص)
در صدر اسلام پس از رحلت پیغمبر ختمی، پایه گذار عدالت و آزادی، می رفت که با کجرویهای بنی امیّه، اسلام در حلقوم ستمکاران فرو رود و عدالت در زیر پای تبهکاران نابود شود.(456)
6 / 10 / 57
***
لزوم پاسداری اززحمات پیغمبر(ص) و اصحاب
حکومت جائرانه یزیدیان می رفت تا قلم سرخ بر چهرۀ نورانی
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 503
اسلام کشد و زحمات طاقت فرسای پیامبر بزرگ اسلام ـ صلی اللّٰه علیه و آله و سلم ـ و مسلمانان صدر اسلام و خون شهدای فداکار را به طاق نسیان سپارد و به هدر دهد.(457)
6 / 3 / 61
***
نجات اسلام و وحی از خطر انحراف
مکتبی که می رفت با کجرویهای تفالۀ جاهلیّت و برنامه های حساب شده احیای ملی گرایی و عروبت با شعار «لاٰ خَبَرٌ جاءَ وَ لاٰ وَحْیٌ نَزَل» محو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامی یک رژیم شاهنشاهی بسازد و اسلام و وحی را به انزوا کشاند که ناگهان شخصیت عظیمی که از عصارۀ وحی الهی تغذیه و در خاندان سیّد رسل محمد مصطفی و سید اولیا، علی مرتضی ـ علیهما و علی الهما الصلاة و السلام ـ تربیت و در دامن صدیقۀ طاهره ـ سلام اللّٰه علیها ـ بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی خود، واقعۀ بزرگی را به وجود آورد.(458)
26 / 3 / 59
***
عزاداری موجب بقای نهضت سیدالشهدا(ع)
خدای عالم چون دید بنای دین را ماجراجویان صدر اوّل متزلزل کردند و جز چند نفر معدودی به جا نماند، حسین بن علی ـ علیهما السلام ـ را برانگیخت و با جانفشانی و فداکاری ملت را بیدار کرد و ثوابهای بسیار برای عزاداران او مقررّ کرد تا مردم را بیدار نگه دارند و نگذارند اساس کربلا که پایه اش بر بنیان کندن پایه های ظلم و جور، و سوق مردم به توحید و معدلت بود کهنه
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 504
شود. بااین حال لازم است که برای عزاداری که شالوده اش براین اساس ریخته شده چنین ثوابهایی مقرر شود که مردم با هر فشار و سختی هم هست از آن دست برندارند، و گرنه با سرعت برق زحمتهای حسن بن علی ـ علیهماالسلام ـ را هم پایمال می کردند که به پایمال کردن آن، زحمتهای پیغمبر اسلام و کوششهایی که برای تأسیس اساس تشیّع کرده بود، بکلّی پایمال می شد؛ پس فرضاً که مزدهایی را که خدا می دهد در مقابل سودی باشد که از عمل به دست می آید، سودی که از این عمل به دست آمده و می آید بقای دین حق و اساس تشیّع است که سعادت دنیا و آخرت جهانیان بسته به آن است؛ و با نظر به وضعیت شیعه در آن زمان، و فشارهای گوناگون از مخالفان علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ به پیروان او، قیمت این عمل بیش از آن است که به تصورّ ما درآید و خدای جهان برای آنها ثوابها و مزدهایی تهیه فرموده که هیچ چشمی ندیده، و گوشی نشنیده و این کمال عدالت است.(459)
***
بیان یکی از رموز اشک ریختن برای حادثۀ کربلا
اینکه در روایات ما برای یک قطره اشک برای مظلوم کربلا آنقدر ارزش قائلند، حتی برای تباکی (به صورت گریه در آمدن) ارزش قائلند، نه از باب این است که سید مظلومان احتیاج به این کار دارد؛ و نه این است که فقط برای ثواب بردن شما و مسلمین شما باشد. گرچه همه ثوابها هست، لکن چرا این ثواب را برای این
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 505
مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است و چرا خداوند تبارک و تعالی برای اشک و حتی یک قطره اشک و حتی تباکی، آنقدر ثواب داده است؟ کم کم این مسأله از دید سیاسی اش معلوم می شود و ان شاءاللّٰه بعدها بیشتر معلوم می شود.
اینکه برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه خوانی، برای اینها اینهمه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، یک مسالۀ مهم سیاسی در کار بوده است. آن روزی که این روایات صادر شده است روزی بوده است که این فرقه ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموی و بیشتر عباسی، و یک جمعیت بسیار کمی، یک اقلیّت کمی در مقابل قدرتهای بزرگ. در آن وقت برای سازمان دادن به فعالیت سیاسی این اقلیّت، یک راهی درست کردند که این راه، خودش سازمانده است و آن، نقل از منابع وحی، به اینکه برای این مجالس اینقدر عظمت هست و برای این اشکها آنقدر، در حول و بر این اشکها و عزاداریها، شیعیان با اقلیّت آن وقت اجتماع می کردند و شاید بسیاری از آنها هم نمی دانستند مطلب چه هست؛ ولی مطلب، سازماندهی به یک گروه اقلیّت در مقابل آن اکثریتها، و در طول تاریخ، این مجالس عزا که یک سازماندهی سرتاسری کشورها هست، کشورهای اسلامی هست و در ایران که مهد تشیّع و اسلام و شیعه هست، در مقابل حکومتهایی که پیش می آمدند و بنا بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند.(460)
30 / 3 / 61
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 506
عزاداری دارای بعد سیاسی و روانی و انسانی
حضرت باقر ـ سلام الله علیه ـ وقتی که می خواستند فوت کنند وصیّت کردند که ده سال ـ ظاهراً که ـ در منا اجیر کنند کسی را، کسانی را که برای من گریه کنند. این چه مبارزه ای است؟ حضرت باقر ـ علیه السلام ـ احتیاج به گریه داشت؟ حضرت باقر ـ علیه السلام ـ می خواست چه کند گریه را؟ آن وقت هم در منا چرا؟ ایّام حج و منا.
این همین نقطۀ اساسی، سیاسی، روانی، انسانی است که ده سال در آنجا گریه کنند. خوب مردم می آیند می گویند چه خبر است، چیست؟ می گویند این اینطور بود. این توجه می دهد نفوس مردم را به این مکتب، و ظالم را منهدم می کند و مظلوم را قوی می کند....
کربلا جوانها داده، ما این را باید حفظش کنیم. این نمی شود اینطور باشد شما خیال بکنید که گریه است، خیر گریه نیست، یک مسألۀ سیاسی، روانی، اجتماعی است. اگر قضیه گریه است تباکایش دیگر چیست؟ تباکی می خواهد، تباکی دیگر یک چیزی شد؟ اصلاً حضرت سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ چه احتیاج به گریه دارد؟ ائمه اینقدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه بکنید، چه بکنید، برای اینکه این حفظ می کند این کیان مذهب ما را.(461)
29 / 8 / 58
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 507
عزاداری، عامل اجتماع مسلمین تحت لوای اسلام
شاید غربزده ها به ما می گویند ملّت گریه، و شاید خودیها نمی توانند تحمل کنند که یک قطره اشک، مقابل چقدر ثواب است. یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد، نتوانند هضم کنند و نتوانند هضم کنند آن چیزهایی را که برای ادعیه ذکر شده است و آن ثوابهایی که برای دو سطر دعا ذکر شده است... جهت سیاسی این دعاها و این توجه به خدا و توجّه همه مردم را به یک نکته ـ این ـ این است که یک ملت را بسیج می کند برای یک مقصد اسلامی. مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیّدالشهدا و اجر ببرند ـ البته این هم هست ـ و دیگران را اجر اخروی نصیب کند، بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمۀ ما در صدر اسلام نقشه اش را کشیده اند که تا آخر باشد و آن، این اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده، و هیچ چیز نمی تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند.(462)
30 / 3 / 61
***
عزاداری، عامل یکپارچگی و بسیج امت اسلام
شما انگیزۀ این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیّدالشهدا. نه سیّدالشهدا احتیاج به این گریه ها دارد، و نه این گریه خودش فی نفسه یک کاری از آن می آید، لکن این مجلسها مردم را همچو مجتمع می کنند و یک وجهه می دهند، سی میلیون، سی و پنج میلیون جمعیّت در دو ماه محرم [و صفر ]و خصوصاً دهه عاشورا
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 508
یک وجهه، طرف یک راه می روند. بیخود بعضی از ائمۀ ما نمی فرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند. بیخود نمی گویند ائمۀ ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش بگیرد، اجرش فلان و فلان است. مسأله، مسألۀ گریه نیست؛ مسأله، مسأله تباکی نیست؛ مسأله، مسأله سیاسی است که ائمۀ ما با همان دید الهی که داشتند، می خواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند؛ از راههای مختلف، اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشد.(463)
14 / 8 / 59
***
گریۀ حماسه ساز و حماسۀ گریه
و اگر چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را ملت گریه نمی گویند، ما را ملت حماسه می خوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد ـ سلام الله علیه ـ که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتی بود که قدرت بر همه چیزش داشت، این ادعیه ای که از او باقی مانده است چه کرده است و چطور می تواند تجهیز بکند، به ما نمی گفتند که ادعیه برای چیست. اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی اش چیست، نمی گویند که برای چه این کار را بکنیم.(464)
***30 / 3 / 61
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 509
گریۀ بر مظلوم، فریاد بر ظالم
حالا یک دسته ای آمده اند می گویند که نه، دیگر روضه نخوانید، نمی فهمند اینها که روضه یعنی چه، اینها ماهیّت این عزاداری را نمی دانند چیست.
نمی دانند که گریه کردن بر عزای امام حسین [یعنی] زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همین معنا که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد. مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هرجا این «نه» محفوظ بماند، و این مجالسی که هست، مجالسی است که دنبال همین است که «نه» را محفوظ بدارد. بچه ها و جوانهای ما خیال نکنند که مسأله، مسألۀ ملت گریه است، این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید ملت گریه. آنها از همین گریه ها می ترسند برای اینکه گریه ای است که گریه برمظلوم است، فریاد مقابل ظالم است، دسته هایی که بیرون می آیند مقابل ظلم هستند، قیام کرده اند.(465)
30 / 7 / 58
***
مجالس عزا و روضه حافظ و احیاگر مکتب تشیّع
اینجا باید یک سخنی هم در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام حسین بن علی ـ علیه السلام ـ به پا می شود بگوییم.
ما و هیچ یک از دینداران نمی گوییم که با این اسم هر کس هر کاری می کند خوب است، چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان، بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و به نوبت خود عامل بزرگوار، مرحوم «حاج شیخ عبدالکریم» که از بزرگترین روحانیّین شیعه
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 510
بود، در قم «شبیه خوانی» را منع کرد و یکی از مجالس بسیار بزرگ را مبدّل به روضه خوانی کرد و روحانیّین و دانشمندان دیگر هم چیزهایی که برخلاف دستور دین بوده، منع کرده و می کنند؛ ولی مجالس که به نام روضه در بلاد شیعه به پا می شود با همۀ نواقص که دارد، باز هر چه دستور دینی و اخلاقی است و هر چه انتشار فضایل و پخش مکارم اخلاق است در اثر همین مجالس است. دین خدا و قانونهای آسمانی که همان مذهب مقدس شیعه است که پیروان علی (ع) و مطیعان اولوالامرند، در سایۀ این مجالس مقدس که اسمش عزاداری و رسمش نشر دین و احکام خداست، تاکنون به پابوده و پس از این هم به پا خواهد بود و گرنه جمعیت شیعه در مقابل جمعیتهای دیگر در اقلیت کامل واقع شده، و اگر این تأسیس که از تأسیسات بزرگ دینی است نبود، تاکنون از دین حقیقی که مذهب شیعه است اثری به جا نمانده بود.(466)
***
روضۀ سیّدالشهدا برای حفظ مکتب سیّدالشهداست. آن کسانی که می گویند روضۀ سیّدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمی فهمند مکتب سیّدالشهدا چه بوده و نمی دانند یعنی چه، نمی دانند این گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را. الان هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه ها و بااین مصیبتها و بااین سینه زنیها ما را حفظ کرده اند، تا حالا آورده اند اسلام را... حرف سیّدالشهدا حرف روز است، همیشه حرف روز
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 511
است، اصلاً حرف روز را سیّدالشهدا آورده است دست ماها داده و سیّدالشهدا را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده، این سینه زنیها و این دستجات و ـ عرض می کنم ـ اینها حفظ کرده.
اگر فقط مقدسی بود و توی اطاق و توی خانه می نشست برای خودش و هی زیارت عاشورا می خواند و تسبیح می گرداند نمانده بود چیزی. هیاهو می خواهد، هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد تا پایش گریه کن نباشد تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود...
این گریه ها زنده نگه داشته مکتب سیّدالشهدا را. این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیّدالشهدا را. ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می رود عَلَم به پا کنیم. نوحه خوانی کنیم، گریه کنیم، فریاد کنیم، دیگران می کنند دیگران فریاد می زنند وقتی یکی از آنها کشته بشود، فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته بشود میتینگها می دهند، فریادها می کنند. این یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سیّدالشهدا.... همین گریه ها نگه داشته این مکتب را تا اینجا؛ و همین نوحه سراییها، همینهاست که ما را زنده نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده. اگر سیّدالهشدا نبود، این نهضت هم پیش نمی برد، سیّدالشهدا همه جا هست، «کُلُّ ارْضٍ کَرْبَلا» همه جا محضر سیّدالشهداست، همه منبرها محضر سیّدالشهداست، همه محرابها از سیّدالشهداست...
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 512
امام حسین نجات داد اسلام را، ما برای یک آدمی که نجات داده اسلام را و رفته کشته شده، هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم، ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب، برای حفظ این نهضتها، این نهضتها مرهون امام حسین ـ سلام الله علیه ـ هست.
... اینهایی که مسجد می آیند، منبر را گوش می کنند، مطالب را گوش می کنند، همچو که به روضه می رسند، رد می شوند و می روند. این از باب این است که ملتفت نیستند چه هست. آن روضه است که این محراب، که این منبر را حفظ کرده، اگر آن روضه نبود، این منبر هم نبود، این مطالب هم نبود، آن حفظ کرده. ما باید به شهیدمان گریه کنیم، فریاد کنیم، مردم را بیدار کنیم، البته یک مطلبی هم که بین همه ما باید باشد این است که این نکته را به مردم بفهمانیم همه اش قضیه این نیست که ما می خواهیم ثواب ببریم، قضیّه این است که ما می خواهیم پیشرفت کنیم. سیّدالشهدا هم که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند. ثواب برای او خیلی مطرح نبود، آنطور رفت که این مکتب را نجاتش بدهد، اسلام را پیشرفت بدهد، اسلام را زنده کند. شما هم که دارید نوحه خوانی می کنید، حرف می زنید، خطبه می خوانید، نوحه می خوانید، مردم را به گریه وادار می کنید، مردم هم که گریه می کنند همه روی این مقصد باشد که این اسلام را ما می خواهیم با همین هیاهو حفظش کنیم. با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی.
ما می خواهیم این مکتب را حفظ کنیم چنانچه تا حالا هم حفظ
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 513
شده. باید این نکته را هم به مردم گفته بشود، تذکر داده بشود که آقا، قضیۀ روضه خوانی، قضیه این نیست که من یک چیزی بگویم و یکی هم گریه کند. قضیه این است که با گریه حفظ شده است این، با گریه این حفظ شده.(467)
17 / 4 / 58
***
کتابامامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 514